حجاب

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

حجاب اصطلاحی دینی به معنای پوشش ویژه زن است که خود را با آن از نامحرمان می‌پوشاند. این واژه در قرآن به کار رفته است که در یک آیه مراد از آن حجاب اصطلاحی است. تشریع حجاب در شرایع الهی و اسلام دارای حکمت‌هایی است مانند: پاسخ به نیاز فطری عفت‌طلبی؛ ایجاد امنیت برای زنان؛ تزکیه و طهارت. باید توجه داشت از همان آغاز خلقت بشر پوشش در میان انسان‌ها بوده و همه افراد و ملل به شکل‌هایی گوناگون از نوعی حجاب بهره گرفته‌اند و در تمام ادیان و اقوام نیز به نوعی قانون حجاب وجود داشته است. شبهاتی درباره حجای مطرح شده است مانند: استثمار زنان؛ مخالفت داشتن با تمدن؛ سلب آزادی زن؛ رکود فعالیت ها؛ افزایش التهاب‌ها و حساسیت ها و... که به تمامی آنها پاسخ داده شده است.

معناشناسی

معنای لغوی

حجاب از ریشه "ح ـ ج ـ ب" و در لغت به معنای منع کردن و بازداشتن چیزی از چیز دیگر است[۱]، خواه آن دو چیز از امور مادی یا معنوی باشند[۲]. به حایل و پرده میان دو چیز نیز "حجاب" اطلاق گردیده است[۳] و در اصطلاح فقه اسلامی عبارت است از پوشش ویژه زن که خود را با آن از نامحرمان می‌پوشاند[۴] یا به حالت پوشیده بودن زن در برابر دیگران اطلاق می‌گردد[۵].[۶]

معنای لغوی «پوشش» و «حجاب»، منع[۷] و ستر است[۸]؛ در هشت آیه از قرآن کریم، واژه حجاب به کار رفته که هفت مورد به معنای لغوی آن اشاره دارد؛ همچنین در ذیل آیه ۵۳ سوره احزاب (آیه حجاب) واژه مزبور به طور خاص به معنای پرده به کار رفته است[۹] که بر اساس آن، مؤمنان می‌بایست با زنان پیامبر(ص) تنها از پشت پرده سخن بگویند[۱۰].[۱۱]

برخی مصداق‌های حجاب زنان عبارت‌اند از: نقاب، برقع، روبند برای صورت و چادر برای تمام بدن[۱۲]. «خمار» و «جلباب» دو مصداق قرآنی حجاب است[۱۳]. خمار به معنای پوششی (مقنعه یا روسری) است که با آن سر را می‌پوشانند[۱۴] و جلباب جامه‌ای بزرگ‌تر از خمار است[۱۵] که گاهی تمام بدن را می‌پوشاند[۱۶].[۱۷]

حجاب از دیدگاه قرآنی

واژه حجاب و مشتقات آن ۸ بار در قرآن به کار رفته است که در یک آیه مراد از آن مانع مادی و حجاب اصطلاحی است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاَّ أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا[۱۸]. افزون بر این، قرآن از این معنا با تعبیرهای دیگری نیز یاد کرده است؛ از جمله پایین انداختن جِلْباب: يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا[۱۹]، پوشاندن سر و گریبان با خِمار: وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ، کنار گذاشتن لباس برای زنان سالخورده: أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ[۲۰] که لزوم پوشش برای زنان غیر سالخورده از مفهوم آیه برداشت می‌شود[۲۱]، آشکار نکردن زینت جز برای محارم: وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ[۲۲]، حفظ عورت‌ها: وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ[۲۳]، پوشیدن لباس برای حفظ عورت‌ها: يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ[۲۴].[۲۵]

حکمت حجاب

تشریع حجاب در شرایع الهی و اسلام بی‌دلیل و حکمت نیست، بلکه حکمت‌های متعددی دارد که همه آنها در جهت مصالح بشر و مایه خیر برای زنان‌اند: وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ[۲۶]. برخی از عمده‌ترین حکمت‌های آن عبارت‌اند از:

  1. پاسخ به نیاز فطری: خداوند زنان را با فطرت پاک عفت‌طلبی آفریده است و تشریع حجاب در واقع پاسخی به این نیاز فطری آنان است[۲۷].
  2. ایجاد امنیت: از دیگر حکمت‌های حجاب، حفظ زنان از آزار دیگران و ایجاد امنیت برای آنان است: ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ[۲۸].
  3. تزکیه و طهارت: حکمت دیگر تشریع حجاب، تزکیه نفس و باطن افراد است: ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ[۲۹]. رعایت پوشش، هم سبب تطهیر قلوب مردان شده و هم قلوب زنان را از آلودگی پاک می‌کند، از سویی دیگر، این طهارت هم بر افراد اثر گذاشته و سبب دوری آنان از رذایل اخلاقی و وسوسه‌های شیطانی می‌شود و هم بر اجتماع مؤثر بوده و محیط زندگی را از مظاهر شهوانی و غرایز حیوانی پاک می‌سازد[۳۰]. افزون بر موارد یاد شده، استحکام بیشتر بنیان خانواده، حکمت دیگر حجاب است، زیرا پوشیده بودن زنان و وجود حریم میان آنان و مردان، از روابط آزاد و بی‌بند و بار افراد و تمایل هریک از زوجین به نامحرمان جلوگیری کرده، اسباب توجه و پیوند بیشتر میان آنان را فراهم می‌کند[۳۱].[۳۲]

پیشینه حجاب

از همان آغاز خلقت بشر پوشش در میان انسان‌ها بوده و همه افراد و ملل به شکل‌هایی گوناگون از نوعی حجاب بهره گرفته‌اند. با آغاز عصر بافندگی و پیدایی لباس، همه ملت‌ها و پیروان شرایع برای خود نوعی پوشش را برگزیدند. بررسی و ارائه پوشش‌های زنان در میان اقوام مختلف، از عهد باستان تا قرن بیستم از سوی برخی پژوهشگران این امر را تأیید می‌کند[۳۳].

از جمله این اقوام می‌توان از یونانیان باستان یاد کرد که حجاب در میان زنان آنان به شدت رواج داشت؛ به گونه‌ای که جز با حجاب کامل و تحت مراقبت دیگران قادر به ملاقات با خویشاوندان خود یا حضور در جشن‌های مذهبی نبودند[۳۴]. در ایران باستان نیز زنان ملزم به رعایت حجاب بودند. ویل‌دورانت درباره وضع حجاب پس از روزگار داریوش آورده است که زنان طبقات بالای اجتماع تنها با تخت روان روپوشدار اجازه خروج از خانه را داشتند. آنان در بیرون از خانه حق ملاقات با مردان را نداشتند؛ حتی زنان شوهردار از دیدار با پدران و برادران خود منع می‌شدند[۳۵]. در آیین زرتشت که مذهب رسمی ایرانیان بود بر هر مرد و زن واجب بود که هنگام انجام دادن مراسم عبادی سر خود را بپوشاند[۳۶]، به‌گونه‌ای که موهای آنان آشکار نباشد[۳۷]. پوشش دختران کسرا که حتی پس از اسارت به دست مسلمانان، حاضر به برداشتن نقاب از چهره خود نشدند[۳۸] نشان پای‌بندی آنان به حجاب در آیین خود بوده است.

در شریعت یهود نیز حجاب واجب بوده و متون متعددی از تورات کنونی این امر را تأیید می‌کنند؛ از جمله در سفر پیدایش از حجاب کامل و حتی پوشش چهره زنان یاد شده است[۳۹]. در کتاب اشعیای نبی از مجازات دختران صهیون در قیامت به جرم "تبرّج" و "تنّازی" و به صدا درآوردن زیورآلات خود و آشکار کردن آنها در برابر دیگران یاد شده است[۴۰]. افزون بر این، در موارد دیگری از این کتاب از نوع حجاب زنان یهود از جمله چادر[۴۱]، نقاب[۴۲] و بُرْقَع[۴۳] یاد شده است. در مسیحیت نیز نه تنها احکام شریعت یهود درباره حجاب تغییر نیافت، بلکه در برخی موارد بیشتر بر آن تأکید شد[۴۴] و افزون بر حجاب ظاهری، در برخی آیات انجیل بر عفت و حجاب درونی زنان یعنی عفت نیز تأکید گردید[۴۵]. بر اساس آموزه‌های یاد شده، حواریان و پس از آنان پاپ‌ها و روحانیان مسیحی در صدر اول بر وجوب حجاب تأکید کرده، زنان را به رعایت آن فرا می‌خواندند[۴۶] تا اینکه پس از رنسانس و انقلاب صنعتی پس از جنگ جهانی دوم در قرن نوزدهم حجاب به تدریج کنار گذاشته شد و بی‌حجابی به گونه‌ای گسترده در اروپا و در پی آن در دیگر ملل جهان از جمله کشورهای اسلامی رواج یافت[۴۷]. در میان اعراب جاهلی پیش از اسلام نیز حجاب به نوعی وجود داشت[۴۸] و داستان جنگ "فجار" میان دو قبیله قریش و بنی‌کنانه که به جهت کشف حجاب زنی از بنی‌عامر رخ داد[۴۹] مؤید این امر است؛ اما گاه آنان بر اثر عقاید خرافی و باطل، کشف حجاب کرده، حتی زنان با بدنی برهنه به طواف خانه خدا می‌پرداختند: وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ[۵۰]. آیه درباره برخی قبایل عرب نازل شده که عقیده داشتند با لباسی که در آن گناه کرده‌اند نباید طواف کرد[۵۱].

در اسلام نیز قانون حجاب همچون شرایع پیشین تشریع شد و مردان و زنان مسلمان به حفظ نگاه و پوشش و نیز عورت‌ها و زینت‌های خود از دیگران مأمور شدند: قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۵۲].[۵۳]

احکام فقهی

اسلام برای پوشش زنان و مردان مسلمان احکام متعددی را تشریع کرده که قرآن کریم به برخی از آنها اشاره کرده است؛ از جمله:

وجوب حجاب

در وجوب پوشش زن میان هیچ یک از مذاهب اسلامی، تردیدی نیست و همه فقیهان و عالمان آشنا به نصوص دینی بر لزوم پوشیده بودن بدن زن از نگاه نامحرم اتفاق نظر دارند، چنانکه از چشم چرانی زن و مرد نهی شده و تردیدی در آن نیست. حکم حجاب در سوره احزاب و نور ۱۸ سال پس از بعثت پیامبر نازل شده و پیامبر در این دسته از آیات در آغاز با متوجه کردن زنان، خود موضوع حجاب را مطرح می‌کند، آنگاه در شکل کلی‌تری در سوره احزاب و نور به ضرورت آن توجه می‌دهد[۵۴].

داشتن پوشش برای زنان در برابر مردان واجب است[۵۵]، دلیل این امر آیه يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا[۵۶] است که زنان مسلمان را به پوشش سراسر بدن فرمان داده است[۵۷] و نیز آیه ۳۱ سوره نور که زنان را به حفظ عورت‌ها مأمور و آنان را از آشکار کردن زینت خود در برابر دیگران نهی کرده است[۵۸].[۵۹].

حدود حجاب

حدود پوشش زنان در برابر نامحرمان، محارم، همسر و دیگران متفاوت است که به حدود آن در هریک از این موارد اشاره می‌شود.

حجاب در برابر نامحرم

قرآن کریم در دو آیه به حدود حجاب زنان در برابر مردان نامحرم اشاره کرده است: در آیه يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا[۶۰]، زنان را به افکندن چادر بر بدن خود ملزم کرده است. واژه‌پژوهان در تفسیر "جِلباب" معانی مختلفی بیان کرده‌اند؛ ولی بیشتر آنان، آن را پارچه‌ای دانسته‌اند که بر روی لباس‌ها افکنده می‌شود و تمام بدن از سر تا پاها را می‌پوشاند[۶۱]. در آیه‌ای دیگر نیز زنان به حفظ عورت، آشکار نکردن زینت‌های خود، جز آنچه ظاهر است و افکندن مقنعه بر گریبان در برابر نامحرمان فرمان داده است: وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۶۲].[۶۳]

حجاب در برابر محارم

قرآن آشکار کردن زینت زنان در برابر محارم از جمله شوهر، پدر، پدر شوهر، پسر، پسر شوهر، برادر، پسر برادر، پسر خواهر و زنان را مباح دانسته است: وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۶۴]، البته آشکار کردن زینت در برابر محارم ذکر شده یکسان نیست و وظیفه زنان در برابر دیگر محارم با وظیفه آنان در برابر شوهر متفاوت است[۶۵].

وظایف مؤمنان و حکومت درباره حجاب

افزون بر مکلف بودن زنان برای حفظ حجاب، مؤمنان و حکومت اسلامی نیز در این زمینه وظایفی دارند که از جمله وظایف آنان سفارش زنان به رعایت حجاب است. این تکلیف از آیه يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا[۶۶] که پیامبر اکرم (ص) را مأمور کرده است تا همسران و دختران خود و زنان مسلمان را به حجاب فرمان دهد برداشت می‌شود. آیاتی که به شکل عام، حاکمان و همه مسلمانان را به امر به معروف و نهی از منکر فرمان داده‌اند، مانند: الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ[۶۷] امر به حجاب و نهی از بی‌حجابی را نیز شامل می‌شوند، از این‌رو مؤمنان و حکومت اسلامی وظیفه دارند زنان مسلمان را به پوشش حجاب امر کرده، آنان را از بی‌حجابی بازدارند[۶۸].

مخالفت با حجاب

برخی از انسان‌ها، تعدادی از حقایق روشن - همچون تاثیر حجاب برای امنیت زن در برابر بدکاران و زشتکاران - را می‌‌دانند، اما به دلایل غیر عقلانی و عقلایی به انکار این حقیقت و مخالفت با ححاب می‌‌پردازند. از نظر آموزه‌های وحیانی قرآن، بسیاری از مردم این گونه هستند و نسبت به اموری که صد درصد در حقانیت آن علم و یقین قطعی دارند، مخالفت می‌‌کنند؛ زیرا هواهای نفسانی، برترجویی، ظلم‌گرایی، خودبرتربینی و اموری از این دست اجازه نمی‌دهد تا حقیقتی که می‌‌شناسند، بپذیرند و تابع آن باشند. این گونه است که مخالفت با خدا و انکار قیامت و معاد و زنده دوباره انسان در آخرت و بازخواست و حسابرسی در آن را به شدت انکار می‌‌کنند و به گونه ای زندگی می‌‌کنند که گویی اصلا چنین چیزهایی غیر عقلانی یا غیر عقلایی بوده و جزو خرافات بی‌معنا و بی‌ارزش است.[۶۹].

مخالفت عالمانه و آگاهانه با حجاب

از نظر آموزه‌های وحیانی قرآن، حجاب موجب می‌‌شود تا زن و جلوه‌های زیباشناختی او شناخته و دیده نشود و مورد اذیت و آزار بیماردلان قرار نگیرد. همچنین از زنان می‌‌خواهد تا در بیان عشوه کلامی نداشته باشند تا قلب‌های بیمار دل تحریک نشود.[۷۰]

اصولا یکی از راه‌های امنیت‌یابی، مراعات برخی از مسائل است. به عنوان نمونه اگر کسی بخواهد در تظاهراتی شرکت کند که موجبات بازداشت و آزار و اذیت می‌‌شود، چهره خویش را می‌‌پوشاند تا شناخته و دستگیر نشود و مورد اذیت و آزار پلیس یا نیروهای امنیتی قرارنگیرد. از نظر قرآن، همان طوری که این افراد بر این باورند که با پوشاندن چهره می‌‌توان در امنیت قرار گرفت؛ زیرا شناخته نمی‌شوند تا بازداشت و مورد اذیت و آزار قرار نگیرند، قرآن می‌‌فرماید به همین دلایل ما حجاب را برای زنان واجب دانسته ایم تا سرشناس و شناخته نشوند و از سوی بیماردلان مورد اذیت و آزار قرار نگیرند؛ زیرا وقتی چهره پوشیده باشد، زیبایی‌های جنسی نهان خواهند ماند و بیماردلان تحریک نمی‌شوند تا به سراغ آن زن بروند و او را بدزدند و بربایند یا به اشکال دیگر اذیت و آزار رسانند. پس همان طوری که عقل و علم و حتی تجربه نشان می‌‌دهد که پوشاندن چهره یکی از راه‌های امنیت است، همچنین درباره زنان پوشاندن بخش‌های محرک مردان می‌‌تواند امنیت آنان را تضمین کند. بنابراین، وقتی کسی این حقیقت را می‌‌شناسد و می‌‌داند ولی به انکار این حقیقت می‌‌پردازد، می‌‌بایست گفت که او کسی جز بیماردلی نیست که نمی‌خواهد باور کند و به حقیقت پای بند باشد و عمل کند. در حقیقت این شخص خودش را به خواب زده است و کسی که خود را به خواب زده را نمی‌توان بیدار کرد؛ چون اصولا خواب نیست تا بیدار شود.

بسیاری از مردم نسبت به حقایق این گونه هستند و این گونه عمل می‌‌کنند، از همین روست که دروغ می‌‌گویند و ظلم می‌‌کنند و بی‌وفایی و خیانت دارند و به اصول اخلاقی و تقوای فطری اعتنایی نمی‌کنند؛ زیرا هواهای نفسانی و گرایش به ظلم و علو و برتر جویی موجب می‌‌شود تا نخواهند در مسیر حق قرار گیرند. اینان بیماردلانی هستند که نمی‌خواهند درمان شوند. پس هر چه به آنان بگویید هیچ تاثیری ندارد و کار فرهنگی نسبت به آنان نتیجه نمی‌دهد؛ چنان که کار فرهنگی نسبت به کسانی که عالمانه و عامدانه به مخالفت با حجاب می‌‌پردازند تاثیری ندارد؛ زیرا آنان می‌‌خواهند در شرایطی قرار گیرند که استثمار جنسی شوند و به عنوان بردگان جنسی مورد استفاده مردان هرزه قرار گیرند و بنیادهای خانواده دیگران را سست کنند؛ چنین زنانی هرگز با فعالیت‌های فرهنگی به سوی حق و حقیقت و حجاب نخواهند رفت و حجاب بر سر نمی‌کنند؛ زیرا آنان می‌‌دانند که حجاب چه آثاری دارد، ولی نمی‌خواهند از این آثار بهره برند، بلکه زندگی را در همان بی‌حجابی و هرزگی و بی‌و بندباری جنسی می‌‌دانند و به یک معنا آنان ظالم به خویشتن و جامعه و خانواده‌هایی هستند که می‌‌خواهند در امنیت کامل زندگی کنند.[۷۱].

