زمعة بن اسود قرشی اسدی
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
زمعه فرزند اسود بن مطّلب بن اسد بن عبدالعزی بن قصی بن کلاب قرشی اسدی[۱] کنیهاش ابوحکیمه است.[۲] او و شماری از قریش را "ازواد الرکب" میگفتند، زیرا در سفرها به همراهان خود اجازه خرج کردن مال نمیدادند و همه هزینه سفر را میپرداختند.[۳] پدر وی اسود بن مطّلب است که از مستهزئان پیامبر گرامی(ص) بود و به نفرین آن حضرت نابینا شد.[۴] نام مادرش را أروی بنت حذیفة بن مهشّم بن سعید بن سهم ذکر کردهاند.[۵] از برادرانش حارث بن اسود و عقیل بن اسود هم در ماجرای روز بدر نام بردهاند که به دست عمار یاسر و حمزه سیدالشهداء و امیرمؤمنان علی(ع) کشته شدند؛ همچنین هبّار بن اسود که شاعر بوده است.[۶] نام همسر وی را قریبه کبرا دختر امیه مخزومی، خواهر ام سلمه همسر پیامبر گرامی(ص) ذکر کردهاند.[۷] نام فرزندانش چنین است: حارث بن زمعه (در جنگ بدر به دست حضرت علی(ع) کشته شد)،[۸] یزید بن زمعه (یکی از مهاجران به حبشه که در جنگ حنین در رکاب پیامبر اکرم(ص) به شهادت رسید)،[۹] وهب بن زمعه، عبداللّه بن زمعه[۱۰] (یکی از راویان پیامبر اکرم(ص) و شیعه امام علی(ع)).[۱۱] سوده دختر زمعة بن قیس از طایفه عامر بن لؤی (همسر رسول خدا)[۱۲] هیچ ربطی به زمعة بن اسود قرشی ندارد.
او از اشراف، تجار و سخنوران [۱۳]قریش در جاهلیت به شمار میآمد. با این حال مردی شجاع و دلاور بود که شمشیرش به "لسان الکلب" معروف بود [۱۴] که در دوران بعد از بعثت پیامبر اکرم(ص) از جمله مستهزئان و آزاردهندگان آن حضرت به شمار میرفت و پیامبر(ص) را با درخواستها و سؤالات خود (مانند نزول فرشته همراه آن حضرت، درخواست دو نیم کردن ماه یا جاری ساختن چشمهای از زمین) آزار میداد.[۱۵] خانه وی در دوران جاهلیت مرکز فحشا و فساد اخلاقی بود و از این راه درآمد کسب میکرد.[۱۶] در ماجرای نوشتن پیماننامه علیه بنیهاشم حضور داشت و بنابر نقلی، پیماننامه نزد وی به امانت بود یا اینکه یکی از نگهبانان آن بود، اگرچه بعدا در مشاجره لفظی با ابوجهل، مخالفتش را با سختگیری بیش از اندازه بر بنیهاشم در شعب ابیطالب اعلام داشت و پس از خورده شدن پیماننامه به وسیله موریانه و ثابت شدن حقانیت رسول خدا(ص)، همراه شماری از قریش به دیدار بنیهاشم شتافت و رسما آنها را از محاصره بیرون آورد.[۱۷]
در تاریخ سیاسی از کسانی است که در دارالندوه حضور داشت که در آنجا پیامبر اکرم(ص) را شاعر خطاب کردند.[۱۸] وی در طرح ترور نافرجام پیامبر(ص) در لیلة المَبیت شخصاً حاضر شد.[۱۹] او در جنگ بدر فرمانده سوارکاران و به نقلی فرمانده میسره لشکر و نخستین کسی بود که با اسب به سوی لشکر اسلام حمله کرد.[۲۰] رسول خدا(ص) وی و پدرش را نفرین کرد [۲۱] و به دست امیرمؤمنان علی(ع) [۲۲] یا ثابت بن جذع کشته شد. بنا بر قولی، حمزه سیدالشهداء و علی بن ابیطالب و ثابت بن جذع در کشتن او مشارکت داشتند[۲۳].[۲۴]
زمعة بن اسود در شان نزول
- میتوان گفت زمعة بن اسود از نخستین کسانی بود که شکایت از پیامبر(ص) را نزد ابوطالب بردند و گفتند: چرا محمد از خدایان ما به بدی یاد میکند و درصدد تطمیع آن حضرت برآمدند که در آیه﴿وَانْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ﴾[۲۵] آمده است.[۲۶]
- آنان پس از ناامیدی از تطمیع آن حضرت به تخریب شخصیت وی روی آوردند و او را با شیوههای گوناگون مسخره میکردند. زمعة بن اسود از مستهزئان بود که خداوند متعالی پیامبرش را در آیه ﴿إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ﴾[۲۷] درباره این موضوع دلداری میدهد.[۲۸]
- به نقلی روزی زمعة بن اسود همراه شماری از مشرکان به پیامبر اکرم(ص) گفتند: اگر خداوند به همراه تو فرشتهای فروفرستد که با مردم سخن بگوید، به تو ایمان میآوریم که آیه ﴿وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَلَوْ أَنْزَلْنَا مَلَكًا لَقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَا يُنْظَرُونَ﴾[۲۹] در همین باره نازل شد [۳۰].
