بحث:امامت در کلام اسلامی
گزارههای مورد نیاز
- جايگاه عقل از منظر مسلمانان و وهابيان (پايان نامه)
- اهل بيت (ع) از منظر مسلمانان و وهابيان (پايان نامه)
- دلالت آيه تطهير بر عصمت اهل بيت (ع) با رويكرد رد شبهات وهابيت (مقاله)
- بررسي تطبيقي اراده الهي از منظر فريقين و وهابيت (پايان نامه)
- بررسي اراده الهي از منظر شيعه (با رويكرد پاسخ به شبهات وهابيت) (پايان نامه)
- حقيقت ايمان و جمع شدن آن با فسق (مقاله علمي ـ پژوهشي)
- آيا ايمان مانع لعن مرتكب كبيره ميشود؟ (مقاله علمي ـ پژوهشي)
- ادله مشروعيت ايمان به ائمه (ع)، با رويكرد پاسخ به شبهات وهابيت (مقاله علمي ـ پژوهشي)
- اتهام مرجئي بودن اماميه و پاسخ آن (مقاله)
- الزامات وهابيت بر قائلين به لزوم محبت اهل بيت (ع) (پايان نامه)
- ثواب آخرت بر اساس ايمان نه اسلام (مقاله)
- اماميه و ايمان به ملائكه (مقاله)
- اماميه و ايمان به كتب آسماني (کتاب)
- شيعه و ايمان به پيامبران (مقاله)
- غلو نسبت به ائمه (امامان شيعه همرديف ملائكه مقرّب) (مقاله)
- بداء و صفات الهي (مقاله)
- قرآن و روايات و مسأله بداء (مقاله)
- بداء و علم امام (مقاله)
- وهابيان و مسأله بداء (پایان نامه)
- وهابيان و مسأله تأويل صفات (پایان نامه)
- دلائل بطلان تأويل از منظر وهابيان و پاسخ آن (پايان نامه)
- اتهامات وهابيت نسبت به قرآن، سنت، اهل بيت (ع) و صحابه در مسأله تجسيم (پايان نامه)
- اهل بيت (ع) و مسأله تجسيم با رويكرد پاسخ به اتهامات وهابيت (مقاله)
- شيعه و مسأله تجسيم با رويكرد پاسخ به ادعاي وهابيت (پايان نامه)
- اهل بيت (ع) و مسأله تعطيل صفات (مقاله)
- پيآمدهاي توصيف خداي متعال به صفات سلبي از ديدگاه وهابيت و پاسخ آن (مقاله)
- شيعه و مسأله تعطيل صفات با رويكرد پاسخ به ادعاي وهابيت (پايان نامه)
- رؤيت از منظر شيعه و سني با رويكرد پاسخ به شبهات وهابيت (پايان نامه)
- رؤيت از منظر قرآن و اهل بيت (ع) با رويكرد پاسخ به شبهات وهابيت (پايان نامه)
- اماميه و مسأله علم الهي با رويكرد پاسخ به شبهات وهابيت (پايان نامه)
- كلام الهي از منظر شيعه با رويكرد پاسخ به شبهات وهابيت (پايان نامه)
- كلام الهي از منظر اهل بيت (ع) با رويكرد پاسخ به شبهات وهابيت (مقاله)
- انكار ولايت اهل بيت و شرك (كتاب يا پايان نامه)
- عصمت ائمه و اختلاف و تناقض در رفتار آنان (كتاب يا پايان نامه)
- موت اختياري ائمه (مقاله)
- نقد شبهات حديث «من مات و لم يعرف امام زمانه...» (كتاب يا پايان نامه)
- فلسفه تعيين امام از جانب خداوند در عين علم به عدم تبعيت مردم از آنان (مقاله)
- نقد شبهات حديث «انا مدينه العلم و علي بابها» (مقاله)
- ليله المبيت و فضيلت امام علي (مقاله)
- رستگاري امام علي و شيعيان ايشان (كتاب يا پايان نامه)
- آيه سقاية الحاج (توبه/) و افضليت امام علي (مقاله)
- آيه نجوي (مجادله/) و افضليت امام علي (مقاله)
