اهداف قیام امام حسین
شناخت اهداف قیام امام حسین (ع) یکی از مباحث مهم در بررسی حادثه عاشوراست. برخی از اهدافی که برای این قیام نام برده شده عبارت است از: زنده کردن اسلام و اصلاح جامعه، احیای سنت نبوی و سیره علوی؛ هدایت و آگاه ساختن مسلمانان؛ آزادسازی اراده ملت از محکومیت سلطه و زور و حاکم ساختن حق؛ افشای ماهیت واقعی امویان و از بین بردن سلطه استبدادی آنان بر جهان اسلام و اجرای قانون شرع و تأمین قسط و عدل و از بین بردن بدعتها و کجرویها.
مقدمه
یکی از مباحث مهم در بررسی حادثه عاشورا، شناخت اهداف قیام امام حسین (ع) در این حادثه بزرگ است. تحلیل این حادثه، به شکل گسترده آن، بیشتر در دوران معاصر و هم زمان با شکلگیری جنبشهای اجتماعی و مذهبی انجام گرفته و در این فاصله زمانی کوتاه، آرای متفاوتی عرضه شده است. پیش از طرح دیدگاهها در این باره و تجزیه و تحلیل آنها، میباید نخست، پیشفرضها و روش بحث را مشخص کرد؛ چراکه به نظر میرسد بسیاری از اقوال و دیدگاههای ارائه شده، قابل جمع هستند و منشأ اختلافات، به عدم شفافیت پیشفرضها و روش بحث، بر میگردد[۱].
پیشفرضها
بیتردید، حادثه عاشورا و حرکت امام حسین (ع) را نمیتوان خارج از معتقدات و باورهای مسلم شیعه - که برگرفته از قرآن و سنت و تاریخ است- و نیز مسلمات عقلی و عقلایی، تحلیل کرد. این باورهای مذهبی و مسلمات عقلی و عقلایی، پیشفرضهای ما را در این مسئله، تشکیل میدهند که فهرستوار به مهمترین آنها، اشاره میگردد:
اهداف کلی امامت و خلافت الهی
شیعیان، در بحث اثبات امامت، علاوه بر احادیث مسلم نقل شده از پیامبر خدا (ص)، برای ضرورت امامت، به اموری استناد میکنند که آنها را شئون امامت میدانند؛ اموری همچون:
- تبیین و تشریح قرآن و سنت پیامبر خدا؛
- تلاش برای حفظ و نگهداری دین از نابودی و انحراف؛
- تلاش برای تحقق دین؛
- الگو بودن. روشن است که این اهداف کلی، بر سراسر زندگی امامان (ع)، سایه افکنده است و تمام اقوال و افعال و حتی حیات و ممات آن بزرگواران، در مسیر تحقق این اهداف بوده است[۲].
علم ائمه به غیب
یکی از باورهای قطعی و ضروری نزد شیعیان، آگاهی امامان (ع) از غیب است. گرچه در اندازه و چگونگی آن، اختلاف نظرهای اندکی وجود دارد، ولی در اصل آن، هیچ تردیدی نیست. البته شیعیان، این آگاهی از غیب را به اذن خدا و در طول علم الهی و در رتبه انسان، جای میدهند. مستند این باور، روایتهای فراوانی است که در مصادر حدیثی نقل شده است[۳].
مانع نبودن علم غیب از انجام دادن تکالیف ظاهری
یکی از مسائلی که سبب لغزش و مغالطه در این مبحث شده، توجه نکردن به این نکته است که علم غیب، مانع از انجام دادن تکالیف ظاهری نیست. به تعبیر دیگر، پیامبر (ص) و امامان (ع)، از علم غیب، برخوردار بودند؛ ولی آن علم را مبنای انجام دادن تکالیف، قرار نمیدادند. پیامبر خدا (ص) در قضاوتها و داوریها و نیز رفتن به میدان نبرد و جنگ، به ظاهر، عمل مینمود و میفرمود:«إِنَّمَا أَقْضِی بَیْنَکُمْ بِالْبَیِّنَاتِ وَ الْأَیْمَانِ وَ بَعْضُکُمْ أَلْحَنُ بِحُجَّتِهِ مِنْ بَعْضٍ فَأَیُّمَا رَجُلٍ قَطَعْتُ لَهُ مِنْ مَالِ أَخِیهِ شَیْئاً فَإِنَّمَا قَطَعْتُ لَهُ بِهِ قِطْعَةً مِنَ النَّارِ»[۴]. من در میان شما، به بینهها (دلایل و گواهان روشن) و سوگندها داوری میکنم. برخی از شما در استدلال، گویاتر از دیگری است. اگر من [به سبب ادله ظاهری که در واقع، مخدوش بودهاند،] به کسی مالی را از اموال برادرش دادم، در واقع، قطعهای از آتش را به او داده ام. اگر چنین نباشد، توجیه رفتن پیامبر (ص) به سوی مکه و محرم شدن ایشان و منجر شدن آن به صلح حدیبیه، جریان جنگ احد و... و بسیاری از کارهای دیگر ایشان، دشوار خواهد بود[۵].
آگاهی امام حسین (ع) از شهادت خویش
بر اساس نقلهای فراوان حدیثی که در کتب تاریخ و حدیث، بهگونهای متواتر به دست ما رسیده، امام حسین (ع) پیش از حرکت به سمت مکه و کربلا، از شهادت خویش، اطلاع داشت[۶].[۷].
اهداف قیام امام
در یک تقسیم دیگر اهداف قیام امام حسین (ع) را میتوان به موارد زیر تقسیم نمود:
زنده کردن اسلام و اصلاح جامعه، احیای سنت نبوی و سیره علوی
امام حسین (ع) در این زمینه فرمود: "من برای جاهطلبی و کام جویی و آشوبگری و ستمگری قیام نکردم، بلکه برای اصلاح در کار امت جدم قیام کردم و میخواهم امر به معروف و نهی از منکر و به شیوه جد و پدرم حرکت کنم"[۸].
هدایت و آگاه ساختن مسلمانان
امام حسین (ع) در نامه خود به بزرگان بصره نوشت: "و من شما را به کتاب خدا و سنّت پیامبرش فرا میخوانم،؛ چراکه (این گروه) سنّت پیامبر (ص) را از بین برده و بدعت (در دین) را احیا کردند، اگر سخنانم را بشنوید و فرمانم را اطاعت کنید، شما را به راه راست هدایت میکنم"[۹].
آزادسازی اراده ملت از محکومیت سلطه و زور و حاکم ساختن حق
حضرت در کربلا به یاران خویش فرمود: "آیا نمیبینید که به حق عمل نمیشود و از باطل نهی نمیشود؟ براستی که مؤمن باید به مرگ و دیدار خدا روی آورد. پس من مرگ را جز سعادت، و زندگی با ستمگران را جز رنج و ملال نمیبینم"[۱۰].
افشای ماهیت واقعی امویان و از بین بردن سلطه استبدادی آنان بر جهان اسلام
امام حسین (ع) در کربلا به یاران خویش فرمود: "آیا نمیبینید که به حق عمل نمیشود و از باطل نهی نمیشود؟ براستی که مؤمن باید به مرگ و دیدار خدا روی آورد. پس من مرگ را جز سعادت، و زندگی با ستمگران را جز رنج و ملال نمیبینم"[۱۱]. آن حضرت در نامه خود به بزرگان بصره نوشت: "و من شما را به کتاب خدا و سنّت پیامبرش فرا میخوانم،؛ چراکه (این گروه) سنّت پیامبر (ص) را از بین برده و بدعت (در دین) را احیا کردند، اگر سخنانم را بشنوید و فرمانم را اطاعت کنید، شما را به راه راست هدایت میکنم"[۱۲].
اجرای قانون شرع و تأمین قسط و عدل و از بین بردن بدعتها و کجرویها
امام در نامهای که همراه مسلم بن عقیل به کوفیان نوشت، رسالت امامت را اینگونه ترسیم فرمود: "به جانم سوگند! امام و پیشوا تنها کسی است که به کتاب خدا عمل کند و عدل و داد را بر پا دارد، دین حق را پذیرفته و خود را وقف راه خدا کند"[۱۳]. آن حضرت همچنین در نامه خود به بزرگان بصره نوشت: "و من شما را به کتاب خدا و سنّت پیامبرش فرا میخوانم،؛ چراکه (این گروه) سنّت پیامبر (ص) را از بین برده و بدعت (در دین) را احیا کردند، اگر سخنانم را بشنوید و فرمانم را اطاعت کنید، شما را به راه راست هدایت میکنم"[۱۴][۱۵]
منابع
پانویس
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص۲۶۵.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص۲۶۶.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین، ص۲۶۶.
- ↑ الکافی، ج۷، ص۴۱۴، ح۱.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین، ص۲۶۶.
- ↑ ر. ک: ص۲۲۹ (بخش ششم: پیشگویی درباره شهادت امام حسین (ع))
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص۲۶۷.
- ↑ «إِنّی لَمْ أَخرُجْ أَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفْسِداً و لا ظالِماً، إِنَّما خَرجْتُ لِطَلَبِ إلاصلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی، أریدُ أنْ آَمُرَ بالمَعروفِ و أنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرُ بِسیرَةِ جَدّی و أبی علیّ بن أبی طالب (ع)»؛ حیاة الامام الحسین بن علی، ج۲، ص۲۶۴.
- ↑ «... وَ أَنَا أَدْعُوکُمْ إِلَی کِتَابِ اَللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِیِّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ [وَ آلِهِ] وَ سَلَّمَ فَإِنَّ اَلسُّنَّةَ قَدْ أُمِیتَتْ، وَ إِنَّ اَلْبِدْعَةَ قَدْ أُحْیِیَتْ، وَ إِنْ تَسْمَعُوا قَوْلِی وَ تُطِیعُوا أَمْرِی أَهْدِکُمْ سَبِیلَ اَلرَّشَادِ»؛ حیاة الامام الحسین بن علی، ج۲، ص۳۲۲.
- ↑ «لاَ تَرَوْنَ إِلَی اَلْحَقِّ لاَ یُعْمَلُ بِهِ وَ إِلَی اَلْبَاطِلِ لاَ یُتَنَاهَی عَنْهُ لِیَرْغَبِ اَلْمُؤْمِنُ فِی لِقَاءِ اَللَّهِ مُحِقّاً فَإِنِّی لاَ أَرَی اَلْمَوْتَ إِلاَّ سَعَادَةً وَ اَلْحَیَاةَ مَعَ اَلظَّالِمِینَ إِلاَّ بَرَماً»؛ حیاة الامام الحسین بن علی، ج۳، ص۹۸.
- ↑ «لاَ تَرَونَ أنَّ الحَقَّ لا یُعمَلُ بهِ، و أنَّ الباطِلَ لا یُتَناهی عَنهُ، لِیَرغَبِ المُؤمنُ فی لِقاءِ اللّه ِ مُحِقّا فإنّی لا أرَی المَوتَ إلاّ سَعادَةً و لا الحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ إلاّ بَرَما»؛ حیاة الامام الحسین بن علی، ج ۳، ص۹۸.
- ↑ «... وَ أَنَا أَدْعُوکُمْ إِلَی کِتَابِ اَللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِیِّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ [وَ آلِهِ] وَ سَلَّمَ فَإِنَّ اَلسُّنَّةَ قَدْ أُمِیتَتْ، وَ إِنَّ اَلْبِدْعَةَ قَدْ أُحْیِیَتْ وَ إِنْ تَسْمَعُوا قَوْلِی وَ تُطِیعُوا أَمْرِی أَهْدِکُمْ سَبِیلَ اَلرَّشَادِ»؛ حیاة الامام الحسین بن علی، ج ۲، ص۳۲۲.
- ↑ «... فَلَعَمْرِی مَا اَلْإِمَامُ إِلاَّ اَلْعَامِلُ بِالْکِتَابِ وَ اَلْآخِذُ بِالْقِسْطِ، وَ اَلدَّائِنُ بِالْحَقِّ وَ اَلْحَابِسُ نَفْسَهُ عَلَی ذَاتِ اَللَّهِ وَ اَلسَّلاَمُ»؛ حیاة الامام الحسین بن علی، ج ۲، ص۳۴۰.
- ↑ «... وَ أَنَا أَدْعُوکُمْ إِلَی کِتَابِ اَللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِیِّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ [وَ آلِهِ] وَ سَلَّمَ فَإِنَّ اَلسُّنَّةَ قَدْ أُمِیتَتْ وَ إِنَّ اَلْبِدْعَةَ قَدْ أُحْیِیَتْ، وَ إِنْ تَسْمَعُوا قَوْلِی وَ تُطِیعُوا أَمْرِی أَهْدِکُمْ سَبِیلَ اَلرَّشَادِ»؛ حیاة الامام الحسین بن علی، ج ۲، ص۳۲۲.
- ↑ ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۶۷.