بحث:بتپرستی در قرآن
واژهشناسی
- بت تندیسی است که بتپرستان به اشکال گوناگون مانند انسان، حیوان و ترکیبی از آن دو [۱] از موادی مانند زر، سیم، سنگ، چوب، عاج و غیر آن [۲] میساختند و به عنوان نمادی از معبود و ملجأ[۳] غایب و جانشین خداوند و مساوی با او در همه شئون[۴] یا در عرض [۵] او آن را میپرستیدند و از او حاجت میخواستند[۶].
بتپرستی در قرآن
- در اصطلاح قرآن به پرستش هر موجود مادی یا غیر مادی[۷] و حقیقی یا اعتباری که انسانها معتقد[۸] به تفویض شأنی از شئون یا نوعی از انواع هستی به آن باشند و برای تقرب به خداوند متعال یا به جای او به جهت عدم امکان پرستش خدای نامحدود[۹]، آن را بپرستند بتپرستی گفته میشود که شامل پرستش انواع بتها نظیر مجسمه، تصویر و نماد خورشید، ماه، ستاره، فرشته[۱۰]، جن، انسان، حیوان، گیاهان و سایر موجودات طبیعی[۱۱]میشود؛ همچنین به پرستش هرچه غیر خداست که انسان را از توجه به خدا باز میدارد بتپرستی اطلاق شده است[۱۲].
- باید توجه داشت حقیقت پرستش بدون اعتقاد به استقلال معبود در برابر خدا گرچه اندکی از استقلال، محقق نمیشود[۱۳]. در بیش از ۳۰ آیه از آیات قرآن درباره نامها ـ عام و خاص ـ و اوصاف بتها سخن گفته شده است[۱۴]. واژههایی که در قرآن بر بتها اطلاق شده عبارت است از:
- "صَنَم" و آن مجسمهای است که از نقره یا مس ریخته یا از چوب تراشیده شده باشد [۱۵] و برای تقرب به خدا پرستش شود و در ظاهر یا عنوان بزرگ به نظر آید[۱۶]. بعضی از حکیمان گفتهاند: به هر چیزی که انسان را از توجه به خدا باز دارد و به خود مشغول سازد صنم گفته میشود[۱۷]. برخی گفتهاند: صنم عبارت است از آنچه غیر خدا پرستش شود[۱۸]، با عبادت ظاهری یا باطنی، با توجه قلب به سوی آن شیء و تواضع و فروتنی در برابر آن و اعتقاد به تأثیر آن در دنیا و آخرت[۱۹]. این واژه ۵ بار به صورت جمع (اصنام) در قرآن آمده است.
- "وَثَن" و آن به معنای سنگی است که آن را میتراشیدند و پرستش میکردند[۲۰]و بر بتهای کوچک و پست[۲۱] و نیز به عکس و تصاویر و شکلهای ترسیم شده اطلاق شده[۲۲] و در قرآن سه بار به صورت جمع آمده است.
- "نُصُب" که به قطعه سنگهای زیبا، بیشکل و بینامی که در اطراف کعبه یا جاهای دیگر نصب میکردند و در نزد آن تقرب میجستند و گاهی بر گرد آن طواف و روی آن قربانی کرده، خون بر آن میمالیدند، گفته شده است[۲۳].
- "بعل"؛ برخی آن را نام بتی خاص دانستهاند؛ ولی راغب میگوید: بعل هر موجودی است که دست برتر و قدرت بالاتری داشته باشد، به همین جهت به شوهر بعل گفته میشود و عرب بر بت، از آن رو که اعتقاد داشتند قدرت برتر است بعل اطلاق میکردند[۲۴].
- "وَدّ"، "سُواع"، "یَغوث"، "نَسْر" و "یَعوق" که نام ۵ مرد صالح یا نامهای ۵ فرزند آدم(ع) است که مجسمه آنها ساخته شده، یا نام بتهایی که در عصر خود نوح ساخته شده و مورد پرستش بوده است و بعد عربها نیز به پرستش آنها روی آوردند[۲۵].
- "لات"، "عُزّی" و "مَنات"؛ اینها بتهای سهگانه عرب و در نظرشان از جایگاه ویژهای برخوردار بودند[۲۶]. لات به صورت انسان [۲۷] و عُزّی به صورت گیاه بود[۲۸] و هر دو بت در مسجد الحرام قرار داشت[۲۹]. منات که از کهنترین بتهای عرب به شمار میآمده بزرگترین بت بوده و بیشترین پرستش کنندگان را داشته است [۳۰].
- برخی "جبت" و "طاغوت" را نیز بتانی شمردهاند[۳۱] که نام آنها در قرآن آمده؛ اما با توجه به اطلاق و عمومیت معنای این دو واژه، که درباره هر معبودی غیر خدا به کار رفته [۳۲] بر مطلق بت و معبود دروغین[۳۳] و بر هر متکبر متظاهر بیحقیقت[۳۴] اطلاق میشود.
- همچنین از واژههایی چون آلهه، تماثیل (جمع تمثال به معنای تصویر و مجسمه که عکسهای روی پرده را نیز شامل میشود) اولیاء، انداد، ماتنحتون (آنچه میتراشید)، شرکاء، شفعاء، شهداء و ارباب که به اوصاف بتها ـ اعم از واقعی و ادعایی ـ اشاره دارند نیز معنای بت اراده شده است[۳۵]. گفتنی است که آیات مربوط به شرک که بیشتر درباره بتپرستان ساکن شبه جزیره عربستان است [۳۶] نیز به بحث ارتباط مییابند[۳۷][۳۸].
تاریخ بتپرستی
- برخی از باستانشناسان در آثار کلده و بابل از ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد مجسمههایی یافتهاند که نشانه بتپرستی اقوام پیشین است[۳۹]، گرچه نمیتوان تاریخ دقیقی برای بتپرستی معین کرد[۴۰]؛ ولی میتوان گفت بتپرستی، قدیمیترین آیین است، زیرا کهنترین پیامبری که تاریخش برای ما نقل شده، حضرت نوح(ع) است که بنابر گزارش قرآن کریم اقدام به ردّ و انکار بتپرستان کرده است ﴿قَالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَاتَّبَعُوا مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ إِلَّا خَسَارًا وَمَكَرُوا مَكْرًا كُبَّارًا وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا وَقَدْ أَضَلُّوا كَثِيرًا وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا ضَلَالًا﴾[۴۱][۴۲]. البته باید توجه داشت که بتپرستی نوعی تحریف در عقیده فطری خداپرستی است و با توجه به اینکه فطرت خداپرستی همواره در میان انسانها بوده تحریف آن نیز در میان افراد نادان پیوسته وجود داشته است، بنابراین تاریخ بتپرستی را میتوان با تاریخ پیدایش انسان همراه دانست [۴۳].
- در این راستا برخی مفسران آغاز بتپرستی را به زمانی پس از حضرت آدم(ع) که اولین پیامبر و نخستین موحد بود و پیش از حضرت نوح(ع) به القای شیطان نسبت دادهاند[۴۴]. بعضی گفتهاند: هنگامی که نوح از طواف قبر آدم(ع) جلوگیری کرد مردم به تحریک ابلیس بتهایی ساختند و به پرستش آنها پرداختند[۴۵]. برخی هم شیوع بتپرستی را اندکی پس از طوفان نوح(ع) تصور کردهاند[۴۶].
- از قرآنکریم استفاده میشود که گرایش به بتپرستی از زمانی نزدیک به عصر حضرت نوح وجود داشته است ﴿وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا﴾[۴۷][۴۸]؛ اما از زمانهای پیشتر سخنی در میان نیست. پس از آن از بتپرستی قوم عاد ﴿قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ﴾[۴۹]، ثمود ﴿وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ قَالُوا يَا صَالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَذَا أَتَنْهَانَا أَنْ نَعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ﴾[۵۰] که ۷۰ بت داشتند[۵۱]، اصحاب مدین[۵۲]، اهل سبا[۵۳]، اصحاب القریه[۵۴]، قوم ابراهیم﴿إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ﴾[۵۵] و ﴿قَالُوا مَنْ فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ﴾[۵۶]، مصریان در زمان حضرت یوسف(ع) ﴿يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۵۷][۵۸] و زمان موسی(ع) ﴿وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ﴾[۵۹] و بنی اسرائیل ﴿وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ﴾[۶۰] خبر داده است[۶۱].
- به گفته فخر رازی مصریان در زمان یوسف(ع) ارواح فلکی را میپرستیدهاند[۶۲]؛ همچنین قرآن کریم به بتپرستی در زمان لوط، یونس و عیسی(ع) نیز اشاره کرده است ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ﴾[۶۳] بتپرستی آیین رایج عرب پیش از اسلام شده بود ﴿وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكَادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا قُلْ أَفَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَبِئْسَ الْمَصِيرُ﴾[۶۴][۶۵].
- برخی اولین رواج دهنده بتپرستی را در میان اعراب ابوکبشه[۶۶] و برخی دیگر عمرو بن لحیّ[۶۷] به تقلید از شامیان دانستهاند. به گفتهای پس از سکونت حضرت اسماعیل در مکه و فزونی یافتن فرزندانش، آنجا برای زندگی آنان تنگ شد و ناگزیر به اطراف کوچ کردند و هر کدام قطعه سنگی از حرم برای بزرگداشت حرم با خود بردند و آن را طواف میکردند تا به تدریج معبود آنان شد[۶۸]. مقارن ظهور اسلام این اندیشه در میان مردم جزیرة العرب نیز وجود داشت ﴿قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي شَكٍّ مِنْ دِينِي فَلَا أَعْبُدُ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ أَعْبُدُ اللَّهَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۶۹] و مردم معبودهای دیگری غیر از خدا ﴿قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لَا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ﴾[۷۰]، ﴿قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۷۱] و از جمله برخی ستاره شَعْری را میپرستیدند[۷۲].
- باید توجّه داشت که یکی از نقاط اشتراک تمدنهای هفتگانه، بتپرستی بوده است [۷۳] و اکثر مردم دنیا در طول تاریخ بت پرست بودهاند[۷۴]. هماکنون نیز صدها میلیون بت پرست در شرق و غرب جهان وجود دارد[۷۵] و شمار آنان از مجموع مسیحیان، یهودیان و مسلمانان که تابع توحید حضرت ابراهیماند، بیشتر است[۷۶][۷۷].
انگیزههای بتپرستی
- بتپرستان به رغم اینکه خداوند را رب الارباب و خالق هستی میدانستند[۷۸] و بتی را که از قطعهای چوب یا سنگ ساخته شده یا جرمی از اجرام آسمانی است، خالق جهان نمیدانستند، خدا را رها کرده و بتها را به جای او میپرستیدند، ازاینرو دانشمندان کوشیدهاند انگیزههای آغازین بتپرستی را به گونهای توجیه کنند که با بداهت عقلیِ نادرستی پرستش بت ناسازگار نباشد[۷۹]، هرچند بطلان آن در تحلیل عقلی ثابت شود[۸۰]. در این ارتباط وجوهی ذکر شده است که به برخی از آنها اشاره میشود[۸۱].
بزرگداشت مردان بزرگ
- بتپرستی با ساختن مجسمه مردان بزرگ بعد از مرگشان برای بزرگداشت آنان آغاز شد[۸۲]. آنها برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره بزرگانشان تندیس آنان را میساختند و در کنار آن به عبادت خدا میپرداختند و در فصل زمستان برای محافظت از باران آن تندیسها را به خانه میبردند؛ ولی نسلهای جدید که از عقاید نیاکان خود آگاهی نداشتند گمان کردند پدرانشان آن تندیسها را میپرستیدند، از این رو آنان به پرستش مجسمهها روی آوردند[۸۳]. این مطلب را روایات نیز تأیید میکند؛ براساس برخی از این روایات شیطان ۵ بت به نام فرزندان آدم ساخت و با مرگ هر یک از آنان تندیسی را به شکل او برای بازماندگانش قرار میداد و بدین سبب نسلهای بعد به تدریج به بتپرستی روی آوردند[۸۴][۸۵].
اعتقاد به واگذاری تدبیر امور دنیوی به سیارات
- گروهی اعتقاد داشتند خدای بزرگ سیارات هفتگانه را آفریده ـ و آنها همانند انسان دارای هیکل و روحی هستند و جرم شمردنشان مربوط به هیکل آنهاست[۸۶] ـ و تدبیر عالم پایین را به آنان واگذاشته و بشر بنده این سیارات و سیارات بنده خدای بزرگاند، پس بر انسان واجب است ارواح سیارات را پرستش کنند[۸۷]، و چون ارواح خارج از عالم اجسام و منزه از ماده و آثار آناند اجرام سیارات را که به منزله بدن آنهاست[۸۸] بت ارواح قرار دادند و به پرستش آنها پرداختند. سپس هنگامی که مشاهده کردند سیارات همواره حاضر نیستند برای هر کدام بت و سمبلی از ماده و جسم ساختند؛ بت خورشید را از طلا ساختند و با سنگهایی مانند یاقوت و الماس زینت دادند. بت ماه را نیز از نقره ساختند و به همین سان بت دیگر سیارات را ساختند[۸۹] و به عبادت آنها پرداختند و سعادت و شقاوت دنیایی را به چگونگی قرار گرفتن آنها در طالعهای مردم میدانستند[۹۰]. آنان برای هر یک از ۷ سیاره انگشتری به شکل آن سیاره ساختند و در ساعتی مخصوص از روز به دست کرده، عبادت میکردند (اصحاب هیاکل) و مقصودشان در واقع پرستش ارواح سیارات بود. اینان همان صابئان بت پرستاند که در برابر صابئان حنیف قرار داشتند[۹۱][۹۲].
اعتقاد به حلول خدا در اجسام
- گروهی از بتپرستان اعتقاد داشتند که خدا در بعضی از اجسام شریف و اشخاص حلول میکند و از این رو به پرستش این اجسام میپرداختند[۹۳][۹۴].
تقدیس مظاهر قدرت خدا
- گروهی آنچه را مظهر قدرت خدا و مایه خیر و منبع برکت یا دارای عظمت ظاهری بود تقدیس میکردند، زیرا میپنداشتند این قدرتْ ذاتی آن مخلوق است و او از سنن الهی و نظام علّی و معلولی خارج است [۹۵]؛ مثلاً اقوامی آفتابپرست، ماهپرست و ستارهپرست بودند و گروهی آتش را میپرستیدند و اقوامی رودهای بزرگ مانند نیل در مصر و رود گنگ در هندوستان را، و به تدریج این منابع خیر و برکت در نظر آنان چنان مقدس جلوه داده میشد که برای آن، روح مرموزی قائل میشدند و آن را خدایی از خدایان میشمردند[۹۶][۹۷].
اعتقاد به عدم لیاقت انسان برای عبادت خدا
- ما به انواع آلودگیهای بشری و مادی و پلیدیهای گناهان و خطاها مبتلا هستیم.
- خداوند نامحدود و بزرگتر از آن است که انسانهای محدود بر او احاطه عقلی، وهمی یا حسّی پیدا کنند ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ﴾[۹۸]، ﴿فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ﴾[۹۹]، ﴿قَالُوا يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ﴾[۱۰۰]؛ ﴿أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ﴾[۱۰۱]؛ ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ﴾[۱۰۲]، ﴿إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ﴾[۱۰۳]، ﴿ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ﴾[۱۰۴]، ﴿وَلَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَرًا مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَخَاسِرُونَ﴾[۱۰۵]، پس ممکن نیست برای عبادت متوجه او شویم [۱۰۶] و چون توانایی شناخت او را نداریم، پس لازم است به مقربان درگاه او تقرب جوییم و مقربان کسانی هستند که اداره شئون مختلف عالم به آنان سپرده شده، پس آنان پروردگار ما هستند و ما آنان را پرستش میکنیم تا در پیشگاه خدا برای ما شفاعت کنند [۱۰۷] و آنان ملائکه و جنّیان و قدّیسان از بشر هستند، بنابراین با توجه به اینکه ممکن نبود برای خدای نامحدود تمثالی بسازند، برای آن جنبه از تدبیر عالم که برایشان مهم بود و خدا و مدبّری از طرف خداوند برای آن قائل بودند بتی میساختند و با اینکه شفاعت را مربوط به خدایان میدانستند، به گمان اینکه بت عامل نزدیکی آنان به خداست[۱۰۸] آن را نیز میپرستیدند: ﴿أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ﴾[۱۰۹] و به شفاعت آن نیز اعتقاد داشتند: ﴿ وَيَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ ﴾[۱۱۰][۱۱۱][۱۱۲].
اعتقاد به مظهریت بتها برای فرشتگان
- گروهی دیگر اعتقاد داشتند فرشتگان مقام و منزلتی و الا نزد خدا دارند و میگفتند: ما این بتها را به عنوان مظهر و صورت فرشتگان برگزیدهایم تا ما را به خدا نزدیک کنند. گروهی دیگر میگفتند: بتها به منزله قبله ما به هنگام عبادت خدا هستند[۱۱۳]، چنانکه مسلمانان روبه قبله عبادت میکنند. البته این مقایسه درست نیست، زیرا مسلمانان رو به قبله خدا را میپرستند و به این جهت بسیاری از عبادات مانند دعا و مناجات، احرام و سعی بین صفا و مروه مشروط به توجه به کعبه نیست؛ ولی بتپرستان رو به بت، بت را پرستش میکنند؛ نه خدا را و بر فرض پرستش خدایِ بت، ارواح ممثل بت را میپرستند و در هر صورت خدا را نمیپرستند[۱۱۴]. فرقهای نیز معتقد بودند که در کنار هر بتی شیطانی است و هر کس آن بت را بپرستد و حق عبادتش را بهجا آورد شیطان حاجتهای او را به فرمان خدا برمیآورد و اگر نپرستد شیطان او را بدبخت میکند [۱۱۵][۱۱۶].
پیوند متقابل اجتماعی میان افراد و جامعه
- بتپرستان برای حفظ غرور ملی و قومی در برابر اقوام دیگر، بتپرستی را رمز وحدت و مایه پیوند میان خود و نیاکانشان و همچنین میان افراد جامعه و نیز آن را حلقه اتصالی بین سران کفار و پیروان آنها میدانستند: ﴿وَقَالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَيَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضًا وَمَأْوَاكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ نَاصِرِينَ﴾[۱۱۷][۱۱۸].
زمینههای بتپرستی
- قرآن کریم ضمن انتقاد شدید از شرک و بتپرستی و نفی همه مظاهر آن ﴿قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُلْ لَا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ﴾[۱۱۹]؛ ﴿أَيُشْرِكُونَ مَا لَا يَخْلُقُ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ وَلَا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْرًا وَلَا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ﴾[۱۲۰]؛ ﴿قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ أُفٍّ لَكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۱۲۱] و تأکید بر ربوبیت مطلق الهی ﴿قَالَ بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ﴾[۱۲۲]؛ ﴿قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِنْ شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُمْ مِنْ ظَهِيرٍ وَلَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ﴾}[۱۲۳]؛ ﴿يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْمِيرٍ﴾[۱۲۴] و دعوت مردم به توحید و یکتاپرستی ﴿أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ﴾[۱۲۵]، ﴿وَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ﴾[۱۲۶]؛ ﴿اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾[۱۲۷] اموری را خاستگاه و زمینههای بتپرستی میداند که مهمترین آنها عبارت است از[۱۲۸]:
نادانی
- زمینه اصلی بتپرستی جهل و ناآگاهی است. ﴿وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ﴾[۱۲۹]؛ ﴿مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۱۳۰]؛ ﴿وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ﴾[۱۳۱] از یک سو جهل به ذات پاک خداوند و اینکه برای او مانندی تصور نمیشود، از سوی دیگر ناآگاهی انسان به علل اصلی حوادث جهان که گاهی آنها را به علل خیالی و خرافی از جمله بت نسبت میدهد و از سوی سوم کوتاه فکری برخی انسانها که آنها را تا سر حد چارپایان بلکه پستتر سقوط داده است، زمینه گرایش به بتپرستی را فراهم میکند[۱۳۲].
حسگرایی
- یکی از مهمترین زمینههای گرایش به بتپرستی در طول تاریخ، حسگرایی بوده است ﴿هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ﴾[۱۳۳]؛ ﴿يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَى أَكْبَرَ مِنْ ذَلِكَ فَقَالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَنْ ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُبِينًا﴾[۱۳۴]؛ ﴿وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلَالَهَا تَفْجِيرًا أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلًا أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا﴾[۱۳۵]؛ ﴿وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلَائِكَةُ أَوْ نَرَى رَبَّنَا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي أَنفُسِهِمْ وَعَتَوْ عُتُوًّا كَبِيرًا﴾[۱۳۶]؛ ﴿وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَلْ لِي صَرْحًا لَعَلِّي أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ﴾[۱۳۷]، بلکه عمده مصائبی که در اجتماعات دینی پدید آمده از آثار بتپرستی ابتدایی است که در حسگرایی ریشه دارد [۱۳۸]. انسان همواره در لغزشگاه مجسم ساختن امور معنوی و ریختن غیر محسوس در قالب محسوس از طریق مجسمه *سازی و تصویر و نقاشی بوده و هست[۱۳۹][۱۴۰].
تقلید کورکورانه
- پرورش در محیط بتپرستی و اثرپذیری از فرهنگهای غلط [۱۴۱] و تقلید از آیین نیاکان از زمینههای تداوم و انتقال بتپرستی از قومی به قوم دیگر و از نسلی به نسل دیگر محسوب میشود.
- گروهی از بتپرستان فرشتگان را دختران خدا میپنداشتند و آنها را پرستش میکردند و چون از علت آن پرسیده میشد، در پاسخ میگفتند: ما پدرانمان را بر آیینی یافتهایم و خود در پی ایشان رهیافتهایم: ﴿بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ﴾[۱۴۲] و نیز ﴿وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ﴾[۱۴۳]؛ همچنین قوم فرعون به موسی گفتند: آیا به سراغ ما آمدهای تا ما را از آنچه پدرانمان را بر آن یافتیم منصرف کنی و بزرگی و ریاست در این سرزمین فقط از آن شما باشد: ﴿قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا وَتَكُونَ لَكُمَا الْكِبْرِيَاءُ فِي الْأَرْضِ وَمَا نَحْنُ لَكُمَا بِمُؤْمِنِينَ﴾[۱۴۴] در واقع برای اثبات حقانیت آیین خود و قداست آن تنها بر راه و رسم نیاکان تأکید کردند.
- بتپرستان مکه نیز چون به آنها گفته میشد: از آنچه خدا نازل کرده پیروی کنید در برابر این پیشنهاد میگفتند: ما از آنچه پدران خویش را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم: ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ﴾[۱۴۵]. یا زمانی که آیات روشن خدا بر آنها خوانده میشد میگفتند: این (محمد(ص)) مردی است که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان میپرستیدند باز دارد: ﴿وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ﴾[۱۴۶].قرآن در برابر این منطق مبتنی بر لجاجت و عناد میفرماید: آیا از آنان پیروی میکنند، هرچند که پدرانشان چیزی نمیفهمیدند و راهیافته نبودند: ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ﴾[۱۴۷] تقلید آنها اگر تقلید جاهل از عالم بود پذیرفته بود؛ ولی چنین نبود، بلکه تقلید جاهلی از جاهل دیگر بود. از مجموع آیات ذکر شده بر میآید که تقلید جاهلانه و از کار انداختن عقل و درایت و شانه خالی کردن از زیر بار رنج تحقیق و تدبر در برابر خرافات پیشینیان یکی از زمینههای مؤثر انتقال اعتقاد به بت در قرون و اعصار پیشین بوده است، ازاینرو نه تنها پیغمبر اکرم هنگامی که به مبارزه با بتپرستان برخاست در پاسخ او بر تقلید نیاکان تکیه کردند، بلکه این شیوه در عصر موسی ﴿دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۱۴۸]، ابراهیم ﴿إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ﴾[۱۴۹]، ﴿أَوْ يَنْفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ﴾[۱۵۰]، هود ﴿قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ﴾[۱۵۱] و صالح ﴿قَالُوا يَا صَالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَذَا أَتَنْهَانَا أَنْ نَعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ﴾[۱۵۲] نیز جریان داشت، بلکه بر پایه آیه ﴿وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ﴾[۱۵۳] این بهانه زشت و جاهلانه در میان همه اقوام بتپرست جهان در برابر همه انبیای الهی و پرچمداران توحید مطرح میشد[۱۵۴].
هواپرستی و پیروی از گمان
- یکی از زمینههای انحراف از فطرت توحیدی و روی آوردن به بتپرستی پیروی از گمان و هوای نفس است: ﴿إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى﴾[۱۵۵][۱۵۶]. قرآن با تشبیه بتپرستان به چارپایان بلکه گمراهتر از آنها: ﴿أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا﴾[۱۵۷] در حقیقت به وجه مشترک میان چارپایان و بتپرستان اشاره میکند که تعقل نمیکنند و از سخن جز لفظ و صدایی نمیشنوند و معنا را درک نمیکنند[۱۵۸]، گرچه آنها از چارپایان نیز بدترند، زیرا امکان تعقل و اندیشه دارند و از آن استفاده نمیکنند ﴿أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا﴾[۱۵۹]، ﴿إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا﴾[۱۶۰]، افزون بر آنکه پرستش معبودی که هیچگونه نظارتی بر بندگان خود ندارد و بدون پیامدهای اخروی اعمال به بتپرستان آزادی کامل میدهد و تنها در مشکلات پناهگاه آنهاست با هوا و هوسهای سرکش به خوبی سازگاری دارد[۱۶۱]. بتپرستان که پیرو هوای نفس خویش بودند با مشاهده بت سنگی دیگری که به نظرشان دلپذیرتر و با هوای نفس آنها هماهنگتر بود، آن را برمیداشتند و میپرستیدند: ﴿أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا﴾[۱۶۲][۱۶۳] در همین جهت آنگاه که پیامبر اسلام(ص) مأموریت یافت تا اعلام کند که از پرستش غیر خدا نهی شده است: ﴿قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ﴾[۱۶۴]، برای مشخص شدن دلیل نهی، به فرمان خدا میگوید: من از هواهای شما پیروی نمیکنم، زیرا در آن صورت گمراه گشته، از صف هدایت شدگان خارج خواهم شد: ﴿ قُلْ لَا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ﴾[۱۶۵][۱۶۶].
دنیاگرایی
- قرآن دنیاطلبی ثروتمندان متنعم را که توحید را مانع تحقق مطامع دنیوی خویش میدانستند و به بهانههای واهی به رویارویی با پیامبران برمیخاستند ﴿ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ﴾[۱۶۷]، ﴿إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ﴾[۱۶۸] از زمینههای بتپرستی میشمارد. تکیه بر عنوان "مترف" نیز مبیّن این حقیقت است: ﴿وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ﴾[۱۶۹][۱۷۰]؛ همچنین خداوند در آیه ﴿بَلْ مَتَّعْنَا هَؤُلَاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى طَالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ أَفَلَا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ﴾[۱۷۱] زندگی مرفه بتپرستان و برخورداری آنان و پدرانشان از نعمتهای الهی، از جمله عمر طولانی را [۱۷۲] به عنوان زمینه انحراف از توحید و روی آوردن به بتپرستی مورد تأکید قرار میدهد. و در آیه﴿قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا﴾[۱۷۳] از زبان معبودهای باطل میگوید: خداوند آنها و پدرانشان را از نعمتهای این زندگی برخوردار ساخت و همین باعث فراموش کاری آنها شد. بدینسان میبینیم رهبری بتپرستان بیشتر از طبقه اشراف و ثروتمندان جامعه شکل میگیرد.
- ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلَائِكَةً مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ﴾[۱۷۴]
- ﴿أَنْ لَا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ﴾[۱۷۵]
- ﴿ قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُّرْسَلٌ مِّن رَّبِّهِ قَالُواْ إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ إِنَّا بِالَّذِيَ آمَنتُمْ بِهِ كَافِرُونَ فَعَقَرُواْ النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُواْ يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَكِن لاَّ تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ﴾[۱۷۶]
- ﴿ قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَكَ مِن قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِي مِلَّتِكُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْهَا وَمَا يَكُونُ لَنَا أَن نَّعُودَ فِيهَا إِلاَّ أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ وَقَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْبًا إِنَّكُمْ إِذَاً لَّخَاسِرُونَ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيْبًا كَأَن لَّمْ يَغْنَوْا فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيْبًا كَانُواْ هُمُ الْخَاسِرِينَ فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالاتِ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ كَافِرِينَ﴾[۱۷۷]
- ﴿ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُوا بِهَا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ﴾[۱۷۸]
- ﴿قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ﴾[۱۷۹]
- ﴿قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُم بِهِ قَبْلَ أَن آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هَذَا لَمَكْرٌ مَّكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُواْ مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلافٍ ثُمَّ لأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ قَالُواْ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ وَمَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ﴾[۱۸۰][۱۸۱].
خودبزرگ بینی
- خود بزرگ بینی (استکبار) برخی از اقوام پیشین زمینه بتپرستی آنان بوده، چنانکه قوم ثمود ﴿قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِي آمَنْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ﴾[۱۸۲]، ﴿وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾[۱۸۳] با داشتن این روحیه به نفی توحید ﴿وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ وَلَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَرًا مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَخَاسِرُونَ﴾[۱۸۴] و قوم شعیب نیز با همین روحیه به بتپرستی روی آوردند.
- ﴿قَالُوا يَا شُعَيْبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيرًا مِمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاكَ فِينَا ضَعِيفًا وَلَوْلَا رَهْطُكَ لَرَجَمْنَاكَ وَمَا أَنْتَ عَلَيْنَا بِعَزِيزٍ﴾[۱۸۵]
- ﴿وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾[۱۸۶]
- ﴿قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ﴾[۱۸۷]، ﴿وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ وَلَا تَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ إِنِّي أَرَاكُمْ بِخَيْرٍ وَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُحِيطٍ﴾[۱۸۸][۱۸۹].
عوامل بتپرستی
شیطان
- از عوامل بتپرستی شیطان است که به تصریح خودش در پی تغییر فطرت توحیدی انسانهاست[۱۹۰] و در داستان قوم بت پرست سبأ[۱۹۱] به عنوان تزیین کننده خورشید پرستی و مانعی بر سر راه پرستش خدای یگانه و هدایت انسانها معرفی شده است: ﴿وَجَدْتُهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لَا يَهْتَدُونَ﴾[۱۹۲]؛ همچنین در غیبت سلیمان همسرش را به بهانه گرامیداشت پدرش که در جنگ کشته شده بود به بتپرستی و سجده بر تمثال پدر تشویق کرد و کنیزان و خدمتکاران دیگر از او پیروی کردند[۱۹۳].
- چون یکی از عوامل بتپرستی شیطان است خدای سبحان او را دشمن آشکار انسان معرفی کرده و از فرزندان آدم پیمان گرفته است که از او پیروی نکنند؛ ولی بتپرستان با بیتوجهی به تحذیر الهی فریب نیرنگهای شیطان را خوردند و به پرستش بتها روی آوردند. از ابنعباس نقل شده است که بتهای پنجگانه مورد پرستش قوم نوح ـ که پیش از حضرت نوح به القای شیطان و به بهانه بزرگداشت فرزندان آدم ساخته شد[۱۹۴]. در جریان طوفان دفن شد و در عصر جاهلیت عرب شیطان آنها را بیرون کشید و مردم را به پرستش آنها دعوت کرد[۱۹۵]. اینگونه بود که بتپرستی تحقق و تداوم یافت و حتی گروهی شیطان پرست شدند و آن طغیانگر را معبود خویش قرار دادند ﴿إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِنْ يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَرِيدًا﴾[۱۹۶][۱۹۷].
فریبکاری نفس اماره
- از عوامل بتپرستی تسویلات و نیرنگهای نفس امّاره است. در داستان سامری چنین آمده است: هنگامی که موسی از منظور او پرسید او پس از آنکه پاسخ داد: من چیزهایی دیدم که آنها ندیدند، من قسمتی از آثار رسول خدا را گرفتم و در پیکر گوساله ریختم بر فریبکاری نفس تأکید کرد: ﴿وَكَذَلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي﴾[۱۹۸][۱۹۹].
اعتقادات بتپرستان
- بتپرستی گرچه به ظاهر یک مذهب است و تقریباً به یک ریشه ـ پرستش سمبل ارباب انواع و اعتقاد به شفیع گرفتن و وجود واسطه بین انسانها و خدا ـ بازمی گردد[۲۰۰]؛ اما آرای بتپرستان چنان متشتت و پیرویشان از هواهای نفسانی و پذیرش خرافات به قدری فراوان است که شمارش مذاهب آنها محال مینماید و اکثر این فرقهها از اصول ثابت و قواعد منظم و هماهنگی برخوردار نیستند[۲۰۱]؛ ولی در عین حال آنچه از میان مذاهب بتپرستی منظم شده و از شهرت و موقعیت ویژهای برخوردار گشته مذهب صابئان و بتپرستی برهمایی و بودایی است که اهل کتاب هم از آنان متأثرند[۲۰۲] و بعضی از اعتقاداتشان شبیه اعتقاد آنهاست ﴿وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾[۲۰۳] وجوه مشترک این مذاهب را که بیشتر بتپرستان به آنها معتقدند میتوان اینگونه برشمرد[۲۰۴]:
اعتقاد به واجب الوجود، رب الارباب و خدای واحد خالق همه هستی[۲۰۵]
- ﴿وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۲۰۶] تنها ثنویه برای خدا شریکی مساوی و همطراز او در وجوب، علم، قدرت و حکمت قائلاند که بدیها از او نشئت میگیرد [۲۰۷][۲۰۸].
اعتقاد به شفاعت و واسطهگری بتها
- بتپرستان گرچه خدا را خالق هستی میدانستند؛ ولی او را نمیپرستیدند، بلکه عبادت را مخصوص بتهای خود دانسته، آنها را به عنوان واسطههای تکوینی بین خود و خدا تقدیس میکردند، گرچه برخی از این عقیده نیز منحرف شده، برای بتها استقلال قائل شدند[۲۰۹]. آنان اعتقاد داشتند که خداوند تدبیر موجودات زمینی را به اجرام آسمانی ـ که آنان را دارای روح میدانستند ـ و فرشتگان و جنیان و قدّیسان از بشر به عنوان فرزندان خدا که واجد بخشی از حقیقت خدا هستند[۲۱۰] و سایر موجودات قدرتمند طبیعی و غیر طبیعی که بتها نماد آنهاست واگذاشته و نیز برای هر نوعی از انواع مخلوقات خدایانی هستند؛ مانند خدای آسمان، خدای زمین و خدای دریا[۲۱۱] و ذات خداوند هیچگونه دخالتی در تدبیر عالم و شئون آن ندارد، پس پرستش او بیمعناست، افزون بر این آنها از آنجا که شفاعت را برای جلب نفع و دفع شر در دنیا و آن را امری تکوینی و لازمه وجود قویترها در عالم میدانستند[۲۱۲] معتقد بودند که بتها سمبل قویترها و موجوداتی مستقل[۲۱۳]، دارای قدرت نافذ و توانا بر آمرزش گناهان[۲۱۴] و در سرنوشت بتپرستان مؤثرند[۲۱۵]. آنها بدین جهت و نیز به جهت نیازهای فراوانشان برای ادامه زندگی[۲۱۶] و بیدفاعی آنهادر محاصره بلاها و شرور[۲۱۷]، از یک سو به امید جلب منفعت ﴿قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَاللَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾[۲۱۸]؛ ﴿قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۲۱۹]؛ ﴿قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ﴾[۲۲۰]، خیر:[۲۲۱] ﴿إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْكًا إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴾[۲۲۲]، یاری:﴿وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنْصَرُونَ﴾[۲۲۳] و عزت:[۲۲۴] ﴿وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا﴾[۲۲۵] و از سوی دیگر به سبب ترس از قهر و غضب بتها ـ که به گمان آنها بر حوادث دنیوی سلطه داشتند ـ جهت دفع شر از خویش به پرستش بتها روی آورده بودند[۲۲۶] و بر اثر همین ترس بود که ابراهیم را به انتقام خدایان تهدید کردند[۲۲۷]، چنانکه قوم هود در پاسخ دعوت آنان به یکتاپرستی و رویگردانی از عبادت بتها میگفتند: بتهای ما به تو آزار رسانده و تو را دیوانه کردهاند[۲۲۸][۲۲۹].
انکار نبوت و ارتباط انسان با خداوند
- ﴿فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلَائِكَةً مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ﴾[۲۳۰]، ﴿وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ﴾[۲۳۱]، ﴿قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ﴾[۲۳۲]، ﴿فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ﴾[۲۳۳][۲۳۴].
انکار معاد
- بتپرستان به رغم اعتقاد به مبدأ، روز رستاخیز و بازگشت به سوی خدا را منکر بودند و بر آن با تاکید سوگند یاد میکردند ﴿وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَا يَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ يَمُوتُ بَلَى وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۲۳۵] قرآن کریم در مواردی بدین امر اشاره کرده است[۲۳۶]
اعتقاد به جبر
- بتپرستان خود را مجبور و بتپرستیشان را به اراده خدا میدانستند: ﴿وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ ﴾[۲۳۷]؛ ﴿وَقَالُوا لَوْ شَاءَ الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُمْ مَا لَهُمْ بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ﴾[۲۳۸] قرآن کریم ضمن نفی این پندار نادرست بر اختیار و آزادی انسان در پرستش تأکید میورزد.
- افزون بر اعتقادات یاد شده که قرآن بدانها اشاره کرده است عقاید دیگری نیز برای بتپرستان ذکر شده است؛ از جمله:
- آنان طلسمات معینی روی بتهای مختلف میگذاردند و سپس به بتها برای آن طلسمها تقرب میجستند. طلسم نوعی سحر است و به گفته برخی از مفسران[۲۳۹] اَشکال و نقشهایی است که میپنداشتند به وسیله آنها قوای آسمانی با زمینی آمیخته و مبدأ آثار شگفتآوری میگردد! این نقشها را بر اشیای مختلف مینهادند و معتقد بودند به وسیله آنها موجودات موذی و آزار رسان از آن اشیا دور میشوند.
- گروهی نیز معتقد بودند که خدا و فرشتگان اجسامی در عرش و دارای زیباترین صورتاند و خدا نور بزرگ و فرشتگان نورهای کوچکترند، ازاینرو بت بزرگ را که زیباترین بت بود مجسمه خداوند بزرگ و بتهای دیگر را مجسمههای فرشتگان قرار داده، آنها را میپرستیدند[۲۴۰]
- همه یا بیشتر بتپرستان به تناسخ معتقد بودند[۲۴۱] آنان چنین میپنداشتندکه هنگام مرگِ هر انسان، جانش به کالبدی دیگر منتقل میشود که در حال خلقت است و همچنین هنگام مرگِ آن بدن باز روح به بدنی دیگر میرود. حال اگر در بدن پیشین سعادتی کسب کرده بود در بدن جدید متنعم و سعادتمند میگردد و اگر در بدن قبلی شقاوت کسب کرده باشد به بدنی تعلق میگیرد که در آن معذب باشد تا کیفر عمل خود را ببیند[۲۴۲][۲۴۳].
اوصاف بت و بتپرستان
- قرآن کریم با عنایت به قانون عمومی حاکم بر عالم یعنی خضوع و تسلیم موجود ضعیف در برابر موجود قوی که همان پرستش قوی است همه قدرتها: ﴿ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا ﴾[۲۴۴] و همه عزتها را: ﴿فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا﴾[۲۴۵] تنها برای خدا میداند و تنها او را ولیّ و شفیع میشمارد که سزاوار پرستش است ﴿وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ﴾[۲۴۶] و بتها را چنین وصف میکند:
- موجوداتی بیاثر ﴿أَيُشْرِكُونَ مَا لَا يَخْلُقُ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ﴾[۲۴۷] ﴿قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ ائْتُونِي بِكِتَابٍ مِنْ قَبْلِ هَذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾[۲۴۸]،
- نامهایی بینشان ﴿مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۲۴۹]،
- تندیسهایی بیروح و جان ﴿إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِينَ﴾[۲۵۰]،
- مصنوع انسان ﴿قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ﴾[۲۵۱]،
- ناتوان بر یاری خویش[۲۵۲] و بتپرستان ﴿وَلَا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْرًا وَلَا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ﴾[۲۵۳] ﴿إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾[۲۵۴]،
- ناتوان از جلب نفع و دفع ضرر از بتپرستان ﴿قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَاللَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾[۲۵۵]؛ ﴿قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۲۵۶]؛ ﴿وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾[۲۵۷]، ﴿وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِنَ الظَّالِمِينَ﴾[۲۵۸]؛ ﴿إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئًا﴾[۲۵۹]؛ ﴿أَفَلَا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلًا وَلَا يَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا﴾[۲۶۰]؛ ﴿قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ﴾[۲۶۱]؛ ﴿يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُ وَمَا لَا يَنْفَعُهُ ذَلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ يَدْعُو لَمَنْ ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَى وَلَبِئْسَ الْعَشِيرُ﴾[۲۶۲]؛ ﴿وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ وَلَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَلَا يَمْلِكُونَ مَوْتًا وَلَا حَيَاةً وَلَا نُشُورًا﴾[۲۶۳]، ﴿وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُهُمْ وَلَا يَضُرُّهُمْ وَكَانَ الْكَافِرُ عَلَى رَبِّهِ ظَهِيرًا﴾[۲۶۴]، ﴿أَوْ يَنْفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ﴾[۲۶۵]،
- فاقد مالکیت ﴿أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ﴾[۲۶۶]،
- منفعل محض ﴿إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِنْ يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَرِيدًا﴾[۲۶۷][۲۶۸]، مخلوقاتی نظیر پرستشکنندگانشان[۲۶۹] ﴿أَيُشْرِكُونَ مَا لَا يَخْلُقُ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ﴾[۲۷۰]، ﴿إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾[۲۷۱]، ﴿وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ﴾[۲۷۲]،
- آتشگیره و هیزم جهنم ﴿إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَهَا وَارِدُونَ﴾[۲۷۳]
- و عین پلیدی ﴿ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ﴾[۲۷۴].
- بتها در دنیا فکر بتپرستان را به انحطاط و پستی و خرافات سوق میدهند و زیانشان از نفعشان نزدیکتر است: ﴿يَدْعُو لَمَنْ ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَى وَلَبِئْسَ الْعَشِيرُ﴾[۲۷۵]
- و موجب گمراهی بسیاری از مردم ﴿رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۲۷۶]
- و نابودی آنان میشود، ازاینرو آنها دشمن انسان به شمار میآیند [۲۷۷] ﴿فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِي إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِينَ﴾[۲۷۸] و نیز آنها قابلیت هدایت و رشد ندارند، زیرا قدرت و شعوری ندارند و قادر بر پاسخگویی نیستند[۲۷۹] و سکوتشان نشانه ضعف آنهاست و از پرستندگان خویش ناتوانترند و به قدری ضعیفاند که برای جابه جا شدن به کمک نیاز دارند و همچنین برای دفاع از موجودیت خود نیازمند حمایتاند، زیرا چشم بینا و گوش شنوا و هیچ احساس دیگری در آنها نیست و توان هیچ کاری ندارند ﴿إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا قُلِ ادْعُوا شُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلَا تُنْظِرُونِ﴾[۲۸۰][۲۸۱].
- همچنین قرآن کریم بتپرستی را اندیشهای ضد عقل و خرد ﴿مَا جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَلَا سَائِبَةٍ وَلَا وَصِيلَةٍ وَلَا حَامٍ وَلَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَأَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ﴾[۲۸۲]؛ ﴿قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ أُفٍّ لَكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۲۸۳]،
- عملی شیطانی ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۲۸۴]،
- مانعی برسر راه پرستش خدای سبحان ﴿وَصَدَّهَا مَا كَانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنَّهَا كَانَتْ مِنْ قَوْمٍ كَافِرِينَ﴾[۲۸۵]،
- مستلزم دور شدن از حق و حقیقت ﴿أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِنَ الْأَرْضِ هُمْ يُنْشِرُونَ﴾[۲۸۶]، ﴿أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ﴾[۲۸۷]
- عامل گمراهی و انحراف از سیر تکاملی انسان ﴿وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۲۸۸]،
- حرکتی ارتجاعی ﴿قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۲۸۹]
- و آن را خروج از مدار حق و گردش بر محور باطل[۲۹۰] ﴿قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ قُلِ اللَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ﴾[۲۹۱] معرفی میکند که بتپرستان با تکیه بر حدس و گمان: ﴿أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَكَاءَ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ﴾[۲۹۲]
- و بدون داشتن دلیل نقلی: ﴿وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ﴾[۲۹۳]
- یا برهانی نظری: ﴿وَمَنْ يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ﴾[۲۹۴]
- یا شاهدی از علوم و آگاهیهای بشری ﴿وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ﴾[۲۹۵] و تنها با طرح شبهات فکری که خود ناشی از شهوت عملی آنان است آن را پذیرفتهاند، ازاینرو قرآن کریم با بیان اوصاف بتپرستان آنان را از نظر شخصیتی انسانهای نادان ﴿وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ﴾[۲۹۶]، ﴿مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۲۹۷]،
- متکبر ﴿وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾[۲۹۸]، ﴿قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ﴾[۲۹۹] و نیز ﴿إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ﴾[۳۰۰]،
- هواپرست و اسیر نفس اماره ﴿إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلً﴾[۳۰۱]؛ ﴿ أَفَرَأَيْتُمُ اللاَّتَ وَالْعُزَّى وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الأُخْرَى أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الأُنثَى تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَى إِنْ هِيَ إِلاَّ أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُم مِّن رَّبِّهِمُ الْهُدَى أَمْ لِلإِنسَانِ مَا تَمَنَّى فَلِلَّهِ الآخِرَةُ وَالأُولَى وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلاَّ مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن يَشَاء وَيَرْضَى إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلائِكَةَ تَسْمِيَةَ الأُنثَى وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا﴾[۳۰۲]،
- خودپرست ﴿إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا﴾[۳۰۳]؛ ﴿إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى﴾[۳۰۴]،
- بیتقوا ﴿إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلَا تَتَّقُونَ أَتَدْعُونَ بَعْلًا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ﴾[۳۰۵]،
- دروغگو ﴿فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّ﴾[۳۰۶]؛ ﴿أَئِفْكًا آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ﴾[۳۰۷]،
- مقلّد ﴿قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ﴾[۳۰۸]،
- پیرو شیطان ﴿إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِنْ يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَرِيدًا﴾[۳۰۹]؛ ﴿إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئًا﴾[۳۱۰]، ﴿يَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيًّا يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِنَ الرَّحْمَنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيًّا﴾[۳۱۱]،
- واپسگرا و مخالف هرگونه نوآوری ﴿أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ وَانْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هَذَا إِلَّا اخْتِلَاقٌ﴾[۳۱۲]،
- ستمگر ﴿وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ﴾[۳۱۳]؛ ﴿فَرَجَعُوا إِلَى أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ﴾[۳۱۴]،
- منحرف و گمراه ﴿رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۳۱۵]؛ ﴿إِنِّي إِذًا لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾[۳۱۶]
- و دارای اعمالی باطل و پوچ ﴿إِنَّ هَؤُلَاءِ مُتَبَّرٌ مَا هُمْ فِيهِ وَبَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾[۳۱۷] وصف میکند که با عبرت نگرفتن از تاریخ﴿وَيَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَنَاتِ سُبْحَانَهُ وَلَهُمْ مَا يَشْتَهُونَ﴾[۳۱۸]، ﴿يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ﴾[۳۱۹]
- آیات الهی را تکذیب میکنند ﴿فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ أُولَئِكَ يَنَالُهُمْ نَصِيبُهُمْ مِنَ الْكِتَابِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُوا أَيْنَ مَا كُنْتُمْ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَشَهِدُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ﴾[۳۲۰]؛ ﴿فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ﴾[۳۲۱]؛ ﴿إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ﴾[۳۲۲]
- و با افترا و دروغ بستن به خدا ﴿وَيُنْذِرَ الَّذِينَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِنْ يَقُولُونَ إِلَّا كَذِبً﴾[۳۲۳]؛ ﴿إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْكًا إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴾[۳۲۴]؛ ﴿وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ﴾[۳۲۵]؛ ﴿ فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّكَ الْبَنَاتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِنَاثًا وَهُمْ شَاهِدُونَ أَلا إِنَّهُم مِّنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ وَلَدَ اللَّهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ أَصْطَفَى الْبَنَاتِ عَلَى الْبَنِينَ ﴾[۳۲۶]؛ ﴿أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى﴾[۳۲۷]، ﴿إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى﴾[۳۲۸]
- به استهزا و تمسخر پیامبران الهی ﴿وَإِذَا رَأَوْكَ إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا﴾[۳۲۹]
- و توطئهگری بر ضد آنان ﴿وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾[۳۳۰]، ﴿فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُوا يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ﴾[۳۳۱]، ﴿قَالُوا يَا صَالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَذَا أَتَنْهَانَا أَنْ نَعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ﴾[۳۳۲]، ﴿فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا صَالِحًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَمِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ﴾[۳۳۳]، ﴿كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا أَلَا إِنَّ ثَمُودَ كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلَا بُعْدًا لِثَمُودَ﴾[۳۳۴]
- و گمراه کردن دیگران ﴿مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ بِفَاتِنِينَ﴾[۳۳۵]میپردازند.
پیامدهای بتپرستی
- قرآنکریم بتپرستی را رنج و زحمتی بیفرجام ﴿وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّي عَسَى أَلَّا أَكُونَ بِدُعَاءِ رَبِّي شَقِيًّا﴾[۳۳۶]، ﴿وَمَنْ يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ﴾[۳۳۷]
- و عملی خسارتبار ﴿قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴾[۳۳۸]
- و ظالمانه ﴿فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾[۳۳۹]؛ ﴿وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَمَا زَادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ﴾[۳۴۰]؛ ﴿هَؤُلَاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِمْ بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبً﴾[۳۴۱]؛ ﴿فَرَجَعُوا إِلَى أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ﴾[۳۴۲]؛ ﴿وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ﴾[۳۴۳] که موجب کفران نعمتهای الهی است ﴿ أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُمْ وَمِنْهَا يَأْكُلُونَ وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلا يَشْكُرُونَ وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنصَرُونَ ﴾[۳۴۴]
- و گناهی نابخشودنی میشمرد ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا﴾[۳۴۵]
- که نکوهش ﴿ أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِّنَ الأَرْضِ هُمْ يُنشِرُونَ لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ لا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلاَّ نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدُونِ وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ﴾[۳۴۶]،
- انتقام ﴿ وَجَعَلُوا الْمَلائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ وَقَالُوا لَوْ شَاء الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُم مَّا لَهُم بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا مِّن قَبْلِهِ فَهُم بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلاَّ قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكُم بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدتُّمْ عَلَيْهِ آبَاءَكُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ كَافِرُونَ فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ﴾[۳۴۷]،
- خشم خداوند، لعنت خدا در دنیا و آخرت ﴿وَأُتْبِعُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا إِنَّ عَادًا كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلَا بُعْدًا لِعَادٍ قَوْمِ هُودٍ﴾[۳۴۸]
- و سرانجام هلاکت بتپرستان را در پی دارد. ﴿وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ﴾[۳۴۹]؛ ﴿وَكَذَلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَى وَهِيَ ظَالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ﴾[۳۵۰][۳۵۱].
- بتپرستی ظلمی کشنده ﴿وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَمَا زَادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ﴾[۳۵۲]؛ ﴿فَرَجَعُوا إِلَى أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ﴾[۳۵۳]؛ ﴿وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ﴾[۳۵۴]
- و بدترین زیان و حسرت در زندگی است ﴿وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَمَا زَادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ﴾[۳۵۵]
- بتپرستان لجوج که طوق تقلید و زنجیر عادات و رسوم خرافی را بر گردن و دست و پای خود بسته و خویش را از دیدن حقایق محروم ساختهاند در حقیقت اسیرانی هستند که غُلهای گردن آنان به قدری پهن و گسترده است که سر آنها را بالا نگاه داشته و توان هر گونه حرکت و عکسالعملی را از آنان سلب کرده است: ﴿إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِيَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ﴾[۳۵۶] آنان در قیامت که هنگامه ظهور حق است به سرعت به سوی دادگاه عدل الهی میشتابند ﴿يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ يُوفِضُونَ﴾[۳۵۷]، چنان که در دنیا به سرعت به سوی بتهایشان میدوند[۳۵۸]، آنگاه معبودهایشان اعم از انسانها؛ شیاطین، بتها و... از آنان بیزاری میجویند ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ﴾[۳۵۹]؛ ﴿وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ قَالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنَا هَؤُلَاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنَا أَغْوَيْنَاهُمْ كَمَا غَوَيْنَا تَبَرَّأْنَا إِلَيْكَ مَا كَانُوا إِيَّانَا يَعْبُدُونَ﴾[۳۶۰].
- بتپرستان نیز هنگام دیدن آتش دوزخ از بُتها و معبودان تبرّی میجویند ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا كَذَلِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ وَمَا هُمْ بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ﴾[۳۶۱][۳۶۲]؛ ولی این تبرّی جستنها هیچ سودی ندارد، بلکه بتپرستان و بُتها همگی وارد جهنم شده، هیزم آن خواهند بود: ﴿إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَهَا وَارِدُونَ لَوْ كَانَ هَؤُلَاءِ آلِهَةً مَا وَرَدُوهَا وَكُلٌّ فِيهَا خَالِدُونَ﴾[۳۶۳]. پیامبر(ص) در ذیل آیه یاد شده فرمود: هرکس دوست داشته باشد که معبود واقع شود او هم با عابدانش در دوزخ خواهد بود و بتپرستان (اعم از پرستندگان فرشتگان، پیامبران و...) در حقیقت شیاطین و هرچه را که شیطان به آنها دستور میداد میپرستیدند[۳۶۴].
- بدیهی است معبودانی وارد دوزخ میشوند که به عبادت عابدان خود راضی بودند؛ همچون فرعون که مردم را به عبادت خود دعوت میکرد؛ نه مانند مسیح(ع) که از عمل آنها بیزار بوده و هست ﴿إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنَى أُولَئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ﴾[۳۶۵].
- قرآن در آیات ﴿يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِنَ الرَّحْمَنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيًّا﴾[۳۶۶] و ﴿إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْكًا إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴾[۳۶۷] نیز به بتپرستان تذکر داده که انسان به سوی خداوند باز گشته و به اعمال او رسیدگی خواهد شد و عبادت خداوند یا غیر خداوند بر سعادت و شقاوت انسان در آخرت تأثیر مستقیم خواهد داشت[۳۶۸]
- و بتپرستان به سبب روحیه استکباری خویش مجازات بتپرستی خود را خواهند دید ﴿إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ﴾[۳۶۹]، ﴿ إِنَّكُمْ لَذَائِقُوا الْعَذَابِ الأَلِيمِ﴾[۳۷۰][۳۷۱] و نیز در آیه ﴿وَقَالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَيَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضًا وَمَأْوَاكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ نَاصِرِينَ﴾[۳۷۲]
- به بتپرستان هشدار داده شده که بتپرستی به دشمنی و بیزاریشان از یکدیگر در آخرت خواهد انجامید و آنان را در آتش دوزخ فرو خواهد برد[۳۷۳] و در آنجا ضمن دشمنی با بتها و شیاطین به گمراهی خویش در مساوی دانستن بتها با پروردگار اعتراف خواهند کرد ﴿ وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِلْغَاوِينَ وَقِيلَ لَهُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ هَلْ يَنصُرُونَكُمْ أَوْ يَنتَصِرُونَ فَكُبْكِبُوا فِيهَا هُمْ وَالْغَاوُونَ وَجُنُودُ إِبْلِيسَ أَجْمَعُونَ قَالُوا وَهُمْ فِيهَا يَخْتَصِمُونَ تَاللَّهِ إِن كُنَّا لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ إِذْ نُسَوِّيكُم بِرَبِّ الْعَالَمِينَ وَمَا أَضَلَّنَا إِلاَّ الْمُجْرِمُونَ ﴾[۳۷۴].
- بعضی سخن ابراهیم(ع) را در آیه ﴿فَمَا ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۳۷۵] نیز در همین جهت نوعی هشدار معنا کردهاند که گمان میکنید خداوند با شما چه خواهد کرد؟[۳۷۶] خدای سبحان هشدار میدهد که روزی، همه بتپرستان و معبودهایشان[۳۷۷] را جمع میکند: ﴿وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَأَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَؤُلَاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ﴾[۳۷۸] بُتها را محشور میکند تا ذلّت و بیخاصیتی آنها برای بتپرستان آشکار شود [۳۷۹]، آنگاه از آنها میپرسد: آیا شما این بندگان مرا گمراه کردید یا خود آنها راه را گم کردند؟ معبودان پاسخ میدهند: علت انحراف آنها این بود که آنان و پدرانشان را از نعمتها و مواهب دنیا برخوردار کردی و آنها به جای شکر نعمت در شهوتها فرو رفتند: ﴿قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا﴾[۳۸۰] در اینکه معبودها چگونه سخن میگویند احتمالاتی وجود دارد؛ نخست اینکه منظور معبودهایی است که دارای عقل و شعور و ادراک و قدرت پاسخگویی هستند، همچون انسان، شیطان، جن و فرشتگان. دوم اینکه خداوند در آن روز نوعی از حیات و ادراک و شعور به بتها میبخشد، به گونهای که توان پاسخگویی خواهند داشت[۳۸۱]. این احتمال نیز وجود دارد که همه معبودهارا شامل بشود، آنگاه نسبت به معبودهایی که دارای عقل و شعورند پاسخگویی آنها واضح است و نسبت به معبودهایی همچون بُتهای فاقد عقل و شعور پاسخگویی آنها بدین صورت باشد که با زبان حال حقایق را منعکس سازند[۳۸۲][۳۸۳].
مبارزه پیامبران با بتپرستی
- انبیای الهی همواره با توکل بر خدا ﴿أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ﴾[۳۸۴]، ﴿وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ﴾[۳۸۵]، ادب[۳۸۶]، دلسوزی، مدارا[۳۸۷] و خویشتنداری و استقامت با بتپرستان مواجه میشدند ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ﴾[۳۸۸]؛ ﴿قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَاللَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾[۳۸۹]؛ ﴿قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۳۹۰]، ﴿وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكُوا وَمَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ﴾[۳۹۱]؛ ﴿وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾[۳۹۲]، ﴿قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي شَكٍّ مِنْ دِينِي فَلَا أَعْبُدُ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ أَعْبُدُ اللَّهَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۳۹۳]، ﴿وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَاصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ﴾[۳۹۴]؛ ﴿يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۳۹۵] و با استفاده از ضربالمثلهای ساده اما حکیمانه ﴿قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ لَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ﴾[۳۹۶]؛ ﴿أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا لَا يَسْتَوُونَ﴾[۳۹۷]؛ ﴿قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۳۹۸]؛ ﴿ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ﴾[۳۹۹] و اجتناب از هرگونه دشنام به بت ـ که عکسالعمل ناروای آنان را در پی داشته باشد ـ ﴿وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾[۴۰۰][۴۰۱] به ارشاد و راهنمایی آنان میپرداختند. از سوی دیگر بتپرستان با تهمتهای ناروا نظیر سفاهت، جنون، شاعری ﴿إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ﴾[۴۰۲] سحر، افترا و دروغگویی ﴿وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ﴾[۴۰۳]، ﴿وَكَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَمَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَيْنَاهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ﴾[۴۰۴] و برتریطلبی ﴿فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ﴾[۴۰۵]؛ ﴿قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ﴾[۴۰۶]؛ ﴿وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانُوا سَابِقِينَ﴾[۴۰۷] به رویارویی با پیامبران برمیخاستند و با توطئههای فراوان، برضدّ آنان ﴿قَالُوا أَأَنْتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ﴾[۴۰۸]، ﴿وَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ﴾[۴۰۹]؛ ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ فَإِذَا هُمْ فَرِيقَانِ يَخْتَصِمُونَ﴾[۴۱۰]، ﴿قَالُوا تَقَاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِكَ أَهْلِهِ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ وَمَكَرُوا مَكْرًا وَمَكَرْنَا مَكْرًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ﴾[۴۱۱]؛ ﴿وَإِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ﴾[۴۱۲]، ﴿أَئِفْكًا آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ﴾[۴۱۳]، ﴿فَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِينَ﴾[۴۱۴] اقدام میکردند.
- قرآن کریم در بسیاری از موارد از مبارزات پیامبران پیشین و اولیای الهی با اقوام بتپرستشان سخن گفته است[۴۱۵]:
نوح(ع)
- قوم نوح افزون بر آنکه خود بتپرست بودند[۴۱۶] ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ﴾[۴۱۷]؛ ﴿وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنْظِرُونِ﴾[۴۱۸]؛ ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ أَنْ لَا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ﴾[۴۱۹]؛ ﴿أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ﴾[۴۲۰]؛ ﴿إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾[۴۲۱]، ﴿أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ﴾[۴۲۲]، ﴿وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا﴾[۴۲۳].
- بزرگان ایشان سعی در گمراه کردن دیگران نیز داشتند[۴۲۴]. نوح(ع) که نخستین پیامبر صاحب شریعت و کتاب بوده[۴۲۵] و در قرآن از نخستین منادیان توحید به شمار آمده است[۴۲۶] در برابر آنان قیام کرد ﴿وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنْظِرُونِ﴾[۴۲۷]؛ ﴿أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ﴾[۴۲۸] و اعمال آنان را ناآگاهانه دانست ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ أَنْ لَا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ﴾[۴۲۹]، ﴿وَيَا قَوْمِ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالاً إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ وَمَا أَنَاْ بِطَارِدِ الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّهُم مُّلاقُوا رَبِّهِمْ وَلَكِنِّيَ أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ﴾[۴۳۰] و با توکل بر خدا ﴿وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنْظِرُونِ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ﴾[۴۳۱] ضمن دعوت آنان به توحید: ﴿يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ ﴾[۴۳۲] و استدلال بر بطلان و نفی بتپرستی ﴿وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا﴾[۴۳۳]، ﴿وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا﴾[۴۳۴] آنان را از نتیجه عمل زشت بتپرستی که عذاب الهی است بر حذر داشت.
- قوم نوح که سخنان حق نوح برایشان تحملپذیر نبود ﴿وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنْظِرُونِ﴾[۴۳۵]؛ ﴿قَالُوا يَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَكْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ﴾[۴۳۶] به مقابله با او برخاستند و با انکار نبوت وی به بهانه عدم صلاحیت بشر برای رسالت الهی ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ﴾[۴۳۷]، ﴿فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ﴾[۴۳۸]؛ ﴿أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ﴾[۴۳۹]؛ ﴿إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ﴾[۴۴۰] ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ﴾[۴۴۱] به او نسبت گمراهی ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ﴾[۴۴۲]، دیوانگی ﴿إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ﴾[۴۴۳] ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ﴾[۴۴۴] و برتریطلبی ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ﴾[۴۴۵]، ﴿فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ﴾[۴۴۶] دادند و وی را به تبعید ﴿أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ﴾[۴۴۷]، ﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ﴾[۴۴۸] و سنگسار تهدید کردند: ﴿قَالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يَا نُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِينَ﴾[۴۴۹] آنان برای بتهای پنجگانه ودّ، سواع، یغوث، یعوق و نسر ـ که به ترتیب به شکلهای مرد، زن، شیر، اسب و باز بودند ـ احترام ویژهای قائل بودند[۴۵۰].
- قوم نوح با توجّه به خوی استکباری و با لجاجت، بر بتپرستی خود اصرار ورزیده، خواستار تحقق عذاب گشتند. ﴿فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ﴾[۴۵۱] ﴿قَالُوا يَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَكْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ﴾[۴۵۲] سرانجام وعده الهی تحقق یافت و قوم نوح در طوفان و طغیان آب غرق شدند. ﴿وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا﴾[۴۵۳]، ﴿مِمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْصَارًا﴾[۴۵۴][۴۵۵].
هود(ع)
- قوم عاد که بعد از قوم نوح زندگی میکردند [۴۵۶]﴿أَوَعَجِبْتُمْ أَنْ جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۴۵۷]، ﴿وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ﴾[۴۵۸]؛ ﴿ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قُرُونًا آخَرِينَ﴾[۴۵۹] جمعیتی بتپرست بودند ﴿وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ﴾[۴۶۰]، ﴿قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاءٍ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ﴾[۴۶۱]؛ ﴿وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ﴾[۴۶۲]، ﴿قَالُوا يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ﴾[۴۶۳]؛ ﴿أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ﴾[۴۶۴]؛ ﴿وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ﴾[۴۶۵] و پرستش بتها را موجب قرب به خدا و بهرمندی در دنیا میدانستند[۴۶۶].
- سرانِ ایشان نیز بدون داشتن دلیل و برهانی در برابر دعوت هود(ع) به پرستش خدای یکتا و ترک بتپرستی[۴۶۷] به جدال برخاسته ﴿ وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلاَ تَتَّقُونَ قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاتِ رَبِّي وَأَنَاْ لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَاذْكُرُواْ إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُواْ آلاء اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ ﴾[۴۶۸]، بتپرستی خویش اصرار ورزیدند:[۴۶۹] ﴿قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ﴾[۴۷۰] و اعلام کردند که ما هرگز بر اثر سخنان تو از پرستش بتها دست برنمیداریم: ﴿وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ﴾[۴۷۱] آنان که ارتباط بشر با عالم غیب را محال میپنداشتند ﴿ قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ ﴾[۴۷۲]؛ ﴿قَالُوا يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ﴾[۴۷۳]، ﴿وَتِلْكَ عَادٌ جَحَدُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ﴾[۴۷۴]؛ ﴿أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ﴾[۴۷۵] با نسبت دادن جنون [۴۷۶] به هود بر اثر زیان رساندن برخی از بتها:[۴۷۷] ﴿إِنْ نَقُولُ إِلَّا اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ قَالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ﴾[۴۷۸] و تکذیب نبوت وی ﴿قَالُوا يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ﴾[۴۷۹]، ﴿وَتِلْكَ عَادٌ جَحَدُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ﴾[۴۸۰]؛ ﴿أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ﴾[۴۸۱] آن حضرت را به تبعید تهدید کردند [۴۸۲] ولی هود(ع)، از بتها بیزاری جست و با این عمل نشان داد که نه تنها از بتها کاری ساخته نیست، بلکه اگر خدا نخواهد بتپرستان نیز با همه قدرتشان نمیتوانند زیانی به او برسانند، بنابراین اعلام کرد با توکل بر خدا و آگاهی از اینکه هیچ جنبندهای در جهان نیست، مگر اینکه در قبضه قدرت و فرمان اوست: ﴿إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُمْ مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾[۴۸۳] به شما اخطار میکنم که اگر از راه حق روی برتابید به من زیانی نمیرسد. من به رسالت خویش عمل کردم؛ ولی بدانید خدا به زودی شما را نابود خواهد کرد.
- سرانجام قوم عاد با وزش بادی ویرانگر به کیفر اعمال زشت خود رسیدند و نابود شدند ﴿ قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَمَا كَانُواْ مُؤْمِنِينَ﴾[۴۸۴]؛ ﴿قَالُواْ يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَن قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ إِن نَّقُولُ إِلاَّ اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ قَالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهِ وَاشْهَدُواْ أَنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ مِن دُونِهِ فَكِيدُونِي جَمِيعًا ثُمَّ لاَ تُنظِرُونِ إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُم مَّا مِن دَابَّةٍ إِلاَّ هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ فَإِن تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُم مَّا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَيْكُمْ وَيَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلاَ تَضُرُّونَهُ شَيْئًا إِنَّ رَبِّي عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا هُودًا وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَنَجَّيْنَاهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ وَتِلْكَ عَادٌ جَحَدُواْ بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُواْ أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ وَأُتْبِعُواْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلا إِنَّ عَادًا كَفَرُواْ رَبَّهُمْ أَلاَ بُعْدًا لِّعَادٍ قَوْمِ هُودٍ﴾[۴۸۵]؛ ﴿فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِّثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ إِذْ جَاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ قَالُوا لَوْ شَاء رَبُّنَا لَأَنزَلَ مَلائِكَةً فَإِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي أَيَّامٍ نَّحِسَاتٍ لِّنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لا يُنصَرُونَ﴾[۴۸۶] و لعنت خدا را در دنیا و آخرت نصیب خود ساختند. ﴿وَأُتْبِعُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا إِنَّ عَادًا كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلَا بُعْدًا لِعَادٍ قَوْمِ هُودٍ﴾[۴۸۷][۴۸۸].
صالح(ع)
- حضرت صالح(ع) با معجزه الهی برای هدایت قوم بت پرست ثمود برگزیده شد.﴿وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ﴾[۴۸۹] و ﴿وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ قَالُوا يَا صَالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَذَا أَتَنْهَانَا أَنْ نَعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ﴾[۴۹۰]. صالح(ع) آنان را از بتپرستی برحذر داشت ﴿ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ فَأَرْسَلْنَا فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ﴾[۴۹۱] و با تاکید بر آفرینش انسانها به دست خداوند و خواسته وی مبنی بر آبادانی زمین به دست انسان از آنان خواست تا درباره گذشته خود آمرزش طلبیده، از آن پس به عبادت خدا روی آورند. ﴿وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ﴾[۴۹۲] امّا ثمود با روحیه استکباری و خود بزرگبینی که زمینهساز بتپرستی آنان شده بود ﴿قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِي آمَنْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ﴾[۴۹۳] به نفی توحید پرداختند ﴿فَأَرْسَلْنَا فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ﴾[۴۹۴] و با اعتقاد به عدم امکان ارتباط بشر محدود با عالم غیب [۴۹۵] ﴿قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ﴾[۴۹۶]، ﴿فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُوا يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ﴾[۴۹۷]؛﴿أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ﴾[۴۹۸]؛ ﴿ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ﴾[۴۹۹]، ﴿وَلَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَرًا مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَخَاسِرُونَ﴾[۵۰۰] حضرت صالح(ع) را تکذیب کردند ﴿أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ﴾[۵۰۱] حضرت صالح با استقامت آنان را از مخالفت با دعوت خویش که عذاب الهی را در پی دارد برحذر داشت؛ امّا آنان حق را نپذیرفتند و برای کشتن صالح توطئه کردند ﴿قَالُوا تَقَاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِكَ أَهْلِهِ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ وَمَكَرُوا مَكْرًا وَمَكَرْنَا مَكْرًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ﴾[۵۰۲] و سرانجام تصمیم خود را مبنی بر پی کردن ناقه صالح عملی ساختند و به عذاب الهی دچار گشته، هلاک شدند. ﴿وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾[۵۰۳]، ﴿فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ﴾[۵۰۴]؛ ﴿فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُواْ فِي دَارِكُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ ذَلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا صَالِحًا وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَمِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيز وَأَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ﴾[۵۰۵][۵۰۶].
شعیب(ع)
- قوم شعیب که اهل مدین بودند نیز به بتپرستی روی آورده بودند. ﴿وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾[۵۰۷]؛ ﴿وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ وَلَا تَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ إِنِّي أَرَاكُمْ بِخَيْرٍ وَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُحِيطٍ﴾[۵۰۸]؛ ﴿وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ﴾[۵۰۹] شعیب(ع) با دعوت به توحید: ﴿مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ﴾[۵۱۰]؛ ﴿وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ وَلَا تَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ إِنِّي أَرَاكُمْ بِخَيْرٍ وَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُحِيطٍ﴾[۵۱۱] آنان را به ترک بتپرستی توصیه کرد؛ امّا اهل مدین گفتند: آیا نماز تو باعث شده است که ما را به ترک پرستش آنچه پدرانمان میپرستیدند امر کنی: ﴿قَالُوا يَا شُعَيْبُ أَصَلَاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ﴾[۵۱۲]، آنگاه شعیب و پیروانش را به تبعید و سنگسار تهدید کردند ﴿قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِي مِلَّتِكُمْ بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْهَا وَمَا يَكُونُ لَنَا أَنْ نَعُودَ فِيهَا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنْتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ﴾[۵۱۳]؛ ﴿قَالُوا يَا شُعَيْبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيرًا مِمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاكَ فِينَا ضَعِيفًا وَلَوْلَا رَهْطُكَ لَرَجَمْنَاكَ وَمَا أَنْتَ عَلَيْنَا بِعَزِيزٍ﴾[۵۱۴]، در حالی که شعیب(ع) با بیّنه و معجزه الهی، به قصد اصلاح، آنان را به توحید، استغفار و رجوع به سوی خداوند فرا خواند و از عذاب الهی مانند آنچه بر قوم نوح و هود و صالح فرود آمده بود برحذر داشت. ﴿وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا وَاذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ وَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ﴾[۵۱۵]، ﴿وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ وَلَا تَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ إِنِّي أَرَاكُمْ بِخَيْرٍ وَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُحِيطٍ﴾[۵۱۶]، ﴿وَيَا قَوْمِ لَا يَجْرِمَنَّكُمْ شِقَاقِي أَنْ يُصِيبَكُمْ مِثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَالِحٍ وَمَا قَوْمُ لُوطٍ مِنْكُمْ بِبَعِيدٍ وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ﴾[۵۱۷]، ﴿وَيَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَمَنْ هُوَ كَاذِبٌ وَارْتَقِبُوا إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ﴾[۵۱۸] سرانجام آنان با صیحهای آسمانی نابود شدند ﴿فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْبًا كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْبًا كَانُوا هُمُ الْخَاسِرِينَ﴾[۵۱۹]؛ ﴿وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ وَلَا تَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ إِنِّي أَرَاكُمْ بِخَيْرٍ وَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُحِيطٍ﴾[۵۲۰]، ﴿وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا شُعَيْبًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَأَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ﴾[۵۲۱]؛ ﴿فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ﴾[۵۲۲][۵۲۳].
یوسف(ع)
- از برخی از آیات قرآن بر میآید که مردم مصر در زمان حضرت یوسف(ع) بتپرست بودهاند[۵۲۴]. ﴿يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۵۲۵] یوسف(ع) اگرچه در زندان بود؛ امّا در همانجا به مقابله با بتپرستی برخاست و به شهادت عقل و فطرت بر برتری خدای قادر و یگانه که اقتضای وجودش نظام هماهنگ و احسن عالم است بر خدایان متعدد مقهور و ذلیل[۵۲۶] استدلال کرد و بتپرستی را اندیشهای بدون دلیل و از روی تقلید محض و ناشی از جهل دانست و همبندان خود را به توحید و نفی بتپرستی فرا خواند:﴿يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۵۲۷][۵۲۸] [۵۲۹].
موسی(ع)
- بتپرستی در زمان موسی(ع) نیز در میان مصریان رایج بود. ﴿وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ﴾[۵۳۰]؛ ﴿وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَمَا زَادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ﴾[۵۳۱] آنان خدایان متعددی اعم از کواکب و موجودات زمینی داشتند که برای آنها شکلهای متعدد[۵۳۲] و مختلفی ساخته بودند. فرعون که خود بتپرست بود[۵۳۳] (اعراف / ۷، ۱۲۷) خویش را خدای مصریان میدانست و تمثال او مورد پرستش قبطیان بود[۵۳۴]، به همین جهت فرعون در برابر دعوت موسی(ع) به توحید موضع گرفت و گفت: مگر جز من پروردگار و معبودی هست؟ ﴿قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَهًا غَيْرِي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ﴾[۵۳۵]؛ ﴿اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى﴾[۵۳۶]، ﴿فَكَذَّبَ وَعَصَى﴾[۵۳۷]، ﴿فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى﴾[۵۳۸] در حالی که بتپرستان مغرور در برابر دعوت موسی(ع) ایستادگی میکردند مؤمن آلفرعون به استوار نبودن بتپرستی بر علم و برهان و ناتوانی بتها از اجابت هر گونه دعایی در دنیا و آخرت بر نفی بتپرستی احتجاج کرد. ﴿وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ﴾[۵۳۹]، ﴿تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَأُشْرِكَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ﴾[۵۴۰] فرعون با نسبتهای ناروا نظیر جنون و سحر به موسی وی را به زندان تهدید کرد: ﴿قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَهًا غَيْرِي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ﴾[۵۴۱]؛ امّا با استقامت موسی در راه حق بعد از ایمان آوردن ساحران ۰۰۰ / ۶۰۰ نفر از بنی اسرائیل به او ایمان آوردند[۵۴۲] و سرانجام پس از مبارزه طولانی، موسی و یارانش نجات یافتند و فرعون و همراهان وی به هلاکت رسیدند. (شعراء / ۲۶، ۶۵ ـ ۶۶)[۵۴۳].
مبارزه موسی(ع) بابت پرستی بنی اسراییل
- بنیاسرائیل که با هدایتهای موسی و کمک خدا از شر فرعونیان بتپرست و اذیتهای آنان خلاص شده بودند به رغم اینکه به خدا پیمان سپرده بودند تا هرگز بت نپرستند با دیدن جمعیتی بتپرست که مجسمه گاو را میپرستیدند[۵۴۴] خواستار پرستش معبودی محسوس و ملموس و به رسمیت شناخته شدن آن از سوی موسی شدند ﴿وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ﴾[۵۴۵] که با عکسالعمل تند موسی (ع) مواجه شدند و موسی (ع) با جاهلانه خواندن پیشنهادشان به زوال و بطلان آیین بتپرستی و عنایت خدا به بنیاسرائیل در مقابل هوس بتپرستی به احتجاج پرداخت و فرمود: آیا غیر خدا را میپرستید، در حالی که او شما را بر عالمیان برتری داد؟! ﴿قَالَ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِيكُمْ إِلَهًا وَهُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ﴾[۵۴۶] ولی آنان در زمان غیبت ۴۰ روزه موسی (ع) با فریب سامری که بتی به شکل گوساله ساخته بود از مسیر حقّ منحرف گشتند ﴿وَلَقَدْ جَاءَكُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ﴾[۵۴۷]، ﴿وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ وَلَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قَالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَيَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴾[۵۴۸] و به پرستش چیزی که از پاسخگویی و رساندن هرگونه سود و زیان عاجر بود ﴿يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدْ أَنْجَيْنَاكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَوَاعَدْنَاكُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى﴾[۵۴۹]، ﴿فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِيَ أَفَلَا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلًا وَلَا يَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا﴾[۵۵۰] پرداختند ﴿وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ﴾[۵۵۱]، ﴿وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴾[۵۵۲]، ﴿وَلَقَدْ جَاءَكُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُوا قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾[۵۵۳]؛ ﴿وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ﴾[۵۵۴]؛ ﴿أَفَلَا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلًا وَلَا يَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا﴾[۵۵۵] و با این عمل اسباب خشم خداوند و ذلّت و خواری خود را فراهم کردند. ﴿إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ﴾[۵۵۶] آنان با مشاهده عکسالعمل شدید موسی و سوزاندن گوساله ﴿قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَنْ تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَنْ تُخْلَفَهُ وَانْظُرْ إِلَى إِلَهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا﴾[۵۵۷] متوجّه عمل زیانبار خویش شدند ﴿وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ وَلَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قَالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَيَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴾[۵۵۸] و فهمیدند که جمادات یا حیوانهای عاجز که قدرت بر هدایت به حق و راستی ندارند نمیتوانند معبود باشند[۵۵۹]، ازاینرو آنها با پیشنهاد موسی توبه کردند و پس از به جا آوردن شرط قبولی توبه ـ کشتن همدیگر ـ [۵۶۰] مورد عفو الهی واقع شدند. ﴿وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ ثُمَّ عَفَوْنَا عَنْكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾[۵۶۱]، ﴿وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴾[۵۶۲]؛ ﴿يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَى أَكْبَرَ مِنْ ذَلِكَ فَقَالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَنْ ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُبِينًا﴾[۵۶۳][۵۶۴].
الیاس(ع)
- قوم الیاس در سرزمین بعلبک لبنان میزیستند و بت طلایی[۵۶۵] بعل را که بزرگترین بت آنان بود[۵۶۶] و طول آن به ۲۰ زراع میرسید و ۴ صورت و بالغ بر ۴۰۰ نفر خادم داشت[۵۶۷] و به گفته برخی آن را نماد خورشید دانستهاند[۵۶۸]، پرستش میکردند. الیاس که از پیامبران بنیاسرائیل و از فرزندان هارون بن عمران است[۵۶۹] با جملات ﴿أَتَدْعُونَ بَعْلًا﴾[۵۷۰] و ﴿أَلَا تَتَّقُونَ﴾[۵۷۱] تعجب و اعتراض خویش را نسبت به بتپرستی اعلام کرد و آنان را از عذاب الهی و کیفر اخروی برحذر داشت [۵۷۲] ﴿فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ﴾[۵۷۳]؛ امّا آنها برای توجیه اعمال خود میگفتند: این سنت پدران ماست و ما از سنت آنها دست برنمیداریم. حضرت الیاس تأکید کرد که شایسته پرستش کسی است که ربّ و نظام بخش جهان و پرورش دهنده شما و پدران و نیاکان شماست. اگر آنان در شناخت معبود حقیقی به خطا رفتند شما چرا راه خطا را میپویید: ﴿اللَّهَ رَبَّكُمْ وَرَبَّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ﴾[۵۷۴]؛ ولی آنان الیاس را تکذیب کرده، بر بتپرستی خویش پای فشردند. ﴿فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ﴾[۵۷۵][۵۷۶].
سلیمان(ع)
- قوم سبأ که از نعمتهای فراوانی برخوردار بودند و زنی به نام بلقیس بر آنان حکومت میکرد، در زمان حضرت سلیمان(ع) میزیستند. آنها جمعیتی خورشید پرست بودند و شیطان این عمل زشت را برایشان آراسته بود که به دعوت سلیمان حق را پذیرا شده[۵۷۷]، بتپرستی را ظلمی بر خویشتن معرفی کردند ﴿ وَتَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَالَ مَا لِيَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ إِنِّي وَجَدتُّ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ مِن كُلِّ شَيْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لا يَهْتَدُونَ أَلاَّ يَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي يُخْرِجُ الْخَبْءَ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَيَعْلَمُ مَا تُخْفُونَ وَمَا تُعْلِنُونَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ قَالَ سَنَنظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْكَاذِبِينَ اذْهَب بِّكِتَابِي هَذَا فَأَلْقِهْ إِلَيْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ فَانظُرْ مَاذَا يَرْجِعُونَ قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ إِنِّي أُلْقِيَ إِلَيَّ كِتَابٌ كَرِيمٌ إِنَّهُ مِن سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ أَلاَّ تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مُسْلِمِينَ قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّى تَشْهَدُونِ قَالُوا نَحْنُ أُوْلُوا قُوَّةٍ وَأُوْلُوا بَأْسٍ شَدِيدٍ وَالأَمْرُ إِلَيْكِ فَانظُرِي مَاذَا تَأْمُرِينَ قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَكَذَلِكَ يَفْعَلُونَ وَإِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِم بِهَدِيَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ فَلَمَّا جَاءَ سُلَيْمَانَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِّمَّا آتَاكُم بَلْ أَنتُم بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُم مِّنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ قَالَ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ قَالَ عِفْريتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ قَالَ نَكِّرُوا لَهَا عَرْشَهَا نَنظُرْ أَتَهْتَدِي أَمْ تَكُونُ مِنَ الَّذِينَ لا يَهْتَدُونَ فَلَمَّا جَاءَتْ قِيلَ أَهَكَذَا عَرْشُكِ قَالَتْ كَأَنَّهُ هُوَ وَأُوتِينَا الْعِلْمَ مِن قَبْلِهَا وَكُنَّا مُسْلِمِينَ وَصَدَّهَا مَا كَانَت تَّعْبُدُ مِن دُونِ اللَّهِ إِنَّهَا كَانَتْ مِن قَوْمٍ كَافِرِينَ ﴾[۵۷۸][۵۷۹].
ابراهیم(ع)
- قوم ابراهیم بر اثر نادانی و ضعف فکری گرفتار انواع بتپرستی مانند پرستش ستاره، ماه و خورشید[۵۸۰] ﴿ فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ (76) فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ (77) فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ (78) إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۵۸۱] شده بودند و با تعصب جاهلی به گونهای بر آن اصرار و مداومت میورزیدند که مردم حتی توان تصور مخالفت با آن را نداشتند، از همین رو پس از آنکه ابراهیم با آنان به مقابله برخاست ابتدا سخن او را نوعی بازی تلقی کردند: ﴿قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ﴾[۵۸۲] رأی عمومی مردم به سوزاندن ابراهیم گواه تعصب شدید آنان به بتپرستی بوده و نیز پاسخ ابتهاجآمیز آنان به ابراهیم(ع): ﴿قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاكِفِينَ﴾[۵۸۳] نشان میدهد که تا چه حدّ به بتپرستی خویش افتخار میکردند[۵۸۴]. رهبری بت پرستان را آزر ـ عمو یا جد مادری یا ناپدری ابراهیم[۵۸۵] - بر عهده داشت[۵۸۶]، از این رو ابراهیم قیام در برابر بتپرستی را از آزر آغاز کرد[۵۸۷]. او که همواره در برابر آزر برخوردی توأم با ادب[۵۸۸]، مدارا[۵۸۹]، دلسوزی و خویشتنداری داشت، در آغاز از علت گرایش آزر به بتپرستی به گونهای که دلیل بطلان بت پرستی را همراه داشته باشد جویا شد:[۵۹۰] ﴿إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئًا﴾[۵۹۱]، آنگاه گمراهی او و قومش را با صراحت به وی گوشزد کرد ﴿وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾[۵۹۲] و از آزر خواست تا از او پیروی کند و گر نه به عذاب الهی گرفتار خواهد شد. ﴿يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِنَ الرَّحْمَنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيًّا﴾[۵۹۳] ابراهیم(ع) مخالفت عملی خود با بت پرستی را قبل از نبوت با شکستن بتی که آزر با هنرمندی تمام تراشیده بود به وی نشان داد و هنگامی که آزر او را برای فروش بتها به بازار فرستاد، بتها را در لجنزار غوطهور ساخته، در بین مردم فریاد زد: چه کسی چیزی را که سود و زیانی برایش ندارد میخرد؟! و پس از این اقدام به جرم توهین به بتها به فرمان آزر زندانی شد [۵۹۴] و آنگاه خود را برای هرگونه عکسالعملی آماده کرد.
- آزر او را به رجم تهدید کرد: ﴿قَالَ أَرَاغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِي يَا إِبْرَاهِيمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ وَاهْجُرْنِي مَلِيًّا﴾[۵۹۵] و ابراهیم ضمن پافشاری بر وظیفه خویش به نشان تواضع، تهدید وی را با سلام پاسخ گفت: ﴿قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا﴾[۵۹۶] او پس از اینکه آزر گفت: از من دور شو: ﴿ وَاهْجُرْنِي مَلِيًّا﴾[۵۹۷] اعلام کرد که از شما و آنچه غیر از خدا میپرستید کنارهگیری میکنم:[۵۹۸] ﴿وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّي عَسَى أَلَّا أَكُونَ بِدُعَاءِ رَبِّي شَقِيًّا﴾[۵۹۹] و به وی هشدار داد که بتپرستی ریشه در وسوسه شیطان داشته، به انقطاع شخص از ولایت الهی و در نهایت ولایت شیطان بر او که به معنای نابودی و خذلان است [۶۰۰] خواهد انجامید.
- کوششهای ابراهیم در راستای هدایت بتپرستان (ارشاد، احتجاجها، ابراز تنفر از بت پرستی، مقاومت شجاعانه او در شکستن بتها، تحمل سخنان استهزاآمیز و تکذیب گرایانه و به جان خریدن آتش) نمونههایی از رفتار پسندیدهای است که ابراهیم را اسوه و الگوی موحدان ساخته است، از این رو خداوند خواسته وی را مبنی بر دوری خود و فرزندانش از پرستش بتها: ﴿وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ﴾[۶۰۱] مستجاب کرد.[۶۰۲][۶۰۳].
احتجاجهای ابراهیم(ع)
بیاثر بودن عبادت بتها
- ﴿إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئًا﴾[۶۰۴]، ﴿قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ﴾[۶۰۵]، ﴿قَالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ﴾[۶۰۶] ، ﴿أَوْ يَنْفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ﴾[۶۰۷] پرستش به انگیزه جلب نفع و دفع زیان یا سپاس در برابر نعمتهای اعطایی از سوی معبود است؛ ولی بت از بارزترین صفات ربوبیّت یعنی علم و قدرت تهی است و در نتیجه نه توان رساندن خیر به پرستش کننده خویش و دفع شر از او را دارد و نه از عبادت پرستشگران خود آگاه میشود، به همین دلیل عبادت آن لغو[۶۰۸] و آنگاه که به انگیزه سپاس باشد عملی بی معنا و زشت[۶۰۹] است.
- در بیانی دیگر ابراهیم(ع) با استدلال بر ناتوانی بتها از روزی رساندن به انسان و انحصار رزّاقیّت در خداوند، لغو بودن عبادت آنها را بیان داشته است: ﴿إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْكًا إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴾[۶۱۰]؛ بدین شرح که مالکیّت تابع ایجاد بوده، به اعتراف خود شما ایجاد در انحصار خداوند است، پس خداوند که شما و رزق شما را پدید آورده زمامدار و مالک رزق شماست؛ نه بتها، بنابراین پرستش بتها به طمع جلب رضایت و رزق، عملی بی حاصل به شمار میآید[۶۱۱][۶۱۲].
تلازم خالقیت و ربوبیت
- ﴿ قَالَ أَفَرَأَيْتُم مَّا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمُ الأَقْدَمُونَ فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِّي إِلاَّ رَبَّ الْعَالَمِينَ الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ﴾[۶۱۳] حاصل این استدلال چنین است که اولاً بدون تردید خلق و ایجاد به آفریدگار یکتا مستند است و ثانیا ممکن نیست که تدبیر از خلق جدا باشد، زیرا موجودات جسمانی به تدریج کامل میشوند، بنابراین معقول نیست که خلق به چیزی و تدبیر به چیز دیگر مستند باشد و چون خالق، خداست مدبّر هم اوست[۶۱۴]. سخن ابراهیم(ع) که در آیات ﴿قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ﴾[۶۱۵]، ﴿وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ﴾[۶۱۶] آمده است نیز به همین برهان اشاره دارد. که خداوند، آفریدگار انسان و عمل (ساخته) اوست و آفرینش نیز از تدبیر جدا نیست، پس خداوند رب و پروردگار انسان شمرده میشود و همو شایستگی عبودیت دارد؛ نه چیزی که ساخته دست انسان است[۶۱۷]. در نظری دیگر مراد آیه این است که شما و بتهای دستسازتان در ویژگی مخلوق بودن شریک هستید، پس چگونه مخلوقی میتواند خدای مخلوق دیگر قرار گیرد؟[۶۱۸] و چگونه آثار عمل انسان بر روی چوب و سنگ باعث میشود آنها معبود انسان قرار گیرند؟[۶۱۹][۶۲۰].
دروغ بودن ادعای واگذاری ربوبیت از طرف خدا به بتها
- با توجّه به اینکه بتپرستان آفریدگار یکتا را پذیرفته، ولی معتقد بودند خداوند، امر تدبیر را به بعضی از مخلوقهای خویش سپرده که بتها نماد و سمبل آنها به شمار میآیند[۶۲۱] و ازاینرو به عبادت بتها میپرداختند، ابراهیم بارها با تعبیرهای گوناگون گوشزد کرد که این مطلب ادعایی بیدلیل و ساخته و پرداخته شما بوده، دروغی بیش نیست. در آیه ﴿إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْكًا إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴾[۶۲۲] واژه "اوثان" به صورت نکره آورده شده تا بیارزشی بتها را نشان دهد و بیان کند که داستان معبود بودن بتها فقط ادّعای محض بوده، حقیقتی ورای این ادعا وجود ندارد و آنگاه با آوردن جمله ﴿تَخْلُقُونَ إِفْكًا﴾ بیان داشته که معبود نامیدن و عبادت بتها دروغ پردازی است[۶۲۳]؛ همچنین در آیه ﴿أَئِفْكًا آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ﴾[۶۲۴] معبود نامیدن غیر "اللّه" را زشتترین دروغ نامیده است[۶۲۵]. در آیه ﴿وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴾[۶۲۶] نیز ابراهیم(ع) بر این مطلب تأکید کرده که اگر خدا، عبادت برخی از آفریدگان را بر ما واجب کرده بود به طور قطع حجت و برهانی بر آن قرار میداد و این دستور را به ما ابلاغ میکرد. بنا به قولی مقصود ابراهیم(ع) در آیه ﴿فَمَا ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۶۲۷] نیز این است که آیا گمان میبرید پروردگار جهانیان اجازه داده که شما این جمادات را در معبودیّت شریک او قرار دهید[۶۲۸] شایان ذکر است که شرک نامیدن بتپرستی در آیه بدین جهت است که بتپرستان مانند مشرکان عرب خدا را خالق هستی میدانستند[۶۲۹][۶۳۰].
