اگر امام حسن علم غیب داشت پس چگونه با قاتل خود ازدواج می‌کرد؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
اگر امام حسن علم غیب داشت پس چگونه با قاتل خود ازدواج می‌کرد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

اگر امام حسن علم غیب داشت پس چگونه با قاتل خود ازدواج می‌کرد؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «اگر معصومان علم غیب داشتند پس چرا در برخی از رفتارهایشان اثرگذار نبوده است؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مجموعه پرسش‌های مرتبط به این بحث (علم غیب معصوم) یا به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگر از این پرسش

پاسخ نخست

پژوهشگران وبگاه شهر جواب، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:

  1. «ائمه معصومین (ع) به اذن و اراده الهی دارای علم غیب بوده و به اذعان خود ایشان، حضرات معصومین از گذشته و آینده باخبر‌اند، اما گاهی اقتضای زمان و مکان و... ایجاب می‌کند ائمه بر اساس علم عادی عمل کنند (نه با دانسته‌های غیبی خود). چنانکه از قضاوت‌های این بزرگواران معلوم می‌شود که قضاوت‌های اینان بر اساس بینه و شاهد بوده است نه بر اساس علم غیب.
  2. بر اساس روایات ، جعده را به اصرار به عقد امام حسن مجتبی (ع) در آوردند: در روایات آمده است که امام علی (ع) ابتدا دختر برادر اشعث "سعید بن قیس" را برای امام حسن (ع) خواستگاری کرد، اما وقتی اشعث از این جریان با خبر شد، نزد برادرش رفت و او را از این کار منصرف کرد تا دختر سعید را به عقد پسر خود درآورد. بعد از آن نزد امام علی آمد و اعلام کرد که دختری را که برای حسن خواستگاری کرده‌اید، زن پسر من است و در آن جا بود که با اصرار دختر خود را به عقد امام حسن درآورد.
  3. فرهنگ زمان ائمه معصومین (ع) به گونه‌ای بود که مصحلت قبایل مد نظر بود تا اختلافی میان قبایل به وجود نیاید، یا برای ادای احترام به یکی از شخصیت‌های برجسته و... صورت می‌گرفت ائمه معصومین هم از این قاعده مستثنی نبودند فلذا گاهی اتفاق می‌افتاد که ائمه با هم شأن و هم کفو خود ازدواج نمی‌کردند. بنابراین اگر چه برخی ازدواج‏‌ها، برای امامان معصوم بسیار سخت بود؛ ولی بزرگواری شخصیت ایشان موجب می‌‏شد که آن را بپذیرند. از منظر دیگر این نوع‏ ازدواج‌‏ها، یک امتحان الهی برای امت اسلام بود تا بیش از پیش، خیانت و پستی بدخواهان و مظلومیت و بزرگواری معصومان در طول تاریخ نشان داده شود. نمونه‌ای قرآن کریم ذکر می فرماید: ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ قِيلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ [۱][۲]

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. پژوهشگران پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
پژوهشگران پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:

«در این مورد دو دیدگاه مهم وجود دارد:

  • دیدگاه اول: امامان معصوم (ع) همانند پیامبر اکرم (ص)، علاوه بر علومی که از راه‌های عادی مانند مطالعه، مشاهده، تجربه و... به دست می‌آوردند از طریق وحی و الهامات غیبی نیز با اذن خدا به امور غیبی و ماورایی آگاهی داشتند و می‌توانستند از گذشته و حال و آینده با خبر باشند. اما در مرحله عمل و در مسائل شخصی، آن جا که ربطی به تبیین و تفسیر احکام دین نداشت موظف بودند که براساس علوم عادی عمل کنند و علم غیب خود را مبنا قرار ندهند. بنابراین، روش و رفتار آنان در امور مختلف زندگی مانند معاملات، معاشرت‌ها، ازدواج و مسائل زناشویی، پوشیدن، نوشیدن، خوردن، خوابیدن و غیر آن، مانند سایر مردم بود؛ مثلاً هنگامی که برای حل و فصل امور مردم اقدام می‌کردند، از علم غیب استفاده نمی‌کردند و اگر در جایی دلیل شرعی بر قاتل بودن فردی خاص وجود نداشت، حکم به قصاص نمی‌کردند، هرچند از طریق علم غیب می‌دانستند که او واقعاً قاتل است. هم چنین در جایی که به حسب ظاهر دلیلی بر مسموم بودن غذایی وجود نداشت از آن تناول می‌کردند، هر چند از طریق غیب با خبر بودند که غذا مسموم است. از این رو گرچه امام حسن (ع) و امام جواد (ع) از طریق علم غیب قاتل خود را می‌شناختند و می‌دانستند که به وسیله همسران خود به شهادت می‌رسند اما بر آنان لازم نبود با تکیه بر این علم عمل کنند. این دیدگاه در بین مفسّران و صاحب‌نظران، طرفدارانی هم چون علامه طباطبایی دارد، چرا که سنّت الهی بر این است که جریان امور دنیوی به طور عادی و طبیعی پیش برود. امام صادق (ع) می‌فرماید: خداوند ابا دارد از این که امور را جز با اسباب به جریان بیندازد. اگر مجموع زوایای زندگی امامان معصوم بر مبنای علم غیب باشد برای دیگران الگو نخواهد بود و تبعیت از آنان ممکن نیست. از این رو در امور شخصی و زندگی خود بر اساس علم عادی و معمولی عمل می‌کردند تا الگوپذیری برای مردم عادی ممکن شود و جریان امور بر اساس سنّت الهی باشد.
  • دیدگاه دوم: بر اساس دیدگاه دوم که افرادی همانند مرحوم آیة الله صالحی نجف آبادی طرفدار آن بودند، امامان معصوم در چارچوب امامت و رسالت‌های سنگین آن؛ یعنی تبیین و تفسیر احکام الهی و حفظ آن از تغییر و تحریف، به طور مستقیم از پیامبر اکرم (ص) یا از طریق غیر عادی و الهامات غیبی و یا از طریق امامان قبلی، از علوم غیبی به میزان لازم و کافی برخوردارند ولی این علم بی نهایت نیست، چون علم بی‌نهایت از خالق هستی است و هر یک از مخلوقات به اندازه سعه وجودی خود از علم الهی برخوردارند و این علم محدود است به آن چه خدا می‌خواهد. وانگهی، علم امام، ارادی است، اگر نخواهند نمی‌دانند و اراده آنها هم تحت مشیت الهی است. اگر خدا بخواهد و مأذون باشند اراده می‌کنند تا مسائل پنهانی را بدانند. بنابراین امامان معصوم نیز خارج از چارچوب مشیت الهی کار نمی‌کنند و می‌خواهند هر آن چه را خدا می‌خواهد و برخوردارند آن مقداری را که خدا مصلحت و ضروری بداند. این طور نیست که آن بزرگواران به همه مسائل و موضوعات ریز و درشت، حتی آن اموری که به انجام رسالت یا وظیفه امامتشان مربوط نیست علم فعلی داشته باشند. اگر غذای مسمومی را میل می‌کنند و یا مثلاً با زنی به ظاهر شایسته اما در باطن ناشایست، ازدواج می‌کنند، کاملاً طبیعی است. البته در ازدواج آنها حکمت‌هایی نهفته است که مأذون به اعلام آن نمی‌باشند، وگرنه آن بزرگواران نیز همانند سایر مردم بشرند و ممکن است در بعضی مسائل به دلیل پذیرش محدود بودن علمشان از حوادث، مطلع نشوند و این ضربه‌ای به امامت و رسالت آنان نمی‌زند. البته هر یک از این دو دیدگاه با ادلّه و شواهدی از قرآن و حدیث همراه است که باید در جایگاه خود بررسی و ارزیابی شود»[۳].

سؤال‌های مصداقی دیگر این پرسش

پرسش‌های وابسته

پانویس

  1. «خدا براى کسانى که کفر ورزیده‏‌اند، زن نوح و زن لوط را مثل آورده که هر دو در نکاح دو بنده از بندگان شایسته ما بودند و به آنها خیانت کردند و کارى از دست آنها در برابر خدا ساخته نبود و گفته شد با داخل‌شوندگان، به آتش داخل شوید» سورۀ تحریم، آیۀ ۱۰
  2. وبگاه شهر جواب
  3. پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه