نامه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۵۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

همیشه یکی از سند‌های قابل اعتماد و رسمی "نامه" بوده است. مکاتبات اداری، رسمی و سیاسی و عزل و نصب‌ها و فرمان‌ها و درخواست‌ها به صورت نامه (و اصطلاحاً کتاب) در نهضت کربلا و قبل و بعد از عاشورا هم به چشم می‌خورد[۱]. چه نامه‌هایی که سید الشهدا (ع) به معاویه نوشت و نسبت به کشتن حجر بن عدی و یارانش اعتراض کرد، و چه آنچه به علما نگاشت و چه آنچه در جریان نهضت عاشورا، به بستگان خود و کوفیان، بصریان، یاران و نمایندگان خویش نوشت، حتی آنچه که به صورت وصیتنامۀ کتبی آن حضرت به محمد حنفیه ثبت است («لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً...») از این دست است. نامه‌هایی را هم بزرگان شیعه و هواداران آن امام، از بصره و به‌ویژه کوفه به آن حضرت نوشتند و او را به آمدن به آن پایگاه شیعی دعوت کردند و قول هر گونه مساعدت و یاری دادند. سید الشهدا نیز در پی آن دعوتنامه‌ها، نمایندۀ خویش، مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد، باز همراه وی نامه‌ای به شیعیان نوشت[۲]. نامه‌هایی که در مدت اقامت امام حسین (ع) در مکه، از کوفه برای آن حضرت فرستادند و دعوت به کوفه کردند، بسیار بود. تا حدود ۱۲ هزار نامه و بیشتر هم گفته‌اند.

نامه‌ها برخی بصورت فردی بود، برخی بصورت گروهی و با امضا‌های بی‌شمار. نامه‌های سید الشهدا (ع) به آنان نیز اغلب، پاسخ به آن دعوت‌ها یا فراخوانی به یاری و مبارزه بود و محتوای دعوت عاشورایی امام را در بر داشت. علت آنکه نامه‌های دعوت، اغلب از کوفه بود، آن بود که کوفیان دل خوشی از معاویه نداشتند و هوادار اهل بیت بودند. پس از مرگ او، تصمیم به خلع یزید از خلافت و مبارزه با او گرفتند. نامه‌هایشان هم در پی همین هدف و با مضمونی انتقادآمیز از حکومت امویان و اعلام هواداری نسبت به سید الشهدا (ع) و دعوت به آمدن و قبول رهبری و قول نصرت و یاری و چشم به راه مقدم او بودن بود. نامه‌هایی هم میان امام و برخی از شیعیان در بصره رد و بدل شد. آخرین نامه‌ای که از کوفیان به دست امام رسید، این متن را داشت: عجل القدوم يابن رسول الله فان لك بالكوفة مائة الف سيف فلا تتأخر[۳]. ای پسر پیامبر! هر چه زودتر بیا! در کوفه صد هزار شمشیر در اختیار توست، دیر مکن! در مسیر راه کوفه، وقتی سپاه حرّ، راه را بر امام گرفت، حضرت به انبوه نامه‌های دعوت استناد کرد و حرّ از آنها اظهار بی‌اطلاعی می‌کرد. روز عاشورا هم امام در یکی از خطبه‌های اتمام حجّت خویش، کسانی همچون شبث بن ربعی، حجار بن ابجر، قیس بن اشعث، یزید بن حارث و... را مخاطب قرار دارد که... مگر به من ننوشتید که میوه‌ها رسیده و همه جا سرسبز است و آماده، زود بشتاب و به سوی سپاهی سازمان یافته بیا؟[۴][۵].

منابع

پانویس

  1. مجموعه نامه‌های ائمه (ع) در کتاب دو جلدی «معادن الحکمه» از محمد بن فیض کاشانی گرد آمده است. نامه‌های سید الشهدا را نیز از جمله در «موسوعة کلمات الامام الحسین» ملاحظه کنید.
  2. سفینة البحار، ج۲، ص۴۶۷.
  3. حیاة الامام الحسین، ج۲، ص۳۳۵.
  4. کامل، ابن اثیر، ج۲، ص۵۶۲؛ اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۰۲.
  5. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۴۷۶.