- معنا و مصاديق عبادت از نظر وهابيت و نقد آن (مقاله علمي پژوهشي)
- وهابيون و ادعاي محبت به اهل بيت؟ (کتاب)
- عدم تنافي تصرّفات اوليا با توحيد افعالي، عبادي و ربوبي (رساله علمي)
- وهابيت وتخصيص شرك (کتاب)
- اقسام توحيد وشرك در قرآن ونقد تقسيم بندي وهابيت (مقاله علمي پژوهشي)
- تناقضات وهابيون در ادعاي ملازمه بين توحيد ربوبي وعبادي (مقاله علمي پژوهشي)
- شرك مشركان عصر جاهليت؟ (پايان نامه)
- لايثبت التوحيد في منهج الوهابي (رساله سطح چهار)
- حيات وادراك ارواح از منظر قرآن وسنت (مقاله علمي- پژوهشي –يا رساله سطح)
- مرز غلو وتعظيم انبيا واوليا (مقاله علمي – پژوهشي)
- بررسي ادعاي وهابيت در خصوص فقدان نص در باره امامت (كتاب يا رساله سطح چهار)
- ائمة و ولايت تشريعي (پايان نامه)
- هل الايمان بالائمه من اركان الايمان؟ (مقاله علمي – پژوهشي)
- نواقض اسلام از نظر وهابيت و اهل سنت (كتاب يا پايان نامه)
- مباني قرآني وحديثي برائت از مشركان (کتاب)
- وهابيت وپارادوكس سلفيگري درعصر نوگرايي (مقاله علمي پژوهشي يا رساله)
- شرك الحاكميه والطاعه (مقاله علمي - پژوهشي)
- تحليلي از فرايند تقابل وهابيت با شيعه (کتاب)
- آيا لعن وسب صحابه مجوز تكفير و قتل است؟ (كتاب يا مقاله)
- آيا شرك تخصيص بردار است؟ (كتاب يا مقاله)
- تناقضات وهابيت (كتاب يا مقاله)
- الشيعة تفضل الولاية علي التوحيد (كتاب يا مقاله)
- مطاعن وهابيت به پيامبر واولياء دين
- نقش وسائط در امور معنوي
- اعتقاد عالمان بزرگ اهل سنت در باره شيعه (کتاب)
- الخصائص الربوبي (مقاله علمي پژوهشي)
- آيا خواندن غير خدا عبادت است؟ (مقاله علمي پژوهشي)
- ادعاي عدم كفايت شهادتين براي مسلمان بودن (مقاله)
- منزلت وحقوق اهل بيت (ع) از ديدگاه كتاب و سنّت و وهابيت (کتاب)
- اتهام پرستش اولياء (مقاله علمي پژوهشي)
- نقد روش وهابيت در نقل و نقد ديدگاه مخالفان
- اصطلاحنامه تقريب
- تبيين معناي واقع نشدن اخبار امامان (مقاله)
- انديشه مهدويت (مقاله)
- انديشه مهدويت شيعه (کتاب)
- فلسفه مهدويت (مقاله)
- فلسفه مهدويت شيعه (مقاله)
- آسيبهاي انديشه مهدويت (کتاب)
- دليل قرآني مهدويت (پايان نامه)
- دليل قرآني مهدويت شيعه (مقاله)
- دليل روايي مهدويت (پايان نامه)
- دليل روايي مهدويت شيعه (مقاله)
- شخص خاص بودن امام مهدي (مقاله)
- مهدويت شيعه (كتاب)
- نام امام مهدي (کتاب)
- حرمت بردن نام امام مهدي (مقاله)
- لقب امام مهدي (مقاله)
- كنيه امام مهدي (مقاله)
- خاندان امام مهدي (کتاب)
- اوصاف ظاهري امام مهدي (عج) (مقاله)
- فضائل و مقامات امام مهدي (کتاب)
- اثبات وجود و امامت امام مهدي(ع) (کتاب)
- برهان لطف براي اثبات وجود امام مهدي(عج) (پايان نامه)
- برهان نظام احسن براي اثبات وجود امام مهدي(عج) (مقاله)
- دليل نقلي اثبات وجود امام مهدي(عج) (پايان نامه)
