فترت وحی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

بر پایه برخی گزارش‌های تاریخی پس از بعثت، نزول وحی برای مدتی قطع شد و پس از آن دوباره نزول آیات قرآن بر رسول خدا (ص) آغاز گردید. از این دوره بیشتر با عنوان "فترت وحی" یاد شده است، اما "انقطاع وحی" نیز گفته‌اند. در زمان و مدت فترت وحی و آیات نازل شده پس از انقطاع وحی اختلاف است و از گزارش‌های موجود نمی‌توان به نتیجه قطعی و روشنی دست یافت. مدت انقطاع وحی را دو یا سه روز، دوازده روز، پانزده روز[۱]، ۲۵ روز[۲]، چهل روز[۳]، نزدیک به دو سال، دو سال و نیم و سه سال آورده‌اند[۴]. با آنکه برخی سه روز را ترجیح داده‌اند[۵]، اما به نظر می‌رسد انقطاع بیش از این بوده باشد؛ چون روشن است که هر روز بر آن حضرت وحی نازل نمی‌شده است.

سوره یا آیات نازل شده پس از انقطاع وحی را نیز بیشتر سوره مدثر آورده‌اند[۶]، اما سوره ضحی[۷] هم گفته شده است. بر اساس روایتی، رسول خدا (ص) با انقطاع وحی اندوهگین شد و گفت: نکند خداوند مرا رها کرده است[۸] یا آنکه حضرت خدیجه (س) به ایشان گفت: شاید خدایت تو را رها کرده باشد که سوره "ضحی" یا آیه مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى[۹]. نازل شد[۱۰].

برخی گزارش‌های نادرست، این شدت اندوه و نگرانی رسول خدا (ص) را تا آنجا دانسته‌اند که گفته‌اند آن حضرت تصمیم گرفت خود را از کوه پرتاب کند[۱۱]. نیز گفته‌اند آن حضرت از سوی دشمنان مورد شماتت قرار گرفت و آنان گفتند خداوند وی را رها کرده است. از این‌رو، با نزول دوباره وحی، سوره "ضحی" نازل شد و آن حضرت را از نگرانی بیرون آورد[۱۲]. بنا بر نقلی، آن حضرت پس از انقطاع وحی نزد حضرت خدیجه (ع) رفته، اظهار نگرانی کرد و از ایشان خواست جامه‌ای بر او بپوشاند و حضرت خدیجه (ع) ایشان را دلداری داد[۱۳]. اخبار مربوط به انقطاع وحی، به ویژه خبر یاد شده، با برخی گزارش‌های ابتدای نزول وحی شباهت دارند که احتمال خلط این اخبار و تردید در آنها را افزایش می‌دهد[۱۴]. از آنجا که بحث انقطاع وحی در بسیاری از منابع شیعی نیامده است، به نظر می‌رسد این مسئله مورد پذیرش همگان نیست. بسیاری از منابعی که به انقطاع وحی اشاره کرده‌اند نیز با "فترت وحی" از آن سخن گفته‌اند و چنین می‌نماید که مفهوم فترت را با انقطاع یکی نمی‌دانند[۱۵].

منابع

پانویس

  1. طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۸۱.
  2. مقریزی، ج۱، ص۳۱.
  3. طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۸۱.
  4. مقریزی، ج۱، ص۳۱.
  5. مقریزی، ج۱، ص۳۱.
  6. احمد بن حنبل، ج۳، ص۳۷۷؛ بخاری، ج۶، ص۷۵؛ مسلم، ج۱، ص۹۸.
  7. ابن اسحاق، ص۱۳۵؛ ابن هشام، ج۱، ص۲۵۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۸۱.
  8. ابن اسحاق، ص۱۳۵
  9. «که پروردگارت تو را رها نکرده و (از تو) آزرده نشده است» سوره ضحی، آیه ۳.
  10. ر.ک: قمی، ج۲، ص۴۲۸؛ طبری، جامع البیان، ج۳۰، ص۳۱۹.
  11. طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۰۵؛ بلاذری، أنساب، ج۱، ص۱۲۱؛ مقدسی، ج۲، ص۵۱.
  12. بلاذری، انساب، ج۱، ص۱۲۱؛ بیهقی، دلائل، ج۷، ۵۹-۵۸؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۸۱.
  13. طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۰۵؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۱۳۸.
  14. برای اطلاع بیشتر، رک: یوسفی غروی، ج۱، ص۴۰۱-۳۹۶.
  15. خانجانی، قاسم، مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص۴۵-۴۶.