علل گسترش بی‌حجابی

هر چند حجاب در جوامع اسلامی معاصر، همچنان از مقبولیت بسیاری برخوردار بوده و زنان با حجاب در بسیاری از این کشورها بخش اعظم زنان را تشکیل می‌دهند، ولی عوامل متعددی موجب افزایش بی‌حجابی در جوامع اسلامی و غیر اسلامی شده است:

ضعف دین‌داری

ضعف و افول دینداری در شکل‌های متنوع خود، از عوامل اصلی بی‌حجابی بوده است[۷۲]؛ افزون بر روایاتی که دنیادوستی را ریشه همه گناهان دانسته[۷۳]، در روایات دیگر زنان آخرالزمان، نیمه عریان، آرایش کرده، از دین گریزان، جویای شهوت و شیفته لذت و روان به سوی فتنه‌ها توصیف شده‌اند[۷۴]؛ همچنین زمانی که دین، عامل آرامش قلبی است[۷۵]، دین‌گریزی، نقش عمده در سلب آرامش معنوی و روحی انسان[۷۶] خواهد داشت؛ از این رو فرد دین گریز می‌کوشد تا با هیجانات جنسی حرام، به گونه‌ای به آرامش دست یابد[۷۷]؛ غافل از آنکه بیشتر مضطرب خواهد شد؛ بی‌اعتنایی به راهکارهای مشروع ارضای حس خودنمایی در زنان[۷۸]، از جمله مصداق‌های ضعف دین‌داری به شمار می‌رود؛ چراکه اسلام با توجه به ویژگی‌های روحی زن، وی را به خودآرایی در برابر همسر و لذت جنسی از وی ترغیب کرده است[۷۹].[۸۰]

جهل و ناآگاهی

شناخت و آگاهی نداشتن والدین یا فرزندان به احکام شرعی حجاب و دلایل و فلسفه آن، به ویژه تفاوت‌های جسمی و روحی زن و مرد، وجود شک و تردید در حکم حجاب به علت رواج شبهات نیز می‌تواند از عوامل دیگر بی‌حجابی باشد[۸۱]؛ همچنین بهره نجستن از کارشناسان متعهد و متخصص، و در دسترس نبودن کتاب‌ها و دیگر امکانات آموزشی متناسب با ویژگی‌های جوانان نیز، از جمله عوامل اخلال در موضوع حجاب است[۸۲]؛ از این رو اسلام به عنوان دینی جهانی، بر زدودن جهل از دختران نسبت به حجاب تأکید نموده[۸۳] و به والدین برای افزایش آگاهی‌های دینی فرزندان، به منظور بازداشتن از تأثیر مکتب‌های انحرافی و شبهه‌زا توصیه کرده است[۸۴].[۸۵]

ناکارآمدی عوامل جامعه پذیری

فرایند جامعه پذیری یا کسب دائمی تجربیات اجتماعی در راه ارتقای توانمندی‌های انسانی و فراگرفتن الگوهای فرهنگی جامعه[۸۶]، از جمله عوامل اصلی همانندسازی فرد با محیط زندگی خود بوده و در مقابل، بروز اختلال در فرایند جامعه پذیری، عامل مهم کژروی وی به شمار می‌رود[۸۷]. درباره پدیده بی‌حجابی نیز می‌توان به اختلال در فرایند آموزش ارزش‌های دینی پیرامون حجاب به نسل نوجوان با تفکیک عوامل جامعه‌پذیری اشاره نمود؛ در این میان خانواده به عنوان نخستین و بادوام‌ترین عامل در رشد شخصیت افراد[۸۸] در راه آشنایی با هنجارها و فلسفه اجتماعی آنها نقشی مهم ایفا می‌کند[۸۹]؛ خانواده، چنان که انتظار می‌رود اگر به درستی به وظایف خود در انتقال فرهنگ حجاب به نسل جدید عمل نکند، آسیب‌های بزرگی در پی خواهد داشت؛ در این پیوند، مفسران در ذیل آیه ۲۷ سوره نوح، به نقش بارز خانواده در بروز مفاسد اجتماعی توجه داده‌اند[۹۰]؛ روایات اسلامی نیز جایگاه دختران پرورش یافته در کانون خانوادگی نامناسب را بسیار متزلزل و نابسامان ترسیم نموده‌اند[۹۱]. افزون بر نقش خانواده، عوامل دیگر جامعه پذیری، به ویژه مدارس و رسانه‌های جمعی نیز، در این باره چنان که باید به مسئولیت‌های خود عمل نکرده و حتی گاه به ابزاری برای گسترش بی‌حجابی تبدیل شده‌اند؛ این مشکل به ویژه درباره رسانه‌های تصویری و فناوری‌های نوین آن بیشتر به چشم می‌خورد؛ همچنان که برخی از پژوهش‌ها بیانگر تأثیر منفی تلویزیون و سینما بر حجاب و مشروعیت بخشی به بی‌حجابی هستند[۹۲].[۹۳]

ضعف نظارت و کنترل اجتماعی

افزون بر جنبه‌های آموزشی نهادهای اجتماعی، این نهادها ابزارهای کنترل اجتماعی نیرومندی نیز به شمار می‌روند؛ از این رو قرآن کریم، مؤمنان را به نظارت مستمر اعضای خانواده به منظور تأمین حسن عاقبت آنان فراخوانده است يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ [۹۴]؛ چنان که مفسران نیز با توجه به برخی از منابع روایی، منظور از نظارت را آموزش[۹۵] همراه با امر به معروف و نهی از منکر [۹۶] دانسته‌اند[۹۷]؛ به باور گروهی از پژوهشگران، خانواده در دنیای معاصر به علت ضعف حمایت نهادهایی چون بستگان، رسانه‌های جمعی، قانون و سیاست‌های کلان دولتی، کار کرد نظارتی خود را از دست داده است؛ حمایت‌های مزبور می‌توانند تشویق، ارائه محتوا و یا شیوه‌های درست تربیتی را شامل شوند؛ به عقیده این گروه از صاحب‌نظران، کارکردهای عاطفی وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ [۹۸] و جنسی إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ[۹۹]خانواده که خود از عوامل کنترل غیرمستقیم به شمار می‌روند نیز کم‌رنگ شده‌اند[۱۰۰]؛ به رغم تأکید اسلام بر تقویت روحیه غیرت‌ورزی در مردان[۱۰۱] و بر اساس بررسی‌های انجام شده در مقاطعی از تاریخ، این امر مهم مورد تضعیف قرار گرفته و به رواج بدحجابی انجامیده است[۱۰۲]. در عین حال وظیفه نظارتی اجتماع مسلمانان به عنوان ابزاری مؤثر، در چارچوب تکلیف شرعی امر به معروف و نهی از منکر مشخص می‌شود وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۱۰۳]؛ كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ[۱۰۴].

در روایات نیز، بر انجام این فریضه و قطع رابطه با فرد گناهکار در صورت تأثیرگذار نبودن آن تأکید شده[۱۰۵] و نسبت به عواقب خطرناک ترک آن هشدارهای جدی داده شده است[۱۰۶]؛ همچنان که امام صادق(ع) در سخنانی گلایه‌آمیز به اصحاب خود، بی‌گناهان آنان را به خاطر گناه بدکاران توبیخ می‌کند؛ زیرا در مقابل گناه آنان سکوت کرده و رابطه خویش را قطع ننمودند[۱۰۷]؛ به همین دلیل به باور گروهی از جامعه شناسان، عوامل گوناگونی به ناکارآمدی این راهکار انجامیده است که در این میان، می‌توان به عواملی چون نداشتن شناخت دقیق از سوی مردم درباره حدود و موازین امربه معروف و چگونگی اجرای صحیح آن، به دور از هرگونه افراط‌گری، نامشخص بودن مرز میان قلمروهای نظارت مردمی و نظارت دولتی در نظام‌های دینی، و گسترش تدریجی مفهوم «بی‌اعتنایی تماشاچی» اشاره نمود؛ منظور از اصطلاح اخیر، رواج ارزش‌های فردگرایانه‌ای است که بر اساس آن، افراد در برابر کژروی‌ها و جرایم، بی‌تفاوت شده و ناهنجاری‌ها را از مداخله بی‌نیاز می‌دانند[۱۰۸].

از ابزارهای دیگر کنترل اجتماعی، کنترل قانونی است که بر عهده حکومت‌ها و در چارچوب اجرای سومین مرحله (مرحله عملی) از فریضه امر به معروف و نهی از منکر در شرایط تشکیل حکومت ولی فقیه است؛ به همین دلیل امام خمینی آن را به صلاح حکومت اسلامی می‌دانستند[۱۰۹]؛ به عبارت دیگر ولی فقیه، با استفاده از ابزار دولت، جامعه را از آفت‌هایی چون بی‌حجابی مصون می‌دارد؛ البته به رغم تلاش حاکم اسلامی، بروز موانعی همچون فقر مبانی نظری اسلامی در گستره علوم اجتماعی، سطحی‌نگری و فقدان راهکار صحیح و مصلحت‌گرا در میان دولتمردان، بهره‌گیری نامناسب از فناوری نوین رسانه‌ای، ناهماهنگی و جدیت نداشتن دستگاه‌های دولتی، غلبه رضایتمندی مردم بر مصالح عمومی، ضعف انگیزه در ساختار اجرایی و یأس از موفقیت را می‌توان دلیل ناکارآمدی یاد شده دانست[۱۱۰]؛ همچنین به نظر می‌رسد گسترش شبهه‌هایی چون شخصی دانستن حجاب و سلب اختیار از دولت برای دخالت در آن، از موانع دیگر در کنترل قانونی است[۱۱۱].