- اثبات تاريخي وجود امام مهدي(عج) (پايان نامه)
- اثبات ولادت امام مهدي (عج) (پايان نامه)
- چگونگي رشد امام (مقاله)
- نقش زیارت در تقويت باور داشت توحيد (مقاله علمی ترویجی)
- نقش زیارت در تقويت باور داشت معاد (مقاله علمی ترویجی)
- نقش زیارت در تقويت باور داشت نبوت (مقاله علمی ترویجی)
- نقش زیارت در تقويت باور داشت امامت (مقاله علمی ترویجی)
- مباني کلامي زيارت (مقاله علمی ترویجی)
- مباني کلامي توسل (مقاله علمی پژوهشی)
- نقش تقويت عقايد در ارتقاء فضيلت زيارت (مقاله علمی ترویجی)
- نقش معرفت به مقام امام در زيارت (مقاله علمی ترویجی)
- بایسته ی معارفی در زمینه امام شناسي برای زائران (مقاله علمی ترویجی)
- تبیین روایات ناظر به زیارت با معرفت (مقاله علمی ترویجی)
- احاديث مشترک شيعه و سني در ارتباط با زيارت (کتاب ترویجی)
- نقد برداشت وهابیت از روایات ممنوعيت زيارت قبور براي زنان (مقاله ترویجی)
- بررسی پیامدهای نابودی ميراث فرهنگي مسلمانان
تعریف مشهور متکلمان
- امامت در اصطلاح، تعاریف متعدّدی برای آن ارائه شده است که شاید مناسبترین آن تعریف زیر باشد:
- "امامت عبارت است از ریاست و رهبری جامعه در امور دینی و دنیوی". از این تعریف چند نکته استفاده میشود:
- امامت یک منصب الهی و به تعبیر قرآن کریم عهد خداوند است﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ﴾[۱].
- امام ریاست کلّی جامعه را در همه جنبهها و تمام شئون آن بر عهده دارد. اعم از: رهبری سیاسی و حکومت، رهبری قضایی و فصل خصومت، رهبری و مرجعیّت دینی و مقام افتاء و زعامت تقنینی و قانونگذاری.
- مردم در تعیین و نصب امام دخالتی ندارند، امّا برای به فعلیت رسیدن زعامت او و به اصطلاح "مبسوط الید" شدن امام، بدیهی است که نقش اصلی از آن مردم است. بر این که امامت نیز همچون نبوّت خارج از محدوده انتخاب و تشخیص مردم است علاوه بر قرآن و روایات، عقل نیز دلالت دارد؛ چون امام نیز – چنانکه خواهد آمد- باید دارای صفاتی همچون عصمت و علم خاصّ باشد که جز خداوند کسی از آن آگاه نیست و اینکه تحقّق و فعلیت امام وابسته به مردم و حضور آنها در صحنه است امری روشن است؛ زیرا حاکم بدون رعیت و امام بدون مأموم معنا ندارد و از طرفی انسان موجودی مختار است و امور خود را با اراده خود انجام میدهد و خدای متعال نیز بنا ندارد امور خارج از مجاری عادّی به انجام برسد: «أبى اللّه أن يجرى الأمور إلّا بأسبابها»؛ بنابراین حضور مردم و به تعبیر امیر المؤمنین(ع) "حضور حاضر"[۲] است که امکان تصدّی امور توسّط امام را فراهم میکند. به همین دلیل اکثر ائمّه(ع) در حقیقت دارای منصب امامت بودند، ولی در عمل متصدّی بخشی از شئون امامت نبودند و نه تنها مردم از رهبری سیاسی آنها محروم بودند که حتّی در امور مذهبی نیز مرجع عمومی مردم نبودند و مردم به دیگران مراجعه میکردند[۳].
