شعبان

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۱ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • شعبان نام ماه هشتم از ماه‏‌های قمری است که پس از ماه رجب و پیش از ماه رمضان قرار دارد. به این دلیل که دارای عظمت فراوانی است، از آن به "شعبان المعظم" یاد شده و در روایات فراوانی از معصومان(ع) از آن به بزرگی نام برده شده است[۱].
  • مناسبت‏‌های فرخنده‏‌ای در این ماه وجود دارد که بر عظمت آن افزوده است؛ مانند ولادت با سعادت حضرت حسین بن علی(ع) در روز سوم این ماه، ولادت حضرت ابو الفضل عباس(ع) در روز چهارم آن.
  • روز پنجم این ماه نیز پیشوای چهارم شیعیان پای به جهان گذاشته و طبق نقلی علی اکبر فرزند امام حسین(ع) در روز یازدهم این ماه دیده به جهان گشوده است.
  • آنچه جلوه این ماه بزرگ را دو چندان کرده است ولادت آخرین خورشید آسمان امامت حضرت مهدی(ع) است.
  • بسیاری از دانشمندان اهل سنت و همه عالمان امامیه، شب نیمه شعبان را وقت ولادت منجی موعود در آخر الزمان ثبت کرده‌‏اند. ایشان بر این باورند در سحرگاه نیمه ماه شعبان، آخرین خورشید آسمان ولایت طلوع کرده و عظمت و جلالت خاصی به این ماه بخشیده است.
  • شب نیمه ماه شعبان "لیلة البرات" نیز نامیده شده است؛ چرا که در آن شب برات آزادی از آتش به اهل طاعت و بندگی عطا می‏‌شود[۲][۳].

شعبان در موعودنامه

  • ماه هشتم از ماه‌های عرب است. در جاهلیت آن را عاذل می‌گفتند. ولادت حضرت مهدی (ع) در آن واقع شده است. در این ماه روحیه آمادگی آمیخته به ترس و هراسی در جهان اسلام نمایان می‌شود که ناشی از بروز آن دسته از جریانات سیاسی است که در یک عرصه با هم به تاخت‌وتاز مشغولند که از ماه رجب به مرور رودرروی هم قرار گرفته‌اند. به‌طور کلی دو جریان در این ایام در حال شکل گرفتن است. جریان یاوران حضرت مهدی (ع) (یمانی از یمن و سید خراسانی از ایران) و جریان سفیانی که بر رقبای خویش "اصهب" و "ابقع" فایق آمده و پس از این پیروزی با رومیان و یهودیان (غرب) هم‌پیمان گشته است.
  • در ماه شعبان جریانات از هم جدا شده و مردم هم از کنار یکدیگر پراکنده می‌شوند و به همین علت است که در احادیث نشانه‌ها و حوادث دوران ظهور، خاورمیانه همانند میدان مبارزه و جنگ‌های متعدد و با کشته‌های بسیار ترسیم شده است. ساکنان این منطقه هم که مسلمانان هستند در شرایط‍‌ گرفتاری و سختی و ناراحتی به سر می‌برند که نتیجه عدم ثبات سیاسی کشورهای منطقه است و به زودی هم آتش جنگ جهانی بزرگی برافروخته خواهد شد.
  • ابو بصیر نقل می‌کند که از امام صادق (ع) درباره ماه رجب پرسیدم. حضرت فرمودند: "پیش از اسلام (دوران جاهلیت) آن را -یعنی ماه رجب را- بزرگ می‌شمردند و در آن جنگ نمی‌کردند (نام آن را ماه خالی از ندای جنگ نهاده بودند). ابو بصیر می‌گوید: پرسیدم شعبان‌؟ فرمود: امور در آن از هم جدا می‌شود؛ گفتم: (ماه) رمضان چطور؟ فرمود: ماه خداوند تبارک و تعالی است که در آن به نام صاحب شما، حضرت مهدی (ع)، و پدرش ندا در دهند. ... پرسیدم: جمادی (الاول و الثانی)؟ فرمود: از ابتدا تا انتهایش فتح و پیروزی است[۴].
  • ابو حمزه ثمالی از قول امام باقر (ع) نقل کرده که فرمودند: وقتی شنیدید که مردم شام دچار اختلاف شده‌اند، از آن‌جا فرار کنید که فتنه و کشتار به جانش افتاده است. گفتم به کجا فرار کنیم‌؟ فرمودند: مکه بهترین جایی است که مردم بدانجا بگریزند[۵].
  • در روایتی که در روضه الکافی آمده و این رویدادها را توصیف کرده و مردم را متوجه وظایفشان در آن زمان و شرایط‍‌ می‌کند آمده است: وقتی ماه رجب شد با نام خداوند متعال روی کنید و اگر دوست داشتید که تا شعبان به تأخیر بیندازید، ضرر نمی‌بینید و اگر دوست داشتید که در میان اقوام و خویشانتان پناه بگیرید (روزه بگیرید) شاید برای شما بهتر (محکم‌تر) باشد. سفیانی هم به‌عنوان یک نشانه برای شما کافی است[۶].
  • در این حدیث اجازه داده شده است که شتاب کردن در مسافرت تا پایان ماه رمضان به تأخیر انداخته شود[۷].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر. ک: سید بن طاووس، الاقبال، ص ۷۲۳.
  2. ر. ک: صحیح ابن حبان، ج ۱۲، ص ۴۸۱؛ طبرانی، معجم الاوسط، ج ۷، ص ۳۶؛ متقی هندی، کنز العمال، ج ۳، ص ۴۶۴، ح ۷۴۵۰، ۷۴۵۱
  3. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص:۲۷۱.
  4. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۲.
  5. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲۷۱.
  6. همان، ص ۳۰۲.
  7. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۴۳۱.