تأثیر نظام سرمایه‌داری بر حجاب

افزون بر عوامل اعتقادی، روانی و اجتماعی، نظام مادی محور سرمایه‌داری نیز از عوامل دیگر گسترش بی‌حجابی به شمار می‌رود؛ نظام سرمایه‌داری با طراحی نظامی اقتصادی و خالی از معنویت در جهان، تمامی قوا و امکانات جهانی و نیز غرایز انسانی را در مسیر بازار تولید و مصرف به کار می‌گیرد؛ سکس، ابزاری در خدمت صنعت تبلیغات و گاه خود به کالایی تجاری تبدیل شده[۱۱۲] و به عنوان راهبرد توسعه از سوی آژانس‌های بین‌المللی، به ویژه صندوق بین‌المللی پول و آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا، پیشنهاد، برنامه‌ریزی و حمایت می‌شود[۱۱۳]؛ بدین ترتیب زن بیش از پیش در معرض تهدیدهای جنسی قرار می‌گیرد[۱۱۴].

سیاسی شدن موضوع پوشش

حجاب به عنوان یکی از نمادهای اسلامی، افزون بر رویکرد مذهبی آن، امروزه در رویارویی اسلام و استکبار جهانی و جریان‌های مخالف داخلی، از جنبه سیاسی نیز برخوردار شده است؛ از این رو گاه می‌توان شعار مغایرت حجاب را با آزادی و حقوق زن از زبان رهبران سیاسی غرب شنید[۱۱۵]؛ چنان که به باور تاریخ نگاران، آغاز این فعالیت‌ها به سال‌های پایانی سده شانزدهم میلادی مربوط می‌شود؛ زمانی که استعمارگران، راه سلطه فرهنگی و اشتغال ملت‌ها را به امور شهوت‌زا به عنوان مخدری برای التیام آثار منفی استثمار و ایجاد جبهه‌ای بومی از سلطه پذیران داخلی در برابر دولت‌های مقاوم، در پیش گرفتند[۱۱۶]؛ بدین ترتیب دولت‌های استعمارگر به این نتیجه رسیدند که می‌بایست با وارونه‌سازی شخصیت زن و تحقیر او در جوامع اسلامی و نیز القای شبهات، زمینه نفرت از حجاب را در او به وجود آورند[۱۱۷].

در این میان، نخستین حرکت آزادی زنان در سال ۱۸۷۰ میلادی از سوی حاکم روشن فکر مصر (اسماعیل پاشا) که با فرانسه رابطه‌ای حسنه داشت، به وقوع پیوست؛ در الجزایر نیز، در فاصله زمانی (۱۹۳۰ - ۱۹۳۳م.)، نیروهای اشغال‌گر فرانسه با هدف تخریب اصالت ملی و دینی این کشور، مبارزه عظیمی را علیه حجاب آغاز کردند؛ همچنین با روی کار آمدن آتاترک (۱۹۲۲م.)، در ترکیه و پس از سفر امان الله خان (پادشاه افغانستان) به اروپا در سال ۱۹۲۷ میلادی، بی‌حجابی با هدف خدمت به منافع غرب ترویج گردید[۱۱۸]. در ایران نیز، پس از فرایندی از فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی در سال ۱۳۰۶ شمسی بی‌حجابی از دربار آغاز و در سال ۱۳۱۴ شمسی به طور رسمی از سوی رضاخان اعلام شد[۱۱۹]؛ بدین ترتیب، مراکز فساد و فحشا در دوره پهلوی، با هدف جداسازی جامعه از فضای ملتهب سیاسی رواج یافت؛ چنان که به باور گروهی از نویسندگان، زنانی که بیشتر در زمره هنرپیشگان سینما، خوانندگان و رقاصه‌ها بودند، بهترین ابزار برای سیاست‌زدایی، گسترش فساد و مبارزه با هرگونه حرکت سیاسی علیه رژیم، به شمار می‌رفتند[۱۲۰]؛ همچنین با پیروزی انقلاب اسلامی و ترویج دوباره فرهنگ حجاب در جامعه، فشارهای سیاسی دشمنان نهضت اسلامی در چارچوب تصویب قطع‌نامه‌های حقوق زن در غرب اِعمال شد؛ به طوری که با عقد معاهده منع هرگونه تبعیض علیه زنان (۱۹۷۹م.)، در مجمع عمومی سازمان ملل و معاهده حقوق زنان، در سال بعد[۱۲۱]. فشارهای سیاسی با هدف براندازی یا تضعیف نظام‌های اسلامی شدت یافت؛ با توجه به پیشینه سراسر سیاسی کشف حجاب، در جامعه روشن‌فکر امروز، این حجاب - و نه کشف حجاب- است که پدیده‌ای سیاسی و به منظور خدمت به اهداف نظام اسلامی تلقی می‌شود؛ به باور برخی از پژوهشگران اسلامی، هرگاه جنگ سیاسی اتفاق افتد، نمادهای یک جبهه برای جبهه دیگر اعلام خطری خواهند بود؛ به همین دلیل، دولتی همچون فرانسه- که از حامیان حقوق بشر است - پوشش اسلامی زنان در مدارس را ممنوع می‌کند؛ بدین ترتیب حجاب به عنوان نماد اسلام‌خواهی با پیامدهای گوناگون سیاسی مواجه خواهد بود[۱۲۲].[۱۲۳]

راهکارهای گسترش پوشش اسلامی

به باور صاحب‌نظران، با توجه به محور بودن اصلاحات فرهنگی در اسلام، می‌بایست فعالیت‌های آموزشی، فرهنگی و تبلیغی جامعه به گونه‌ای هدایت شوند که افراد آزادانه و داوطلبانه به رعایت عفاف و حجاب ترغیب شده[۱۲۴] و اقدامات بازدارنده در حد ضرورت، تنها نقش تکمیل کننده را ایفا نماید[۱۲۵]؛ همچنین به باور گروهی از اندیشمندان بایسته است تا با تفکیک مشکلات فرهنگی از مسائل سیاسی و نیز، برنامه‌ریزی متناسب با خاستگاه هر یک، میان نهادهای دولتی و غیر دولتی و فعالیت‌های فرهنگی، ارشادی و اجرایی، هماهنگی و همسویی به وجود آورده[۱۲۶] و ارزیابی مستمری نیز، از آنها به عمل آید؛ همچنین از نگاه برخی، زمانی که جامعه در ابعادی گسترده دچار ناهنجاری شود، مبارزه با آن نتیجه بخش نخواهد بود[۱۲۷]؛ در چنین وضعیتی می‌بایست با فعالیت فرهنگی، باورهای نادرست زدوده شده و هم‌زمان در یک فرایند، نخست با ناهنجاری‌هایی که از نگاه عموم مردم زشت‌تر و شدیدتر شمرده می‌شوند، مبارزه و برخورد نمود؛ در این پیوند، مهم‌ترین راهکارها در گسترش حجاب عبارت‌اند از:

تقویت دین‌داری

به باور برخی از پژوهشگران باورهای دینی مردم، در رعایت حجاب و پرهیز از بی‌حجابی نقشی مهم دارد[۱۲۸]؛ چنان که در قرآن کریم، زنان صالح به حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ[۱۲۹] توصیف شده و مفسران آن را به حفظ ناموس و مال همسران در غیاب آنها تفسیر کرده‌اند[۱۳۰]. بر همین اساس، دین‌داری و حفظ حریم حجاب، رابطه‌ای دوسویه با یکدیگر دارند؛ همچنین در تفسیر آیه ۸۴ سوره اسراء، کردار انسان، تابع شخصیت وی دانسته شده است[۱۳۱]. در روایات دینی نیز، ایمان و حیا، لازم و ملزوم یکدیگر بوده[۱۳۲] و به خاطر حیای بیشتر زنان نسبت به مردان[۱۳۳]، تقویت حیا و رعایت حجاب به تقویت ایمان زن می‌انجامد؛ از این رو یکی از اهداف تربیتی در اسلام، پرورش حیا و عفاف در زنان است[۱۳۴].[۱۳۵]

افزایش آگاهی‌ها

به باور گروهی از پژوهشگران، آشناسازی جوانان در چارچوب فعالیت‌های علمی، فرهنگی و هنری و یا نشست‌های علمی به تبیین فلسفه ضرورت حجاب و مبانی فقهی آن کمک شایانی می‌کند و می‌تواند آثار اجتماعی و روحی حجاب و رسالت انقلاب اسلامی را در خصوص زنان ارائه دهد[۱۳۶]؛ بر اساس مفهوم آیه يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ[۱۳۷]، مبنی بر ارتقای درجات معنوی عالمان[۱۳۸] و همچنین در روایات[۱۳۹]، رابطه علی و معلولی بین علم و ایمان وجود دارد؛ از این رو عالمان راستین، خداترس بوده وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ [۱۴۰] و در انجام پرستش الهی عزمی راسخ دارند قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لَا تُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا [۱۴۱]؛ بر همین اساس برخی از مفسران در ذیل آیهإِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ[۱۴۲]، کوشش فکری مستمر و الهام گرفته از ایمان برای تشخیص حق را به معنای توصیه به حق، و کوشش و پایداری برای تحقق آن را توصیه به صبر دانسته‌اند. در اجتماعی که پیوستگی افراد در آن با ایمان و عمل صالح و توصیه به حق و صبر همراه باشد، شرایط رشد استعدادهای انسانی و مادی و مصونیت از آسیب فراهم می‌شود[۱۴۳]؛ به همین دلیل معصومان(ع) به پیروی از قرآن کریم حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالَاتُكُمْ وَبَنَاتُ الْأَخِ وَبَنَاتُ الْأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ مِنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَائِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسَائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلَائِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَابِكُمْ وَأَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا [۱۴۴]، بر ارتقای سطح آموزشی زنان پیرامون محرمیت و حجاب تأکید نموده و فراگیری برخی از سوره‌ها را در این باره ضروری دانسته‌اند[۱۴۵]؛ همچنین به نظر می‌رسد که آشناسازی زنان با راز تفاوت‌های عاطفی آنها با مردان، ضروری به نظر می‌رسد؛ چنان که با توجه به مفهوم آیه ۳۲ سوره نساء در برخی از تفسیرهای موجود، خداوند، تفاوت‌های تکوینی و تشریعی را مطابق حق و عدالت قرار داده[۱۴۶] و هدف از این تفاوت‌ها، تضمین تداوم حیات انسانی نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ [۱۴۷] و ایجاد انس و الفت وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ [۱۴۸] در خانواده بیان شده است؛ از این رو، تفاوت نه به معنای برتری یکی بر دیگری و نه مستلزم تبعیض علیه زنان و دختران است و نباید زن با ویژگی‌های مردانه و به عنوان موجودی تحقیرشده تصویر شود؛ همچنین چگونگی برخورد با زنان، تشویق آنها بر رعایت حجاب و یا اِعمال محدودیت‌ها از سوی همسر و نهادهای اجتماعی به آموزش‌های جداگانه‌ای نیازمند است که مورد توجه اسلام قرار گرفته و از آنجا که زنان از عواطف افزون‌تری برخوردارند [۱۴۹]، می‌بایست در برخورد با آنها از روش‌های مسالمت‌آمیزتری استفاده شود؛ چنان که قرآن کریم به رفتار شایسته با زنان توصیه نموده و از آسیب به آنان بازداشته است وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ[۱۵۰]؛ همچنین از آنجا که زنان در برابر پاداش اجتماعی و تحسین دیگران، بازتاب‌های بهتری از خود بروز می‌دهند [۱۵۱]، سیاست‌ها می‌بایست معطوف به تشویق حجاب و حمایت عاطفی از زنان باحجاب باشد[۱۵۲].

اصلاح الگوهای جامعه پذیری

الگوسازی اسلامی یکی از شیوه‌های اصلی جامعه پذیری است؛ زیرا اسلام با هرگونه جامعه پذیری موافق نیست؛ چنان که معرفی الگوهای مناسب در پوشش به منظور آزادی عمل بیشتر زن مسلمان، به ویژه رعایت وضعیت مطلوب برای پوشش اسلامی، از راهکارهای دیگر تقویت حجاب به شمار می‌رود[۱۵۳]. با توجه به الگوپذیری انسان، افراد، پیوسته در این اندیشه‌اند که ارزش‌هایی را که به آن باور دارند، در چهره افرادی دیگر نگریسته و از آن الگو بگیرند؛ همچنان که عبرت‌ها نیز می‌توانند وی را از انحراف‌های بسیاری بازدارند؛ از این رو قرآن کریم با ارائه نمونه‌های مثبت و منفی از زنان جامعه، آنها را به پیروی از زنان پاک و اجتناب از سرنوشت زنان ناپاک ترغیب می‌کند؛ چنان که در آیه ۱۰ سوره تحریم ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ[۱۵۴] سرنوشت دو تن از همسران پیامبران به تصویر کشیده شده است که با خیانت به ایشان، گرفتار غضب الهی شدند[۱۵۵]؛ قرآن کریم در مقابل این دو زن، در آیه ۱۱ سوره تحریم: وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ[۱۵۶] از همسر فرعون به زنی که به رغم اصرار شوهر، بر مبانی اعتقادی خویش استوار ماند، و در آیه وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا[۱۵۷] از پاک‌دامنی و عفاف مریم یاد کرده و آنان را الگوی مردان و زنان مؤمن می‌داند؛ آیات دیگر نیز با توصیف آن حضرت به پاک‌دامنی وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ [۱۵۸]، وی را نشانه‌ای الهی وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ [۱۵۹] می‌دانند؛ همچنین در قرآن کریم، به عصمت و تطهیر فاطمه(س) به عنوان یکی از اهل بیت(ع)، از هرگونه آلودگی اشاره شده وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا [۱۶۰] و آن حضرت(س) به عنوان سرمشقی برای خداترسی معرفی گردیده‌انديُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا [۱۶۱]؛ بی‌تردید حضور نجیبانه آن حضرت(س) با پوششی کامل و اراده‌ای استوار، به هنگام دفاع از حق همسر خویش، در بازپس‌گیری فدک[۱۶۲]، خود شاهد گویایی بر ارزش حجاب و جایگاه این بانوی بزرگوار به عنوان الگوی حضور عفیفانه زنان در جامعه است؛ بر همین اساس پرهیز از الگوگرایی اجباری و تحمیلی یا کورکورانه و بدون درک واقعی از الگوی مورد نظر، امری است که صاحب‌نظران آن را نهی کرده‌اند) [۱۶۳].[۱۶۴]

تقویت کنترل اجتماعی

بی‌تردید هیچ شیوه و عاملی مؤثرتر از خودکنترلی فرد در برابر کژروی‌ها و انحرافات نیست؛ رهیافتی که در پرتو استحکام باورهای دینی و رشد مناسب اخلاقی به دست می‌آید؛ اهمیت این موضوع تا بدانجاست که وجود بازدارنده درونی در کنار آموزگار بیرونی را ضروری دانسته‌اند؛ چراکه بدون آن، دشمنان سعادت آدمی، بر وی چیرگی خواهند یافت[۱۶۵]؛ افزون بر این می‌بایست با ترسیم مجدد شاخص‌های رشد فرهنگی و اجتماعی و نیز، اصلاح نظام آموزشی و تربیتی، زمینه تربیت نسلی مؤمن را فراهم نمود؛ این مسئله تا آنجا ضروری است که به عنوان آرمان منجیان بشریت مطرح گردیده است رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ[۱۶۶]؛ لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ [۱۶۷]؛ هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ [۱۶۸]؛ از این رو پژوهشگران اصلاح نظام آموزشی و تربیتی، با ارائه شاخص‌های رشد فرهنگی و اجتماعی در نظام اسلامی و تقویت حساسیت عمومی به رعایت عفاف، آن را از راهکارهای اصلی در تقویت کنترل اجتماعی حجاب به شمار آورده‌اند[۱۶۹]؛ همچنین بایسته است با تشویق جوانان و نوجوانان به حضور در مراکز و محافل مذهبی، ارائه آموزش‌های لازم و ایجاد بسترهای فکری و روانی برای کارآمدی بیشتر نهاد خانواده، احساسات و عواطف آنها مدیریت شود؛ در این راستا ایجاد تسهیلات برای ازدواج و تشکیل خانواده نیز ضرورت داشته وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ [۱۷۰] و احیای سنت امر به معروف، متناسب با مسئولیت‌های هر یک از نهادهای اجتماعی توصیه شده است[۱۷۱]؛ در این میان وضع قوانین حکیمانه، به منظور رویارویی جدی با مظاهر و عوامل اصلی گسترش ابتذال، ساماندهی مُد و لباس و نیز، وضع و اجرای مقررات خاص در محیط‌های آموزشی و علمی، از جمله راهکارهایی است که برخی از نویسندگان به آن اشاره کرده‌اند[۱۷۲]؛ همچنان که برخی دیگر، به نقش آفرینی حاکمیت در گستره تحقق بخشیدن به وراثتی دلخواه با ترویج ازدواج‌های صحیح، توجه به عامل محیط با سالم‌سازی جامعه و نیز عامل تربیت تأکید نموده‌اند[۱۷۳].

البته درباره اِعمال محدودیت‌ها نباید به اقداماتی بی‌جهت و افراط‌آمیز دست زد؛ چراکه چنین شیوه‌ای می‌تواند بازخوردهای منفی از خود به جای گذارد[۱۷۴].[۱۷۵]

کاستن انزجار از حجاب

به طور کلی، رویکرد اعتدال‌آمیز و پرهیز از افراط و تفریط می‌تواند تمایل و رغبت به رعایت حجاب را در افراد افزایش دهد؛ ولی به طور مشخص، اقدامات ذیل تا حدودی مؤثر و مفید است؛ برای نمونه، معماری و شهرسازی باید با فرهنگ حجاب متناسب باشد؛ همچنین باید حجاب برتر را که بر اساس روایتی از پیامبر(ص) در چارچوب پوششی کامل جلوه می‌یابد[۱۷۶]، در جامعه، بومی‌سازی کرده و برای تمامی خرده فرهنگ‌ها توجیه پذیر نمود؛ دسترسی آسان به چادر و لباس‌هایی که باعث پوشش کامل شده و دارای بهایی ارزان هستند نیز، به ترویج آن یاری می‌رساند؛ البته باید توجه داشت که ارضای حس تنوع‌طلبی و مُدگرایی جوانان با ارائه الگوهای پوششی - متناسب با فرهنگ دینی - امری بایسته است؛ همچنین تلاش برای افزایش عوامل انزجار از بدحجابی، همچون تبیین پیامدهای ناگوار، افشای توطئه‌های عاملان رواج بدحجابی و مانند آن ضروری است[۱۷۷].

شبهات حجاب

شبهات و ایرادهای متعددی از سوی برخی مسلمانان و نامسلمانان درباره حجاب یاد شده است که عمده‌ترین آنها بدین شرح‌اند:

استثمار زنان

برخی حریم و پوشش زن را برگرفته از دیدگاه مالکیت مرد و تسلط وی بر زن دانسته و گفته‌اند: مردان برای استثمار و بهره‌گیری اقتصادی از زنان، آنان را در خانه نگه داشته و آنها را به پوشاندن خود از دیگران وادار کرده‌اند[۱۷۸].

در پاسخ این شبهه نیز می‌گوییم هرچند مرد در گذشته، هم به زن و هم به فرزندان خود ظلم و آنان را استثمار می‌کرده، مسلّم است که اسلام در تشریع حجاب این هدف را دنبال نمی‌کند، بلکه برعکس به شدت با بهره‌کشی و استثمار زنان مبارزه کرده است. مؤید این امر آن است که اسلام همه هزینه‌های ضروری زنان را بر عهده مردان گذاشته است: الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا[۱۷۹]، افزون بر این، به زنان حق داده است که در برابر کاری که برای شوهر انجام می‌دهند حتی شیر دادن به فرزند خود از مردان اجرت بخواهند[۱۸۰].[۱۸۱]

مخالفت با تمدن

برخی حجاب را نشانه عقب‌ماندگی افراد و مخالف با پیشرفت و تمدنبشر دانسته‌اند[۱۸۲].

در پاسخ باید گفت:

  1. اگر برداشتن حجاب نشانه تمدن و پیشرفت است، باید حیوانات را از انسان‌ها متمدن‌تر دانست.
  2. اگر این امر نشانه تمدن است، چرا بسیاری از ملت‌هایی که از حجاب فاصله گرفته‌اند به تمدن و پیشرفت دست نیافته‌اند.
  3. از نگاه قرآن، احکام الهی از جمله حجاب بهترین قانون بوده که سبب پیشرفت و سعادت ابدی انسان‌ها شده و هر قانونی که مخالف این احکام باشد، قانون دوران جاهلیت و سبب عقب‌افتادگی انسان‌ها خواهد بود: أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ[۱۸۳].[۱۸۴]

سلب آزادی زن

گفته شده که حجاب مایه سلب آزادی زن و آزادی، حق طبیعی اوست، از این رو وادار کردن زنان به حجاب، در واقع بی‌اعتنایی به حق آزادی زن و اهانت به حیثیت انسانی و ظلم به اوست[۱۸۵].

در پاسخ باید گفت اگر اسلام با تشریع حجاب، زنان را در خانه حبس کند و مانع بیرون رفتن و دیگر فعالیت‌های اجتماعی آنان شود، این ادعا پذیرفتنی است، در حالی که چنین چیزی در حجاب اسلامی نیست، بلکه برعکس، اسلام با تشریع این قانون سبب کرامت و احترام بیشتر زنان شده و آنان را از تعرض فاسدان و تبهکاران مصون نگاه داشته است[۱۸۶].[۱۸۷]

رکود فعالیت ها

برخی گفته‌اند: زنان نیز همانند مردان دارای ذوق، فکر، فهم، هوش و استعداد کارند؛ اما واداشتن آنان به پوشش و جدا کردن آنان از مردان، سبب رکود و تعطیل فعالیت‌هایی است که خلقت در استعداد زنان قرار داده است[۱۸۸]. این ایراد به برخی حجاب‌های رایج میان برخی ملل پیشین از جمله ایرانیان و هندیان قدیم وارد است؛ اما اسلام با تشریع حجاب، زنان را به نشستن در خانه وادار نکرده تا سبب رکود فعالیت‌ها گردد، بلکه حجاب در اسلام برای محدود کردن التذاذهای جنسی در محیط خانواده و جلوگیری از تحریک افراد و جامعه است و چنین قانونی، نه تنها سبب رکود فعالیت‌ها نشده، مایه تقویت نیروی کار و رونق فعالیت‌های اقتصادی اجتماع نیز می‌گردد[۱۸۹].[۱۹۰]

افزایش التهاب‌ها و حساسیت ها

برخی گفته‌اند: از آنجا که انسان به آنچه از آن منع شود حریص‌تر می‌گردد، در پوشش قرار دادن زنان و منع مردان از نگاه و تمتع از آنان، سبب افزایش التهاب‌ها و بروز اختلالات روحی و روانی در مردان می‌گردد[۱۹۱].

در پاسخ باید گفت درست است که ناکامی جنسی آثار ناگواری از جمله افزایش التهاب‌ها دارد؛ اما برداشتن حریم میان زن و مرد مشکل را حل نکرده، بلکه بر آن می‌افزاید، زیرا برخی غرایز از جمله غریزه جنسی پایان‌ناپذیر بوده، اگر رها و آزاد باشد، ارضاشدنی نیست و این امر سبب تحریک بیشتر التهاب‌ها و عقده‌های روحی و روانی می‌گردد. از سوی دیگر، انسان به چیزی حرص می‌ورزد که هم از آن ممنوع و هم به سوی آن تحریک شود؛ اما اگر چیزی اصلاً عرضه نشود یا کمتر عرضه شود، حرص و ولع به آن نیز کمتر خواهد بود[۱۹۲].[۱۹۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۱۴۳؛ المصباح، ج ۲، ص ۱۲۱؛ التحقیق، ج ۲، ص ۱۶۶ - ۱۶۷، "حجب".
  2. التحقیق، ج ۲، ص ۱۶۷.
  3. القاموس المحیط، ج ۱، ص ۵۲؛ لسان‌العرب، ج ۱، ص ۲۹۸؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص ۴۵۵، "حجب".
  4. جواهرالکلام، ج ۸، ص ۱۶۳؛ الموسوعة الفقهیه، ج ۲۴، ص ۱۷۴.
  5. فرهنگ فقه، ج ۲، ص ۲۸۲.
  6. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۴۱ ـ ۴۴۲.
  7. ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۱۴۳.
  8. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۱، ص۱۰۷؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۲۹۸.
  9. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۳، ص۳۳۰؛ همو، مجمع البیان، ج۸، ص۵۷۷؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۶، ص۳۹۹.
  10. مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۳، ص۵۰۴.
  11. فتاحی‌زاده و بستان، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۶ ص ۲۲۰.
  12. معین، فرهنگ فارسی، ۱/۱۳۴۰؛ عمید، فرهنگ فارسی، ۱/۷۷۹.
  13. سوره نور، آیه ۳۱؛ سوره احزاب، آیه ۵۹.
  14. راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۲۹۸.
  15. فراهیدی، کتاب العین، ۶/۱۳۲؛ راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۱۹۹؛ طریحی، مجمع البحرین، ۲/۲۴.
  16. زمخشری، الکشاف، ۳/۵۵۹.
  17. امینی و شفیعیان حیدری، مقاله «حجاب و نگاه»، دانشنامه امام خمینی، ج۴، ص ۲۷۷.
  18. «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می‌دهد و از شما شرم می‌دارد ولی خداوند از (گفتن) حقیقت شرم نمی‌کند و چون از آنان چیزی خواستید از پشت پرده‌ای بخواهید، این برای دل‌های شما و دل‌های آنان پاکیزه‌تر است و شما حقّ ندارید که پیامبر را بیازارید و نه هرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید که آن نزد خداوند، سترگ است» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  19. «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  20. «پوشش خود را وانهند» سوره نور، آیه ۶۰.
  21. زبده‌البیان، ص ۵۵۴؛ اضواء البیان، ج ۶، ص ۲۴۷ - ۲۴۸.
  22. سوره نور، آیه ۳۱.
  23. سوره نور، آیه ۳۱.
  24. «ای فرزندان آدم! برای شما جامه‌ای را فرو فرستاده‌ایم که شرمگاه‌های شما را می‌پوشاند و (نیز) جامه‌ای را که زینت است و لباس پرهیزگاری، باری، بهتر است؛ این از آیات خداوند است باشد که آنان در یاد گیرند» سوره اعراف، آیه ۲۶.
  25. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۴۲ ـ ۴۴۳.
  26. «پوشش داشتن برای آنان بهتر است» سوره نور، آیه ۶۰.
  27. حجاب المسلمه، ص ۱۳۲؛ حجاب، آزادی یا اسارت، ص ۱۹.
  28. «این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  29. «این برای آنان پاک‌تر است» سوره نور، آیه ۳۰.
  30. مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۷۶؛ روائع البیان، ج ۲، ص ۱۶۹؛ نمونه، ج ۱۴، ص ۴۴۳.
  31. مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۳۷ - ۴۳۸.
  32. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۴۳ ـ ۴۴۴.
  33. ر.ک: پوشاک اقوام مختلف.
  34. تاریخ تمدن، ج ۲، ص ۳۴۰.
  35. تاریخ تمدن، ج ۱، ص ۴۳۴.
  36. حجاب در ادیان الهی، ص ۱۳۵.
  37. حجاب در ادیان الهی، ص ۱۳۵.
  38. السیرة الحلبیه، ج ۲، ص ۲۲۱ - ۲۲۲.
  39. کتاب مقدس، پیدایش، ۲۴: ۶۴ - ۶۵.
  40. کتاب مقدس، اشعیای نبی، ۳: ۱۶ - ۲۶.
  41. کتاب مقدس، کتاب روت، ۳: ۱۵.
  42. کتاب مقدس، اشعیای نبی، ۴۷: ۱ - ۲.
  43. کتاب مقدس، غزلهای سلیمان، ۴: ۱.
  44. حجاب در ادیان الهی، ص ۱۶۳.
  45. حجاب در ادیان الهی، ص ۱۶۶.
  46. حجاب در ادیان الهی، ص ۱۷۵.
  47. حجاب در ادیان الهی، ص ۶۷ - ۶۸.
  48. دائره‌المعارف القرن العشرین، ج ۳، ص ۳۳۶.
  49. معجم قبائل العرب، ج ۳، ص ۹۹۷؛ السیرة الحلبیه، ج ۱، ص ۲۰۸.
  50. «و چون کاری زشت کنند گویند: پدرانمان را بر همین کار یافته‌ایم و خداوند ما را به آن فرمان داده است، بگو: بی‌گمان خداوند به کار زشت فرمان نمی‌دهد؛ آیا درباره خداوند چیزی می‌گویید که نمی‌دانید؟» سوره اعراف، آیه ۲۸.
  51. جامع‌البیان، ج ۸، ص ۲۰۱؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۶۳۳.
  52. «به مردان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند، این برای آنان پاک‌تر است، بی‌گمان خداوند از آنچه می‌کنند آگاه است و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۰-۳۱.
  53. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۴۴ ـ ۴۴۷؛ شمس ناتری، محمد ابراهیم، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۴ ص ۲۹۱.
  54. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۴۴۰.
  55. تحریر الوسیله، ج ۲، ص ۲۴۴؛ منهاج الصالحین، ج ۳، ص ۱۳.
  56. «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  57. اضواءالبیان، ج ۶، ص ۲۴۳ - ۲۴۴؛ الشبهات فی مسئلة الحجاب، ص ۴۳۴ - ۴۳۵.
  58. اضواء البیان، ج ۶، ص ۲۴۳ - ۲۴۴؛ مسالک الافهام، کاظمی، ج ۳، ص ۲۶۶ - ۲۷۵؛ کتاب الصلاة، جوادی، ص ۳۹.
  59. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۴۷.
  60. «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  61. تاج‌العروس، ج ۱، ص ۳۷۳ - ۳۷۴؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۴۷؛ التحقیق، ج ۲، ص ۹۵، "جلب".
  62. «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
  63. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۴۴۷ ـ ۴۵۰.
  64. «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
  65. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۰ ـ ۴۵۱.
  66. «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  67. «(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناپسند باز می‌دارند و پایان کارها با خداوند است» سوره حج، آیه ۴۱.
  68. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۵.
  69. ر.ک: منصوری، خلیل، انکار حقایق با علم به حقانیت.
  70. يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا * يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا «ای زنان پیامبر! اگر پرهیزگاری ورزید همانند هیچ یک از زنان نیستید (بلکه برترید)؛ پس نرم سخن مگویید مبادا آنکه بیماردل است به طمع افتد و (نیز) سخن به شایستگی گویید * ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۳۲ و ۵۹.
  71. منصوری، خلیل، انکار حقایق با علم به حقانیت.
  72. حداد عادل، غلامعلی، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص۲۸-۲۹.
  73. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۳۱؛ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۲۵.
  74. صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۹۰؛ طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۲۰۱.
  75. إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ «اگر او را یاری ندهید بی‌گمان خداوند یاریش کرده است هنگامی که کافران او را که یکی از دو نفر بود (از مکّه) بیرون راندند، آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش می‌گفت: مهراس که خداوند با ماست و خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با سپاهی که آنان را نمی‌دیدید پشتیبانی کرد و سخن کافران را فروتر نهاد و سخن خداوند است که فراتر است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۴۰؛ إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ «فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود می‌آیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده می‌دادند مژده باد!» سوره فصلت، آیه ۳۰؛ يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ «ای روان آرمیده!» سوره فجر، آیه ۲۷.
  76. ر.ک: أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّيَاطِينَ عَلَى الْكَافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا «آیا ندیده‌ای که ما شیطان‌ها را به سراغ کافران می‌فرستیم که آنان را خوب از راه به در می‌کنند؟» سوره مریم، آیه ۸۳؛ وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى «و هر که از یادکرد من روی برتابد بی‌گمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴؛ وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ «و برای آنانکه از یاد (خداوند) بخشنده دل بگردانند شیطانی می‌گماریم که همنشین آنها خواهد بود» سوره زخرف، آیه ۳۶؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۳۲۷-۳۲۸.
  77. أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ «آیا آنانکه از سوی پروردگارشان برهانی دارند با آن کسانی که کردار ناپسندشان را (در چشم آنها) آراسته‌اند و از هوا و هوس‌های خود پیروی کرده‌اند، برابرند؟» سوره محمد، آیه ۱۴.
  78. خدا رحیمی، سیامک و دیگران، روان‌شناسی زنان، ص۱۲۹.
  79. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۲۴، ص۵۰۹.
  80. فتاحی‌زاده و بستان، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۶ ص ۲۳۳.
  81. حق شناس، سید جعفر، نظام اسلامی و مسئله حجاب، ص۴۶ – ۴۷.
  82. ر.ک: اسحاقی، سید حسین، هست‌ها و بایدهای فرهنگ عفاف و حجاب، حجاب مسئولیت‌ها و اختیارات دولت اسلامی، ج۲، ص۲۹۱.
  83. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۱۶؛ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۷۴.
  84. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۶، ص۴۷؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۸، ص۱۱.
  85. فتاحی‌زاده و بستان، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۶ ص ۲۳۳.
  86. شریعتمداری، علی، روان‌شناسی تربیتی، ص۲۰۹.
  87. ر.ک: سلیمی، علی؛ داوری، محمد، جامعه‌شناسی کجروی، ص۳۸۹–۴۰۶.
  88. شریعتمداری، علی، روان‌شناسی تربیتی، ص۱۹۳.
  89. شریعتمداری، علی، روان‌شناسی تربیتی، ص۲۱۰ – ۲۱۱.
  90. ر.ک: فضل الله، سید محمد حسین، تفسیر من وحی القرآن، ج۲۳، ص۱۳۸؛ مدرسی، سید محمد تقی، من هدی القرآن، ج۱۶، ص۴۲۲.
  91. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۳۲؛ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۹۱.
  92. حق شناس، سید جعفر، نظام اسلامی و مسئله حجاب، ص۱۴۷.
  93. فتاحی‌زاده و بستان، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۶ ص ۲۳۴.
  94. «ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتشی بازدارید که هیزم آن آدمیان و سنگ‌هاست؛ فرشتگان درشتخوی سختگیری بر آن نگاهبانند که از آنچه خداوند به آنان فرمان دهد سر نمی‌پیچند و آنچه فرمان یابند بجای می‌آورند» سوره تحریم، آیه 6.
  95. جصاص، احمد بن علی، احکام القرآن، ج۵، ص۳۶۴.
  96. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۷۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۶۲؛‌تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۷۹.
  97. سمرقندی، نصر بن محمد، بحرالعلوم (تفسیر سمرقندی)، ص۴۶۹؛ طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۱۰، ص۵۰.
  98. «و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.
  99. «جز با همسران خویش یا کنیزهاشان که اینان نکوهیده نیستند» سوره مؤمنون، آیه ۶.
  100. حق شناس، سید جعفر، نظام اسلامی و مسئله حجاب، ص۴۶.
  101. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۳۵- ۳۵۶، آمدی، ص۸۹؛ لیثی واسطی، ص۳۴۷.
  102. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۳۷؛ طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الانوار، ص۴۱۷.
  103. «و باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی فرا می‌خوانند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و اینانند که رستگارند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۴
  104. «شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.
