نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Heydari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۳۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۴۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۳۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۴۹ توسط Heydari(بحث | مشارکتها)
حكما عقل را به دو قسم نظری و عملی تقسیم میکنند، ولی در تصویر تفاوت عقل عملی با عقل نظری و تعیینوظیفه هریک، با هم اختلاف دارند. تفاوت عقل نظری و عقل عملی به دو صورت تصویر شده است:
طرفدارن این نظریه برای تحول و تکامل عقل نظری و عقل عملی مراحلی را برشمردهاند. این مراحل را از کلامشهید ثانی نام میبریم:
اولین مرحله عقل نظری که دورترین مرحله آن از نقطه کمالعقل محسوب میشود، عقل هیولایی است. به این معنی که انسان فقط از استعداد ادراک برخوردار است.
مرحله دوم اینکه انسان مسائل ضروری را بالفعل درک کند و برای درک مسائل نظری آماده شود. این مرحله عقل بالملكه نامیده میشود؛ زیرا در این مرحله، استعداد انتقال به معقولات نظری در انسانراسخ شده، به صورت ملکه در میآید. انسان هنگامی که به این مرحله برسد، صلاحیت تکلیف پیدا میکند.
مرحله سوم این است که انسان مسائل نظری را درک کرده و هر وقت بخواهد با یک التفات آنها را در نظر میآورد، بدون اینکه به کسب جدید نیاز باشد؛ این مرحله، عقل بالفعل نامیده میشود.
مرحله چهارم که مرحله کمال عقل نظری است، این است که معقولات نظری را مشاهده میکند. این مرحله را عقل مستفاد مینامند، زیرا این كمال تنها از راه ارتباط با عقل فعال که خارج از وجود انسان است به دست میآید.
بنابراین عقل هیولایی و عقل بالملكه، در حقیقت، استعداد و آمادگی کمالاند. عقل مستفاد از نظر تحقق بر عقل بالفعل مقدم است؛ چون بدون مشاهده مكرر، قدرت استحضار به دست نمیآید، پس عقل بالفعل هر چند در بقا متأخر از عقل مستفاد است و پس از زوال مشاهده حدوث بر او مقدم است و هم از این رو برخی آن را در مرحله چهارم و پس از مستفاد قرار دادهاند[۴].