اولوالعزم در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.

مقدمه

اولوالعزم، به معنای صاحبان عزم و اراده و اصطلاحاً به پنج تن از پیامبران بزرگ گفته می‌شود که دین و دعوتشان جهانی بود و برای هدایت مردم شرق و غرب و جنّ و انس، مبعوث شده بودند[۱]. این پیامبران، صاحب شریعت و کتاب آسمانی بودند[۲]. پیامبران اولوالعزم عبارتند از: حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی و حضرت محمد (ص) در قرآن نیز از آنان یاد شده است[۳]. پیامبرانی که در فاصله میان اینان برانگیخته می‌شدند، پیرو و ترویج‌کننده دین و کتاب پیامبر قبلی بودند[۴].

معناشناسی

کلمه "اولو" به معنای صاحبان و دارندگان[۵] و "عزم" به معنای آهنگ و اراده کاری کردن[۶]، تصمیم گرفتن قطعی و به دور از شک و تردید بر انجام کاری[۷]، قاطعیت و جدیت داشتن[۸] و صبر و استواری داشتن در قصد انجام کار[۹] آمده است، بنابراین، اولوالعزم کسانی هستند که در تصمیم خویش قاطع و در اراده خود استوارند[۱۰].

اولوالعزم در قرآن

واژه ترکیبی اولوالعزم تنها یک بار در قرآن کریم و در آیه ۳۵ سوره احقاف به کار رفته است. در این آیه خطاب به رسول اکرم (ص) آمده است: پس شکیبایی کن، همچنان‌که پیامبران اولوالعزم شکیبایی کرده‌اند فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ سَاعَةً مِّن نَّهَارٍ بَلاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ[۱۱] در ذیل آیات دیگری سخن از اولوالعزم به میان آمده؛ مانند آیاتی که در آنها این مباحث مطرح شده است: صاحب شریعت بودن برخی پیامبرانشَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ [۱۲]، گرفتن پیمان شدید خداوند از بعضی پیامبرانوَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنكَ وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا[۱۳]، وجود برخی حقایق قرآنی در صحف حضرت ابراهیم (ع) و حضرت موسی (ع)صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى[۱۴]، نازل کردن خدا، تورات، انجیل و کتاب قرآن را بر حضرت موسی (ع) و حضرت عیسی (ع) و رسول خاتم (ص) و دادن شریعت به ایشانإِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِينَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُواْ عَلَيْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلاً وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الإِنجِيلِ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّه مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ[۱۵] و آیات وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاء إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ[۱۶] و أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ[۱۷] که در آنها نام ۱۸ پیامبر را یادآور شده و آنان را هدایت یافتگان الهی دانسته است.

مراد از اولوالعزم برترین پیامبران الهی یعنی حضرت نوح (ع)، حضرت ابراهیم (ع)، حضرت موسی (ع)، حضرت عیسی (ع) و رسول خاتم (ص) هستند؛ آنان که سرور دیگر پیامبران و دارای نقش محوری هستند[۱۸] و از احاطه تام به همه مظاهر برخوردارند، زیرا از دیدگاه عرفانی پیامبران به اذن خدا مربی موجودات و مظاهرند و همه آنها در دعوت و هدایت و تصرف در خلق و سایر لوازم نبوت مشترک بوده، امتیاز مرتبه ایشان از یکدیگر به واسطه احاطه و عدم احاطه بر همه مظاهر است و آنان که از احاطه به همه مظاهر برخوردارند اولوا‌العزم نامیده می‌شوند[۱۹]. عزم پیامبران مذکور استواری آنها در عمل به پیمان شدیدی است که خداوند در عهد نخست از آنان گرفته و از آن با نام "میثاق غلیظ" یاد کرده است: وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنكَ وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا[۲۰] این پیامبران دارای دو ویژگی‌اند: یکی آوردن شریعت جدیدشَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ [۲۱] و دیگری آوردن کتاب آسمانی مشتمل بر احکام و قوانین الهی که برخی آیات به این مطلب اشاره دارد؛ مانند آیه صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى[۲۲] که از کتاب حضرت ابراهیم (ع) و حضرت موسی (ع) با نام صُحُفِ یاد می‌کند: صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى[۲۳] که از کتاب حضرت ابراهیم (ع) و حضرت موسی (ع) با نام صُحُفِ و آیات ۴۴ ـ ۴۸ سوره مائده که به ذکر کتاب‌های آسمانی تورات موسی و انجیل عیسی و کتاب قرآن رسول گرامی اسلام پرداخته است: إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِينَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُواْ عَلَيْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلاً وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الإِنجِيلِ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّه مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ[۲۴]. در آیات یاد شده اگرچه به کتاب حضرت‌ نوح (ع) اشاره‌ای نشده، لکن چون طبق آیه كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ[۲۵] شریعت با کتاب همراه است و بر اساس آیه شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ [۲۶] حضرت نوح (ع) نیز صاحب شریعت بوده است از انضمام این دو آیه به دست می‌آید که برای وی نیز کتاب آسمانی بوده است[۲۷]، چنان که در روایتی نیز به این مطلب تصریح شده است[۲۸]. گرچه اولوا‌العزم بودن ۵ پیامبر بزرگ یاد شده با شواهد قرآنی و روایات فراوان در حد استفاضه تأیید می‌شود[۲۹]؛ ولی با این حال آرای فراوان دیگری در تبیین اولوا‌العزم و تعیین مصادیق آن وجود دارد. تا جایی که در این زمینه برخی به ۵ [۳۰] و‌ برخی دیگر به ۶ [۳۱] و بعضی به ۱۳ [۳۲] قول اشاره‌ کرده‌اند.