- واژۀ امام از ریشۀ "أ م م" است و در لغت به معانی زیر آمده است: "هر کسی که مورد اقتدا و تبعیت گروهی قرار بگیرد چه در راه مستقیم باشند یا گمراه؛ قیم و مصلح، مقدم، طریق و راه"[۴].
- ابن منظور در لسان العرب معتقد است که أمامَ (جلو و مقدم) با امام (پیشوا) هم ریشه است هردو ریشۀ "ام یوم" به معنی قصد کردن و پیشی گرفتن است[۵].
- واژۀ امام در قرآن در معانی لغوی آن به کار رفته است، تفلیسی در وجوه قرآن بر آن است که "امام" در قرآن بر پنج وجه به کار رفته است:
- وجه نخستین امام به معنای پیشرو است چنان که خدای متعال در سورۀ بقره آیۀ ۱۲۴ فرموده است: ﴿إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا﴾[۶] و نیز در سورۀ فرقان آیۀ ۷۴ فرموده است: ﴿وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا﴾[۷] یعني قائداً في الخير.
- وجه دوم به معنای "نامه" آمده است چنان که در سورۀ بنی اسرائیل، آیۀ ۷۱ فرموده است: ﴿يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ﴾[۸] یعنی بکتابهم الذی عملوا فی الدنیا.
- وجه سوم به معنای "لوح محفوظ" است چنان که در سورۀ یس فرموده است: ﴿كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾[۹] يعني في اللوح المحفوظ.
- وجه چهارم به معنای "تورات" است چنان که در سورۀ هود فرموده است: ﴿مِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا﴾[۱۰] يعني التوراة و در سورۀ احقاف فرمود: ﴿وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً﴾[۱۱] يعني التوریه.
- وجه پنجم به معنای راه روشن و پیداست، چنان که در سورۀ حجر فرمود: ﴿وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِينٍ﴾[۱۲] يعني الطریق الواضح[۱۳].
- "غالباً معنای آن در نزد عرب امری است که مورد تبعیت باشد چه انسان باشد که کردار و گفتارش مورد تبعیت است و چه کتاب باشد (مانند آیین نامه)، چه محق باشد یا مبطل"[۱۴].
- بنابر آنچه گذشت امامت به معنای پیشوا و مقتدای مردم بودن است که آنان را به سویی هدایت میکند حال اگر امام بر حق و منصوب از طرف خداوند متعال و نبی مکرم اسلام باشد آنان را به سوی خیر و نیکی هدایت مینماید[۱۵].
- اندیشمندان و متکلمان مسلمان درباره امامت و ولایت تعاریف زیادی ذکر کردهاند. در اینجا به برخی از این تعاریف مهم اشاره میشود:
- سید مرتضی علم الهدی از عالمان بزرگ شیعی در این زمینه مینویسد: امامت، ریاست فراگیر در امور دین است به صورت اصلی و استقلالی، نه به نیابت از کسانی که در دار تکلیف هستند[۱۶][۱۷].
- قاضی عبدالجبار معتزلی همدانی از اهل سنت در تعریف امامت مینویسد: "امام، نامی است برای کسی که حق ولایت و صاحب اختیاری بر امّت و (نیز) حق تصرّف در کارهایشان را دارد، به صورتی که قدرتی برتر از او - در میان امت - نیست"[۱۸].
- سعدالدین تفتازانی از اهل سنت میگوید: امامت، ریاست عام و فراگیر بر امر دین و دنیا پس از پیامبر(ص) است[۱۹].
- شیخ طوسی از بزرگان شیعه مینویسد: "امام، همان کسی است که عهدهدار ریاست عمومی در دین و دنیا با هم است"[۲۰].
- امامت در تعریفی دیگر، عبارت است از: ریاست و سرپرستی توسط امام معصوم بر امور دین و دنیای مردم و حفظ مصالح دنیویشان از راه جلوگیری از ظلم و فساد و اخلال امور واجب دینی. وجود چنین امامی لطفی از سوی خدای متعال بر مردم است[۲۱].
