بشر بن معاویة بن ثور بکائی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۴ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۳۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

چون بنی البکاء از تیره ربیعة بن عامر بن صعصعه[۱] از قبیله قیس عیلان بن مضر بودند[۲]، وی را باید «مضری» دانست. نیز گفته‌اند از بنی کلاب بن عامر بن صعصعه بود[۳] از این رو، او را «کلابی»[۴] و چون او را اهل حجاز می‌دانند[۵]، «حجازی»[۶] خوانده‌اند. نام وی در شمار صحابه آمده است. او در سال نهم همراه پدرش که در آن زمان صد سال داشت به همراه هیئتی سه[۷] نفره از بنی البکاء خدمت رسول خدا(ص) آمد. آن حضرت دستور داد آنان را منزل دهند و پذیرایی کنند. سپس به آنان هدایایی دادند و با آنان مهربانی کردند، سپس ایشان به قبیله خود بازگشتند. در این دیدار پدر بِشر، معاویة بن ثور که کهنسال و رئیس این هیئت بود، به رسول خدا(ص) گفت: این پسرم با من مهربان است، به چهره او دستی بکشید. رسول خدا(ص) به چهره بِشر دست کشید و چند بز سفید به او بخشید[۸]. پدر بِشر پیش از ورود بر رسول خدا(ص)، به پسرش سفارش کرد هنگام دیدار با آن حضرت، این سه جمله را بی‌کم و کاست بگوید: "السلام عليك يا رسول الله؛ اتيتك يا رسول الله لأسلم عليك و نسلم اليك، وتدعو لي بالبركه [۹]؛ «سلام بر تو ای رسول خدا(ص)، نزد تو آمده‌ام تا اسلام بیاورم و تسلیم تو باشم، و تو برای من برکت بخواهی»، بِشر گوید: چنین کردم و رسول خدا(ص) به سرم دست کشید و برایم دعا کرد[۱۰].

گفته‌اند چه بسا پر بنی‌البکاء دچار خشکسالی می‌شدند، اما از برکت دعای رسول خدا(ص) خانواده معاویة بن ثور آسیب نمی‌دیدند[۱۱]. محمد، پسر بِشر با سرودن شعری در این باره، به این دیدار افتخار کرده است[۱۲]. گفته‌اند جای دست رسول خدا(ص) بر چهره بشر چون سفیدی می‌درخشید. براساس خبری دیگر، در این دیدار رسول خدا(ص) سوره‌ یاسین، سوره حمد، سوره معوذتین، سوره توحید و شروع کردن با ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ[۱۳] و بلند گفتن آن در نماز و قرائت را به بِشر و پدرش آموخت[۱۴]. برخی منابع، بدون اشاره به وفد بنی‌البکاء، گفته‌اند بِشر و پدرش نزد رسول خدا(ص) رفتند[۱۵] که نباید داستانی جدای از خبر بالا باشد. با آنکه گفته‌اند نواده وی، عمران بن ماعز بن علاء بن بشر خبر یاد شده را نقل کرده[۱۶]، اما ابن ابی حاتم[۱۷] او و عمران را ناشناخته دانسته است.[۱۸]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن سلام، ص۲۶۳.
  2. ابن حزم، ص۲۷۲.
  3. ابونعیم، ج۱، ص۳۹۳؛ و اختلاف در نسب او را بنگرید: ابن اثیر، ج۱، ص۳۹۰.
  4. ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۵۰.
  5. ابن حبان، ج۳، ص۳۰؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۹۳؛ ابن حجر، ج۱، ص۴۳۷.
  6. طوسی، ص۲۸.
  7. یا سی، ر.ک: ابن کثیر، ج۴، ص۱۷۵.
  8. ابن سعد، ج۱، ص۲۳۱؛ و با اندکی تغییر ر.ک: ابن اثیر، ج۱، ص۳۹۰.
  9. یا اسلم، ر.ک: ابن قانع، ج۱، ص۸۰.
  10. ابونعیم، ج۱، ص۳۹۳ و ۳۹۴.
  11. ابن سعد، ج۱، ص۲۳۱.
  12. ابن سعد، ج۱، ص۲۳۱؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۹۱.
  13. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
  14. ابونعیم، ج۱، ص۳۹۴.
  15. ابن اثیر، ج۱، ص۳۹۱.
  16. ابن اثیر، ج۱، ص۳۹۱.
  17. ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۶۵.
  18. خانجانی، قاسم، مقاله «بشر بن معاویة بن ثور بکائی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۲۴۳-۲۴۴.