ازلی بودن خدا در کلام اسلامی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۱۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث ازلی بودن خدا است. "ازلی بودن خدا" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ازلی بودن خدا (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • "ازلی بودن خدا" بدان معنا نیست که ذات باری یک وجود ازلی است که در امتدادی غیرمتناهی وجود دارد؛ زیرا آنجا اساساً امتدادی در کار نیست و زمانی وجود نداشته است. بر همین اساس، درباره خدا به "سرمد" تعبیر می‌‌کنند. در نهج‌البلاغه آمده است:"خداوند وجودش بر زمان تقدم دارد" [۱][۲].
  • به بیان دیگر: معدوم بودن در برهه‌ای از زمان، نشانه نیازمندی و ممکن‌الوجود بودن آن است و چون واجب‌الوجود خود به خود وجود دارد و به هیچ موجودی نیازمند نیست، همیشه خواهد بود. از این‌رو، دو صفت برای واجب‌الوجود اثبات می‌‌شود: ازلی بودن، یعنی نداشتن سابقه در گذشته و دیگری ابدی بودن، یعنی معدوم نشدن در آینده. مجموع این دو صفت را "سرمدی" گویند[۳].
  • به سخن دیگر: ازلی و ابدی بودن، دو صفت متضایف هستند که یکی روی در نفی عدم سابق دارد و دیگری سر در نفی عدم لاحق؛ و آنچه جامع هر دو وصف الهی است، صفت "سرمد" است.
  • بر اساس یک تعبیر دقیق‌تر، می‌توان گفت: سرمدیت واجب‌الوجود، نفی کننده سه عدم و مثبِت سه وجود زمانی است. در بعد ایجایی: او "بود"، "هست" و "خواهد بود"؛ و در بعد سلبی: "عدم بر او در گذشته راه نداشته"، "ندارد" و "نخواهد داشت"[۴].

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

  1. «سَبَقَ الْأَوْقَاتَ كَوْنُهُ وَ الْعَدَمَ وُجُودُهُ»؛ مطهری، شرح مبسوط منظومه، ج۴، ص۱۵۳ - ۱۵۲.
  2. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷.
  3. مصباح یزدی، آموزش عقاید، ص۸۵.
  4. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸.