اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا برخی آیات او را از وجود و خطر منافقان باخبر میسازد؟ (پرسش)
اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا برخی آیات او را از وجود و خطر منافقان باخبر میسازد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
اگر پیامبر خاتم (ص) علم غیب داشت چرا برخی آیات او را از وجود و خطر منافقان باخبر میسازد؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «اگر معصومان علم غیب داشتند پس چرا در برخی از رفتارهایشان اثرگذار نبوده است؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مجموعه پرسشهای مرتبط به این بحث (علم غیب معصوم) یا به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
پاسخ نخست
آیتالله جعفر سبحانی در کتاب «آگاهی سوم یا علم غیب» در این باره گفته است:
- «اوّلاً: آیه وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلَى النِّفَاقِ لاَ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ[۱] بیش از آن نمیرساند که پیامبر گرامی (ص) از پای بندی برخی به نفاق، در زمان نزول قرآن، آگاه نبوده ولی عدم آگاهی در این ظرف خاص، دلیل بر آن نیست که تا آخر عمر از آن آگاه نشد. شکی نیست خداوند بزرگ، روی مصالحی برخی از حوادث را در وقت وقوع از پیامبر گرامی پنهان میداشت، بالأخص اوضاع تأسفآور منافقان که مایه تأثر روحی عمیق پیامبر میگردید، ولی این مطلب غیر از این است که بگوییم این اخفاء دائمی و پیوسته بوده و پیامبر تا آخر عمر از آن جریان بی خبر مانده است.
- ثانیاً: همان قرآنی که در این آیه وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلَى النِّفَاقِ لاَ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ به پیامبر میگوید : لاَ تَعْلَمُهُمْ در سوره محمد (ص) به پیامبر چنین میگوید: وَلَوْ نَشَاء لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُم بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكُمْ[۲] این آیه به خوبی میرساند که راه شناسایی آنان از طریق شیوه گفتار، به روی پیامبر باز بوده و سرانجام به نفاق آنها پی میبرد.
- ثالثاً: آگاهی پیامبر و پیشوایان معصوم از هر حادثه و جریانی یک علم فعلی و قهری نیست، بلکه علم مشیتی است که اگر بخواهند آگاه میگردند اگر نخواهند آگاه نمیشوند و در احادیث به این مطلب تصریح شده است. فرض کنید نامهای در اختیار شما است و در آن، یک رشته مطالب مرموز و پنهان توضیح داده شده است، شما اگر بخواهید میتوانید با مراجعه به متن آن، از آنها آگاه گردید. علم پیامبر و امام به حکم احادیث[۳] مشیتی است، نه فعلی و قهری، و بسان آگاهی آن فرد از محتویات نامه است که بدون خواست فعلیت پیدا نمیکند. در صورتی که شرایط ایجاب کند، با یک خواستن از آن آگاه می گردند و برای این مطالب در زندگانی پیشوایان شواهدی وجود دارد که فعلاً مجال بازگویی آنها نیست[۴].
- رابعاً: منافقان عصر رسالت آن چنان نبودند که تا آخر شناخته نشوند قرآن مجید آنان را به عناوین مختلف معرفی کرده است مانند: وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ[۵]»[۶].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله جوادی آملی؛ |
---|
آیت الله عبدالله جوادی آملی در کتاب «تسنیم» در اینباره گفته است:
«منافقان بدانند کارهای گذشته و آینده آنان را خدا و فرستادهاش میبینند: سَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ. در آیات پسین به گونه عمومیتر میفرماید خدا، رسول (ص) و مؤمنان کارهایتان را میبینند: فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ[۷]. آری! پیامبر (ص) میداند و میبیند که این گروه چه میکنند و چه در سردارند. هر چند با چشم ظاهر و سَر برخی اعمالشان را نبیند، با چشم دل و سِرّ میبیند، چنانکه خود آن حضرت فرمود: «تنام عینای و لا ینام قلبی»[۸]»[۹].
|
۲. حجج الاسلام و المسلمین مطهری و کاردان؛ |
---|
حجج الاسلام و المسلمین احمد مطهری و غلام رضا کاردان در کتاب «علم پیامبر و امام در قرآن» در اینباره گفتهاند:
«اولا این آیه وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلَى النِّفَاقِ لاَ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ[۱۰] راجع به شناخت گروه خاصی از منافقان مدینه است که برای پوشاندن و پنهان کردن کارها و منویات و افکار خود بر نفاق تمرین کردهاند، دراینباره خداوند به پیامبر اسلام (ص) میگوید: تو شناختی درباره اینان نداری؛ و این موضوع به تنهایی شامل تماما موضوعات غیبی نیست، در نتیجه آیه شریفه عمومیت ندارد. ثانیا: مقصود از شناختی که در آیه مطرح شده شناخت غیبی که از راه غیر عادی مانند وحی به وجود میآید نیست، بلکه مقصود نفی شناخت عادی است و سیاق مشابه این آیه و قرائنی که در آیه است بر این مطلب گواهی میدهد، زیرا در خود این آیه روی تمرین و ممارست که از کلمه مَرَدُواْ استفاده میشود تکیه شده و چنین استفاده میشود که تمرین و ممارست آنان بر نفاق مانع شناسایی آنها است، در این صورت باید دید که تمرین و ممارست از چه نوع آگاهی میتواند ممانعت کند؟ مسلما تمرین و ممارست فقط راه شناخت عادی را میتواند مسدود کند و اما آگاهیهای غیر عادی را نمیتواند مانع شود. نکته دیگر در آیه مقابله لاَ تَعْلَمُهُمْ با جمله نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ است که فرموده است تو نمیدانی ما میدانیم در اینجا نیز باید دید این نفی و اثبات با کدام علم و آگاهی پیامبر مناسبت دارد؟ مسلما آن علمی که توسط وحی به پیامبر اسلام (ص) آموخته شده باشد پرتوی است از علم الهی و مربوط به اوست و در مقابل علم او حساب نمیشود، گرچه علمی در حقیقت به تعلیم الهی است ولی آن علم و دانشی که از راههای عادی و فکر و تأمل خود انسان برای او حاصل میشود علم خود آن شخص اعتبار میشود و مملوک خود او شمرده میشود و مناسبت بیشتری با قرار گرفتن در مقابل علم استقلالی و ذاتی خداوند دارد. اما سیاق مشابه این آیه آیات دیگری در سورههای مختلف درباره شناخت و یا عدم شناخت پیامبر اسلام راجع به منافقین است که در تمام آنها روی موازین و اسباب ظاهری برای شناخت تکیه شده است. از قبیل آیه ۳۰ در سوره محمد (ص) که میفرماید: وَلَوْ نَشَاء لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُم بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ[۱۱].در این آیه چنانکه ملاحظه میشود شناخت از راه قیافه و طرز گفتار مطرح شده که اسباب عادی برای شناخت منافقان است. اصولا چون جهاد با منافقان بر پیامبر و سایر مسلمانان واجب است و طبق این آیه مبارکه يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ[۱۲] وظیفه پیامبر و مسلمانان است که با کفار و منافقان جهاد کنند و با آنان سختگیری نمایند، قرآن کریم علائمی برای شناخت آنان از راه علائم و آثار ظاهری بیان کرده است تا مسلمانان بتوانند به این وظیفه عمل کنند و آیاتی از قبیل آیات ذیل در شناخت منافقان وارد شده است:
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی نویسنده کتاب «ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی» در پاسخ به این پرسش گفته است:
«باید توجه داشت که علم پیامبران و ائمه (ع)، فعلی نبوده است؛ یعنی اینگونه نیست که علم، به طور کامل نزد معصوم (ع) (پیامبر (ص) یا امام (ع)) بوده باشد تا بلافاصله از آن استفاده کنند. در مواقعی اگر آنها اراده میکردند و خداوند نیز صلاح میدانست، علمی در اختیار آنها قرار میگرفت؛ هرچند معصومین (ع) علوم بالفعل زیادی داشتند؛ برای مثال علم ائمه (ع) در امور دینی علمی بالفعل بوده است. بنابر روایات، علم معصومین (ع) غالباً شأنی بوده است و در مواقع نیاز از آن استفاده میکردند؛ همچنین از آنجایی که اراده معصوم (ع) مطابق با اراده خداوند است، اگر خداوند اراده میکرده علمی را در اختیار معصومین (ع) قرار دهد، آنان آن علم را دارا میشدند. در حقیقت باید گفت: معصومین (ع) در امور بشری و عادی خودشان قصد استفاده از علم غیبشان را به طور کامل نداشتهاند؛ افزون بر این، علمشان به همه این موارد فعلی نبوده است؛ بنابراین، پیامبر خاتم (ص) نیز علمشان بالفعل نبوده است تا گفته شود چرا از علمش استفاده نکرد؛ بلکه بایستی اراده علم داشته باشند و خدا نیز مصلحت بداند؛ در این صورت است که خداوند علم غیب را به آنها افاضه میکند. امکان دارد معصوم (ع) اراده چیزی یا میل به چیزی داشته باشند؛ اما مصلحت خداوند آن را اقتضاء نمیکند. در روایتی - تقریباً به این مضمون - بیان شده است: «لَيْسَ كُلُ مَا طُلِبَ وُجِد»[۲۱]؛ مثلاً در شهادت بعضی از معصومین (ع) آمده است که خداوند مانع استفاده معصوم (ع) از علم غیب شد؛ زیرا صلاح خداوند در این نبود؛ بنابراین، اراده خداوند حاکم بر همه چیز است؛ پس اگر معصومین (ع) اراده علم به چیزی را داشته باشند و خداوند آن را مصلحت بداند، به آن دست پیدا خواهند کرد؛ اما ممکن است از خیلی اموری عادی آگاهی نداشته باشند»[۲۲].
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین اسعدی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد اسعدی، در کتاب «ولایت و امامت پژوهشی از منظر قرآن» در اینباره گفته است:
«طبیعی است که اذعان به علم گسترده اولیا در حوزههای غیبی و باطنی فراتر از راه اسباب و امارات ظاهری است و نفی حوزه دوم ندارد. پیامبر (ص) در تعاملات اجتماعی مأمور به ظواهر است و در همین سطح ایشان به حسب اسباب ظاهری از حال منافقان بیخبر است، امّا با توجه به مقام نورانیت غیبی حاصل از اتصال به وحی و حقیقت قرآن، اگر بخواهد و به آن مقام توجه کند، از این امور نیز آگاه خواهد شد.[۲۳] این مطلب در روایات اهل بیت (ع) پیرامون علم امام، به روشنی آمده است که در برخی امور امام اگر بخواهد، عالم میشود.[۲۴] علامه طباطبایی با تکیه به برخی دیگر از روایات که علم امام را متکی به مقام نورانیت ویژه ایشان معرفی کرده،[۲۵] میگوید: این مقام مانند ملکه اجتهاد فقیه است که ممکن است در مقام استنباط مورد توجه نباشد، اما، پس از توجه او استنباط حکم برایش میسّر است[۲۶]»[۲۷].
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین وکیلی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن وکیلی در مقاله «علم غیب امام» در این باره گفته است:
«به صراحت مطلق علم را از حضرت نفی میکند. نزول تدریجی قرآن و پاسخهای خداوند به سؤالات آن حضرت در قرآن به وضوح بیان شده است و اگر علم حضرت مطلقِ مطلق بود، دیگر جایی برای این مسائل باقی نمیماند. سیره هم سراسر همین مسأله را نشان میدهد که حضرت برخی از مسائل را نمیدانستهاند و به تدریج معلوم میشده است. سیره اهلبیت (ع) نیز همینطور بوده است. روایات هم یکصدا از تعلیم حضرت رسولالله (ص) توسط جبرائیل صحبت میکند و بهصراحت میفرماید که ائمّه (ع) علمشان افزوده میشود و مرحوم مجلسی در جلد بیست و شش بحارالانوار بابی دارند با این عنوان: «باب أنهم (ع) يزادون و لو لا ذلك لنفد ما عندهم و إن أرواحهم تعرج إلى السماء في ليلة الجمعة»[۲۸] و در آن قریب به چهل حدیث ذکر میکنند. صاحبان این نگاه افراطی میگویند رسول خدا و ائمه (ع) همه چیز را میدانستند و تنها فرقشان با خدا این است که خدا استقلالاً میداند و ایشان به شکل غیراستقلالی و به تعلیم الهی. این سخن بههیچوجه با آیات قرآن و روایات نمیسازد؛ چون اگر کسی همه چیز را مطلقاً بداند - چه به شکل استقلالی و چه به شکل غیراستقلالی - دیگر نیازی به آموزش و وحی ندارد و علم او نیز قابل افزایش و ازدیاد نیست. بلکه بالاتر از این، در قرآن کریم هم نسبت علم غیب استقلالی و هم علم غیراستقلالی را به رسول خدا (ص) رد میکند».[۲۹]
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد تقی شاکر در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «منابع علم امام در قرآن و روایات» و در مکاتبه اختصاصى دانشنامه مجازی امامت و ولایت در اینباره گفته است:
|
۷. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة). |
---|
آقای محمد نظیر عرفانی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین» در اینباره گفته است:
«به طور قطع آن علمی که توسط وحی به پیامبر آموخته شده است پرتویی از علم الهی است و در مقابل علم او حساب نمیشود و آن علمی که از راههای عادی فکر و تأمل خود انسان برای او حاصل میشود علم خود آن شخص اعتبار میشود و مناسبت بیشتری با قرار گرفتن در مقابل علم استقلالی و ذاتی خداوند دارد. و این نکته نیز لازم به ذکر است که اگر خدا به پیامبر (ص) و سایر افراد مسلمان راجع به جبههگیری در مقابل منافقان دستورهایی میدهد لازم نیست که از راه علم غیب تمام منافقان را به پیامبر (ص) و مسلمانان بشناساند و همین اندازه که تعدادی از منافقان از راه موازین ظاهری از قبیل علائمی که قرآن در شناخت آنان بیان نموده، قابل شناخت باشند و شناخته شوند در انشاء اینگونه تکالیف کافی است»[۳۷].
|
پرسشهای مصداقی همطراز
- اگر معصومان علم غیب داشتند چرا همسرانی اختیار میکرند که پس از ازدواج عدم شایستگی آنها ثابت میشد؟ (پرسش)
- اگر معصومان علم غیب داشتند چرا استاندارانی را انتخاب میکرند که پس از نصب عدم شایستگی آنها ثابت میشد؟ (پرسش)
- اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت و میدانست که غصب خلافت میشود چرا برای پیشگیری کار نکرد؟ (پرسش)
- اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا کسانی را مأمور میکرد که اشتباه بزرگی از آنان سر میزد؟ (پرسش)
- اگر امام حسن علم غیب داشت پس چگونه با قاتل خود ازدواج میکرد؟ (پرسش)
- اگر امام حسین علم غیب داشت چرا دعوت مردم کوفه را اجابت کرد؟ (پرسش)
- اگر امام حسین علم غیب داشت چرا مسلم بن عقیل را به سوی کوفه فرستاد؟ (پرسش)
پرسشهای وابسته
- آیات مشتمل بر بهرهمندی معصوم از علم غیب کداماند؟ (پرسش)
- روایات مشتمل بر بهرهمندی معصوم از علم غیب کداماند؟ (پرسش)
- آیا معصوم موظف نیست مطابق علم غیبش رفتار کند؟ (پرسش)
- آیا معصوم از علم غیب خود بهره میبرد؟ (پرسش)
- اگر معصوم از علم غیب خود بهره نمیبرد پس فایدهاش چیست؟ (پرسش)
- اگر معصومان علم غیب داشتند پس چرا در برخی از رفتارهایشان اثرگذار نبوده است؟ (پرسش)
- اگر معصوم علم غیب دارد پس چرا کاری میکند که منجر به مرگش میشود؟ (پرسش)
- اگر معصوم علم غیب دارد پس چگونه با قاتل خود ازدواج میکرد؟ (پرسش)
- اگر امام علم غیب دارد پس چگونه در مواردی از قرعه استفاده میکند؟ (پرسش)
- چرا معصوم همیشه مطابق علم غیب خود عمل نمیکند؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ و از پیرامونیان شما از اعراب و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کردهاند؛ تو آنان را نمیشناسی ما آنها را میشناسیم؛ به زودی آنان را دوبار عذاب خواهیم کرد سپس به سوی عذابی سترگ برده میشوند؛ سوره برائت، آیه ۱۰۱.
- ↑ اگر میخواستیم آنان را به تو نشان میدادیم تا از چهرههایشان بشناسی. آنان را از شیوه گفتارشان میشناسی. خداوند از اعمال شما آگاه است؛ سوره محمد، آیه ۳۰.
- ↑ اصول کافی، ج١، ص ۲۵۸.
- ↑ سیره ابن هشام، ج٢، ص ۵۲۳
- ↑ هنگامی که آنها را میبینی شکل و قیافه آنها ترا به شگفت میآورد و اگر سخن بگویند (بر اثر قیافه حق به جانبی که به خود میگیرند) ترا به سخنان خود جلب میکنند، و به گفتار آنها گوش میدهی گویا چوبهایی هستند که به دیوار تکیه داده شده هر صدایی را بر ضد خود میپندارند. آنها دشمنان واقعی هستند از آنها بپرهیز! خدا آنها را بکشد! چگونه از حقیقت روی گردانند؛ سوره منافقین، آیه۴.
- ↑ آگاهی سوم یا علم غیب، ص۱۶۰
- ↑ «به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید»؛سوره توبه، آیه۱۰۵.
- ↑ «دو چشم من به خواب می روند اما قلب و جان من نمی خوابد»
- ↑ تسنیم، ج ۳۵، ص ۱۴۲.
- ↑ و از پیرامونیان شما از اعراب و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کردهاند؛ تو آنان را نمیشناسی ما آنها را میشناسیم؛ به زودی آنان را دوبار عذاب خواهیم کرد سپس به سوی عذابی سترگ برده میشوند؛ سوره برائت، آیه ۱۰۱.
- ↑ «و اگر میخواستیم آنان را به تو نشان میدادیم آنگاه آنان را به چهره میشناختی و آنان را با آهنگ گفتار میشناسی»
- ↑ «ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر». سوره توبه آیه ۷۳
- ↑ «و هنگامی که آنان را ببینی، پیکرهاشان تو را به شگفتی میآورد و چون چیزی گویند به گفتارشان گوش میسپاری (اما) گویی چوبهایی خشکند پشت داده بر دیوار، هر بانگی را به زیان خود میپندارند، آنان دشمنند، از آنها دوری گزین! خدایشان لعنت کناد! چگونه (از حق) بازگردانده میشوند؟»؛ سوره منافقیون، آیه ۴.
- ↑ «و جز با کسالت نماز نمیگزارند و جز با ناخشنودی بخشش نمیکنند»؛ سوره توبه، آیه ۵۴.
- ↑ «آنان همان کسانند که میگویند: به آنان که نزد پیامبر خدایند چیزی ندهید تا (از کنار او) پراکنده شوند با آنکه گنجینههای آسمانها و زمین از آن خداوند است امّا منافقان درنمییابند. میگویند: چون به مدینه باز گردیم، فراپایهتر، فرومایهتر را از آنجا بیرون خواهد راند؛ با آنکه فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است امّا منافقان نمیدانند»؛ سوره منافقین، آیه ۷ و ۸.
- ↑ حذیفه رازدار پیامبر خدا بود و منافقان را می شناخت، و پیامبر آنها را به او معرفی کرده بود روزی خلیفه دوم از او پرسید آیا در کارگزاران من از منافقان کسی هست حذیفه گفت: بلی یک نفر، خلیفه گفت: او کیست؟ حذیفه از معرفی او خودداری کرد، سرانجام خلیفه او را شناخت و از کار برکنار کرد شیوه عمر در نماز بر میت این بود اگر حذیفه بر نماز او حاضر می شد، وی بر جنازه نماز می گزارد و در غیر این صورت از نماز بر او خودداری می کرد؛ اسدالغابة، ج ۱، ص ۳۹۱.
- ↑ «ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر». سوره توبه آیه ۷۳
- ↑ «و از کافران و منافقان فرمان نبر و به آزارشان بها مده و بر خداوند توکل کن». سوره احزاب آیه ۴۸
- ↑ سبحانی، آگاهی سوم یا علم غیب، ص ۱۶۴ و ۱۶۵.
- ↑ علم پیامبر و امام در قرآن، ص ۳۹-۴۴.
- ↑ هرچیزی که طلب شود در دسترس قرار نمیگیرد.
- ↑ مکاتبه اختصاصى دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ برخی محققان آیه اخیر را بر نفی علم پیامبر در ظرف زمانی نزول آیه حمل کردهاند و به دیگر آیات حاکی از شناخت منافقان از سوی پیامبر به تعلیم الهی استناد کردهاند (ر. ک: نادم، «علم امام در دیدگاه شیخ مفید و شاگردان وی»، مجموعه مقالات علم امام، ص ۵۷۶).
- ↑ برای مثال، مجلسی، بحار الانوار، ج۲۶، ص ۵۶، ح ۱۱۶ و ۱۱۷.
- ↑ همان، ص ۱، ح۱.
- ↑ طباطبایی، «علم امام»، مجموعه مقالات علم امام (به کوشش محمد حسن نادم)، ص ۳۲۶ و ۳۳۰؛ نیز همو، المیزان، ج۱۱۹، ص ۲۸۴.
- ↑ ولایت و امامت پژوهشی از منظر قرآن، ص ۳۱۵.
- ↑ «بخش مرتبط با روایاتی که ثابت می کند علم ایشان افزون می گردد و اگر اینطور نبود آنچه که در اختیار دارند از بین می رفت و ارواح ایشان در شب جمعه به سوی آسمان بالا می رفت.»
- ↑ علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام
- ↑ و از پیرامونیان شما از اعراب و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کردهاند؛ تو آنان را نمیشناسی ما آنها را میشناسیم؛ به زودی آنان را دوبار عذاب خواهیم کرد سپس به سوی عذابی سترگ برده میشوند؛ سوره برائت، آیه ۱۰۱.
- ↑ «و اگر میخواستیم آنان را به تو نشان میدادیم آنگاه آنان را به چهره میشناختی و آنان را با آهنگ گفتار میشناسی و خداوند کردارهای شما را میداند»
- ↑ «ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و (این) پایانه، بد است»
- ↑ «و از کافران و منافقان فرمان نبر و به آزارشان بها مده و بر خداوند توکل کن و خداوند (تو را) کارساز، بس.»
- ↑ «و هیچگاه بر هیچیک از ایشان چون مرد نماز مگزار و بر گور او حاضر مشو؛ اینان به خداوند و پیامبرش کفر ورزیدهاند و نافرمان مردهاند».
- ↑ شاکر، منابع علم امام در قرآن و روایات، ص۱۳۴.
- ↑ مکاتبه اختصاصى دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین.