آیا علم به اعمال و احوال خلق علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا علم به اعمال و احوال خلق علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم معصوم به اعمال و احوال مردم

آیا علم به اعمال و احوال خلق علم غیب است و معصوم (ع) از آن آگاهی دارد؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «مهم‌ترین مصادیق علم غیب کدام‌اند؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

پاسخ نخست

سید محمد علی قاضی طباطبایی

آیت‌الله سید محمد علی قاضی طباطبایی در مقاله «مقدمه‌ای بر کتاب علم امام» در این‌باره گفته‌ است:

«ائمه (ع) به اعمال و افعال ما علم دارند و یا می‌بینند، چنانچه قرآن مجید بر این امر ناطق است. و برای فهم مردم، به آنها فرموده‌اند که در هر شهری عمودی از نور است به واسطه آن ما واقف و مطّلع بر اعمال شما می‌شویم؛ و در بعضی روایات فرموده‌اند که خیال نکنید آن عمود از آهن است؛ و در بعضی فرموده‌اند: عمود عبارت از مَلَک است.

در اینجا خوب است درباره آیه شریفه از سوره توبه تأمل نموده و آنچه گفته شد که ائمه (ع) به اعمال ماها مطّلع هستند از روی علم یا با دید چشم، دلیل آورده باشیم و معلوم باشد که این اعتقاد ما از نقطه نظر تأمل در قرآن کریم و احادیث اهل‌بیت عصمت (ع) است. خداوند احدیت -جلّت عظمته- در قرآن مجید می‌فرماید: وَ قُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ.[۱] در این آیه شریفه، خداوند امر می‌کند به پیغمبر (ص) خود که به مکلّفین بگوید: عمل کنید به آنچه خداوند به شماها امر کرده و اجتناب کنید از معاصی، عمل کردن کسی که بر عملش جزا و پاداش داده خواهد شد. زیرا خداوند عمل شما را می‌بیند و اینکه حرف "سین" که برای استقبال است، داخل کلمه "یَری" شده، برای این است که مادام [که] چیزی هنوز حادث نشده، به آن دید علاقه نمی‌گیرد؛ مثل این است که فرموده: هر چیزی که شما عمل کرده باشید، خداوند آن را می‌بیند. این معنا بنابراین است که مراد از کلمه "یَری" معنی دیدن و رؤیت باشد، چنانچه ظاهر کلمه "یَری" حقیقت در آن است. و ممکن است "یَری" به معنی علم باشد، چنانچه زیاد در این معنی استعمال می‌شود؛ یعنی خدا علم و معرفت دارد به اعمال شما و شاید به این جهت است که کلمه مزبوره را به مفعول واحد متعدّی کرده است؛ یعنی خداوند عالم است به اعمال شما و معرفت دارد به آنها و پاداش می‌دهد به شما برای آن اعمال. و رسولش نیز عالِم است و شهادت می‌دهد برای نفع شما در پیشگاه خداوند تعالی و مؤمنین نیز عالِم هستند بر اعمال شما»[۲].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌الله نمازی شاهرودی؛
آیت‌الله علی نمازی شاهرودی در کتاب «علم غیب» در این‌باره گفته‌ است:

«آیات شاهد و شهید و مشهود و شهدا و اَشهاد نیز، که در روایات متواتر به پیغمبر اکرم (ص) و ائمه هدی (ع) تأویل شده است؛ علم این بزرگواران به حوادث عالم و اعمال خلق اثبات می‌کند[۳] چنان که در کتاب اثبات ولایت آمده است[۴]. در روایات متعدد، ائمه (ع) فرموده‌اند که، پیغمبر (ص) و امام (ع) شاهد‌ند باید اَعمال بندگان را مشاهده کنند و ببینند تا این که روز قیامت بتوانند شهادت دهند، یعنی بر هرچه حجت اند شاهد آن نیز می‌باشند. آیا پیغمبر (ص) و امام (ع) که بنا بر بیان صریح قرآن مجید شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ [۵] یعنی گواهان بر مردم‌اند، ممکن است از مردم شهر خود آگاه نباشند؟! آیا راستی پیغمبر (ص) از منافقین مدینه خبر نداشته است؟! این‌ها سؤالاتی است که هرکس قدری در قرآن اندیشه کند، پاسخ آن را می‌فهمد. آیا کسانی که می‌گویند: "تمام دنیا در نظر ما همانند نصف گردو می‌باشد" [۶] و "ما آسمان ها و زمین و بهشت و جهنم و دنیا و آخرت و گذشته و آینده را می بینیم همچنان که کف دست خود را مشاهده می کنیم"[۷] ممکن است از همسایه منافق خود خبر نداشته باشند؟! جواب این سؤالات هم، نزد اهل فهم و درک، روشن است.

اخبار متواتره ای که شاهد است بر این که امام (ع) حتی وقتی که در رحم مادر هست، گفتار دیگران را می شنود و چون متولد گردد و دنیا را به نور جمال خود روشن فرماید، به امر خدا عمودی از نور، بین او و عرش برایش نصب می‌شود، که تمام اعمال و احوال خلایق و اهل دنیا را که ما بین مشرق و مغرب عالمند، ببیند لذا چیزی از او پنهان نیست و او بر احوال همه مطلع است. این روایات از حد تواتر بیشتر است. در ابواب مختلف بصائر الدرجات برای اثبات این موضوع روایات متعدده نقل شده است[۸]. در بحارالأنوار در باب "أنّ‏ الله‏ تعالى‏ يرفع‏ للإمام‏ عمودا ينظر به‏ إلى‏ أعمال‏ العباد " ۱۶ روایت آمده؛ و در باب دیگر، روایات احوال ائمه هدی (ع) را در رحم و در وقت ولادت روایاتی را به طور مفصل نقل فرموده‌اند.[۹].

علامه جلیل‌القدر، سید عبد الرزاق موسوی مُقرَّم، در کتاب "مقتل الحسین (ع)" مطالبی در این مورد فرموده که ترجمه و خلاصه آن چنین است: احادیث متواتره می‌رساند که خدای متعال در امامی که وی را حجت بر بندگان و نشانه‌ای قرار داده، که گمراهان به وسیله آن هدایت شوند، نیرو و قوه قدسیه نوریه‌ای قرار داده که می‌تواند به واسطه آن از کائنات و آن چه در عالم هستی واقع می‌شود با خبر گردد. چنان که در حدیث صحیح است که: هنگامی که امام متولد می‌شود ستونی از نور برای او برپا می‌شود که به آن، اعمال بندگان و آن چه را در شهرها واقع می‌شود می‌بیند. و تعبیر به این نور، اشاره به قوه قدسیه‌ای دارد که از ساحت حق سبحانه و تعالی بر امام افاضه می‌شود که به وسیله آن جمیع حقایق چنان که هست، بر او مکشوف می‌گردد؛ خواه آن حقایق گفتار و عمل باشد و خواه اجزای عالم ملک و ملکوت. امام صادق (ع) خبر داده از آن چه خدای جل و علا، آنان را بدان برگزیده از واقف بودن بر امر اولین و آخرین و آن چه در آسمان‌ها و زمین‌هاست و آن چه شده و می‌شود، به طرزی که گویا تمامی چیزها نزد آنان حاضر است و همان‌گونه که به کف دست خود نگاه می‌کنند، آنها را نیز می‌بینند[۱۰]»[۱۱]
۲. آیت‌الله شریعتمدار جزایری؛
آیت‌الله شریعتمدار جزایری در مقاله «امام حسین و علم به شهادت» در این باره گفته است:

«از دیدگاه‌ عقل‌ این‌ موضوع‌ بررسی‌ شود که‌ آیا مانعی‌ در علم‌ گسترده امام‌ وجود دارد؟(...) عقل‌ این‌ گونه‌ علم‌ و خبررسانی‌ را محال‌ نمی‌داند و مانعی‌ را در دارا بودن‌ آن‌ تصوّر نمی‌کند. بلکه بالعکس اگر این‌ علم‌ گسترده‌ و فراگیر نبود، ادعای‌ رهبری‌ امّت‌ اثر نداشت‌ و چگونه‌ کسی‌ که‌ آگاهی‌ به‌ حال‌ مردم‌ ندارد، می‌تواند سعادت‌ دنیا و آخرت‌ آنان‌ را تأمین‌ و تضمین‌ نماید.(...)

در بسیاری‌ از آیات‌ قرآن‌ آمده‌ است‌ که‌ پیامبر (ص) شاهد و گواه‌ بر امت‌ است‌ و چون ‌شاهد بودن‌ و گواهی‌ دادن ‌، دانش‌ و آگاهی‌ را در هر حالی‌ لازم‌ دارد، پس‌ پیامبر (ص) باید به ‌تمام‌ احوال‌ امت‌ از ظاهر و باطن‌ و افعال‌ آنان‌ آگاه‌ باشد تا بتواند در روز قیامت‌ شاهد و گواهیشان‌ باشد، زیرا اگر چنین‌ دانشی‌ را نداشت ‌، نمی‌تواند شهادت‌ و گواهی‌ را درباره آنان‌ ادا کند. نمونه‌ای‌ از آیات‌ قرآن‌ که‌ شاهد و گواه‌ بودن‌ پیامبر (ص) را بر امت‌ بیان‌ کرده ‌، چنین‌است‌: وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا؛[۱۲]، وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا[۱۳]؛وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ[۱۴]، لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ [۱۵]»[۱۶].
۳. آیت‌الله خاتمی؛
آیت‌الله سید احمد خاتمی، در کتاب «در آستان امامان معصوم» در این‌باره گفته‌ است:

«از جمله روایاتی که به دلالت التزامی یا تضمنی بر مضمون "مختلف الملائکه" دلالت می‌کند، روایاتی است که در آن، بر عرضه اعمال همه مردم بر پیامبر و امامان معصوم (ع) تأکید شده است. و روایتی آمده است که حسن ابن على وشاء گوید: "سَمِعْتُ الرِّضَا (ع) یَقُولُ إِنَّ الْأَعْمَالَ تُعْرَضُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص أَبْرَارَهَا وَ فُجَّارَهَا"[۱۷] به همان ملاکی که اعمال مردم بر پیامبر عرضه می‌شود، بر امامان معصوم نیز عرضه می‌گردد.

