آیه تطهیر در قرآن

آیه تطهیر به بخشی از آیه سی و سوم سوره احزاب اشاره دارد: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا. در این آیه به اراده خداوند بر پاک گردانیدن اهل بیت پیامبر (ص) از پلیدی (رجس) تصریح شده است و علمای امامیه برای اثبات عصمت امامان به آن استناد می‌کنند.

در مورد مصداق اهل بیت، علاوه بر شیعه که بر اختصاص آیۀ تطهیر به اهل کساء اجماع دارند، بسیاری از عالمان اهل سنت نیز این نظریه را برگزیده‌اند. اقوال دیگری که برخی از علمای اهل سنت ارائه کرده‌اند عبارت است از: اختصاص به همسران؛ جمع میان همسران و اهل کساء؛ اهل بیت پیامبر کسانی‌اند که در زندگی همراه و ملازم او بودند و... .

مقدمه

بخش دوم آیۀ ۳۳ سورۀ احزاب به آیۀ تطهیر شهرت یافته است:  إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا [۱]. این آیه از دیر زمان توجه دانشمندان مختلف اسلامی را به خود جلب کرده است. مفسران، محدثان، متکلمان، مورخان و عالمان لغت هر یک به انگیزه و از نگاهی خاص دربارۀ آیه تطهیر سخن گفته‌اند که مقصود از اهل بیت (ع) در این آیه چه کسانی‌اند؟ و مقصود از زدودن رجس از اهل بیت (ع) و تطهیر ویژۀ آنان چیست؟[۲].

آیه با  إِنَّمَا  که به تصریح لغویان، برای حصر است، آغاز شده و انحصار ارادۀ الهی به آنان را بیان می‌کند. تعبیر  يُطَهِّرَكُمْ  در پی  يُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ  تأکیدی بر طهارت و پاکیزگی به دنبال دور شدن پلیدی‌هاست و  الرِّجْسَ  هرگونه پلیدی فکری و عملی اعمّ از شرک، کفر، نفاق، جهل و گناه را در برمی‌گیرد[۳].

شأن نزول آیه

در شأن نزول آیه تطهیر چنین نقل شده است: «روزی فاطمه زهرا(س) با ظرفی از غذا حضور پیامبر رسید، آن حضرت از دخترش خواست از شوهرش علی(ع) و حسن و حسین(ع) نیز دعوت به عمل آورد. او هم دستور پیامبر را اجابت کرد. هنگامی که همه حضور یافتند و به صرف غذا مشغول شدند، آیه تطهیر نازل شد. آن‌گاه رسول اکرم(ص) پارچه‌ای را که بر دوش داشت بر سرشان افکند و سه بار این جمله را تکرار فرمود: «پروردگارا! اینها اهل بیت من هستند، آلودگی و رجس را از آنها دور کن و پاکشان ساز»[۴].

عمر بن ابی‌سلمه که خود ناظر جریان بود این‌گونه نقل می‌کند: «آیه تطهیر در منزل ام‌سلمه نازل شد، آن‌گاه پیامبر علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) را نزد خود فرا خواند و قطعه‌ای را که بر دوش داشت بر سرشان افکند و گفت: اینها اهل بیت من هستند، رجس را از ایشان دور ساز و پاکیزه‌شان گردان. ام‌سلمه پرسید: یا رسول‌الله! من هم از جمله ایشانم؟ فرمود: بر جای خود باش تو هم از خوبانی»[۵].

عایشه می‌گوید: «بامداد یکی از روزها در حالی که رسول اکرم(ص) جعبه‌ای بر دوش داشت از منزل خارج شد، آن‌گاه حسن و حسین و فاطمه و علی(ع) بر آن حضرت وارد شدند، جامه را بر سرشان افکند و آیه تطهیر را تلاوت فرمود»[۶]. ابوالحمراء از اصحاب پیامبر می‌گوید: «مدت هشت ماه در مدینه مراقب پیامبر بودم، هیچ‌گاه برای نماز بیرون نیامد، مگر آنکه اوّل به خانه علی(ع) می‌آمد، دستش را دو طرف در قرار می‌داد و می‌گفت: نماز! نماز! خداوند اراده کرده است پلیدی را از شما اهل‌بیت دور کند و از هر آلودگی پاکتان کند و از هر آلودگی پاکتان کند»[۷].[۸]

معناشناسی تطهیر

تطهیر" از ریشه "ط ه ر" به معنای پاکی از خون و نقیض حیض و خون ماهانه زنان است[۹] و نیز به معنای پاکی از هر نجاستی آمده که نقیض آن هر نجاستی است[۱۰]. همچنین به معنای پاکی از هر قذارت و پلیدی است[۱۱].