- عضدالدین ایجی از اهل سنت نیز میگوید: "امامت، ریاست عام بر امور دین و دنیاست"[۲۲].
- علامه حلی از بزرگ عالمان شیعی، میگوید: "امام، همان انسانی است که برایش ریاست عمومی بالاصالة بر امور دین و دنیا در دار تکلیف است"[۲۳].
- ماوردی اشعری از اهل سنت، میگوید: امامت، ریاست عمومی در امر دین و دنیا، و جانشینی پیامبر(ص) است[۲۴].
- خواجه نصیرالدین طوسی از مشاهیر عالمان شیعی میگوید: "امامت، ریاست عام دینی است که مشتمل بر ترغیب و تشویق عموم مردم بر حفظ مصالح دینی و دنیویشان و بازداشتن آنها از آنچه که به حالشان مضر است"[۲۵].
- ابنمیثم بحرانی، دیگر عالم فرهیخته شیعی نیز میگوید: امام، همان انسانی است که برایش امامت و رهبری میباشد و امامت، ریاست عامی در امور دین و دنیا بالاصاله است[۲۶][۲۷]
بررسی دیدگاهها
- چنانکه از ظاهر تعاریف امامت نزد عالمان شیعی و سنّی برمیآید، به نظر چنین میآید که تفاوت چندانی میان عالمان و متکلمان شیعه و سنّی در این خصوص وجود ندارد. از این رو، اگر ملاک بررسی و داوری درباره دیدگاههای شیعه و سنّی درباره امامت همین تعاریف باشد بر حسب ظاهر عبارات، نمیتوان گفت از امامت دو تصویر و دیدگاه متمایز و متخالف میان شیعه و سنّی وجود دارد.
- به این تشابه ظاهری تعریف است که ممکن است تصور شود که در حقیقت و واقع امر نیز شیعه و سنّی در اصل مسئله امامت و چیستی آن، اختلاف عقیده ندارند و اختلاف آنها فقط به مصداق خارجی برمیگردد[۲۸]، در حالی که تفاوت دیدگاه تشیّع و تسنّن در تصور و تعریف امامت نیز تفاوت آشکار و غیر قابل جمعی است؛ زیرا تفاوت و اختلاف دیدگاه دو گروه در مسائل امامت (از وجوب و ضرورت امامت و شیوه نصب گرفته تا ویژگیها و شرایط امام از علم، عصمت و...) به حدی است که نمیتوان اختلاف آنها را تنها در تعیین مصداق دانست.
- توضیح آنکه اگر در تعریف امامت از سوی عالمان شیعه و سنّی دقت شود، روشن میشود که هسته مرکزی و نقطه محوری تعریف دو گروه درباره امامت، عبارت "ریاست عامه بر مسلمانان در امور دین و دنیا" است. اما تشابه ظاهری و وحدت لفظی آنها در مفهوم امامت نباید مایه این اشتباه و پندار غلط شود که آنها حداقل تصوّر امامت وحدت نظر دارند؛ زیرا تصوّر این دو گروه از امامت نیز کاملاً متفاوت است. چه اینکه ریاست عامه و مطلق بر امور دین و دنیای مسلمانان میطلبد که امام و حاکم مسلمانان از شایستگی لازم و کافی برای احراز این منصب خطیر و حساس برخوردار باشد؛ از قبیل اسلامشناسی به تمام معنا، عدالت و تقوا و مجاز و مأذون بودن از سوی خدا و رسول، تا حکومت و رهبری او از مشروعیت و وجاهت دینی و شرعی کافی ـ و بلکه کامل ـ برخوردار باشد. در غیر این صورت حاکمیت او غیر شرعی و طاغوتی میشود.
- اما اهل سنت به هیچ یک از این شایستگیها که از الزامات غیر قابل اغماض تعریف امامت به معنای یاد شده است، ملتزم نبوده و هیچ یک از آنها را برای امام و رئیس عامه مسلمانان در امور دین و دنیا قائل نیستند. از اینرو، اهل سنت در تعریف امامت، دچار نوعی تضاد و تناقضگویی گشتهاند. به همین خاطر، متکلم شیعی معروف قرن یازدهم "عبدالرزاق لاهیجی"، تشابه ظاهری تعاریف شیعه و سنّی از امامت را "معمّایی" تلقی کرده که باید حل شود؛ زیرا در باطن این تشابه ظاهری، تخالف و تفاوت آشکار و غیر قابل جمعی وجود دارد. وی در این زمینه مینویسد: و از عجایب امور آن است که تعریف مذکور برای امامت متفق علیه است میان ما و مخالفین ما، و حال آنکه هیچ یک از خلفا و ائمه (ای) که ایشان مختّصاند به قول به امامت ایشان، متصف نیستند به جمیع امور معتبره در مفهوم امامت به تعریف مذکور. چه ریاست در امور دین لا محاله موقوف است بر معرفت امور دینیه بالضرورة و ایشان عالم بودن امام را شرط نمیدانند در امامت؛ و مدّعی آن هم نیستند که هیچ یک از ائمه (مورد قبول) ایشان عالم به جمیع امور دین بودهاند.
- مرحوم لاهیجی در ادامه میگوید: "و نیز ریاست در امور دین موقوف است به عدالت بالضرورة؛ و ایشان آن را (نیز) شرط ندانستهاند؛ و تصریح به عدم اشتراط این دو امر، در اکثر کتب ایشان موجود است. از جمله در "شرح مقاصد" گفته که یکی از اسباب انعقاد خلافت، قهر و غلبه است و هر کس متصدی امامت به قهر و غلبه شود بدون بیعت، اگرچه فاسق یا جاهل باشد علی الاظهر منعقد شود خلافت برای او؛ و نیز گفته: "و واجب است اطاعت و فرمانبری از امام تا جایی که مخالف حکم شرع نباشد، چه اینکه امام عادل باشد یا جائر و فاسق"[۲۹]؛ "و همچنین در سایر کتب ایشان، چنانکه بر ادنی متتبعی پوشیده نیست؛ و نیز خلیفگی از پیغمبر موقوف است به اذن پیغمبر بالضرورة؛ و از آنچه از شرح مقاصد نقل شد، عدم اعتبار این شرط نیز ظاهر است..."[۳۰].
- بنابراین، اهل سنت در مسئله امامت و خلافت، به وحدت نظر و دیدگاه یکسان و متفق القولی نرسیدهاند. از طرفی، به تعریفی پایبندند که امام و خلیفه پس از پیامبر(ص) را اسلامشناسی عادل و مجاز از سوی خدا و رسول(ص) معرفی میکند و در آن جایگاه قرار میدهد، از سوی دیگر، در واقع امر و در مقام تعیین مصداق، خلاف آن عمل کرده و نه این شرایط را مد نظر قرار میدهند و نه چنین شرایط و شایستگیهایی در خلفای آنها وجود دارد!
- از آنچه گفته شد، این حقیقت مهم و کلیدی نیز آشکار گشت که به رغم تشابه ظاهری شیعه و سنّی در تعریف امامت، ولی اختلاف این دو مذهب مهم و محوری در میان مسلمانان در مسئله امامت، اختلافی شدید است؛ چه اینکه اساساً ریشه همه اختلافات شیعه و سنّی در مسائل اصولی و فروعی دین، به هیمن اختلاف دیدگاه آنها در مسئله امامت و خلافت پس از پیامبر(ص) برمیگردد و از آن نشأت میگیرد؛ زیرا شیعیان بنا به دلایل عقلی و نقلی، امامت را اصلی از اصول دین و مذهب خود میدانند، ولی اهل سنّت آن را تا آنجا تنزل دادهاند که فرعی از فروع فقهی میشمارند؛ هر چند در عمل، با واجب الاطاعه دانستن هر حاکم حتی فاقد صلاحیت، او را در جایگاه امام و پیامبر معصوم قرار داده و قداست و منزلت والایی برای او قائل شدهاند![۳۱]
پانویس
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۳.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۳۰-۳۱.
- ↑ لسان العرب، ج۱، ص۱۵۰؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۰۵.
- ↑ لسان العرب، ج۱، ص۱۵۰.
- ↑ «من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
- ↑ «و ما را پیشوای پرهیزگاران کن» سوره فرقان، آیه ۷۴.
- ↑ «روزی که هر دستهای را با پیشوایشان فرا میخوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.
- ↑ «هر چیزی را در نوشتهای روشن بر شمردهایم» سوره یس، آیه ۱۲.
- ↑ «و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است» سوره هود، آیه ۱۷.
- ↑ «و پیش از آن، کتاب موسی پیشوا و رحمت بود» سوره احقاف، آیه ۱۲.
- ↑ «و (نشانههای) آن دو شهر (لوط و ایکه) بر سر راهی آشکار است» سوره حجر، آیه ۷۹.
- ↑ وجوه قرآن، ص۲۸-۲۹؛ اسماعیل بن احمد، وجوه القرآن، ص۲۸-۲۹ و ص۹۸-۹۹.
- ↑ ر.ک: المفردات، ج۱، ص۱۹۷.
- ↑ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۵۴- ۱۵۶.
- ↑ مراد از قید «بالاصالة لا بالنیابة» در تعریف امامت این است که امامت مورد نظر اسلام و شیعه، امری اصلی و منصبی الهی است، نه امری نیابتی و وکالتی از سوی مردم، که امامت و رهبری مطرح در حکومتهای رایج در گذشته و حال از این قسم است.
- ↑ اَلاِمَامَهُ رِیَاسَهٌ عَامَّهٌ فِی الدِّینِ بِالاِصَالَهِ لا بِالنِّیَابَهِ عَمَّن هُوَ فِی دَارِ التَّكلیِفِ؛ الحدود والحقایق، سید مرتضی علم الهدی، ص۴۱.
- ↑ الإمام اسم لمن له الولايه علی الأمة و التصرف في أمورهم علی وجه لا يكون فوق يده يدٌ؛ شرح الأصول الخمسة، ص۵۰۹.
- ↑ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۲.
- ↑ الامام هو الذي يتولي الرئاسة العامّة في الدين و الدنيا جميعاً؛ شرح العبارات المصطلحة بین المتکلمین، به نقل از امامت پژوهی، ص۴۲.
- ↑ برگرفته از تمهید الأصولی فی علم الکلام، ابی جعفر محمد بن حسن طوسی، ص۳۴۸ - ۳۴۹.
- ↑ الامامة رياسة عامة في امور الدين و الدنيا؛ شرح المواقف، شرح از سید شریف علی بن محمد جرجانی، ج۸، ص۲۴۵.
- ↑ الأمام هو الانسان الذي له الرياسة العامة في أمور الدين و الدنیا بالأصالة فی دار التکلیف؛ الاَلفین (دو هزار دلیل) فی امامة امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع)، جمال الدین حسن بن یوسف المطهر الحلّی، ص۲.
- ↑ به نقل از امامتپژوهی، ص۴۱.
- ↑ الامامة رئاسة عامة دينية مشتملة علی ترغيب عموم الناس في حفظ مصالحهم الدينية و الدنياوية و زجرهم عما يضرهم بحسبها؛ قواعد العقائد، تحقیق علی ربانی گلپایگانی، ص۱۰۸.
- ↑ قواعد المرام فی علم الکلام، میثم بن علی بن میثم البحرانی، ص۱۷۴.
- ↑ ابراهیمزاده آملی، عبدالله، امامت و رهبری، ص:۱۷-۱۹.
- ↑ یعنی اختلاف فقط در این است که امام کیست و نه امامت چیست.
- ↑ و يجب طاعة الإمام ما لم يخالف حكم الشرع سواء كان عادلاً أو جائراً؛ شرح مقاصد، ج۵، ص۲۳۳-۳۳۴.
- ↑ گوهر مراد، ملا عبدالرزاق لاهیجی، ص۴۶۲.
- ↑ ابراهیمزاده آملی، عبدالله، امامت و رهبری، ص:۲۰-۲۲.