آیا بخشیدن انگشتر توسط امام علی در نماز با آداب نماز منافات دارد؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا بخشیدن انگشتر توسط امام علی در نماز با آداب نماز منافات دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ امامت
مدخل بالاتراثبات امامت امام علی در قرآن - نصب الهی امام در قرآن
مدخل اصلیآیه ولایت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

آیا بخشیدن انگشتر توسط امام علی (ع) در نماز با آداب نماز منافات دارد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امامت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • آنچه از حالات امیرالمؤمنین علی (ع) در نماز نقل شده آن است که حضرت دارای حضور قلب خاصی بودند به گونه‌ای که از خود بی‌خود می‌شدند. این حالت علی (ع) با این مطلب که در حال نماز صدای سائل را شنیدند و انگشتر خود را به او دادند، منافات دارد؛ زیرا حالت نخست، مستلزم توجّه تام به پروردگار، ولی حالت دوّم موجب توجّه به غیر خداوند است؛ از این‌رو، نمی‌توان مدلول آیه را درباره آن حضرت پذیرفت. فخر رازی می‌نویسد: وهو أن اللائق بعلي أن یكون مستغرق القلب بذکر الله حال ما يكون في الصلاة، والظاهر أن من كان كذلك فإنه لا یتفرغ لاستماع كلام الغير و لفهمه، و لهذا قال تعالى: الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ[۱] ومن كان قلبه مستغرقا في الفكر كيف يتفرغ لاستماع كلام الغير[۲][۳].

پاسخ

مهدی مقامی

حجت الاسلام و المسلمین مهدی مقامی، در کتاب «ولایت و امامت در قرآن» در این‌باره گفته است:

«پاسخ به این شبهه اینکه:

  1. بر پایه روایات، پیامبر (ص) نیز گاهی نماز را کوتاه می‌کردند و آن را به سرعت پایان می‌دادند. هنگامی که از ایشان علّت این کار پرسیده شد، فرمودند: "صدای گریه طفلی را شنیدم، گفتم شاید مادرش در مسجد (در حال نماز) باشد و از گریه او ناراحت شود"[۴]. از این‌رو هر قضاوتی درباره عملکرد پیامبر شود، همان قضاوت نیز درباره عملکرد علی (ع) خواهد شد.
  2. توجّه آن حضرت هنگام نماز به کاری بوده که مطلوب پروردگار است؛ پس این عمل، عبادتی در ضمن عبادت خواهد بود. عظمت روح ایشان چنان بود که می‌توانست در یک زمان دو عبادت را انجام دهد و این با حضور قلب در پیشگاه پروردگار تنافی نخواهد داشت. چنین افرادی مظهر اسم جمال «يَا مَنْ لَا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ»‌اند. به دیگر سخن، "ولیِّ حق"، در هر شأنی از شئون بندگی، غافل از شئون دیگر نیست؛ پس اگر بنده خدا به نماز مشغول است، از شأن دیگر بندگی، که ایتاء زکات است، غافل نیست.
  3. شنیدن صدای سائل و کمک آن به او، توجّه به خویشتن نیست، بلکه عین توجّه به خدا است. علی در حال نماز از خود بیگانه بود، نه از خدا. روشن است، بیگانگی از خلق خدا بیگانگی از خداست. صدقه پیش از آنکه به دست سائل برسد، به دست خدا می‌رسد: أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ[۵] و در واقع با خدا در ارتباط بوده است[۶].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین نجارزادگان؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر نجارزادگان در کتاب «بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت» در این‌باره گفته‌ است:

«اعطای زکات به نیازمند با توجه لازم در نماز تنافی دارد و حتی موجب بطلان نماز است. این اشکال به دو صورت مطرح شده است. برخی می‌گویند توجه ویژه امام علی (ع) در نماز با توجه به سائل منافات دارد و وقوع چنین امری برای شخص امام علی (ع) غیرممکن است[۷]. برخی دیگر فعل دستگیری از نیازمند با اعطای انگشتر را مصداق فعل کثیر دانسته، آن را منافی با نماز و موجب بطلان آن می‌شمرند[۸]. این اشکال از اهمیت چندانی برخودار نیست و نیازی به پاسخ ندارد و تنها برای دفع هر نوع تردیدی، به صورت فشرده چنین پاسخ داده می‌شود.

دستگیری از نیازمند با اعطای صدقه عبادت است که در ضمن عبادتی دیگر (نماز) صورت گرفته و با آن ناسازگار نیست و آنچه با روح نماز منافات دارد، توجه به غیر خداست و دستگیری از نیازمند در راستای عبادت او است، جز آنکه بگوییم این کار عمل کثیر است که بحث آن خواهد آمد. قرآن در آیه ۱۰۴ سوره توبه می‌فرماید: أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ[۹]. قرآن در این آیه تصریح می‌کند تنها خدا صدقات را اخذ می‌کند...؛ بنابراین اعطای صدقه که در راه خدا، برای خدا و گیرنده آن نیز خود خداست، با نماز منافاتی ندارد.

اشکال فعل کثیر از نظر خود اهل سنت نیز بی‌مورد است؛ زیرا اکثر قریب باتفاق آنان[۱۰] به حق تصریح دارند این کار مصداق فعل کثیر نیست و (افزون بر احادیث در شأن نزول این آیات) به مواردی که در سیره پیامبر خدا (ص) در حال نماز رخ داده (مانند اشاره حضرت با دست، برداشتن أمامه دختر ابی العاص بن ربیع در حال نماز و...) و یا در فقه به آن فتوا داده‌اند (نظیر کشتن حشراتی مانند، عقرب و مار در نماز و...) استشهاد می‌کنند[۱۱][۱۲]
۲. حجت الاسلام و المسلمین مرتضوی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر مرتضوی در کتاب «آیات ولایت در قرآن ج۱» در این‌باره گفته‌ است:

«* این شبهه در برخی از تفاسیر آمده است[۱۳].

نقد: برای پاسخگویی به این شبهه باید فعل کثیر را در فقه اسلامی مشخص کرد:

فعل کثیر در مذاهب چهارگانه اهل سنت

  1. مالکیه: در فقه مالکی فعل کثیر چنین تعریف شده است: و هو ما يخيل الناظر اليه انّ فاعله ليس في الصلاة و هذا حد العمل الكثير المبطل[۱۴]. «فعل کثیر؛ کاری است که بیننده تصور کند فاعل آن کار نماز نمی‌خواند و این تعریف فعل کثیری است که مبطل نماز شمرده می‌شود».
  2. حنابله: در فقه حنبلی نیز از فعل کثیر همین تعریف ارائه شده است: و هو ما يخيل الناظر اليه انّ فاعله ليس في الصلاة و هذا حد الفعل الكثير المبطل[۱۵].
  3. شافعیه: در فقه شافعی فعل کثیر چنین تعریف شده است: حدّوا العمل الكثير بنحو ثلاث خطوات متواليات يقينا و ما في معنى هذا و معنى تواليها ان لا نعدّ احداها منقطعة عن الاخرى[۱۶]. «عمل کثیر را چنین تعریف کرده‌اند که به طور یقینی سه قدم پشت سر هم بردارد و معنای پشت سر هم بودن آنها نیز این است که بین قدم‌ها فاصله نشود، یا در حد این کار.
  4. حنفیّه: در فقه حنفی فعل کثیر چنین تعریف شده است: العمل الكثير ما لا يشكّ الناظر اليه انّ فاعله ليس في الصلاة، فان اشتبه الناظر فهو قليل على الاصّح[۱۷]. «فعل کثیر کاری است که بیننده شک نمی‌کند که فاعل آن کار نماز نمی‌خواند و اگر بیننده شک کند که آیا این شخص در حال نماز است یا نه، این کار عمل قلیل است بنابر تعریف درست‌تر».

آنچه بیان شد، تعریف فعل کثیر در مذاهب چهارگانه اهل سنت بود و اکنون به بررسی تعریف فعل کثیر در فقه شیعه می‌پردازیم.

فعل کثیر در شیعه در فقه شیعه به طور عموم دو تعریف زیر از آن ارائه شده است:

  1. البناء على العادة فما يسمّى في العادة كثيرا، فهو كثير و الّا فلا[۱۸]. «معیار تشخیص فعل کثیر عرف است بنابر این آنچه در عادت به آن فعل کثیرمی گویند؛ فعل کثیر است و اگر عرف و عادت به آن فعل کثیر نگفتند، فعل کثیر نیست».
  2. و الكثير ما يخرج به فاعله عن كونه مصلّيا[۱۹]. «فعل کثیر کاری است که کننده کار را از حالت نمازگزار بودن خارج کند».

در فقه شیعه بیشتر به همین دو تعریف یا مشابه آن اکتفا کرده‌اند. از طرفی براساس روایاتی که از منابع اهل سنت در مسئله شأن نزول نقل کردیم، آنچه حضرت امیر (ع) انجام داده، تنها یک اشاره به سائل است، حتی انگشتری را نیز از انگشت خود بیرون نیاورده، بلکه سائل آن را بیرون آورده است و این مقدار کار در هیچ یک از مذاهب اسلامی فعل کثیر نیست، تا مبطل نماز باشد. پیشتر بیان کردیم که مفسران و فقیهان اهل سنت برای جواز عمل قلیل در نماز به همین سیره امام استدلال کرده‌اند و آن را عمل قلیل دانسته‌اند»[۲۰]

  • گفته‌اند؛ اگر مقصود از رکوع، رکوعِ نماز باشد و اینکه امام (ع) انگشتری را به فقیر داده باشد، مستلزم این است که حضرت با فقیر سخن گفته باشد، در حالی که سخن گفتن در نماز جایز نیست[۲۱].

نقد

  1. این شبهه و شبهه «فعل کثیر» - که پیشتر به طور مشروح بیان شد - متفرع بر احراز چگونگی اعطاء بوده و در هر دو شبهه مسئله‌ای مفروغ عنه فرض شده و براساس آن اشکال شده است، در حالی که هیچ یک از دو شبهه یاد شده درست نبوده، و با هیچ کدام از منابع روایی و حدیثی اهل سنت نیز سازگاری ندارد.
  2. در این شبهه، سخن گفتن امام با سائل مفروغ عنه فرض شده است، در حالی که چنین نیست و در هیچ یک از منابع فریقین چنین نکته‌ای نیامده است.

اکنون به بررسی منابع تفسیری اهل سنت می‌پردازیم: منابع تفسیری و روایی اهل سنت، که نزول آیه را در شأن امام علی (ع) آورده‌اند، آن را به چند گونه نقل کرده‌اند که اکنون به بررسی آنها می‌پردازیم:

الف - گروهی که کیفیت بخشش را مبهم بیان کرده و تنها به این جمله اکتفا کرده‌اند که فانّ عليّا تصدّق بخاتمه في الركوع؛ بدون تردید علی (ع) در حال رکوع انگشتری خود را بخشید. این نوع گزارش در بخشی از منابع آمده است[۲۲].

ب - گروهی که کیفیت بخشش را روشن‌تر بیان کرده‌اند: نزلت الآية في حقّ علي بن ابي طالب رضي اللّه عنه حين سأله سائل و هو راكع في صلاته، فطرح له خاتمه، كانّه كان واسعا[۲۳]. «آیه در حق علی بن ابی طالب (ع) نازل شده است؛ هنگامی که حضرت در رکوع نماز بود و فقیری از او تقاضا کرد. علی (ع) انگشتری خود را به سوی او انداخت؛ گویا آن انگشتری در انگشتش گشاد بود».

ج - گروهی که کیفیت بخشش را چنین بیان کرده‌اند: و كان عليّ في الصلاة في الركوع و في يمينه خاتم، فاشار الى السائل حتى اخذه[۲۴]. «علی (ع) در رکوع نماز بود و در دست راستش انگشتری بود به فقیر اشاره کرد و فقیر آن را گرفت». همان طور که ملاحظه می‌کنید، در هیچ یک از روایات تفسیری، حتی در منابع اهل سنت، نیز نیامده است که امام (ع) با سائل سخن گفته باشد. گذشته از آن، محقق روایات تفسیر «کشاف» در کتاب «تخریج الاحادیث و الآثار الواقعة فی تفسیر الکشاف» در نقد کلام زمخشری که گفته است آن حضرت انگشتری را در آورد، به بررسی روایات می‌پردازد و پس از نقل همه آنها می‌نویسد: و ليس في لفظ احد منهم انّه خلعه و هو في الصلاة كما في لفظ المصنف[۲۵]. «در کلام هیچ یک از راویان این جمله نیامده است که آن حضرت در نماز انگشتری را در آورد، به گونه‌ای که زمخشری ادعا می‌کند».

۳- بر فرض اگر آن حضرت هنگام دادن انگشتری سخن گفته باشد، عده‌ای از مفسران اهل سنت بر این باورند که: انّه كان قبل تحريم الكلام في الصلاة، فانّه كان جايزا ثم نسخ[۲۶]؛ «سخن گفتن آن حضرت قبل از تحریم سخن در نماز بوده است؛ زیرا سخن گفتن در نماز جایز بوده و سپس نسخ شده است». به روایات زیر توجه کنید: «عن زيد بن ارقم قال: كنّا نتكلّم خلف رسول اللّه (ص) في الصلاة يكلّم الرجل منّا صاحبه الى جنبه، حتى نزلت وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ[۲۷] فامرنا بالسكوت و نهينا عن الكلام»[۲۸]. زید بن ارقم می‌گوید: هنگامی که پشت سر رسول خدا (ص) نماز می‌خواندیم بعضی از ما با کسی که در کنار او بود صحبت می‌کرد، تا اینکه این آیه نازل شد: «خاشعانه برای خدا بپاخیزید» که مأمور به سکوت گشتیم و از سخن گفتن نهی شدیم»[۲۹]

پانویس

  1. «(همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد می‌کنند و در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریده‌ای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۱.
  2. مفاتیح الغیب، ج۱۲، ص۳۸۶.
  3. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۳۵-۳۶.
  4. سنن النبی، ص۲۷۳.
  5. «آیا ندانسته‌اند: خداوند است که از بندگانش توبه را می‌پذیرد و زکات‌ها را دریافت می‌دارد و خداوند است که توبه‌پذیر بخشاینده است؟!» سوره توبه، آیه ۱۰۴.
  6. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۳۶-۳۷.
  7. ر.ک: فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۲، ص۳۱؛ نیشابوری، تفسیر غرائب القرآن، ج۶، ص۱۷۰.
  8. ر.ک: فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۲، ص۳۲. ذکر این نکته لازم است که معنای غرق شدن در توجه به خدا این نیست که انسان بی‌اختیار احساس خود را از دست بدهد، بلکه با اراده خویش توجه خود را از غیر خدا بر می‌گیرد و به قول «ابن جوزی» که چون همین مسئله را از او پرسیدند، این دو بیت را در این زمینه سرود: يسقي و يشرب لا تلهيه سكرته عن النديم و لا يلهو عن الكاس اطاعته سكرته حتى تمكن من فعل الصحاة فهذا واحد الناس (به نقل از: آلوسی، روح المعانی، ج۴، ص۲۴۸).
  9. «آیا ندانسته‌اند: خداوند است که از بندگانش توبه را می‌پذیرد و زکات‌ها را دریافت می‌دارد و خداوند است که توبه‌پذیر بخشاینده است؟!» سوره توبه، آیه ۱۰۴.
  10. برای نمونه، ر.ک: عمادی، ارشاد العقل السلیم، ج۲، ص۲۸۹؛ بیضاوی، انوار التنزیل، ج۱، ص۲۷۲؛ قرطبی، الجامع الاحکام القرآن، ج۶، ص۲۲۱.
  11. ر.ک: جصاص، احکام القرآن، ج۲، ص۵۵۶.
  12. نجارزادگان، فتح‌الله، بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت ص ۵۷.
  13. فتح البیان فی مقاصد القرآن، ج۳، ص۴۵۳؛ تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، ج۴، ص۲۸۴؛ تفسیر خازن، ج۲، ص۵۶؛ تفسیر نسفی، ج۱، ص۴۵۶؛ تفسیر ابی السعود، ج۲، ص۵۸؛ تفسیر الکشاف، ج۲، ص۲۵۸؛ حاشیه الشهاب علی تفسیر البیضاوی، ج۳، ص۴۹۸؛ تفسیر ثعالبی، ج۲، ص۳۹۶؛ التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۳۱.
  14. الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۱، ص۴۳۰، مبطلات نماز.
  15. الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۱، ص۴۳۰، مبطلات نماز.
  16. الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۱، ص۴۳۰، مبطلات نماز.
  17. الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۱، ص۴۳۰، مبطلات نماز.
  18. تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۲۸۹؛ المبسوط، ج۱،ص ۱۱۸؛ کشف اللثام، ج۴، ص۱۷۲؛ جامع المقاصد، ج۲، ص۳۵۰؛ مسالک الافهام، ج۱، ص۲۲۸؛ مفتاح الکرامه، ج۸، ص۸۱.
  19. ذکری الشیعه، ج۴، ص۶؛ مجمع الفائده و البرهان، ج۳، ص۶۹؛ روض الجنان، ج۲، ص۸۸۸.
  20. مرتضوی، سید محمد، آیات ولایت در قرآن ج۱، ص ۳۴۹.
  21. حاشیه الشهاب علی تفسیر البیضاوی، ج۳، ص۴۹۸.
  22. فتح البیان فی مقاصد القرآن، ج۳، ص۴۵۳؛ تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۹۳؛ اللباب فی علوم الکتاب، ج۷، ص۳۹۷؛ تاج التراجم فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۹۸؛ فتح القدیر، ج۲، ص۶۷؛ زاد المسیر فی علم التفسیر، ج۲، ص۲۹۲؛ الفتوحات الالهیه، ج۲، ص۲۴۲؛ النکت و العیون، ج۲، ص۴۸؛ تهذیب التفسیر و تجرید التأویل، ج۴، ص۲۰۰؛ التفسیر المنیر، ج۶، ص۲۳۲؛ الاساس فی التفسیر، ج۳، ص۱۴۳۰؛ البحر المحیط فی التفسیر، ج۳، ص۵۲۵؛ الدرالمصون، ج۴، ص۳۱۳؛ تفسیر الخازن، ج۲، ص۵۶؛ تفسیر ابن ابی‌حاتم، ج۴، ص۱۱۶۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۶۷؛ تفسیر البغوی، ج۳، ص۷۱.
  23. ایسر التفاسیر، ج۱، ص۶۴۴؛ الفتح السماوی، ج۲، ص۵۷۱؛ کتاب التسهیل لعلوم التنزیل، ج۱، ص۱۸۱؛ الکشاف، ج۲، ص۲۵۸؛ حاشیه الصاوی علی تفسیر الجلالین، ج۲، ص۱۲۶؛ مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۶۷؛ التفسیر الشامل، ج۱، ص۴۸۱؛ تفسیر النسفی، ج۱، ص۴۵۶؛ نظم الدرر، ج۶، ص۱۹۳؛ تفسیر البیضاوی، ج۲، ص۳۳۸؛ تفسیر ابی السعود، ج۲، ص۵۸؛ تفسیر القرآن، ج۲، ص۴۷؛ تفسیر القرآن الکریم، ج۳، ص۳۱۱.
  24. الجامع لاحکام القرآن، ج۶، ص۲۲۱؛ تفسیر السمرقندی، ج۱، ص۴۴۴؛ حاشیه الشهاب علی تفسیر البیضاوی، ج۳، ص۴۹۸؛ التفسیر الحدیث، ج۱۱، ص۱۳۳؛ تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، ج۴، ص۲۸۷.
  25. تخریج الاحادیث و الآثار، ج۱، ص۴۰۹.
  26. حاشیه الشهاب علی تفسیر البیضاوی، ج۳، ص۵۰۰.
  27. «و برای خداوند فروتنانه (به نماز و دعا) بایستید» سوره بقره، آیه ۲۳۸.
  28. سنن ترمذی، ج۱، ص۴۱۴، حدیث ۴۰۵.
  29. مرتضوی، سید محمد، آیات ولایت در قرآن ج۱، ص ۳۵۲.