واژه طهر با مشتقات آن ۳۱ بار در قرآن استعمال شده است. راغب اصفهانی می‌گوید: طهارت بر دو قسم است: طهارت جسم و طهارت نفس و روح و غالب آیات قرآن ناظر به این دو قسم طهارت است[۱۲]. نویسنده التحقیق، نیز برای آن یک معنی قائل است و آن پاکی در مقابل هر قذارت و نجسی است اعم از طهارت و پاکی مادی و طهارت معنوی، طهارت و پاکی مادی مانند:  وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ [۱۳] و طهارت و پاکی معنوی مانند:  يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ [۱۴] و نیز مانند آیه تطهیر:  إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا [۱۵].[۱۶]

پس تطهیر در آیه محل بحث تطهیر نفسانی و معنوی است. تطهیر معنوی در قرآن نشانه‌ای از یک مفهوم دینی خاص است که به پیامبران و امامان معصوم اختصاص دارد و آنان بر اثر این تطهیر که همان عصمت باشد، شایستگی رهبری و زعامت مردم را دارند. تطهیر در قرآن با واژه‌هایی همچون "اصطفاء"، "اراده الهی"، "اذهاب رجس"، "اهل البیت" "تفضیل بر عالمین"، ارتباط دارد.

"تطهیر معنوی" به عنوان کلمه کانونی دارای ارتباط طولی با اراده تکوینی خدا،  إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ  و اصطفاء مطلق دارد و از جهت عرضی با اهل‌بیت از یک‌سوی و اذهاب رجس و عصمت از سوی دیگر ارتباط دارد. دیگر اضلاع آن عبارت‌اند از: "تفضیل بر عالمین"، "زعامت و رهبری جامعه"، "لزوم پیروی مردم از آنان". تطهیر معنوی و نفسانی با توجه به الفاظ مرتبط با آن یک معنای خاص و فراتر از معنای لغوی خود را پیدا می‌کند[۱۷].

مفهوم‌شناسی اهل‌بیت

از سخنان لغت‌شناسان عرب به دست می‌آید کلمه «اهل» بر نوعی رابطه و پیوند میان یک انسان با انسان یا چیز دیگری دلالت می‌کند. همسر یک مرد اهل وی است، چنان که نزدیک‌ترین افراد به او نیز اهل او هستند. امت هر پیامبری اهل او به شمار می‌روند، ساکنان خانه یا شهر و آبادی، اهل خانه یا شهر و آبادی‌اند و پیروان هر دین و آیینی اهل آن دین و آیین‌اند[۱۸].

بر این اساس، همسر، فرزندان، قبیله و بستگان انسان، اهل‌بیت او خواهند بود. در این صورت، اختصاص آن به همسر یا فرزندان با بستگان نیازمند دلیل است.

اصطلاح «اهل البیت» در قرآن کریم علاوه بر آیه تطهیر، در آیه ۷۳ سوره هود نیز به کار رفته است:  قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ [۱۹] و نیز در آیه ۱۲ سوره قصص بدون الف و لام (اهل بیت) به کار رفته است که مربوط به خاندان حضرت موسی (ع) است:  فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ [۲۰].[۲۱]

مصداق اهل بیت در آیه

درباره مصداق اهل بیت در آیه تطهیر سه دیدگاه وجود دارد؛ برخی مصداق را تنها همسران پیامبر اکرم (ص) می‌دانند؛ عده‌ای علاوه بر همسران، خمسه طیبه را هم داخل اهل بیت قرار داده‌اند و دیدگاه سوم، مصداق را تنها پنج تن آل عبا می‌داند که با بررسی سیاق آیه، روایات مفسر آن و دلایل دیگر، نظریه سوم اثبات می‌شود[۲۲].

اراده تکوینی خداوند بر طهارت اهل بیت

اراده الهی بر دو قسم تکوینی و تشریعی است. اراده تکوینی از مراد تخلف نداشته و حتماً متعلّق اراده الهی فوراً محقّق می‌شود:  إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ [۲۳]، لکن در اراده تشریعی خدا، وقوع مراد، ضروری نیست؛ اراده تشریعی خدا همان دستور به انجام واجبات و پرهیز از محرمات است که شاید مکلف معصیت کند و اراده خدا را محقق نسازد. اراده در این آیه، اراده تکوینی است؛ نه اراده تشریعی؛ یعنی خداوند اراده کرده که اهل‌بیت از هرگونه پلیدی و رجس دور باشند، پس او آنان را پاک و پاکیزه قرار داده است. دلیل بر اینکه این اراده تکوینی است نه تشریعی این است که اولاً اراده تشریعی خدا و امر به دوری از پلیدی‌ها و امر به تحصیل پاکی، اختصاص به اهل‌بیت (ع) ندارد، بلکه خدا اراده تشریعی دارد و به همه انسان‌ها دستور داده که از پلیدی‌ها دوری کنند، نظیر امر به همه مردم به غسل و وضو که سبب طهارت است:  مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ [۲۴]. ثانیاً به استناد روایات فراوان این آیه در شأن اهل‌بیت و در مدح آنان نازل شده است و اگر اراده تشریعی باشد، دیگر اختصاص به آنان نخواهد داشت و منقبتی برای آنان نخواهد بود، زیرا این اراده، برای همه، وجود دارد. ممکن است گفته شود اراده تکوینی موجب یک نوع جبر است، ولی در پاسخ به طور خلاصه می‌توان گفت: معصومان دارای یک نوع شایستگی اکتسابی از طریق اعمال خویشند و یک نوع لیاقت ذاتی و موهبتی از سوی پروردگار تا بتوانند الگو و اسوه مردم باشند. به تعبیر دیگر معصومان به خاطر تأییدات الهی و اعمال پاک خویش، چنان هستند که در عین داشتن قدرت و اختیار برای گناه کردن به سراغ گناه نمی‌روند درست همان‌گونه که هیچ فرد عاقلی حاضر نیست، قطعه آتشی را بردارد و به دهان خویش بگذارد با اینکه نه اجباری در این کار است و نه اکراهی، این حالتی است که از درون وجود خود انسان، بر اثر آگاهی‌ها و مبادی فطری و طبیعی می‌جوشد، بی‌آنکه جبر و اجباری در کار باشد[۲۵].[۲۶]

دلالت آیه

نخست: دلالت بر نصب امام و امامت امامان از اهل بیت (ع)

این آیه، نصّی است بر امامت امامان اهل بیت (ع) که از میان آنان هنگام نزول این آیه، علی و حسن و حسین (ع) حاضر بودند. خدای تعالی مى‌فرماید:  إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا [۲۷].

اما دلالت این آیه بر امامت اهل بیت (ع) چگونه است؟ چنانکه گفتیم مفاد آیه "پیمان من، به ستمکاران نمى‌رسد!" این است که عصمت شرط امامت است، و از طرفی عصمت هم جز از جانب خدا معلوم نمى‌شود، و دلیلی هم بر عصمت کسی وجود ندارد، مگر اهل بیت (ع) که آیه تطهیر به وضوح دالّ بر عصمت ایشان است و در نتیجه بر امامت ایشان نیز دلالت مى‌کند[۲۸].

دوم: دلالت بر مرجعیت علمی و دینی اهل بیت

لازمه تطهیر و طهارت اهل بیت از هر گونه رجس و آلودگی، عصمت آنان از هر گونه گناه و خطا است و آن نیز حجیت و لزوم اطاعت مطلق از آنان را ثابت می‌‌کند؛ چراکه در گفتار و فعل آن بزرگوار خطا و معصیت مطابق آیه شریفه نفی شده است. از این آیه مرجعیت علمی و دینی امامان ثابت می‌‌شود[۲۹].

سوم: دلالت بر عصمت اهل بیت

یکی از ادلّه قرآنی اثبات عصمت امام، آیه  وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا [۳۰] است. این آیه، در کتاب‌های کلامی بر تفسیری، آیه تطهیر نام دارد.

استدلال به این آیه، بر سه مقدمه استوار است:

  1. اراده تکوینی الهی به اذهاب رجس و تطهیر اهل بیت تعلّق گرفته است.
  2. هر کس که اراده تکوینی الهی به اذهاب رجس و تطهیر او تعلّق گرفته باشد معصوم است.
  3. بر پایه بسیاری از روایات، ائمه شیعه مصداق اهل بیت‌اند.

نتیجه: امامان شیعه (ع)، معصوم‌اند.

توضیح مقدمه نخست: به دو دلیل، اراده در آیه تطهیر، تکوینی است نه تشریعی [۳۱].

  1. بر پایه واژه  إِنَّمَا  اراده اذهاب رجس و تطهیر، ویژه اهل بیت است نه عموم مردم؛ پس تکوینی است. چرا که اگر اراده، تشریعی باشد، به گروه خاصی اختصاص ندارد و طهارت از گناه در اراده تشریعی، از همه انسان‌ها خواسته شده نه خصوص اهل بیت. بدین‌سان، خداوند متعال به اراده تکوینی خود که تخلف‌ناپذیر است، طهارت اهل بیت را اراده نموده است.
  2. واژه  لِيُذْهِبَ  بیان‌کننده آن است که متعلق اراده، فعل خداست، ولی اگر اراده تشریعی باشد، متعلق آن، فعل عبد است.

توضیح مقدمه دوم: الف و لام در  الرِّجْسَ  جنس است و همه پلیدی‌ها و زشتی‌های ظاهری و باطنی را در بر می‌گیرد؛ از این‌رو، معنای آیه این است که خدا می‌خواهد، همه پلیدی‌ها و هیئت‌های خبیثه و رذیله را از نفس شما ببرد؛ هیئت‌هایی که اعتقاد حق و عمل حق را از انسان می‌گیرد و چنین ازاله‌ای با عصمت الهی منطبق می‌شود[۳۲].

توضیح مقدمه سوم: پیامبر اکرم (ص) در موارد متعددی: مصادیق آیه تطهیر را معرّفی نموده‌اند که در کتب اهل سنت هم آمده است و افرادی مانند سیوطی، آلوسی و ... این روایات را آورده اند. [۳۳][۳۴] آلوسی می‌نویسد: "و أخبار إدخاله علیا و فاطمة و ابنیهما رضی الله تعالی عنهم تحت الکساء و قوله علیه الصلاة والسلام اللّهم هؤلاء أهل بیتی و دعائه لهم و عدم إدخال أم سلمة أکثر من أن تحصی و هی مخصصة لعموم أهل البیت بأی معنی کان البیت فالمراد بهم من شملهم الکساء و لا یدخل فیهم أزواجه"[۳۵].[۳۶]

پاسخ به یک اشکال

در پاسخ این پرسش که چگونه در اثنای وظایف زنان پیامبر (ص) مطلبی گفته شده که شامل زنان پیامبر نمی‌شود، یکی از مفسرین گفته که این گونه سخن گفتن، در روش فصیحان عرب، شناخته شده است و در قرآن به آیات فراوان بر می‌خوریم که در کنار هم قرار دارند؛ ولی از موضوعات گوناگونی سخن می‌گویند[۳۷].

بعضی از معاصرین هم گفته اند: ما هیچ دلیلی نداریم که جمله  إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ  همراه این آیات نازل شده؛ بلکه از روایات استفاده می‌شود این بخش جداگانه فرود آمده؛ ولی هنگام گردآوری قرآن در کنار هم قرار داده شده است[۳۸]؛ حتّی در یک روایت هم نیامده که این آیه، در ضمن آیات زنان پیامبر (ص) نازل شده است[۳۹].[۴۰]