- وی و شماری از مشرکان از رسول خدا(ص) خواستند که ماه را به دو نیم قسمت کند که آن حضرت این خواسته را برآورده کرد که آیه ﴿اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ﴾[۳۱] به آن اشاره دارد.[۳۲]
- نیز درخواست کردند که چشمهای از آب از زمین بجوشاند که در آیه ﴿وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا﴾[۳۳] آمده است.[۳۴]
- وی از جمله مقتسمین (تقسیم کنندگان مال) مشرکان بود[۳۵] که در موسم حج اموالی را به زائران میبخشیدند تا به سوی رسول خدا(ص) نروند و از آن حضرت روی برگردانند که آیه ﴿كَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ﴾[۳۶] به آن اشاره دارد.
- او در ماجرای دارالندوه و طراحی قتل پیامبر(ص) و نیز در تهمت زدن به آن حضرت با سران شرک همراهی میکرد که قرآن کریم در آیات ﴿وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ﴾[۳۷].[۳۸] و ﴿نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَسْتَمِعُونَ بِهِ إِذْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ وَإِذْ هُمْ نَجْوَى إِذْ يَقُولُ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُورًا﴾[۳۹] به این حادثه اشاره میکند.[۴۰]
- در رخداد بدر از جمله مُطْعِمین (طعام دهندگان) کفار بود که آیات ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ﴾[۴۱]، ﴿أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلِلْكَافِرِينَ أَمْثَالُهَا﴾[۴۲] در مذمت ایشان نازل شد.[۴۳]
- برخی تفاسیر او را از جمله شیاطین الانس ذکر کردهاند و آیه ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ﴾[۴۴] را درباره امثال وی میدانند[۴۵].[۴۶]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ النسب، ص ۲۰۵.
- ↑ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۱۶۸؛ السیرة النبویه، ج ۱، ص ۶۴۸.
- ↑ جمهرة نسب قریش، ص ۴۶۴؛ المحبر، ص ۱۳۷؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۱۷۰.
- ↑ المنمق، ص ۳۶۹؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۱۶۸.
- ↑ جمهرة نسب قریش، ص ۴۶۵.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۱، ص ۷۰۹؛ جمهرة انساب العرب، ص ۱۱۸؛ الروض الانف، ج ۵، ص ۳۰۳.
- ↑ المحبر، ص ۱۰۲؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۵۷۴؛ الاصابه، ج ۴، ص ۸۳.
- ↑ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۱۶۸، ۳۵۷.
- ↑ الطبقات، ج ۴، ص ۹۰؛ اسد الغابه، ج ۴، ص ۷۱۳.
- ↑ جمهرة نسب قریش، ص ۴۷۰ - ۴۷۲؛ جمهرة انساب العرب، ص ۱۱۹.
- ↑ رجال الطوسی، ص ۴۳؛ شرح نهج البلاغه، ج ۱۳، ص ۲۲.
- ↑ الاستیعاب، ج ۳، ص ۱۳۵۲؛ الاصابه، ج ۴، ص ۸۳.
- ↑ جمهرة نسب قریش، ص ۴۶۶؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۴۳؛ المفصل، ج ۴، ص ۱۰۴.
- ↑ المنمق، ص ۴۱۶ - ۴۱۷.
- ↑ التکمیل والاتمام، ص ۱۳۳؛ البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۱۲۰؛ الدر المنثور، ج ۶، ص ۱۳۳.
- ↑ تفسیر مقاتل، ج ۲، ص ۴۰۸؛ جامع البیان، ج ۱۸، ص ۹؛ روض الجنان، ج ۱۴، ص ۸۳.
- ↑ الکامل، ج ۲، ص ۸۹؛ البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۸۵، ۹۶.