در روایتی نقل شده است که: روزی عبدالله بن ابان که نزد امام رضا (ع) از شأن و منزلتی برخوردار بود و مورد محبت آن امام قرار گرفته بود. به امام عرض کرد: برای من و خاندانم دعا بفرمایید. امام فرمود: "أَوَ لَستُ أَفعَلُ وَ اللهِ إِنَّ أَعمَالَکُم لَتَعرَضُ عَلَی فِی کُلِّ یَومٍ وَ لَیلَهٍ"[۱۸] عبدالله بن أبان از این امر متعجب شد. حضرت فرمود: "اما تقره كتاب الله عزوجل: وَ قُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ "[۱۹] امام رضا (ع) فرمود: "هُوَ وَ اللَّهِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ (ع)"[۲۰] پر واضح است که مراد در این جا تنها شخص امام على (ع) نیست بلکه مقصود حیثیت امامت و ولایت حضرت است که پس از آن حضرت به فرزندان معصومش منتقل شده است و لذا امام رضا (ع) برای این نکته که نظارت بر دوستان خود دارد، به این روایت استناد می‌نماید»[۲۱].
۴. آیت‌الله میرباقری؛
آیت‌الله سید محمد مهدی میرباقری در بیاناتی با عنوان «حقیقت علم امیرالمؤمنین» در این‌باره گفته‌ است: «ابوذر نقل می کند که: «من و امیرالمؤمنین (ع) به بیابانی می‌رفتیم، در این وادی دیدم که مثل سیل مورچه جاریست، از کثرت مورچه‌ها تعجب کردم و گفتم:«اللَّهُ أَكْبَرُ جَلَّ مُحْصِيه‏» عجب خدای با عظمتی، چقدر این خدا با جلالت و بزرگ است خداوندی که تعداد این مورچه‌ها از دستش بیرون نمی‌رود و رزق همه را می‌دهد. حضرت علی (ع) فرمودند: «لَا تَقُلْ ذَلِكَ يَا أَبَا ذَرٍّ وَ لَكِنْ قُلْ جَلَّ بَارِيه‏‏»، اگر می‌خواهی از عظمت خدا بگویی بگو عجب خدایی که این همه موجود را خلق کرده است چراکه شمارش این مورچه‌ها را من هم می‌دانم و نر و ماده آن را می‌شناسم» انسان نباید دنبال استاد بگردد زیرا استاد هست ولی شاگرد نیست! امیرالمؤمنین (ع) فقط سلمان را داشت که تازه نتوانست همه علوم را به او هم بگوید چرا که در روایات داریم که ائمه (ع) گفته‌اند علم ما آنقدر سنگین است که حتی انبیاء (ع) هم نمی‌توانند آن را تحمل کنند. فرمود اگر آن علمی را که به سلمان گفتیم ابوذر بداند نمی‌تواند تحمل کند «وَ اللَّهِ لَوْ عَلِمَ أَبُو ذَرٍّ مَا فِي قَلْبِ سَلْمَانَ لَقَتَلَه‏»[۲۲]. بنابراین علم امیرالمؤمنین (ع) که یکی از خصوصیات ایشان است موجب آگاهی ایشان به کائنات و احوال انسان‌هاست. در روایت نقل شده است که امام وقتی به دنیا می آید دستانش روی زمین و صورتش رو به آسمان است، با این کار همه علومی که در زمین است را در قبضه خودش می‌گیرد و ندای ملکی را می‌شنود که از باطن عرش با ایشان به این مضمون سخن می‌گوید که خدا شما را برگزیده است پس آماده شوید و شروع می کند از ایشان تعریف کردن؛ امام با شنیدن این تعاریف به نشانه تواضع در مقابل خداوند متعال این آیه را می خوانند: شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلائِكَةُ وَأُوْلُواْ الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ [۲۳]؛ وقتی این آیه را می‌خوانند و این گونه به توحید شهادت می‌دهند خداوند درهای علم اولین و آخرین را به رویشان باز می‌کند و به او خصوصیتی می‌دهد که می‌تواند روح را مشاهده کند. همان حقیقتی که در قرآن در سوره قدر و... از او کلام به میان آمده است که تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ [۲۴] چرا که روح غیر از همه ملائکه و اعظم از همه آنهاست بنابراین امام در همان بدو تولد دارای ظرفیتی است که می‌تواتد روح را ببیند، چرا که مشاهده ملائکه سخت است و جبرئیل را فقط انبیا مرسل می‌توانند ببینند اما مشاهده روح از آن هم سخت‌تر است. امام وقتی به امامت می‌رسد عمودی از نور بین او و خدای متعال قرار می‌گیرد که در آن همه خصوصیات و سرشت انسان‌‎ها نمایان است. در روایت آمده است که شخصی به امام رضا (ع) عرض کرد: «آقا، خیلی از دوستان مرا واسطه قرار داده‌اند که به شما التماس دعا بگویم، امام رضا (ع) فرمودند: شما خیال می‌کنید که ما از شما غافل هستیم؟! هر روز اعمال شما را من به خدای متعال عرض می‌کنم»[۲۵].
۵. حجت الاسلام و المسلمین نجفی یزدی؛
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد نجفی یزدی در کتاب «پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌» در این‌باره گفته‌ است: «حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمود: به خدا سوگند، اگر بخواهم هر کدام از شما را به تمامی کارهایتان و رفت و آمدتان خبر دهم، خواهم داد ولی می ترسم که به پیامبر اکرم (ص) درباره من کافر شوید. بدانید که من این اخبار را به عده‌ای که از این نظر مصون هستند خواهم داد و سوگند به آن خدائی که پیامبر (ص) را به حق به پیامبری برگزید و از میان مردم انتخاب کرد، من جز سخن راست نمی‌گویم، تمامی اینها را او پیامبر اکرم (ص) به من سپرده است، جایگاه هلاکت هر هلاک‌شونده و نجات هر نجات‌یابنده و به سرانجام این امر و خلاصه هیچ مسأله‌ای نماند که بر سرم بگذرد مگر اینکه در گوش من نهاد و به من تعلیم نمود»[۲۶].
۶. حجج الاسلام و المسلمین نادم و افتخاری؛
حجج الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسن نادم و سید ابراهیم افتخاری در مقاله «منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد» در این‌باره گفته‌‌اند:

«دستۀ دیگر از روایاتی که محدثین قم نقل کرده‌اند، حاکی از آن است که خداوند با عرضه کردن اعمال انسان‌ها به امام، علم ایشان را دربارۀ اعمال و رفتار انسان‌ها افزایش می‌دهد؛ بنابراین می‌توان یکی دیگر از مصادیق منابع علم امام را عرضه شدن اعمال بر او دانست که البته این اطلاعات از زمرۀ دیگر علوم الهامی است که فرشتگان امام را از آنها آگاه می‌کنند. یک باب از بصائر الدرجات را به روایات نشان‌دهندۀ آگاه بودن امامان (ع) از درون افراد اختصاص داده است. او همچنین روایاتی نقل کرده که بیان می‌کند امامان (ع) از افعال شیعیانشان باخبر بوده، از اسرار و کار‌های پنهانی آنها، به خودشان خبر می‌داده‌اند؛ برای نمونه صفار روایتی نقل می‌کند که در آن، امام صادق (ع) به شیعه‌ای را که به محضرشان وارد شده بود، به دلیل درشت‌گویی به مادرش نصیحت کردند. کلینی در روایتی از امام رضا (ع)، ذیل آیۀ ۱۰۵ سورۀ توبه، علی (ع) را آگاه از احوال شیعیان در همه حال معرفی می‌کند. در روایات مربوط به ستون نور نیز، به این نکته تصریح شده که یکی از مواردی که امام در آن ستون می‌بیند، اعمال انسان‌هاست. پس به اتفاق آراءِ محدثان قم، این شیوۀ اطلاع‌رسانی هم، یکی دیگر از منابع کسب علم الهامی است که خداوند در اختیار امام قرار می‌دهد. (...) صفار بابی مستقل از بصائر الدرجات را به این موضوع اختصاص داده و دربارۀ آگاهی امامان (ع) از افعال شیعیان و بیان اسرار و کار‌های پنهانی آنها به خودشان نیز روایاتی ذکر کرده است. کلینی هم، در تأیید این موارد، روایات مشابهی آورده است. صدوق نیز، روایاتی حاکی از این مطلب نقل کرده که ائمه (ع) پیش از اینکه شخصی از آنها پرسشی کند، به او پاسخ می‌دادند. (...)

از مصادیق منابع علم الهامی‌ که در روایات، به آنها پرداخته شده، تمثل ستونی از نور، افزایش علم در هر شب جمعه و عرضه شدن اعمال بندگان به امام است. نظر متکلمان را در این باره دنبال می‌کنیم. شیخ مفید به دلیل رویکرد خاصش دربارۀ این مصادیق، به صورت موردی به آنها نپرداخته است؛ اما با توجه به مبانی پیش‌گفتۀ او می‌توان به فحوای دیدگاهش در این باره پی برد. در واقع، بعید به نظر می‌آید که وی با این مصادیق مخالف باشد؛ زیرا شیخ مفید هم از روایات آگاه و هم الهامی ‌بودن علم امام را عقلاً و نقلاً پذیرفته است. چنین کار‌هایی هم اولاً از سوی خداوند محال عقلی نیست و ثانیاً روایات فراوانی، به طرق گوناگون، دربارۀ این مصادیق وارد شده است که شیخ مفید در موارد مشابه، تعبد خود به این روایات را نشان داده است. او حتی هنگامی که نوبختیان را در نپذیرفتن تحدیث نقد می‌کند، علت مخالفت آنها را ناآگاهی‌شان از روایات می‌داند. سید مرتضی هم، مانند استاد خود، مستقیماً دربارۀ این مصادیق مطلبی ندارد؛ اما شیخ طوسی، عصارۀ مدرسۀ کلامی‌ بغداد، دربارۀ عرضه شدن اعمال بندگان به امام، روایتی از داوود بن کثیر نقل می‌کند: «من پسرعمویی ناصبی و خبیث داشتم که با آن ارتباطی نداشتم؛ اما وقتی که می‌خواستم به حج بروم، شنیدم حال خود و خانواده‌اش خوب نیست. قبل از حرکتم به سمت مکه، نفقه‌ای به آنها دادم. وقتی به مدینه، خدمت امام صادق (ع) رسیدم، امام صادق (ع) بدون مقدمه رو به من کردند و فرمودند: "ای داوود، اعمال شما روز پنجشنبه بر من عرضه شد. هنگامی ‌که در اعمال عرضه‌شدۀ تو دیدم که با پسرعمویت ارتباط برقرارکردی صلۀ رحم به‌جا آوردی خوشحال شدم. دانستم که ‌این صلۀ رحم تو به خاطر این بود که او در پایان عمر قرار داشت و رو به مرگ بود"». از آنجا که متکلمین بغداد برخورداری امام از علم غیر عادی را پذیرفته‌اند، می‌توانند این مورد را در زمرۀ علوم الهامی ‌قرار دهند»[۲۷].
۷. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی در مقاله «شهود یکی از روش‌های علم‌آموزی ائمه» و در پایان‌نامه «قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه» در این‌باره گفته است:

«از روایات همچنین می‌توان دریافت كه اعمال مردم بر امام عرضه می‌شود و چنانكه در ادامه توضیح داده خواهد شد، این عرضه به صورت شهود است. در روایتی با سند صحیح از رسول خدا (ص) نقل شده است كه به اصحابشان فرمودند: "زندگیِ من برای شما موجبِ خیر است. شما سخن می‌گویید و ما با شما سخن می‌گوییم و مرگم نیز برای شما خیر است. اعمال شما بر من عرضه می‌شود؛ اگر كار نیك و زیبایی دیدم، خدا را بر آن ستایش می‌كنم و اگر غیر آن دیدم، برایتان از خداوند طلب بخشایش می‌كنم" [۲۸] در یكی از روایات این مجموعه نقل شده است كه فردی پس از این سخن حضرت، پرسید: چگونه اعمال ما بر شما عرضه می‌شود، در حالی كه بدن شما پوسیده شده است؟! حضرت پاسخ داد: "خداوند، گوشت ما را بر زمین حرام كرده است؛ پس چیزی از آن را نمی‌خورد" [۲۹] این روایت از عرضه اعمال به آن حضرت در عالم برزخ خبر می‌دهد، اما درباره چگونگی این عرضه سخنی بیان نمی‌كند.

روایات متعددی از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) نیز بر عرضه اعمال بندگان خداوند بر پیامبر اكرم (ص) و ائمه (ع) دلالت دارند. برخی از این روایات، سند صحیح [۳۰] و برخی سند موثق دارند [۳۱] در برخی از این روایات با سند صحیح، بر روز "پنج‌شنبه" به عنوان روز عرضه اعمال تأكید شده است [۳۲] البته در برخی دیگر، از عرضه اعمال در هر «صبح” خبر داده شده است [۳۳] سند برخی از این روایات، موثق [۳۴] و برخی صحیح است [۳۵] این اختلاف را می‌توان اینگونه جمع كرد كه گویا عرضه اعمال در زمان‌های مختلف انجام می‌شود. ممكن است این كار، یك بار (شاید به نحو تفصیلی) هر روز و یك بار (شاید به نحو اجمالی) در پنج‌شنبه هر هفته انجام شود. در برخی از این روایات، عرضه اعمال به آیه كریمه: وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُون‏[۳۶]. مستند شده و بیان شده است كه خداوند شاهدانی در میان بندگانش دارد [۳۷] در میان این روایات، روایات با سند صحیح و موثق كم نیست؛ افزون بر آنكه تعداد زیاد روایات دلالت‌كننده بر این مطلب اطمینان‌بخش است. مقصود از این آیه كریمه، مشاهده عادی نیست، بلكه با توجه به شواهدی از جمله تعبیر «رؤیت»، به شهود اعمال انسان‌ها توسط خداوند، پیامبرش و مؤمنان ائمه (ع) دلالت دارد [۳۸] از تطبیق عرضه اعمال در آن روایات بر این آیه كریمه می‌توان دریافت كه عرضه به شیوه شهودی انجام می‌شود.

روایات دیگری نیز مؤید این برداشت است. در این روایات با صراحت بیشتری از شهود اعمال توسط ائمه (ع) خبر داده شده است. مثلاً یكی از اصحاب امام باقر كاری ناپسند انجام داد. آن حضرت از درون خانه بر او نهیب زده و سپس فرمود: "اگر این دیوارها، همچنان كه مانع دید شما می‌شوند، مانع دید ما شوند، ما و شما برابر می‌شویم (در حالی كه چنین نیست)"[۳۹] برخلاف روایات قبل، این روایت در مقام بیان عرضه اعمال نیست، بلكه ظهور روشن‌تری در شهود اعمال دارد و چنین دانشی از لوازم مقام امامت معرفی شده است.

در روایتی با سند صحیح از امام صادق (ع) نقل شده است: "من شما را پشت سرم می‌بینم، همانگونه كه در مقابلم می‌بینم" [۴۰] در دو روایت دیگر با سند صحیح از آن حضرت نقل شده است كه رسول خدا (ص) فرمود: «من شما را در حالی كه در خواب هستم می‌بینم، همانگونه كه در بیدار‌ می‌بینم.” در یكی از این دو روایت، این جمله نیز در ادامه آمده است: "چشمم می‌خوابد، اما قلبم نمی‌خوابد"[۴۱] این‌گونه روایات نیز مؤید آن است كه ائمه (ع) به ابزارهای شهودی مجهزند كه دیگران از آن بی‌بهره‌اند. آنان حتی در حالت خواب، از مشاهده امور و اعمال غافل نیستند.[۴۲].

«در برخی آیات قرآن کریم از مشاهده اعمال مردم توسط خداوند، پیامبرش و مؤمنان خبر داده شده است: وَ قُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ [۴۳]. از نکات مهم در این مورد، این است که آیا این مشاهده در آخرت رخ می‌دهد، یعنی اعمال مردم به آنان عرضه می‌شود و آنان از کارهای انسان‌ها با خبر می‌شوند یا آن که این مشاهده مربوط به دنیا است و آنان در دنیا نیز از کردار دیگران با خبرند. بسیاری از مفسران شیعه معتقدند که این مشاهده مربوط به این دنیا و پیش از قیامت است. این مفسران، به بخش دوم آیه استناد کرده‌اند که در آن به علم در قیامت اشاره است. با توجه به بخش دوم، قسمت اول آیه یاد شده نمی‌تواند مربوط به آخرت باشد؛ زیرا اگر بخش اول را در مورد علم خداوند و پیامبرش و مؤمنان به اعمال مردم در آخرت بدانیم، بخش دوم که از علم خداوند در قیامت خبر می‌دهد، تکراری بی‌فایده و ناشایسته خواهد بود. بنابراین دیدن اعمال، با قرینه جمله ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى [۴۴] یا سَتُرَدُّونَ إِلَى که در ادامه آیه آمده و از مرگ افراد خبر می‌دهند، به دیدن اعمال انسان در دنیا اشاره دارد.

اکنون باید به این پرسش پاسخ داد که اگر این علم، در دنیا می‌شود، چرا خداوند نفرمود، که خدا و رسولش و مؤمنان، اکنون اعمال شما را می‌بینند، بلکه از حرف "س" که علامت آینده در زبان عربی است، استفاده کرده و فرمود: فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ[۴۵] در پاسخ این پرسش گفته شده است که روشن است علم خداوند به آخرت اختصاص ندارد و او در همین دنیا و در هر لحظه ناظر اعمال انسان است؛ بنابراین داخل شدن "س" بر فعل دیدن که به خدا و رسولش و مؤمنان نسبت داده شده است،‌ نمی‌تواند علامت تأخیر زمانی باشد؛‌ بلکه علامت تأکید است. چنان که برخی از علمای ادبیات عرب تصریح کرده‌اند که سین در مواردی که وعده یا وعیدی در کار باشد، علامت تأکید بر رخ‌دادن حتمی آن است. نکته مهم دیگر این است که مراد از مؤمنان در این آیه کریمه‌، همه مؤمنان نیست؛ بلکه عده خاصی مقصود است؛ زیرا ما بالوجدان بسیاری از مؤمنان را می‌شناسیم که از کردار‌های دیگران اطلاع ندارند. چنین علمی در مورد مؤمنان عادی ادعا و گزارش نشده است. بنابراین مقصود از آیه نمی‌تواند همه مؤمنان باشد. پس گروهی خاص از مؤمنان مقصود است. در روایات این عده بر امامان اهل بیت (ع) تطبیق شده‌اند. این تفسیر با ظاهر آیه مخالفتی ندارد. زیرا "ال" "المؤمنون" اشاره به گروهی از مؤمنان خواهد بود؛ نه علامت استغراق. در مجموع می‌توان این تفسیر را برای آیه یاد شده برگزید که عده‌ای خاص از مؤمنان که اولیای خداوند متعال هستند، به اذن خداوند در این دنیا، حقیقت اعمال افراد را مشاهده می‌کنند. به نظر می‌رسد، این آگاهی از اعمال، نوعی شهود است. روایات متعددی که از عرضه اعمال به ائمه معصومین (ع) خبر می‌دهند، می‌تواند مؤید همین برداشت باشد. بنابراین این آیه از وجود عده‌ای آگاه به اعمال مردم در میان امت پیامبر خدا (ص) خبر می‌دهد و از شواهد علم الهی برخی از غیر پیامبران به غیب است[۴۶].
۸. حجت الاسلام و المسلمین گنجی؛
حجت الاسلام و المسلمین حسین گنجی در کتاب «امام‌شناسی» در این‌باره گفته‌‌اند: «یکی دیگر از مصادیق علمی حضرات اهل بیت (ع)، علم به تمامی اعمال و حالات بشر، مسلمان و غیر مسلمان به صورت کلی و جزئی، فردی و اجتماعی، اعمال قلبی و بدنی، است. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ[۴۷] از امام حسين (ع) در مورد این آیه سؤال شد حضرت فرمودند: مقصود خداوند متعال از مؤمنون ما اهل بیت هستیم[۴۸] علم اولیاء الهی محدود است، همیشه و هر چیزی را نمی‌بینند و می‌توان جلوی دید باطنی آنها را گرفت، ولی ائمه اطهار (ع) این گونه نیستند، همان طور که به فرموده امام راحل عالم محضر خداست. می‌توان با قاطعیت گفت که عالم محضر اهل بیت نیز هست و چیزی در این عالم نیست که از آنها مخفی بماند. همانطور که از خدای متعال هم مخفی نیست. علم حضرات چهارده معصوم شامل تمامی اعمال بندگان خدا اعم از خوب و بد به صورت کلی و جزئی و حالات آنها اعم از سرور و شادی، غم و غصه، بیماری و سلامت می‌شود. رمیله یکی از مؤمنین و دوست‌داران حضرت علی در کوفه بود. مدتی بیمار شد و نتوانست خدمت حضرت برسد. عاقبت دلش به تنگ آمد و با حالت بیماری و تب در نماز جمعه حضرت حاضر شد، ولی به سختی درد را تحمل می‌کرد و به خود فشار می‌آورد. پس از نماز جمعه، حضرت علی به طرف او آمدند و جویای احوال او شدند. رمیله بیماری خود را شرح داد و گفت به عشق دیدار شما با این حال به نماز جمعه آمدم. حضرت فرمودند: "يَا رُمَيْلَةُ لَيْسَ مِنْ مُؤْمِنٍ يَمْرَضُ إِلَّا مَرِضْنَا بِمَرَضِهِ وَ لَا يَحْزُنُ إِلَّا حَزِنَّا بِحُزْنِهِ وَ لَا يَدْعُو إِلَّا أَمَّنَّا لِدُعَائِهِ وَ لَا يَسْكُتُ إِلَّا دَعَوْنَا". رمیله سؤال کرد مطالبی که فرمودید مربوط به مؤمنین کوفه است یا شامل حال تمامی مؤمنین می‌شود؟ حضرت فرمودند: "لَیسَ یَغیبُ عَنّا مُؤمِنّ فی شَرقِ الاَرضِ وَلا فی غَربِها".[۴۹] حضرت على عليه فرمودند: هیچ مؤمنی نیست که بیمار شود مگر آن که ما هم بیمار و گرفتار او می‌شویم و هیچ مؤمنی محزون نمی‌شود مگر آن که ما هم به خاطر حزن او اندوهگین می‌شویم و دعا نمی‌کند مؤمنی مگر آن که ما برای او آمین می‌گوییم و اگر ساکت باشد ما برای او دعا می‌کنیم آنگاه فرمودند این مطالب که گفتم شامل حال تمامی مؤمنین در شرق و غرب عالم می‌شود. این روایت بیانگر ارتباط تنگاتنگ شیعیان با اهل بیت (ع) را است، دوستان و شیعیان اهل بیت (ع)، جزء و اهل بيت (ع)، كل هستند. قاعدة جزء و كل جاری است اگر چشم درد بگیرد تمام بدن گرفتار می‌شود»[۵۰].
۹. حجت الاسلام و المسلمین شریعتی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر غلام محمد شریعتی، درمقاله «علم امامان به غیب» در این‌باره گفته‌ است: «از برخی آیات شریفه قرآن به دست می‌آید که اعمال مردم‌ در‌ دنیا در معرض دید خدا، رسول و مؤمنان‌ قرار‌ دارد‌. یکی از این آیات، این آیه است‌: وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ[۵۱] خدای سبحان در این آیه شریفه از طریق پیامبرش‌ به‌ همه مردم ابلاغ می‌کند‌ که‌ اعمال آنان از خوب یا بد در معرض دید خدا، رسول او و مؤمنان‌ قرار‌ دارد و در قیامت نیز خدای سبحان‌ آنها‌ را از اعمالشان‌ آگاه‌ می‌کند. (...) درباره مراد از "مؤمنان" و مصداق آن در آیه شریفه، مفسران‌ دیدگاه‌‌های گوناگونی مطرح ساخته‌اند که عبارت‌اند از: (١): عموم مؤمنان؛[۵۲]؛ (٢): شهدا؛[۵۳]؛ (٣): فرشتگانی كه اعمال بندگان را ثبت می‌كنند‌؛[۵۴]؛ (۴): اولیای خاص الهی که در رأس‌ آنها‌ امامان‌ معصوم (ع) قرار دارند؛[۵۵]؛ (۵): خصوص ائمه اهل بیت (ع) که در آیات دیگر از‌ آنها‌ به‌ شاهدان اعمال یاد شده است.[۵۶] در میان مفسران مكتب اهل بیت (ع) با توجه به اخبار فراوانی كه از امامان (ع) رسیده‌، نظر‌ معروف‌ و مشهور این است كه مصداق "مؤمنون" در این آیه شریفه‌ ائمه (ع) هستند.(...) شواهد دیگری نیز‌ در‌ قرآن یافت می‌شود که نشان می‌دهد مراد از مؤمنان یاد شده، خصوص امامان‌ اهل‌ بیت (ع) است. (...) خداوند‌ سبحان‌ در آیه‌ای دیگر نیز رسیدن به‌ مقام‌ امامت و پیشوایی را تنها در پرتو صبر و یقین دانسته است: وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ[۵۷] از‌ این‌ آیه استفاده می‌شود که داشتن‌ یقین‌ از ویژگی‌های امامت است که در پرتو آن، امام ملکوت اشیا‌ را‌ می‌بیند. (...) براین اساس به طور قطع می‌توان گفت مصداق بارز‌ و شاخص شاهدان اعمال، کسانی از ذریه حضرت ابراهیم (ع) یعنی حضرت‌ رسول‌ اکرم (ص) و ائمه اهل بیت (ع) هستند. خداوند سبحان در مقام استجابت دعای ‌‌حضرت‌ ابراهیم (ع) در آیه ابتلاء[۵۸]، برخی ذریه طاهر او را‌ که‌ از‌ هرگونه ظلم به دورند، امام قرار داده تا خلیفه خدا و شاهد حقایق و باطن اعمال مردم‌ در زمین باشند. نتیجه اینکه از میان غیر پیامبران تنها کسانی شایستگی شهادت‌ بر اعمال را دارند‌ که‌ معصوم به عصمت الهی باشند و دروغ و گزاف از آنها سر نزند؛ افزون بر صورت ظاهری عمل، نیت درونی صاحب عمل را نیز بدانند، و دانای به عمل حاضر و غایب هر دو باشند‌، و در پرتو علم غیب، باطن و حقایق اعمال مردم را ببینند. با توجه به ویژگی‌های یادشده تنها مصداق مؤمنان در آیه شریفه، اهل بیت نبوت (ع) هستند»[۵۹].
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین منصوری رامسری؛
حجت الاسلام و المسلمین خلیل منصوری رامسری، در یادداشتی با عنوان «بی کرانه‌گی علم امام (ع)» در این‌باره گفته‌ است: «چنان که از این حدیث و روایات دیگر به دست آمده همه امامان (ع) بر همه اعمال امت‌ها و مردمان آگاهی دارند و این آگاهی به سر و نیت و خفیات آنان نیز می‌باشد؛ زیرا آنان چنان که‌ آیه ۸۹ سوره نحل بیان کرده است گواهان خداوند و شاهدان وی می‌باشند و برای شهادت و گواهی نیازمند علم به همه خفیات آدمی است. عرضه اعمال مردمان بر امامان (ع) که در روایات متعددی آمده است بیانگر این معناست که آنان هم بر جزئیات و مشهودات آگاهی دارند هم بر غیب و نهان دل‌های آدمی و بر این اساس در روز قیامت می‌تواند شاهد بر امت و پیامبر (ص) بر این امامان (ع) باشند که نمایندگی و وصایت از وی دارند»[۶۰].
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین مهدی‌فر؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن مهدی‌فر در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان «علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن» در این‌باره گفته‌ است:

«در آیات چندی پیامبر اسلام (ص) به عنوان شاهد و گواه بر اعمال انسان‌ها معرفی شده ودر روز قیامت له و یا علیه او شهادت خواهد داد؛ این آیات به قرار ذیل است: يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا [۶۱]، فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا [۶۲]، إِنَّا أَرْسَلْنَا إِلَيْكُمْ رَسُولا شَاهِدًا عَلَيْكُمْ كَمَا أَرْسَلْنَا إِلَى فِرْعَوْنَ رَسُولا [۶۳]، وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا [۶۴]، وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ [۶۵]، وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاء [۶۶].

  • توضیح و بیان آیات: این آیات بیانگر آگاهی پیامبر (ص) از اعمال مردم است. طبق این آیات هر امتی گواه و شاهدی از خود دارد و پیامبر (ص) نیز شاهد بر شهداء است و روز قیامت از هر گروهی شاهدی از خود مردم به عنوان گواه در محکمه عدل الهی بر انگیخته خواهد شد و پیامبر نیز گواه بر آن شهداء خواهد بود. لازمه گواهی، آگاهی و اطلاع بر اعمال، روحیات، ایمان و اخلاق به‌طور قطع و یقین است، و قهراً اینگونه آگاهی‌ها از طریق وسائل و اسباب عادی فراهم نمی‌شود بلکه باید از سوی خداوند افاضه شده باشد. آیه اخیر بیانگر آن است که خداوند و پیامبر و مؤمنان بر اعمال مردم اطلاع دارند آگاهی خداوند بر اعمال مردم روشن است پیامبر (ص) و مؤمنان نیز بواسطه خداوند اطلاع پیدا می‌کنند اما نکته‌ای که وجود دارد اینکه همه مؤمنان اعمال مردم را نمی‌بینند پس معلوم می‌شود برخی مؤمنان هستند و قهراً اینان غیر از اهل بیت (ع) کسی دیگر نمی‌تواند باشد. و این مطلب در روایات نیز مورد تأکید قرار گرفته است که اهل بیت (ع) به‌وسیله عمودی از نور اعمال مردم را می‌بینند و یا اینکه اعمال مردم در روز‌های مشخصی بر پیامبر (ص) و ائمه (ع) عرضه می‌گردد.

به چند روایت به عنوان نمونه که بیانگر شهادت پیامبر (ص) و امامان (ع) بر اعمال مردم است اشاره می‌گردد: از برید عجلی نقل شده است که گفت از امام باقر (ع) از معنی قول خدای تبارک و تعالی وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا [۶۷] سؤال کردم فرمود: ما هستیم امت وسط و ما هستیم شهدای خدای تبارک و تعالی بر خلق و حجج او در زمین. و نیز ابی بصیر از امام صادق (ع) درباره آیه مبارکه وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا [۶۸] نقل کرده فرمود: که ما هستیم شهداء بر مردم نسبت به آنچه در نزد آنها است از حلال و حرام که بدان عمل می‌کنند و آنچه از آن تضییع می‌کنند. نیز از محمد بن مسلم نقل شده که از امام باقر (ع) سؤال کردم آیا اعمال بر پیامبر (ص) عرضه می‌شود؟ فرمود: هیچ شک و تردیدی در آن نیست آیا این آیه وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ [۶۹] را نخواندی پس برای خداوند گواهانی در مخلوقات او است.

مرحوم علامه طباطبایی پس از نقل این روایت در ذیل آیه مبارکه می‌گوید: در معنی روایت فوق روایات بسیار زیادی وارد شده و در اکثر آنها این است که مقصود از مؤمنون در آیه مبارکه ائمه (ع) و پیشوایان دین می‌باشند. یعقوب بن شعیب می‌گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم از آیهوَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ [۷۰] فرمود: مؤمنون در آیه ائمه (ع) هستند. طبرسی در مجمع البیان می‌گوید: روز قیامت خداوند هر پیغمبری را بر امت خود گواه می‌‏گیرد و آن پیامبر (ص) بنفع و به ضرر امت خویش گواهی می‌‏دهد. پیامبر ما نیز به‌عنوان گواه امت خویش فرا خوانده می‌‏شود. این آیه دلالت می‌‏کند بر اینکه: باید از هر کار زشتی که انسان از انجام آن در ملاء عام: خجالت می‌‏کشد، خودداری کند زیرا روز قیامت، گواهانی عادل، شاهد اعمال انسان هستند که نمی‌‏توان در شهادت آنها خدشه کرد و شهادت آنها را از تأثیر، انداخت. این گواهان، پیامبران و معصومان و نویسندگان اعمال و اعضای بدن و مکان و زمان می‏‌باشند[۷۱]. علامه طباطبایی در این باره می‌گوید: این علم و شهادت از نوع علم متداول و شهادت معمولی در بین ما مردم عادی نیست، بلکه از نوع علمی است که مخصوص به خود خداوند است، و خداوند آن را به طائفه‏ای از مکرمین و محترمین از بندگان خود اختصاص داده است[۷۲]»[۷۳].
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین حمادی؛
حجت الاسلام و المسلمین عبدالرضا حمادی در مقاله «گستره علم امام از منظر کلینی و صفار» در این‌باره گفته است:

«از منظر مکتب اسلام رفتار انسان‌ها توسط فرشتگان الهی ثبت شده و با گذر زمان نابود نمی‌شود. دین اسلام معیار سعادت و شقاوت افراد در سرای آخرت را همین اعمال معرفی می‌کند و علم به آن را برای خداوند متعال ثابت می‌داند و میان پیدا و پنهان در این دانش فرقی نمی‌گذارد. از نگاه مذهب شیعه و برخی از اهل تسنن، پیامبر (ص) نیز از اعمال امت آگاه می‌شود؛ اما در چگونگی حاصل شدن این دانش و مقدار آن اختلاف است. اهل سنت قائلند که گزارش اعمال به صورت مجمل و کلی بر پیامبر (ص) عرضه می‌شود و به ایشان می‌گویند امتت این گونه رفتار کرد. میان شیعیان نیز بر سر علم امام به اعمال بندگان اختلاف وجود دارد؛ برخی این دانش را بالفعل می‌دانند و در مقابل، عده دیگری دانش امام به کلیات اعمال را می‌پذیرند و جزئیات را متوقف بر خواست ایشان دانسته‌اند[۷۴].

کلینی در کافی عرضه اعمال بر پیامبر (ص) و ائمه (ع) را پذیرفته و روایات این دانش را در دو باب آورده است؛ مجموع روایات این دو باب، یازده مورد است[۷۵]. صفار نیز در بصائر ابواب این بحث را با تفصیل بیشتری ارائه نموده است که در مجموع شامل ۴۴ حدیث در چهار باب می‌شود[۷۶].

در این میان باز هم دو باب کافی و بصائر از عنوان‌هایی مشابه برخوردارند؛ باب، بی‌نیازی ائمه (ع) به شاهد و دلیل در حکم نمودن و قضاوت میان مردم را اثبات می‌کند که به صورت ضمنی بر این دانش ائمه (ع) دلالت دارند. تعداد روایات مشترک این دو باب، پنج مورد است که سه مورد از آن مشترک[۷۷]. و دو مورد غیر مشترک است[۷۸]. تعداد روایات اختصاصی کافی یک مورد و بصائر ۱۳ مورد می‌باشد.

دو باب دیگر کافی و بصائر به طور صریح عرضه اعمال بر پیامبر و ائمه (ع) را بیان می‌کنند. تعداد روایات مشترک این دو باب سه مورد است[۷۹]. و دو مورد دیگر غیر مشترکند[۸۰]. همچنین تعداد روایات اختصاصی کافی یک مورد و بصائر سیزده مورد است.

نکته قابل توجه در روایات این باب، اشاره به مصداق «مؤمنون» در آیه ۱۰۵ سوره توبه است که در روایتی مراد از آن ائمه (ع) بیان شده است؛ اما حضرت رضا (ع) در حدیثی، مؤمنون را علی بن ابی طالب (ع) می‌داند. فیض کاشانی ذیل این حدیث می‌نویسد: «این بیان امام بدان خاطر است که در زمان نزول آیه، تنها مصداق مؤمنون امیرالمؤمنین (ع) بوده است و اختصاصی در آیه نسبت به علی (ع) وجود ندارد»[۸۱]. وجه دیگری نیز از طرف علامه مجلسی بیان شده مبنی بر اینکه امام علی (ع) مصداق اصلی و اتمّ مؤمنون است[۸۲].

از مجموع روایات هر دو کتاب این مطلب ثابت می‌شود که ائمه (ع) به اعمال بندگان علم داشته و از آن آگاه‌اند. اگرچه صفار در عنوان باب، به عدم فرق میان زندگی و مرگ در این دانش تصریح نموده است، اما روایات کافی نیز بر این مطلب دلالت دارند؛ زیرا در زمان امام صادق (ع) رسول خدا (ص) در قید حیات نبوده‌اند و امام می‌فرمایند که اعمال بر ایشان عرضه می‌شود.

نکته قابل توجه اینکه در کافی عرضه اعمال به صورت روزانه نقل شده، اما در بعضی روایات بصائر عرضه اعمال در روزهای پنجشنبه نیز بیان گردیده است که شائبه تضاد میان این دو دسته از روایات را ایجاد می‌کند [۸۳]. البته با کمی دقت، این شبهه برطرف شده و تضاد ظاهری میان این روایات برداشته می‌شود؛ زیرا تضادی میان گزارش روزانه اعمال و گزارش هفتگی وجود ندارد و اثبات یکی موجب نفی دیگری نمی‌شود»[۸۴].
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین منصورآبادی؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد منصورآبادی در کتاب «راسخان در علم از دیدگاه فریقین» در این‌باره گفته‌‌اند:

«یکی دیگر از صفات راسخان در علم این است که آنها عالم به تمام هستی می‌باشند و چیزهایی را می‌دانند که دیگران نمی‌دانند رسول خدا (ص) به واسطه وحی به غیب و همه امور دنیوی دست‌رسی داشتند و پس از ایشان امامان (ع) که جانشینان حقیقی آن حضرت بودند این علم را دارا می‌باشند با توجه به این مطلب به چند روایت که ایشان خود را عالم به همه اشیاء و راسخ دانسته‌اند اشاره می‌نماییم: روایت می‌کند احمد بن محمد از قاسم بن یحیی از حسن بن راشد گفت شنیدم امام موسی کاظم (ع) فرمودند: زمانی که حاضر می‌شدند در مجلس آمدن وحی علی (ع) کتابی را در دستانش می‌گرفت و دوات وقلم سبز رنگ بسیار نورانی در دست می‌گرفت سپس وحی بر پیامبر (ص) نازل می‌شد و رسول اکرم (ص) املاء می‌کرد و علی (ع) می‌نوشت آنچه توصیف تمام زمان‌ها بود وآنچه در آنها اتفاق می‌افتاد و از نظر پنهان بود ظاهر و باطن و خبر می‌داد به هر آنچه که تا روز قیامت اتفاق می‌افتاد وبرای او تفسیر می‌شد اشیائی که فقط خدا و راسخان در علم تأویل آن را می‌دانند وخبر داده می‌شد به اولیاء الله وفرزندان آنها تا روز قیامت و خبر می‌داد به کل دشمنان ایشان در تمام زمانها تا اینکه بفهمد آن را وبنویسد سپس به امر ایشان خبر دهد[۸۵]. از جمله "خَبَّرَهُ بِكُلِّ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ فَسَّرَ لَهُ أَشْيَاءَ لَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهَا إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ "در روایت نیز به خوبی روشن است که هم رسول خدا (ص) و هم امیر المؤمنین (ع) که به یکی وحی می‌شد و دیگری املاء می‌کرد از همه اتفاقات و افراد زمانها خبر دارند و از علم به تمام اشیاء برخوردارند و اینها چیزهایی است که فقط خدا و راسخان در علم از آنها خبر دارند. و خداوند راسخان در علم را لایق دید تا از علوم غیبی آینده خبر دار سازد و این درجات ایشان در نزد خداوند را نشان می‌دهد.

نتیجه: با بررسی روایات در می‌آبیم که راسخان در علم یعنی آل محمد (ع) و افضل آنها رسول خدا (ص) عالم به تمام زمان‌ها و مکان‌ها و افراد تا روز قیامت هستند و این به وضوح از روایات استفاده می‌شود، در نتیجه راسخان در علم دارای چنان مقام بالایی نزد پروردگار خود هستند که خداوند هم آنان را به خاطر رسوخ در علم مدح می‌کند و هم چنین لیاقتی در آنها دیده است که آنان را عالم به همه کائنات و امور قرار می‌دهد»[۸۶].
۱۴. آقای دکتر رستمی و خانم آل‌بویه؛
آقای دکتر محمد زمان رستمی (استادیار دانشگاه قم) و خانم طاهره آل‌بویه (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب «علم امام» به نقل از کتاب «المعارف السلمانیة فی کیفیة علم الإمام و کمیته» در این‌باره گفته‌‌اند: «احادیث بسیاری دلالت دارند که امام (ع) از اعمال انسان‌ها آگاه بوده است و گاهی به برخی مردم متذکر می‌شد که از فلان عمل که مثلاً دیروز انجام داده است توبه نماید، از جمله آنکه فردی یک کنیز نامحرم را با دست لمس کرد و امام او را به توبه فرا خواند. و مورد دیگر در زمانی است که مردم خراسان در مورد ولایت امام صادق (ع) به سه گروه موافق، مخالف و متوقف تقسیم شدند. ایشان نماینده‌ای نزد امام (ع) فرستادند که جزو متوقفین بود. وی شب قبل از دیدار با امام، خطایی را مرتکب شد و در ملاقات با امام، ورع خود را عامل توقف خود دانست و امام فرمود: پس ورع تو در فلان زمان و مکان کجا بوده است. آن مرد متنبه شد. ائمه (ع) همچنین می‌فرمایند: در هنگام سخن گفتن تقوا پیشه کنید زیرا سخن شما به ما می‌رسد و ما آن را می‌شنویم»[۸۷].
۱۵. آقای مولوی؛
آقای محمد مولوی در کتاب «نیاز جهان به امام زمان» در این‌باره گفته‌ است:

«یکی از این جهت که امامان و پیامبران (ع) در ظاهر و باطن ناظر بر اعمال، افکار، اخلاق و رفتار امّت هستند، بنابراین آنان عملاً گواهان و شاهدان اعمال و زندگی ما هستند که شهادت و گواهی راستین آنان، مبنای داوری حق در شایستگی ما نسبت به پاداش و کمالات و عقاب خواهد بود. عرضه اعمال مردم به امامان، در طول دوران زندگی، یا حضور امامان در آخرین لحظات حیات انسان‌ها و ختم برنامه عملی آنان با حضور امام (ع) اشاره به همین نکته ظریف دارد. در این زمینه به حدیث شریف توجه فرمایید: "سماعه می‌گوید: امام صادق (ع) در تفسیر آیه شریفه: فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا [۸۸] چنین فرمودند: این آیه تنها به امّت محمد (ص) اختصاص دارد. در هر قرنی امامی از ما بر ایشان گواه و ناظر است و حضرت محمد (ص) هم گواه و ناظر ماست"[۸۹]. یعنی بر گفتار و کردار ایشان ناظر است و روز قیامت نزد خدا گواهی دهد، پس مراقب باشید و تقوی پیشه کنید که گواهان و شاهدان عادل و مقبولند.

در اصول کافی باب مستقلی تحت عنوان "عرضه اعمال بر پیغمبر (ص) و ائمه (ع) شامل ۶ حدیث باز شده است[۹۰].

البته ناگفته پیداست که نمی‌توانیم به اعمال و رفتار و طاعات خود مغرور و متکی باشیم. بلکه تنها باید چشم امید به فیض عفوشان داشته باشیم و بس.

دیگر از این جهت که حضور امامان (ع) در میان خلق، حجّت خداوند را بر آنان تمام می‌کند. و اینان گواهان صادق خداوند بر امّت‌ها هستند. که فرمان و هدایت الهی را به مردم ابلاغ نموده، دیگر جایی برای هیچ‌گونه عذر و بهانه‌ای باقی نمی‌ماند.

و جنبه دیگر این که شخص پیامبر (ص) و امام (ع) از آن جهت که یک انسان است به عنوان الگو و اسوه تربیت دینی و الهی، در میان مردم حضور یافته، عملاً بر امکان چنین تربیت و تکاملی، ولو در حدّ وسع انسان‌ها، یک شاهد زنده به شمار آید. در این رابطه به حدیثی جالب از مولی الموحدین، امیر المؤمنین (ع) توجه فرمایید: "امیر المؤمنین (ع) فرمودند: خداوند مرا پیشوای خلقش قرار داد، و بر من واجب کرد که در باره خود، خوراک و نوشیدنی و پوشاکم، مانند مردم مستمند، بر خود تنگ و سخت بگیرم، تا فقیر از فقر من پیروی کند و ثروتمند به وسیله ثروتش سرکشی و طغیان ننماید"[۹۱]»[۹۲].
۱۶. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
آقای محمد صادق عظیمی در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی» در این‌باره گفته‌ است:

«گزارش‌های موجود نشان می‌دهد، شیعیان نخستین به آگاهی امام از ضمیر افراد معتقد بوده‌اند و مخالفان نیز از این اعتقاد اطلاع داشته‌اند. از شواهد این مطلب روایتی است که یکی از مخالفان به نام محمد بن علی هاشمی درباره امام جواد (ع) نقل کرده است، وی می‌گوید: روزی که امام جواد (ع) با دختر مأمون عروسی کرده بود، خدمت آن حضرت شرف‌یاب شدم. در اثر مصرف دارو تشنه بودم اما حیا مانع می‌شد که آب طلب کنم، یک مرتبه امام جواد (ع) نگاهی به من کرد و فرمود: گویا تشنه‌ای؟ گفتم آری، حضرت به غلامش دستور داد آبی ‌بیاورد، به ذهنم رسید که ممکن است آب مسموم باشد. حضرت لبخندی زد و آب را از دست غلام گرفت و مقداری نوشید سپس به من داد و من نوشیدم. این جریان دوباره به همین نحو تکرار شد. بعد می‌گوید: سوگند به خدا گمان دارم حضرت جواد ازآنچه دردل‌های افراد می‌‌گذرد، آگاه است، چنان‌که شیعیان می‌گویند و به آن معتقدند. آخر حدیث بهترین دلیل است براین که باور به علم غیب امام و آگاهی وی از اسرار درونی افراد، یکی از شاخصه‌های شیعه در سده‌های نخستین بوده است؛ تا آنجا که با وجود تقیه در بین شیعیان، حتی مخالفان نیز از این باور شیعیان آگاه بوده‌اند.

در روایت دیگر، ابوحمزه ثمالی از امام سجاد (ع) می‌پرسد: «آیا امامان از ضمایر افراد آگاه‌اند؟» طرح چنین سؤالی می‌رساند که این مسئله در آن زمان مطرح بوده است و پرسشگر برای اطمینان، این موضوع را از خود امام (ع) نیز می‌پرسد»[۹۳]»[۹۴].

شیخ مفید علم ائمه (ع) را به اسرار درونی افراد و وقایع آینده می‌پذیرد. اما دامنه آن را محدود می‌داند و بهره‌مندی آنان از چنین آگاهی‌ها را ضرورت عقلی برای ایشان نمی‌داند. به علاوه از به کاربردن وصف عالم به غیب در مورد امامان (ع) خودداری می‌نماید. وی می‌گوید: ائمه (ع) از ضمایر برخی از بندگان آگاه بودند و از هرچه باید بشود، پیش از شدن آن خبر داشتند، ولی این صفت واجبی در آنان یا شرطی لازم برای امامت نیست. بلکه تنها بدان جهت چنین می‌شود که خدا در حق ایشان اکرام می‌کند و این دانش را بدان جهت به آنان ارزانی می‌دارد که دیگران بهتر فرمان ایشان ببرند و به امامت آنان متمسک شوند. و این نه از طریق استدلال عقلی، بلکه از جهت وحی وسمع برای آنان واجب شده است. و اما به کاربردن وصف عالم به غیب در حق امامان به طور مطلق، روا نیست و خطای آشکار است، چرا که این وصف، تنها زیبنده خداوند است که به همه چیز علم ذاتی دارد. همه امامیه با گفته من موافقند، جز اندکی از ایشان که مفوضه و غالیان باشد[۹۵]»[۹۶].

شیخ مفید اعتقاد دارد که پیامبر (ص) و ائمه (ع)، بعد از وفات‌شان نیز از همه احوال شیعیان و پیروان خویش، به اعلام و اخبار خداوند آگاه‌اند و سخنان کسانی را که در مشاهد مشرفه با آنان نجوا می‌کنند، به لطف الهی می‌شنوند و مناجات زائرین به آنان می‌رسد. وی دلیل آن را روایاتی می‌داند که از امامان رسیده است. خلاصه اینکه شیخ مفید اصل علم غیب را برای ائمه (ع) قبول دارد ولی آن را از صفات واجب برای امام نمی‌داند . وی معتقد است علم غیب امام ذاتی نیست بلکه مستفاد از علم خداوند است و با اعلام و اطلاع اوست که از امور غیبی آگاه می‌شود، به علاوه گستره آن محدود است[۹۷]»[۹۸].

سید مرتضی در مورد علم و اطلاع امام زمان (ع) از احوال شیعیان می‌گوید: «امام زمان (ع) ما را می‌بیند و برما احاطه دارد و ذره‌ای ازاحوال ما براو پنهان نیست[۹۹]»[۱۰۰].
۱۷. آقای داداش‌زاده؛
آقای داوود داداش‌زاده در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم امام در کتاب کافی و شروح آن» در این‌باره گفته‌ است:

«علاوه بر این که دسته‌ای از روایات کافی از عرضه هر روزه اعمال انسان‌ها به پیامبر (ص) و امام (ع) خبر می‌دهند و به آیه وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ [۱۰۱]. استشهاد می‌کنند و ائمه (ع) را مصداق مؤمنون می‌دانند[۱۰۲]. گروه دیگر از روایات امام را شاهد اعمال مردم معرفی می‌کند بطوری که وقتی یکی از امام‌ها عمرش به پایان می‌رسد و امر امامت به امام بعدی منتقل می‌شود در هر شهری برای او عمود و ستونی از نور برافراشته می‌گردد که به وسیله آن اعمال مردم را می‌بیند. این که یک شخص حتی در صورتی که امام نباشد توان دیدن از فاصله‌های بسیار دور را داشته باشد از دیدگاه روایات محال به شمار نمی‌آید در این راستا به روایات زیر توجه فرمائید:

  1. امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: هنگامی که قائم ما (ع) قیام کند خدای عزوجل در گوشها و دیدگان شیعیان ما چنان نیروی قرار دهد که دیگر میان آنها و حضرت قائم (ع) پیکی نباشد و آن حضرت از فاصله دور با آنان سخن بگوید و آنان بشنوند و او را در همان جایی که هست ببینند.
  2. چون پیامبر (ص) حال ترس و لرز ابو بکر در غار ثور را دید فرمود: آیا می‌خواهی اصحاب و انصار خود از مدینه را همان طور که در مجالس خود نشسته و با هم سخن می‌گویند و هم چنین، جعفر و همراهان او را که در دریا شنا می‌کنند به تو نشان دهم؟ ابوبکر گفت: آری، پیامبر (ص) دستی بر چهره ابوبکر کشید و ابوبکر دید که انصار نشسته‌اند و با یکدیگر سخن می‌گویند و مشاهده کرد که جعفر و همراهانش در دریا شنا می‌کردند... اگر چه این نوع از دیدن، از دیدگاه روایات امر ممکنی است ولی به نظر نگارنده مشاهده شدن اعمال مردم توسط امام می‌تواند معنای دیگری داشته باشد که در ذیل توضیح آن داده می‌شود: همان طور که منظور از دیدن فَسَيَرَى در آیه ۱۰۴ سوره توبه، عرضه اعمال به پیامبر (ص) و آگاه شدن ایشان به کردار بندگان است و روایات نیز به آن را به عرضه اعمال معنی کرده‌اند[۱۰۳]؛ معنی دیدن اعمال بندگان در ستون نور، نیز عرضه اعمال به امام و عالم شدن ایشان از کردار بندگان می باشد، طبق این برداشت از معنی روایت توهم این سؤال که آیا امام اعمال زشت و مستهجن بندگان را می بیند؟ خود بخود برطرف می‌شود. از حدیث ذیل نیز می‌توان همین معنا را استفاده کرد. محمد بن عیسی بن عبید می‌گوید: من و این فضال نشسته بودیم که یونس وارد شد و گفت: خدمت امام رضا (ع) رسیدم و عرض کردم: قربانت. مردم درباره عمود از نور که برای امام برافراشته شود سخن بسیار می‌گویند، فرمود: ای یونس! تو چه عقیده داری؟ خیال می‌کنی عمودی از آهن است که برای امام برافراشته می‌شود؟ عرض کردم: نمی‌دانم، فرمود: او فرشته‌ای است که در هر شهری گماشته شده و خدا به وسیله او اعمال مردم آن شهر را به امام می‌رساند.؟[۱۰۴] به نظر ملا صالح مازندرانی، ائمه (ع) حتی به اعمال جزئی ما علم تفصیلی دارند[۱۰۵]. از این روی امامان (ع) در موارد بسیار بدون این که شرایط حس کردن با حواس پنج گانه برای ایشان آماده باشد؛ از محسوسات خبر می‌دادند و این در حالی است که محسوسات اموری هستند که انسان به‌وسیله حواس خویش با آنها ارتباط پیدا می‌کند و از آنها آگاه می‌شود و اگر کسی فاقد یکی از حواس پنج گانه باشد به همان اندازه نسبت به محسوسات جاهل خواهد بود ولی ائمه (ع) بدون دیدن و شنیدن از کردار، نوشتار و گفتار دیگران خبر می‌دادند، برخی از آن موارد که در کتاب کافی ذکر شده به قرار ذیل است:
  3. آگاهی امیرالؤمنین (ع) از جایگاه کشته شدن گروهی از خوارج در نهروان بدون آنکه خود پیش آنها حضور داشته باشد[۱۰۶].
  4. آگاهی امام حسن (ع) از وجود محمد حنفیه در پشت در، بدون دیدن وی و در حال بسته بودن در[۱۰۷].
  5. آگاهی امام صادق (ع) از گفتگوهای مفضل بن عمر و دوستانش در حالی که فاصله زیادی با امام داشتند و اطلاع آن حضرت از سرگذشت مرد شامی در سفرش، بدون این که امام او را در سفر همراهی کرده باشد و قضایای شبیه آن.
  6. آگاهی امام رضا (ع) از جایگاه پیراهن نقش‌دار در ره توشه وشاء در حالی که خود وشاء از آن بی‌خبر بود؟
  7. آگاهی امام جواد (ع) از نام صاحبان نامه‌ها بدون این که اسم آنها روی نامه نوشته شده باشد.
  8. آگاهی امام هادی (ع) از داروئی که پزشک برای زید بن علی نوشته بود بدون آنکه امام در وقت تجویز دارو حضور داشته باشد.
  9. آگاهی امام عسکری (ع) از کردار زشت وکیل و خادم خویش از وراء دیوار و درهای بسته.
  10. آگاهی امام زمان (ع) از مقدار و جایگاه اموال سهم امام که در دست محمد بن ابراهیم بن مهزیار بود و قضایای شبیه آن»[۱۰۸].
۱۸. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة).
آقای عرفانی در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین» در این‌باره گفته‌ است:

«احادیث بسیاری دلالت دارند که امام (ع) از اعمال انسان‌ها آگاه بوده است و گاهی به برخی افراد متذکر می‌شدند که از فلان عمل که مثلا دیروز انجام داده است توبه نماید. از جمله امام صادق (ع) فردی را که کنیز نامحرمی را با دست لمس کرده بود به توبه فرا خواند. و مورد دیگر در زمانی است که مردم خراسان در مورد ولایت امام صادق (ع) به سه گروه موافق، مخالف و متوقف تقسیم شدند. آنها نماینده‌ای نزد امام (ع) فرستادند که جزو متوقفین بود. وی شب قبل از دیدار با امام (ع)، خطایی را مرتکب شد و در ملاقات با امام، ورع خود را عامل توقف خود دانست، امام فرمود: پس ورع تو در فلان زمان و مکان کجا بوده است، که آن مرد متنبه شد.

همچنین روایاتی از ائمه (ع) نقل شده که فرموده‌اند: در هنگام سخن گفتن تقوا پیشه کنید زیرا سخن شما به ما می‌رسد و ما آن را می‌شنویم»[۱۰۹].
۱۹. پژوهشگران وبگاه شبکه ملی مدارس رشد.
پژوهشگران وبگاه پرسمان، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:

«از ائمه اطهار (ع) احادیث زیادی درباره اطّلاع همه معصومین از اعمال همه انسان‌ها، به خصوص شیعیان به دست ما رسیده است. در اینجا به برخی از این احادیث اشاره می‌شود:

خداوند متعال در سوره توبه، آیه ۱۰۵ می‌فرماید: وَ قُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ.[۱۱۰] در تفسیر این آیه روایات زیادی از ائمه اطهار (ع) وارد شده است که فرموده‌اند: مقصود از "مؤمنون" در این آیه، ما، اهل بیت، هستیم. بنابراین معنای آیه چنین است: "و بگو عمل شما را خدا و پیامبرش و ائمه اطهار (ع) می‌بینند.

امام صادق (ع) فرمود: اعمال بندگان هر روز خدمت رسول خدا (ص) عرضه می‌شود، چه خوب و چه بد. پس هشیار باشید و حیا کنید که عمل زشتی از شما نزد پیامبر عرضه شود. چرا که هر گاه رسول خدا در رفتار شما معصیتی ببیند، ناخشنود می‌گردد. پیامبر را ناراحت نکنید، بلکه با عمل صالح خود او را خشنود کنید.

در بعضی از روایات، عرضه اعمال نزد پیامبر اکرم (ص)، هر روز است، در بعضی، روزهای دوشنبه و پنجشنبه و در بعضی فقط روزهای پنجشنبه.

عرضه اعمال بر ائمه (ع): امام صادق (ع) فرمود: هر روز پنجشنبه همه اعمال بر رسول خدا (ص) و ائمه اطهار (ع) عرضه می‌شود.

عبدالله بن ابان می‌گوید: به حضرت امام رضا (ع) عرض کردم: من و خانواده‌ام را دعا کنید! امام فرمود: مگر دعا نکرده‌ام؟ به خدا قسم اعمال شما در هر روز و هر شب به من عرضه می‌شود. مگر این آیه را نخوانده‌ای: وَ قُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ.[۱۱۱] و این یعنی یعنی ما اعمال شما را می‌بینیم.

داوود رقی می‌گوید: حضرت امام صادق (ع) به من فرمود: اعمال شما در هر روز پنجشنبه بر من عرضه می‌شود. دیدم که کینه را کنار گذاشته‌ای و به پسر عمویت لطف کرده‌ای. بسیار خوشحال شدم. بدان که بزودی اجل او فرا می‌رسد و روزی تو نیز به دلیل صله رحمی که کرده‌ای کم نمی‌شود. پسر عموی من، مردی ناصبی و خبیث بود ولی چون عیال‌وار و محتاج بود، وقتی خواستم به مکه بروم، دستور دادم که چیزی به او بدهند. امام صادق (ع) از این کار من خبر می‌داد»[۱۱۲].
۲۰. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در این باره گفته‌اند:

«معنای ستار بودن خدا، آن است که اعمال انسان‌ها را از دیگر انسان‌ها می‌پوشاند تا آبروی آنان حفظ گردد. پیامبر (ص) و امامان (ع) مظهر اسما و صفات الهی هستند. همان‌گونه که خداوند، ناظر بر اعمال مردم است، پیامبر (ص) و امامان (ع) نیز چشم خدا میان خلق هستند و اعمال آنان را می‌بینند.[۱۱۳]. ضمن آن که نظارت پیامبر (ص) و امام (ع) بر اعمال مردم، همانند نظارت خداوند، آثار سازنده فراوانی دارد؛ یعنی همان‌گونه که ستّاریت پروردگار، برای تربیت و رشد مردم است، عرضه اعمال مردم بر پیامبر (ص) و امامان (ع) نیز در همین جهت است؛ زیرا آنان، هادیان امت از طرف خدایند و فیض الهی از طریق آن بزرگواران بر بندگان نازل می‌شود؛ بنابراین، هیچ تنافی و تناقضی مشاهده نمی‌شود.

  • آیت الله جوادی آملی می‌فرماید: خداوند متعال که ستّار العیوب است، می‌داند کجا ستّاری بکند و کجا ستّاری نکند. اگر کسی ستّار عیوب دیگران باشد و در عین حال مخفیانه مرتکب گناهی شود، ذات اقدس اله اجازه نخواهد داد اسرارش نزد دیگران افشا شود. حتی در قیامت خداوند اجازه نمی‌دهد کسانی که کنار یک دیگرند از اعمال هم باخبر شوند؛ بنابر این، عملکرد خود شخص بسیار مهم است. اگر کسی پرده دیگران را نَدَرد و آشکارا به گناه دست نیازد، خداوند پرده اش را نمی‌درد. بر این اساس، کسی که با قلم و بیان و اندیشه‌های ناصواب خود، آبروی دین خدا و مردم را می‌برد، به جایی می‌رسد که شایسته نیست خداوند متعال آبروی او را حفظ کند. در این موقعیت، خدای سبحان اجازه می‌دهد صاحب‌دلان ببینند او چه کرده است و حتی احتمال دارد در قیامت، مقابل دیگران رسوا شود.[۱۱۴]»[۱۱۵].

پرسش‌های مصداقی همطراز

  1. آیا علم به احكام غیبی الهی علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
  2. آیا علم به شرایع الهی علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
  3. آیا علم به سنت علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
  4. آیا علم به باطن قرآن علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
  5. آیا علم به تأویل قرآن علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
  6. آیا علم به کتب و صحف پیامبران علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
  7. آیا علم به حاجات و نیازهای مردم علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
  8. آیا علم به عجایب یا راه‌های آسمان و زمین علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
  9. آیا علم به عجایب خشکی و دریا علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
  10. آیا علم به ملکوت علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
  11. آیا علم به اسم اعظم الهی علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
  12. آیا علم به ضمائر و خطورات قلبی علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
  13. آیا علم به بلایا و منایا علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
  14. آیا علم به گذشته و حال و آینده علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
  15. آیا علم به ایمان یا عدم ایمان افراد علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
  16. آیا علم به زمان و کیفیت مرگ افراد علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
  17. آیا علم به زمان قیامت علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
  18. آیا علم به زمان ظهور در آخر الزمان علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
  19. آیا علم به منطق الطیر یا زبان حیوانات علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)

پرسش‌های وابسته

پانویس

  1. «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید»؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.
  2. علم امام، ص ۵۱۳.
  3. در کتاب مقام قرآن و عترت، ص۱۶۹ مواضع روایات را شرح داده‌ایم. در بحارالأنوار باب این که «امیرمؤمنان شهید و شاهد و مشهود است» روایات بسیاری نقل فرموده. بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۳۴، باب ۲۰ از ابواب الآیات النازله فیهم از کتاب الإمامة و ج۳۵، ص۳۸۶، ح۱؛ باب ۱۹ از ابواب الآیات النازله فی شأنه (ع) از کتاب تاریخ امیرالمؤمنین (ع) روایاتی نقل فرموده است که ائمّه (ع) شهداء خلق می‌باشند. و سایر مواضع روایات را در مستدرک سفینه البحار، ج۶، ص۷۰ «لغت: شهد» مشروحاً ذکر کردیم.
  4. اثبات ولایت، ص۱۱۷ - ۱۳۱.
  5. شما بر مردم گواه باشید؛سوره حج، آیه: ۷۸.
  6. بصائل الدرجات، ص۴۰۸، ح۳.
  7. الکافی، ج۱، ص ۶۱، ح۸.
  8. بصائل الدرجات، ص۴۳۴.
  9. بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۳۲ - ۱۳۶.
  10. مقتل الحسین (ع)، عبد الرزاق موسوی مقرم، ص۲۷ - ۲۸، باب علم الأئمه (ع) بالغیب به نقل از مختصر البصائر، ص۲۸۴، ح۹ و حدیث در مختصر البصائر این چنین است:"وَ أَمْرِ السَّمَاءِ، وَ أَمْرِ الْأَرْضِ، وَ أَمْرِ الْأَوَّلِينَ، وَ أَمْرِ الْآخِرِينَ، وَ أَمْرِ مَا كَانَ، وَ أَمْرِ مَا يَكُونُ، كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلى‏ ذلِكَ نُصْبَ عَيْنِي‏".
  11. علم غیب، ص ۸۱ و ۱۴۴.
  12. و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟؛ سوره نساء، آیه:۴۱.
  13. و در روز رستخیز بر آنان گواه است؛ سوره نساء، آیه:۱۵۹.
  14. و تا در میان ایشان به‌سر می‌بردم بر آنها گواه بودم؛ سوره مائده، آیه: ۱۱۷.
  15. تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید. چنان‌ که‌ عقل‌ نه‌ فقط‌ مانعی‌ در امکان‌ این‌ علم‌ ندارد بلکه‌ وجود آن‌ را در پیامبر و امام لازم‌ می‌داند؛ سوره حج، آیه:۷۸.
  16. مقاله امام حسین و علم شهادت
  17. «از امام رضا شنیدم که فرمود: اعمال همه، چه خوبان و چه بدان بر پیامبر اکرم عرضه می‌شود»؛ اصول کافی: ج۱، ص۲۲۰ ح ۶.
  18. «شما فکر می‌کنید که من دعا نمی‌کنم، به خدا قسم! اعمال شما هر شب و روز بر من عرضه می‌شود».
  19. آیا قرآن نخوانده‌ای که می‌فرماید و بگو هر چه می‌خواهید انجام دهید. که قطعا خدا و رسولش و مؤمنان در عملتان را میبینند؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.
  20. «مقصود از مؤمنان، به خدا قسم امام علی است»؛ اصول کافی، ج۱، ۳۵۴ ح۱.
  21. در آستان امامان معصوم؛ ج۱، ص۶۷.
  22. ابوذر اگر بداند چه در قلب سلمان می گذرد او را می کشد.
  23. خداوند- که به دادگری ایستاده است- و فرشتگان و دانشوران گواهی می‌دهند که: هیچ خدایی نیست جز او که پیروزمند فرزانه است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۸.
  24. فرشتگان و روح الامین فرود می‌آیند؛ سوره قدر، آیه: ۴.
  25. فرهنگستان علوم اسلامی قم
  26. پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌
  27. منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص۶۱
  28. صفار، ۱۴۰۴ق: ۴۴۴
  29. صفار، ۱۴۰۴ق: ۴۴۳ و ۴۴۴
  30. كلینی، ۱۴۲۹ق، ۱ :۵۴۴، و ۱۱ و ۳ ،۲ ،۱ح، ۴۲۷ و ۴۲۸؛۱۵ و ۶ح، ۴۲۵ و ۴۲۶؛۱۴ و ۹ ،۵ح، ۴۲۴ :ق۱۴۰۴ ،صفار؛۲ح
  31. كلینی، ۱۴۲۹ق، ۱ :۵۴۴ ،ح۳؛ صفار، ۱۴۰۴ق: ۴۲۷ ،ح۷
  32. صفار، ۱۴۰۴ق: ۴۲۶ ،ح۱۵و ۴۲۷ ،ح۲
  33. كلینی، ۱۴۲۹ق، ۱ :۵۴۵؛ صفار، ۱۴۰۴ق: ۴۲۹ و ر.ك: ابن شهرآشوب، ۱۳۷۹ق، ۴ :۳۴۱
  34. كلینی، ۱۴۲۹ق، ۱ :۵۴۳ ،ح۱
  35. صفار، ۱۴۰۴ق: ۴۲۵ ،ح۶
  36. سوره توبه، آیه: ۱۰۵.
  37. كلینی، ۱۴۲۹ق، ۱ :۵۴۳؛ صفار، ۱۴۰۴ق: ۴۲۴ـ۴۳۰
  38. ر.ك: طباطبائی، ۱۴۱۷ق، ۹ :۳۷۸؛ مكارم شیرازی، ۱۳۷۴ ،۸ :۱۲۴
  39. ابن شهرآشوب، ۱۳۷۹ق، ۴ :۱۸۲
  40. صفار، ۱۴۰۴ق: ۴۲۰
  41. صفار، ۱۴۰۴ق: ۴۲۱ و ر.ك: كشی، ۱۴۰۹ق: ۲۹
  42. شهود یکی از روش‌های علم‌آموزی ائمه، ص ۸۵ و ۸۶.
  43. و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.
  44. سپس به سوی برگردانده می‌شوید؛ سوره توبه، آیه: ۹۴.
  45. یعنی اعمال شما را خواهند دید.
  46. قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه
  47. «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت»؛ سوره توبه، آیه۱۰۵.
  48. سألت عن اباعبدالله الحسين علي عن قوله: وقل اعملوا فقال علي : أيانا عنا. بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۳۳۷.
  49. بحار الانوار، ج ۲۹، ص ۱۶۰.
  50. امام‌شناسی، ج۱، ص ۱۸۰ و ۱۸۴.
  51. و بگو آنچه در سر دارید انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت؛ توبه، آیه ۱۰۵.
  52. سید محمود آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۶، ص۱۶.
  53. فضل بن حسن طبرسى، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۵، ص۱۰۵.
  54. همان‌.
  55. عبدالله جوادی آملی، تسنيم تفسير قرآن‌ کريم، ج۷، ص۳۳۴.
  56. علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۳۷۹‌.
  57. و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما مردم را رهنمایی می‌کردند؛ سوره سجده، آیه ۲۴.
  58. وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ، و یاد کن آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. ابراهیم گفت: و از فرزندانم چه کس را؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴
  59. علم امامان به غیب از منظر قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی، دوفصلنامه قرآن‌شناخت، ص ۳۷-۳۱.
  60. وبگاه سماموس
  61. ای پیامبر! ما تو را گواه و نویدبخش و بیم‌دهنده فرستاده‌ایم؛ سوره احزاب، آیه: ۴۵.
  62. پس آن هنگام که از هر امّتی گواهی آوریم و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟؛ سوره نساء، آیه: ۴۱.
  63. ما به سویتان پیامبری که گواه بر شماست فرستاده‌ایم چنان که به سوی فرعون پیامبری فرستادیم؛ سوره مزمل، آیه: ۱۵.
  64. و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۳.
  65. و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.
  66. کارنامه (ها) برنهاده می‌شود و پیامبران و گواهان را می‌آورند؛ سوره زمر، آیه: ۶۹.
  67. و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۳.
  68. و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۳.
  69. و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.
  70. و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.
  71. مجمع البیان ج۲، ص ۱۵۳ ذیل آیه ۴۱ نساء.
  72. المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۶، ص ۲۹۳.
  73. علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص۱۰۵.
  74. پايان‌نامه گستره علم امام در مقايسه روايات اصول كافى و بصائر الدرجات، گفتار امور ثابت عينى مادى در گذشته اعمال بندگان.
  75. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافى، ج۱، ص ۲۱۹ و ۳۹۷.
  76. صفار، محمد بن الحسن، بصائر الدرجات ص: ۲۵۸ ،۴۲۷ ،۴۲۹ و ۴۲۴.
  77. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافى، ج۱، ص ۳۹۷؛ صفار، محمد بن الحسن، بصائر الدرجات ص: ۲۵۸ و ۲۵۹.
  78. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافى، ج۱، ص ۳۹۸؛ صفار، محمد بن الحسن، بصائر الدرجات ص: ۴۵۱.
  79. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافى، ج۱، ص ۲۱۹ و ۲۲۰؛ صفار، محمد بن الحسن، بصائر الدرجات ص: ۴۲۴ و ۴۲۵ و ۴۲۶.
  80. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافى، ج۱، ص ۲۱۹؛ صفار، محمد بن الحسن، بصائر الدرجات ص: ۴۲۸ و ۴۲۹.
  81. فيض كاشانى، محمد محسن بن شاه مرتضى، الوافى، ج ۳ ،ص ۵.
  82. مجلسى، محمد باقر، مرآة العقول فى شرح أخبار آل الرسول، ج۳، ص ۶.
  83. براى توضيح بيشتر ر.ك: حمادى، عبدالرضا، «گستره علم امام در مقايسه روايات اصول كافى و بصائرالدرجات»، (پايان نامه كارشناسى ارشد دانشكده علوم حديث)، فصل سوم، گفتار دوم.
  84. گستره علم امام از منظر کلینی و صفار، فصلنامه امامت‌پژوهی، شماره ۴ زمستان ۱۳۹، ص ۶۲.
  85. "حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا إِبْرَاهِيمَ يَقُول‏:َ مَنْ حَضَرَ ذَلِكَ الْمَجْلِسَ ثُمَّ وَضَعَ عَلِيٌّ (ع) الْجِلْدَ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ جَاءَ بِهِ وَ الدَّوَاةُ وَ الْمِدَادُ أَخْضَرُ كَهَيْئَةِ الْبَقْلِ وَ أَشَدَّ خَضْراً وَ أَنْوَرَ ثُمَّ نَزَلَ الْوَحْيُ عَلَى مُحَمَّدٍ (ص) وَ جَعَلَ يُمْلِي عَلَى عَلِيٍّ (ع) وَ يَكْتُبُ عَلِيٌّ أَنَّهُ يَصِفُ كُلَّ زَمَانٍ وَ مَا فِيهِ وَ غمزه بالنظر و النظر وَ خَبَّرَهُ بِكُلِّ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ فَسَّرَ لَهُ أَشْيَاءَ لَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهَا إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ فَأَخْبَرَهُ بِالْكَائِنِينَ مِنْ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ أَخْبَرَهُ بِكُلِّ عَدُوٍّ يَكُونُ لَهُمْ فِي كُلِّ زَمَانٍ مِنَ الْأَزْمِنَةِ حَتَّى فَهِمَ ذَلِكَ وَ كَتَبَ ثُمَّ أَخْبَرَهُ بِأَمْرٍ يَحْدُثُ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِم "؛ ‏صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج۱، ص ۵۰۷.
  86. راسخان در علم از دیدگاه فریقین، ص ۹۶.
  87. علم امام (با رویکرد قرآنی، روایی، عرفانی، فلسفی و کلامی).
  88. پس آن هنگام که از هر امّتی گواهی آوریم و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟؛ سوره نساء، آیه: ۴۱.
  89. "عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا قَالَ نَزَلَتْ فِي أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (ص) خَاصَّةً فِي كُلِّ قَرْنٍ مِنْهُمْ إِمَامٌ مِنَّا شَاهِدٌ عَلَيْهِمْ وَ مُحَمَّدٌ (ص) شَاهِدٌ عَلَيْنَا ‏‏‏‏‏‏"؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۲۷۰، ح ۴۹۱.
  90. اصول کافی، ج ۱، ص ۳۱۹،۳۱۸، احادیث ۵۷۴ - ۵۷۹.
  91. "قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع)‏ إِنَ‏ اللَّهَ‏ جَعَلَنِي‏ إِمَاماً لِخَلْقِهِ‏ فَفَرَضَ عَلَيَّ التَّقْدِيرَ فِي نَفْسِي وَ مَطْعَمِي وَ مَشْرَبِي وَ مَلْبَسِي كَضُعَفَاءِ النَّاسِ كَيْ يَقْتَدِيَ الْفَقِيرُ بِفَقْرِي وَ لَا يُطْغِيَ الْغَنِيَّ غِنَاهُ‏‏ ‏‏‏‏‏‏"؛ الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏۱، ص ۴۱۰، ح۱.
  92. نیاز جهان به امام زمان، ص ۲۰.
  93. صفار قمی، محمد، بصائر الدرجات،ص ۲۴۲.
  94. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۷۴.
  95. مفید، محمد، اوایل المقالات، ص ۳۹.
  96. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۹۷.
  97. اوائل المقالات، ص ۶۷.
  98. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۰۰.
  99. سید مرتضی علی رسایل، ج۱، ص ۲۸۳.
  100. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۰۴.
  101. و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.
  102. محمد ابن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۱۹ و ۲۲۰، ح ۱ و ۲ و ۳ و ۴ و ۵ و ۶.
  103. محمد باقر مجلسی، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج ۳، ص۵.
  104. محمد ابن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۸۸، ح ۷.
  105. محمد صالح مازندرانی، شرح الکافی اصول و الروضه، ج ۵، ص ۳۹۳.
  106. محمد ابن یعقوب کلینی، الکافی ، ج ۱، ص ۳۶۰ و ۳۶۹، ح ۲.
  107. محمد ابن یعقوب کلینی، الکافی ، ج ۱، ص ۳۰۰، ح ۲.
  108. علم امام در کتاب کافی و شروح آن، ص ۴۶-۴۸.
  109. بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۹۸.
  110. «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید»؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.
  111. «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید»؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.
  112. شبکه ملی مدارس رشد.
  113. آن روایتی که فرموده است خدا، اعمال را حتی از چشم پیامبر (ص) مخفی می‌کند، به مواردی خاص اشاره دارد، تا رحمت بیکران الهی را به تصویر کشد.
  114. پرسش ها و پاسخ ها، ج۲، ص ۵۶.
  115. آفتاب مهر، ج۱، ص ۵۷ - ۵۹.