آیه امن یجیب در تفسیر و علوم قرآنی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

متن آیه: ﴿أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ[۱]

مقدمه

متن آیه ۶۲ نمل، چنین است: ﴿أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ[۲].

مضطر از ریشه ضر و اسم مفعول باب افتعال و اصل آن مُضتزر است که حرف "ت" به علت همجواری با ضاد به (ط) قلب شده است. احتیاج به چیزی را، اضطرار گویند و مضطر کسی است که حاجتمند، نیازمند، ناچار و درمانده باشد، چنان که در آیه ﴿وَقَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ[۳] همین معنی را مشاهده می‌کنیم.

اضطرار، حالتی درونی است و زمانی به وجود می‌آید که انسان هیچ وسیله و پناهگاهی برای حل مشکل خود ندارد و دستش از همه راه‌های طبیعی کوتاه شده است. در این حالت درونش او را به یک وسیله معنوی راهنمایی نموده و به وسیله آن، امید و نجات پیدا می‌کند. دل انسان در حالت اضطرار به گونه‌ای به خداوند متصل می‌شود که آدمی با تمام وجودش خدا را (با چشم دل) می‌بیند و او را می‌خواند. این از ویژگی‌های انسان است که هنگام گرفتاری به یاد خدا میافتد و او را صدا می‌زند؛ اگرچه ممکن است بعد از رفع مشکل، دوباره خدا را فراموش کند. به همین دلیل، خداوند در بعضی مواقع به مردم سختی‌هایی می‌دهد تا به درگاه او روی آورند و تضرّع کنند، چنان که می‌فرماید: "در هیچ شهر و آبادی پیامبری نفرستادیم، مگر اینکه اهل آن را به سختی‌ها و دردها دچار کردیم، شاید ایشان تضرّع کنند" ﴿وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ[۴]. نیز خداوند کسانی را که بر اثر سختی‌ها تربیت نشده‌اند، توبیخ کرده و می‌فرماید: "به یقین ما برای امت‌های پیش از تو [پیامبرانی] فرستادیم و آنها را به تنگی معاش و بیماری دچار کردیم، شاید به زاری و خاکساری در آیند. پس چرا وقتی مجازات ما به آنها رسید تضرع نکردند، ولی حقیقت این است که قلب‌های آنها سخت شده و شیطان آنچه را انجام می‌دادند برایشان زینت داده است" ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ[۵]، ﴿فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ[۶].

زمخشری می‌گوید: مضطر کسی است که به بیماری یا فقر یا یکی از سختی‌های روزگار گرفتار آمده و خود، هیچ نیرو و امکانی برای دفع آنها ندارد و در نتیجه به تضرع و التجا به درگاه خداوند می‌پردازد [۷].

از وجود روایتی درباره تأثیر قرائت این آیه در رفع بلاها و رسیدن به حوائج آگاهی نداریم؛ اما می‌دانیم که از همان قرن‌های نخستین اسلامی، مسلمانان با توجه به این آیه در ناراحتی‌ها، بیماری‌ها و درماندگی‌ها به خداوند روی آورده و برای رفع نیازهایشان او را میخوانده‌اند و یا یکدیگر را به دعا کردن به درگاه الهی دعوت می‌کرده‌اند[۸].

شیعیان در پایان جلسات مذهبی و پیش از دعا کردن از سه تا ده بار آن را (قرائت یا) ختم می‌کنند؛ البته آنچه در عرف رایج است که قرائت این آیه را به منزله ختم قرار می‌دهند (مانند ختم برخی دعاها) از باب فال نیک گرفتن است. بنابراین قرائت آیه از باب درخواست و دعا نیست، بلکه تعریض به خداوند است که بنده، حال مضطر خود را به او عرضه می‌کند و وعده پروردگار به گشایش مشکل و استجابت دعا را یادآوری می‌کند[۹].

