آیه ردالامور در کلام اسلامی
مقدمه
﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا﴾[۱].
خداوند در قرآن - بسته به موقعیتهای گوناگون - اشاراتی پیرامون اولیالامر و جایگاه آنان در کنار رسول اکرم (ص) نموده است و آیه مورد استدلال از جمله این موارد است. در این آیه خداوند بر قدرت استنباط و فهم آنان از مطالب دینی، سیاسی و نظامی تأکید دارد؛ تا مرجع مردم در فهم صحیح مطالب اعتقادی و عملی باشند و در مسائل سیاسی و اجتماعی نیز در رأس امور قرار گیرند و در موارد حساس که دشمن قصد فتنهگری دارد، تصمیم لازم را اتخاذ کنند و وحدت امت اسلام شکسته نشود؛ از سوی دیگر، زمینه خوف و تشویش که عامل ضعف افراد جامعه است، برداشته شود.
با توجه به سیاق آیه، مفسرین احتمالات گوناگونی پیرامون مصداق اولیالامر بیان کردهاند که با توجه به روایات اهل بیت (ع)، قویترین احتمال، ائمه هدی (ع) میباشند و سایر احتمالات یا مردود است و یا اگر قابل قبول باشد، در نهایت استنباط آن افراد نیز باید به استنباط فردی ختم شود که فهم او از دین و کتاب خدا برای مردم حجت باشد؛ تا بتواند ریشه اضطراب و تشویش دینی را به طور کلی از مردم و جامعه مسلمین برطرف کند. بنابر آنکه جامعه همیشه دچار تشویشها و سؤالات فراوان دینی و سیاسی و اجتماعی است، ضرورت وجود امام برای همیشه در جوامع بشری ثابت میگردد.
حد وسط در این آیه شریفه، استنباط قابل قبول از طرف خداوند است که امت را موظف به رجوع به آنان نموده است. به این ترتیب، شکل منطقی برهان به صورت قیاسی اقترانی قابل ارائه است؛ به این ترتیب که بگوییم:
اولاً، وظیفه امت اسلام در فهم مسائل دینی (اعم از فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و جنگی)، رجوع به اهل استنباطی است که استنباط آنان یقینآور و مرضیّ رضای پروردگار باشد.
ثانیاً، چنین اهل استنباطی، معصوم به عصمت الهی و راسخ در دین و کتاب خدا و در یک کلام، عالم به تعلیم الهی است.
نتیجه آنکه، امت اسلام در فهم دین و مسائل مبتلابه خود باید به معصوم و عالم من عند اللّه رجوع کند. مصداق چنین شخصیتهای منحصر به فردی، رسول خدا (ص) و ائمه اطهار (ع) در همه دوران هستند.
به بیان دیگر، میتوان استدلال فوق را در قالب قیاس استثنائی نیز بیان کرد؛ به این ترتیب که: اگر امت اسلام موظف به استنباط مسائل دینی است، باید به امام معصوم رجوع کند.
و چون امت اسلام موظف به استنباط مسائل دینی است، بنابراین مقدم در قضیه شرطیه ثابت است؛ پس باید دائماً به امام معصوم مراجعه نماید. بنابر برهان لطف، برای پاسخگویی به نیاز امت، باید همیشه امام معصومی در میان امت حاضر باشد[۲].
پرسش مستقیم
آیه ردالامور چگونه نصب الهی امام را اثبات میکند؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ «و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش میکنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز میبردند کسانی از ایشان که آن را در مییافتند به آن پی میبردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمیبود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی میکردید» سوره نساء، آیه ۸۳.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۵، ص۴۷۵ و ۴۹۳.