پاسخ سومی که می‌توان از سؤال فوق داد این است که قرآن می‌خواهد به همسران پیامبر (ص) بگوید: شما در میان خانواده‌ای قرار دارید که گروهی از آنان معصومند و کسی که زیر سایه درخت عصمت و در کانون معصومان قرار گرفته سزاوار است بیش از دیگران مراقب خود باشد و فراموش نکند که انتساب او به خانواده‌ای که پنج معصوم پاک در آن وجود دارد مسئولیت‌های سنگینی برایش ایجاد می‌کند و خدا و خلق خدا انتظارات فراوانی از او دارند[۴۱].[۴۲]

منابع

پانویس

  1. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  2. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱.
  3. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱؛ خراسانی، علی، مقاله «آیه تطهیر»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
  4. ینابیع المودة، ص۱۲۵.
  5. جامع الاصول، ج۱، ص۱۰۱؛ ریاض النفرة، ج۲، ص۲۶۹.
  6. ینابیع المودة، ص۱۲۴.
  7. الدر المنثور، سیوطی، ج۵، ص۱۹۸.
  8. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۶۷-۶۸.
  9. العین، ج۴، ص۱۸.
  10. لسان العرب، ج۴، ص۵۰۴.
  11. معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۴۲۸؛ مصباح المنیر، ج۲، ص۳۷۹.
  12. مفردات، ص۵۲۵.
  13. «و از آسمان آبی فرو می‌باراند تا شما را بدان پاکیزه گرداند» سوره انفال، آیه ۱۱.
  14. «ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت» سوره آل عمران، آیه ۴۲.
  15. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  16. التحقیق، ج۷، ص۱۲۷.
  17. سرمدی، محمود، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه معاصر قرآن کریم
  18. معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۹۳؛ المصباح المنیر، ج۱، ص۳۷؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۸۶؛ المفردات فی غریب القرآن، ص۲۹؛ أقرب الموارد، ج۱، ص۲۳؛ المعجم الوسیط، ج۱، ص۳۱.
  19. «گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.
  20. «(خواهر موسی) گفت: می‌خواهید شما را به خانواده‌ای رهنمون شوم که او را برای شما نگه‌دارند و خیراندیش او باشند؟» سوره قصص، آیه ۱۲.
  21. ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۲۰.
  22. سرمدی، محمود، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه معاصر قرآن کریم؛ صادقی فدکی، سید عباس، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۲۵۷.
  23. «چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.
  24. «خداوند نمی‌خواهد شما را در تنگنا افکند ولی می‌خواهد شما را پاکیزه گرداند» سوره مائده، آیه ۶.
  25. تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۹۲.
  26. سرمدی، محمود، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه معاصر قرآن کریم
  27. «خداوند فقط مى‌‌خواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت - به طور ویژه - دور کند و کاملاً شما را پاک سازد» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  28. اراکی، محسن، امامت در قرآن، ص ۸۴-۸۷
  29. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۲۱۳ - ۲۲۲.
  30. «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  31. اراده دو گونه است: تکوینی و تشریعی. اراده تکوینی، اراده‌ای است که متعلق آن، وجود موجودات بوده و تخلف‌پذیر نیست:  إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ  (سوره یس، آیه ۸۲). اراده تشریعی، اراده‌ای است که از انسان بالغ عاقل قادر می‌خواهد، فلان عمل را انجام دهد. در این نوع، اراده انسان نیز نقش دارد و خداوند از انسان می‌خواهد با اختیار خود، عملی را انجام داده یا ترک نماید. در این گونه، ممکن است، مراد از اراده تخلف نماید. متعلق این اراده مجموعه قوانین و بایدها و نبایدهای فقهی و اخلاقی است. ر.ک: ینابیع الموده، ص۱۱۵.
  32. ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۳۱۲.
  33. الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۹۹.
  34. الدر المنثور، ج۶، ص۶۰۴؛ جامع البیان، ج۲۲، ص۱۱، ح۲۸۴۹۰.
  35. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱۱، ص۱۹۵.
  36. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۴۹-۵۲.
  37. مجمع البیان، ج‌۸‌، ص‌۵۶۰.
  38. المیزان، ج‌۱۶، ص‌۳۱۱.
  39. المیزان، ج‌۱۶، ص‌۳۱۱.
  40. خراسانی، علی، مقاله «آیه تطهیر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
  41. تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۹۵.
  42. سرمدی، محمود، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه معاصر قرآن کریم