قاعده لاضرر

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

براساس مفاد قاعده «لاضرر» هر نوع حکمی که موجب ضرر و زیان شود از نظر شرع، منتفی اعلام شده است. نفی زیان از مکلف و یا هر کسی که از اجرای یک حکم ضرری زیان می‌بیند، در حقیقت نوعی مصلحت اندیشی است که براساس آن، احکام ضرری در اسلام نفی شده است[۱]. قاعدۀ «لاضرر» در فقه و حقوق اسلامی کاربردهای متنوع و فراوانی دارد و یکی از موارد قابل توجه آن، حقوق عمومی است. مفاد قاعده «لاضرر» به عنوان یک اصل در حقوق عمومی حاکم و مبین روابط عادلانه جامعه در نظام اسلامی محسوب می‌شود. همانطور که قانونمند بودن جامعه و حکومت نظم از حقوق عمومی به شمار می‌رود و مصونیت آحاد مردم از تعرض و تجاوز دیگران یکی از اصول عدالت است، مصونیت در برابر ضرر و زیان ناشی از عمل قانونی نیز از حقوق عمومی محسوب می‌شود. مفاد قاعده «لاضرر» در واقع نفی نوعی تعرض، تجاوز و ظلم قانونمند است. براساس قاعدۀ «لاضرر» قانون نباید اجازه دهد به نفع فرد یا گروهی به فرد و یا گروه دیگری ضرر و زیان وارد شود. قاعده «لاضرر» از مهم‌ترین و شایع‌ترین و عامل‌ترین قواعد فقهی است که کلیات آن مورد اتفاق همۀ فقهای اسلام بوده و کتب فقهی همه مذاهب فقهی در گذشته و حال، اعم از قدیم و جدید، مشحون از استناد به آن است، به طوری که کمتر بابی از فقه می‌توان یافت که از استناد به لاضرر و از مصادیق و فروع مربوط به این قاعده خالی باشد. این قاعده به لحاظ عمومیت، بخش مهمی از کتب قواعد فقه را به خود اختصاص داده و توجه محققان را معطوف به خود کرده است[۲]. کلمة لا، در لا ضرر به معنای نفی است و گاه در معنی نهی هم به کار برده می‌شود لا به معنای اول مفهوم خبری دارد ولی به معنای دوم جنبۀ انشایی و قانونگذاری در بردارد. نفی نیز گاه به صورت نفی جنس و حقیقت است مانند لا جاهل في الجامعة یعنی جاهل و بی‌سوادی در دانشگاه وجود ندارد و گاه در قالب نفی ادعایی است و این در صورتی است که در همان مثال به فرض اگر بی‌سوادی در دانشگاه وجود دارد، ادعا شود که او بی‌سواد نیست، به دلیل اینکه او با معاشرت و کسب بسیاری از خصایص آدم‌های با سواد مانند شخص با سواد به حساب می‌آید.

ضرر به معنای خسارت و زبان در برابر معنی نفع و بهره و سود اطلاق می‌شود. تقابل ضرر و نفع را می‌توان به صورت زیر تصور کرد: تقابل تضاد مانند: تقابل رنگ‌های متضاد. در این صورت هر کدام از ضرر و نفع امر وجودی محسوب می‌شوند که در یکجا جمع نمی‌شود، اما امکان آن هست که کار یا چیزی را فاقد آن دو فرض کنیم، بدیهی است با چنین فرضی نمی‌توان گفت فقدان نفع، ضرر محسوب می‌شود زیرا ممکن است در کار یا چیزی هیچکدام وجود نداشته باشد[۳]. در حدیث زراره از امام باقر(ع) از رسول خدا(ص) آمده است که به مرد مزاحم فرمود: «إِنَّكَ رَجُلٌ مُضَارٌّ وَ لَا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ عَلَى مُؤْمِنٍ»[۴]. در حدیث عقبة بن خالد از امام صادق(ع) نیز چنین آمده است: «قَضَى رَسُولُ اللَّهِ(ص) بِالشُّفْعَةِ بَيْنَ الشُّرَكَاءِ فِي الْأَرَضِينَ وَ الْمَسَاكِنِ وَ قَالَ لَا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ»[۵] صدوق نیز حدیث زیر را از پیامبر(ص) نقل کرده است: «لَا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ فِي الْإِسْلَامِ- فَالْإِسْلَامُ يَزِيدُ الْمُسْلِمَ خَيْراً وَ لَا يَزِيدُهُ شَرّاً»[۶] و احادیث دیگری به همین مضمون در کتب روایی دیده می‌شود که جملگی بر مفهوم نفی ضرر متفقند. هر چند نظریات فقها در مفاد قاعده لاضرر متفاوت به نظر می‌رسد اما در این امر متفقند که ضرر و زیان به نحو حقوقی یا قضایی در اسلام مردود شناخته شده است: فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي الْحَجِّ[۷][۸]. بی‌شک در صورت مساوی بودن دو ضرر یعنی زیان و سود حکم، تخییر خواهد بود و اگر یک طرف رجحان داشته باشد به مقتضای ترک ضرر اقوی با تحمل ضرر ضعیف، عمل خواهد شد[۹].[۱۰]

منابع

پانویس

  1. الکافی، ج۵، ص۲۹۴.
  2. رساله لاضرر (شیخ انصاری) و درس میرزای نائینی (رساله لاضرر)، رساله لاضرر (تقریرات و امام خمینی).
  3. قاموس اللغه؛ مجمع البحرین؛ صحاح اللغه.
  4. وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۳۴۱؛ کافی، ج۵، ص۲۹۴.
  5. کافی، ج۵، ص۲۸۰.
  6. من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۲۴۳.
  7. «در حجّ، آمیزش و نافرمانی و کشمکش (روا) نیست» سوره بقره، آیه ۱۹۷.
  8. سلسله القواعد الفقهیه، ج۱، ص۷۵.
  9. فقه سیاسی، ج۷، ص۶۵۲ و ۶۵۵؛ ج۹، ص۱۹۹.
  10. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۳۳۳.