طبرسی می‌گوید: خداوند در پنج آیه لفظ (أمّن) را تکرار نموده و در آنها دلایل توحید و نعمت‌های فراگیر خود را بر بندگان برشمرده است و اینکه در آیه فرموده: ﴿آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ[۱۰] و در این آیه فرموده: ﴿أَمَّنْ يُجِيبُ، تقدیرش چنین می‌شود: "أمّا تشركون خير أمن يجيب المضطر..."، (آیا آنچه بدان شرک می‌ورزید بهتر است یا آن کس که مضطر را پاسخ گوید و اجابت کند)، اما طبری تقدیر آن را این گونه آورده است: "آیا آنچه را که به خدا شرک می‌ورزید بهتر است یا کسی که مضطر را اجابت می‌کند آنگاه که او را بخواند و بدی را که از جانب خود بر او نازل فرموده برطرف می‌نماید"[۱۱].

از آیه مورد بحث می‌توان دریافت که برای اجابت دعا، تحقق دو شرط لازم است:

  1. انسان به حد اضطرار و درماندگی برسد ﴿أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ.
  2. انسان از تمام اسباب مادی ناامید شود و با تمام وجود، فقط خدا را بخواند ﴿إِذَا دَعَاهُ.

در این حالت، انسان ارتباط قوی و محکمی با خدا پیدا کرده و خداوند نیز دعای او را مستجاب و گرفتاری او را برطرف می‌کند: ﴿وَيَكْشِفُ السُّوءَ؛ اگر مریض است، عافیت خود را به دست می‌آورد، اگر گرفتار است، رهایی می‌یابد، اگر فقیر است بی‌نیاز می‌شود، اگر از گناهش پشیمان است توبه‌اش پذیرفته می‌شود، اگر هراسناک است امنیت به دست می‌آورد[۱۲].

زمخشری معتقد است که (ال) در ﴿الْمُضْطَرَّ، نشان جنس است، اما علامه طباطبایی می‌گوید برای استغراق است، و و این یعنی هر دعایی که از روی اضطرار باشد ما آن را اجابت می‌کنیم. مقصود از اجابت مضطر در هنگام دعاء، اجابت دعا و برآوردن حاجت است زمانی که از سوی شخص دعاکننده، حقیقت دعا و درخواست ظهور یابد؛ زیرا تا زمانی که انسان در تنگنای اضطرار قرار نگیرد طلب و درخواست حقیقتاً از سوی او تحقق پیدا نمی‌کند. این امر زمانی تحقق می‌یابد که از تمامی اسباب ظاهری قطع امید کند و قلب او تنها به پروردگار تعلق یابد، چرا که اگر به اسباب ظاهری امید بسته باشد دیگر او را نخوانده و غیر او را صدا زده است. زمانی که در دعا صادق باشد، یعنی حقیقتاً بخواهد و فقط او را صدا بزند، حق تعالی اجابت کرده و آنچه او را به اضطرار کشانده برطرف می‌کند، همان‌گونه که خود فرموده: ﴿ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ[۱۳] پس هیچ شرطی برای اجابت دعا قرار نداده جز این که حقیقتاً درخواست شود و فقط از او درخواست شود: ﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ[۱۴].

آیات بسیاری بیانگر این حقیقت است که انسان در هنگام اضطرار مانند سوار شدن بر کشتی، که در هنگام غرق شدن در آن لحظه به هیچ سببی دسترسی ندارد با اخلاص خدا را میخواند و پاسخ می‌شنود[۱۵].[۱۶]

آیه امن یجیب

آیه ﴿أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ[۱۷] را آیه ﴿أَمَّنْ يُجِيبُ می‌گویند و آیه با همین عبارت آغاز می‌شود و به دلیل توجّه ویژه مسلمانان هنگام گرفتاری‌ها و مشکلات به آن، معروف شده است. خداوند متعال در این آیه توجّه می‌دهد که هرگاه بندگان مضطرّش او را بخوانند، غم و اندوه و هر نوع مشکلی را از آنان برطرف می‌سازد.

از وجود روایتی درباره تأثیر قرائت این آیه در رفع بلاها و رسیدن به حوائج آگاهی نداریم؛ امّا می‌دانیم که از همان قرن‌های نخستین اسلامی، مسلمانان با توجّه به این آیه در ناراحتی‌ها، بیماری‌ها و درماندگی‌ها، به خداوند روی آورده، برای رفع نیازهایشان او را می‌خوانده و یا یک‌دیگر را به دعا کردن به درگاه الهی دعوت می‌کرده‌اند [۱۸]؛ از این‌رو، آن چه در عرف رایج است که قرائت این آیه را به منزله ختم قرار می‌دهند (مانند ختم برخی دعاها)، از باب فال نیک گرفتن است که احتمالاً با توجّه به جمله معروفِ خذ القرآن ما شئت لما شئت = به هر آیه‌ای از قرآن که می‌خواهی برای رسیدن به خواسته‌ات تمسّک کن، بوده است؛ بنابراین، قرائت آیه از باب درخواست و دعا نیست؛ بلکه تعریض به خداوند است که بنده، حال مضطرّ خود را به او عرضه می‌کند و وعده پروردگار به گشایش مشکل و استجابت دعا را به یاد می‌آورد[۱۹].

در دو روایت از امام باقر و امام صادق (ع) مضطر در این آیه، بر امام زمان هنگام ظهور تطبیق داده شده که نزد مقام ابراهیم دو رکعت نماز می‌گزارد و به درگاه الهی دعا می‌کند؛ آن گاه خداوند دعایش را اجابت، مشکلات حضرت را برطرف، و او را در زمین خلیفه می‌کند؛ سپس جبرئیل و ۳۱۳ نفر با وی بیعت می‌کنند[۲۰].[۲۱]

منابع

پانویس

  1. «یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟ و شما را جانشینان زمین می‌گرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند می‌پذیرید» سوره نمل، آیه ۶۲.
  2. «یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟ و شما را جانشینان زمین می‌گرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند می‌پذیرید» سوره نمل، آیه ۶۲.
  3. «در حالی که (خداوند) آنچه را بر شما حرام کرده -جز آنچه از (خوردن) آن، ناگزیر شده باشید- برایتان روشن ساخته است» سوره انعام، آیه ۱۱۹.
  4. «و به آنان که آیات ما را دروغ انگاشتند برای نافرمانی که می‌کردند عذاب می‌رسد» سوره انعام، آیه ۴۹.
  5. «و به یقین برای امّت‌هایی که پیش از تو بودند (پیامبرانی) فرستادیم و آنان را به سختی و رنج دچار کردیم باشد که (به درگاه خدا) لابه کنند» سوره انعام، آیه ۴۲.
  6. «پس چرا آنگاه که خشم ما به سراغشان آمد لابه نکردند؟ لکن (در حقیقت) دل‌هایشان سخت شد و شیطان، کاری را که انجام می‌دادند برای آنان آراست» سوره انعام، آیه ۴۳.
  7. الکشاف، ج۲، ص۱۴۹.
  8. تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۳، ص۳۷۱.
  9. تقریب القرآن؛ جامع البیان، ج۲۰، ص۱۴.
  10. «آیا خداوند بهتر است یا آنچه (برای او) شریک می‌آورند؟» سوره نمل، آیه ۵۹.
  11. "أم ما تشركون بالله خير أم الذي يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء النازل به عنهُ"؛ جامع البیان، ج۲۰، ص۱۴.
  12. مجمع البیان، ج۷، ص۲۲۹.
  13. «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم» سوره غافر، آیه ۶۰.
  14. «و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم» سوره بقره، آیه ۱۸۶.
  15. المیزان، ج۱۵، ص۴۱۷.
  16. سرمدی، محمود، مقاله «آیه امن یجیب»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۷۷-۷۸.
  17. «یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟ و شما را جانشینان زمین می‌گرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند می‌پذیرید» سوره نمل، آیه ۶۲.
  18. ابن‌کثیر، ج ۳، ص ۳۸۳.
  19. تقریب القرآن الی‌الاذهان، ج ۲۰، ص ۱۴.
  20. قمی، ج۲، ص۱۰۵؛ الصافی، ج۴، ص۷۱؛ نورالثقلین، ج۴، ص۹۴.
  21. دشتی، سید محمود، مقاله «آیه امن یجیب»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱، ص۴۲۰-۴۲۱.