افضلیت امام علی در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

قرآن و افضلیت علی (ع)

فضائل علی (ع) در قرآن مورد اهتمام خاص نویسندگان قرار داشته به طوری که علاوه بر نکات مهمی که در کتب تفسیری ذیل آیات فضائل امیر المؤمنین (ع) ذکر کرده‌اند، تالیفات مستقلی نیز نگاشته‌اند مانند:

  1. ما انزل من القرآن فی علی؛ اثر حسین بن حکم بن مسلم حبری.
  2. ما نزل من القرآن فی امیر المؤمنین؛ اثر ابوالفرج اصفهانی.
  3. ما نزل من القرآن فی علی (المنتزع من القرآن العزیز فی مناقب مولانا امیر المؤمنین)؛ اثر ابو نعیم اصفهانی

و کتاب‌های دیگری نیز آیات قرآنی در فضائل امیرالمؤمنین (ع) را با فضائل اهل بیت ذکر کرده‌اند مانند:

  1. ابانه ما فی التنزیل من مناقب آل الرسول؛ اثر احمد بن حسن بن علی، ابو العباس طوسی.
  2. الآیات النازله فی اهل البیت؛ اثر ابو محمد بن فخام حسن بن محمد مقری شافعی.
  3. شواهد التنزیل لقواعد التفضیل؛ نوشته حافظ کبیر ابو القاسم عبیدالله بن عبدالله بن احمد معروف به حاکم حسکانی[۱].[۲]

کثرت فضائل علی (ع) در قرآن

فراوانی و کثرت آیات قرآن در شأن امیر المؤمنین (ع) در کلمات فریقین مورد توجه و اهتمام قرارگرفته است شاهد بر این مطلب سخنان طبقه اول مفسران است:

ابن عبّاس از مفسران مورد استناد اهل سنت می‌گوید: « مَا نَزَلَ‏ فِي‏ أَحَدٍ مِنْ‏ كِتَابِ‏ اللَّهِ‏ مَا نَزَلَ فِي عَلِيٍّ»[۳]. از کتاب خدا آن مقدار که در حق علی نازل شده در حق هیچ کس نازل نشده است.

مجاهد از مفسران مورد اعتماد اهل سنت می‌گوید: «نَزَلَتْ‏ فِي‏ عَلِيٍّ‏ سَبْعُونَ‏ آيَةً لَمْ‏ يَشْرَكْهُ‏ فِيهَا أَحَدٌ». درباره علی هفتاد آیه نازل شده که کسی در آن با او شریک نبود[۴].

عباس می‌گوید: پیامبر (ص) دست من و دست علی بن ابی طالب (ع) را گرفت و ما را به منطقه‌ای به نام "ثبیر" برد، آنگاه چند رکعت نماز خواند سپس دستانش را به سوی آسمان بالا برد و گفت: خدایا موسی بن عمران از تو درخواست کرد و من محمد پیامبر تو نیز از تو می‌خواهم که سینه مرا فراخ کنی و کار مرا آسان‌سازی و گره از زبان من بگشایی تا سخن مرا درک کنند، و برای من وزیری از خاندانم قرار بده، علی بن ابی طالب (ع) برادرم را، به وسیله او پشت مرا محکم کن و او را در کار من شریک گردان.

ابن عباس می‌گوید: شنیدم منادی ندا داد: ای احمد آنچه را که خواستی به تو داده شد، پس پیامبر به علی گفت: ای ابوالحسن دست خود را به آسمان بلند کن و پروردگارت را بخوان و از او بخواه که به تو عطا خواهد کرد. پس علی دست خود را به آسمان بلند کرد، در حالی که می‌گفت: خدایا برای من نزد خودت پیمانی قرار بده و برای من نزد خودت محبتی قرار بده. در این حال بود که خداوند این آیه را بر پیامبرش نازل کرد: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا[۵]، پیامبر (ص) این آیه را بر اصحاب خود تلاوت کرد و همگی از آن به شدت تعجب کردند، پیامبر (ص) فرمود: «مِمَّا تَتَعَجَّبُونَ إِنَّ الْقُرْآنَ أَرْبَعَةُ أَرْبَاعٍ- فَرُبُعٌ‏ فِينَا أَهْلَ‏ الْبَيْتِ‏ خَاصَّةً وَ رُبُعٌ‏ فِي‏ أَعْدَائِنَا، وَ رُبُعٌ حَلَالٌ وَ حَرَامٌ، وَ رُبُعٌ فَرَائِضُ وَ أَحْكَامٌ- وَ إِنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ فِي عَلِيٍّ كَرَائِمَ الْقُرْآنِ‏»[۶] از چه چیزی تعجب می‌کنید، همانا قرآن چهار قسمت است: یک چهارم آن درباره ما اهل بیت و یک چهارم آن درباره دشمنان ما و یک چهارم آن حلال و حرام و یک چهارم آن واجبات و احکام است و همانا خداوند درباره علی، آیات برگزیده قرآن را نازل کرده است.

