ابوطلحه انصاری

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
ابوطلحه انصاری
تصویری کهن از مدینه
نام کاملزید بن سهل بن اسود بن حرام
جنسیتمرد
کنیهابوطلحه
از قبیلهبنی‌نجار
مادرعبادة بنت مالک
همسرام سلیم بنت ملحان
پسر
محل زندگیمدینه
درگذشتمدینه
طول عمر۷۰ سال
از اصحابپیامبر خاتم
حضور در جنگ

مقدمه

نام و نسب وی، زید بن سهل بن اسود بن حرام از تیره بنی نجار است. اما برخی به اشتباه، نام او را سهل بن زید گفته‌اند که مورد قبول شرح حال نگاران قرار نگرفته است[۱]. او در عقبه دوم با هفتاد تن از انصار حضور داشت[۲]. هر چند ابن اثیر[۳] او را نقیب دانسته، ولی نام او در فهرست دوازده نفره نقبا که ابن اسحاق[۴] عرضه کرده، یافت نمی‌شود.

ابوطلحه از بزرگان صحابه شمرده شده[۵] و بخاری[۶] در مورد مناقب انصار، روایاتی را به وی اختصاص داده است. وی در جنگ‌های دوره پیامبر، از جمله بدر، احد و خندق حضور فعال داشت[۷]. در جریان مؤاخات، میان او و ارقم بن ارقم مخزومی[۸] و بنا بر نقل دیگری ابوعبیده جراح پیمان برادری بسته شد[۹].

ابوطلحه در روز احد در شمار تیراندازان بود و در این عرصه به قدری تکاپو داشت که سه کمان در دستش شکست[۱۰]. رشادت و فداکاری وی در این جنگ برای حمایت و مراقبت از رسول خدا (ص) ثبت شده است[۱۱]. در این جنگ او پیشاپیش رسول خدا (ص) حرکت کرده، رجز می‌خواند و آمادگی خود را برای حفاظت از آن حضرت اعلام می‌کرد؛ چنانکه جسم خود را به صورت سپر برای مراقبت از رسول خدا (ص) به کار می‌برد[۱۲].

رسول خدا (ص) صدای رسای ابوطلحه را که با آن حضرت در این جنگ از سپر مشترکی استفاده می‌کرد[۱۳] ستود و فرمود: «صدای او در لشکر، از هزار مرد سودمندتر است»[۱۴]. بنا بر گفته خودش، او نظاره‌گر خواب اصحاب پس از شکست احد بود که در قرآن ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِنْكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ مَا لَا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ[۱۵] به آن اشاره شده است [۱۶]. البته خود او نیز به خواب رفته و چند بار شمشیر از دستش افتاده است[۱۷].

ابوطلحه در روز خیبر با رسول خدا (ص) از یک مرکب بهره گرفت[۱۸] و در جنگ حنین بیست تن را کُشت و وسایل شخصی آنان (اَسلاب) را از آن خود کرد[۱۹]. وی پس از نزول آیه لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ[۲۰]. بهترین مال خود را که باغی در بَیرَحا (زمینی در نزدیکی مسجد النبی) بود، به عنوان صدقه و وقف قرار داد و مورد تحسین رسول خدا (ص) قرار گرفت و از او خواست این باغ را برای نیازمندان اهل بیت و نزدیکانش قرار دهد[۲۱]. او با دیده احترام و عظمت به رسول خدا (ص) می‌نگریست و در حجة الوداع که همراه آن حضرت بود، موی تراشیده وی را به عنوان تبرک برگرفت [۲۲].

ابوطلحه، روزه گرفتن را بسیار دوست داشت، ولی به دلیل شرکت فعال در جنگ‌های دوره رسول خدا (ص) بود، کمتر چنین توفیقی می‌یافت. بعد از این دوره، او پیوسته روزه می‌گرفت و در گزارشی مبالغه‌آمیز، نقل شده است تا چهل سال پس از وفات حضرت، همواره روزه‌دار بود و تنها در عید فطر و قربان روزه نمی‌گرفت[۲۳]. او در خاکسپاری رسول خدا (ص) توفیق حفر قبر آن حضرت را داشت[۲۴].

در محل و سال درگذشت او اختلاف است. بنا بر گزارشی، ابوطلحه در هفتاد سالگی درگذشت و عثمان بن عفان بر وی نماز گزارد که قاعدتاً باید در مدینه بوده باشد. گزارش دیگری در این زمینه که مخالف خبر یاد شده است، از تمایل وی برای شرکت در فتوحات حکایت دارد که همین علاقه، او را برای جنگ دریایی به شام کشید. در دریا مرگش فرا رسید. همراهان بعد از هفت روز جزیره‌ای یافتند و همانجا او را دفن کردند[۲۵].

سال ۳۱، ۳۴ و ۵۱ به اختلاف، زمان مرگ وی دانسته شده است[۲۶]. گزارش مرگ وی در سال ۵۱، با توجه به گزارش چهل سال روزه‌داری وی پس از رسول خدا (ص) و روایت عبید الله بن عبدالله بن عتبه از وی (که سال تولد وی پس از دوره عثمان و امام علی (ع) است) نقل و محاسبه شده است[۲۷]. البته دور نیست که گزارش چهل سال روزه گرفتن وی را پس از رسول خدا (ص) به مبالغه‌ای بدانیم که ناشی از تمایل و اهتمام وی به روزه گرفتن بوده است؛ به ویژه که هیچ یادی از او در دوره امام علی (ع) و پس از آن نیست.

همسر او ام سلیم دختر ملحان (مادر انس بن مالک) است که پس از مالک بن نضر به ازدواج وی درآمد. در منابع، پذیرش پیشنهاد ازدواج با ابوطلحه از سوی ام سلیم، مشروط به اسلام آوردن وی شده است که با توجه به حضور او در پیمان عقبه که نشان‌دهنده قدمت اسلام اوست. صحیح به نظر نمی‌رسد[۲۸].

در ماجرای مرگ فرزند خردسال ابو طلحه، رسول خدا (ص) در حق او دعای برکت کرد که فرزند نیکویی نصیب وی شد[۲۹]. فرزندان وی از همین همسر، یکی عبدالله است که پس از نبرد حنین به دنیا آمد و پیامبر از او کام برداشت[۳۰] و دیگری ابوعمیر است، که نسلی از آنان در مدینه و بصره باقی ماند[۳۱].

ابن حجر[۳۲]، از ابوطلحه انصاری دیگری نیز یاد کرده و گفته است خطیب بغدادی او را در مبهمات آورده و وی را فرد دیگری غیر از ابوطلحه انصاری معروف دانسته است که شرح حالش گذشت. استناد وی به دو نفر دانستن اینها، تعبیر ابوهریره است که در مورد فرد دوم چنین گفته «رجل من الأنصار يقال له ابوطلحه»؛ خطیب بغدادی چنین گمان کرده که اگر وی همان ابوطلحه مشهور بود، نباید ابوهریره، درباره وی تعابیری به کار می‌برد که بر ناشناس بودن وی دلالت می‌کند. اما[۳۳] این استدلال را نپذیرفته و گفته دیگران این دو را یک نفر دانسته‌اند. ضمن آنکه تعبیر ابوهریره درباره ابوطلحه، به ابتدای ورود وی به مدینه مربوط بوده که شناخت کافی از افراد و موقعیت آنها نداشته است.[۳۴]

ابوطلحه و سیمای او

ابوطلحه و قبول اسلام

ابوطلحه بعد از قبول اسلام

ابوطلحه و دفن پیامبر (ص)

ابوطلحه و عبادت

ابوطلحه و امیرالمؤمنین علی (ع)

ابوطلحه و عقد اخوت

ابوطلحه و زمان مرگ

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۵۰۲.
  2. ابن هشام، ج۲، ص۱۰۰.
  3. ابن اثیر، ج۲، ص۳۶۱.
  4. ابن اسحاق، ج۲، ص۸۶.
  5. ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۵۰۲.
  6. بخاری، ج۵، ص۱۰۹، ۱۹۸.
  7. ابن سعد، ج۳، ص۳۸۳؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۶۰.
  8. ابن سعد، ج۱، ص۳۸۳.
  9. ابن اثیر، ج۲، ص۳۶۱.
  10. بخاری، ج۵، ص۱۰۹ و ۱۹۸.
  11. واقدی، ج۱، ص۲۴۳.
  12. ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۶۱.
  13. ابن حجر، فتح، ج۷، ص۴۶۰.
  14. ابن سعد، ج۳، ص۳۸۳؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۶۱.
  15. «آنگاه، (خداوند) پس از آن اندوه با خوابی سبک آرامشی بر شما فرو فرستاد که گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی (دیگر) که در اندیشه جان خود بودند با پنداری جاهلی به خداوند گمان نادرست بردند؛ می‌گفتند: آیا ما در این کار (از خود) اختیاری داریم؟ بگو: بی‌گمان یکسره کار با خداوند است، (آنان) در خویش چیزی نهان می‌دارند که بر تو آشکار نمی‌کنند، می‌گویند: اگر ما در این کار اختیاری داشتیم اینجا کشته نمی‌شدیم، بگو: اگر در خانه‌هایتان (نیز) می‌بودید، آنان که کشته شدن بر آنها مقرر شده بود به سوی کشتارگاه‌های خویش بیرون می‌آمدند، و (چنین شد) تا خداوند آنچه در اندرون خود دارید بیازماید و آنچه در دل‌هایتان دارید بپالاید و خداوند به اندیشه‌ها داناست» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.
  16. واقدی، ج۱، ص۲۹۶؛ ابن سعد، ج۳، ص۳۸۳ و ۳۸۵؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۶۰.
  17. بخاری، ج۵، ص۱۰۹ و ۱۹۸؛ ابن حجر، فتح، ج۷، ص۴۶۰.
  18. ابن سعد، ج۳، ص۳۸۵.
  19. ابن سعد، ج۳، ص۳۸۴.
  20. «هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید» سوره آل عمران، آیه ۹۲.
  21. ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۵۰۴؛ همو، فتح، ج۵، ص۴۷۹.
  22. ابن سعد، ج۳، ص۳۸۴.
  23. ابن سعد، ج۳، ص۳۸۴.
  24. ابن اثیر، ج۲، ص۳۶۱.
  25. ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۵۰۳.
  26. ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۶۱؛ ابن حجر، تهذیب، ج۳، ص۳۵۷.
  27. ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۵۰۳.
  28. ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۵۰۲.
  29. ابن سعد، ج۸، ص۳۱۸.
  30. ابن حجر، تهذیب، ج۵، ص۲۳۶.
  31. ابن سعد، ج۳، ص۳۸۵ و ج۸، ص۳۱۲؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۶۱.
  32. الاصابه، ج۷، ص۱۹۴.
  33. ابن حجر الاصابه، ج۷، ص۱۹۴.
  34. داداش‌نژاد، منصور، مقاله «ابوطلحه خزرجی انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۴۰۶-۴۰۷.