ابوبرزه اسلمی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
ابوبرزه اسلمی
تصویر کهنی از مدینه
نام کاملنضلة بن عبدالله بن حارث
جنسیتمرد
کنیهابو برزه
از قبیلهبنی‌اسلم
پدرعبید بن حارث بن حبال اسلمی
پسر
محل زندگی
درگذشت۶۵ هجری
محل آرامگاهمرو
از اصحاب
حضور در جنگ

مقدمه

نضله فرزند عبدالله (یا: عبیدالله، عابد و نیار): معروف به کنیه‌اش ابو برزه، از اصحاب رسول خدا (ص) و از یاران امیرالمؤمنین علی (ع) بود. وی در سال ۶۴ هجری در زمان حکومت یزید بن معاویه دار فانی را وداع گفت[۱]. به نقل ابن حجر عسقلانی و ابن اثیر و دیگر مؤرخان، وی در فتح مکه و فتح خیبر و غزوه حنین و چند غزوه دیگر در رکاب رسول خدا (ص) حضور داشت و سپس در رکاب امیرالمؤمنین (ع) در جنگ صفین و نهروان جنگید و بعد در فتح خراسان شرکت کرد و در همان جا وفات نمود [۲][۳]

ابو برزه و اعتراض به یزید بن معاویه

نضله بن عبیدالله در شام در مجلس یزید بن معاویه حاضر بود که اسرای آل محمد (ص) را از کربلا آوردند، وقتی آن منظره را مشاهده کرد و دید یزید بن معاویه بر لب سیدالشهدا (ع) چوب خیزران می‌زند، گفت: ای یزید! چوب را بردار، من خودم دیدم که پیامبر (ص) آن را می‌بوسید. ای یزید! آیا نمی‌دانی که روز قیامت تو را می‌آورند، در حالی که ابن زیاد شفیع توست و حسین (ع) را می‌آورند در حالی که شفیع او حضرت محمد (ص) است. وی با این سخن به حق، در آن مجلس رعب و وحشت در برابر یزید ستمگر و آن حاکم مست قدرت به وظیفه الهی اسلامی خود که نهی از منکر بود عمل کرد، و سپس آن مجلس را به حالت اعتراض رها کرد و بیرون رفت[۴].

اگر چه این گونه برخورد، بسیار کوتاه و مختصر است اما در آن شرایط سخت و حساس، یک دنیا ارزش و آثار دارد، و در موقعیت خود کم‌نظیر است.[۵]

حدیثی در فضیلت حضرت علی (ع)

انس بن مالک نقل می‌کند: رسول خدا (ص) از من خواست که ابو برزه را به نزد آن حضرت فراخوانم، وقتی خدمت پیامبر خدا (ص) شرفیاب شد، حضرت این حدیث را که من نیز شنیدم به او فرمود: «ای ابو برزه، خداوند با من در مورد علی بن ابی‌طالب عهدی بسته که او رایت و پرچم‌دار هدایت و منار ایمان و پیشوای اولیای من است، و او، نور و پرتو همه کسانی است که مرا اطاعت کنند»[۶] سپس رسول خدا (ص) در ادامه فرمود: «ای ابو برزه، همانا علی فردای قیامت امین و صاحب رایت من است، و کلید گنجینه‌های رحمت پروردگارم در دست او خواهد بود»[۷][۸]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. برخی از مورخان وفات او را به سال شصت هجری گفته‌اند ولی از داستان حضور او در مجلس یزید معلوم می‌شود که وفات او به سال ۶۴ هجری بوده نه سال شصت هجری.
  2. ر. ک: اسدالغابه، ج۵، ص۱۹ و ۱۴۶؛ الاصابه، ج۶، ص۴۳۳؛ تهذیب التهذیب، ج۸، ص۵۱۳ و در رجال طوسی، ۶۰، ش۳ تنها به اسم و کنیه و این که از اصحاب حضرت علی (ع) بوده، اکتفا نموده است.
  3. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۱۳۸۰-۱۳۸۱.
  4. اسدالغابه، ج۵، ص۲۰.
  5. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۱۳۸۱-۱۳۸۲.
  6. «إِنَّ ربَّ الْعَالَمِينَ عَهِدَ إِلَيَّ عَهْداً فِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي ‌طَالِبٍ فَقَالَ: إِنَّهُ رَايَةُ الْـهُدَی، وَمَنَارُ الْإِيمَانِ وَإِمَامُ أَوْليَائِي، وَنُورُ جَمِيعِ مَنْ أَطَاعَنِي»؛
  7. «يَا أَبَا بَرْزَةِ، عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ أَميِنِي غَداً فِي الْقِيَامَةِ وَصَاحِبُ رَايَتِي فِي الْقِيَامَةِ عَلَی مَفَاتِيحِ خَزَائِنِ رَحَمَةِ رَبِّي»؛ حلیة الأولیاء، ج۱، ص۶۶.
  8. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۱۳۸۲.