در زیارت امیر المؤمنین علی (ع) در روز عید غدیر که از امام جواد (ع) نقل شده است به آیات فراوانی از قرآن که در شأن امیرالمؤمنین (ع) نازل شده اشاره می‌فرماید در فقراتی از این آیات آمده است: «وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ‏ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ‏ الْحَقُّ‏ الَّذِي‏ نَطَقَ‏ بِوَلَايَتِكَ التَّنْزِيلُ وَ أَخَذَ لَكَ الْعَهْدَ عَلَى الْأُمَّةِ بِذَلِكَ الرَّسُولُ َ وَ أَنْتَ‏ وَلِيُّ‏ اللَّهِ‏ وَ أَخُو رَسُولِهِ‏ وَ الذَّابُّ عَنْ دِينِهِ وَ الَّذِي نَطَقَ الْقُرْآنُ بِتَفْضِيلِهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى:‏ وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا * دَرَجَاتٍ مِنْهُ وَمَغْفِرَةً وَرَحْمَةً وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا[۷] وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏: أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ * الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ * يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَرِضْوَانٍ وَجَنَّاتٍ لَهُمْ فِيهَا نَعِيمٌ مُقِيمٌ * خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ[۸]»[۹]

در خطابه غدیر از نبی اکرم (ص) نقل شده که فرمود: «مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّ فَضَائِلَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَدْ أَنْزَلَهَا فِي‏ الْقُرْآنِ‏ أَكْثَرَ مِنْ‏ أَنْ‏ أُحْصِيَهَا فِي مَقَامٍ وَاحِدٍ فَمَنْ أَنْبَأَكُمْ بِهَا وَ عَرَّفَهَا فَصَدِّقُوهُ مَعَاشِرَ النَّاسِ‏ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ‏ وَ عَلِيّاً وَ الْأَئِمَّةَ الَّذِينَ ذَكَرْتُهُمْ‏ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظِيماً»[۱۰].

آیات افضلیت امیر المؤمنین علی (ع)

آیه مباهله

فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ[۱۱]

در شأن نزول این آیه شیعه و سنی اتفاق نظر دارند که نصارای نجران با تمسک به این که عیسی بدون پدر متولد شده با شبهه الوهیت حضرت عیسی به بحث و مجادله با پیامبر (ص) پرداختند و در مقابل پیامبر اکرم (ص) اقامه برهان و استدلال نمود که إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ[۱۲] آنان به جای پذیرش و تمکین در مقابل برهان، لجاجت و عناد نشان دادند. این جا بود که پیامبر (ص) به امر خداوند آنان را دعوت به مباهله و نفرین متقابل نمود و افراد مباهله‌کننده از جانب خود را برای مقابله با آنان معرفی و معین کرد. مراد از أَبْنَاءَنَا نوه‌های پیامبر (ص) یعنی حسنین (ع) و نِسَاءَنَا یعنی دخترش فاطمه (س) و مراد از کلمه أَنْفُسَنَا به اتفاق مفسران پیامبران (ص) و امیر المؤمنین علی (ع) است[۱۳].

در این که علی (ع) جان پیامبر (ص) و نفس او خوانده شده، بدون شک معنای حقیقی منظور نیست؛ یعنی "علی" پیامبر (ص) نیست بلکه منظور این است که علی (ع) در رفعت و علو مقام همچون پیامبر (ص) است که نفس پیامبر (ص) را خوانده شده است. از سوی دیگر بدون تردید پیامبر (ص) افضل از همه بود بنابراین هرکه نفس پیامبر باشد او هم افضل از همه خواهد بود پس علی افضل از همه است [۱۴].[۱۵]

آیه سقایه الحاج

أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ[۱۶]

دانشمند معروف اهل سنت حاکم حسکانی در شأن نزول آیه کریمه نقل می‌کند که شیبه و عباس هرکدام بر دیگری افتخار می‌کردند و در این باره مشغول به سخن بودند که علی (ع) از کنار آنها گذشت و پرسید به چه چیز افتخار می‌کنید؟ عباس گفت: امتیازی به من داده شده که احدی ندارد و آن مسأله آب دادن به حجاج خانه خدا است. شیبه گفت من تعمیرکننده مسجد الحرام و کلید دار خانه کعبه هستم. علی (ع) گفت: با اینکه از شما حیا می‌کنم باید بگویم که با این سن کم افتخاری دارم که شما ندارید، آنها پرسیدند: کدام افتخار؟ فرمود: من با شمشیر جهاد کردم تا شما ایمان به خدا و پیامبر (ص) آوردید. عباس خشمناک برخاست و دامن‌کشان به سراغ پیامبر (ص) آمد (و به عنوان شکایت) گفت: آیا نمی‌بینی علی چگونه با من سخن می‌گوید؟ پیامبر (ص) فرمود: علی را صدا کنید، هنگامی که به خدمت پیامبر (ص) آمد فرمود چرا این‌گونه با عمویت سخن گفتی؟ علی (ع) عرض کرد: ای رسول خدا اگر من او را ناراحت ساختم با بیان حقیقتی بوده است، در برابر گفتار حق هرکس می‌خواهد ناراحت شود و هر کس می‌خواهد خشنود. جبرئیل نازل شد و گفت: ای محمد پروردگارت به توسلام می‌فرستد و می‌گوید این آیات را بر آنها بخوان: أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ[۱۷].[۱۸].[۱۹]

منابع

پانویس

  1. برای آگاهی بیشتر ر. ک: سیمای علی در قرآن که ترجمه‌ای است از شواهد التنزیل حاکم حسکانی.
  2. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵.
  3. - شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج ۱، ص ۵۲.
  4. - شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج ۱، ص ۵۲.
  5. «به زودی (خداوند) بخشنده برای آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، (در دل‌ها) مهری خواهد نهاد» سوره مریم، آیه ۹۶.
  6. - شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۵۶.
  7. «و خداوند جهادگران را بر جهادگریزان به پاداشی سترگ، برتری بخشیده است * به پایگاه‌هایی و آمرزش و بخشایشی از سوی خویش و خداوند آمرزنده بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۹۵-۹۶.
  8. «آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار داده‌اید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را رهنمایی نمی‌کند * آنان که ایمان آورده‌اند و هجرت کرده‌اند و در راه خداوند با مال و جان خود، جهاد ورزیده‌اند، نزد خداوند بلند پایگاه‌ترند و آنانند که رستگارند * پروردگارشان آنان را به بخشایش و خشنودی از سوی خویش و بوستان‌هایی که ایشان را در آنها نعمتی پایدار است نوید می‌دهد * در حالی که هماره در آن جاودانند؛ بی‌گمان خداوند است که پاداشی سترگ نزد اوست» سوره توبه، آیه ۱۹-۲۲.
  9. بحار الأنوار، ج ۹۷، ص۳۶۰
  10. الاحتجاج، ج ۱، ص ۶۶ و البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۲۳۸ و بحار، ج ۲۷، ص ۲۱۷.
  11. «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.
  12. «داستان عیسی نزد خداوند چون داستان آدم است که او را از خاک آفرید و سپس فرمود: باش! و بی‌درنگ موجود شد» سوره آل عمران، آیه ۵۹.
  13. حصاص در کتاب "احکام القرآن"، ج ۲، ص ۲۹۵ می‌گوید، «ان رواه السیر و نقله الاثر لم یختلفوا فی أن النبی (ص) أخذ بید الحسن و الحسین و علی و فاطمه و دعا النصاری الذی حاجوه الی المباهله» این شأن نزول با تفاوت‌های مختصری در تفاسیر دیگر مانند ابو الفتوح رازی، و تفسیر کبیر و غرآن نیز آمده است. و فخر رازی ادعا می‌کند این روایت در میان علمای تفسیر و حدیث. مورد اتفاق است. ر. ک: تفسیر نمونه، ج۲، ص ۵۷۸.
  14. ر. ک: کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، قسم الالهیات، ص ۲۱۸ و آیات ولایت در قرآن، ص۲۰۹.
  15. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵.
  16. «آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار داده‌اید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را رهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۱۹.
  17. «آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار داده‌اید» سوره توبه، آیه ۱۹.
  18. همین روایت، به همین مضمون، یا با تفاوت کمی، در کتاب‌های فراوانی از اهل سنت نقل شده، مانند "تفسیر طبری" و"ثعلبی"، "اصحاب النزول واحدی"، "تفسیر خازن بغدادی"، "معالم التنزیل" علامه بغوی، "مناقب ابن مغازلی"، "جامع الاصول" ابن اثیر،"تفسیر فخررازی" و کتاب‌های دیگر ر. ک: تفسیر مجمع البیان ذیل آیات مورد بحث و تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۳۲۰ برای توضیح بیشتر در باره این حدیث و مشخصات مدارک آن ر. ک: احقاق الحق جلد ۳ صفحه ۱۲۲ تا صفحه ۱۲۷.
  19. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵.