سفیانی
- این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
سفیانی شخصیتی است که روایات نقل شده از معصومان او را از نسل ابوسفیان و مخالف امام مهدی (ع) معرفی کرده است. در روایات شیعه "خروج سفیانی" یکی از پنج نشانه حتمی ظهور است که وقوع آن گریزناپذیر دانسته شده است[۱].
سفیانی و خروج وی، مشهورترین و در عین حال مشکلترین مسئله در میان نشانههای ظهور به شمار میآید. روایات این نشانه، به گونهای گسترده در منابع قدیم و جدید بیان شده است که در مجموع میتوان موضوعات زیر را در مورد آن بررسی کرد[۲]
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل سفیانی (پرسش) قابل دسترسی هستند.
مقدمه
- پیش از قیام حضرت مهدی(ع) مردی از نسل ابو سفیان در منطقه شام خروج میکند و با تظاهر به دینداری، گروه فراوانی از مسلمانان را فریب میدهد و بخش گستردهای از سرزمینهای اسلامی "شام، حمص، فلسطین، اردن، قنسرین و منطقه عراق" را به تصرّف خود در میآورد[۳]. در کوفه و نجف، به کشتار شیعیان میپردازد و برای کشتن و یافتن آنان جایزه تعیین میکند[۴]، مدت حکومت او، نه ماه است[۵][۶].
- وی، آنگاه که از ظهور حضرت حجّت(ع) آگاه میشود، با سپاهی بزرگ به جنگ وی میرود. در منطقه "بیدا"[۷] "بین مکه و مدینه" با سپاه امام(ع) برخورد میکند و به امر خدا، همه لشکریان وی - جز چند نفر- در زمین فرو میروند و هلاک میشوند[۸][۹].
- اینکه سفیانی کیست و چه ویژگیهایی دارد و چگونه خروج میکند و پرسشهایی از این دست هرگز به گونهای روشن و قابل قبول در روایات و سخنان بزرگان مورد اشاره قرار نگرفته و به طور صرف، به گمانههایی بسنده شده است. از جمله اینکه گفته شده: نام وی عثمان بن عنبسه و از خاندان ابو سفیان است[۱۰][۱۱].
- از این رو برخی بر این باورند سفیانی فرد مشخصی نیست؛ بلکه فردی است با ویژگیهای ابو سفیان که در آستانه ظهور حضرت مهدی(ع) به طرفداری از باطل، خروج میکند و مسلمانان را به انحراف میکشاند. اینها در بیان دیدگاه خود میگویند: در حقیقت، ابو سفیان، به عنوان سرسلسله سفیانیان، نماد پلیدی است. او غارتگری بود که با رباخواری، زورگویی و چپاول اموال مردم، ثروتهای هنگفتی به چنگ آورده بود و از راه فریب و استثمار تودههای ستمکشیده و ترویج خرافات و دامن زدن به نظام طبقاتی جاهلی، قدرت فراوانی داشت. ابو سفیان، در جایگاه سردمدار شرک و بتپرستی و سرمایهداری طاغوتی، هر نوع حرکت و جنبشی را که دم از عدالت، برادری و آزادی میزد، دشمن شماره یک خود میدانست و با قدرت تمام برابر آن به مبارزه برمیخاست[۱۲][۱۳].
- بنابراین، در حقیقت سفیانی یک جریان است، نه یک شخص. سفیانی جریان باطل در بستر تاریخ است. بر فرض هم که سفیانی را از نسل ابو سفیان بدانیم، اشکالی پدید نمیآید و واپسین مهره این زنجیره، همان سفیانی است که در آستانه ظهور قائم(ع) خروج میکند[۱۴].
واژهشناسی
از اصطلاحاتی که دربارۀ ظهور و قیام حضرت مهدی(ع) به کار رفته، «خروج» است. «خروج» در لغت نقیض «دخول» به معنای بیرون شدن [۱۵] و در اصطلاح، به معنای ظهور یا معنای قیام است[۱۶] «خروج» در روایات و سخنان دانشمندان دینی، بیشتر همان قیام است؛ چه اینکه شیخ صدوق در دو کتاب خود برای روایات قیام این عنوان را قرار داده است: «باب علامات خروج القائم» [۱۷] و «ما روی فی علامات خروج القائم» [۱۸][۱۹].
مشخصات سفیانی
نام و نسب
جزئیات گزارشهای مرتبط با سفیانی، از اختلاف فراوانی برخوردار است که اعتماد به این جزئیات را کاهش میدهد. دربارۀ نام سفیانی، اسامی: عبدالله، عثمان، عنبسه، معاویه، حرب، عتبه و عروه[۲۰] ذکر شده است و برای پدرش از نامهای: یزید، عنبسه، هند و عتبه استفاده شده است[۲۱]. نسب او نیز گاه به عتبة بن ابی سفیان [۲۲] و گاه به خالد بن یزید بن معاویه [۲۳] میرسد[۲۴].
اگر چه دانستن و ندانستن نامهای وی، چندان اهمیتی ندارد و آنچه مهم است نقش و جایگاه او در حوادث عصر ظهور است [۲۵]؛ امام در روایاتی از نامهای سفیانی سخن گفته شده است، در این روایات بیشتر از واژگانی چون سفیانی، ابن آکله الکباد [۲۶]، عتبه [۲۷] و عثمان بن عنبسه [۲۸] و عبدالله [۲۹] استفاده شده است[۳۰].
نخستین چیزی که از عنوان رایج سفیانی که به ذهن میرسد این است که وی با ابوسفیان نسبتی دارد و این انتساب به گونههای مختلف منعکس شده است. صدوق با نقل روایتی از امام علی(ع)؛«وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ أَبِي سُفْيَان»[۳۱].
ویژگیهای سفیانی
سفیانی بهره چندانی از زیبایی نبرده و در مقابل بیشتر نمادهای زشتی و پلیدی، در او جمع شده است؛ صدوق با ذکر سند از امام علی(ع) نقل کرده است:« يَخْرُجُ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ مِنَ الْوَادِي الْيَابِسِ وَ هُوَ رَجُلٌ رَبْعَةٌ وَحْشُ الْوَجْهِ ضَخْمُ الْهَامَةِ بِوَجْهِهِ أَثَرُ جُدَرِيٍّ إِذَا رَأَيْتَهُ حَسِبْتَهُ أَعْوَرَ اسْمُهُ عُثْمَانُ وَ أَبُوهُ عَنْبَسَةُ وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ أَبِي سُفْيَان»[۳۲].
وی مسلمانی منحرف است که در دل با امام علی(ع) دشمنی دارد. حضرت باقر(ع) میفرماید:« السُّفْيَانِيُّ أَحْمَرُ أَشْقَرُ أَزْرَقُ لَمْ يَعْبُدِ اللَّهَ قَطُّ وَ لَمْ يَرَ مَكَّةَ وَ لَا الْمَدِينَةَ قَطُّ يَقُولُ يَا رَبِّ ثَارِي وَ النَّارَ يَا رَبِّ ثَارِي وَ النَّار»[۳۳].
پلیدی و سرکشی سفیانی
فرهنگ و گرایش سیاسی سفیانی
کینه سفیانی نسبت به اهل بیت و شیعیان
سفیانی در آخر الزمان
بیشتر مفسران، از ظهور لشکری طغیانگر که آخر الزمان در کشورهای اسلامی به ستم و تعدی پرداخته، سرانجام در صحرایی بیرون از مکه، گرفتار عذاب الهی میشوند، خبر داده و آیه ﴿ وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ ﴾[۳۴] را درباره آن لشکر دانستهاند. در روایات شیعه و سنی، نام رهبر این لشکریان، سفیانی ذکر شده است.[۳۵] آیه ﴿ أَفَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُواْ السَّيِّئَاتِ أَن يَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الأَرْضَ﴾[۳۶] نیز که توطئهگران را به فرو رفتن در زمین تهدید میکند، بر لشکر سفیانی تطبیق داده شده است.[۳۷] آیه ﴿ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا﴾[۳۸] نیز درباره بازماندگان لشکر سفیانی تأویل شده که صورتهایشان معکوس گشته، پشت سرشان قرار میگیرد[۳۹][۴۰].
شورش سفیانی
این عنوان، مربوط به مشهورترین نشانههای ظهور است که به طور گسترده در منابع قدیم و جدید، بیان شده است. این احادیث در مصادر شیعه و اهل سنت تقریباً یکسان آمده و این گونه نیست که به فرقۀ خاصی اختصاص داشته باشد. از منابع شیعه، نعمانی یک باب از کتاب الغیبة، را به احادیث سفیانی اختصاص داده و در آن، هجده حدیث گزارش کرده است؛ اما نعیم بن حمّاد در کتاب الفتن، بیش از ده باب به سفیانی و جنگهای او اختصاص داده و در آن، حدود ۱۲۰ خبر نقل میکند. در منابع متأخّر، از جمله بحار الأنوار، حجم احادیث مربوط به سفیانی، بسیار بیشتر از آن است که گفته شد. کثرت این احادیث و صحّت و اعتبار سند یا مضمون برخی از آنها علامت بودن سفیانی برای ظهور را اثبات میکند[۴۱]. توجه بدین نکته، شایسته است که احادیث مرتبط با سفیانی، تنوّع دارند و متون مفصّل به بیان جزئیاتی پرداختهاند که گاه با هم معارض هستند؛ ولی مجموعۀ این متون و قدر مشترک آنها، این اطمینان را پدید میآورند که اصل حرکت سفیانی و مقابلۀ او با سپاه امام مهدی (ع) پذیرفته و ثابت است. دلایل اثبات کنندۀ این علامت، عبارتاند از:
- روایات صحیح و معتبر شیعه و سنی.
- کثرت روایات موجود در منابع کهن شیعه و سنی.
- اشتراک متون حدیثی شیعه و سنی در این باره.
- فرهنگ مردمیِ حاکم بر جامعه که از حدیث و تواریخ کهن گرفته شده است.
- سوء استفادۀ عناصر اموی از نام سفیانی برای به دست گرفتن قدرت[۴۲].
سفیانی در احادیث فریقین
احادیث فراوانی در مصادر شیعی گزارش شده و بر حتمی بودن ظهور سفیانی و حرکت او در ماه رجب، تأکید شده است[۴۳][۴۴].
در احادیث شیعه، سفیانی غالباً همراه با ندای آسمانی، نفس زکیه و فرو رفتن در سرزمین بیدا یاد میشود. گاه در کنار سفیانی، از یمانی هم یاد شده است[۴۵].
در منابع شیعی، افزون بر احادیث گزارش شده از معصومان(ع)، متونی نیز از غیر معصومان گزارش شده است[۴۶].
در منابع اهل سنت، سخنی از حتمی بودن سفیانی یا ظهور وی در ماه رجب نیست. اگر چه برخی از احادیث به نقل از پیامبر خاتم(ص) است، ولی بیشتر متون، به صحابه و تابعیان منتهی میشود[۴۷]. بعضی از احادیث مرتبط با سفیانی که در کتاب الفتن نعیم بن حمّاد آمده، به نقل از جابر جُعفی از امام باقر(ع) است. البته این متون در مصادر اصلی اهل سنّت، کمتر گزارش شده است[۴۸].
بیشتر گزارشهای اهل سنت دربارۀ سفیانی، ارزش لازم برای استناد و اطمینان را ندارد. بویژه گزارشهایی که در کتاب الفتن ابن حمّاد به تفصیل مورد اشاره قرار گرفته است[۴۹].
در این گزارشها بیشتر از دشمنی سفیانی با مردم کوفه و مدینه و یا عموم بنی هاشم یاد شده است. گاه دشمنیِ او با بنی عبّاس هم مورد اشاره قرار گرفته است[۵۰].
متون اهل سنت دربارۀ سفیانی، معمولاً به صورت داستان پیوسته نقل شده و جنگهای او با مردم مناطق مختلف، مطرح شده است[۵۱]. مکانهایی همچون: قرقیسیاء، حرّان، خراسان، زوراء (بغداد)، جابیه، روم، دمشق و ... نام برده شدهاند و از بنی امیه، بنی عباس، پرچمهای سیاه و دیگر رویدادهای تاریخ اسلام، یاد شده است. نکتۀ مورد توجّه اهل سنّت قرار گرفته است[۵۲].
نکتۀ مهم در مجموعه احادیث سفیانی، تبادل متون در مصادر حدیثی شیعه و سنی است. این مطلب، حتی در کتاب الغیبة شیخ طوسی ینز به چشم میآید و ایشان برخی از متون اهل سنّت را گزارش کرده است. از زمان سید ابن طاووس و تألیف کتاب الملاحم و الفتن، گزارش احادیث و متون اهل سنّت که ناظر به موضوع علائم ظهور باشند در مصادر شیعی، بسیار گستردهتر شده است. نویسندگان متأخّر نیز گاه به نقل از این کتاب و گاه مستقیماً از مصادر اهل سنّت همچون الفتن ابن حمّاد و عقد الدرر، این متون را گزارش کردهاند[۵۳].
زمان خروج سفیانی
چنان که گذشت صدوق با ذکر سند از عمر بن حنظله نقل کرده که امام صادق(ع) فرمود: پیش از قیام قائم پنج نشانة حتمی خواهد بود: یمانی و سفیانی و صیحه و قتل نفس زکیه و خسف به بیداء [۵۴][۵۵].
دربارۀ زمان خروج به سه دسته روایت بر میخوریم:
الف. خروج سفیانی پیش از ظهور: حَذلَم بن بشیر میگوید: به امام زین العابدین(ع) عرض کردم: آمدن مهدی و نشانهها و علایم آن را برای من بیان نمایید تا بدانم چه زمانی ظهور میکند؟ فرمود:«... فَإِذَا ظَهَرَ السُّفْيَانِيُّ اخْتَفَى الْمَهْدِيُّ ثُمَّ يَخْرُجُ بَعْدَ ذَلِك»[۵۶][۵۷].
ب. خروج سفیانی در سال قیام حضرت مهدی(ع): نعمانی با ذکر سند از محمد بن مسلم نقل کرده که امام باقر(ع) فرمود:«السُّفْيَانِيُّ وَ الْقَائِمُ فِي سَنَةٍ وَاحِدَة[۵۸][۵۹].
جابر جعفی گوید: از امام باقر(ع) در مورد سفیانی سؤال کردم: فرمود: «وَ أَنَّى لَكُمْ بِالسُّفْيَانِيِّ حَتَّى يَخْرُجَ قَبْلَهُ الشَّيْصَبَانِيُّ يَخْرُجُ مِنْ أَرْضِ كُوفَانَ يَنْبُعُ كَمَا يَنْبُعُ الْمَاءُ فَيَقْتُلُ وَفْدَكُمْ فَتَوَقَّعُوا بَعْدَ ذَلِكَ السُّفْيَانِيَّ وَ خُرُوجَ الْقَائِمِ(ع)»[۶۰][۶۱].
ج. خروج سفیانی پس از ظهور: عموم روایات از خروج سفیانی به عنوان نشانه پس از ظهور یاد کرده است. پیشتر در مباحث کلی مربوط به ظهور این گمانه مطرح شد که نشانههای حتمی پس از ظهور اتفاق میافتد. حال این ادعا را دربارۀ خروج سفیانی بررسی میکنیم[۶۲].
محمد بن مسلم گوید: شنیدم امام باقر(ع) میفرمود: «... وَ كَفَى بِالسُّفْيَانِيِّ نَقِمَةً لَكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَ هُوَ مِنَ الْعَلَامَاتِ لَكُم... وَ لَكِنْ عَلَيْكُمْ بِمَكَّةَ فَإِنَّهَا مَجْمَعُكُم»[۶۳][۶۴].
یونس بن أبی یعفور گوید: شنیدم امام صادق(ع) میفرمود:«ُ إِذَا خَرَجَ السُّفْيَانِيُّ يَبْعَثُ جَيْشاً إِلَيْنَا وَ جَيْشاً إِلَيْكُمْ فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ فَأْتُونَا عَلَى كُلِّ صَعْبٍ وَ ذَلُول»[۶۵][۶۶].
نکتهای که آن را تأیید میکند «خسف به بیداء» است که بدون شک پس از ظهور است و این نشانه در راستانی خروج سفیانی بر علیه حضرت به شمار میآید. روایاتی نیز بر درگیری سفیانی با حضرت مهدی(ع) و یا کشته شدن وی به دست آن حضرت دلالت دارد[۶۷].
پایان کار سفیانی
بعضی از روایات، بدون اشاره به منطقۀ خاصی، از آن به سرزمین خشک [۶۸] یا مغرب زمین [۶۹] یاد کرده و برخی دیگر شام را محل خروج وی دانسته است. جمع بین همه روایات آن است که وی از سرزمین شام و منطقهای خشک خروج خواهد کرد[۷۰].
دربارۀ کارهای سفیانی و مدت حکومت وی سخنان فراوان و عموماً نامعتبر به چشم میخورد؛ اما از آنجا که تنها بررسی خورج وی به عنوان نشانه در این بحث اهمیت دارد، از ذکر آنها صرفنظر میکنیم [۷۱][۷۲]. پایان لشکریان سفیانی فرو رفتن در زمین و مبتلا شدن به خشم خداوند دانسته شده؛ اما سخن روشنی درباره فرجام خود سفیانی در دست نیست. البته در میان برخی منابع اهل سنت[۷۳] آمده است که: سفیانی و سپاهیان او در نهایت با حضرت مهدی(ع) به کارزار میپردازند و به دست آن امام نابود میشوند. اما از آنجا که این کتاب چندان اعتباری ندارد، از نقل آنها چشم پوشی میکنیم[۷۴].
دوران سرکشی سفیانی
درفش سرخ سفیانی
محل خروج سفیانی
محل خروج او را نیز حمص، وادی یابس، ایلیاء "بیت المقدس"، اندرا و روم نوشتهاند [۷۵]. مدّت حکومت سفیانی نیز در بیشتر روایات، نُه ماه دانسته شده است[۷۶]. گزارشهایی نیز زمان حکومت او را سه سال و نیم[۷۷] یا به اندازۀ دورۀ بارداری شتر [۷۸] برشمردهاند[۷۹][۸۰].
نشانههای خروج سفیانی
جنایات سفیانی
خروج سفیانیهای گوناگون
آیا سفیانی یکی است یا چند تن؟
باور عمومی کهن دربارۀ خروج سفیانی سبب شد که در طول تاریخ، افرادی از بنی امیّه که خروج کرده و در صدد در دست گرفتم قدرت بودهاند، به عنوان سفیانی، شناخته شوند. زیاد بن عبدالله بن یزید بن معاویه در سالهای آغازین سدۀ دوم هجری[۸۱]، علی بن عبدالله بن خالد بن یزید بن معاویه در سال۱۹۵ هجری در زمان امام رضا(ع)[۸۲]، و ابو حرب یمانی مبرقع[۸۳]در دورۀ معتصم عباسی، از جمله سفیانیهایی هستند که با هدف به دست گرفتن قدرت، خروج کردهاند و علیه شاخۀ مروانی بنی امیّه و یا خلافت بنی عباس شوریدهاند. اگر چه سفیانی، فردی خوش نام نیست، ولی قدرتیابی و تسلّط مقتدرانۀ او بر شام و حتی مناطق حجاز، مورد توجه مردم بوده است[۸۴].
شهرت یافتن این افراد به سفیانی، نشان از عمق وجود جریان سفیانی در فرهنگ عمومی مسلمانان دارد. برخی از مورخان، احادیث مرتبط با سفیانی را ساخته و پرداختۀ این گروه برشمردهاند. مصعب بن زبیر، آغازگر این سخن است[۸۵] و افراد دیگری نیز در موافقت یا مخالفت آن سخن گفتهاند [۸۶][۸۷].
ولی توجه به فراوانی روایات شیعه و سنی، کهن بودن آن متون، رواج این فرهنگ در میان مردمان و سوء استفادۀ حاکمان و قدرت طلبان از این فرهنگ عمومی، اثبات میکند که این فرهنگ، ریشه در متون کهن حدیثی دارد[۸۸].
محل مرگ سفیانی
سفیانی در موعودنامه
- یکی از نشانههای قطعی ظهور است. سفیانی، عنصر بیبندوبار، آلوده و پرده در اموی نسب و اموینژاد است که در سوریه انقلاب میکند و انقلابش نیز، پس از غلبه بر دو گروه مخالف خویش، به ظاهر پیروز میگردد و آن دو خطّ مخالف را که رهبری یکی را مردی سرخ رو و دیگری را مردی "ابرص" به عهده دارد، درهم میکوبد. فضای سیاسی و اجتماعی برای او آماده میشود و او بر منطقه وسیعی که شامل: دمشق، حمص، حلب، اردن، فلسطین و اسرائیل کنونی است، مسلّط میگردد و یهودیان و عناصر تبهکار و حقستیز، کودکان پرورشگاهی و کنار خیابانی از او پیروی میکنند و همه این تحوّلات ظرف شش ماه صورت میپذیرد. پس از استقرار قدرت و سیطره سفیانی در سوریه و منطقه وسیعی که نام برده شد، سپاه گرانی مرکب از ١٤٢ هزار نفر سازماندهی میکند و بخشی از آن را به منظور فتح عراق و بخشی دیگر را به سوی حجاز و مدینه منوّره، گسیل میدارد. سپاه ١٢ هزار نفری او به سوی مدینه میرود تا حضرت مهدی (ع) آن اصلاحگر بزرگ جهانی را که خبر ظهورش پخش گردیده، دستگیر نماید. انان سه روز در مدینه توقّف میکنند و در آنجا دست به چپاول و جنایت میزنند و پس از آن، بخش مهمّ آن ١٢ هزار نفر، مدینه را به منظور دستیابی به امام مهدی (ع) به قصد مکه ترک میکنند، چرا که اطّلاع مییابند که آن اصلاحگر بزرگ، از مدینه به مکه رفته است.
- این سپاه تجاوزکار در راه مکه، به بیابانی میرسند و در آنجا، زمین به امر خدا همه آنان را میبلعد و جز دو نفر باقی نمیماند، یکی از آن دو به سوی حضرت مهدی (ع) میرود تا بشارت نابودی دشمنان حق و عدالت را بدهد و دیگری به سوی سفیانی میرود تا سرنوشت شوم ستونی از سپاه تجاوزکار او را گزارش کند. اما سپاه تجاوزکاری که از سوی سفیانی به عراق گسیل میگردد، در منطقهای از اطراف نجف که "روحاء" نام دارد پیاده میشود و دهها هزار نفر از آنان برای اشغال نجف و کوفه حرکت میکنند.
- روز عیدی از اعیاد اسلامی، تجاوز خویش را به این دو شهر آغاز میکنند و سر راه خود با ستونی از مدافعان که از بغداد میرسد درگیر میشوند و میان این دهها هزار مدافع عراقی و سپاه سفیانی، جنگ وحشتناکی جریان مییابد که البته سپاه سفیانی، پیروز میشود و کوفه را به اشغال خود درمیآورد و در آنجا سخت به کشتار وسیع غیرنظامیان، جاری ساختن سیلاب خون از بیگناهان، برپا ساختن چوبههای بیشمار دار و به اسارت بردن زنان و دختران، دست میزند. مردی برای دفاع از کوفه و حقوق مردم آن بپا میخیزد و انقلابی به راه میاندازد، اما کشته میشود.
- سرانجام این بخش از سپاه سفیانی به سوی شام برمیگردد، اما گروهی از کوفه و گروهی به فرماندهی "سید هاشمی" و گروهی به فرماندهی قهرمان پرواپیشه "یمنی"، سپاه ١٠٠ هزار نفری سفیانی را تعقیب میکنند و طی جنگ خونین میان راه عراق و شام همه را درهم میکوبند و انبوهی اسیر و غنایم جنگی، بدست میآورند.
- اما سرانجامِ شوم سفیانی و جنبش ارتجاعی او، بدینگونه پایان میپذیرد که: حضرت مهدی (ع) آن اصلاحگر زمین و زمان پس از ظهور خویش، از مکه به تدریج به کوفه میرسد و پس از استقرار عدالت در حجاز و عراق و دمشق، قلمرو سیطره ظالمانه سفیانی را هدف قرار میدهد. در حرکت اصلاحی امام به سوی شام، انبوهی از حقطلبان به او میپیوندند و سفیانی نیز در "رمله"، شمال شرقی فلسطین و قدس برای شرارت آماده میشود. لحظات رویارویی دو سپاه حق و باطل و عدل و بیداد، فرا میرسد، گروههایی از سپاه سفیانی، قرارگاه خویش را رها کرده و به لشکر حق میپیوندند و گروهی نیز به سپاه سفیانی ملحق میشوند. شرایط برای یک پیکار بزرگ و سرنوشتساز آماده میشود.
- سفیانی با دریافت گزارش رسیدن نیروی حق و آمدن اصلاحگر بزرگ امام مهدی (ع) از عراق به شام و فلسطین، خود را با همه قدرت و امکانات آماده رویارویی و دیدار میکند و بنا به روایتی از امام باقر (ع) میگوید: "أَخْرِجُوا إِلَيَّ ابْنَ عَمِّي!" یعنی: عموزادهام را نزد من بیاورید[۸۹]. پس از آنکه رویاروی هم قرار میگیرند و امام مهدی (ع) سفیانی را برای گفتگو به حضور میپذیرد و آن گفتگو به بیعت سفیانی با حضرت مهدی و با ایمان به او و حرکت عظیم و عمیق و آسمانی او میانجامد، سفیانی از قرارگاه حضرت مهدی (ع) به سوی سپاه خویش بازمیگردد که سران سپاهش میپرسند: چه کردی؟ پاسخ میدهد: "من در برابر منطق پولادین و موضع بحق حضرت مهدی (ع)، اسلام او را پذیرفتم و به راه و رسم او گردن نهادم و با او دست بیعت دادم و از گذشته سیاه خویش، ندامت کردم." سران سپاه او میگویند: "زشت باد رأی تو! در شرایطی که خلیفهای بلامانع و پراقتدار به سوی امام مهدی (ع) رفتی، اینک بر خطّ اطاعت او گردن نهاده، بازگشتهای؟" سفیانی از پیمان خویش دست کشیده و بیعت خویش با حجّت خدا و خلیفه راستین او را میشکند و به تشویق سران سپاه تجاوزکار خود، برای پیکار با حق و عدالت آماده میشود.
- سحرگاه یکی از روزها، پیکار نهایی حق و باطل آغاز میگردد و خداوند پس از نبردی خونبار میان دو سپاه عدل و ظلم، حجت خدا و یاران حقگرای او را پیروزی کامل میبخشد و آنان، سپاه حقستیز سفیانی را بهطور کامل نابود میسازند[۹۰].
- طبق روایت دیگری، سفیانی از سرنوشت شوم و تکاندهنده سپاه خویش که در راه مکه به زمین فرومیرود و زمین به فرمان خدا آنها را میبلعد درس عبرت گرفته و میکوشد تا فرمان امام مهدی (ع) را گردن نهد. به همین جهت بیعت میکند، اما پس از اندکزمانی بیعت خویش را میشکند و سرکشی میکند و پس از نبردی خونین به اسارت درمیآید و نابود میگردد[۹۱].
- به روایت دیگری، پس از دستگیری به دستور حضرت مهدی (ع) در دروازه بیت المقدس کشته میشود[۹۲][۹۳].
سفیانی در موعودنامه
- یکی از نشانههای حتمی ظهور مصلح بزرگ جهانی، خروج سفیانی است[۹۴]. سفیانی در روایات اینگونه توصیف شده است: مردی است به رنگ سرخ و زرد، با چشم کبود. در ظاهر ذکر خدا میگوید، ولی از پلیدترین و کثیفترین مردم روزگار است و در پلیدی و خباثت چنان است که زن بچهدار خود را از ترس اینکه مبادا مردم را به مخفیگاه او راهنمایی کند، زنده به گور میکند[۹۵]. در روایتی حضرت علی (ع) فرمود: پسر هند جگرخوار (سفیانی) از بیابان بیرون میآید. او مردی متوسط القامه، قیافهاش وحشتناک و سرش ضخیم و رویش آبله دارد. اگر او را ببینی خیال میکنی یکچشمی است، او از اولاد ابو سفیان است. وی خروج میکند و به کوفه (یا نجف) میآید و بر منبر آن مینشیند. گروه کثیری را فریب میدهد و آنان را با خود همدست مینماید و مناطق: شام، دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین را تصرف مینماید[۹۶]. وی گروه بسیاری از شیعیان را به قتل میرساند[۹۷]، سپس از ظهور حضرت مهدی (ع) اطلاع پیدا میکند. لشکری انبوه به سوی او میفرستد اما به خود امام دست نمییابد و سرانجام در بیابانی بین مکه و مدینه به زمین فرو میروند[۹۸]. از امام صادق (ع) آوردهاند که فرمود: گویی مینگرم که سفیانی در کوفه و در میدان شهر شما، بساط خویش را گسترده است و جارچیهای او جار میزنند که: "هرکس سر شیعهای را بیاورد یک هزار درهم جایزه دارد"[۹۹]. آنگاه است که همسایه بر همسایه میشورد و او را به جرم شیعه بودن سر میبرد تا هزار درهم جایزه بگیرد. اصل خروج سفیانی، صرفنظر از ویژگیها و قضایای جزئی، امری مسلّم است، ولی اینکه سفیانی کیست و چه ویژگیهایی دارد و چگونه شورش میکند، چندان روشن نیست. در برخی از روایات، از امام علی (ع) در مورد نام سفیانی پرسیده شده و آن حضرت، از بیان آن خودداری کردهاند[۱۰۰]. حال آنکه اگر نام وی مشخص بود، دلیلی نداشت که از بردن نام وی، خودداری کند. به نظر میرسد، سفیانی فرد مشخصی نیست، بلکه فردی است با ویژگیهای ابو سفیان، که در آستانه ظهور مهدی (ع) به طرفداری از باطل، خروج میکند و مسلمانان را به انحراف میکشاند. امام سجاد (ع) میفرماید: "ظهور قائم (ع) از ناحیه خداوند، قطعی و خروج سفیانی نیز، قطعی است. در برابر هرقیامکننده و مصلحی، یک سفیانی وجود دارد"[۱۰۱]. و یا امام صادق (ع) میفرماید: "ما و خاندان ابو سفیان، دو خاندانی هستیم که بر سر دین خدا باهم دشمنی داریم. ما سخن خداوند را تصدیق کردیم و آنان تکذیب کردند. ابو سفیان، با پیامبر (ص) مبارزه کرد و معاویه با علی (ع) و یزید با حسین بن علی (ع) به مخالفت برخاستند و سفیانی نیز با قائم (ع) خواهد جنگید"[۱۰۲].
- براساس این روایات، سفیانی جریان باطل در بستر تاریخ است و رودررویی بین حق و باطل در این دو خانواده، نمونه بارزی از جریان این دو خط است. پس بر فرض که سفیانی را از نسل ابو سفیان هم بدانیم، آخرین مهره این زنجیره، همان سفیانی است که در آستانه ظهور قائم (ع) خروج میکند. اینکه همزمان با خروج سفیانی از منطقه شام، یمانی و خراسانی به طرفداری از حق در ناحیه خراسان و یمن، قیام میکنند، نیز مؤید این نظر میتواند باشد"[۱۰۳]. ابو سفیان، به عنوان سردمدار شرک و بتپرستی و سرمایهداری طاغوتی، هرنوع حرکت و جنبشی را که دم از عدالت، برادری و آزادی میزد، دشمن خود میدانست و با قدرت تمام در برابر آن به مبارزه برمیخاست. سفیانی، فردی است با این ویژگیها که در برابر انقلاب بزرگ جهانی حضرت مهدی (ع) خروج میکند. بر این اساس، در حقیقت سفیانی یک جریان است، نه یک شخص[۱۰۴][۱۰۵].
پرسشهای وابسته
- سفیانی که خروجش از نشانههای حتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای جسمانی سفیانی چیست؟ (پرسش)
- روش شناسایی سفیانی چیست؟ (پرسش)
- دین سفیانی چیست؟ (پرسش)
- آیا روایات سفیانی تنها در منابع شیعه آمده است؟ (پرسش)
- سفیانی و دجال چه تفاوتهایی دارند؟ (پرسش)
- خروج سفیانی در چه زمان و مکانی خواهد بود؟ (پرسش)
- اهداف قیام سفیانی چیست؟ (پرسش)
- ماجرای شورش سفیانی چیست؟ (پرسش)
- آیا ظهور امام مهدی همزمان با قیام سفیانی است؟ (پرسش)
- سفیانی در قیام خود چه اقدامهای انجام میدهد؟ (پرسش)
- چگونه ممکن است سفیانی چندین کشور را تصرف کند و جامعه بین الملل واکنشی نشان ندهند؟ (پرسش)
- حکمرانی سفیانی چقدر به طول میانجامد؟ (پرسش)
- آیا این ادعا که سفیانی در ارتش سوریه دیده شده صحیح است؟ (پرسش)
- آیا سفیانی واقعا به جنگ با امام مهدی خواهد پرداخت؟ (پرسش)
- از میان قیامهای یمانی و خراسانی و سفیانی کدام قیام مقدم است؟ (پرسش)
- وظیفه شیعیان در هنگام شورش سفیانی چیست؟ (پرسش)
- آیا دشمن امام مهدی (سفیانی) در حال حاضر زنده است یا آنکه متولد خواهد شد؟ وی از چه طایفهای و اهل کجاست؟ (پرسش)
- آیا امکان دارد در زمانهای مختلف سفیانیهای متعددی وجود داشته باشد؟ (پرسش)
- قرقیسیا کجاست و چه حوادثی در آن اتفاق میافتد؟ (پرسش)
- فرجام سفیانی چیست؟ (پرسش)
مدخلهای وابسته
- نام سفیانی
- افعال سفیانی
- امارت سفیانی
- اختفای امام مهدی بعد خروج سفیانی
- پدر سفیانی
- ارتش سفیانی
- جسم سفیانی
- جند سفیانی
- جنگ سفیانی و یمانی
- جنگ سفیانی
- جنگ سفیانی در کوفه
- چهره سفیانی
- حکومت سفیانی
- خباثت سفیانی
- خروج همزمان خراسانی، سفیانی و یمانی
- خروج سفیانی
- دین سفیانی ذخیره ای از نوح
- رایة السفیانی
- زمان حکومت سفیانی
- زمان خروج سفیانی
- سفیانی دوم
- سپاه سفیانی
- سفیانی اول
- صفات جسمانی سفیانی
- ظهور سفیانی
- فتنه سفیانی
- فرار از سفیانی
- قیام سفیانی
- قلمرو حکومت سفیانی
- کشتار سفیانی در کوفه
- لشکر سفیانی
- مبدأ حرکت سفیانی
- مدت جنگ سفیانی
- مدت نبرد سفیانی
- مادر سفیانی
- مکان حکومت سفیانی
- مکان خروج سفیانی
- مدت حکومت سفیانی
- نکوهش سفیانی
- نسب سفیانی
- ویژگی های سفیانی
- ورود سفیانی به کوفه
جستارهای وابسته
- امام مهدی (ع)
- موعودباوری
- فارقلیط
- پارکلیت
- ماشیح
- سوشیانس
- سوشینت
- هوشیدر
- هوشیدرماه
- میتریا
- آرماگدون
- ظهور امام مهدی (ع)
- خروج منبعث سوم
- جیش الغضب
- دیدگاه کلی قرآن درباره پایان تاریخ
- نشانهها و رخدادهای مهم آخر الزمان
- بحران معنویت
- وقوع اختلافها و درگیریهای بسیار
- وقوع مصائب
- ظهور منجی بزرگ بشر
- نزول عیسی (ع)
- خروج جنبندهای از زمین
- هجوم یأجوج و مأجوج
- صلح و آرامش پایدار در سرتاسر جهان
- حکومت امام زمان (ع)
- فتنههای شیطان در زمان ظهور امام مهدی (ع)
- بی ارزش شدن خون مردم
- تدریجی بودن نشانههای ظهور امام مهدی (ع)
- گسسته شدن پیوند خویشاوندی
- شکسته شدن حرمت انسان
- جدا شدن مردم بر اثر بلا و گرفتاری
- رویارویی امام مهدی (ع) با جاهلان
- ترس و اضطراب همگانی
- سختی پیش از ظهور امام مهدی (ع)
منابع
- دائرة المعارف قرآن کریم، ص ۱۱۴-۱۲۴
- دانشنامهٔ امام مهدی ج۷
- سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت.
- مجتبی تونهای، موعودنامه.
- مجتبی تونهای، موعودنامه.
پانویس
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۵.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۲۴.
- ↑ مقدسی شافعی، عقد الدرر، ص ۸۶
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۱
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۴۹
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص:۲۰۵ - ۲۰۶.
- ↑ ر. ک: متقی هندی، کنز العمال، ح ۳۱۵۳۵
- ↑ ابن ابی زینب نعمانی، الغیبة، ص ۲۷۹، ح ۶۷؛ همچنین ر. ک: نعیم بن حماد، کتاب الفتن، ص ۱۶۸
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص:۲۰۵ - ۲۰۶.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۶۵، ح ۹
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص:۲۰۵ - ۲۰۶.
- ↑ جمعی از نویسندگان، چشمبهراه مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۲۷۴
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص:۲۰۵ - ۲۰۶.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص:۲۰۵ - ۲۰۶.
- ↑ کتاب العین، ج۴، ص۱۵۸؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۲۳۵؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۵۰۱.
- ↑ سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۳۶۶ (باب خروج المهدی)؛ کنزالعمال، ج۱۴، ص۲۶۱، (خروج المهدی) یادآوری میکنم هرگاه این واژه در روایات اهل سنت به کار رود بیتردید مقصود ظهور حضرت مهدی(ع) طبق دیدگاه شیعه نخواهد بود بلکه به معنای قیام نزدیکتر است.
- ↑ الخصال، ج۱، ص۳۰۳.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۶۴۹.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۵.
- ↑ الفتن: ص۱۹۱، کمال الدین: ص۶۷۹، ملاحم ابن منادی: ص۷۷، عقد الدرر: ص۸۰ و ۹۱، التذکره قرطبی: ص۶۹۴ و ۷۰۲.
- ↑ الفتن: ص۱۹۱، کمال الدین: ص۶۷۹، ملاحم ابن منادی: ص۷۷، عقد الدر: ص۸۰.
- ↑ الغیبة، طوسی: ص۴۴۴.
- ↑ الفتن: ص۱۹۳.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۳۵.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۱.
- ↑ الغیبة للنعمانی، ص ۳۰۵؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۱؛ الغیبة للطوسی، ص ۴۶۱.
- ↑ الغیبة للطوسی، ص ۴۴۳.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۱، ح ۹.
- ↑ الفتن، ص ۲۲۴، شماره ۸۲۶.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۲۵.
- ↑ او را از نسل ابو سفیان دانسته است؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۱.
- ↑ پسر هند جگرخوار از بیابانی خشک خروج میکند و او مردی است چهار شانه، زشت رو، کلّه گنده و آبله رو و چون او را ببینی، میپنداری که یک چشم است! نامش عثمان و نام پدرش عنبسه و از فرزندان ابو سفیان است؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۱.
- ↑ سفیانی سرخرویی سفید پوست و زاغ چشم است؛ هرگز خدا را پرستش نکرده و مکه و مدینه را ندیده است! میگوید: خدایا! خون خویش را از مردم میطلبم؛ هر چند با رفتن در آتش باشد؛ الغیبة للنعمانی، ص ۳۰۶، ح ۱۸.
- ↑ و کاش آنگاه را میدیدی که هراسان شده باشند، دیگر (راه) گریزی نیست و از جایی نزدیک فرو گرفته میشوند.؛ سوره سبأ، آیه ۵۱.
- ↑ جامعالبیان، مج۱۲، ج۲۲، ص۱۲۹؛ الدر المنثور، ج۶، ص۷۱۲ ـ ۷۱۴؛ عیاشی، ج۲، ص۵۷.
- ↑ پس آیا آنان که نیرنگهای زشت باختند ایمنی دارند از اینکه خداوند آنان را به زمین فرو برد؛ سوره نحل، آیه ۴۵.
- ↑ البرهان، ج۱، ص۳۵۲ و ۳۵۴.
- ↑ به آنچه فرستادهایم که کتاب آسمانی نزد شما را راست میشمارد ایمان بیاورید، پیش از آنکه چهرههایی را ناپدید سازیم و آنان را واپس گردانیم؛ سوره نساء، آیه ۴۷.
- ↑ البرهان، ج۱، ص۳۵۲ و ۳۵۴.
- ↑ دائرة المعارف قرآن کریم، ص ۱۱۴-۱۲۴
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۳۳.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۳۳.
- ↑ ر.ک: الغیبة، نعمانی: باب ۱۸، ح۱ و ۲ و ۴ و ۵ و ۷ و ۱۰ و باب ۱۴ ح۱۵ و ۲۶، کمال الدین: ص۶۷۸ و ۶۸۰، الإرشاد: ج۲ ص۳۷۱، الغیبة، طوسی: ص۴۳۵.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۳۴.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۳۴.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۳۴.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۳۴.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۳۴.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۳۴.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۳۴.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۳۵.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۳۵.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۳۵.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۰، ح۷.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۲۶.
- ↑ وقتی او خروج میکند، مهدی پنهان است و بعد از آن قیام میکند؛ الغیبة للنعمانی، ص۴۴۳، ح ۴۳۷.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۲۶.
- ↑ سفیانی و قائم در یک سال است؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۶۷، ح ۳۶.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۲۷.
- ↑ چگونه ممکن است شما به سفیانی برسد تا آن گاه که پیش از او شیصبانی خروج میکند؛ او از سرزمین کوفان خروج میکند و همانند چشمه آب از زمین میجوشد و کاروان شما را میکشد! پس از آن منتظر سفیانی و خروج قائم(ع) باشید؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۰۲، ح ۸.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۲۷.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۲۷.
- ↑ سفیانی برای شکنجه کردن دشمنتان، برای شما کافی است، و او نشانههایی است که به سوی شما میآید، ... شما را به مکّه توصیه میکنم که محلّ گرد آمدنتان همان جاست؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۰۲، ح ۸.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۲۷.
- ↑ هنگامی که سفیانی خروج کند، سپاهی به طرف ما و سپاهی به طرف شما گسیل میدارد. وقتی چنان شد، شما نزد ما بیایید با [هر] وسیلهای نزد ما بییید: با مرکبی ناهموار و سخت یا هموار و آرام!؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۰۶.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۲۸.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۲۸.
- ↑ الغیبة للنعمانی، ص ۳۰۵، ح ۱۶؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۱، ح ۹؛ الغیبة للطوسی، ص ۴۴۳.
- ↑ الغیبة للنعمانی، ص ۲۵۳، ح ۱۳، ص ۲۵۹، ح۱۸.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۲۸.
- ↑ الفتن، ص ۲۵۳، شماره ۹۳۱.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۲۸.
- ↑ مثل کتاب الفتن نعیم بن حماد
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۲۸.
- ↑ الفتن: ص۱۹۷ و ۱۹۳ و ۱۸۸، الغیبة، طوسی: ص۴۶۳.
- ↑ الغیبة،طوسی: ص۴۴۹، الفتن: ص ۱۸۸ و ۴۶۵.
- ↑ الفتن: ص۱۸۸.
- ↑ الغیبة، طوسی: ص۴۵۰.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷ ص۴۳۵.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۳۶.
- ↑ انساب الاشراف: ص۹ ح۱۵۷ و ۲۰۳ و ۲۲۲، تاریخ الطبری: ج۷ ص۲۴۳ – ۲۶۳.
- ↑ تاریخ دمشق: ج۴۳ ص۲۴، سیر اعلام النبلاء: ج۹ ص۲۸۴.
- ↑ تاریخ الطبری: ج۹ ص۱۱۶ و ۱۱۸، تاریخ الیعقوبی: ج۲ ص۴۴۲.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۳۶.
- ↑ ر.ک: نسب قریش: ص۱۲۹.
- ↑ ر.ک: الأغانی: ج۱۷ ص۲۱۸، تاریخ مدینة دمشق: ج۱۶ ص۳۰۳، تاریخ الإسلام: ج۶ ص۵۸، السیادة العربیة: ص۱۲۱، صخی الإسلام: ج۳ ص۲۳۸ -۲۳۹.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۳۶.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۳۷.
- ↑ به اعتبار اینکه از نسل بنو امیه است و آنان خود را پسر عموهای بنی هاشم میپندارند.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۸؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج ۳، ص ۳۱۶.
- ↑ عقد الدرر، ص ۱۳۳؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج ۱، ص ۵۰۵.
- ↑ عقد الدرر، ص ۸۵؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج ۳، ص ۳۱۳.
- ↑ مجتبی تونهای، موعودنامه، ص:۲۹۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۶.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۶؛ منتخب الاثر، ص ۴۵۸.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۵ و ۲۲۲.
- ↑ همان، ص ۲۳۸.
- ↑ غیبة طوسی، ص ۲۷۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۵.
- ↑ همان، ص ۲۰۶.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۲.
- ↑ همان.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۰ و ۲۱۷.
- ↑ چشمبهراه مهدی، جمعی از نویسندگان مجله حوزه، ص ۲۷۵.
- ↑ مجتبی تونهای، موعودنامه، ص:۴۰۴.
پیوند به بیرون