آیه غار در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

آیه ۴۰ سوره توبه را که به هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه و پناهنده شدن پیامبر (ص) و ابوبکر در غار ثور اشاره دارد، "آیه غار" گفته‌اند[۱]: إِلاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُواْ ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُواْ السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ[۲]

این آیه همواره مورد توجّه دانشوران شیعه و سنّی بوده و هر یک، برداشت‌های گوناگونی از آن داشته‌اند[۳].

شأن نزول آیه

مفسران در مورد شأن نزول آیه غار، معتقدند این آیه در ردیف آیات مربوط به غزوہ تبوک است و بر موضوع جهاد و تشویق مسلمانان به شرکت در آن تأکید می‌کند. دو آیه پیش از آن، مسلمانان را به شدت نکوهش می‌کند که چرا به دعوت رسول خدا (ص) برای جهاد در راه خدا پاسخ ندادند. شأن نزول این آیه نیز حکایت از نزول آن در غزوه تبوک دارد[۴].

آیه شریفه به این حقیقت اشاره دارد که اگر مسلمانان پیامبر اکرم (ص) را یاری نکنند، خداوند خود، یاور پیامبرش خواهد بود، چنان که در جریان غار او را یاری کرد. در این ماجرا، طبق آنچه در شأن نزول آیه در روایات آمده است، خداوند متعال در آن هنگام که دشمنان عزم خود را بر قتل پیامبر اکرم (ص) جزم کرده بودند، رسولش را یاری فرمود. آن حضرت به دلیل تهدیدات دشمن، هجرت از مکه را به عنوان تنها راه چاره برگزید. ابوبکر آن حضرت را در این سفر همراهی می‌کرد. حضرت در غار خطاب به وی فرمود: هرگز از این ماجرا محزون مباش، چرا که خداوند متعال یاور ماست. خداوند رسولش را با نزول سکینه / آرامش و لشکریان ناپیدا یاری فرمود. در نتیجه، ایده کافران در کشتن و چیره شدن بر آن حضرت باطل و بی‌اثر گردید و وعده الهی در یاری آن حضرت و کمک دین، جامه عمل پوشید[۵][۶]

شرح آیه

سکینه از ریشه سَکَن و به معنی آرامش، آسودگی و زوال ترس است، همچنان که در آیه ۱۰۳ سوره توبه فرموده: إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ[۷].

به گفته زمخشری، جمله شرطیه إِلَّا تَنْصُرُوهُ جوابش فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ از دو زاویه دیده می‌شود:

  1. یعنی اگر شما او را یاری نکنید، کسی او را یاری خواهد نمود که زمانی که به جز یک مرد با او نبود، وی را یاری کرد. پس همان‌گونه که او را در گذشته یاری کرده در آینده هم یاری می‌کند.
  2. یعنی خداوند یاری رساندن به او را واجب نمود و او را در آن زمان منصور گردانید، لذا هرگز پس از آن، خوار و ذلیل نخواهد شد.

در جمله: إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا اینکه بیرون راندن او را به کفار نسبت داده برای این است که وقتی کفار قصد بیرون راندن پیامبر (ص) را از مکه نمودند، خداوند به وی الهام کرد که از مکه خارج شود، پس گویی که ایشان او را از شهر راندند.

در مورد ثَانِيَ اثْنَيْنِ همه مفسران فریقین می‌گویند که آن دو نفر، رسول خدا (ص) و ابوبکر بودند و اینکه منظور از ثَانِيَ که منصوب و بدل از ضمیر أَخْرَجَهُ می‌باشد، پیامبر است که به رفیق همراهش ـ زمانی که برای مصون ماندن از دست مشرکین در غار ثور مخفی شده بودند و او دچار اندوه شده بود که مبادا مشرکان ایشان را گرفته و بکشند ـ دلداری داد که غصه نخور زیرا خدا با ماست. برخی مفسران گفته‌اند که ابوبکر برای جان خویش نگران نبود، بلکه از آن می‌ترسید که اگر رسول خدا (ص) کشته شود، امت هلاک گردد و دین از بین برود، اما از آنجا که خداوند به پیامبر الهام کرده بود که همواره مراقب اوست: وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا[۸]، دو کبوتر را مأمور کرد تا در آستانه در غار لانه ساخته و تخم بگذارند و نیز عنکبوتی را فرمود تا بر دهانه ورودی غار، چند لایه تار بتند و ملائکه را مأمور ساخت تا جلوی چشمان مشرکان را سد کنند و فکرشان را منصرف سازند. به این ترتیب به فکر هیچ کس نرسید که آن دو تن به درون غار رفته و مخفی شده باشند و در نتیجه از خطر مشرکان رهایی یافتند.

علامه طباطبایی مرجع ضمیر عَلَيْهِ در عبارت: فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ را رسول خدا (ص) می‌داند، چرا که تمام ضمایر قبلی و بعدی نیز به آن حضرت برمی‌گردد: تَنْصُرُوهُ، نَصَرَهُ، أَخْرَجَهُ، لِصَاحِبِهِ أَيَّدَهُ به دلیل آنکه خداوند فرموده اگر مسلمانان یاری‌اش نکنند، خدا یاری‌اش می‌کند، که نوعی از این یاری، انزال سکینه / آرامش و تأیید با نیروهای ملکوتی نادیدنی است؛ چنان که این نوع تأیید در آیه دیگری هم گزارش شده است: وَأَنْزَلَ جُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا[۹].

همچنین درباره چیستی كَلِمَة در عبارت: وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا می‌گوید: کلمه کافران، عبارت از حکم و تصمیم ایشان بر قتل پیامبر (ص) بود که بی‌اثر و شکست خورده بود و کلمه الله، وعده نصرت، پشتیبانی دین و اتمام نور الهی بود. البته برخی هم آن را عبارت از کلمه توحید: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ دانسته‌اند[۱۰][۱۱]

اهل سنت و آیه غار

در سقیفه بنی‌ساعده از همین آیه برای به خلافت رساندن ابوبکر استفاده شد و ابوبکر و خویشاوندان او نیز همواره از آن یاد کرده‌اند. اهل سنت فضایل بسیاری را از این آیه برای ابوبکر استفاده کرده‌اند.

فخر رازی می‌گوید: خداوند ابوبکر را "صاحب" پیامبر (ص) دانسته و او را با خطاب لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا مفتخر ساخته است که نشان از همراهی خدا با آنان دارد و خداوند سکینه خویش را بر او نازل ساخت[۱۲]. در برابر برداشت این گونه فضایل، پاسخ داده شده که تعبیر "صاحب" در قرآن فقط به معنای مطلق همراهی به کار رفته است؛ مانند: وَمَا صَاحِبُكُم بِمَجْنُونٍ[۱۳] و فضیلتی به‌شمار نمی‌آید. تعبیر إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا نیز به معنای حقّانیت پیامبر (ص) و دین اسلام است و در مقام فضیلتی برای اشخاص نیست[۱۴].

درباره نزول سکینه نیز گفته شده که سیاق ضمایر مفرد مذکر در آیه که همگی به پیامبر (ص) باز می‌گردند و تعبیر أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ در آیات دیگر، مؤید این نظر است که خداوند از نزول سکینه بر پیامبر (ص) خبر می‌دهد، نه ابوبکر[۱۵]؛ ازاین رو برخی از عالمان شیعه، این آیه را بر ضدّ ابوبکر شمرده‌اند؛ زیرا در آیات دیگر در کنار نام پیامبر (ص)از مؤمنان نیز یاد شده: ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ[۱۶]؛ امّا در این آیه، فقط از‌ نزول سکینه بر پیامبر (ص) سخن به میان آمده‌ است[۱۷][۱۸]

منابع

پانویس

  1. الصحیح من سیرة النبی، ج‌۴، ص‌۲۳.
  2. اگر او را یاری ندهید بی‌گمان خداوند یاریش کرده است هنگامی که کافران او را که یکی از دو نفر بود (از مکّه) بیرون راندند، آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش می‌گفت: مهراس که خداوند با ماست و خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با سپاهی که آنان را نمی‌دیدید پشتیبانی کرد و سخن کافران را فروتر نهاد و سخن خداوند است که فراتر است و خداوند پیروزمندی فرزانه است؛ سوره توبه، آیه:۴۰.
  3. خراسانی، علی، مقاله «آیه غار»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص۴۲۵ ـ ۴۲۶؛ سرمدی، محمود، مقاله «آیه غار»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  4. اسباب النزول، ص۱۳۹.
  5. المیزان، ج۹، ص۲۹۶.
  6. سرمدی، محمود، مقاله «آیه غار»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  7. «دعای تو (مایه) آرامش آنان است» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
  8. «و بر فرمان پروردگارت شکیب کن که تو را زیر نظر داریم» سوره طور، آیه ۴۸.
  9. «و سپاهیانی را که آنان را نمی‌دیدید؛ فرود آورد» سوره توبه، آیه ۲۶.
  10. الکشاف، ج۱، ص۵۵۳؛ مجمع البیان، ج۵، ص۳۱؛ المیزان، ج۹، ص۲۹۲-۲۹۳؛ جامع البیان، ج۱۰، ص۱۳۶-۱۳۷؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۲، ص۳۵۸.
  11. سرمدی، محمود، مقاله «آیه غار»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  12. التفسیر الکبیر، ج‌۱۶، ص‌۶۴ـ‌۶۷.
  13. و همنشین شما، دیوانه نیست؛ سوره تکویر، آیه: ۲۲.
  14. رساله شرح المنام، ص‌۲۵ـ‌۳۰.
  15. التبیان، ج‌۵، ص‌۲۲۱ و ۲۲۲؛ المیزان، ج‌۹، ص‌۲۸۱.
  16. آنگاه خداوند آرامش خویش را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرو فرستاد و سپاهیانی را که آنان را نمی‌دیدید؛ فرود آورد و کافران را به عذاب افکند و آن، کیفر کافران است؛ سوره توبه، آیه:۲۶.
  17. المیزان، ج‌۹، ص‌۲۸۱.
  18. خراسانی، علی، مقاله «آیه غار»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص۴۲۵ - ۴۲۶.