- ↑ سیره ابن اسحاق، ص ۱۶۶؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۳۷۰ - ۳۷۱؛ السیرة النبویه، ج ۱، ص ۴۸۱.
- ↑ الطبقات، ج ۱، ص ۱۷۶؛ المنتظم، ج ۳، ص ۴۹.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص ۵۸ - ۵۹.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص ۴۶؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۱۶۷-۱۶۸؛ امتاع الاسماع، ج ۱، ص ۱۰۱.
- ↑ اعلام الوری، ج۱، ص ۱۷۰؛ تاریخ حبیب السیر، ج ۱، ص ۳۴۰.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۱، ص ۷۰۹.
- ↑ تقوی دامغانی، سید محمد مهدی، مقاله «زمعة بن اسود»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴.
- ↑ «و سرکردگان آنان راه افتادند (و به همراهان خود گفتند): بروید و در (پرستش) خدایان خود شکیبا باشید که این چیزی است که (از شما) میخواهند» سوره ص، آیه ۶.
- ↑ تفسیر سمعانی، ج ۴، ص ۴۲۵.
- ↑ «ما تو را در برابر ریشخندکنندگان بسندهایم» سوره حجر، آیه ۹۵.
- ↑ المحبر، ص ۱۶۰؛ التعریف والاعلام، ص ۱۶۲-۱۶۳؛ مبهمات القرآن، ج ۲، ص ۹۶.
- ↑ «و گفتند: چرا بر او فرشتهای فرو فرستاده نشد؟ و اگر فرشتهای میفرستادیم کار تمام بود و دیگر مهلت نمییافتند» سوره انعام، آیه ۸.
- ↑ تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۴، ص ۱۲۶۵؛ الدر المنثور، ج، ص ۵.
- ↑ «رستخیز بسی نزدیک شد و ماه از میان شکافت» سوره قمر، آیه ۱.
- ↑ الدر المنثور، ج ۶، ص ۱۳۳؛ التحریر و التنویر، ج ۲۷، ص ۱۶۳.
- ↑ «و گفتند: هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا برای ما از زمین چشمهای فرا جوشانی» سوره اسراء، آیه ۹۰.
- ↑ تفسیر بغوی، ج ۳، ص ۱۳۶؛ کشف الاسرار، ج ۵، ص ۶۱۶؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۷۸.
- ↑ المحبر، ص ۱۶۰.
- ↑ «همچنان که (عذاب را) بر بخشکنندگان فرو فرستادیم» سوره حجر، آیه ۹۰.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که کافران با تو نیرنگ میباختند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند یا بیرون رانند، آنان نیرنگ میباختند و خداوند تدبیر میکرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره انفال، آیه ۳۰.
- ↑ تفسیر بغوی، ج ۲، ص ۲۴۳-۲۴۴؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۴۶؛ روض الجنان، ج ۹، ص ۱۰۱.
- ↑ «هنگامی که به (سخن) تو گوش میسپارند ما به آنچه آنان بدان گوش میدهند داناتریم و (نیز) هنگامی که با هم رازگویی میکنند، آنگاه که ستمگران میگویند: شما جز از مردی جادو شده پیروی نمیکنید» سوره اسراء، آیه ۴۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۴۶؛ زبدة التفاسیر، ج ۴، ص ۴.
- ↑ «بیگمان کافران داراییهای خود را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا میبخشند؛ به زودی (همه) آن را خواهند بخشید آنگاه برای آنان مایه دریغ خواهد بود سپس مغلوب میگردند و کافران به سوی دوزخ گرد آورده میشوند» سوره انفال، آیه ۳۶.
- ↑ «پس آیا در زمین نگشتهاند تا بنگرند که سرانجام پیشینیان آنان چگونه بوده است؟» سوره محمد، آیه ۱۰.
- ↑ اسباب النزول، ص ۲۴۰؛ کشف الاسرار، ج ۴، ص ۴۳؛ ج ۹، ص ۱۷۷؛ روض الجنان، ج ۹، ص ۱۱۳.
- ↑ «و بدینگونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطانهای آدمی و پری قرار دادیم که برخی به برخی دیگر یکدیگر، به فریب سخنان آراسته الهام میکنند و اگر پروردگار تو میخواست آن (کار) را نمیکردند پس آنان را با دروغی که میبافند واگذار» سوره انعام، آیه ۱۱۲.
- ↑ کشف الاسرار، ج ۳، ص ۴۶۱؛ البحر المحیط، ج ۴، ص ۶۲۴.
- ↑ تقوی دامغانی، سید محمد مهدی، مقاله «زمعة بن اسود»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴.