با توجه به مشخص بودن نسب امام مهدی علت پیدایش مدعیان مهدویت چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
با توجه به مشخص بودن نسب امام مهدی علت پیدایش مدعیان مهدویت چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / کلیاتی از مهدویت / مدعیان دروغین مهدویت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

با توجه به مشخص بودن نسب امام مهدی علت پیدایش مدعیان مهدویت چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

ابراهیم امینی

آیت الله ابراهیم امینی، در کتاب «دادگستر جهان» در این‌باره گفته است:

«مهدی موعود اگر چنین شخصیت ممتاز و معروفی داشت و تعریفات و توصیفات مذکور به گوش مسلمین صدر اسلام و اصحاب ائمه اطهار رسیده بود قاعدتا باید راه سوءاستفاده و اشتباه بسته باشد و اصحاب ائمه و علما در اشتباه واقع نشوند، در صورتی که گاهی دیده می‌شود که بعض اولاد ائمه اطهار هم از واقع مطلب بی‌اطلاع بوده‌اند پس این‌همه مهدی‌های دروغین که در صدر اسلام پیدا شدند چگونه خود را به‌عنوان مهدی موعود اسلام قالب می‌زدند و مردم را فریب می‌دادند؟! اگر مسلمین مهدی را با نام و کنیه و نام پدر و مادر و دوازدهمین امام و مقدار سن و علائم دیگر می‌شناختند پس چطور شد گروهی در اشتباه واقع شدند و محمد بن حنفیه یا محمد بن عبد الله بن حسن یا حضرت صادق یا موسی بن جعفر و امثال آنان را مهدی پنداشتند؟! اصل وجود مهدی در صدر اسلام نزد مسلمین‌ موضوع مسلمی بود به‌طوری که در اصل وجودش شک نداشتند. پیغمبر اکرم (ص) اصل وجود مهدی و اجمالی از صفاتش و تشکیل دادن حکومت توحید و دادگستری و ریشه‌کن نمودن ظلم و ستم و غلبه دین اسلام و بعض اصلاحاتی را که به دست آنجناب انجام می‌گیرد برای عموم مسلمین بیان می‌کرد و آنان را به اینگونه نویدهای مسرت‌بخش دلگرم می‌نمود. اما علائم و مشخصات و امتیازات حقیقی آنجناب را برای عموم مسلمین بیان نمی‌کرد بلکه می‌توان گفت: آن موضوع تا حدی از اسرار و رازها بوده اظهار آن را به حاملین اسرار نبوت و اشخاص مورد وثوق و اطمینان اختصاص می‌داد. پیغمبر اکرم (ص) علائم حقیقی مهدی را به علی بن ابی طالب و فاطمه زهرا و جمعی از ثقات و اصحاب سر خویش می‌فرمود ولی برای عموم اصحاب موضوع را به‌طور سربسته و اجمال بیان می‌فرمود. ائمه اطهار نیز از سیره و رفتار پیغمبر اکرم متابعت نموده موضوع مهدی را برای عموم مسلمین به‌طور سربسته بیان می‌فرمودند. علائم مشخصه را هر امامی به امام دیگر می‌فرمود. به بعض اصحاب مورد وثوق و اطمینان و رازداران نیز خبر می‌دادند.

ولی عموم مردم و حتی بعضی از اولاد ائمه هم از تفصیل قضیه بی‌اطلاع بودند. پیغمبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) از این اجمال‌گویی دو منظور داشتند: اول اینکه می‌خواستند بدان وسیله، دشمنان حکومت توحید و ستمکاران را در حالت تحیر و سرگردانی قرار دهند تا مهدی موعود را به‌طور مشخص و ممتاز نشناسند و به همین وسیله بود که جان مهدی را از خطر حتمی نجات دادند. آری پیغمبر اکرم و ائمه اطهار می‌دانستند که اگر ستمکاران و خلفا و حکومت‌های وقت، مهدی را با نام و کنیه و پدر و مادر و سائر خصوصیات بشناسند، به‌طور یقین و حتم از اصل تولدش جلوگیری می‌نمایند و لو به کشتن پدرانش باشد، بنی امیه و بنی عباس برای نگهداری حکومت خویش از تمام وسائل استفاده می‌نمودند و تمام خطرات احتمالی را دفع می‌کردند و در این راه از آدم‌کشی اصلا باک نداشتند. درباره هرکس احتمال مزاحمت می‌دادند، در کشتنش کوشش می‌کردند و لو شخص متهم از اخص خواص و نزدیکان و خدمتگزاران وفادارشان باشد برای حفظ مقام خویش از کشتن برادر و پدر و پسر خودشان هم دریغ نداشتند.

بنی امیه و بنی عباس با اینکه از علائم و مشخصات مهدی به‌طور کامل اطلاع‌ نداشتند باز هم برای رفع خطر احتمالی هزاران نفر از علویین و اولاد فاطمه را به قتل رساندند، به امید آنکه به قتل مهدی یا جلوگیری از تولدش توفیق یابند. امام صادق (ع) در حدیثی به مفضل و ابو بصیر و ابان بن تغلب فرمود: بنی امیه و بنی عباس چون شنیده بودند که حکومت ستمکاران به‌وسیله قائم ما سرنگون می‌شود، با ما آغاز دشمنی نمودند. شمشیر کشیده در قتل اولاد پیغمبر و نابود کردن نسلش جدیت کردند، به امید آنکه به قتل قائم موفق شوند. اما خدا برای اینکه مقصدش را عملی سازد، اطلاع از واقعیات را در دسترس ستمکاران قرار نداد[۱].

ائمه اطهار به قدری از افشای خصوصیات مهدی در بیم و هراس بودند که از اصحاب خویش و بعض علویین نیز تقیه نموده حقایق را مکتوم می‌داشتند. ابو خالد کابلی می‌گوید: از حضرت ابو جعفر (ع) خواهش کردم که اسم قائم را برایم تعیین کند تا کاملا او را بشناسم. آن حضرت فرمود: ای ابا خالد از موضوعی سؤال نمودی که اگر اولاد فاطمه آن را بدانند آن‌جناب را قطعه‌قطعه می‌کنند[۲].

منظور دومی که از اجمال‌گویی داشتند این بود که می‌خواستند مردم سست ایمان، از غلبه دین اسلام مأیوس و ناامید نشوند. توضیح مطلب: مردم صدر اسلام چون زندگی بی‌آلایش و عدالتخواهی پیغمبر اسلام (ص) و علی (ع) را شنیده یا دیده بودند، بشارت‌های غلبه دین حق را شنیده و از ظلم و ستم بستوه آمده بودند، با هزاران امید و آرزو داخل اسلام گشتند اما چون تازه ایمان و قریب العهد به کفر بودند هنوز ایمان کاملا در قلبشان نفوذ نکرده بود و از حوادث ناگوار تاریخ زود متأثر می‌شدند. از طرف دیگر رفتار خلفای بنی امیه و بنی عباس را مشاهده می‌نمودند و هرج‌ومرج محیط اسلامی را با چشم خویش می‌دیدند، آن حوادث ناگوار و هرج‌ومرج حوزه مسلمین آنان را سرگردان و متحیر نموده بود، بیم آن می‌رفت که مردم سست ایمان به کلی از غلبه حق و دین اسلام مأیوس گردند و از اسلام دست بردارند. یکی از موضوعاتی که توانست تا حدی در ابقای ایمان مسلمین تأثیر کند و دلشان را امیدوار و شاداب نگه دارد همان انتظار فرج و قیام مهدی‌ موعود بود. مردم هرروز در انتظار بودند که مهدی موعود، نهضت کند و اوضاع نابسامان اسلام و مسلمین را سامان دهد. ظلم و ستم را ریشه‌کن سازد و آیین اسلام را عالمگیر نماید. معلوم است که در صورتی این نتیجه عائد می‌شد و حالت امیدواری مردم محفوظ می‌ماند که وقت حقیقی قیام مهدی و علائم و مشخصات واقعی آنجناب به‌طور کامل واضح نباشد، و الا اگر وقت ظهور و علائم کامل آنجناب روشن بود و می‌دانستند که مثلا پسر کیست و در چه تاریخی قیام می‌کند- مثلا چندین هزار سال به وقت ظهور باقی است- چنین نتیجه‌ای هرگز عائدشان نمی‌شد. آری همین اجمال‌گویی بود که مردم ضعیف صدر اسلام را امیدوار ساخته بود و آن‌همه گرفتاری‌ها و ناراحتی‌ها را تحمل می‌نمودند.

یقطین به فرزندش علی بن یقطین گفت: چرا پیش‌بینی‌هایی که درباره ما شده همه واقع می‌شوند اما از پیش‌بینی‌هایی که درباره شما شده اثری دیده نمی‌شود؟! علی بن یقطین پاسخ داد اخباریکه درباره ما و شما رسیده هردو از یک مصدر صادر شده‌اند لکن چون موقع حکومت شما فرارسیده پیش‌بینی‌هایی که درباره شما شده یکی پس از دیگری واقع می‌شود، اما وقت حکومت آل محمد هنوز فرانرسیده، از اینجهت ماها را با نویدهای مسرت‌بخش و آرزوهای دلخواه سرگرم نموده‌اند. اگر به ما گفته می‌شد که حکومت آل محمد (ص) زودتر از دویست یا سیصد سال واقع نمی‌شود دلها سخت می‌شد و توده مردم از اسلام خارج می‌شدند، لکن قضایا را جوری به ما گفته‌اند که هرروز در انتظار فرج و تشکیل دولت حق باشیم‌[۳]»[۴].

پرسش‌های وابسته

  1. ریشه‌های انحراف مدعیان دروغین مهدویت چیست؟ (پرسش)
  2. چرا مدعیان دروغین مهدویت در زمان نایب اول وجود نداشتند؟ (پرسش)
  3. آغاز پیدایش مدعیان دروغین مهدویت از چه زمانی بود؟ (پرسش)
  4. با توجه به مشخص بودن نسب امام مهدی علت پیدایش مدعیان مهدویت چیست؟ (پرسش)
  5. آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت از آثار سوء اعتقاد به مهدویت است؟ (پرسش)
  6. آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت بر حتمی بودن ظهور مهدی‏ دلالت دارد؟ (پرسش)
  7. چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حق آنها ادعای مهدویت شده است؟ (پرسش)
    1. آیا احمدیه یا قادیانیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    2. آیا کیسانیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    3. آیا زیدیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    4. آیا فطحیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    5. آیا قرامطه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    6. آیا ناووسیه و اسماعیلیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    7. آیا شیخیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    8. آیا بابیت از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    9. آیا بهاییت از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    10. آیا سبئیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    11. آیا عسکریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    12. آیا مغیریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    13. آیا ممطوره از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    14. آیا نمیریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    15. آیا واقفیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    16. آیا واقفه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    17. آیا باقریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    18. آیا موسویه یا موسائیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    19. آیا محمدیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    20. آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    21. آیا محمد بن عبدالله بن جعفر مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    22. آیا عبيدالله مهدی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    23. آیا محمد بن تومرت مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    24. آیا مهدی سودانی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    25. آیا غلام احمدخان مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    26. آیا مهدی تهامه‌ مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    27. آیا مهدی سوس‌ مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    28. آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    29. آیا مهدی صومالی‌ مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    30. آیا مهدی سنگال مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    31. آیا محمد بن حنفیه مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    32. آیا موسی بن طلحه مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    33. آیا ابوهاشم بن محمد بن حنفیه مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    34. آیا محمد بن عبدالله بن حسن مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    35. آیا مهدی عباسی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    36. آیا عباس فاطمی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    37. آیا محمد بن عبد الله محض مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    38. آیا عبید الله مهدی بن محمد مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    39. آیا محمد بن عبدالله بن تومرت علوی حسنی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
  8. مدعیان بابیت چه کسانی هستند؟ (پرسش)
  9. مفهوم باب در لغت و اصطلاح چیست؟ (پرسش)
  10. انگیزه‌های مدعیان بابیت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  11. دلایل اثبات دروغ بودن ادعای بابیت در عصر غیبت چیست؟ (پرسش)
  12. مدعیان دروغین مهدویت در طول تاریخ چه کسانی بودند؟ (پرسش)
  13. راه شناسایی مدعیان دروغین سفارت و نیابت خاص چیست؟ (پرسش)
  14. اگر شخصی ادعا کند که امام مهدی است چگونه باور کنیم و راه شناخت او چیست؟ (پرسش)
  15. چه راه‌هایی برای شناخت مهدی نماها وجود دارد؟ (پرسش)
  16. از چه زمانی عده‌ای به دروغ ادعای مهدویت کردند؟ (پرسش)
  17. چرا با آغاز دوره استعمار ادعای دروغین مهدویت زیاد شد؟ (پرسش)

پانویس

  1. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۲۳.
  2. غیبت شیخ، ص ۲۰۲.
  3. غیبت شیخ چاپ دوم، ص ۲۰۷.
  4. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۹۱-۹۴.