اگر نام یمانی در روایات نیامده با چه واژههایی به او اشاره شده؟ (پرسش)
اگر نام یمانی در روایات نیامده با چه واژههایی به او اشاره شده؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانههای ظهور امام مهدی / قیام یمانی |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
اگر نام یمانی در روایات نیامده با چه واژههایی به او اشاره شده؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین نصرتالله آیتی در کتاب «تأملی در نشانههای حتمی ظهور» در این باره گفته است:
«واژههایی که برای اشاره به این شخصیت به کار رفتهاند، عبارتاند از:
- یمانی: در اکثر قریب به اتفاق روایات ائمه (ع) این واژه به کار رفته است، مثلاً وقتی از امام باقر (ع) سؤال شد که قائم شما چه زمانی ظهور خواهد کرد، فرمودند: "إِذَا تَشَبَّهَ الرِّجَالُ بِالنِّسَاءِ... وَ خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ مِنَ الشَّامِ وَ الْيَمَانِيِّ مِنَ الْيَمَنِ وَ خَسْفٌ بِالْبَيْدَاءِ..."[۱].
- منصور الیمانی و منصور: از امام باقر (ع) چنین نقل شده است: "إذا ظَهَرَ السُّفيانِيُّ عَلَى الأَبقَعِ وَالمَنصورِ اليَمانِيِّ، خَرَجَ التُّركُ وَالرّومُ، فَظَهَرَ عَلَيهِمُ السُّفيانِي"[۲]. در حدیث دیگری فرمودهاند: "...ثُمَّ يَسيرُ إلَيهِم مَنصورٌ اليَمانِيُّ مِن صَنعاءَ بِجُنودِهِ"[۳]. در روایتی از خروج مردی از یمن که یاریدهنده جانشین پیامبر است، با عنوان منصور یاد میشود. پیامبر اکرم (ص) در این روایت در وصف اهل یمن فرمودهاند: "قَوْمٌ رَقِيقَةٌ قُلُوبُهُمْ رَاسِخٌ إِيمَانُهُمْ وَ مِنْهُمُ الْمَنْصُورُ يَخْرُجُ فِي سَبْعِينَ أَلْفاً يَنْصُرُ خَلَفِي وَ خَلَفَ وَصِيِّي"[۴]. عبدالله بن عمرو عاص نیز خطاب به اهل یمن چنین گفته است: ای اهل یمن! شما گمان میکنید منصور از شماست؟ سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، چنین نیست، بلکه پدر او قریشی است...[۵]. به نظر میرسد منظور عبدالله از منصور همان مرد یمنیِ معروف (قحطانی) باشد که ابوهریره دربارهاش از پیامبر (ص) چنین روایت کرده است: "لا تَقُومُ السّاعَةُ حَتَّى يَخْرُجَ رَجُلٌ من قَحْطانَ يَسُوقُ النّاسَ بعَصاهُ"[۶]. همچنانکه خواهد آمد، قحطانی تعبیر دیگری از یمانی است. واژه منصور نیز به همین شخصیت اشاره دارد. البته نمیتوان ادعا کرد که واژه منصور در تمامی روایات به یمانی اشاره دارد، اما این مطلب حداقل در بخشی از روایات پذیرفتنی است و آنچه در این میان معیار قضاوت است، قراین داخلی و خارجی روایات است.
- الخلیفة الیمانی: از ارطاة چنین نقل شده است: "عَلَى يَدَيْ ذَلِكَ الْخَلِيفَةِ الْيَمَانِيِّ الَّذِي تُفْتَحُ الْقُسْطَنْطِينِيَّةُ وَرُومِيَّةُ عَلَى يَدَيْهِ ، يَخْرُجُ الدَّجَّالُ وَفِي زَمَانِهِ يَنْزِلُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ (ع) "[۷]. واژه یاد شده در کلمات پیشوایان دینی به کار نرفته است.
- قحطانی: به جز واژه "یمانی" و "منصور الیمانی" و "الخلیفة الیمانی" که به مردی از اهل یمن تصریح دارند، به احتمال قوی واژه "قحطانی" که در روایات متعددی خصوصاً در منابع اهل سنت آمده نیز به همین شخصیت اشاره دارد، زیرا قحطانی تعبیر دیگری از یمانی است. ابن منظور مینویسد: "قحطان پدر اهل یمن است و منسوب به آن طبق قیاس قحطانی است"[۸]. طریحی نیز مینویسد: "یعرب بن قحطان اولین کسی است که به عربی سخن گفت و او پدر تمام یمنیهاست"[۹]. ابن حجر نیز در این باره مینویسد: "نسب تیرههای مختلف یمن از حمیر، کنده، همدان و دیگران به قحطان منتهی میشود"[۱۰].
- علاوه بر آنچه گذشت، از روایات متعددی نیز مطلب یادشده اثبات میشود. برای نمونه، در روایتی قحطان و یمن در کنار هم ذکر شده و شخصیت مورد نظر به هر دو نسبت داده شده است:ابن حماد به سند خود از کعب چنین روایت میکند: "يَكُونُ بَعْدَ الْمَهْدِيِّ خَلِيفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْيَمَنِ مِنْ قَحْطَانَ أَخُو الْمَهْدِيِّ فِي دِينِهِ ، يَعْمَلُ بِعَمَلِهِ ، وَهُوَ الَّذِي يَفْتَحُ مَدِينَةَ الرُّومِ "[۱۱]. مناوی از بسطامی چنین نقل میکند: "قبل از نزول عیسی (ع) مردی که به او اصهب گفته میشود در منطقه جزیره خروج میکند و مردی از شام به نام جرهم بر او میشورد. پس از آن مردی از یمن به نام قحطانی خروج میکند. در همین زمان به ناگاه سفیانی از غوطه دمشق قیام میکند. نام او معاویه بن عنبسه است.... اولین کسی که با او مقابله میکند، قحطانی است ولی او شکست میخورد"[۱۲]. باز از کعب چنین روایت شده است: "اولین کسی که خروج میکند و مناطق مختلف را به تصرف در میآورد، اصهب است. او از منطقه جزیره قیام خود را آغاز میکند. پس از او جرهمی از شام و قحطانی از یمن خروج میکنند. در حالی که این سه نفر با ستم درصدد تسلط بر مواضع خود هستند، سفیانی از دمشق قیام میکند"[۱۳]. روایات یاد شده از معصوم صادر نشدهاند و در جزئیات مسئله با آنچه بعد اثبات خواهد شد تفاوت دارند، لکن این مسئله را ثابت میکنند که بر اساس برداشت محدثان و راویان، قحطانی همان یمانی است، چون خصوصیات یمانی همچون قیام از یمن، هم زمانی با سفیانی، جنگ و درگیری با سفیانی و برخورداری از شخصیتی مثبت که در روایات اهل بیت (ع) از خصوصیات یمانی شمرده شده، در این روایات به قحطانی نسبت داده شده است. بنابراین، به نظر میرسد در ترسیم ابعاد مختلف جنبش یمانی میتوان از روایات قحطانی نیز بهره جست. این برداشت را برخی از نویسندگان معاصر نیز تأیید کردهاند[۱۴].
- علیرغم دیدگاه برخی از نویسندگان معاصر و نیز قراینی که بر اتحاد قحطانی و یمانی دلالت میکردند، در میان مجموعه سخنان پیشوایان دینی یک حدیث نیز وجود دارد که بر تفاوت شخصیت یمانی و قحطانی دلالت میکند. روایت یاد شده بدین قرار است: امام صادق (ع) فرمودند: "اولین فردی که خروج میکند، مردی است که به او اصهب بن قیس گفته میشود... سپس جرهمی از شام و قحطانی از مناطق یمن بپا میخیزند. هر یک از این سه در سرزمینهای خود دارای شوکت و عظمتاند و به مردم سرزمین خود ظلم و ستم روا میدارند... پس از آن سفیانی از سرزمین خشک خروج میکند.... خروج او با خروج یمانی از یمن با پرچمهای سفید در یک روز و یک ماه و یک سال خواهد بود. اول کسی که با سفیانی جنگ میکند، قحطانی خواهد بود، اما قحطانی شکست میخورد و به یمن میگریزد و به دست یمانی کشته میشود... پس یمانی برای دفع شرّ سفیانی قیام میکند و سفیانی پس از جنگهای فراوان و درگیریهای شدید میگریزد. در نهایت که جنگها و گریختن سفیانی بسیار میشود، یمانی، او و پسرش را نزد رود "لو" در میان اسیران مییابد و آنها را قطعه قطعه میکند. سپس یمانی فارغ از دشمنان، سی سال حکومت میکند و پس از آن، حکومت را به فرزندش سعید واگذار مینماید و در مکه سکنا میگزیند و منتظر ظهور قائم ما خواهد بود تا اینکه در آنجا رحلت میکند. حکومت فرزند او نیز نزدیک به چهل سال طول میکشد و آن دو به دعای قائممان (ع) به دنیا باز میگردند. زراه میگوید: از آن حضرت در مورد مدت حکومت سفیانی پرسیدم؛ فرمودند: حکومت او بیست سال طول میکشد[۱۵].
- روایت یاد شده تنها در کتاب مختصر اثبات الرجعة فضل بن شاذان وجود دارد. علاوه بر تردیدی که در انتساب کتاب مختصر اثبات الرجعة موجود به فضل بن شاذان وجود دارد، این روایت از نظر محتوایی، به دلیل تعارض با مجموعههای مختلفی از روایات، مناقشهپذیر است؛ از جمله:
- بر اساس روایت یاد شده، سفیانی حداقل هفتاد سال پیش از ظهور، به دست یمانی کشته میشود، در حالی که بر اساس روایات متعدد در زمان ظهور زنده است و یکی از دشمنان سرسخت امام مهدی (ع) است[۱۶].
- بر اساس روایت یاد شده حکومت سفیانی بیست سال طول میکشد، در حالی که طبق روایات متعددی که در میان آنها حدیث معتبر نیز وجود دارد، مدت حکومت او هشت یا نه ماه بیشتر به طول نمیانجامد[۱۷].
- بر اساس این روایت، قیام سفیانی حداقل نود سال پیش از ظهور خواهد بود، در حالی که بر اساس روایات متعدد، قیام سفیانی از نشانههای متصل به ظهور خواهد بود[۱۸]. به دلیل نکات یاد شده، روایت مورد نظر اطمینانپذیر نخواهد بود و به مضمون آن نمیتوان اعتماد کرد. از اینرو شواهدی که بر اتحاد یمانی و قحطانی دلالت میکردند، همچنان پابرجا خواهند بود»[۱۹].
پرسشهای وابسته
- یمانی که قیامش از نشانههای حتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)
- چه کسانی در طول تاریخ ادعای کردند که یمانی هستند؟ (پرسش)
- ویژگیهای قیام یمانی چیست؟ (پرسش)
- اهداف قیام یمانی چیست؟ (پرسش)
- قیام یمانی چگونه شکل میگیرد؟ (پرسش)
- یمانی چه آیینی دارد؟ (پرسش)
- یمانی بعد از خروج چه کارهایی میکند؟ (پرسش)
- خروج یمانی با کدام حرکت متقارن میباشد؟ (پرسش)
- وظیفه مسلمانان در هنگام خروج یمانی چیست؟ (پرسش)
- معیارهای تشخیص یمانی چیست؟ (پرسش)
- اگر نام یمانی در روایات نیامده با چه واژههایی به او اشاره شده؟ (پرسش)
- قیام یمانی در چه زمان و مکانی خواهد بود؟ (پرسش)
- یمانی پس از خروج چه اقدامهایی انجام میدهد؟ (پرسش)
- فرجام قیام یمانی چیست؟ (پرسش)
- آیا یمانی از شیعیان امام علی است؟ (پرسش)
- آیا یمانی از شیعیان زیدیه است؟ (پرسش)
- آیا یمانی بعد از قیام حاکم یمن میشود؟ (پرسش)
- رنگ پرچم یمانی چیست؟ (پرسش)
- آیا هر پرچم سفیدی از یمن نشانه حق و هدایت است؟ (پرسش)
- یمانی بر چه مناطقی سیطره پیدا خواهد کرد؟ (پرسش)
- دین یمانی چیست؟ (پرسش)
- چرا پرچم یمانی هدایت یافتهترین پرچم است؟ (پرسش)
- آیا تنها پرچم هدایت در عصر ظهور پرچم یمانی است؟ (پرسش)
- آیا اطاعت یمانی مثل اطاعت امام مهدی واجب عمومی است؟ (پرسش)
- آیا یمانی وزیر و نائب خاص امام مهدی است؟ (پرسش)
- چرا در روایت تصریح شده است که مخالفت با یمانی حرام و دشمنش در آتش است؟ (پرسش)
- در طول تاریخ مدعیان دروغین یمانی چه کسانی بودند؟ (پرسش)
- در عصر حاضر چه کسانی ادعای یمانی کردهاند؟ (پرسش)
- راه تشخیص یمانیهای دروغین چیست؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ هنگامیکه مردان شبیه زنان شوند... و سفیانی از شام و یمانی از یمن قیام کند و فرورفتن در سرزمین بیداء رخ دهد؛ کمال الدین، ص۳۳۱، باب۳۲، ح۱۶.
- ↑ چون سفیانی بر ابقع و منصور یمانی پیروز شود، ترک و روم قیام میکنند و سفیانی بر آنها نیز پیروز میشود؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۲۷۵.
- ↑ ... سپس منصور یمانی همراه سپاهیانش از سوی صنعا به سوی آنها رهسپار میشود؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۲۷۶.
- ↑ مردم سرزمین یمن قلبهایی رقیق و ایمانهایی استوار دارند. منصور که با هفتاد هزار نفر قیام میکند و جانشین من و جانشین وصی مرا یاری میدهد، از آنهاست؛ الغیبة للنعمانی، ص۴۶، باب۲، ح۱.
- ↑ الفتن، ص۶۶.
- ↑ قیامت برپا نمیشود تا اینکه مردی از یمن قیام کند؛ صحیح البخاری، ج۴، ص۱۵۹.
- ↑ در زمان آن پیشوای یمانی که استانبول و روم به دست او فتح میشود، دجال ظهور میکند و عیسی بن مریم (ع) از آسمان نزول مینماید؛ الفتن، ص۲۵۳.
- ↑ لسان العرب، ج۱، ص۵۸۷.
- ↑ مجمع البحرین، ج۳، ص۱۴۷.
- ↑ فتح الباری، ج۶، ص۳۹۷.
- ↑ بعد از مهدی حکمرانی از اهل یمن از قحطان خواهد بود که در دینداری شبیه مهدی خواهد بود و مانند او رفتار خواهد کرد. او همان کسی است که روم را فتح خواهد کرد؛الفتن، ص۲۴۵.
- ↑ فیض القدیر، ج۴، ص۱۶۷.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۱، ص۴۸۴.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۱، ص۲۹۹؛ الیمانی رآیه هدی، ص۲۹.
- ↑ "اوّل من يخرج منهم رجل يقال له: أصهب بن قيس... ثمّ يخرج الجرهمى من بلاد الشام، و يخرج القحطانى من بلاد اليمن، و لكلّ واحد من هؤلاء شوكة عظيمة فى ولايتهم، و يغلب على أهلها الظلم و الفتنة منهم، فبينا هم كذلك إذ يخرج عليهم... و السفيانى من الوادى اليابس... و قد يكون خروجه و خروج اليمانى من اليمن مع الرايات البيض فى يوم واحد، و شهر واحد، و سنة واحدة. فأوّل من يقاتل السفيانى القحطانى، فينهزم و يرجع إلى اليمن، فيقتله اليمانى... فينهض اليمانى لدفع شرّه، فينهزم السفيانى بعد محاربات عديدة و مقاتلات شديدة، فيتّبعه اليمانى فتكثر الحروب و هزيمة السفيانى، فيجده اليمانى فى آخر الأمر مع ابنه فى الاسارى، فيقطّعهما أربا اربا، ثمّ يعيش فى سلطنة فارغا من الأعداء، ثلثون سنة، ثمّ يفوّض الملك بابنه السعيد، و يأوى مكّة، و ينتظر ظهور قائمنا، حتّى يتوفى، فيبقى ابنه بعد وفات أبيه فى ملكه و سلطانه قريبا من أربعين سنة، و هما يرجعان إلى الدنيا بدعاء قائمنا (ع)، قال زرارة: فسألته عن مدّة ملك السفيانى، قال (ع): تمدّ إلى عشرين سنة"؛ مختصر اثبات الرجعة، به نقل از: مجله تراثنا، سال دوم، شماره۴، ص۴۵۵.
- ↑ الغیبة للنعمانی، ۲۸۸، باب۱۴، ح۶۷؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۲۷۱.
- ↑ الغیبة للنعمانی، ص۳۱۶، باب۱۸، ح۱۴؛ همان، ص۳۱۰، باب۱۸، ح۱؛ همان، باب۱۸، ح۳؛ کمالالدین، ص۶۵۱، باب۵۷، ح۱۱.
- ↑ الکافی، ص۲۶۴، ح۳۸۳؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸، باب۱۴، ح۶۷.
- ↑ آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۷۲ - ۷۹.