ارهاص

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

ارهاص در لغت به‌معنای «اثبات» و «اصرار» از ریشه «ر‌ ه ‌ص» (تأسیس بنیان، ساختن رگه‌زیرین بنا) [۱] و «رِهص» (شالوده، چینه و بنیان) آمده است. [۲] برای ارهاص معانی دیگری نیز گفته‌شده است. [۳]

در اصطلاح متکلّمان، حوادث خارق‌العاده [۴] یا شگفتی [۵] است که در آستانه میلاد انبیا و یا بعد از آن و پیش از بعثت ایشان به وقوع می‌پیوندد [۶] و از نبوت آنها در آینده حکایت دارد تا مردم با مشاهده آن امور، آماده شنیدن دعوت انبیا (ع) شوند. [۷] آن‌چه مقدمه آماده‌سازی پیامبران برای نبوّت باشد مانند تذکرات غیبی به ایشان نیز، ارهاص دانسته شده است [۸]

تناسب بین معنای لغوی و اصطلاحی آن، این است که با ارهاص، شالوده نبوّت پی‌ریزی می‌شود. [۹] ارهاص همچون معجزه و کرامت از باب لطف است، [۱۰] و زمینه انجام اطاعت و دوری از گناه را فراهم می‌سازد. [۱۱] تفاوت ارهاص با معجزه در این است که ارهاص، پیش از زمان دعوت و بدون تحدّی (مبارزه‌طلبی) است. [۱۲] گرچه متکلّمان گاهی از باب مجاز و‌علاقه مشابهت یا تغلیب، به ارهاص معجزه نیز‌ گفته‌اند. [۱۳] بعضی از متکلّمان معتزلی ارهاص را نپذیرفته‌اند. چنان‌که کرامت را نیز انکار نموده‌اند [۱۴] آنان ارهاصات واقع شده در هر عصری را به پیامبر موجود در آن عصر نسبت داده و از معجزات وی می‌دانند و این در‌حالی است که برخی از ارهاصات در زمانی تحقق یافته که پیامبری وجود نداشته است. [۱۵]

برخی، آماده‌سازی اذهان برای وقوع ولایت اولیا را نیز ارهاص دانسته‌اند بنابر این سخن گفتن فاطمه زهرا را در رَحم مادر [۱۶] و خواندن سوره مؤمنون به‌وسیله علی (ع) لحظاتی پس از ولادت [۱۷] و سخن گفتن دیگر امامان بلافاصله پس از ولادت و کرامات آنان در خردسالی را ارهاص به‌شمار آورده [۱۸] و تفاوت آن با کرامت را در پیش از موعد بودن ارهاص دانسته‌اند. [۱۹] در تاریخ، ارهاصات بسیاری برای پیامبران به خصوص نبی اکرم (ص) نقل شده است. [۲۰] در قرآن گرچه به ارهاص تصریح نشده است ولی آیاتی از قرآن به وقایعی اشاره دارد که از ارهاصات پیامبران دانسته شده و یا می‌توان آنها را از مصادیق ارهاص دانست.[۲۱]

ارهاصات یوسف (ع)

دور ساختن از گناه

با اینکه تمام شرایط و امکانات تحقق گناه برای حضرت یوسف (ع) فراهم بود،[۲۲] وی خدا را در خلوت‌ها شاهد و ناظر دیده، بندگی او را برگزید و خود را آماده پذیرش هرگونه سختی نمود: وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَنْ نَفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ[۲۳] و با کمک برهان الهی از ارتکاب گناه خودداری کرد: وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ[۲۴][۲۵]

شفای چشمان یعقوب با پیراهن

یوسف (ع) به برادرانش گفت: پیراهنم را ببرید بر صورت پدرم بیندازید تا بینا شود: اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ[۲۶] با توجه به اینکه غالباً خواب‌های صادق پیامبران را که از نبوت ایشان گزارش می‌دهد ارهاص می‌خوانند [۲۷] ممکن است خوابی که یوسف (ع) برای پدر خود نقل می‌کند که یازده ستاره، خورشید و ماه برای وی سجده می‌کنند: إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ[۲۸] را از ارهاصات وی به‌شمار آورد.

نجات از چاه و پرورش در خانه عزیز مصر، وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِمَا يَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ[۲۹] و علم تعبیر خواب وَقَالَ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِنْ مِصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَكْرِمِي مَثْوَاهُ عَسَى أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَكَذَلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ[۳۰] نیز از‌جمله مواردی است که شاید بتوان آنها را از دیگر ارهاصات حضرت یوسف (ع) دانست. گفتنی است تمام این حوادث را در‌صورتی می‌توان از ارهاصات حضرت یوسف (ع) دانست که پیش از نبوت آن حضرت باشد.[۳۱]

ارهاصات موسی (ع)

وحی (الهام) به مادر موسی (ع)

خداوند به مادر موسی وحی کرد که او را شیر ده و در دریا بینداز و ترس و اندوه به دل راه مده که ما او را به‌تو باز‌می‌گردانیم: وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ[۳۲].

نجات موسی (ع) از دریا

هنگامی که کارگزاران فرعون، موسی را از آب گرفته، به نزد وی آوردند، چون چشم همسر فرعون به موسی افتاد، به فرعون گفت: او چشم روشنی برای من و تو است. او را نکشید، شاید برایمان سودمند باشد یا او را به فرزندی بگیریم: وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِي وَلَكَ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَى أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ[۳۳].

بازگشت موسی به دامان مادر

خداوند می‌فرماید: موسی را به مادرش بازگرداندیم تا چشمش بدو روشن شود و غم نخورد و بداند که وعده خداوند درست است: فَرَدَدْنَاهُ إِلَى أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ[۳۴][۳۵]

ارهاصات عیسی (ع)

باردار شدن مریم (س) بدون شوهر

وقتی فرشتگان بشارت فرزند را به مریم، دادند مریم گفت: پروردگارا! چگونه فرزنددار شوم، در‌حالی‌که بشری با من تماس نداشته است؟ گفت: چنین است. خداوند هر چه بخواهد می‌آفریند: قَالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قَالَ كَذَلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ[۳۶].

بارور شدن نخل خشک

پس از وضع حمل مریمِ طاهره و نیاز وی به غذای مناسب در آن حال، خداوند به وی فرمود: این تنه نخل را به‌طرف خود تکان ده، رطب تازه‌ای بر تو فرو‌می‌ریزد: وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا[۳۷].

ج اری شدن جوی آب از کنار مریم (س)

هنگامی که مریم (س) به آب نیاز داشت جوی آبی از کنار آن حضرت جاری شد: فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا[۳۸].

سخن گفتن عیسی (ع) در گهواره

عیسی به کسانی‌ که مریم (س) را متّهم ساخته بودند. فرمود: من بنده خدا هستم. خداوند مرا پیامبری صاحب کتاب قرار داده است: فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا[۳۹]، قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا[۴۰] شایان ذکر است که عیسی (ع) با جمله وَجَعَلَنِي نَبِيًّا از پیامبری خویش در آینده خبر داده و به‌دلیل حتمی بودن وقوع آن از فعل ماضی استفاده شده است. [۴۱] بنابر این سخن گفتن وی در گهواره از معجزات آن حضرت به حساب نیامده بلکه از ارهاصات وی به‌شمار می‌آید.

گروهی از معتزله که کرامات اولیا را انکار کرده‌اند نزول مائده آسمانی بر مریم فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ[۴۲] و سخن گفتن فرشتگان با وی وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ[۴۳]، يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ[۴۴]، ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ[۴۵]، إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ[۴۶] را نیز از ارهاصات حضرت عیسی دانسته‌اند. [۴۷][۴۸]

ارهاصات پیامبراکرم (ص)

نابودی اصحاب فیل

در سال چهلم پیش از بعثت، هم زمان با میلاد پیامبر (ص) [۴۹]اصحاب * فیل که قصد حمله به خانه کعبه را داشتند، شکست خوردند: أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ[۵۰] داستان اصحاب فیل قضیه‌ای است که در آن نمی‌توان شبهه کرد و در آن هنگامی که این قصه در قرآن آمد برخی از کسانی‌که آن واقعه را دیده بودند هنوز از دنیا نرفته و آن را به‌خاطر داشتند[۵۱].

شرح صدر

گرچه برخی شرح[۵۲] صدر در آیه: أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ[۵۳] را امری جسمانی و مادی (شکافتن سینه حضرت) گرفته‌اند [۵۴] ولی برخی از محققان آن را ناظر به سعه وجودی رسول خدا به نور الهی دانسته‌اند که به واسطه آن گنجایش همه معارف الهی را یافته و در برابر آنها احساس ضیق و تنگی نکرده است و درباره قصه‌ای که موهم مادی بودن شرح صدر است (و‌بعضی از تفاسیر آن را ذیل این آیه آورده‌اند) گفته‌اند داستان مذکور از قبیل تمثل است و اعتقاد به مادی بودن آن اساساً باطل است.[۵۵] چنان‌چه بتوان وقایعی را که در ارتباط با تحقق نبوّت، در عالم تکوین به وقوع می‌پیوندد، ارهاص نامید، منع و رجم شیاطین از ۳ آسمان با تولد عیسی (ع) و از همه آسمان‌ها با تولد پیامبر‌اکرم (ص) که در روایتی از امام صادق (ع) در ضمن تفسیر وَحَفِظْنَاهَا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ[۵۶] وارد شده است [۵۷] از ارهاصات آنها خواهد بود.

افزون بر موارد قرآنی، در تاریخ نیز نمونه‌های فراوانی از ارهاصات برای پیامبر اکرم (ص) گزارش شده است که برخی از آنها عبارت‌ند از: آشکار بودن نور پیامبر (ص) در پیشانی پدرانش [۵۸] و‌ فرو‌ ریختن ۱۴ کنگره از ایوان کسرا، خاموش‌ شدن آتش‌کده فارس [۵۹] و خشک‌شدن دریاچه ساوه هنگام‌ تولد حضرت، [۶۰] سایه‌انداختن ابر بر سر حضرت [۶۱] و سلام‌ کردن سنگ‌ها به آن‌بزرگوار [۶۲] و‌... ‌. گفتنی است سخن گفتن حضرت‌ زهرا (س) در رحم مادر [۶۳] و نیز خواندن سوره مؤمنون به‌وسیله علی (ع) لحظاتی پس از ولادت [۶۴] افزون بر اینکه می‌تواند ارهاص برای ولایت خودشان باشد از ارهاصات پیامبر اکرم نیز محسوب می‌شود.

در میان متکلّمان معتزلی آنها که ارهاص را نپذیرفته‌اند، برخی از موارد قرآنی پیشین را بدین‌شکل پاسخ داده‌اند: داستان اصحاب فیل، معجزه خالد بن‌ سنان است که او را در آن زمان پیامبر می‌دانستند. [۶۵] نزول مائده بر مریم و سخن‌ گفتن فرشتگان با وی و باردار شدن ایشان بدون همسر [۶۶] و باروَر شدن نخل خشک و جاری‌ شدن جوی آب، از معجزات حضرت زکریا (ع) است. [۶۷] سخن گفتن عیسی (ع) در گهواره به‌دلیل کلام وی در قرآن قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا[۶۸] معجزه و در زمان نبوّت آن حضرت بوده است[۶۹].[۷۰]

منابع

پانویس

  1. لسان‌العرب، ج‌۵، ص‌۳۴۳، «رهص».
  2. الصحاح، ج‌۳، ص‌۱۰۴۲، «رهص».
  3. لغت‌نامه، ج‌۲، ص‌۱۶۳۷، «ارهاص».
  4. کشاف اصطلاحات الفنون، ج‌۱، ص‌۱۴۱، «ارهاص».
  5. کشف المراد، شعرانی، ص‌۴۹۱.
  6. روح البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۱۰.
  7. تلخیص المحصل، ص‌۳۵۰.
  8. منشور جاوید، ج‌۱۲، ص‌۳۵۸.
  9. تلخیص المحصل، ص‌۳۵۰.
  10. کشف المراد، شعرانی، ص‌۴۹.
  11. کشف المراد، شعرانی، ص‌۴۹۲، کشف المراد، حسن‌زاده، ص‌۴۴۴.
  12. شرح المقاصد، ج‌۵، ص‌۱۲.
  13. شرح المقاصد، ج‌۵، ص‌۱۲‌ـ‌۱۳.
  14. کشف المراد، شعرانی، ص‌۴۹۱.
  15. کشف المراد، شعرانی، ص‌۴۹۱.
  16. شرح المواقف الایجی، ج‌۸، ص‌۲۲۶.
  17. منتهی‌الآمال، ج‌۱، ص‌۲۱۵.
  18. مناقب، ج‌۲، ص‌۱۹۸.
  19. مهر تابان، ص‌۲۲۵.
  20. مهر تابان، ص‌۲۲۵.
  21. انصاری جیرفتی، الله‌مراد، مقاله «ارهاص»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص 539-540.
  22. کشف‌المراد، حسن‌زاده، ص‌۳۵۳، البدایة و النهایه، ج‌۱، ص‌۲۱۳، شرح المقاصد، ج‌۵، ص‌۱۲.
  23. «و آن زن که یوسف در خانه‌اش بود از او، کام خواست و درها را بست و گفت: پیش آی که از آن توام! (یوسف) گفت: پناه بر خداوند! او پرورنده من است، جایگاه مرا نیکو داشته است، بی‌گمان ستمکاران رستگار نمی‌گردند» سوره یوسف، آیه ۲۳.
  24. «و بی‌گمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمی‌دید آهنگ او می‌کرد بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴.
  25. انصاری جیرفتی، الله‌مراد، مقاله «ارهاص»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص 540.
  26. «این پیراهن مرا ببرید و آن را بر چهره پدرم بیفکنید تا بینا شود، و همه خاندانتان را نزد من آورید» سوره یوسف، آیه ۹۳.
  27. المیزان، ج‌۱۱، ص‌۱۲۰‌ـ‌۱۲۵.
  28. «(یاد کن) آنگاه را که یوسف به پدرش گفت: ای پدر! من (در خواب) یازده ستاره و خورشید و ماه را دیدم که برای من فروتن بودند» سوره یوسف، آیه ۴.
  29. «و پدر و مادر خود را بر اورنگ (خویش) فرا برد و همه برای او به فروتنی در افتادند و گفت: پدر جان! این تعبیر خواب پیشین من است که خداوند آن را درست گردانید و بی‌گمان به من نیکی فرمود هنگامی که مرا از زندان بیرون آورد و شما را پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را خراب کرده بود از بیابان (نزد من) آورد؛ به راستی پروردگارم در آنچه بخواهد، نازک‌بین است؛ همانا اوست که دانای فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.
  30. «و آن مرد مصری که او را خریده بود به همسر خود گفت: جایگاه او را نیکو بدار (و با خادمان مگمار) باشد که به ما سود رساند یا او را به فرزندی بگزینیم؛ و بدین‌گونه یوسف را در آن (سر) زمین جای دادیم و (بر آن شدیم) تا بدو از (دانش) خوابگزاری بیاموزیم و خداوند بر کار خویش چیرگی دارد اما بسیاری از مردم نمی‌دانند» سوره یوسف، آیه ۲۱.
  31. انصاری جیرفتی، الله‌مراد، مقاله «ارهاص»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص 540-541.
  32. «و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد» سوره قصص، آیه ۷.
  33. «و همسر فرعون گفت: روشنی چشمی برای من و توست، او را نکشید باشد که به ما سود رساند یا آنکه او را به فرزندی بگیریم و آنان درنمی‌یافتند (که چه می‌کنند)» سوره قصص، آیه ۹.
  34. «پس (بدین‌گونه) او را به مادرش باز گرداندیم تا چشمش (بدو) روشن گردد و اندوهگین نباشد و بداند که وعده خداوند راستین است اما بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره قصص، آیه ۱۳.
  35. انصاری جیرفتی، الله‌مراد، مقاله «ارهاص»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص541.
  36. «مریم گفت: پروردگارا! چگونه مرا فرزندی تواند بود که بشری به من دست نزده است؟» سوره آل عمران، آیه ۴۷.
  37. «و تنه نخل را به سوی خود بتکان تا خرمایی چیده بر تو فرو ریزد» سوره مریم، آیه ۲۵.
  38. «پس او را از فرو دست وی ندا داد که: غمگین مباش، خداوند از بن (پای) تو جویباری روان کرده است» سوره مریم، آیه ۲۴.
  39. «(مریم) به او اشارت کرد؛ گفتند: چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوییم؟!» سوره مریم، آیه ۲۹.
  40. «(نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است» سوره مریم، آیه ۳۰.
  41. شرح المواقف، ج‌۸، ص‌۲۲۶.
  42. «پس خداوند آن (دختر) را به نیکی پذیرفت و به نیکی (پروراند و) برآورد و زکریّا را سرپرست او کرد و هرگاه زکریّا در محراب (عبادت) نزد وی می‌رفت کنار او، رزقی می‌یافت و می‌پرسید: ای مریم! این از کجا برای تو آمده است؟ و او می‌گفت: از نزد خداوند؛ (آری) خداوند به هر که بخواهد بی‌حساب (و شمار) روزی می‌دهد» سوره آل عمران، آیه ۳۷.
  43. «و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۴۲.
  44. «ای مریم! پروردگارت را به فروتنی فرمان بر و سجده کن و با نمازگزاران نماز بگزار» سوره آل عمران، آیه ۴۳.
  45. «این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم و تو هنگامی که آنان تیرچه‌های (قرعه) خود را (در آب) می‌افکندند تا (بدانند) کدام، مریم را سرپرستی کند و هنگامی که با هم (در این کار) ستیزه می‌ورزیدند نزد آنان نبودی» سوره آل عمران، آیه ۴۴.
  46. «آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۵.
  47. کشف المراد، حسن‌زاده، ص‌۴۷۶.
  48. انصاری جیرفتی، الله‌مراد، مقاله «ارهاص»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص 541-542.
  49. التبیان، ج‌۱۰، ص‌۴۱۰، مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۸۲۵، التفسیرالکبیر، ج‌۱۱، ص‌۲۹۳، شرح تجرید، ص‌۴۹۱.
  50. «آیا ندیدی پروردگارت با پیلسواران چه کرد؟» سوره فیل، آیه ۱.
  51. کشف المراد، شعرانی، ص‌۴۹۰.
  52. التفسیرالکبیر، ج۳۲، ص۲،شرح‌المواقف الایجی، ج‌۸، ص‌۲۲۵.
  53. «آیا به دلت گشایش ندادیم؟» سوره انشراح، آیه ۱.
  54. التفسیرالکبیر، ج‌۳۲، ص‌۲۰۶، شرح المواقف الایجی، ج‌۸، ص‌۲۲۵.
  55. المیزان، ج‌۲۰، ص‌۳۴۱، ۳۱۷‌ـ‌۳۱۸.
  56. «و آن را از هر شیطان رانده‌ای نگه داشته‌ایم» سوره حجر، آیه ۱۷.
  57. البرهان، ج‌۳، ص‌۳۳۴، مناقب، ج‌۱، ص‌۵۶.
  58. شرح‌المقاصد، ج۵، ص۱۳، الصحیح من سیره، ج‌۲، ص‌۶۷.
  59. کشف‌المراد، حسن‌زاده، ص‌۳۵۳، البدایة و‌النهایه، ج‌۲، ص‌۲۱۳.
  60. کشف‌المراد، حسن‌زاده، ص‌۳۵۳، البدایة و‌النهایه، ج‌۲، ص‌۲۱۳.
  61. کشف المراد، حسن‌زاده، ص‌۳۵۳، شرح المواقف، ج‌۸، ص‌۲۲۵، روح‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۱۰.
  62. شرح المواقف الایجی، ج‌۸، ص‌۲۲۵.
  63. منتهی الآمال، ج‌۱، ص‌۲۱۵.
  64. مناقب، ج‌۲، ص‌۱۹۸.
  65. التبیان، ج۱۰، ص۴۱۰، مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۴۴۷.
  66. التفسیر الکبیر، ج‌۸، ص‌۲۱۷، بحار الانوار، ج‌۱۴، ص‌۲۲۴.
  67. التفسیرالکبیر، ج‌۲۱، ص‌۵۲۸.
  68. «(نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است» سوره مریم، آیه ۳۰.
  69. بحارالانوار، ج‌۱۴. ص‌۲۲۲.
  70. انصاری جیرفتی، الله‌مراد، مقاله «ارهاص»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص 542-543.