اطاعت ولی فقیه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۰۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اطاعت ولی فقیه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

شرایط اطاعت از حاکم اسلامی در عصر غیبت

1. بیان شرایط حاکم: نخستین شرط اطاعت از حاکم اسلامی، آن است که حاکم، حدوثا و بقائا، واجد شرایط رهبری باشد. در یک نظام اسلامی، حاکم، شرایطی دارد که فقدان هر کدام از آنها، او را از تصدّی مقام ولایت و حکومت باز می‌دارد. مهم‌ترین شرایط حاکم اسلامی "اجتهاد به معنای توان استنباط قوانین الهی" و "عدالت" است. در نظام سیاسی اسلام، اطاعت از حاکم واجد شرایط که حقّ امر و نهی دارد، لازم شمرده شده، ولی اطاعت از حاکم فاقد شرایط، "اطاعت از طاغوت‌" است و پیروی از چنین کسی، زمینه سلطه افراد نالایق و رسمیّت بخشیدن به ظلم و بی‌عدالتی را در جامعه‌ فراهم می‌کند. ازاین‌رو، همگان را از اطاعت طاغوت‌، یعنی هر فرد فاقد صلاحیت که خود را دارای حقّ حاکمیّت بر مردم می‌پندارد و جایگاه حاکمان الهی را غضب می‌کند، نهی کرده‌اند. خداوند در قرآن کریم می‌فرمایند: أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا[۱]. در این آیه، "ارجاع داوری‌ها به طاغوت" با ایمان به قرآن و کتب آسمانی دیگر، ناسازگار، معرفی شده است و پیروان همه ادیان الهی، موظف‌اند تا به طاغوت، کفر ورزیده و در برابر آن موضع‌گیری کنند. پس پیروی از طاغوت، نه تنها جایز نیست، بلکه خود، نوعی جرم و گناه محسوب می‌شود. به هر حال، وجود شرایطی در حاکم، کم و بیش، در همه نظام‌های سیاسی، وجود دارد؛ هرچند در حاکم اسلامی، به لحاظ ماهیت حکومت اسلامی، شرایط ویژه‌ای همچون عصمت یا عدالت، تقوا و علم به قانون (اجتهاد‌) لازم است که در نظام‌های سیاسی دیگر، مورد توجّه نیست، لکن وجود صلاحیت برای تصدّی یک مسئولیّت، امری عقلانی است؛ به گونه‌ای که واگذاری یک مسئولیت به فرد فاقد شرایط، از سوی دیگران، اقدامی نسنجیده تلقّی می‌شود.
2. التزام حاکم به اجرای قوانین الهی: یکی دیگر از شرایطی که برای لزوم اطاعت از حاکم اسلامی، در منابع دینی مشاهده می‌شود، علاوه بر شرایط لازم رهبری، "التزام حاکم به اجرای قوانین الهی" است؛ به طوری‌که اگر حاکم، از اجرای قوانین شرعی، سرباز زند، مردم را به معصیت الهی فرا خواند، استبداد پیشه کند، از اجرای عدالت رو گرداند و در یک کلمه‌، از حدود وظایف و اختیارات خویش، پا را فراتر نهد، اطاعت او، نه تنها واجب نیست، بلکه بر عموم، لازم است تا او را ارشاد، نصیحت و نهی از منکر کنند‌. این مطلب، در مکتب تشیّع و در فرهنگ اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به‌قدری روشن است که حتّی نیازمند اقامه دلیل نیست، امّا ذکر پاره‌ای از آیات و احادیث، می‌تواند ما را با زوایای مطلب آشنا سازد‌. خداوند سبحان در قرآن کریم می‌فرمایند: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا[۲].
۳. عمل حاکم به وظایف قانونی خویش: یکی دیگر از شرایط لازم برای اطاعت از حاکم اسلامی، آن است که حاکم، به وظایف قانونی خود در رابطه با مردم عمل کند. بدون شک‌، حاکم‌، وظایف سنگینی بر عهده دارد. اطاعت از دستورهای حاکم‌، در صورتی بر مردم لازم است که وظایفی را که او در این منصب بر عهده گرفته، به نحو احسن انجام دهد. یکی از دلایل روشن این شرط، امانت بودن حکومت اسلامی است که با استدلال به آیه مبارکه امانت در مباحث گذشته مورد توجّه قرار گرفت. خداوند، در آن آیه‌، حاکمان جامعه را به ادای امانت و حکمرانی به عدالت مأمور کرده است‌، سپس در آیه‌ بعدی، مردم را به اطاعت از ایشان، فرا خوانده؛ ازاین‌رو، حتّی بعضی از مفسّران اهل سنّت نیز لزوم اطاعت را مشروط به ادای امانت و حکمرانی عادلانه از سوی حاکم جامعه کرده‌اند. در تفسیر این آیه، روایتی از حضرت علی (ع) نقل شده که فرموده‌اند‌: بر امام، لازم است که براساس آن‌چه از ناحیه خداوند نازل شده، حکم کند و امانت را ادا کند. او، هرگاه چنین کند، بر مردم، لازم است که سخنانش را بشنوند و پیروی‌اش کنند و اگر فرا خوانده شدند، پاسخ مثبت دهند[۱۶]. پیامبر اکرم (ص)اطاعت از افرادی را که به عنوان حاکم به مأموریت فرستاد، منوط به انجام دادن وظایف از سوی حاکم می‌کرد. حضرت، در نامه‌ای که هنگام اعزام علاء بن حضرمی به بحرین نگاشتند، خطاب به مردم آن دیار فرمودند: ای مسلمانان! تا آنجا که می‌توانید‌،تقوا پیشه کنید. علاء بن حضرمی را به سوی شما اعزام کردم و به او امر کردم که از خدای یکتا، پروا کند و در میان شما، بال بگسترد و به مهربانی‌، رفتار کند و روش نیکویی در پیش بگیرد و میان شما و هر کسی را که ملاقات می‌کند به آن‌چه خداوند در کتابش، از عدالت امر فرموده، حکم براند. شما را نیز به پیروی از او امر کردم. اگر او این‌گونه رفتار کرد‌، اگر به عدالت، حکم راند و به عدالت‌، تقسیم کرد و در برابر طلب رحمت دیگران، رحم کرد، شما نیز به سخنانش گوش فرا دهید و پیروی‌اش کنید و به نیکی یاری‌اش دهید[۱۷]. صرف‌نظر از مسئله لزوم اطاعت، حاکمی که خود به قوانین دینی و اجتماعی، ملتزم نبوده و وظایف خود را در تأمین حقوق و مصالح مردم انجام ندهد، نمی‌تواند اعتماد مردم را برای التزام به قوانین و همکاری و مشارکت با حکومت جلب کند‌. مردم‌، به کسی‌که خود، قوانین را زیر پا بنهد، ولی آنان را به اجرای قوانین دعوت کند، اطمینان نداشته و به اطاعت از او تن نمی‌دهند[۱۸].

معنای اطاعت از ولی فقیه

گستره اطاعت از ولی فقیه

اثبات وجوب اطاعت از ولی فقیه

ادله عقلی وجوب اطاعت از ولی فقیه

ادله نقلی وجوب اطاعت از ولی فقیه

ادله قرآنی

ادله حدیثی

شرایط عزل حاکم اسلامی

شیوه اعتراض مردم به حاکم اسلامی

منابع

پانویس

  1. «آیا به آن کسان ننگریسته‌ای که گمان می‌برند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند» سوره نساء، آیه ۶۰.
  2. «خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری می‌کنید با دادگری داوری کنید؛ بی‌گمان خداوند به کاری نیک اندرزتان می‌دهد؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۵۸.
  3. زمخشری، الکشاف عن غوامض التنزیل، ج۱، ص۵۲۴.
  4. سید هاشم بحرانی‌، تفسیر البرهان، ج۱، ص۱۰۱.
  5. «ما امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بی‌گمان او ستمکاره‌ای نادان است» سوره احزاب، آیه ۷۲.
  6. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۵۳۵.
  7. فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات کوفی، ص۳۱.
  8. سید هاشم بحرانی‌، تفسیر البرهان، ج۲، ص۱۰۱.
  9. نهج البلاغه، نامه ۳۸.
  10. محمدباقر مجلسی‌، بحارالأنوار، ج۳۴، ص۲۹۷.
  11. عبدالله جوادی آملی، ولایت فقیه: ولایت فقاهت و عدالت، ص۹۸.
  12. علاءالدین علی بن حسام‌الدین هندی، کنز العمال، ج۵، ص۷۹۱، ح۱۴۳۹۸.
  13. محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۸۰.
  14. مسعودی، مروج الذهب‌، ترجمه: ابوالقاسم پاینده، ج۲، ص۳۵۰.
  15. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۱، ص۱۱۶.
  16. جلال‌الدین سیوطی، الدر المنثور، ج۲، ص۳۱۲.
  17. علی احمدی میانجی‌، مکاتیب الرسول، ج۲، ص۶۱۹.
  18. پورحسین، احسان، فصلنامه علوم سیاسی، مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه، ص127-130.
  19. حسینعلی منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ج۱، ص۶۱۸.
  20. حسینعلی منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ج۱، ص۵۹۳-۵۹۴.
  21. پورحسین، احسان، فصلنامه علوم سیاسی، مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه، ص133.
  22. پورحسین، احسان، فصلنامه علوم سیاسی، مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه، ص133.
  23. ر. ک: امام خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۵۴.
  24. نهج البلاغه‌، خطبه ۳: «لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا».
  25. پورحسین، احسان، فصلنامه علوم سیاسی، مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه، ص137.