  105. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۶۶۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۷، ص۸۸.
  106. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۶؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۷۶.
  107. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۸۱–۱۸۲.
  108. رابرتسون، یان، درآمدی بر جامعه، ترجمه حسین بهروان، ص۱۴۹.
  109. ر.ک: امام خمینی، استفتائات، ج۱، ص۴۸۴.
  110. ر.ک: حق شناس، سید جعفر، نظام اسلامی و مسئله حجاب، ص۴۹ – ۵۴.
  111. فتاحی‌زاده و بستان، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۶ ص ۲۳۵.
  112. حداد عادل، غلامعلی، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص۳۳–۳۴.
  113. فرنچ، مارلین، جنگ علیه زنان، ترجمه توراندخت تمدن، ص۶۵-۶۶.
  114. فتاحی‌زاده و بستان، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۶ ص ۲۳۷.
  115. ر.ک: حق شناس، سید جعفر، نظام اسلامی و مسئله حجاب، ص۲۱۲ – ۲۱۶.
  116. ر.ک: مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص۷۳، ۸۳ - ۸۴ «مقدمه».
  117. ر.ک: مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص۷۳ - ۷۷ «مقدمه».
  118. مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص۷۹-۸۰ «مقدمه».
  119. ر.ک: صلاح، مهدی، کشف حجاب (زمینه‌ها، پیامدها و واکنش‌ها)، ص۱۲۹–۱۳۰.
  120. صلاح، مهدی، کشف حجاب (زمینه‌ها، پیامدها و واکنش‌ها)، ص۲۳۵–۲۳۶.
  121. حکمت‌نیا، محمود، حقوق المرأة بین الواقع المعیش و المواثیق الدولیه، المرأة فی الفکر الاسلامی المعاصر، ص۱۹۴.
  122. قرائة جدیدة لفقه المرأة الحقوقی، ص۱۲۶–۱۲۷.
  123. فتاحی‌زاده و بستان، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۶ ص ۲۳۷.
  124. ابتهاج، فریبا؛ اسدی، طیبه، به رسمیت شناختن هویت فردی و حقوق انسانی زن، راه گسترش حجاب، حجاب مسئولیت‌ها و اختیارات دولت اسلامی، ج۲، ص۵۴۴.
  125. زیبایی نژاد، محمدرضا، نظام اسلامی و مسئله پوشش زنان، حجاب مسئولیت‌ها و اختیارات دولت اسلامی، ج۲، ص۴۷۰ – ۴۷۱.
  126. ر.ک: حق شناس، سید جعفر، نظام اسلامی و مسئله حجاب، ص۵۰ – ۵۲.
  127. حق شناس، سید جعفر، نظام اسلامی و مسئله حجاب، ص۱۶۶ – ۱۶۷.
  128. جمعیت زنان، «نگرش به مقام زن در جهان آفرینش»، ص۱۶۰.
  129. «در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) می‌دارند» سوره نساء، آیه ۳۴.
  130. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۴۴ – ۳۴۵.
  131. ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، تفسیر غریب القرآن، ج۱، ص۲۲۱؛ جصاص، احمد بن علی، احکام القرآن، ج۵، ص۳۳؛ طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۱۸۹ – ۱۹۰.
  132. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۰۶؛ ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص۲۹۷.
  133. صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۴۳۸؛ همو، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۴۶۸؛ طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۲۰۱.
  134. صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۴۶۸؛ دیلمی، ج۱، ص۱۹۳.
  135. فتاحی‌زاده و بستان، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۶ ص ۲۴۰.
  136. ر.ک: اسحاقی، سید حسین، هست‌ها و بایدهای فرهنگ عفاف و حجاب، حجاب مسئولیت‌ها و اختیارات دولت اسلامی، ج۲، ص۲۹۵ – ۲۹۸.
  137. «ای مؤمنان! چون در نشست‌ها به شما گویند جا باز کنید، باز کنید تا خداوند برایتان (در بهشت) جا باز کند و چون گویند: برخیزید، برخیزید تا خداوند (پایگاه) مؤمنان از شما و فرهیختگان را چند پایه بالا برد و خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۱.
  138. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۹، ص۵۵۱؛ فضل الله، سید محمد حسین، تفسیر من وحی القرآن، ج۲۲، ص۷۳ -۷۴.
  139. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۴، ص۴۹۲-۴۹۳؛ طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۴، ص۲۶۰–۲۶۱.
  140. «و همچنین از مردم و جنبندگان و چهارپایان که با رنگ‌های گونه گونند؛ از بندگان خداوند تنها دانشمندان از او می‌هراسند، بی‌گمان خداوند پیروزمندی آمرزنده است» سوره فاطر، آیه ۲۸.
  141. «بگو: چه بدان (آیات) ایمان آورید چه ایمان نیاورید؛ بی‌گمان چون بر کسانی که پیش از این (به آنان) دانش داده‌اند خوانده شود به سجده با روی بر زمین می‌افتند» سوره اسراء، آیه ۱۰۷.
  142. «جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و یکدیگر را به راستی پند داده‌اند و همدیگر را به شکیبایی اندرز داده‌اند» سوره عصر، آیه ۳.
  143. طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، ج۴، ص۲۴۸.
  144. «بر شما حرام است (ازدواج با) مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمه‌هایتان و خاله‌هایتان و دختران برادر و دختران خواهر و مادران شیرده‌تان و خواهران شیرخورده‌تان و مادرزن‌هایتان و ختران زنانتان (از شوهر پیشین) که (اینک) در سرپرستی شمایند، (اگر) از همسرانی (باشند) که با آنان همخوابگی کرده‌اید، که اگر با آنها همخوابگی نکرده‌اید بر شما گناهی نیست؛ و همسران آن پسرانتان که از پشت شمایند؛ و (نیز) جمع میان دو خواهر، مگر آنکه از پیش (در زمان جاهلیت) روی داده است، که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه 23.
  145. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۱۶؛ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۴۴۲.
  146. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۳۶۳.
  147. «همسرانتان کشتگاه شمایند، هر جا (و هر گاه) که خواهید به کشتگاه خود درآیید؛ و برای خویش (توشه نیک) پیش فرستید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که (روزی) به لقای وی خواهید رسید و (آن روز را) به مؤمنان بشارت ده!» سوره بقره، آیه 223.
  148. «و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.
  149. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۶، ص۵؛ محدث نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۱۱۵.
  150. «و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خود نزدیک شدند، یا با شایستگی آنها را نگه دارید و یا به نیکی رها کنید و آنان را برای زیان رساندن نگه ندارید که (به آنها) ستم کنید و هر کس چنین کند، به خود ستم کرده است و آیات خداوند را به ریشخند نگیرید و نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید و (نیز) آنچه را از کتاب و حکمت برایتان فرستاده است که بدان اندرزتان می‌دهد؛ و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۳۱.
  151. خدا رحیمی، سیامک و دیگران، روان‌شناسی زنان، ص۱۲۹.
  152. فتاحی‌زاده و بستان، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۶ ص ۲۴۰.
  153. اسحاقی، سید حسین، هست‌ها و بایدهای فرهنگ عفاف و حجاب، حجاب مسئولیت‌ها و اختیارات دولت اسلامی، ج۲، ص۳۰۰.
  154. «خداوند برای کافران، زن نوح و زن لوط را مثل زد که زیر سرپرستی دو بنده شایسته از بندگان ما بودند و به آن دو، خیانت ورزیدند اما آن دو (پیامبر) در برابر (عذاب) خداوند برای آنان سودی نداشتند و (به آنان) گفته شد که با (دیگر) واردشوندگان به آتش (دوزخ) درآیید» سوره تحریم، آیه ۱۰.
  155. مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۴، ص۳۷۹-۳۸۰؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۷۷-۳۷۸؛ جصاص، احمد بن علی، احکام القرآن، ج۵، ص۳۶۵.
  156. «و خداوند برای مؤمنان، همسر فرعون را مثل زد هنگامی که گفت: پروردگارا! نزد خود در بهشت برای من خانه‌ای بساز و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش و مرا از این قوم ستمگر آسوده گردان» سوره تحریم، آیه ۱۱.
  157. «و (نیز) مریم دختر عمران را که پاکدامن بود و ما از روح خویش در آن دمیدیم؛ و سخنان و کتاب‌های پروردگارش را باور داشت و از فرمانبرداران بود» سوره تحریم، آیه ۱۲.
  158. «و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۴۲.
  159. «و پسر مریم و مادرش را نشانه‌ای گرداندیم و آن دو را در پناه پشته‌ای هموار و دارای آبی روان جای دادیم» سوره مؤمنون، آیه ۵۰.
  160. «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳؛ فرات کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، ص۳۳۲؛ طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۶، ص۲۲؛ ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۹، ص۳۱۳۱.
  161. «به پیمان خود وفا می‌کنند و از روزی می‌هراسند که شرّ آن همه‌گیر است» سوره انسان، آیه ۷؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۹۸.
  162. طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۱۱۱؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۳۱ – ۱۳۲.
  163. مجیدی بیدگلی، کبری، بایسته‌های فرهنگی و اجتماعی گسترش فرهنگ حجاب و عفاف، حجاب مسئولیت‌ها و اختیارات دولت اسلامی، ج۲، ص۶۱۴.
  164. فتاحی‌زاده و بستان، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۶ ص ۲۴۲.
  165. برقی، احمد بن محمد، المحاسن، ج۲، ص۶۰۴؛ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۰.
  166. «پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد، برانگیز! بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای» سوره بقره، آیه ۱۲۹
  167. «بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴
  168. «اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲؛ نهج البلاغه، خطبه ۱ (تحقیق و شرح محمد عبده، ج۱، ص۲۳-۲۴).
  169. ر.ک: زیبایی‌نژاد، محمدرضا، نظام اسلامی و مسئله پوشش زنان، حجاب مسئولیت‌ها و اختیارات دولت اسلامی، ج۲، ص۴۹۳- ۴۹۸.
  170. «و بی‌همسران (آزاد) و بردگان و کنیزان شایسته‌تان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بی‌نیازی می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲؛ زیبایی‌نژاد، محمدرضا، نظام اسلامی و مسئله پوشش زنان، حجاب مسئولیت‌ها و اختیارات دولت اسلامی، ص۴۹۹.
  171. تفسیر منسوب به امام عسکری(ع)، ص۴۸۰؛ ابن ابی جمهور احسائی، عوالی اللئالی، ج۲، ص۱۰۷.
  172. حق شناس، سید جعفر، نظام اسلامی و مسئله حجاب، ص۶۸ – ۶۹.
  173. مستقیمی، مهدیة السادات، نقش حاکمیت اسلامی در تربیت دینی حوزه حجاب، حجاب مسئولیت‌ها و اختیارات دولت اسلامی، ج۲، ص۶۳۳ – ۶۳۴.
  174. نهج البلاغه، نامه ۳۱ (تحقیق و شرح محمد عبده، ج۳، ص۵۶-۵۷).
  175. فتاحی‌زاده و بستان، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۶ ص ۲۴۳.
  176. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، ج۵، ص۲۲۱.
  177. فتاحی‌زاده و بستان، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۶ ص ۲۴۵.
  178. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۰۸.
  179. «مردان سرپرست زنانند بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از دارایی‌های خویش می‌بخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) می‌دارند و آن زنان را که از نافرمانیشان بیم دارید (نخست) پندشان دهید و (اگر تأثیر نکرد) در خوابگاه‌ها از آنان دوری گزینید و (باز اگر تأثیر نکرد) بزنیدشان آنگاه اگر فرمانبردار شما شدند دیگر به زیان آنان راهی مجویید که خداوند فرازمندی بزرگ است» سوره نساء، آیه ۳۴.
  180. مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۱۲.
  181. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۷.
  182. ر.ک: حجاب، آزادی یا اسارت، ص ۱۰۷.
  183. «آیا داوری (دوره) «جاهلیّت» را می‌جویند؟ و برای گروهی که یقین دارند، در داوری از خداوند بهتر کیست؟» سوره مائده، آیه ۵۰.
  184. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۸.
  185. مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۴۶، "مسئله حجاب".
  186. مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۴۶ - ۴۴۸.
  187. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۸.
  188. مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۵۱.
  189. مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۵۱، "مسئله حجاب".
  190. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۸ ـ ۴۵۹.
  191. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۵۶ ـ ۴۵۹.
  192. مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۵۶ ـ ۴۶۱.
  193. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۹.