اختلاف در کلمه مِنَ در ترکیب مِنَ الرُّسُلِ[۳۳] موجب شده تا برخی با بیانیه گرفتن آن، همه پیامبران الهی را اولوا‌العزم بدانند، در حالی که بیشتر مفسران مِنَ را ظاهر در تبعیض[۳۴] و بیانیه بودن آن را خلاف تحقیق می‌دانند[۳۵]. آنان تنها برخی از پیامبران را اولوا‌العزم دانسته، برای اثبات نظر خویش به آیاتی استشهاد کرده‌اند؛ از جمله آیه ۱۱۵ سوره طه که خداوند درباره حضرت آدم (ع) فرمود: ما در او عزمی نیافتیم: وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا[۳۶] و نیز آیه ۴۸ سوره قلم که در آن رسول خویش را به صبر و شکیبایی فرمان داده و او را از شتاب در درخواست کیفر قوم خود نهی کرده است: فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلا تَكُن كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ [۳۷] اینان ملاکهایی برای اولوا‌العزم بودن ارائه داده و مصادیقی برای پیامبران اولوا‌العزم ذکر کرده‌اند؛ برخی، ملاک آن را حزم، ثبات، جدیت، صبر و تحمل در برابر آزار و اذیت قوم و دشمنان معرفی کرده و آنها را شامل ۹ یا ۶ پیامبر "حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت اسحاق، حضرت یعقوب، حضرت یوسف و حضرت ایوب (ع)"[۳۸] دانسته‌اند؛ اما چون عزم اعتقاد قلبی و حزم ظهور فعل است و عزم و صبر نیز گرچه با یکدیگر متلازم‌اند ولی به یک معنا نیستند، این نظر مورد اشکال قرار گرفته[۳۹]، افزون بر آن پیامبرانی که دارای ملاک یاد شده هستند بیش از تعداد مذکورند[۴۰]. بعضی جهاد با کافران را معیار اولوا‌العزم بودن شماری از پیامبران دانسته و از نوح، هود، صالح، موسی، داوود و سلیمان به عنوان مصادیق اولوا‌العزم یاد کرده‌اند[۴۱]. این نظر را نیز نمی‌توان پذیرفت، زیرا همه این پیامبران به نبرد با دشمن نپرداخته و دارای این معیار نبوده‌اند، افزون بر آن نمی‌توان گفت پیامبران دیگر با دشمن به جهاد برنخاسته‌اند[۴۲]. از حسن‌ بن فضل نقل می‌شود که او ملاک اولوا‌العزم بودن را هدایت یافتن از سوی خداوند دانسته: أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ[۴۳] و ۱۸ پیامبر یاد شده در آیات ۸۳ ـ ۸۶ سوره انعام را مصادیق اولوا‌العزم شمرده است[۴۴]. قول وی با دو اشکال مواجه است: نخست اینکه هدایت یافتگان از سوی خداوند منحصر در اینها نیستند و آیه ۸۷ همین سوره بعضی از پدران، فرزندان و برادران ایشان را نیز هدایت یافته معرفی کرده است و دیگر اینکه در میان پیامبران هجده‌گانه نام حضرت یونس (ع) نیز به چشم می‌خورد، در حالی که خداوند رسول خاتم (ص) را از پیروی او نهی کرده است: فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلا تَكُن كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ [۴۵][۴۶] از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده که او شمار انبیای اولوا‌العزم را ۳۱۳ تن دانسته است[۴۷]. شایان ذکر است که در این زمینه اقوال دیگری نیز وجود دارد که همچون آرای یاد شده اساساً فاقد دلیل یا بدون دلیل موجه و مقبول است. در مجموع شاید بتوان گفت که همه اقوال در بیان اولوا‌العزم به مفهوم لغوی آن توجه کرده و از این دیدگاه مصادیقی برای آن ذکر کرده‌اند[۴۸].

اولوالعزم در دانشنامه معاصر قرآن کریم

پیامبران بزرگ و صاحبان شریعت، صاحبان اراده قوی و عامل به تمام وعده‌های الهی، اولوا العزم از دو کلمه اولوا و العزم ترکیب یافته است. اولوا به معنای صاحبان و مالکان، جمعی است که از لفظ خود مفردی ندارد[۴۹]. بعضی گفته‌اند: اسم جمع و مفرد آن ذو است. اولوا همواره به شکل اضافه به امر محسوس یا معقول به کار می‌رود؛ مانند: اولوا الأرحام، اولوا القربی، اولوا العلم، اولوا الفضل[۵۰].

واژه عزم در لغت به معنای اراده محکم و استوار است[۵۱]. راغب می‌گوید: عزم به معنای تصمیم گرفتن بر انجام کاری است[۵۲]. بنابراین اولوا العزم به معنای صاحبان تصمیم است.

در قرآن کریم، گاهی عزم در مورد صبر به کار رفته وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ[۵۳] و گاه به معنای وفای به عهد است وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا[۵۴]؛ بنابراین اولوا العزم بر تمام انبیا صادق است؛ زیرا تمام آن بزرگواران در تبلیغ رسالت صاحب عزم قوی بودند و به تمامی وعده‌های الهی عمل مینمودند، ولی چون گفتار آنها بر خلاف عقیده و روش مردمان زمان شان بود مسلماً از جفای آنان بسیار اذیت و آزار می‌‌دیدند و برای اجرای فرمان حق صبر می‌نمودند [۵۵].

واژه اولوا العزم یکی از اصطلاحات کلیدی قرآن است که دارای همبستگی با شبکه مفاهیم قرآن شامل:

برگزیدگی، انابه و توجه به خداوند، استواری، صبر، اقامه دین، هدایت و وعده الهی است. بر این اساس مفهومی فراتر از معنای لغوی دارد لذا می‌‌توان گفت: برگزیدگی این پیامبران، بر مبنای مشیت و اراده الهی است. به همین جهت، بر انبیای اولوا العزم فرض است که در راه دعوت خویش، ضمن انابه و توجه بسیار به خداوند، صاحب عزم قوی بوده و به تمامی وعده‌های الهی عمل نمایند و چون صاحب شریعت جدید و آیین تازه‌ای هستند با مشکلات و گرفتاری‌های بیشتری روبه‌رویند؛ لذا برای مقابله با آنها و اجرای فرمان الهی باید صبر بیشتری نمایند. تنها در این صورت است که می‌توانند افراد بیشتری را هدایت و دین الهی را اقامه دارند.

در قرآن، اصطلاح اولوا العزم تنها در یک آیه به کار رفته است: فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنْ نَهَارٍ بَلَاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ[۵۶] شاید اشاره آیه، به این باشد که ای محمد، همان‌گونه که تمام پیامبران از جفای کفار صبر مینمودند تو نیز صبر نما[۵۷].

معنای عزم در اینجا یا صبر است طبق آیه وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ[۵۸].[۵۹] و یا به معنای عزم بر وفای به عهد است، عهدی که طبق آیه وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا[۶۰] سوره طه از انبیاء گرفته شده و یا طبق آیه شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ[۶۱] به معنای عزیمت یعنی حکم و شریعت است[۶۲].

«من» در مِنَ الرُّسُلِ نیز از نظر برخی حرف تبعیضیه است و اشاره به گروه خاصی از پیامبران بزرگ می‌باشد که صاحب شریعت بوده‌اند؛ یعنی همان کسی که در آیه وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنْكَ وَمِنْ نُوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا[۶۳] و آیه شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ[۶۴] بدان‌ها اشاره شده است، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی(ع) و محمد(ص)[۶۵]. این پنج نفر چون صاحب شریعت جدید و آیین تازه‌ای بودند با مشکلات و گرفتاری‌های بیشتری روبه‌رو شدند و برای مقابله با آن عزم و اراده محکم‌تری لازم داشتند؛ لذا به اینان، اولوا العزم اطلاق شده است[۶۶].

روایات فراوانی در منابع شیعه و اهل سنت نیز، نقل شده است که پیامبران اولوا العزم همین پنج تن بودند[۶۷].

گروه دیگری از مفسران معتقدند که صبر و پایداری و مورد آزمایش الهی قرارگرفتن، نشانه تمامی انبیا است و خداوند پیامبری را برنگزید مگر این که دارنده این صفات و برخوردار از عزمی قوی و اراده‌ای استوار بود[۶۸]. البته گزینش انبیای اولوا العزم، بر مبنای مشیت و اراده الهی است شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ[۶۹] و انابه و توجه ایشان به خداوند، سبب برگزیدگی و هدایت خاصه آنان شده است؛ زیرا مقصود از یهدی، هدایت خاصه و احراز مقام اولوا العزم است[۷۰].

طبق آیه وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنْكَ وَمِنْ نُوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا[۷۱] که اشاره به تفاوت درجات معنوی ایشان نیز دارد[۷۲]. خداوند از ایشان پیمان سختی گرفت: ادا کردن مسؤولیت تبلیغ و رسالت و رهبری و هدایت مردم در تمام زمینه‌ها وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذَلِكُمْ إِصْرِي قَالُوا أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ[۷۳].[۷۴] و نیز موظف بودند یکدیگر را تأیید نمایند و پیامبران پیشین، امت‌های خود را برای پذیرش پیامبران بعد آماده سازند، همان گونه که پیامبران بعد باید دعوت پیامبران پیشین را تصدیق و تأکید نمایند[۷۵].

فلسفه این پیمان نیز، تفکیک افراد از یکدیگر، پاداش به مؤمنان و کیفر کافران است لِيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَنْ صِدْقِهِمْ وَأَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا أَلِيمًا[۷۶].[۷۷].

مهم‌ترین و محوری‌ترین تکلیف انبیای اولوا العزم اقامه دین و عدم ابلاغ گزینشی پیام‌های الهی است شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ[۷۸] و نیز شکیبایی در برابر مشکلات و انکار کافران فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ سَاعَةً مِّن نَّهَارٍ بَلاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ [۷۹].

به طور کلی، اشتراکات انبیای اولوالعزم را می‌‌توان در موارد زیر نام برد:

  1. مکلف به پاسخ‌گویی و مسئولیت‌پذیری نسبت به پیمان‌های محکم الهی با آنان وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنْكَ وَمِنْ نُوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا[۸۰]، لِيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَنْ صِدْقِهِمْ وَأَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا أَلِيمًا[۸۱].
  2. صبر بر مصائب و انکار کافران فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ سَاعَةً مِّن نَّهَارٍ بَلاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ [۸۲].
  3. ابلاغ همه دستورهای الهیشَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ[۸۳].
  4. مأمور بودن آنان به برپا داشتن دین الهیشَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ[۸۴].
  5. انابه و توجه به خداوند شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ[۸۵].
  6. هماهنگی در اصول شریعت شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ[۸۶] و [۸۷].

گفتنی است که مبحث انبیای اولوا العزم و پیوند آن به مبحث ولایت ائمه(ع) در منابع امامیه بسط و گسترش یافته است. از جمله باید به روایاتی اشاره کرد که در آنها، ائمه(ع) وارثان علم و فضیلت پیامبران اولوا العزم دانسته شده‌اند[۸۸].

در روایات فراوانی در منابع شیعه و اهل سنت، پیامبران اولوا العزم به همین پنج تن شده‌اند، چنان که در حدیثی از امام باقر و امام صادق(ع) آمده است: «مِنْهُمْ خَمْسَةٌ أُولُو اَلْعَزْمِ: نُوحٌ ، وَ إِبْرَاهِيمُ ، وَ مُوسَى ، وَ عِيسَى ، وَ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِمُ اَلسَّلاَمُ»[۸۹]؛ در حدیث دیگری از امام سجاد(ع) آمده است: « خَمْسَةَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الْمُرْسَلِينَ: نُوحُ وَ إِبْرَاهِيمُ وَ مُوسَى وَ عِيسَى وَ مُحَمَّدُ (ص)»[۹۰]. هنگامی که راوی سؤال می‌کند: چرا آنها اولوا العزم نامیده شدند؟ امام در پاسخ می‌فرماید: زیرا آنها مبعوث به شرق و غرب و جن و انس شدند[۹۱]. در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است: بزرگ پیامبران و رسولان پنج نفرند و آنها پیامبران اولوا العزم هستند و آسیای نبوت و رسالت بر محور وجود آنها دور میزند، آنها نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد بودند[۹۲].[۹۳]

پیامبران اولوالعزم در قرآن

واژه ترکیبی «اولوالعزم» تنها یک بار در قرآن کریم و در آیه ۳۵ سوره احقاف به کار رفته است. در این آیه خطاب به رسول اکرم(ص) آمده است: فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ[۹۴]. اختلاف در تفسیر کلمه «من» در ترکیب «من الرسل» موجب شده تا برخی با «بیانیه» گرفتن آن، همه پیامبران الهی را اولوالعزم بدانند. بیشتر مفسران «من» را ظاهر در «تبعیض» گرفته‌اند و بیانیه بودن آن را خلاف تحقیق می‌دانند[۹۵] و تنها برخی از پیامبران صاحب شریعت را اولوالعزم دانسته‌اند و برای اثبات نظر خویش به آیاتی از جمله آیه ۷ سوره احزاب استشهاد کرده‌اند که می‌فرماید: وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنْكَ وَمِنْ نُوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا[۹۶].

در اینجا پس از ذکر همه انبیا به صورت جمع، به این پنج پیامبر بزرگ اشاره می‌کند و این دلیل بر وجود یک ویژگی خاص در آنها است که با استفاده از روایات می‌توان آن ویژگی را همان اولوا العزم بودن دانست. همچنین خداوند در آیه ۱۱۵ سوره طه درباره آدم(ع) می‌فرماید: وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا[۹۷]، و نیز آیه ۴۸ سوره قلم که در آن رسول خویش را به صبر و شکیبایی فرمان داده و او را از شتاب در درخواست کیفر قوم خود نهی کرده است:فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ[۹۸]. آیات دیگری نیز مطرح شده است که در آنها سخن از «اولوالعزم» به میان آمده است؛ از جمله:

  1. صاحب شریعت بودن برخی پیامبران (سوره شوری، آیه ۱۳)؛
  2. وجود برخی حقایق قرآنی در صحف ابراهیم(ع) و موسی(ع) (سوره اعلی، آیه ۱۹)؛
  3. نازل کردن خدا، تورات، انجیل و کتاب (قرآن) را بر موسی و عیسی و پیامبر خاتم(ص) و دادن شریعت به ایشان (سوره مائده، آیات ۴۴-۴۸).

با توجه به این که در قرآن این پنج پیامبر ویژگی‌هایی منحصر به فرد دارند و با استفاده از روایات که به برخی از آنها اشاره شد، این نتیجه دست می‌آید که مراد از «اولوالعزم» برترین پیامبران الهی یعنی: حضرت نوح، ابراهیم، موسی، عیسی(ع) و پیامبر اعظم(ص) هستند؛ آنان که سرور دیگر پیامبران هستند و نقش محوری دارند[۹۹]؛ زیرا از دیدگاه عرفانی[۱۰۰]، پیامبران به اذن خدا مربی موجودات و مظاهرند و همه آنها در دعوت و هدایت و تصرف در خلق و سایر لوازم نبوت مشترک بوده، امتیاز مرتبه ایشان از یکدیگر به واسطه احاطه و عدم احاطه بر همه مظاهر است و آنان که از احاطه به همه مظاهر برخوردارند، «اولوالعزم» نامیده می‌شوند[۱۰۱]. عزم پیامبران مذکور، استواری آنها در عمل به پیمان شدیدی است که خداوند در عهد نخست از آنان گرفته و از آن با نام «میثاق غلیظ» یاد کرده است: وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنْكَ وَمِنْ نُوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا[۱۰۲]. بنابراین به صورت کلی می‌توان گفت: پیامبران اولوالعزم از منظر قرآن چند ویژگی دارند:

  1. دارای صبر و تحمل فراوان؛
  2. دارای عهد و پیمان محکم و شدید؛
  3. دارای شریعت جدید؛
  4. دارای کتاب آسمانی مشتمل بر احکام و قوانین الهی.[۱۰۳]

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۳۷.
  2. ذبیح‌زاده روشن، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۶۹ - ۷۲.
  3. فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ... «بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند...» سوره احقاف، آیه ۳۵.
  4. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۳۷.
  5. لسان العرب، ج‌۱، ص‌۱۸۷، «الل».
  6. لسان‌العرب، ج‌۹، ص‌۱۹۳؛ القاموس المحیط، ج‌۲، ص‌۱۴۹۷، «عزم».
  7. مقاییس اللغه، ج‌۴، ص‌۳۰۸؛ التحقیق، ج‌۸‌، ص‌۱۲۰؛ اقرب‌الموارد، ج‌۳، ص‌۵۴۱‌، «عزم».
  8. مقاییس اللغه، ج‌۴، ص‌۳۰۸؛ اقرب الموارد، ج‌۳، ص‌۵۴۱‌؛ قاموس المحیط، ج‌۲، ص‌۱۴۹۷، «عزم».
  9. التحقیق، ج‌۸‌، ص‌۱۲۱؛ اقرب الموارد، ج‌۳، ص‌۵۴۲‌، «عزم».
  10. ذبیح‌زاده روشن، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۶۹ - ۷۲.
  11. بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوالعزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه که آنان روزی که آنچه را وعده‌شان داده‌اند بنگرند، چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکرده‌اند، این، پیام‌رسانی است؛ پس آیا جز بزهکاران نابود می‌گردند؟؛ سوره احقاف، آیه:۳۵.
  12. از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان می‌خوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد؛ سوره شوری، آیه:۱۳.
  13. و (یاد کن) آنگاه را که از پیامبران پیمان گرفتیم و (نیز) از تو و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی پسر مریم و از آنها پیمانی استوار گرفتیم؛ سوره احزاب، آیه:۷.
  14. صحیفه‌های ابراهیم و موسی؛ سوره اعلی، آیه:۱۹.
  15. ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (تورات‌شناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری می‌کردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند. و بر آنان در آن (تورات) مقرّر داشتیم که: آدمی در برابر آدمی و چشم در برابر چشم و بینی در برابر بینی و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان است و (نیز) زخم‌ها قصاص دارند و هر کس از آن در گذرد کفّاره (گناهان) اوست و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند ستمگرند و از پی آنان عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که تورات پیش از خود را راست می‌شمرد و به او انجیل دادیم که در آن رهنمود و روشنایی بود و تورات پیش از خود را راست می‌شمرد و رهنمود و پند برای پرهیزگاران بود. و باید پیروان انجیل بنابر آنچه خداوند در آن فرو فرستاده است داوری کنند و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند نافرمانندو ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستاده‌ایم که کتاب پیش از خود را راست می‌شمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواسته‌های آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی داده‌ایم و اگر خداوند می‌خواست شما را امّتی یگانه می‌گردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچه‌تان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند؛ سوره مائده، آیه: ۴۴ - ۴۸.
  16. و این برهان ماست که آن را به ابراهیم در برابر قومش دادیم. هر کس را بخواهیم به پایه‌هایی فرا می‌بریم؛ بی‌گمان پروردگار تو، فرزانه‌ای داناست. و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیش‌تر راهنمایی کرده بودیم- و داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم. و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند. و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم؛ سوره انعام، آیه: ۸۳ - ۸۶.
  17. آنان کسانی هستند که خداوند رهنمایی‌شان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست؛ سوره انعام، آیه:۹۰.
  18. نورالثقلین، ج‌۵‌، ص‌۲۳.
  19. شرح فصوص‌الحکم، ص‌۱۴۶.
  20. و (یاد کن) آنگاه را که از پیامبران پیمان گرفتیم و (نیز) از تو و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی پسر مریم و از آنها پیمانی استوار گرفتیم؛ سوره احزاب، آیه:۷.
  21. از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان می‌خوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد؛ سوره شوری، آیه:۱۳.
  22. صحیفه‌های ابراهیم و موسی؛ سوره اعلی، آیه:۱۹.
  23. صحیفه‌های ابراهیم و موسی؛ سوره اعلی، آیه:۱۹.
  24. ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (تورات‌شناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری می‌کردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند. و بر آنان در آن (تورات) مقرّر داشتیم که: آدمی در برابر آدمی و چشم در برابر چشم و بینی در برابر بینی و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان است و (نیز) زخم‌ها قصاص دارند و هر کس از آن در گذرد کفّاره (گناهان) اوست و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند ستمگرند و از پی آنان عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که تورات پیش از خود را راست می‌شمرد و به او انجیل دادیم که در آن رهنمود و روشنایی بود و تورات پیش از خود را راست می‌شمرد و رهنمود و پند برای پرهیزگاران بود. و باید پیروان انجیل بنابر آنچه خداوند در آن فرو فرستاده است داوری کنند و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند نافرمانندو ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستاده‌ایم که کتاب پیش از خود را راست می‌شمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواسته‌های آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی داده‌ایم و اگر خداوند می‌خواست شما را امّتی یگانه می‌گردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچه‌تان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند؛ سوره مائده، آیه: ۴۴ - ۴۸.
  25. مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند؛ سوره بقره، آیه:۲۱۳.
  26. از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان می‌خوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد؛ سوره شوری، آیه:۱۳.
  27. المیزان، ج‌۲، ص‌۱۲۸، ۱۴۱‌ـ‌۱۴۲.
  28. بحارالانوار، ج‌۱۱، ص‌۳۴.
  29. المیزان، ج‌۱۸، ص‌۲۲۱.
  30. مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۱۴۳.
  31. تفسیر ماوردی، ج‌۵‌، ص‌۲۸۸.
  32. تفسیر قرطبی، ج‌۸‌، ص‌۱۴۵ - ۱۴۶.
  33. سوره احقاف، آیه:۳۵.
  34. مجمع البیان، ج‌۹، ص‌۱۴۳؛ روح المعانی، مج‌۱۴، ج‌۲۶، ص‌۵۳‌.
  35. اضواء البیان، ج‌۷، ص‌۲۶۶.
  36. و ما از پیش به آدم سفارش کردیم اما او از یاد برد و در وی عزمی نیافتیم؛ سوره طه، آیه:۱۱۵.
  37. پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود؛ سوره قلم، آیه:۴۸.
  38. الکشاف، ج‌۴، ص‌۳۱۳؛ تفسیر قرطبی، ج‌۸‌، ص‌۱۴۵.
  39. مبهمات القرآن، ج‌۲، ص‌۵۰۷‌؛ منشور جاوید، ج‌۱۰، ص‌۲۴۹.
  40. نفحات القرآن، ج‌۷، ص‌۳۷۶.
  41. تفسیر قرطبی، ج‌۸‌، ص‌۱۴۵.
  42. نفحات القرآن، ج‌۷، ص‌۳۷۶.
  43. آنان کسانی هستند که خداوند رهنمایی‌شان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست؛ سوره انعام، آیه:۹۰.
  44. تفسیر قرطبی، ج‌۱۶، ص‌۱۴۵.
  45. پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود؛ سوره قلم، آیه:۴۸.
  46. منشور جاوید، ج‌۱۰، ص‌۲۵۵ـ‌۲۵۶.
  47. الدرالمنثور، ج‌۷، ص‌۴۵۵.
  48. ذبیح‌زاده روشن، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۹ - ۷۲.
  49. العین، ج۸، ص۳۷۰.
  50. فرهنگ معاصر عربی فارسی؛ التحقیق، ج۱، ص۱۳۶۰.
  51. لسان العرب، ج۱۲، ص۳۹۹.
  52. مفردات، ص۵۶۵.
  53. «و هر آنکه شکیب ورزد و درگذرد بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند» سوره شوری، آیه ۴۳.
  54. «و ما از پیش به آدم سفارش کردیم اما او از یاد برد و در وی عزمی نیافتیم» سوره طه، آیه ۱۱۵.
  55. المیزان، ج۱۸، ص۲۱۹؛ الکاشف، ج۶، ص۱۹۴.
  56. بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه که آنان روزی که آنچه را وعده‌شان داده‌اند بنگرند، چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکرده‌اند، این، پیام‌رسانی است؛ پس آیا جز بزهکار سوره احقاف، آیه ۳۵.
  57. انوار التنزیل، ج۵، ص۱۱۸.
  58. «و هر آنکه شکیب ورزد و درگذرد بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند» سوره شوری، آیه ۴۳.
  59. روح المعانی، ج۲۶، ص۳۴.
  60. «و ما از پیش به آدم سفارش کردیم اما او از یاد برد و در وی عزمی نیافتیم» سوره طه، آیه ۱۱۵.
  61. «از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان می‌خوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد» سوره شوری، آیه ۱۳.
  62. المیزان، ج۱۸، ص۲۱۹.
  63. «و (یاد کن) آنگاه را که از پیامبران پیمان گرفتیم و (نیز) از تو و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی پسر مریم و از آنها پیمانی استوار گرفتیم» سوره احزاب، آیه ۷.
  64. «از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان می‌خوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد» سوره شوری، آیه ۱۳.
  65. المیزان، ج۱۸، ص۲۱۹؛ تسنیم، ج۱۰، ص۳۸۰؛ روح المعانی، ج۱۳، ص۳۹۱.
  66. التبیان، ج۹، ص۲۸۷.
  67. بحارالانوار، ج۱۱، ص۵۸؛ الدر المنثور، ج۶، ص۴۵؛ روح المعانی، ج۱۳، ص۱۹۱-۱۹۳.
  68. الکشاف، ج۴، ص۳۱۳.
  69. «از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان می‌خوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد» سوره شوری، آیه ۱۳.
  70. المیزان، ج۱۴، ص۳۰۵.
  71. «و (یاد کن) آنگاه را که از پیامبران پیمان گرفتیم و (نیز) از تو و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی پسر مریم و از آنها پیمانی استوار گرفتیم» سوره احزاب، آیه ۷.
  72. مخزن العرفان، ج۱۰، ص۲۰۰.
  73. «و آنگاه خداوند از پیامبران پیمان گرفت که چون به شما کتاب و حکمتی دادم سپس پیامبری نزدتان آمد که آن (کتاب) را که با شماست راست می‌شمارد، باید بدو ایمان آورید و باید او را یاوری کنید و (آنگاه) فرمود: آیا اقرار کردید و بر (پایه) آن پیمان مرا پذیرفتید؟ گفتند: اقرار کردیم؛ فرمود: پس گواه باشید و من نیز همراه شما از گواهانم» سوره آل عمران، آیه ۸۱.
  74. الکشاف، ج۳، ص۵۲۴.
  75. المیزان، ج۱۶، ص۲۷۹.
  76. «تا (به فرجام، خداوند) از راستی راستگویان بپرسد و برای کافران عذابی دردناک آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۸.
  77. روح المعانی، ج۱۱، ص۱۵۳.
  78. «از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان می‌خوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد» سوره شوری، آیه ۱۳.
  79. «بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه که آنان روزی که آنچه را وعده‌شان داده‌اند بنگرند، چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکرده‌اند، این، پیام‌رسانی است؛ پس آیا جز بزهکاران نابود می‌گردند؟» سوره احقاف، آیه ۳۵.
  80. «و (یاد کن) آنگاه را که از پیامبران پیمان گرفتیم و (نیز) از تو و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی پسر مریم و از آنها پیمانی استوار گرفتیم» سوره احزاب، آیه ۷.
  81. «تا (به فرجام، خداوند) از راستی راستگویان بپرسد و برای کافران عذابی دردناک آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۸.
  82. «بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه که آنان روزی که آنچه را وعده‌شان داده‌اند بنگرند، چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکرده‌اند، این، پیام‌رسانی است؛ پس آیا جز بزهکاران نابود می‌گردند؟» سوره احقاف، آیه ۳۵.
  83. «از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان می‌خوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد» سوره شوری، آیه ۱۳.
  84. «از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان می‌خوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد» سوره شوری، آیه ۱۳.
  85. «از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان می‌خوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد» سوره شوری، آیه ۱۳.
  86. «از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان می‌خوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد» سوره شوری، آیه ۱۳.
  87. الصافی، ج۴، ص۳۶۸؛ التحریر، ج۲۵، ص۱۲۱-۱۱۹.
  88. بحارالانوار، ج۲، ص۲۰۵.
  89. مجمع البیان، ج۹، ص۱۴۳.
  90. مجمع البیان، ج۹، ص۱۴۳.
  91. بحارالانوار، ج۱۱، ص۵۸.
  92. الکافی، ج۱، ص۳.
  93. محققیان، زهرا، مقاله «اولواالعزم»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص.
  94. «بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه که آنان روزی که آنچه را وعده‌شان داده‌اند بنگرند، چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکرده‌اند، این، پیام‌رسانی است؛ پس آیا جز بزهکاران نابود می‌گردند؟» سوره احقاف، آیه ۳۵.
  95. اضواء البیان، ج۷، ص۲۶۶.
  96. «و (یاد کن) آنگاه را که از پیامبران پیمان گرفتیم و (نیز) از تو و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی پسر مریم و از آنها پیمانی استوار گرفتیم» سوره احزاب، آیه ۷.
  97. «و ما از پیش به آدم سفارش کردیم اما او از یاد برد و در وی عزمی نیافتیم» سوره طه، آیه ۱۱۵.
  98. «پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود» سوره قلم، آیه ۴۸.
  99. تفسیر نور الثقلین، ج۵، ص۲۳.
  100. شرح فصوص الحکم، ص۱۴۶.
  101. شرح فصوص الحکم، ص۱۴۶.
  102. «و (یاد کن) آنگاه را که از پیامبران پیمان گرفتیم و (نیز) از تو و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی پسر مریم و از آنها پیمانی استوار گرفتیم» سوره احزاب، آیه ۷.
  103. سازندگی، مهدی، عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن، ص ۱۹۱.