دنیا در قرآن
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل دنیا (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
دُنْیا مؤنث اَدنی، صیغه تفضیل از مصدر دنوّ و به معنای نزدیکتر،[۱] در اصطلاح وصف حیات و مراد از آن زندگی پیش از مرگ است.[۲]
نامیده شدن آن به دنیا، به جهت نزدیکتر بودن زندگی این جهان به ما در سنجش با زندگی آخرتی است.[۳] برخی احتمال دادهاند که دنیا از ریشه دنائت و به معنای پستتر بوده و زندگی پیش از مرگ، از آن رو دنیا نامیده شده است که در مقایسه با آخرت، پستتر است.[۴] تقابل دنیا با آخرت در آیات، احتمال نخست را تأیید میکند.
در اصطلاح علم اخلاق، تعریف دنیا نسبی است؛ بدین معنا که حقیقت و اصل دنیا زمین و هر شیء زمینی است که از آن به جهان مادی یا گیتی تعبیر میشود و دنیا در مقایسه با بندگان به معنای وابستگیهای پیش از مرگ است که وسیله بهره و لذت برای آدمی است[۵].[۶]
دنیا در قرآن
از دیدگاه قرآن، دنیا در برابر آخرت، اسم برای زندگی در این جهان است که قرآن آن را با عنوان ظاهر زندگی دنیا ﴿يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ﴾[۷]، حیات نخست ﴿وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَى وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴾[۸]، ﴿فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَ﴾[۹]، زندگی نزدیکتر ﴿فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِنْ يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثَاقُ الْكِتَابِ أَنْ لَا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِيهِ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۱۰] و حیات زودگذر ﴿مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلَاهَا مَذْمُومًا مَدْحُورًا﴾[۱۱]؛ ﴿كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ﴾[۱۲]؛ ﴿إِنَّ هَؤُلَاءِ يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا﴾[۱۳] میشناساند.
در قرآن کریم واژه دنیا ۱۱۵ بار در ۱۱۱ آیه به کار رفته است که در همه موارد به معنای زندگی پیش از مرگ است، مگر در ۴ آیه که در یک مورد صفت عدوه (حاشیه و کنار بیابان) ﴿يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَعَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ وَلَا يَكْتُمُونَ اللَّهَ حَدِيثًا﴾[۱۴] و در سه مورد دیگر وصف آسمان است ﴿إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ﴾[۱۵]، ﴿فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ﴾[۱۶]، ﴿وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ﴾[۱۷].[۱۸]
در بیشتر آیاتی که واژه "دنیا" هست، از آخرت نیز به نوعی سخن است و در ۵۹ مورد واژه "آخرت" در کنار واژه "دنیاگ یاد شده است. درباره دنیا روایات فراوانی از پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) در دست است که در آنها ابعاد گوناگون دنیا تشریح شده است[۱۹]؛ به ویژه از امیرمؤمنان(ع) مطالب بسیاری درباره دنیا در کتاب نهج البلاغه بازگو شده است[۲۰].[۲۱]
پیوند دنیا و آخرت
دنیا و آخرت، دو مرتبه از مراتب وجودند که با یکدیگر پیوندی محکم داشته و از همدیگر جدا نیستند. قرآن، از دنیا در برابر آخرت و آن را نشئه نخست یاد میکند: ﴿وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَى فَلَوْلَا تَذَكَّرُونَ﴾[۲۲].[۲۳] براساس آیه ﴿لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ﴾[۲۴] حقایق آخرتی، هم اکنون نیز موجودند؛ ولی انسان از درک آنها درمانده است، زیرا پردههای اعتماد به اسباب ظاهری، آرزوها، علاقه به دنیا، هوسهای سرکش و... به او اجازه نمیدهند که آن حقایق را بنگرد، با اینکه نشانههای معاد روشن و ادله آن آشکارند.[۲۵]
دنیا ظاهر و باطنی دارد؛ ظاهرش همان زخارف و تمتعاتی است که جاهلان و غافلان از آخرت میشناسند و باطن آن، عالم آخرت است. ظاهر دنیا محل کسب کمالات و راهی برای رسیدن به باطن آن است و کافران و دنیا جویان از درک باطن و حقیقت دنیا درماندهاند: ﴿يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ﴾[۲۶].[۲۷]
در نگاه عرفانی نیز دنیا و آخرت دو مرتبه از مراتب وجود انسانی به شمار میآیند که ظاهر و قشر آن را دنیای دنی (پست) و لبّ و باطن آن را آخرت تشکیل میدهد که نتیجه و غایت حیات دنیایی وجود بشر است.[۲۸]
از دیدگاه قرآن، پیوند تنگاتنگی میان دنیا و آخرت هست، به گونهای که نوع زندگی انسان در آخرت متناسب با اعمال وی در دنیاست: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ﴾[۲۹].[۳۰] در قیامت، نه توبه و نه هیچ عذر دیگری پذیرفته نیست [۳۱] و هر کسی پاداش عمل دنیاییاش را میبیند: ﴿وَاتَّقُوا يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴾[۳۲]؛ ﴿وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّ وَمَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴾[۳۳]؛ ﴿يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجَادِلُ عَنْ نَفْسِهَا وَتُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴾[۳۴] و پاداش هر خیر و شر و صلاح و فسادی را که در دنیا داشته است، بیکم و کاست دریافت میکند [۳۵] و هر کردار خوب و بدش را در قیامت حاضر مییابد: ﴿يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ﴾[۳۶] به اعتقاد برخی، پیوند دنیا و آخرت از نوع رابطههای قراردادی نیست، بلکه رابطهای تکوینی میان عمل و نتیجه آن در آخرت است؛ حتی این رابطه را فراتر از رابطه علّی و معلولی دانسته و از آن به رابطه عینیّت و اتّحاد یاد کردهاند.[۳۷]
سرای آخرت، خانه زندگی حقیقی است: ﴿وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ﴾[۳۸] و قرآن کسانی را مجاهد واقعی میخواند که با آگاهی بتوانند از این دنیای فانی دست برداشته و برای رسیدن به اهداف برتر جانفشانی کنند: ﴿فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ﴾[۳۹] در مقابل، به افراد سستی که هنگام جهاد، ترس بر آنها غلبه کرده و به حکم جهاد پرخاش میکردند، زود گذر و بیارزش بودن کالای دنیا را یادآور میشود: ﴿وَقَالُوا رَبَّنَا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتَالَ لَوْلَا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقَى وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِيلًا﴾[۴۰] در آیه ﴿وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا ﴾[۴۱] به انسان سفارش میشود از نعمتهای الهیاش برای آبادانی آخرت بهره گیرد. به دیده برخی مفسّران، سهم انسان از دنیا چیزی جز عمل برای آخرت نیست.[۴۲] مؤمنان، با اعتقاد و اعمال شایستهای مانند ایمان به خدا و معاد و پیامبران، جهاد ﴿لَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ﴾[۴۳]، زکات ﴿لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا﴾[۴۴] در دنیا باید زمینه برخورداری از ثمره آنها در آخرت را فراهم سازند. قرآن از این رابطه با تعبیر حرث یاد میکند که به معنای پاشیدن بذر در زمین و آماده ساختن آن برای زراعت است ﴿مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ﴾[۴۵].[۴۶] این تعبیر میفهماند که ثواب آخرت بیعمل دنیا به دست نمیآید.[۴۷]
رسولخدا(ص) دنیا را مزرعه آخرت خوانده است.[۴۸] قرآن با بیان واقعیت دنیا و آخرت در نتیجهگیریای منطقی، ترجیح آخرت بر زندگی فانی دنیا را برابر حکم عقل ﴿وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۴۹] و مقتضای دانش ﴿وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ﴾[۵۰] میداند و خشنودان به زندگی دنیا را سرزنش میکند: ﴿أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ﴾[۵۱] گرچه رابطه میان دنیا و آخرت ناگسستنی است، آن دو با یکدیگر تفاوت ماهوی دارند، در نتیجه تفاوتهای بسیاری میان آنها هست؛ برای نمونه در دنیا برخلاف آخرت، خیر و شرّ، سعادت و شقاوت، مرگ و زندگی، صدق و کذب و حق و باطل به هم آمیختهاند: ﴿وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً﴾[۵۲]؛ امّا این امور در آخرت ـ که جهان پاداش و به بار نشستن اعمال است ـ کامل از هم جدا میشوند. ﴿إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كَانَ مِيقَاتًا﴾[۵۳]، ﴿هَذَا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْنَاكُمْ وَالْأَوَّلِينَ﴾[۵۴] (آخرت) مدّت زندگی انسان در دنیا، در سنجش با آخرت بسیار ناچیز است.
قرآن از زبان کافران، درنگ آنان در دنیا را به یک روز یا پارهای از روز مانند میکند: ﴿قَالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ﴾[۵۵]، ﴿قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَاسْأَلِ الْعَادِّينَ﴾[۵۶].[۵۷] آنان در قیامت به این واقعیت پی میبرند که عمر دنیا در برابر عمر آخرت یک روز یا ساعتی بیش نیست؛ لیکن پردههای غفلت و غرور چنان بر قلب و فکر آنان غلبه کرده بود که دنیا را جاودانی پنداشته و آخرت را پنداری بیش نمیدانستند.[۵۸] آیه ﴿كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا﴾[۵۹] اقامت در دنیا را به اندازه شامگاهی یا چاشتگاهی و آیه ﴿كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنْ نَهَارٍ﴾[۶۰] بخشی از روز میداند. ناچیز بودن عمر دنیا از زبان کافران از آن رو یاد میشود که آنان از فرصت دنیاییشان بهره نگرفته و توشهای برای آخرت خود فراهم نکردهاند. به گفتهای، شدت عذاب، مقدار درنگشان در دنیا را از یادشان برده است،[۶۱] از این رو گر چه دنیا در نگاه ایشان طولانی بوده، گویا اصلاً وجود نداشته است.[۶۲].[۶۳]
دنیا ابزار تکامل انسان
قوام حیات بشری در بهرهوری ـ البته در حد اعتدال ـ از نعمتهای دنیاست[۶۴] و مواهب جهان مادی که همه از نعمتهای خدایند و وجودشان در نظام خلقت لازم است، اگر وسیلهای برای رسیدن به سعادت و تکامل معنوی انسان قرار گیرند، از هر نظر تحسین برانگیز است،[۶۵] چنانکه بر اساس آیات قرآن، خدا همه لوازم مورد نیاز برای رسیدن به کمال را از نعمتهای ظاهری و باطنی به تسخیر انسان در آورده: ﴿أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ﴾[۶۶].[۶۷] و همه اشیای روی زمین را ویژه وی دانسته است: ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴾[۶۸]؛ نه تنها استفاده از آنها را ناپسند نمیشمارد، همه آنها را در اصل از آنِ مؤمنان میخواند، گرچه غیر مؤمنان نیز از آنها بهره میبرند: ﴿قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ﴾[۶۹].[۷۰] بر پایه تقدیر الهی، انسان تنها از راه اعتقاد و عمل میتواند به کمال و سعادت شایسته خود برسد، از این رو دلبستگی میان انسان و دنیا ایجاد شده است، تا بشر از این طریق امتحان شود: ﴿إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا﴾[۷۱].[۷۲] و با قدرت انتخاب خداییاش در دنیا راه هدایت یا گمراهی را در پیش گیرد: ﴿إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا﴾[۷۳] نیت و نوع نگرش آدمیان، در چگونگی نگاه به مواهب دنیا، در نتیجه اصل قرار دادن دنیا یا آخرت تعیین کننده است ﴿وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ﴾[۷۴].[۷۵] و کسانی که دنیا را دارای هدف میدانند، میکوشند از آن در راه هدف مطلوب استفاده کنند، از این رو در آیات پرشماری از دنیا و امکانات مادی آن ستایش و تمجید شده است؛ برای نمونه برخی آیات، مال را خیر مینامند: ﴿كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ﴾[۷۶].[۷۷] و بعضی از مواهب مادی به فضل خدا تعبیر میکنند: ﴿وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ﴾[۷۸]، ﴿ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴾[۷۹]، ﴿إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۸۰].[۸۱] بیشتر مفسران، فضل را به روزی تفسیر کردهاند؛[۸۲] همچنین ﴿الطَّيِّبَاتِ﴾ که در بسیاری از آیات، مؤمنان حتی پیامبران به بهرهگیری از آنها ترغیب شدهاند ﴿يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ﴾[۸۳]، معنای گستردهای دارد و همه مواهب دنیایی را شامل میشود.[۸۴] در همین جهت، برخی، دارالمتقین را در آیه ﴿وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ﴾[۸۵] بدین اعتبار که دنیا جای فراهم کردن توشه برای مؤمنان است، به دنیا تفسیر کردهاند.[۸۶] امیرمؤمنان(ع) نیز در واکنش به سخنان کسی که از دنیا بد میگفت، دنیا را چنین وصف کرد: جایگاه صدق و راستی است برای کسی که با آن به راستی رفتار کند و خانه تندرستی برای هر که از آن چیزی بفهمد و سرای بی نیازی برای کسی که از آن توشه برگیرد و جای اندرز برای آنکه از آن اندرز گیرد و مسجد دوستان خدا و نمازگاه فرشتگان پروردگار و محل نزول وحی الهی و تجارتخانه اولیاء حق و... [۸۷]. بر اساس تعالیم اسلامی، میان دنیا و آخرت تقابلی نیست و بحث تقابل دنیا و آخرت، دین و دنیا و تقسیم امور به مقدس و عرفی یا دینی و دنیایی از دیرباز در کلام مسیحیت آمده است که پس از رنسانس کسانی با انگیزههای گوناگون برای محدود کردن قلمرو دین و جدایی دین از شئون دنیایی ـ که همان سکولاریزم است ـ این گفتمان را به جوامع اسلامی کشاندند و بعضی از روشنفکران مسلمان نیز به گونهای تفکیک میان دو مقوله دنیا و آخرت معتقد شدند؛ تا جایی که هدف از بعثت پیامبران را جز دعوت به خدا و آخرت ندانستند که این موضوع در حقیقت، پذیرفتن دوگانگی میان دنیا و آخرت است.[۸۸] همان گونه که در شماری از منابع اسلامی تصریح بلکه از مسلّمات دین اسلام شمرده شده است، بهرهمندی توأمان از دنیا و آخرت شدنی است و برخورداری از نعمتهای دنیا، مستلزم محرومیّت از آخرت نیست،[۸۹] چنان که قرآن از کسانی مانند سلیمان(ع) یاد میکند که در دنیا بهرههای فراوانی داشته و در آخرت هم سعادتمند هستند؛ نیز مؤمنانی را میستاید که در دعای خود، نیکی دنیا و آخرت را میخواهند ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾[۹۰].[۹۱]
دنیازدگی و پیامدهای آن
با اینکه دنیا مقدمه آخرت و راه رسیدن به آن است، برخی تنها به مواهب مادی دنیا دل بسته و خواستار چیزی جز زرق و برق و زینت دنیا نیستند که از آنان به دنیا طلب (هود / ۱۱، ۱۵)، دنیا دوست (انسان / ۷۶، ۲۷) و دنیا زده یاد میشود. جذابیت دنیا و دلبستگی بیشتر مردم به لذایذ زود گذر آن به اندازهای است که دنیا برای برخی هدف میشود: «... تُریدُونَ عَرَضَ الدُّنیا واللّهُ یُریدُ الأخِرَةَ.».. (انفال / ۸، ۶۷) و به زندگی دنیایی دل خوش میکنند: «... وفَرِحوا بِالحَیوةِ الدُّنیا ومَا الحَیوةُ الدُّنیا فِی الأخِرَةِ اِلاّ مَتـع» (رعد / ۱۳، ۲۶؛ نیز یونس / ۱۰، ۷)؛ تا آنجا که دنیا را جاودان پنداشته و از اندیشه به عاقبت امر و اینکه شاید روزگار سختی در پیش رو داشته باشند، باز میمانند: «اِنَّ هـؤُلاءِ یُحِبّونَ العاجِلَةَ ویَذَرونَ وراءَهُم یَومـًا ثَقیلا». (انسان / ۷۶، ۲۷؛ نیز قیامت / ۷۵، ۲۰ـ۲۱) نتیجه این پندار، اصیل دانستن دنیا و پیش داشتن آن بر آخرت است که جز گرفتاری همیشگی در دوزخ ثمری ندارد: «وءاثَرَ الحَیوةَ الدُّنیا * فَاِنَّ الجَحیمَ هِیَ المَأوی». (نازعات / ۷۹، ۳۸ ـ ۳۹) عامل اصلی انحراف بشر از برنامه رستگاری [۹۲] و پشت کردن به دعوت پیامبران نیز همین است: «بَل تُؤثِرونَ الحَیوةَ الدُّنیا». (اعلی / ۸۷، ۱۶) مکتب مادیگرایی که بنیان آن بر تصادفی پنداشتن دنیا و عدم اعتقاد به زندگی و مسئولیّتی از پسِ آن است، از این تفکر سرچشمه میگیرد: «وقالوا اِن هِیَ اِلاّ حَیاتُنَا الدُّنیا وما نَحنُ بِمَبعوثین».(انعام / ۶، ۲۹؛ نیز مؤمنون / ۲۳، ۳۷)[۹۳] ماده گرایان، فاعل حوادث گوناگون دنیا از جمله مرگ و زندگی را دهر (روزگار) دانسته و به هیچ نیروی مؤثر دیگری معتقد نیستند: «وقالوا ما هِیَ اِلاّ حَیاتُنَا الدُّنیا نَموتُ ونَحیا وما یُهلِکُنا اِلاَّالدَّهرُ.»... (جاثیه / ۴۵، ۲۴) از دیدگاه ماتریالیستها، سعادتمند کسی است که عنان نفس خود را در دنیا رها کرده و هر چه میتواند از لذتهای آن بیشتر بهره گیرد.[۹۴]تفکر درباره مبدأ و معاد، جسم و روح و مسائل پیرامونی انسان، از قبیل امور معنوی، روحی و مادی، میتواند انسان را در درک فانی بودن دنیا و نعمتهای آن و این حقیقت که نباید به آنها دلبسته شد، یاری کند،[۹۵] از این رو قرآن انسان را به تأمل و تفکر در امور دنیا و آخرت فرا میخواند: «... لَعَلَّکُم تَتَفَکَّرون * فِی الدُّنیا والأخِرَةِ» (بقره / ۲، ۲۱۹ـ۲۲۰) و دلبستگی به زندگی دنیا و مقامهای مادی و اطمینان و اتکاء به آنها را برخاسته از عدم ایمان به معاد و جهان آخرت میخواند: «اِنَّ الَّذینَ لا یَرجونَ لِقاءَنا ورَضوا بِالحَیوةِ الدُّنیا واطمَاَنّوا بِها والَّذینَ هُم عَن ءایـتِنا غـفِلون»(یونس / ۱۰، ۷)[۹۶] و مؤمنان را با توجه دادن به روزی برتر و پایدار آخرتی، از چشم دوختن به بهرهمندیهای مادی اهل دنیا نهی میکند که ابزار آزمایش آنان است: «ولا تَمُدَّنَّ عَینَیکَ اِلی ما مَتَّعنا بِهِ اَزوجـًا مِنهُم زَهرَةَ الحَیوةِ الدُّنیا لِنَفتِنَهُم فیهِ ورِزقُ رَبِّکَ خَیرٌ واَبقی». (طه / ۲۰، ۱۳۱) همچنین کسانی را که از یاد خدا غافلاند و تفکر و درکشان از لذتها و شهوات دنیا فراتر نمیرود، نکوهش میکند: «فَاَعرِض عَن مَن تَوَلّی عَن ذِکرِنا ولَم یُرِد اِلاَّ الحَیوةَ الدُّنیا * ذلِکَ مَبلَغُهُم مِنَ العِلمِ» (نجم / ۵۳، ۲۹ـ۳۰)[۹۷] و دلخوشی به کالای کم دنیا را نشانه بی اطلاعی از ناچیز بودن دنیا در مقابل آخرت دانسته: «... وفَرِحوا بِالحَیوةِ الدُّنیا ومَا الحَیوةُ الدُّنیا فِی الأخِرَةِ اِلاّ مَتـع» (رعد / ۱۳، ۲۶) و آنان را دانا به ظواهر و نمودهای دنیا و ناآگاه به ماهیت جهان آخرت میشناساند (روم / ۳۰، ۷) که جز خوردن و لذت مادی چیزی نمیفهمند و پردههای غرور و غفلت و آرزوهای دور و دراز، چنان بر قلب آنان سیطره یافتهاند که برای درک واقعیت توانایی ندارند: «ذَرهُم یَأکُلوا ویَتَمَتَّعوا ویُلهِهِمُ الاَمَلُ فَسَوفَ یَعلَمون».(حجر / ۱۵، ۳)[۹۸]دنیا جویان، فهمشان فراتر از این دنیا نمیرود؛ حتی درباره پیامبران الهی نیز که مردم را به مبدأ و معاد میخواندند، با معیارهای مادی داوری میکنند. (مؤمنون / ۲۳، ۳۳) نگاه استقلالی به دنیا، نگاهی حیوانی و در شأن کافران است، چون آنان به مبدأ و معاد معتقد نبوده و همه چیز را در این دنیا خلاصه میکنند و از زندگی این دنیا تنها شهوت و پر کردن شکم را میفهمند: «والَّذینَ کَفَروا یَتَمَتَّعونَ ویَأکُلونَ کَما تَأکُلُ الاَنعـمُ». (محمد / ۴۷، ۱۲)[۹۹] قرآن، دلبستگان به دنیا را در گمراهی دور و درازی دانسته (ابراهیم / ۱۴، ۳) و علت کفر ایشان و سرانجام، حلول غضب خدا و عذاب الهی بر آنان را برگزیدن حیات دنیا ـ که زندگی مادی است و جز بهرههای حیوانی و پرداختن به خواستههای نفس، نتیجه دیگری ندارد ـ بر حیات آخرت ـ که حیات همیشگی و زندگی در جوار پروردگار جهانیان است ـ یاد میکند: «... مَن شَرَحَ بِالکُفرِ صَدرًا فَعَلَیهِم غَضَبٌ مِنَ اللّهِ ولَهُم عَذابٌ عَظیم * ذلِکَ بِاَنَّهُمُ استَحَبُّوا الحَیوةَ الدُّنیا عَلَی الأخِرَةِ...* لا جَرَمَ اَنَّهُم فِی الأخِرَةِ هُمُ الخـسِرون» (نحل / ۱۶، ۱۰۶ـ ۱۰۹)[۱۰۰] و فروختن آخرت و خریدن دنیا را سبب عذابی بیتخفیف و محرومیت از یاری الهی میداند: «اُولئکَ الَّذینَ اشتَرَوُا الحَیوةَ الدُّنیا بِالأخِرَةِ فَلا یُخَفَّفُ عَنهُمُ العَذابُ ولا هُم یُنصَرون». (بقره / ۲، ۸۶) دنیاخواهان در همین جهان، نتیجه دنیایی اعمال خویش را مییابند، بیآنکه چیزی از آن کم و کاست شود: «مَن کانَ یُریدُ الحَیوةَ الدُّنیا وزینَتَها نُوَفِّ اِلَیهِم اَعمــلَهُم فیها وهُم فیها لا یُبخَسون» (هود / ۱۱، ۱۵؛ نیز شوری / ۴۲، ۲۰ و...) و در آخرت از همه چیز بیبهرهاند: «مَن کانَ یُریدُ العاجِلَةَ عَجَّلنا لَهُ فیها ما نَشاءُ لِمَن نُریدُ ثُمَّ جَعَلنا لَهُ جَهَنَّمَ یَصلـها مَذمومـًا مَدحورا». (اسراء / ۱۷، ۱۸) آنان که با حرص و ولع به دنبال کالای دنیا بوده و برای رسیدن به آن از هیچ گناه و تضییع حق دیگران باکی ندارند، آن گاه که در آتش جهنم میافتند، با این خطاب عتابآلود الهی روبهرو میشوند که شما در دنیا نعمتهای پاکیزهای را که خدا ـ برای هدفی بزرگ ـ در اختیار شما نهاده بود، ضایع کردید: «اَذهَبتُم طَیِّبـتِکُم فی حَیاتِکُمُ الدُّنیا». (احقاف / ۴۶، ۲۰).[۱۰۱]
ویژگیهای دنیا
زندگی دنیا چیزی جز بازیچه، سرگرمی، تجمّلپرستی، فخرفروشی و افزونخواهی در اموال و فرزندان، نیز متاعی فریبنده بیش نیست: «اَنَّمَا الحَیوةُ الدُّنیا لَعِبٌ ولَهوٌ وزینَةٌ وتَفاخُرٌ بَینَکُم وتَکاثُرٌ فِی الاَمولِ والاَولـدِ... ومَا الحَیوةُ الدُّنیا اِلاّ مَتـعُ الغُرور». (حدید / ۵۷، ۲۰) به دیده برخی، آغاز آیه بیانگر دورانهای پنجگانه عمر آدمی است که بر یکدیگر مترتباند: در سنین کودکی، انسان حریص در بازی است؛ در آغاز بلوغ به سرگرمیها علاقهمند میشود؛ پس از آنکه بلوغش به نهایت رسید، بیشتر به آرایش خود و زندگیاش پرداخته و همواره به فکر تهیه لباس فاخر، مرکب چشمگیر، منزل زیبا و... است؛ در دوران کهولت، امور یاد شده برایش قانع کننده نیست و بیشتر به فکر تفاخر به حسب و نسب میافتد و چون سالخورده شد، همه کوشش او در فراخی مال و اولاد صرف میشود.[۱۰۲] به استناد آیه یاد شده و دیگر آیات میتوان اوصافی برای دنیا برشمرد که در پی میآیند.[۱۰۳]
بازیچه و سرگرمی
زندگی دنیا تنها بازیچه و سرگرمی است: «ومَا الحَیوةُ الدُّنیا اِلاّ لَعِبٌ ولَهوٌ». (انعام / ۶، ۳۲؛ نیز عنکبوت / ۲۹، ۶۴؛ محمد / ۴۷، ۳۶؛ حدید / ۵۷، ۲۰) «لعب» عملی است که سود [۱۰۴] و هدف صحیحی [۱۰۵] در آن نباشد و «لهو» هر چیزی است که انسان را از امور مهم باز دارد.[۱۰۶]دنیا بازیچه است، زیرا بر پایه سلسلهای از باورهای اعتباری و مقاصد وهمی میچرخد؛ نیز سرگرمی است، چون انسان را از پرداختن به زندگی واقعی آخرت به خود سرگرم میدارد.[۱۰۷].[۱۰۸]
زینت
قرآن کریم با برشمردن مظاهر گوناگون زندگی دنیا، مانند زنان، فرزندان، اموال فراوان از طلا و نقره، اسبهای نشاندار، دامها و کشتزارها، گوشزد دارد که دوست داشتن آنها برای مردم زینت داده شده است: «زُیِّنَ لِلنّاسِ حُبُّ الشَّهَوتِ مِنَ النِّساءِ والبَنینَ والقَنـطیرِ المُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ والفِضَّةِ والخَیلِ المُسَوَّمَةِ والاَنعـمِ والحَرثِ ذلِکَ مَتـعُ الحَیوةِ الدُّنیا». (آلعمران / ۳، ۱۴؛ نیز کهف / ۱۸، ۴۶؛ حدید / ۵۷، ۲۰) در آیاتی نیز از دلبستگی به زینتهای دنیا و نادیده گرفتن فرمان الهی و سعادت آخرتی، نکوهش میکند: «زُیِّنَ لِلَّذینَ کَفَروا الحَیوةُ الدُّنیا ویَسخَرونَ مِنَ الَّذینَ ءامَنوا.»... (بقره / ۲، ۲۱۲؛ نیز کهف / ۱۸، ۲۸؛ احزاب / ۳۳، ۲۸) خدای متعالی دنیا را در چشم انسانها زینت داد تا آنان را بیازماید (کهف / ۱۸، ۸)، در نتیجه مؤمنان، دنیا را وسیلهای برای رسیدن به آخرت و رضوان الهی قرار داده و از آن به اندازه مطلوب بهرهوری میکنند؛ ولی کافران به زینتهای دنیا فریفته شده و آخرت را فراموش میکنند.[۱۰۹].[۱۱۰]
تفاخر و تکاثر
(حدید / ۵۷، ۲۰) تفاخر * را به معنای فخر فروختن انسانها بر یکدیگر [۱۱۱] و مباهات کردن هر یک به چیزهایی خارج از وجود وی، مانند مال، جاه، نسب و قدرت، دانستهاند [۱۱۲] و تکاثر آن است که شخص به جهت بسیاری اموال و فرزندان و... بر دیگران مباهات کند.[۱۱۳].[۱۱۴]
متاع زودگذر
در آیات پرشماری، از زندگی دنیا به متاع تعبیر میشود: «... وفَرِحوا بِالحَیوةِ الدُّنیا ومَا الحَیوةُ الدُّنیا فِی الأخِرَةِ اِلاّ مَتـع». (رعد / ۱۳، ۲۶؛ نیز آلعمران / ۳، ۱۴، ۱۸۵؛ قصص / ۲۸، ۶۱؛ غافر / ۴۰، ۳۹ و...) متاع در لغت، منفعت [۱۱۵] و هر چیزی است که انسان بدان نیاز داشته و از آن بهره میبرد؛ مانند غذا و وسایل منزل.[۱۱۶] به دیده برخی، این واژه در سود اندک و زودگذر به کار میرود.[۱۱۷] به هر روی، دنیا را در مقایسه با آخرت به سبب اندک و زودگذر بودنش متاع مینامند،[۱۱۸] چنان که در آیات بسیاری، متاع دنیا اندک خوانده میشود: «قُل مَتـعُ الدُّنیا قَلیلٌ». (نساء / ۴، ۷۷؛ نیز آلعمران / ۳، ۱۹۷؛ توبه / ۹، ۳۸؛ نحل / ۱۶، ۱۱۷) در آیاتی نیز با واژه عرَض به شئون ناپایدار دنیا اشاره میشود: «تَبتَغونَ عَرَضَ الحَیوةِ الدُّنیا». (نساء / ۴، ۹۴؛ نیز انفال / ۸، ۶۷؛ نور / ۲۴، ۳۳؛ اعراف / ۷، ۱۶۹) عرَض در لغت به معنای متاع[۱۱۹]و شیء بیثبات [۱۲۰] است. بهرههای دنیایی به جهت زودگذر بودن عرض نامیده میشوند.[۱۲۱] در آیات یاد شده، از زیر پا گذاشتن احکام الهی برای بهره مندی از اموال ناپایدار دنیا نهی شده است.ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص ۳۰؛ الکشاف، ج ۲، ص ۱۷۴؛ روض الجنان، ج ۶، ص ۷۰.</ref>.[۱۲۲]
فریبنده
قرآن کریم انسانها را از افتادن در ورطه فریب * دنیا برحذر میدارد: «فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الحَیوةُ الدُّنیا» (لقمان / ۳۱، ۳۳؛ فاطر / ۳۵، ۵) و در آیات بسیاری دنیا را فریبنده میخواند: «ومَا الحَیوةُ الدُّنیا اِلاّ مَتـعُ الغُرور». (آلعمران / ۳، ۱۸۵؛ نیز انعام / ۶، ۷۰؛ اعراف / ۷، ۵۱؛ حدید / ۵۷، ۲۰) «غرور» در لغت به معنای فریب دادن و غافل کردن است[۱۲۳] و فریبندگی دنیا از آن روست که انسانها را از یاد خدا غافل و به لذتهای زودگذر سرگرم میکند و به سوی گناه و ترک فرمان خدا میکشاند[۱۲۴] و مایه فراموشی آخرت (اعراف / ۷، ۵۱)[۱۲۵] و زمینه ساز کفر و گمراهی (انعام / ۶، ۱۳۰) و ورود به دوزخ (جاثیه / ۴۵، ۳۵) است، در حالی که دنیا فانی و لذت هایش همراه سختیها و دردهاست.[۱۲۶].[۱۲۷]
لطف و خشم خدا در دنیا
لطف و رحمت الهی، افزون بر آخرت در دنیا نیز شامل مؤمنان است و آنان از نعمتهای گوناگون خدا در دنیا هم بهرهمند میشوند، همان گونه که خشم و عذاب الهی در دنیا نیز کافران را در بر میگیرد.[۱۲۸]
مظاهر لطف خدا به مؤمنان
- ثبات در عقیده: خدا مؤمنان را با اعتقاد درست و استوار، در دنیا و آخرت ثابت قدم میدارد: «یُثَبِّتُ اللّهُ الَّذینَ ءامَنوا بِالقَولِ الثّابِتِ فِی الحَیوةِ الدُّنیا وفِی الأخِرَةِ». (ابراهیم / ۱۴، ۲۷) بسیاری از مفسران، تثبیت یاد شده در دنیا را ثابت نگهداشتن آنان بر عقاید حق ـ مانند توحید ـ و حفظ آنان از گمراهی دانستهاند.[۱۲۹] اقوال دیگری نیز مانند ثابت نگهداشتن آنان در کرامت و ثواب الهی، به قدرت رساندن ایشان در زمین، یاری و پیروز کردن آنان، در تفسیر آیه یاد شدهاند.[۱۳۰]
- نصرت و ولایت: خدا سوگند یاد میکند که در زندگی دنیا، فرستادگانش و مؤمنان را یاری فرماید: «اِنّا لَنَنصُرُ رُسُلَنا والَّذینَ ءامَنوا فِیالحَیوةِ الدُّنیا ویَومَ یَقومُ الاَشهـد». (غافر / ۴۰، ۵۱) مفسران، نصرت الهی را یاری رساندن به پیامبران و مؤمنان با حجت و برهان، پیروزی بخشیدن در جنگها، الطاف ویژه و تقویت قلب و با هلاک کردن دشمنان و انتقام گرفتن از آنان دانستهاند.[۱۳۱] در آیهای نیز از گمان داشتن به عدم یاری خدا در دنیا و آخرت نکوهش میشود: «مَن کانَ یَظُنُّ اَن لَن یَنصُرَهُ اللّهُ فِی الدُّنیا والأخِرَةِ فَلیَمدُد بِسَبَبٍ اِلَی السَّماءِ ثُمَّ لیَقطَع فَلیَنظُر هَل یُذهِبَنَّ کَیدُهُ ما یَغیظ». (حجّ / ۲۲، ۱۵) آیاتی از ولایت خدا: «اَنتَ ولیّی فِی الدُّنیا والأخِرَةِ» (یوسف / ۱۲، ۱۰۱) و فرشتگان الهی: «نَحنُ اَولِیاؤُکُم فِی الحَیوةِ الدُّنیا وفِی الأخِرَةِ» (فصّلت / ۴۱، ۳۱) بر مؤمنان گزارش میدهند. ولایت خدا، به یاری مؤمنان و تدبیر امور آنان [۱۳۲] و ولایت فرشتگان، به دوستی و یاری مؤمنان، الهام کردن حق به آنان، ارشاد ایشان به خیر و صلاح و رساندن خیرات به آنان [۱۳۳] تفسیر شده است.
- نیکی ها:کسانی که دنیا را ابزاری برای رسیدن به آخرت و قرب الهی میدانند، مواهب دنیایی را از خدا به نام «حسنه» درخواست میکنند: «ومِنهُم مَن یَقولُ رَبَّنا ءاتِنا فِی الدُّنیا حَسَنَةً وفِی الأخِرَةِ حَسَنَةً وقِنا عَذابَ النّار». (بقره / ۲، ۲۰۱؛ نیز اعراف / ۷، ۱۵۶) آیاتی نیز از اعطای حسنه به مؤمنان از خدا خبر میدهند: «والَّذینَ هاجَروا فِی اللّهِ مِن بَعدِ ما ظُـلِموا لَنُبَوِّئَنَّهُم فِی الدُّنیا حَسَنَةً.»... (نحل / ۱۶، ۳۰، ۴۱، ۱۲۲؛ زمر / ۳۹، ۱۰) در تفسیر حسنه در دنیا، اقوال گوناگونی هست؛ مانند روزی بسیار و حلال، علم و عبادت، سلامتی، امنیت، همسر و فرزندان شایسته، پیروزی بر دشمن.[۱۳۴] امام صادق(ع) حسنه دنیا را به گشایش در روزی و خوش خلقی تفسیر فرموده است.[۱۳۵] به نظر، حسنه مفهوم گستردهای داشته و هر گونه نیکی و زیبایی و خوبی را در برمیگیرد و آنچه در روایات و تفاسیر آمده است، بیان مصادیق روشن آن است.[۱۳۶]
- ثواب و اجر: در آیاتی به ثواب دنیا برای مؤمنان اشاره میشود: «فَـ ٔ تاهُمُ اللّهُ ثَوابَ الدُّنیا وحُسنَ ثَوابِ الأخِرَةِ». (آلعمران / ۳، ۱۴۸؛ نیز نساء / ۴، ۱۳۴) مفسران، ثواب دنیا را به معنای سعادت دنیایی،[۱۳۷] به دست آوردن سود و دفع زیان،[۱۳۸] پیروزی بر دشمن[۱۳۹] و گرفتن غنیمت از وی،[۱۴۰] به نیکی یاد شدن، شرح صدر و پاک شدن گناهان [۱۴۱] دانستهاند.
در آیهای نیز سخن از داده شدن اجر ابراهیم(ع) به وی در دنیاست: «وءاتَینـهُ اَجرَهُ فِی الدُّنیا». (عنکبوت / ۲۹، ۲۷) مراد از پاداش دنیایی، نیکنامی، درود فرستاده شدن به وی، داشتن ذریّه پاک و فراوان، مقام پیامبری، محبوب بودن نزد پیروان همه ادیان، یاری شدن در برابر دشمنانش و گسترش توحید دانسته شده است.[۱۴۲]
- فضل و رحمت: خدای متعالی در داستان افک که گروهی از منافقان به یکی از همسران پیامبر(ص) تهمت زدند و مؤمنان نیز آن شایعه را تکرار کردند، به مسلمانان اعلام کرد که اگر فضل و رحمت او در دنیا و آخرت نبود، به سبب گناهی که انجام داده بودند، عذاب بزرگی دامنگیرشان میشد: «ولَولا فَضلُ اللّهِ عَلَیکُم ورَحمَتُهُ فِی الدُّنیا والأخِرَةِ لَمَسَّکُم فی ما اَفَضتُم فیهِ عَذابٌ عَظیم». (نور / ۲۴، ۱۴)[۱۴۳] فضل و رحمت خدا در دنیا، به عجله نکردن در عقاب و مهلت برای توبه کردن تفسیر شده است.[۱۴۴]
- بشارت: برای اولیای خدا در زندگی دنیا و در آخرت مژدگانی است: «لَهُمُ البُشری فِی الحَیوةِ الدُّنیا وفِی الأخِرَةِ». (یونس / ۱۰، ۶۴) در باره مژدگانی در دنیا اقوالی است؛ مانند خوابهای خوبی که میبینند یا دیگران برای آنها میبینند، مردم آنان را دوست دارند و به نیکی یاد میکنند، بشارتهای قرآن به آنان و بشارت فرشتگان در وقت مرگ به ایشان.[۱۴۵]
- برگزیدگی: حضرت ابراهیم(ع) در دنیا برگزیده است: «ولَقَدِ اصطَفَینـهُ فِی الدُّنیا». (بقره / ۲، ۱۳۰) در تفاسیر، مراد از برگزیدگی آن حضرت، رسیدن وی به مقام عبودیت و تسلیم محض،[۱۴۶] انتخاب او به مقام نبوت و رسالت، به دنیا آمدن فرزندان پاک از صلب وی،[۱۴۷] تضمین مقام نبوت در ذریّه او، دستور به ساختن مسجد برای یکتاپرستی و اجابت خواستههای وی [۱۴۸] دانسته شده است.
- آبرومندی: عیسی(ع) در دنیا و آخرت آبرومند است: «... اسمُهُ المَسیحُ عیسَی ابنُ مَریَمَ وجیهـًا فِی الدُّنیا والأخِرَةِ». (آلعمران / ۳، ۴۵) وجیه بودن آن حضرت، به قدر و منزلت وی نزد خدا، مقام نبوت و رسالتش، مستجاب الدعوه بودن او، الگوی مؤمنان و صالحان بودنش و ظاهر شدن معجزات و کرامات به دست وی تفسیر شده است.[۱۴۹].[۱۵۰]
مظاهر خشم خدا از کافران
- عذاب سخت: آیه ۵۶ آل عمران / ۳ به کافران از یهود عذاب شدید در دنیا و آخرت را وعده میدهد: «فَاَمَّاالَّذینَ کَفَروا فَاُعَذِّبُهُم عَذابـًا شَدیدًا فِی الدُّنیا والأخِرَةِ». برخی از مفسران، عذاب دنیا را اموری چون کشته شدن، اسارت، فرو رفتن در زمین، خواری و پرداخت جزیه دانستهاند.[۱۵۱] براساس آیهای نیز عذابی دردناک در دنیا و آخرت در انتظار کسانی است که دوست دارند زشتکاری میان مؤمنان رواج یابد: «اِنَّ الَّذینَ یُحِبّونَ اَن تَشیعَ الفـحِشَةُ فِی الَّذینَ ءامَنوا لَهُم عَذابٌ اَلیمٌ فِی الدُّنیا والأخِرَةِ». (نور / ۲۴، ۱۹) عذاب دنیا را اجرای حدّ بر آنان دانستهاند [۱۵۲].
- عذاب با اموال و فرزندان:با اینکه اموال و فرزندان از نعمتهای خدایند (اسراء / ۱۷، ۶؛ نوح / ۷۱، ۱۲)، مواهب مادی همیشه مایه خوشبختی انسان نیستند، چنان که در آیهای مایه عذاب منافقان و دنیاطلبان دانسته شدهاند: «فَلا تُعجِبکَ اَمولُهُم ولا اَولـدُهُم اِنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُعَذِّبَهُم بِها فِی الحَیوةِ الدُّنیا وتَزهَقَ اَنفُسُهُموهُم کـفِرون» (توبه / ۹، ۵۵؛ نیز ۸۵)، زیرا این گونه اشخاص معمولاً فرزندانی ناصالح و اموالی بی برکت دارند که مایه درد و رنجشان در زندگی دنیا میشود. از سوی دیگر، دلبستگی به اموال و فرزندان که چشمپوشی از آنها دشوار است، سبب میشود که ایمانشان را پای آنها گذاشته و با کفر از دنیا میروند و به سختترین وضعی جان میدهند.[۱۵۳] هرچه آلودگی انسان در دنیا به مال و اولاد و زینتهای دنیایی زیادتر باشد، عذاب و اندوهش بیشتر میشود؛[۱۵۴] ولی دنیاپرستان از درک این واقعیت غافلاند، چنان که با دیدن ثروت قارون، از آخرت غافل شده و آرزو کردند کاش ثروتی مانند وی داشتند: «قالَ الَّذینَ یُریدونَ الحَیوةَ الدُّنیا یــلَیتَ لَنا مِثلَ ما اوتِیَ قـرونُ». (قصص / ۲۸، ۷۹) براین اساس، تفاوت انسانها در میزان بهره مندی از مواهب مادی هرگز نمیتواند دلیل امتیاز آنها در مقامات معنوی باشد، بلکه معیشت و روزیشان در دنیا میان آنان قسمت شده و اگر برخی بر بعضی برتری دارند، به سبب مصالحی است که خدا برای آنان در نظر دارد: «اَهُم یَقسِمونَ رَحمَتَ رَبِّکَ نَحنُ قَسَمنا بَینَهُم مَعیشَتَهُم فِی الحَیوةِ الدُّنیا ورَفَعنا بَعضَهُم فَوقَ بَعضٍ دَرَجـتٍ لِیَتَّخِذَ بَعضُهُم بَعضـًا سُخریـًّا» (زخرف / ۴۳، ۳۲)؛ حتی کافران نیز سهم و بهره خود از این دنیا را بر میگیرند. (احقاف / ۴۶، ۲۰) (رزق) در تفسیر آیه ۵۵ توبه / ۹ با توجه به آیه ۵۴، اقوال دیگری نیز در چگونگی عذاب منافقان با اموال و فرزندان یاد شده است؛ از جمله سختی انفاق از روی ناخرسندی برای زکات یا برای جنگ، دشواری گرد آوردن اموال و تربیت فرزندان و اندوه از دست دادن آنها و ناراحتی از دست دادن اموال و اسیر شدن فرزندان در نبردها و همه اینها در حالی است که هیچ به ثواب آخرتی امید ندارند.[۱۵۵]
- خواری: کسانی که با خدا و فرستادهاش میجنگند و در زمین به فساد میکوشند، میبایست کشته یا بر دار آویخته شوند؛ یا دستها و پاهایشان بریده یا تبعید شوند و این خواری آنان در دنیاست: «اِنَّما جَزؤُا الَّذینَ یُحارِبونَ اللّهَ ورَسولَهُ ویَسعَونَ فِی الاَرضِ فَسادًا اَن یُقَتَّلوا اَو یُصَلَّبوا اَو تُقَطَّعَ اَیدیهِم واَرجُلُهُم مِن خِلـفٍ اَو یُنفَوا مِنَ الاَرضِ ذلِکَ لَهُم خِزیٌ فِی الدُّنیا». (مائده / ۵، ۳۳) آیاتی، عوامل خواری را بر میشمرند: تبعیض در عمل به کتاب الهی (بقره / ۲، ۸۵)؛ نفاق، جاسوسی و تحریف در دین (مائده / ۵، ۴۱)؛ جلوگیری از ذکر خدا در مساجد و تلاش برای تخریب آنها (بقره / ۲، ۱۱۴)؛ گوساله پرستی (اعراف / ۷، ۱۵۲)؛ مجادله درباره خدا بیهیچ دلیل و حجّتی معتبر (حجّ / ۲۲، ۸ ـ ۹)؛ تکذیب حق (زمر / ۳۹، ۲۵ ـ ۲۶)؛ استکبار و انکار آیات الهی. (فصّلت / ۴۱، ۱۵ ـ ۱۶) در تفاسیر برای خواری مصادیقی مانند کشته، اسیر و تبعید شدن، پرداخت جزیه،[۱۵۶] عقوبت در دنیا [۱۵۷] و انواع گوناگون عذاب [۱۵۸] یاد شدهاند. آیه ۹۸ یونس / ۱۰ ایمان به خدا را بر دارنده عذاب خوارکننده از قوم یونس میداند: «فَلَولا کانَت قَریَةٌ ءامَنَت فَنَفَعَها ایمـنُها اِلاّ قَومَ یونُسَ لَمّا ءامَنوا کَشَفنا عَنهُم عَذابَ الخِزیِ فِیالحَیوةِ الدُّنیا».
- لعنت: کسانی که خدا و رسولش را آزار میدهند، خدا آنان را در دنیا و آخرت نفرین میکند: «اِنَّ الَّذینَ یُؤذونَ اللّهَ ورَسولَهُ لَعَنَهُمُ اللّهُ فِی الدُّنیا والأخِرَةِ». (احزاب / ۳۳، ۵۷) لعنت الهی به معنای دور کردن آنان از رحمت خویش است.[۱۵۹] در مقابل، رحمت ویژه مؤمنان، هدایت آنان به اعتقاد درست و عمل نیکوست، پس لعنت کردن به معنای محروم کردن از این هدایت یعنی همان مهر شدن دلهاست، چنان که در آیات ۱۳ مائده / ۵، ۴۶ نساء / ۴ و ۲۳ محمد / ۴۷ به آن اشاره شده است.[۱۶۰] قرآن کسانی را که زنان پاکدامن را به زنا متهم میکنند، لعن میکند: «اِنَّ الَّذینَ یَرمونَ المُحصَنـتِ الغـفِلـتِ المُؤمِنـتِ لُعِنوا فِی الدُّنیا والأخِرَةِ». (نور / ۲۴، ۲۳) برخی مفسران، لعن در دنیا را اجرای حدّ بر آنان و شلاق خوردن دانستهاند.[۱۶۱]
- حبط عمل:آیاتی، از حبط اعمال کافران در دنیا و آخرت سخن میگویند: «ومَن یَرتَدِد مِنکُم عَن دینِهِ فَیَمُت وهُوَ کافِرٌ فَاُولکَ حَبِطَت اَعمــلُهُم فِی الدُّنیا والأخِرَةِ». (بقره / ۲، ۲۱۷؛ نیز آل عمران / ۳، ۲۲) گفته شده است: حبط اعمال در دنیا آن است که خدا کفر و نفاق ایشان را بر مردم آشکار میکند، تا دیگر آنان را ستایش نکنند. [۱۶۲].[۱۶۳]
مثالها و تشبیهات
در قرآن کریم برای روشن شدن چهره واقعی دنیا، مثالهایی یاد شدهاند: در آیهای مَثَل دنیا مانند بارانی دانسته میشود که خدا از آسمان فرومیفرستد و مایه روییدن گیاهان گوناگون در زمین میشود که مردم و دامها از آن میخورند؛ تا آنجا که زمین زیبایی خود را یافته و آراسته میشود و اهل آن، مطمئن میشوند که میتوانند از آن بهره برند؛ ناگاه فرمان الهی در شب یا روز میرسد و همه را به صورت علفهای درو شده خشک در میآورد، به گونهای که گویا اصلاً وجود نداشتهاند: «اِنَّما مَثَلُ الحَیوةِ الدُّنیا کَماءٍ اَنزَلنـهُ مِنَ السَّماءِ فاختَلَطَ بِهِ نَباتُ الاَرضِ مِمّا یَأکُلُ النّاسُ والاَنعـمُ حَتّی اِذا اَخَذَتِ الاَرضُ زُخرُفَها وازَّیَّنَت وظَنَّ اَهلُها اَنَّهُم قـدِرونَ عَلَیها اَتـاها اَمرُنا لَیلاً اَو نَهارًا فَجَعَلنـها حَصیدًا کَاَن لَم تَغنَ بِالاَمسِ». (یونس / ۱۰، ۲۴) این تشبیه، بیانگر سرعت زوال دنیا و نعمتهای آن پس از فریفته شدن مردم به مظاهر آن است. [۱۶۴] در آیه ۴۵ کهف / ۱۸ نیز شبیه همین مثَل برای متکبرانی یاد میشود که به اموال خود فریفته شده و از همنشینی با مؤمنان فقیر ابا داشتند، تا انسانها را از فریفته شدن به دنیا پرهیز دهد و به زهد و عمل برای آخرت تشویق کند.[۱۶۵] همچنین در آیه ۱۳۱ طه / ۲۰ ناپایداری دنیا به شکوفه * درخت مانند میشود: «ولا تَمُدَّنَّ عَینَیکَ اِلی ما مَتَّعنا بِهِ اَزوجـًا مِنهُم زَهرَةَ الحَیوةِ الدُّنیا».[۱۶۶] در آیهای دیگر با تشبیه انسانها به کشاورزانی که اعمالشان، بذرهایشان و نتیجه آن کارها، زراعت ایشان است، بیان میدارد که هر کس خواستار زراعت آخرت باشد، خدا به کشتش برکت و افزایش میدهد؛ یعنی در برابر اعمالی که برای آخرت انجام داده، به وی چند برابر پاداش میدهد و هر کس خواستار زراعت دنیا باشد ـ یعنی تنها هدف از کارهایش رسیدن به دنیا باشد ـ خدا بخشی از دنیا را به وی میدهد؛ ولی در آخرت هیچ سهمی نخواهد داشت: «مَن کانَ یُریدُ حَرثَ الأخِرَةِ نَزِد لَهُ فی حَرثِهِ ومَن کانَ یُریدُ حَرثَ الدُّنیا نُؤتِهِ مِنها وما لَهُ فِی الأخِرَةِ مِن نَصیب». (شوری / ۴۲، ۲۰)[۱۶۷] در آیهای نیز انفاقهای کافران در زندگی دنیا را بیهوده و خالی از سود برای فرد و جامعه دانسته و آن را به باد شدید و سوزان یا بسیار سرد و خشک کنندهای مانند میکند که به کشت و زرعی بوزد و آن را خشک کند: «مَثَلُ ما یُنفِقونَ فی هـذِهِ الحَیوةِ الدُّنیا کَمَثَلِ ریحٍ فیها صِرٌّ اَصابَت حَرثَ قَومٍ ظَـلَموا اَنفُسَهُم فَاَهلَکَتهُ».(آلعمران / ۳، ۱۱۷)[۱۶۸].[۱۶۹]
دنیا در فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم
هشدار به پیامبر خاتم در باره دنیا
دستهای از آیات خطاب به پیامبر است و نوعی هشدار به شخص پیامبر است و یا ناظر به مخاطبانی است که همراهی با پیامبر ندارند و دلیل آن وابستگی به دنیا است.
- ﴿مَنْ كَانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ﴾[۱۷۰]
- ﴿وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى﴾[۱۷۱]
- ﴿وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَا يُؤْخَذْ مِنْهَا أُولَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِمَا كَسَبُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ﴾[۱۷۲]
- ﴿وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيمًا تَذْرُوهُ الرِّيَاحُ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ مُقْتَدِرًا﴾[۱۷۳]
- ﴿فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ﴾[۱۷۴]
- ﴿أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ﴾[۱۷۵].....﴿مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ﴾[۱۷۶]
- ﴿إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾[۱۷۷]
نکات: در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
- ﴿مَنْ كَانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ﴾[۱۷۸] مفسرین گفتهاند ضمیر در ﴿لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ﴾[۱۷۹] به رسول خدا بر میگردد چون مشرکین مکه میپنداشتند دینی که وی آورده دروغی و نو ظهور است که اساس محکمی ندارد و به همین جهت دعوتش منتشر نمیشود، و نزد خدا هم منزلتی ندارد تا او پشتیبانش باشد. ولی وقتی که آن جناب به مدینه مهاجرت فرمود و خدا نصرتش داد و دینش عالمگیر شد و آوازهاش همه جا پیچید، این حادثه غیر منتظره سخت ایشان را به خشم آورد؛ لذا خدا در این آیه ایشان را نکوهش کرده و اشاره میکند که یاور او خدا است و چون یاور او خداست، خشم ایشان پایان نمیپذیرد هرچند خود را خفه کنند. پس نقشههای ایشان هم اثری نخواهد داشت و معنای آیه این است: هر کس از مشرکین خیال کند که خدا او را یاری نمیکند و در دنیا نام پیغمبر خود را بلند نمیکند و دین او را گسترش نمیدهد و در آخرت او را مشمول مغفرت و رحمت خود نمیگرداند و گروندگان به وی را نیز وا میگذارد، آن گاه به خاطر همین خیال وقتی میبیند که خدا او را یاری کرده، دچار خشم میشود، چنین کسی طنابی بگیرد. و با آن به بلندی برود - مثل کسی که با طناب به درخت بلندی بالا میرود - آن گاه با همان طناب خود را خفه کند، بعد ببیند آیا کید و حیلهاش خشمش را مینشاند یا خیر؟ و این معنا، به جهت بیان تمثیلی است و شیوه ای از ادا را نشان میدهد، مثل این که کسی به کسی بگوید خود را خفه کردی و این تمثیل و شیوه بیان عرفی که در آن زمان متعارف بوده است، معنای خوبی است که سیاق آیات قبلی، و نزول این سوره به اندک مدتی بعد از هجرت، یعنی در ایامی که مشرکین هنوز قدرت و شوکت خود را داشتند آن را تأیید[۱۸۰] میکند.[۱۸۱]
- خداوند پیامبر را از توجه به امکانات کافران نهی کرده و حکمت آن را بیان نموده است: ﴿وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ﴾[۱۸۲].
- پیامبر مأمور وانهادن و بیاعتنائی به فریب خوردگان به حیات و زندگی دنیا: ﴿وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا﴾[۱۸۳]
- پیامبر وظیفهدار استفاده از تمثیل، برای بیان حقیقت زندگی دنیا: ﴿وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا﴾[۱۸۴]
- پیامبر موظف به رها کردن مشرکان مجرم، در یاوهگوئیهاو بازیهایشان در زندگی دنیا: ﴿فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ﴾[۱۸۵]
- دنیاطلبی مشرکان، عامل ساختگی پنداشتن قرآن از جانب پیامبر: ﴿أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ﴾[۱۸۶]... ﴿مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا﴾[۱۸۷]
- اجرای حد بر محاربان با خدا و رسول موجب ذلت و خواری آنان در دنیا: ﴿إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا﴾[۱۸۸]... ﴿ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا﴾[۱۸۹][۱۹۰].
حیات دنیا: پیامبر و حیات دنیا
در باره حیات دنیا بیش از ۶۰ آیه آمده و مسائل مثبت و منفی آن شرح داده شده و قلمرو استفاده از دنیا بیان گردیده است، اما در این مدخل به مواردی اشاره میشود که ناظر به موضع و مسئولیت پیامبر است، از دلایل مخالفت با آن حضرت گرفته تا هشدار به زنان پیامبر که اگر از ازدواج با پیامبر هدف دنیایی دارید، تکلیف خود را معین کنید و بدانید که از این راه چیزی نصیب شما نمیشود و یا هشدارهایی که به پیامبر داده شده که در جهت مصونسازی آن حضرت است.
- ﴿قَالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلَى مَا جَاءَنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنْتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا﴾[۱۹۱]
- ﴿وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا﴾[۱۹۲]
- ﴿وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى﴾[۱۹۳]
- ﴿وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ﴾[۱۹۴]
- ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا﴾[۱۹۵]
- ﴿اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ﴾[۱۹۶]
- ﴿إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ﴾[۱۹۷]
- ﴿ذَلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَغَرَّتْكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ لَا يُخْرَجُونَ مِنْهَا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ﴾[۱۹۸]
- ﴿فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا﴾[۱۹۹]
نکات: از این دسته از آیات فراوان که موارد دیگر آن ناظر به علل مخالفت با پیامبر است، شرح داده شده و در مقابل وضع مردمیرا حکایت میکند که تا یک ساعت قبل دلهایی آکنده از هیبت و ابهت فرعون داشتند، و نفوس خود را از زینت و زخارف دنیوی که با او بود - و جز خیالهای کاذب و موهوماتی باطل نبود - خیره و پست نموده و او را رب اعلی میپنداشتند، و به او سوگند میخوردند، هم چنان که هنگام انداختن طنابها و چوبهدستیها گفتند: ﴿بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ﴾[۲۰۰]" و بعد از یک ساعت که حق برایشان روشن گشت، دیدگانشان باز گردید ناگهان آنچه از فرعون در دل داشتند، و آن عزت و سلطنت و آن زینت و زخرفی که برایش قائل بودند یکباره فراموش گشت، ایمان به خدا در عرض یک ساعت آن چنان تحولی در دلها به وجود آورد که رذیله ترس و تملق پیروی هوی و شیفتگی در برابر سراب زینت زندگی دنیا را بکلی نابود کرده، در همین مدت کوتاه عشق به حق و قدم نهادن در تحت ولایت خدا، و اعتزاز به عزت او را جایگزین آن رذایل نمود، دیگر جز آنچه خدا اراده کند ارادهای ندارند و دیگر جز از خدا امیدی نداشته و جز از او نمیترسند، از این موارد میتوان در سورههای مکی الاوائل، مشاهده کرد که قرآن شرح حال گذشتگان میدهد و یا علل مخالفت حاضران را بیان میکند، مانند: ﴿وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا﴾[۲۰۱] دلیل مخالفت برگزیدن دنیا در برابر عقبی است: ﴿بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا﴾[۲۰۲] یا در همین آیاتی که به آنها اشاره شد، و مراتب حیات دنیا و مراحل سه گانه حیات دنیایی بازی، تفاخر و تکاثر اموال و دوره پیری را شرح و هشدار میدهد که از کسانی نباشید که این دنیا را در برابر آن دنیا و حیات جاویدان برگزینید.
جستارهای وابسته
منابع
سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم
حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳
پانویس
- ↑ لسان العرب، ج ۱۴، ص ۲۷۲ـ۲۷۳، «دنو»؛ الصحاح، ج ۶، ص ۲۳۴۱، «دنا»؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۳۰۳؛ قاموس قرآن، ج ۲، ص۳۶۲، «دنی».
- ↑ نک: مجمع البحرین، ج ۱، ص ۱۴۹، «دنو»؛ النهایه، ج ۲، ص ۱۳۷، «دنا»؛ احیاء علوم الدین، ج ۹، ص ۱۹۵.
- ↑ التبیان، ج ۱، ص ۵۸؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۲۳؛ تفسیر قرطبی،ج ۶، ص ۴۱۵.
- ↑ ر.ک: تفسیر ثعلبی، ج ۴، ص ۱۴۴؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۲۳؛ روح البیان، ج ۳، ص ۲۳.
- ↑ جامع السعادات، ج ۲، ص ۱۳ـ ۱۴.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ «نمایی از زندگانی این جهان را میشناسند و از جهان واپسین غافلند» سوره روم، آیه ۷.
- ↑ «و اوست خداوند، هیچ خدایی جز او نیست، سپاس او راست در جهان نخستین و بازپسین و فرمان او راست و به سوی او بازگردانده میشوید» سوره قصص، آیه ۷۰.
- ↑ «(هرگز!) زیرا پایان و آغاز از آن خداوند است» سوره نجم، آیه ۲۵.
- ↑ «پس از آنان، جانشینانی آمدند که کتاب (آسمانی) را به ارث بردند؛ کالای ناپایدار این جهان فروتر را میگیرند و میگویند: به زودی (توبه میکنیم و) آمرزیده خواهیم شد و اگر باز کالای ناپایداری مانند آن به دستشان برسد آن را میگیرند! آیا از اینان در کتاب (تورات) پیمان گرفته نشده است که جز حقّ به خداوند نسبت ندهند؟ در حالی که آنچه در آن (کتاب) است آموختهاند و سرای واپسین برای آنان که پرهیزگاری میورزند بهتر است؛ آیا خرد نمیورزید؟» سوره اعراف، آیه ۱۶۹.
- ↑ «هر کس این جهان زودگذر را بخواهد، آنچه در آن بخواهیم برای هر کس اراده کنیم زود بدو میدهیم سپس برای او دوزخ را میگماریم که در آن نکوهیده رانده درآید» سوره اسراء، آیه ۱۸.
- ↑ «هرگز! بلکه شما این جهان شتابان را دوست میدارید» سوره قیامه، آیه ۲۰.
- ↑ «بیگمان اینان این جهان شتابان را دوست دارند و روزی سنگین را که در پیش روی خویش دارند وا مینهند» سوره انسان، آیه ۲۷.
- ↑ «در آن روز، آنان که کفر ورزیدهاند و از پیامبر سرپیچی کردهاند دوست دارند کاش با خاک یکسان میشدند و هیچ سخنی را از خداوند پنهان نمیتوانند داشت» سوره نساء، آیه ۴۲.
- ↑ «ما آسمان نزدیکتر را به آرایه ستارگان، آراستهایم» سوره صافات، آیه ۶.
- ↑ «آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد و آسمان نزدیکتر را به چراغهایی (از ستارگان) آراستیم و نیک آن را نگاه داشتیم؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره فصلت، آیه ۱۲.
- ↑ «آسمان نزدیکتر را به چراغهایی آراستیم و آنها را ابزار رماندن شیطانها کردیم و عذاب آتش سوزان را برای آنان آماده ساختیم» سوره ملک، آیه ۵.
- ↑ قاموس قرآن، ج ۲، ص ۳۶۲-۳۶۳؛ المعجم الاحصائی، ج ۲، ص ۷۳۲.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص ۱۲۸ـ۱۳۷؛ بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۱ـ۱۳۵.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۸، ۴۵، ۵۲، ۶۳، ۸۲، ۹۹، ۱۱۱، ۱۱۳.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ «و به یقین، شما آفرینش نخستین (خود) را شناختهاید، پس چرا پند نمیپذیرید؟» سوره واقعه، آیه ۶۲.
- ↑ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۳۳.
- ↑ «به راستی تو از این غافل بودی پس ما پرده را از (پیش چشم) تو کنار زدیم و امروز چشمت تیزنگر است» سوره ق، آیه ۲۲.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص ۳۵۰ـ۳۵۱؛ نمونه، ج ۲۲، ص ۲۵۹ـ۲۶۰.
- ↑ «نمایی از زندگانی این جهان را میشناسند و از جهان واپسین غافلند» سوره روم، آیه ۷.
- ↑ الکشاف، ج ۳، ص ۴۶۸؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۱۵۷؛ مخزنالعرفان،ج ۱۰، ص ۷۶.
- ↑ مخزن العرفان، ج ۱۱، ص ۸۷.
- ↑ «ای کافران! امروز پوزش نخواهید که تنها (برای) آنچه میکردهاید کیفر میبینید» سوره تحریم، آیه ۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۷۷؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص ۳۵۲.
- ↑ کشف الاسرار، ج ۱۰، ص ۱۶۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۵۷۲.
- ↑ «و از روزی پروا کنید که در آن به سوی خداوند بازگردانده میشوید آنگاه به هر کس پاداش آنچه انجام داده است تمام خواهند داد و به آنان ستم نخواهد رفت» سوره بقره، آیه ۲۸۱.
- ↑ «هیچ پیامبری را نسزد که خیانت ورزد؛ و هر کس خیانت کند در رستخیز آنچه را خیانت ورزیده است، (با خود) خواهد آورد؛ آنگاه به هر کس (پاداش) هر چه کرده است تمام داده خواهد شد و بر آنان ستم نخواهد رفت» سوره آل عمران، آیه ۱۶۱.
- ↑ «(یاد کن) روزی را که هر کس میآید (تنها) از خویشتن دفاع میکند و به هر کس (پاداش) آنچه کرده است تمام داده میشود و بر آنان ستم نخواهد رفت» سوره نحل، آیه ۱۱۱.
- ↑ کشف الاسرار، ج ۱، ص ۷۶۶.
- ↑ «روزی که هر کس هر کار نیکی انجام داده است پیش رو مییابد و هر کار زشتی کرده است آرزو دارد کاش میان او و آن (کار زشت) فاصلهای دور میبود و خداوند شما را از خویش پروا میدهد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره آل عمران، آیه ۳۰.
- ↑ مجموعه آثار، ج ۱؛ ص ۲۲۷ ـ ۲۳۰، «عدل الهی».
- ↑ «و اگر میدانستند زندگانی این جهان جز سرگرمی و بازیچهای نیست و بیگمان زندگی سرای واپسین است که زندگی (راستین) است» سوره عنکبوت، آیه ۶۴.
- ↑ «کسانی باید در راه خدا نبرد کنند که زندگی این جهان را به جهان واپسین میفروشند » سوره نساء، آیه ۷۴.
- ↑ «گفتند: پروردگارا! چرا نبرد را بر ما مقرر کردی؟ چرا زمانی کوتاه ما را مهلت ندادی؟ (به اینان) بگو: بهره این جهان، اندک است و سرای واپسین برای آن کس که پرهیزگاری ورزد بهتر است و سر مویی بر شما ستم نخواهد رفت» سوره نساء، آیه ۷۷.
- ↑ «و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن» سوره قصص، آیه ۷۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۷، ص ۴۱۶؛ مخزن العرفان، ج ۹، ص ۴۵۰.
- ↑ «آنان که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند برای جهاد با مال و جانشان از تو اجازه نمیگیرند و خداوند به (حال) پرهیزگاران داناست» سوره توبه، آیه ۴۴.
- ↑ «امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان میآورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم» سوره نساء، آیه ۱۶۲.
- ↑ «هر کس کشت جهان واپسین را بخواهد به کشت او میافزاییم و آنکه کشت این جهان را بخواهد از آن بدو میدهیم و در جهان واپسین هیچ بهرهای ندارد» سوره شوری، آیه ۲۰.
- ↑ مفردات، ص ۲۲۶، «حرث».
- ↑ تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص ۷۹.
- ↑ التحفة السنیه، ص ۱۵۲؛ عوالی اللئالی، ج ۱، ص ۲۶۷.
- ↑ «و زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست و بیگمان برای کسانی که پرهیزگاری میورزند سرای واپسین نیکوتر است؛ آیا نمیاندیشید؟» سوره انعام، آیه ۳۲.
- ↑ «و اگر میدانستند زندگانی این جهان جز سرگرمی و بازیچهای نیست و بیگمان زندگی سرای واپسین است که زندگی (راستین) است» سوره عنکبوت، آیه ۶۴.
- ↑ « آیا به جای جهان واپسین به زندگانی این جهان خرسند شدهاید؟ » سوره توبه، آیه ۳۸.
- ↑ «هر کسی (مزه) مرگ را میچشد و شما را با بد و نیک میآزماییم و به سوی ما بازگردانده میشوید» سوره انبیاء، آیه ۳۵.
- ↑ «بیگمان روز داوری وعدهگاه (ما و شما) است،» سوره نبأ، آیه ۱۷.
- ↑ «این روز داوری است که شما و پیشینیان را گرد آوردیم» سوره مرسلات، آیه ۳۸.
- ↑ «میفرماید: به شمار سالها، چند در زمین درنگ داشتید؟» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۲.
- ↑ «میگویند: یک روز یا پارهای از یک روز، اینک از شمارندگان بپرس» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۳.
- ↑ تفسیر جلالین، ص ۳۵۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۵، ص ۴۳۵.
- ↑ نمونه، ج ۱۴، ص ۳۴۲ـ۳۴۳.
- ↑ «آنان روزی که آن را ببینند، چنان است که (در دنیا) جز در پایان روزی یا نیمروزی درنگ نکرده بودهاند» سوره نازعات، آیه ۴۶.
- ↑ « چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکردهاند» سوره احقاف، آیه ۳۵.
- ↑ روح البیان، ج ۸، ص ۴۹۵.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص ۱۴۳.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ المیزان، ج ۸، ص ۸۲.
- ↑ نمونه، ج ۱۲، ص ۶۹.
- ↑ «آیا ندیدهاید که خداوند آنچه را در آسمانها و در زمین است برای شما رام کرد و نعمتهای آشکار و پنهان خود را بر شما تمام کرد؟ و برخی از مردم بیهیچ دانش و رهنمود و کتاب روشنی درباره خدا چالش میورزند» سوره لقمان، آیه ۲۰.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۱، ص ۵۰؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۰۱؛ روح البیان، ج ۷، ص ۹۰.
- ↑ «اوست که همه آنچه را در زمین است برای شما آفرید آنگاه به (آفرینش) آسمان (ها) رو آورد و آنها را (در) هفت آسمان، سامان داد و او به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۹.
- ↑ «بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزیهای پاکیزه را، حرام کرده است؟ بگو: آن (ها) در زندگی این جهان برای کسانی است که ایمان آوردهاند، در روز رستخیز (نیز) ویژه (ی مؤمنان) است؛ این چنین ما آیات خود را برای گروهی که دانشورند روشن میداریم» سوره اعراف، آیه ۳۲.
- ↑ مجمع البیان، ج ۴، ص ۶۳۸؛ کشف الاسرار، ج ۳، ص ۵۹۸؛ روضالجنان، ج ۸، ص ۱۷۶.
- ↑ «ما هر چه را بر زمین است، (در کار) آرایش آن کردهایم تا آنان را بیازماییم که کدام نیکوکردارترند» سوره کهف، آیه ۷.
- ↑ المیزان، ج ۱۳، ص ۲۴۰.
- ↑ «ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.
- ↑ «و به راستی خداوند به وعده خود وفا کرد که (در جنگ احد) به اذن وی آنان را از میان برداشتید؛ تا اینکه سست شدید و در کار (خود) به کشمکش افتادید و پس از آنکه آنچه را دوست میداشتید به شما نمایاند سرکشی کردید؛ برخی از شما این جهان را و برخی جهان واپسین را میخواستید؛ سپس شما را از (دنبال کردن) آنان روگردان کرد تا بیازمایدتان؛ و از شما در گذشت و خداوند به مؤمنان بخشش دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.
- ↑ تفسیر لاهیجی، ج۱، ص ۳۹۰.
- ↑ «بر شما مقرر شده است که هرگاه مرگ یکی از شما فرا رسد، اگر مالی بر جای نهد برای پدر و مادر و خویشان وصیّت شایسته کند؛ بنا به حقّی بر گردن پرهیزگاران» سوره بقره، آیه ۱۸۰.
- ↑ کشف الاسرار، ج ۱، ص ۴۷۶؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۸۲؛ التفسیرالکبیر، ج ۵، ص ۲۳۱.
- ↑ « از بخشش خداوند فرا جویید » سوره جمعه، آیه ۱۰.
- ↑ « این، بخشش خداوند است، به هر که خواهد میبخشد و خداوند دارای بخشش سترگ است» سوره جمعه، آیه ۴.
- ↑ «بیگمان پروردگارت میداند که تو و دستهای از کسانی که با تواند نزدیک به دو سوم شب و نیمه آن و یک سوم آن برمیخیزید؛ و خداوند شب و روز را اندازه میدارد، او معلوم داشت که شما هرگز آن را نمیتوانید شمار کرد پس از شما در گذشت؛ اکنون آنچه میسّر است از قرآن بخوانید! او معلوم داشت که برخی از شما بیمار خواهند بود و برخی دیگر در زمین، گام میزنند و (روزی خود را) از بخشش خداوند میجویند و گروهی دیگر در راه خداوند جنگ میکنند بنابراین آنچه میسّر است از آن (قرآن) بخوانید و نماز را بر پا دارید و زکات بپردازید و به خداوند وامی نیکو بدهید و هر نیکی که برای خویش از پیش فرستید پاداش آن را نزد خداوند بهتر و با پاداشی سترگتر خواهید یافت و از خداوند آمرزش بخواهید که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مزمل، آیه ۲۰.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۳۵؛ غرائب القرآن، ج ۱، ص ۵۵۸؛ روحالبیان، ج ۱، ص ۳۱۸.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۱۰۸؛ زادالمسیر، ج ۴، ص ۲۸۴.
- ↑ «ای پیامبران! از چیزهای پاکیزه بخورید و کاری شایسته کنید که من به آنچه میکنید دانایم» سوره مؤمنون، آیه ۵۱.
- ↑ جوامع الجامع، ج ۳، ص ۷۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۳، ص ۲۸۱؛ روحالمعانی، ج ۹، ص ۲۴۰.
- ↑ « سرای پرهیزگاران نیکوست!» سوره نحل، آیه ۳۰.
- ↑ کشف الاسرار، ج ۵، ص ۳۷۸؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۵۵۲؛ تفسیرقرطبی، ج ۱۱، ص ۱۰۱.
- ↑ نهج البلاغه، شرح عبده، ج ۴، ص ۳۱.
- ↑ نک: آخرت و خدا هدف رسالت انبیاء.
- ↑ مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۵۸۳ ـ ۵۸۴، «سیری در نهج البلاغه».
- ↑ «و از ایشان کسانی هستند که میگویند: پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار» سوره بقره، آیه ۲۰۱.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۶۰.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص ۱۱۸.
- ↑ من هدی القرآن، ج ۱۵، ص ۷۳ـ۷۴.
- ↑ المیزان، ج ۲، ص ۱۹۷؛ نمونه، ج ۲، ص ۱۲۱ـ۱۲۲.
- ↑ مخزن العرفان، ج ۶، ص ۱۳۳.
- ↑ المیزان، ج ۱۹، ص ۴۱.
- ↑ نمونه، ج ۱۱، ص ۹.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص ۱۵۱.
- ↑ المیزان، ج ۱۲، ص ۳۵۴-۳۵۵.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۶۴.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ لسان العرب، ج ۱، ص ۷۳۹، «لعب».
- ↑ مفردات، ص ۷۴۱، «لعب».
- ↑ مفردات، ص ۷۴۸، «لهی».
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۵۷.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ المیزان، ج ۳، ص ۹۵ ـ ۹۶؛ نمونه، ج ۲، ص ۴۵۶ ـ ۴۵۸.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ تفسیر ثعلبی، ج ۹، ص ۲۴۴؛ لسان العرب، ج ۵، ص ۴۸، «فخر».
- ↑ مفردات، ص ۶۲۷، «فخر»؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۹، ص ۴۶۴؛ تفسیرقرطبی، ج ۱۸، ص ۲۵۵.
- ↑ التبیان، ج ۹، ص ۵۳۰؛ مفردات، ص ۷۰۳؛ مجمع البحرین، ج ۳، ص ۴۷، «کثر».
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ معجم مقاییس اللغه، ج ۵، ص ۲۹۳، «متع».
- ↑ العین، ج ۲، ص ۸۳؛ لسان العرب، ج ۸، ص ۳۳۳، «متع»؛ المصباح، ص ۵۶۲، «المتاع».
- ↑ الکلیات، ص ۸۰۴.
- ↑ التبیان، ج ۶، ص ۲۴۸؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۴۴۶.
- ↑ الصحاح، ج ۳، ص ۱۰۸۳؛ تاج العروس، ج ۱۰، ص ۸۰، «عرض».
- ↑ مفردات، ص ۵۶۰، «عرض».
- ↑ مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۵۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص ۳۴۰.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ لسان العرب، ج ۵، ص ۱۱؛ مجمع البحرین، ج ۳، ص ۴۲۲؛ التحقیق، ج ۷، ص ۲۰۷، «غرر».
- ↑ التبیان، ج ۸، ص ۲۸۹، ۴۱۳؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۱۷.
- ↑ جامع البیان، ج ۸، ص ۱۴۴؛ روح المعانی، ج ۴، ص ۳۶۶.
- ↑ مجمع البیان، ج ۲، ص ۹۰۲؛ المظهری، ج ۲، ص ۱۹۰؛ نمونه، ج ۳، ص ۲۰۲.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۷۴؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص ۱۹۸؛ الجوهر الثمین، ج ۳، ص ۳۵۹.
- ↑ مجمع البیان، ج ۶، ص ۴۸۲.
- ↑ مجمع البیان، ج ۸، ص ۸۲۰؛ المنیر، ج ۲۴، ص ۱۴۲ـ ۱۴۳؛ الجدید، ج ۶، ص ۲۲۵.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۲۷۰؛ الصافی، ج ۳، ص ۵۰؛ الجدید، ج ۴، ص ۹۰.
- ↑ زبده التفاسیر، ج ۶، ص ۱۸۱؛ روح البیان، ج ۸، ص ۲۵۷؛ روح المعانی، ج ۱۲، ص ۳۷۳.
- ↑ روض الجنان، ج ۳، ص ۱۳۳ ـ۱۳۴؛ المنیر، ج ۲، ص ۲۱۶.
- ↑ نور الثقلین، ج ۱، ص ۱۹۹.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۴۱۶؛ نمونه، ج ۲، ص ۶۶.
- ↑ المیزان، ج ۵، ص ۱۰۴.
- ↑ کشف الاسرار، ج ۲، ص ۷۲۰.
- ↑ التحریر و التنویر، ج ۳، ص ۲۴۶؛ التبیان، ج ۳، ص ۱۳.
- ↑ مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۸۷؛ تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص ۱۰۲؛ الکشاف، ج ۱، ص ۵۷۴.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۹، ص ۳۸۲.
- ↑ الکشاف، ج ۳، ص ۴۵۱؛ جوامع الجامع، ج ۳، ص ۲۴۵؛ التحریر و التنویر، ج ۲۰، ص ۱۶۱.
- ↑ نمونه، ج ۱۴، ص ۳۹۴،۳۹۸.
- ↑ مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۰۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۳، ص ۳۴۲.
- ↑ مجمع البیان، ج ۵، ص ۱۸۱ـ۱۸۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۷، ص ۲۷۷.
- ↑ المیزان، ج ۱، ص ۳۰۰.
- ↑ کشف الاسرار، ج ۱، ص ۳۶۴.
- ↑ التحریر و التنویر، ج ۱، ص ۷۰۶.
- ↑ الکشاف، ج ۱، ص ۳۶۴؛ کشف الاسرار، ج ۲، ص ۱۱۹ـ۱۲۰؛ آلاء الرحمن، ج ۱، ص ۲۸۴.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ تفسیر ثعلبی، ج ۳، ص ۸۳؛ زبدة التفاسیر، ج ۱، ص ۴۹۴؛ روح المعانی، ج ۲، ص ۱۷۷.
- ↑ التبیان، ج ۷، ص ۴۱۹؛ الکشاف، ج ۳، ص ۲۲۱.
- ↑ نمونه، ج ۷، ص ۴۴۹ـ۴۵۰.
- ↑ اطیب البیان، ج ۶، ص ۲۴۲.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۰، ص ۱۰۷؛ الجدید، ج ۳، ص ۳۴۷ ـ ۳۴۸.
- ↑ التبیان، ج ۱، ص ۳۳۷؛ تفسیر ثعلبی، ج ۱، ص ۲۳۱.
- ↑ جامع البیان، ج ۶، ص ۱۴۳.
- ↑ المیزان، ج ۱۷، ص ۲۵۸.
- ↑ التبیان، ج ۸، ص ۳۶۰؛ روح البیان، ج ۷، ص ۲۳۸؛ الصافی، ج ۴، ص ۲۰۲.
- ↑ المیزان، ج ۱۶، ص ۳۳۹.
- ↑ تفسیر ثعلبی، ج ۷، ص ۸۱؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۱۱.
- ↑ روض الجنان، ج ۳، ص ۲۰۲؛ ج ۴، ص ۲۴۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۶، ص ۳۹۴؛ ج ۷، ص ۱۷۷.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ التحریر و التنویر، ج ۱۱، ص ۶۰؛ الصافی، ج ۲، ص ۳۹۹؛ الجدید، ج، ص ۴۱۶.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۵، ص ۱۶۴ ـ ۱۶۵؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۷۳۰ ـ ۷۳۱.
- ↑ کشف الاسرار، ج ۶، ص ۱۹۸.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص ۴۰ ـ ۴۱.
- ↑ نمونه، ج ۳، ص ۵۹ ـ ۶۰.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ «هر کس که گمان میداشت خداوند در این جهان و در جهان واپسین هرگز پیامبر را یاری نخواهد کرد، (اینک) ریسمانی از سقف بیاویزد سپس (رشته زندگی خود را) ببرد آنگاه بنگرد که آیا این تدبیر او خشمش را از بین میبرد؟» سوره حج، آیه ۱۵.
- ↑ «و به آنچه با آن دستههایی از آنان را بهرهمند گرداندهایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان دادهایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است» سوره طه، آیه ۱۳۱.
- ↑ «و آنان را که دین خویش به بازیچه و سرگرمی گرفتند و زندگانی دنیا آنان را فریفت رها کن و به آن (قرآن) پند ده، مبادا کسی برای آنچه کرده است نومید و نابود گردد، در حالی که او را در برابر خداوند میانجی و یاوری نباشد و هر جایگزینی (به سربها) دهد از او پذیرفته» سوره انعام، آیه ۷۰.
- ↑ «و برای آنان زندگانی این جهان را مثل بزن که به آبی مانند است که آن را از آسمان فرو فرستیم و گیاه روی زمین با آن در آمیزد آنگاه (خشک و) کوفته گردد و بادها آن را (به هر سو) بردارند و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره کهف، آیه ۴۵.
- ↑ «پس آنان را واگذار تا یاوه گویند و به بازی پردازند تا آن روز را که به آنان وعده میدهند ببینند» سوره زخرف، آیه ۸۳.
- ↑ «یا میگویند که آن (قرآن) را بربافته است (و از خداوند نیست)! بگو اگر راست میگویید ده سورهای بربافته مانند آن بیاورید و هر که را هم میتوانید به جای خداوند، (به یاوری) فرا خوانید» سوره هود، آیه ۱۳.
- ↑ «کسانی که زندگی این جهان و آراستگی آن را بخواهند (بر و بار) کارهایشان را در آن به آنان تمام خواهیم داد و در آن با آنان کاستی نمیورزند» سوره هود، آیه ۱۵.
- ↑ «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمیخیزند و در زمین به تبهکاری میکوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دستها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسی» سوره مائده، آیه ۳۳.
- ↑ «هر کس که گمان میداشت خداوند در این جهان و در جهان واپسین هرگز پیامبر را یاری نخواهد کرد، (اینک) ریسمانی از سقف بیاویزد سپس (رشته زندگی خود را) ببرد آنگاه بنگرد که آیا این تدبیر او خشمش را از بین میبرد؟» سوره حج، آیه ۱۵.
- ↑ «هر کس که گمان میداشت خداوند در این جهان و در جهان واپسین هرگز پیامبر را یاری نخواهد کرد، (اینک) ریسمانی از سقف بیاویزد سپس (رشته زندگی خود را) ببرد آنگاه بنگرد که آیا این تدبیر او خشمش را از بین میبرد؟» سوره حج، آیه ۱۵.
- ↑ ر. ک: المیزان ج ۱۴ ص ۴۹۶.
- ↑ در تفسیر مجمع البیان آمده است: «هاء» ضمیر در ﴿لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ﴾ «هر کس که گمان میداشت خداوند در این جهان و در جهان واپسین هرگز پیامبر را یاری نخواهد کرد، (اینک) ریسمانی از سقف بیاویزد سپس (رشته زندگی خود را) ببرد آنگاه بنگرد که آیا این تدبیر او خشمش را از بین میبرد؟» سوره حج، آیه ۱۵». به پیامبر برمی گردد. عن ابن عباس و قتادة و المعنی من کان یظن أن الله لن ینصر نبیه محمدا ص و لا یعینه علی عدوه ﴿فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ﴾ «هر کس که گمان میداشت خداوند در این جهان و در جهان واپسین هرگز پیامبر را یاری نخواهد کرد، (اینک) ریسمانی از سقف بیاویزد سپس (رشته زندگی خود را) ببرد آنگاه بنگرد که آیا این تدبیر او خشمش را از بین میبرد؟» سوره حج، آیه ۱۵. أی فلیشدد حبلا فی سقفه «ثُم لْیقْطَعْ» أی لیمدد ذلک الحبل حتی ینقطع فیموت مختنقا و المعنی فلیختنق غیظا حتی یموت فإن الله ناصره و لا ینفعه غیظه. (مجمع البیان ج ۷ ص ۱۲۱).
- ↑ «و به آنچه با آن دستههایی از آنان را بهرهمند گرداندهایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان دادهایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است» سوره طه، آیه ۱۳۱.
- ↑ «و آنان را که دین خویش به بازیچه و سرگرمی گرفتند و زندگانی دنیا آنان را فریفت رها کن و به آن (قرآن) پند ده، مبادا کسی برای آنچه کرده است نومید و نابود گردد، در حالی که او را در برابر خداوند میانجی و یاوری نباشد و هر جایگزینی (به سربها) دهد از او پذیرفته» سوره انعام، آیه ۷۰.
- ↑ «و برای آنان زندگانی این جهان را مثل بزن که به آبی مانند است که آن را از آسمان فرو فرستیم و گیاه روی زمین با آن در آمیزد آنگاه (خشک و) کوفته گردد و بادها آن را (به هر سو) بردارند و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره کهف، آیه ۴۵.
- ↑ «پس آنان را واگذار تا یاوه گویند و به بازی پردازند تا آن روز را که به آنان وعده میدهند ببینند» سوره زخرف، آیه ۸۳.
- ↑ «یا میگویند (پیامبر) آن را بربافته است، بگو: اگر راست میگویید سورهای همگون آن بیاورید و هر کس جز خداوند را میتوانید فرا خوانید» سوره یونس، آیه ۳۸.
- ↑ «کسانی که زندگی این جهان و آراستگی آن را بخواهند (بر و بار) کارهایشان را در آن به آنان تمام خواهیم داد و در آن با آنان کاستی نمیورزند» سوره هود، آیه ۱۵.
- ↑ «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمیخیزند و در زمین به تبهکاری میکوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دستها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسی» سوره مائده، آیه ۳۳.
- ↑ «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمیخیزند و در زمین به تبهکاری میکوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دستها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسی» سوره مائده، آیه ۳۳.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۵۵۰.
- ↑ «گفتند هرگز تو را بر برهانهایی که فرا راهمان (پدید) آمده و بر آن کس که ما را آفریده است برنخواهیم گزید؛ هر چه از دستت بر میآید بکن! تو تنها در زندگی این جهان کاری میتوانی کرد» سوره طه، آیه ۷۲.
- ↑ «و با آنان که پروردگار خویش را سپیدهدمان و در پایان روز به شوق لقای وی میخوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش ت» سوره کهف، آیه ۲۸.
- ↑ «و به آنچه با آن دستههایی از آنان را بهرهمند گرداندهایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان دادهایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است» سوره طه، آیه ۱۳۱.
- ↑ «و سرکردگان از قوم او که کفر ورزیده و لقای جهان واپسین را دروغ شمرده بودند و ما در زندگانی این جهان به آنها رفاه بخشیده بودیم گفتند: این (پیامبر) جز بشری مانند شما نیست، از آنچه میخورید میخورد و از آنچه میآشامید میآشامد» سوره مؤمنون، آیه ۳۳.
- ↑ «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایههای آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوهای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.
- ↑ «بدانید که زندگانی این جهان بازیچه و سرگرمیو زیور و نازشی است میان شما و افزون خواهی در داراییها و فرزندان است؛ چون بارانی که رستنی آن شگفتی کشتکاران را برانگیزد سپس خشک گردد و آن را زرد بینی، آنگاه ریز و خرد شود و در جهان واپسین، عذابی سخت و (نیز) آ» سوره حدید، آیه ۲۰.
- ↑ «ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری میکنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.
- ↑ «این از آن روست که شما آیات خداوند را به ریشخند گرفتید و زندگانی این جهان، شما را فریفت پس امروز، نه از آن (دوزخ) بیرون آورده میشوند و نه آشتیجویی آنان را میپذیرند» سوره جاثیه، آیه ۳۵.
- ↑ «پس، از آن کس که از یاد ما دل گردانده و جز زندگی این جهان را نخواسته است روی بگردان» سوره نجم، آیه ۲۹.
- ↑ «آنگاه آنان رسنها و چوبهدستهای خود را فرو افکندند و گفتند: سوگند به شکوه فرعون بیگمان ماییم که پیروزیم» سوره شعراء، آیه ۴۴.
- ↑ «و زندگی این جهان را برگزیده باشد،» سوره نازعات، آیه ۳۸.
- ↑ «بلکه، شما زندگی این جهان را برمیگزینید» سوره اعلی، آیه ۱۶.