تنافی افول با ربوبیت
- قرآن کریم این برهان را در قالب جملهای کوتاه باز گفته است: ﴿لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ﴾[۶۳۱] این برهان بر دو مقدمه متکی است: نخست اینکه ربوبیت با محبوبیت ملازم است، زیرا ربوبیت پیوندی حقیقی میان ربّ و مربوب است که کشش تکوینی مربوب به سوی ربّ و در نتیجه دلدادگی مربوب به ربّ را در پی دارد. دوم اینکه آفل (چیزی که از انسان پنهان میشود) نمیتواند محبوب باشد، زیرا افول آفل بدین معناست که انسان پس از دستیابی آن را از دست خواهد داد و انسان هرگز نمیتواند در حد پرستش، دلداده چیزی شود که از دست رفتنی است. صورت استدلال با توجّه به این دو مقدمه این است: ربّ باید محبوب باشد و اجرام آسمانی چون آفلاند نمیتوانند محبوب باشند و به همین دلیل ربّ نیستند[۶۳۲]. این برهان نه تنها ربوبیت خورشید، ماه و ستارگان را باطل میکند، بلکه برهانی قاطع برای ابطال هر نوع بتپرستی است، چنان که معیار ارائه شده در این برهان یعنی عدم تعلق حبّ به آفل شامل هر آنچه برای انسان جاوید نمیماند در همه جسمانیات جاری است، بلکه الوهیّت ارباب انواع و موجودات نوریّهای که بعضی بتپرستان آن را از ماده، طبیعت، جسمانیّت و حرکتْ برتر و منزّه میدانند نیز با این برهان باطل میشود، زیرا آنان تصریح میکنند که این انواع با همه شرافت وجود و صفا و نورانیّت، مقهور خدا بوده، در برابر نور او مستهلکاند و به همین دلیل، اگر در برابر آنان حبّی ابراز شود این حبّ متعلق به مدبّرشان است؛ نه خود آنان[۶۳۳]، پس ربّ واقعی مدبّر آنها یعنی خداوند است؛ نه خود آنها.
- به گفته برخی پایه سخن ابراهیم(ع) منافات افول (خفا و احتجاب) با ربوبیّت است، زیرا با بیخبری از عابد ملازم است، از همین رو ابراهیم به ظهور و طلوع این اجرام استناد نکرد (با وجود آنکه طلوع نیز مانند افول گونهای جابهجایی است)، زیرا ظهور و طلوع با ربوبیّت منافاتی ندارد[۶۳۴]. مفسران در ذیل آیه یاد شده وجوهی دیگر نیز گفتهاند. (ابراهیم) ب. بتشکنی ابراهیم ابراهیم(ع) که در برابر مردمی بتپرست، متعصب و مقتدر قرار داشت با شجاعت تصمیم خویش را آن هم با تعیین زمان اجرای آن یعنی وقتی که بتواند در شهر تنها باشد اعلام کرد: ﴿وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ﴾[۶۳۵] فرصت فرا رسید و مردمْ شهر را برای شرکت در مراسم عید ترک کردند[۶۳۶]؛ امّا ابراهیم عذر آورد و در شهر ماند: ﴿فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٌ﴾[۶۳۷] او پس از دور شدن مردم از شهر به سراغ بتها آمد و از سر استهزای بتها[۶۳۸] یا تقبیح بتپرستان[۶۳۹] یا از سر خشم[۶۴۰] به آنها گفت: چرا از این غذاها که صاحبان شما نزدتان نهادهاند نمیخورید؟! شما را چه شده است که سخن نمیگویید: ﴿فَرَاغَ إِلَى آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ مَا لَكُمْ لَا تَنْطِقُونَ﴾[۶۴۱]، آنگاه با تیشه نجاری[۶۴۲] یا تبر[۶۴۳]به طرف بتها رفت: ﴿فَرَاغَ عَلَيْهِمْ ضَرْبًا بِالْيَمِينِ﴾[۶۴۴] و آنها را قطعه قطعه کرد: ﴿فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرًا لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ﴾[۶۴۵][۶۴۶]؛ امّا از شکستن بت بزرگ (افلون)[۶۴۷] خودداری کرد: ﴿ إِلَّا كَبِيرًا لَهُمْ ﴾[۶۴۸].
- قرآن انگیزه ابراهیم(ع) را در عدم تعرض به بت بزرگ آن دانسته است که مردم [برای دستگیری وی] به سراغش آمده: ﴿لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ﴾[۶۴۹] و او با نسبت دادن ظاهری شکستن بتها به بت بزرگ با آنها محاجّه کند و بطلان خدایی بتها را آشکار سازد[۶۵۰]، گرچه به احتمالی مرجع ضمیر ﴿إِلَيْهِ﴾ خداوند[۶۵۱] است؛ یعنی مردم به عقیده ابراهیم که پرستش خدای یگانه است گراییده، از باطل دست بکشند[۶۵۲]. ابراهیم پس از شکستن بتها تبر خویش را به گردن بت بزرگ آویخت و از بتکده خارج شد[۶۵۳]. بتپرستان پس از بازگشت و روبه رو شدن با صحنه بتکده عامل این کار را ستمگر خوانده، به جستوجوی او پرداختند: ﴿قَالُوا مَنْ فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ﴾[۶۵۴] در پی معرفی ابراهیم: ﴿قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ﴾[۶۵۵] تصمیم بر آن شد تا او را در اجتماع مردم حاضر کنند: ﴿قَالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَى أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ﴾[۶۵۶] و به این منظور به سرعت به سوی او شتافتند: ﴿فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ﴾[۶۵۷] از کلمه ﴿هَذَا﴾ در آیه ﴿بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا ﴾[۶۵۸] به دست میآید که این اجتماع در همان محل بتکده بوده است.[۶۵۹] انگیزه مشرکان از احضار ابراهیم در برابر اجتماع مردم آن بوده که اگر کسی او را در حال شکستن بتها دیده گواهی دهد[۶۶۰] یا آنان که سخنان او را بر ضد بتها شنیدهاند گواهی داده، از این راه از ابراهیم اقرار بگیرند [۶۶۱] یا نظر بر آن بوده که مردم مجازات او را ببینند تا درس عبرتی برای همگان باشد: ﴿ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ﴾[۶۶۲][۶۶۳]سرانجام ابراهیم(ع) دستگیر شد و به گفتهای او را نزد نمرود آورده [۶۶۴]، از وی پرسیدند: آیا تو با خدایان ما چنین کردهای: ﴿قَالُوا أَأَنْتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ﴾[۶۶۵] ابراهیم پاسخ داد: بلکه بت بزرگ که تبر را به گردن دارد با دیگر بتها چنین کرده است: ﴿قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا ﴾[۶۶۶] اگر بتها به سخن گفتن توانا هستند از خود آنها بپرسید: ﴿فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ كَانُوا يَنْطِقُونَ﴾[۶۶۷]. آیات بعدی نشان میدهد که پاسخ ابراهیم حقیقت را برای مشرکان روشن[۶۶۸] و حجت را بر آنها تمام کرد[۶۶۹] و کسانی که لحظاتی پیش، ابراهیم را ستمگر میدانستند، به عقل[۶۷۰] و فطرت خویش بازگشتند[۶۷۱] و به ستمکاری خویش به سبب عبادت بتها[۶۷۲] اعتراف کردند: ﴿فَرَجَعُوا إِلَى أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ﴾[۶۷۳]، آنگاه آنان بر سرهای خود واژگونه شدند؛ یعنی احتجاجشان واژگون شد و دلیلشان به جای اثبات مدعایشان ادعای ابراهیم(ع) را ثابت کرد، زیرا به ناتوانی بتها اقرار کردند: ﴿ثُمَّ نُكِسُوا عَلَى رُءُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلَاءِ يَنْطِقُونَ﴾[۶۷۴] برخی گفتهاند: مراد این است که بتپرستان در برابر ابراهیم متحیّر ماندند و در نتیجه سرها را از شرم به زیر انداخته، برضدّ خویش اعتراف کردند: ﴿ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلَاءِ يَنْطِقُونَ﴾[۶۷۵] [۶۷۶]. برخی دیگر گفتهاند: منظور آن است که مشرکان با وجود درک حقیقت در برابر ابراهیم به مجادله باطل[۶۷۷] و مخاصمه پرداختند و با توجّه به ناتوانی بتها از تکلم، سخن ابراهیم را اعتراف به شکستن بتها به شمار آورده، اثبات جرم ابراهیم را اعلام داشتند[۶۷۸]. گرچه بعضی این جمله بتپرستان را (تو میدانی بتها همواره خاموشاند و ابهت سکوت را نمیشکنند) کوششی برای عذر آوردن از سوی بتها دانستهاند تا بدین وسیله ضعف و زبونی آنها را کتمان کنند[۶۷۹]. ابراهیم(ع) با استناد به اعتراف آنان به بیان بطلان بتپرستی پرداخت، آنگاه بیزاری خود را از بتپرستان و بتهای آنان اعلام و آنان را سرزنش کرد که چرا اندیشه نمیکنید: ﴿أُفٍّ لَكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۶۸۰][۶۸۱]سخن نگفتن بتها بدین معناست که آنها چیزی نمیدانند و برکاری قادر نیستند و سود و زیان شما به دست بتها نیست، پس پرستش آنها بیهوده است.
- بتپرستان ابراهیم(ع) را مجرم شناختند و به اتفاق برای حمایت از بتهایشان ﴿قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ﴾[۶۸۲]؛ ﴿قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَانًا فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ﴾[۶۸۳] به سوزاندن وی رأی دادند: ﴿قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَانًا فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ﴾[۶۸۴]، ازاینرو حصاری عظیم فراهم آورده، به گردآوری هیزم پرداختند[۶۸۵]، آنگاه هیزمها را در بنای یاد شده انباشته، آنها را آتش زدند و چون توان نزدیک شدن به آتش نبود[۶۸۶] ابراهیم را دست بسته[۶۸۷] در منجنیق نهاده[۶۸۸]، به درون آتش افکندند؛ ولی آتش به فرمان خدا سرد و سلامت شد: ﴿قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ﴾[۶۸۹] و او از سوختن رهایی یافت: ﴿ فَأَنْجَاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ ﴾[۶۹۰]. این رخداد چنان حجت آشکاری بر حقانیت توحید و بطلان بتپرستی بود که نمرود بیاختیار به ستایش خدای ابراهیم پرداخته، گفت: اگر کسی خدایی برمیگزیند باید مانند خدای ابراهیم برگزیند و آزر که تا این زمان به لجاجت خویش در برابر ابراهیم(ع) ادامه داده بود وی را که در میان آتش سالم دید گفت: ای ابراهیم خدای تو خوب خدایی است[۶۹۱]. به این ترتیب مقاومت بتپرستان در برابر ابراهیم(ع) مایه زیان بیشتر: ﴿وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ﴾[۶۹۲] و پستی آنان شد:﴿فَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِينَ﴾[۶۹۳].
پیامبر اسلام(ص)
- اعراب نیز با دور شدن از دین حنیف به بهانههای گوناگون به بتپرستی روی آورده[۶۹۴]، با سوت کشیدن و کف زدن در کنار کعبه به پرستش بتها میپرداختند. ﴿وَمَا كَانَ صَلَاتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلَّا مُكَاءً وَتَصْدِيَةً فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ﴾[۶۹۵] هر قبیله از قبایل عرب که بتهای پنجگانه قوم نوح به آنان منتقل شده بود[۶۹۶] برای خود بتی برگزیده بود[۶۹۷] که به آن منتسب میشد و برای فرزندان خود نامهایی برگرفته از اسامی بتها، همچون عبدالعزی و عبد منات انتخاب میکرد[۶۹۸]. بت چوبی[۶۹۹] عُزّی مخصوص قریش بود و لات از آنِ طایفه ثقیف و منات مخصوص اوس و خزرج بود[۷۰۰] و افزون بر آن اهالی مکه بتهایی به نامهای هبل، نائله، اساف داشتند[۷۰۱]؛ نیز سنگهایی در اطراف کعبه نصب کرده بودند که شکل و صورت خاصی نداشت و آنها را "نُصُب" مینامیدند[۷۰۲]. برخی گفتهاند: مشرکان عرب دو بت دیگر نیز به نام جبت و طاغوت داشتند[۷۰۳]. شمار بتهای کوچک و بزرگ در مکه بالغ بر ۳۶۰ بت میشد[۷۰۴] و در هر خانهای بتی قرار داشت که پرستش میشد و هنگام آغاز سفر و پایان آن، ابتدا برای استلام به سراغ بت میرفتند [۷۰۵].
- بتپرستان برای بتها خادمان مخصوص میگماردند[۷۰۶]. آنان در مقابل بتها حیوانهایی قربانی میکردند و خون قربانی را بر آنها میمالیدند و با این عمل خویش سعی در دفع امراضی نظیر برص و جذام و جنزدگی از خود و به ویژه کودکان خویش داشتند[۷۰۷]. آنها حتی بخشی از اموال خود را برای بتها قرار داده: ﴿وَيَجْعَلُونَ لِمَا لَا يَعْلَمُونَ نَصِيبًا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ تَاللَّهِ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَفْتَرُونَ﴾[۷۰۸] قسمتی از شتران و چارپایان و بخشی از زراعت خود را در راه بتها صرف میکردند و میگفتند: ﴿هَذَا لِشُرَكَائِنَا﴾[۷۰۹] این سهم ویژه خادمان و متولیان بت و بتخانه ومراسم قربانی و استفاده خودشان بود[۷۱۰]، در حالی که سهم خدا را به کودکان و مهمانان میدادند، افزون بر آن، سهم بت را بر سهم خدا ترجیح میدادند و اگر سهم بتها آسیب میدید از سهم خدا برای آنها صرف میکردند و برخی از بت پرستان به تبعیت از نیاکانشان استفاده از چهار نوع حیوان اهلی را به خاطر بتها حرام کرده بودند[۷۱۱] و در واقع آنها را نذر بتها میکردند[۷۱۲]، افزون بر اینها گاهی حتی فرزندانشان را برای بتها قربانی و به آن افتخار میکردند: ﴿وَكَذَلِكَ زَيَّنَ لِكَثِيرٍ مِنَ الْمُشْرِكِينَ قَتْلَ أَوْلَادِهِمْ شُرَكَاؤُهُمْ لِيُرْدُوهُمْ وَلِيَلْبِسُوا عَلَيْهِمْ دِينَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ﴾[۷۱۳]. پیامبر اسلام که از طرف پروردگار با بیّنه و دلیلی روشن برای هدایت انسانها مبعوث شده بود: ﴿قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّ﴾[۷۱۴] و نیز ﴿قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۷۱۵] در برابر بتپرستان قیام کرد. آن حضرت ضمن افشای ماهیّت بتها ﴿وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ﴾[۷۱۶] بتپرستی را نکوهش کرد و بتپرست را چون کسی دانست که با کف باز آب را به دهان میبرد ﴿لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْءٍ إِلَّا كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاءِ لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ﴾[۷۱۷] یا مانند کسی که در بیابان راه را گم کرده و قادر بر تصمیمگیری هم نیست:[۷۱۸]﴿قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۷۱۹] بدینسان وی از بتپرستی بیزاری جست ﴿قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُلْ لَا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ﴾[۷۲۰] و نیز ﴿لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ﴾[۷۲۱]، ﴿وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ﴾[۷۲۲] و بتپرستان را از عذاب الهی برحذر داشت ﴿وَلَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَهَا بَلْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ نُشُورًا﴾[۷۲۳]، ﴿إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا﴾[۷۲۴] و بیپناهی و یاور نداشتن آنان را در برابر غضب الهی متذکر شد. ﴿إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلا ﴾[۷۲۵] در همین راستا خدای سبحان به پیامبر(ص) میفرماید: شک و تردیدی در مورد چیزی که اینها میپرستند به خود راه مده [در امدادهای الهی و شکست قوم بت پرست ستمگر تردید نداشته باش]، زیرا اینان از همان راهی میروند که گروهی از پیشینیان رفتند و همان چیزی را میپرستند که نیاکانشان از قبل میپرستیدند، بنابراین سرنوشتی بهتر از آنان نخواهند داشت. ما حتما نصیب و سهم آنها را بدون کم و کاست از مجازات و عذاب خواهیم داد، چنان که اگر به راه حق باز گردند نصیب آنها از پاداش ما محفوظ است: ﴿فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِمَّا يَعْبُدُ هَؤُلَاءِ مَا يَعْبُدُونَ إِلَّا كَمَا يَعْبُدُ آبَاؤُهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ غَيْرَ مَنْقُوصٍ﴾[۷۲۶]. بتپرستان عرب که از یگانهپرستی و توحید متنفر بودند: ﴿وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ﴾[۷۲۷] و نیز ﴿وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا﴾[۷۲۸] از قطع ارتباطشان با بتها هراس داشتند و میپنداشتند اگر بتپرستی را رها کنند قحطی و سختیهای دیگر آنها را فرا میگیرد[۷۲۹]، ازاینرو ابتدا گفتند: ﴿أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ﴾[۷۳۰][۷۳۱] سپس با مسخره کردن پیامبر اسلام ﴿وَإِذَا رَأَوْكَ إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا﴾[۷۳۲] و اتهام جادوگری و دروغگویی ﴿وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ﴾[۷۳۳] و شاعری و دیوانگی ﴿إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ﴾[۷۳۴]. و نیز کاهن بودن[۷۳۵] به رویارویی با وی برخاستند و از تاریخ درس عبرت نگرفته ﴿وَلَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَهَا بَلْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ نُشُورًا﴾[۷۳۶]، ﴿أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا﴾[۷۳۷]، بدون هیچگونه دلیل یا داشتن علم و آگاهی ﴿وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾[۷۳۸]؛ ﴿وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ﴾[۷۳۹] و با بیتوجهی به ربوبیّت الهی و جایگاه انسانی خویش بر باطل خویش پافشاری میکردند [۷۴۰] ﴿وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِنَ الظَّالِمِينَ﴾[۷۴۱] و به پیامبر(ص) گفتند: کیفرهایی که ما را به آنها تهدید میکنی زودتر بیاور. پیامبر(ص) فرمود: آنچه شما درباره آن عجله میکنید به دست من نیست و چنانچه به دست من بود کار میان من و شما خاتمه مییافت؛ ولی بدانید خداوند از همه کس بهتر ستمکاران را میشناسد: ﴿قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَكَذَّبْتُمْ بِهِ مَا عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ قُلْ لَوْ أَنَّ عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ الْأَمْرُ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ﴾[۷۴۲] یا از وی خواستند بت بپرستد: ﴿قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ﴾[۷۴۳] آنان با ظهور نشانههای پیروزی توحید از پیامبر خواستند با آنها سازش کند[۷۴۴] و پرستش بتها را اجازه دهد و حتی با توجه به روحیه استکباری خویش ﴿إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ﴾[۷۴۵] سعی در بازگرداندن مسلمانان از آیین اسلام به سوی بتپرستی داشتند ﴿ وَعَجِبُوا أَن جَاءَهُم مُّنذِرٌ مِّنْهُمْ وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ أَجَعَلَ الآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ وَانطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي الْمِلَّةِ الآخِرَةِ إِنْ هَذَا إِلاَّ اخْتِلاقٌ أَأُنزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِن بَيْنِنَا بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِّن ذِكْرِي بَلْ لَمَّا يَذُوقُوا عَذَابِ﴾[۷۴۶]؛ امّا پیامبر اسلام(ص) با اعلام عدم امکان سازش با بتپرستان: ﴿قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي شَكٍّ مِنْ دِينِي فَلَا أَعْبُدُ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ أَعْبُدُ اللَّهَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۷۴۷] و اینکه این عدم سازش همیشگی است و دین امری قراردادی نیست که پیشنهاد شود که یک سال ما بر اساس عقیده شما عمل میکنیم و یک سال هم شما به عقیده ما عمل کنید[۷۴۸]، بلکه حقیقتی است که همگان باید مطیع آن باشند ﴿قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ لا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ وَلا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ وَلا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ وَلا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ﴾[۷۴۹]، با تمام توان در جهت مبارزه با بتپرستی کوشید و سرانجام در روز فتح مکّه با پیروزی وارد مسجدالحرام شد و در حالی که بتها را سرنگون میساخت به امر خدا فرمود: ﴿وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا﴾[۷۵۰][۷۵۱]
احتجاجهای پیامبر اسلام با بت پرستان
- پیامبر اسلام در طول مبارزه خود با بتپرستی همواره تلاش میکرد با احتجاجهای روشن بطلان پرستش بت را آشکار ساخته، بتپرستان را به سوی توحید هدایت کند که به برخی از آنها اشاره میشود:
نفی هرگونه ضرر و نفع از بتها
- بتپرستان و خداپرستان هر دو نیازمندی انسان به تکیه گاهی قدرتمند و آگاه را باور دارند؛ ولی قرآن خدا را تگیهگاه قدرتمند معرفی و پرستش وی را توصیه میکند و بتپرستان بتها را که مالک سود و زیان خود و مالک مرگ و حیات و رستاخیز خویش نیستند؛ تا چه رسد به دیگران: ﴿وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ وَلَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَلَا يَمْلِكُونَ مَوْتًا وَلَا حَيَاةً وَلَا نُشُورًا﴾[۷۵۲] خدای سبحان به پیامبر میفرماید: بگو: آیا هیچ درباره معبودان دروغین اندیشه کردهاید که اگر خدا بخواهد به من زیانی برساند آیا آنها میتوانند آن را برطرف سازند؟ یا اگر اراده کند رحمتی را نصیبم گرداند آیا آنها توانایی دارند جلو رحمت او را بگیرند: ﴿وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ﴾[۷۵۳] و نیز ﴿وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ﴾[۷۵۴] بیشک پاسخ منفی است، ازاینرو پرستش آنها کاری بیهوده و ظلم به خویشتن است ﴿وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِنَ الظَّالِمِينَ﴾[۷۵۵]؛ همچنین پیامبر(ص) به ناتوانی بتها در برابر خدا و عدم قدرت آنها بر نجات بتپرستان از عذاب وی احتجاج کرد ﴿قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ﴾[۷۵۶] و فرمود: اگر بتها توانایی میداشتند در گذشته بتپرستان را از عذاب خدا نجات میدادند یا در پیشگاه او برای آنان شفاعت میکردند[۷۵۷] و نیز آن حضرت با تکیه بر مرده بودن بتها و جهل به قیامت ﴿ أَفَمَن يَخْلُقُ كَمَن لاَّ يَخْلُقُ أَفَلا تَذَكَّرُونَ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لاَ يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاء وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ ﴾[۷۵۸] و ناتوانی آنها از هدایت انسانها، روزی دادن به بتپرستان ﴿أَيُشْرِكُونَ مَا لَا يَخْلُقُ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ﴾[۷۵۹] و اجابت خواستههای آنان، بر نفی بتپرستی استدلال فرموده است. ﴿وَلَا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْرًا وَلَا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لَا يَتَّبِعُوكُمْ سَوَاءٌ عَلَيْكُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صَامِتُونَ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴾[۷۶۰]؛ ﴿قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ﴾[۷۶۱].
تلازم معبودیت و خالقیت
- پرستش درخور کسی است که خالق موجودات و اصول نعمتها[۷۶۲] و افزون بر خلقت ابتدایی قادر بر معاد نیز باشد[۷۶۳]، در حالی که بتها خالق چیزی نیستند و از پدید آوردن جهان هستی و تجدید خلقت آن ناتوان ﴿قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ قُلِ اللَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ﴾[۷۶۴]، بلکه خود مخلوقاند: ﴿وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ وَلَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَلَا يَمْلِكُونَ مَوْتًا وَلَا حَيَاةً وَلَا نُشُورًا﴾[۷۶۵] ﴿أَيُشْرِكُونَ مَا لَا يَخْلُقُ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ﴾[۷۶۶] اگر از خود بتپرستان پرسیده شود که چه کسی آسمانها و زمین را آفرید؟ مسلمًا میگویند: خدا، در حالی که بتها حتی قدرت ندارند مگسی را بیافرینند، هر چند دست به دست هم دهند: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ﴾[۷۶۷]، بنابراین خداوند با استفهام انکاری میفرماید: آیا آنان خدایانی را برگزیدهاند که نمیتوانند موجودات زنده را بیافرینند و در جهان پراکنده سازند: ﴿أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِنَ الْأَرْضِ هُمْ يُنْشِرُونَ﴾[۷۶۸] و اگر بتپرستان معتقدند که بتها مظهر فرشتگان و ملائکه و مقدّسان آسمان هستند ـ چنان که عقیده جمعی از آنها بود ـ باید شرکت آنها را در آفرینش آسمانها نشان دهند: ﴿قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا فَهُمْ عَلَى بَيِّنَتٍ مِنْهُ بَلْ إِنْ يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا إِلَّا غُرُورًا﴾[۷۶۹]، بنابراین توانایی خداوند بر آفرینش و ناتوانی بتها از آن، هرگونه بتپرستی را نفی میکند. ﴿وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُوا لَهُ بَنِينَ وَبَنَاتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يَصِفُونَ بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُنْ لَهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ﴾[۷۷۰]؛ ﴿قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ لَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ﴾[۷۷۱]؛ ﴿ أَفَمَن يَخْلُقُ كَمَن لاَّ يَخْلُقُ أَفَلا تَذَكَّرُونَ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لاَ يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ ﴾[۷۷۲]. در آیات ﴿ أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ السَّمَاء مَاء فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ مَّا كَانَ لَكُمْ أَن تُنبِتُوا شَجَرَهَا أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ أَمَّن جَعَلَ الأَرْضَ قَرَارًا وَجَعَلَ خِلالَهَا أَنْهَارًا وَجَعَلَ لَهَا رَوَاسِيَ وَجَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حَاجِزًا أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلا مَّا تَذَكَّرُونَ أَمَّن يَهْدِيكُمْ فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَن يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ تَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ أَمَّن يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَمَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴾[۷۷۳] از ۱۲ نشانه و موهبت خدای بزرگ در عالم هستی ضمن ۵ پرسش سخن میگوید. نشانههای مزبور عبارتاند از: خلقت آسمان و زمین، نزول باران و آثار حیاتی آن، آرامش قرارگاه انسان در زمین، نهرهای آب، کوههای عظیم و پابرجا، ایجاد حایل و مانع در میان آب شور و شیرین، اجابت دعوت بندگان، هدایت آنها در تاریکی صحرا و دریا، بادهایی که از نزول باران خبر میدهند، تجدید حیات موجودات و روزی دادن به انسانها از آسمان و زمین[۷۷۴] و خداوند در ذیل هر یک از سؤالهای پنجگانه این جمله را تکرار میکند: ﴿أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ﴾ و با این جمله استبعاد و انکار خود را نسبت به بتپرستی بیان میکند.
نفی شفاعت بتها
- برخی از بتپرستان عرب اعتقاد داشتند گرچه از بتها مستقلاً کاری ساخته نیست؛ امّا آنان چون قدرتمندان عالم وجودند مقام شفاعت در امور دنیایی[۷۷۵] به آنها واگذار شده است، ازاینرو نسبت به ضعیفان[۷۷۶] منشأ سود و زیاناند، به همین دلیل در هنگام طواف خانه خدا میگفتند: "لات و عزّی و منات پرندگان زیبای بلند مقامی هستند که از آنان امید شفاعت میرود"[۷۷۷]. (افسانه غرانیق) این، پنداری است مردود ﴿وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ﴾[۷۷۸]، زیرا اگر مراد از شفاعت شفاعتی به اذن خداست بتپرستان باید از کتب آسمانی برای اثبات چنین مدعایی مدرک و سندی بیاورند: ﴿قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا فَهُمْ عَلَى بَيِّنَتٍ مِنْهُ بَلْ إِنْ يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا إِلَّا غُرُورًا﴾[۷۷۹] خدای سبحان به پیامبر میفرماید: بگو: آیا شما خداوند را به چیزی خبر میدهید که در آسمانها و زمین سراغ ندارد: ﴿وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾[۷۸۰] کنایه از اینکه چنین شفیعانی وجود ندارند و اگر مراد شفاعتی است که بدون اذن خداوند محقق میشود باید بدانند که شفاعت به اذن خداست، زیرا دنیا و آخرت متعلق به اوست، ازاینرو چه بسیار فرشتگانی که در آسمانها هستند و شفاعت آنها سودی نمیبخشد، مگر بعد از آنکه خدا برای کسی که بخواهد و راضی باشد اجازه دهد: ﴿فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى وَكَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَرْضَى﴾[۷۸۱]
فقدان دلیل بر بت پرستی
- بتپرستان بهرغم اینکه دلیل و برهانی عقلی یا شرعی نداشتند به بتپرستی گرایش پیدا کرده بودند، ازاینرو پیامبر مأموریت یافت به آنها بگوید که اگر صداقت دارید برای این کار خود برهان بیاورید: ﴿وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾[۷۸۲] و نیز اعلام کند که این معبودهای دروغین اسمهایی بیمسمّا هستند که شما از پیش خود بدون دلیلی از جانب خداوند، اختراع کردهاید: ﴿إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى﴾[۷۸۳].
بیارزشی گمان در پرستش
- بتپرستان عرب بتها را به گمان اینکه تمثال فرشتگان و دختران خدا هستند میپرستیدند: ﴿أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى﴾[۷۸۴]، ﴿وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى﴾[۷۸۵]، ﴿أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنْثَى﴾[۷۸۶][۷۸۷]و بر بتهای معروف خود نام مؤنث نهاده بودند؛ مانند اللات به معنای إلـه، مؤنث "اللّه"، "عُزّی" مؤنث "اعزّ" و "منات" که به معنای تقدیر چیزی از ناحیه خداست.
- خدای سبحان میفرماید: آیا خداوند پسران را مخصوص شما قرار داد و خودش دخترانی از فرشتگان برگزید؟ شما سخنی بزرگ (و بسیار زشت) میگویید: ﴿أَفَأَصْفَاكُمْ رَبُّكُمْ بِالْبَنِينَ وَاتَّخَذَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ إِنَاثًا إِنَّكُمْ لَتَقُولُونَ قَوْلًا عَظِيمًا﴾[۷۸۸] آیا سهم شما پسر است و سهم خدا دختر؟ این تقسیمی غیر عادلانه است: ﴿أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنْثَى﴾[۷۸۹]، ﴿تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَى﴾[۷۹۰] که حاکی از نادانی و پیروی از گمان و بیایمانی است، در صورتی که گمان، انسان را از حق بینیاز نمیکند: ﴿إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنْثَى﴾[۷۹۱]، ﴿وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا﴾[۷۹۲] پیامبر(ص) بعد از احتجاجهای فراوان وقتی با مکر و فریب بتپرستان و بهانه جوییهای آنان روبهرو میشود به آنان اعلام میکند: هر موجودی جز خدا را میخواهید بپرستید؛ ولی منتظر پیامدهای آن باشید: ﴿فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ﴾[۷۹۳][۷۹۴]
نفی انسان پرستی
- قرآن کریم ضمن نفی صفات خدایی از انسان[۷۹۵] و بیان مبارزه انبیا با کسانی که انسانها را به خویشتن دعوت میکردند و از آنان انتظار اطاعت بیچون و چرا داشتند و با دعوت به تقوا و اطاعت از خدا از زبان نوح ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ﴾[۷۹۶]، هود ﴿قَالُوا سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُنْ مِنَ الْوَاعِظِينَ﴾[۷۹۷]، صالح ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ﴾[۷۹۸]، لوط ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ﴾[۷۹۹]، شعیب ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ﴾[۸۰۰] و مسیح ﴿وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَجِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ﴾[۸۰۱]؛ ﴿وَلَمَّا جَاءَ عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ﴾[۸۰۲] ـ که مسلماً این اطاعت مربوط به ترک بتپرستی است[۸۰۳] ـ اطاعت بیقید و شرط از انسانهای دیگر را که مساوی با پرستش آنها و شکلی از بتپرستی است [۸۰۴] نفی میکند و حتی اعلام میدارد که پیامبران الهی و فرشتگان مقرب نیز شایسته پرستش نیستند: ﴿وَلَا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلَائِكَةَ وَالنَّبِيِّينَ أَرْبَابًا أَيَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ﴾[۸۰۵]، زیرا هیچکس در برابر خدا به طور مستقل قدرتی ندارد. بنابر آموزه قرآن اگر همه معبودها دست به دست هم دهند و همه نیروهایشان را جمع کنند قادر بر آفرینش مگسی نیستند: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ﴾[۸۰۶][۸۰۷]، پس لایق پرستش نیستند.
- قرآن از یک سو یهود و نصارا را نکوهش میکند که چرا دانشمندان و راهبان خود را خدایانی در برابر خداوند یکتا قرار دادهاند: ﴿اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾[۸۰۸] و این عقیده را انحرافی شبیه انحراف بتپرستان پیشین (هندی و چینی و بتپرستان غرب اعم از رومیان و یونانیان[۸۰۹] و شمال آفریقا)[۸۱۰] میشمارد: ﴿ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾[۸۱۱] که به اهلکتاب سرایت کرده است[۸۱۲] و آنان را بر پرستش بندگانی همچون خودشان سرزنش میکند: ﴿إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾[۸۱۳] و از سوی دیگر اعتقاد به فرزند داشتن خدا را که بین بتپرستان رایج بود و اهلکتاب از آنان گرفته بودند[۸۱۴] انحراف و تحریف حقایق میشمارد: ﴿وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾[۸۱۵] یهودیان عُزَیر[۸۱۶]، و مسیحیان عیسی(ع) را پسر خدا خواندند[۸۱۷].
- قرآن تولد خارقالعاده عیسی(ع) را شبیه خلقت آدم(ع) میشمارد و آن را به عنوان شاهدی بر نفی فرزند خدا بودن او ذکر میکند ﴿إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾[۸۱۸]، و نیز اعتراف خود آن حضرت را به ربوبیت مطلق الهی ﴿لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ﴾[۸۱۹] و ولادتش از مریم و اینکه مرگ و حیاتش به اراده خداست گواه میشمارد.
- قرآن کریم از پیشنهاد مباهله پیامبر(ص) در برابر مسیحیان نجران به عنوان آخرین حربه و سند در نفی هرگونه پرستش غیر خدا یاد کرده ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾[۸۲۰]، پیامبر(ص) را از احترام و تقدیس صلیب به عنوان بتپرستی نهی فرموده است[۸۲۱][۸۲۲].
مبارزه اصحاب کهف با بتپرستی
- بتپرستی در میان قوم اصحاب کهف نیز رایج و موجب ستمگری آنان شده بود ﴿وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَ مِنْ دُونِهِ إِلَهًا لَقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا هَؤُلَاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِمْ بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرْفَقًا﴾[۸۲۳].
- اصحاب کهف برای فرار از بتپرستی با این شعار که بتپرستی باطل و ناصواب است: ﴿وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَ مِنْ دُونِهِ إِلَهًا لَقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا﴾[۸۲۴] اعتقاد خویش را به اینکه سراسر عالم هستی تنها یک پروردگار دارد ابراز داشته و به نفی ارباب انواع و نیز خدایان و عقول کلیهای پرداختند که بتپرستان آنان را برتر از ارباب انواع میدانستند [۸۲۵]. آنان در برابر بتپرستی دقیانوس جبار و یاران وی که مؤمنان موحد را آزار و اذیت میکردند قیام کرده[۸۲۶]، به غار پناهنده شدند ﴿هَؤُلَاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِمْ بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرْفَقًا﴾[۸۲۷][۸۲۸].
مبارزه رسولان الهى در انطاکیه با بتپرستى
- جمعیت شهر انطاکیه که در قرآن از آنان به "اصحاب القریه" یاد شده بتپرست بودند. خداوند دو رسول براى هدایت آنان فرستاد تا پیام الهى را به صورت روشن براى آنان بیان کنند ﴿وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ﴾[۸۲۹]، ﴿قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ وَمَا عَلَيْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ﴾[۸۳۰]، ﴿قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِنْ ذُكِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ اتَّبِعُوا مَنْ لَا يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنْقِذُونِ﴾[۸۳۱][۸۳۲] مردم شهر، آن دو رسول را تکذیب و با نسبت دادن بدیُمنى به آنان ﴿قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾[۸۳۳] آنها را زندانى کردند.
- خداوند سومین رسول ( شمعون وصی عیسی(ع)) را فرستاد[۸۳۴]؛ امّا بتپرستان با این استدلال که شما بشر هستید و مانند ما مىخورید و مىآشامید و ارتباط بشر با عالم غیب محال است ﴿إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ﴾[۸۳۵]، ﴿قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ﴾[۸۳۶]، ﴿أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنْقِذُونِ﴾[۸۳۷] به تکذیب آنان پرداخته، آنان را به سنگسار شدن و شکنجه تهدید کردند ﴿قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾[۸۳۸]، ﴿أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنْقِذُونِ﴾[۸۳۹]. مؤمن آلیس که غالب مفسران نامش را "حبیب نجار" ذکر کردهاند [۸۴۰] با دیدن معجزه رسولان الهى و شفا یافتن پسر بیمارش و همچنین بیماران دیگر به دست آنان[۸۴۱] به خداوند و یگانگى وى ایمان آورده بود. او با ایمان به توحید خالق، بتپرستان را گمراه خواند ﴿أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنْقِذُونِ﴾[۸۴۲]، ﴿إِنِّي إِذًا لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾[۸۴۳] و بتپرستى و اندیشه شفاعت بتها در هنگام گرفتاریها را به مسخره گرفت ﴿أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنْقِذُونِ﴾[۸۴۴] و به آفرینش انسان از سوى خدا و بازگشت وى به پیشگاه او و ناتوانى بتها از شفاعت و نجات انسان در صورت تعلق اراده خدا بر زیان رساندن به آنان، بر نفى بتپرستى احتجاج کرد ﴿وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ﴾[۸۴۵]، ﴿وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ﴾[۸۴۶]﴿اتَّبِعُوا مَنْ لَا يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ﴾[۸۴۷]، ﴿وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴾[۸۴۸]، ﴿أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنْقِذُونِ﴾[۸۴۹]؛ ولى قوم مزبور با وى نیز به مخالفت برخاسته، سرانجام او را به شهادت رساندند[۸۵۰] ﴿وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ﴾[۸۵۱]، ﴿قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ﴾[۸۵۲] و خداوند او را از مُکَرّمان قرار داد و در بهشت الهى وارد و بر مردم شهر غضب کرد و با صیحهاى آسمانى آنان را نابود ساخت ﴿بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ﴾[۸۵۳]، ﴿إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ﴾[۸۵۴][۸۵۵].
پانویس
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۵.
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۵.
- ↑ نثر طوبی، ج ۲، ص ۵۸.
- ↑ الاسماء الثلاثه، ص ۴۸ ـ ۴۹.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۳۴.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ المیزان، ج۷، ص۱۶۸ ـ ۱۶۹، ۲۴۰؛ دانشنامه قرآن، ج ۱، ص ۳۵۲.
- ↑ الاسماء الثلاثه، ص ۵۹.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۳۴.
- ↑ الملل و النحل، ج ۲، ص ۲۵۸؛ تفسیر مراغی، ج ۳، ص ۱۷۳؛ المیزان، ج ۷، ص ۲۳۹.
- ↑ البدء والتاریخ، ج۴، ص۲۶؛ المیزان، ج۱۷، ص ۷۷.
- ↑ مفردات، ص ۴۹۳؛ مجمعالبحرین، ج ۲، ص ۶۴۰، «صنم»؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۰۹۷ ـ ۱۰۹۸؛ دائرهالمعارف الاسلامیه، ج ۱۴، ص ۳۵۶.
- ↑ المیزان، ج ۳، ص ۲۷۶.
- ↑ دانشنامه قرآن، ج ۱، ص ۳۵۳.
- ↑ مفردات، ص ۴۹۳؛ لسان العرب، ج ۷، ص ۴۲۴، «صنم».
- ↑ التحقیق، ج ۶، ص ۲۸۷، «صنم».
- ↑ مفردات، ص ۴۹۳؛ بصائر ذوی التمییز، ج ۳، ص ۴۴۵.
- ↑ لسان العرب، ج ۷، ص ۴۲۴.
- ↑ التحقیق، ج ۶، ص ۲۸۷.
- ↑ مفردات، ص ۸۵۳، «وثن».
- ↑ التحقیق، ج ۶، ص ۲۸۷؛ ج ۱۳، ص ۲۹.
- ↑ دائرة المعارف الاسلامیه، ج ۱۴، ص ۳۵۶.
- ↑ جامعالبیان، مج ۴، ج ۶، ص ۱۰۱؛ مفردات، ص ۸۰۷.
- ↑ مفردات، ص ۱۳۵، «بعل».
- ↑ مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۴۷.
- ↑ بلوغالارب، ج ۲، ص ۲۰۳.
- ↑ التفسیرالکبیر، ج ۲۸، ص ۲۹۶؛ التحریر والتنویر، ج ۲۷، ص ۱۰۴.
- ↑ التفسیرالکبیر، ج ۲۸، ص ۲۹۶؛ التحریر والتنویر، ج ۲۷، ص ۱۰۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۶۶.
- ↑ التحریر والتنویر، ج ۲۷، ص ۱۰۵.
- ↑ مجمعالبحرین، ج ۱، ص ۳۳۷؛ التحقیق، ج ۲، ص ۴۴، «جبت».
- ↑ جامع البیان، مج ۳، ج ۳، ص ۲۸؛ مفردات، ص ۱۸۲، ۵۲۰، «جبت»، «طاغوت»؛ مجمعالبحرین، ج ۱، ص ۳۳۷.
- ↑ مجمع البحرین، ج ۱، ص ۳۳۷.
- ↑ التحقیق، ج ۲، ص ۴۴، «جبت».
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۷.
- ↑ منشور جاوید، ج ۲، ص ۴۸۳.
- ↑ المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۷ ـ ۲۷۸.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص ۱۷۴؛ نثر طوبی، ج ۲، ص ۵۸.
- ↑ قاموس کتاب مقدس، ص ۱۶۴.
- ↑ «نوح گفت: پروردگارا! آنان از من فرمان نبردند و از کسی پیروی کردند که دارایی و فرزندش جز به زیان وی نیفزود و نیرنگی بزرگ باختند و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر ، دست نکشید و بیگمان بسیاری را گمراه کردند، و ستمگران را جز گمراهی میفزای» سوره نوح، آیه ۲۱-۲۴.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۱۱۲؛ ج ۷، ص ۳۵.
- ↑ المیزان، ج ۶، ص ۷۴.
- ↑ التفسیرالکبیر، ج ۲، ص ۱۱۲؛ ج ۷، ص ۳۵؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص ۲۹۳ ـ ۲۹۵؛ المیزان، ج ۲، ص ۳۴۹.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۸۷؛ مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۴۷؛ روض الجنان، ج ۱۹، ص ۴۳۳.
- ↑ قاموس کتاب مقدس، ص ۱۶۴.
- ↑ «و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر ، دست نکشید» سوره نوح، آیه ۲۳.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۴۷.
- ↑ «گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما تنها خداوند را بپرستیم و آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم؟ اگر راست میگویی آنچه را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور!» سوره اعراف، آیه ۷۰.
- ↑ «و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهندهای است گفتند: ای صالح! بیگمان پیش از این در میان ما مایه امید بودی، آیا ما را از پرستیدن آنچه پدرانمان میپرستیدند باز میداری؟ و به راستی نسبت به آنچه ما را بدان میخوانی در دو دلی گمانانگیزی هستیم» سوره هود، آیه ۶۱-۶۲.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۱، ص ۳۳۰؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۶۴.
- ↑ المیزان، ج ۱۰، ص ۲۸۵.
- ↑ المیزان، ج ۱۰، ص ۲۸۵.
- ↑ المیزان، ج ۱۷، ص ۷۴.
- ↑ «هنگامی که به پدر و قوم خویش، گفت: این تندیسها چیست که شما به (خدمت) آنها ماندگارید؟» سوره انبیاء، آیه ۵۲.
- ↑ «گفتند: چه کسی با خدایان ما چنین کرده است؟ بیگمان او از ستمگران است» سوره انبیاء، آیه ۵۹.
- ↑ «ای دو یار زندان! آیا خدایان پراکنده بهتر است یا خداوند یگانه دادفرما؟ شما به جای او جز نامهایی را نمیپرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیدهاید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره یوسف، آیه ۳۹ - ۴۰.
- ↑ مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۵۸.
- ↑ «و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا مینهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بیگمان ما بر آنان چیرهایم» سوره اعراف، آیه ۱۲۷.
- ↑ «و قوم موسی در نبود او، از زیورهای (زراندود) خود گوسالهای ساختند، پیکری که بانگی داشت، آیا ندیدند که با آنان سخن نمیگوید و راهی به آنان نمینماید؟ آن را (به پرستش) گرفتند و ستمکار بودند» سوره اعراف، آیه ۱۴۸.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۱، ص ۶۲؛ تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۹ ـ ۳۰.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص ۱۳۹ ـ ۱۴۰.
- ↑ «و پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر بدو وحی کردیم که هیچ خدایی جز من نیست پس مرا بپرستید» سوره انبیاء، آیه ۲۵.
- ↑ «و به جای خداوند چیزی را که (خداوند) برهانی بر آن فرو نفرستاده است و (نیز) چیزی را که دانشی درباره آن ندارند میپرستند و ستمگران را هیچ یاوری نیست و چون آیات روشن ما را بر آنان بخوانند در چهرههای کافران، ناخوشایندی میبینی، نزدیک است به کسانی که آیات ما را بر آنان میخوانند تاخت آورند، بگو: آیا به بدتر از این شما را آگاه سازم؟ (آن) دوزخ است که خداوند کافران را بدان وعده داده است؛ و این پایانه، بد است» سوره حج، آیه ۷۱-۷۲.
- ↑ تفسیر قمی، ج۲، ص۳۱۶؛ التبیان، ج ۱۰، ص ۱۴۱.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۹، ص ۲۷۶ ـ ۲۷۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۹۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص ۱۱۰؛ نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۸۴.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۱، ص ۷۷؛ الموسوعة الذهبیه، ج ۵، ص ۲۱۰.
- ↑ «بگو: ای مردم! اگر در دین من شک دارید پس (بدانید که) من کسانی را که به جای خداوند میپرستید نمیپرستم ولی خداوندی را میپرستم که جان شما را میستاند و فرمان یافتهام که از مؤمنان باشم» سوره یونس، آیه ۱۰۴.
- ↑ «بگو: من از پرستیدن کسانی که شما به جای خداوند (به پرستش) میخوانید باز داشته شدهام؛ بگو: از خواستههای (نفسانی) شما پیروی نمیکنم که در آن صورت به راستی گمراه گردیدهام و از رهیافتگان نخواهم بود» سوره انعام، آیه ۵۶.
- ↑ «بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود میرساند و نه زیان میزند و پس از آنکه خداوند ما را راهنمایی کرده است به (عقاید) گذشته خود بازگردانده شویم؟ چونان کسی که شیطانها او را در زمین، سرگشته و سرگردان کردهاند در حالی که او را همراهانی است که به راهیابی فرا میخوانندش که نزد ما بیا؛ بگو: تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و فرمان یافتهایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» سوره انعام، آیه ۷۱.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۹، ص ۲۷۶.
- ↑ التنبیه والاشراف، ص ۷۹.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۱۱۲.
- ↑ المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۶؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۱۶۷.
- ↑ نثر طوبی، ج ۲، ص ۵۸.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ المیزان، ج ۱۵، ص ۳۵۸؛ ج ۱۱، ص ۲۸۸ ـ ۲۹۱؛ ج ۱۳، ص ۲۲۴؛ ج ۱۴، ص ۲۶۶ ـ ۲۷۷.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۱۱۲.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۴۳ ـ ۱۴۴.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ التفسیرالکبیر، ج ۱، ص ۱۱۳؛ تفسیر المنار، ج ۸، ص ۲۰.
- ↑ المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۶.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۴۳؛ روحالبیان، ج ۴، ص ۲۶.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ الملل والنحل، ج ۲، ص ۵۰؛ المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۰ ـ ۲۸۱.
- ↑ التفسیرالکبیر، ج ۲، ص ۱۱۲.
- ↑ الملل والنحل، ج ۲، ص ۵۰؛ نخبة الدهر، ص ۶۳.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۱۱۳.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۱۱۲.
- ↑ الملل و النحل، ج ۲، ص ۵۱؛ المیزان، ج ۱، ص ۱۹۴ ـ ۱۹۵.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ التفسیرالکبیر، ج۱۷، ص ۶۰؛ ج ۲، ص ۱۱۳؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج۲، ص ۱۱۷.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۷، ص ۱۷۳.
- ↑ التفسیرالکبیر، ج۷، ص۳۶؛ المیزان، ج۱۰، ص۲۷۶، ۲۷۸.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «و به یقین نوح را نزد قومش فرستادیم (و به ایشان گفت:) من برای شما بیم دهندهای آشکارم» سوره هود، آیه ۲۵.
- ↑ «پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمیدانیم و جز این نمیبینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کردهاند و در شما برتری نسبت به خویش نمیبینیم بلکه شما را دروغگو میپنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.
- ↑ «گفتند: ای هود! برهانی برای ما نیاوردهای و ما با سخن تو از خدایانمان دست نمیکشیم و ما به تو ایمان نمیآوریم» سوره هود، آیه ۵۳.
- ↑ «آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.
- ↑ «و به راستی نوح را به سوی قوم وی فرستادیم، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که شما را خدایی جز او نیست، آیا پرهیزگاری نمیورزید؟» سوره مؤمنون، آیه ۲۳.
- ↑ «او جز مردی نیست که جنونی دارد پس چندی بر او انتظار برید» سوره مؤمنون، آیه ۲۵.
- ↑ «سپس مردم دورهای دیگر را پس از آنان پدید آوردیم» سوره مؤمنون، آیه ۳۱.
- ↑ «و اگر از آدمی مانند خویش فرمان برید بیگمان در آن صورت زیانکار خواهید بود» سوره مؤمنون، آیه ۳۴.
- ↑ المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۸؛ ج ۱۷، ص ۷۷.
- ↑ تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۷، ص ۱۷۳.
- ↑ التبیان، ج ۶، ص ۹؛ تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۷، ص ۱۷۳.
- ↑ «آگاه باش که دین ناب، از آن خداوند است و خداوند میان آنان که به جای او سرورانی گرفتهاند (و میگویند) ما اینان را جز برای آنکه ما را به خداوند، نیک نزدیک گردانند نمیپرستیم، در آنچه اختلاف میورزند داوری خواهد کرد؛ خداوند کسی را که دروغگوی بسیار ناسپاس است راهنمایی نمیکند» سوره زمر، آیه ۳.
- ↑ «و میگویند اینان میانجیهای ما نزد خداوندند» سوره یونس، آیه ۱۸.
- ↑ التبیان، ج ۵، ص ۳۵۵؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۲۳۳.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ التفسیرالکبیر، ج ۲، ص ۱۱۳.
- ↑ المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۱.
- ↑ بلوغ الارب، ج ۲، ص ۱۹۷.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «و گفت: جز این نیست که به جای خداوند بتهایی را از سر دوستی میان یکدیگر در زندگی این جهان (به پرستش) گرفتهاید سپس در روز رستخیز هر یک از شما دیگری را انکار میکند و هر یک از شما به دیگری لعنت میفرستد و جایگاهتان آتش (دوزخ) است و یاوری نخواهید داشت» سوره عنکبوت، آیه ۲۵.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «بگو: چه چیزی در گواهی بزرگتر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم، آیا شما گواهی میدهید که با خداوند خدایان دیگری هست؟ بگو: من گواهی نمیدهم؛ بگو: تنها او خدایی یگانه است و من از شرکی که میورزید بیزارم» سوره انعام، آیه ۱۹.
- ↑ «آیا چیزهایی را شریک او میدانند که آفرینشی ندارند و خود آفریده شدهاند؟ و نه برای آنان یاور توانند بود و نه به خودشان یاری میرسانند!» سوره اعراف، آیه ۱۹۱-۱۹۲.
- ↑ «گفت: آیا به جای خداوند چیزی را میپرستید که برای شما هیچ سودی و زیانی ندارد؟ ننگ بر شما و بر آنچه به جای خداوند میپرستید، آیا خرد نمیورزید؟» سوره انبیاء، آیه ۶۶-۶۷.
- ↑ «گفت: (نه،) بلکه پروردگارتان، پروردگار آسمانها و زمین است که آنها را پدید آورده است و من بر این گواهم» سوره انبیاء، آیه ۵۶.
- ↑ «بگو: کسانی را که به جای خداوند، (خدای خود) میپندارید فرا خوانید؛ آنان همسنگ ذرهای را در آسمانها و زمین در اختیار ندارند و آنان را در (آفرینش) آن دو، شرکتی نیست و او را از میان آنان هیچ پشتیبانی نیست و میانجیگری نزد او سودی ندارد مگر برای آن کس که او به وی اجازه دهد؛ تا چون هراس از دلهاشان برخیزد گویند: پروردگارتان چه گفت؟ میگویند: حقیقت را و او فرازمند بزرگ است» سوره سبأ، آیه ۲۲-۲۳.
- ↑ «از شب میکاهد و بر روز میافزاید و از روز میکاهد و بر شب میافزاید و خورشید و ماه را رام کرده است، هر یک تا زمانی معیّن روان است، این است خداوند پروردگار شما که فرمانفرمایی، او راست و کسانی را که به جای او (به پرستش) میخوانید سر مویی اختیار ندارند» سوره فاطر، آیه ۱۳.
- ↑ «مگر هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید گواه بودید، آنگاه که از پسران خود پرسید: پس از من چه میپرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را میپرستیم که خدایی یگانه است و ما فرمانبردار اوییم» سوره بقره، آیه ۱۳۳.
- ↑ «و خدای شما خدایی یگانه است، خدایی جز آن بخشنده بخشاینده نیست» سوره بقره، آیه ۱۶۳.
- ↑ «آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیدهاند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافتهاند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که میورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بتهایی که داشتند رو آورده بودند ، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸.
- ↑ «شما به جای او جز نامهایی را نمیپرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیدهاید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره یوسف، آیه ۴۰.
- ↑ «و به جای خداوند چیزی را که (خداوند) برهانی بر آن فرو نفرستاده است و (نیز) چیزی را که دانشی درباره آن ندارند میپرستند و ستمگران را هیچ یاوری نیست» سوره حج، آیه ۷۱.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «آیا جز این انتظار دارند که (فرمان) خداوند در سایهبانهایی از ابر و (نیز) فرشتگان نزدشان بیایند و کار (هلاکشان) پایان یافته باشد و کارها به سوی خداوند باز گردانده میشود» سوره بقره، آیه ۲۱۰.
- ↑ «اهل کتاب از تو میخواهند که برای آنان کتابی از آسمان فرود آوری ؛ از موسی درخواستی بزرگتر از این کردند و گفتند: خداوند را آشکارا به ما بنما! و آذرخش آنان را برای ستمشان فرا گرفت. سپس گوساله (پرستی) را پس از آنکه برهانها (ی روشن) برای آنان آمده بود برگزیدند و ما از آن (هم) درگذشتیم و به موسی حجتی آشکار دادیم» سوره نساء، آیه ۱۵۳.
- ↑ «و گفتند: هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا برای ما از زمین چشمهای فرا جوشانی یا باغستانی از نخل و انگور داشته باشی که لابهلای آن جویبارهایی، نیک روان سازی یا چنان که میپنداری، آسمان را پارهپاره بر سر ما افکنی یا خداوند و فرشتگان را پیش روی آوری یا خانهای زرّین داشته باشی یا به آسمان فرا روی و فرا رفتنت را (هم) هرگز باور نخواهیم داشت مگر نوشتهای برای ما فرو فرستی که آن را بخوانیم؛ بگو: پاکا که پروردگار من است، مگر من جز بشری پیام آورم؟» سوره اسراء، آیه ۹۰-۹۳.
- ↑ «و آنان که به لقای ما امیدوار نیستند میگویند: چرا بر ما فرشتگان را فرو نفرستادهاند یا پروردگارمان را نمیبینیم؟ به راستی خود را بزرگ شمردند و سرکشی بزرگی ورزیدند» سوره فرقان، آیه۲۱.
- ↑ «و فرعون گفت: ای سرکردگان! من خدایی جز خویشتن برای شما نمیشناسم پس ای هامان! برای من آجر بساز و کاخی (بلند) برایم برآور شاید من به خدای موسی آگاهی یابم و من او را از دروغگویان میپندارم» سوره قصص، آیه ۳۸.
- ↑ المیزان، ج ۱۰، ص ۲۹۴.
- ↑ المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۴.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ راهنما، ج ۶، ص ۲۲۲.
- ↑ «(نه،) بلکه گفتند: ما به راستی پدرانمان را بر آیینی یافتهایم و ما نیز در پی آنان رهجوییم و بدینگونه ما پیش از تو در هیچ شهری بیمدهندهای نفرستادیم مگر که کامروایان آن (شهر) گفتند: ما پدران خویش را بر آیینی یافتهایم و آثار آنان را پی میگیریم» سوره زخرف، آیه ۲۲-۲۳.
- ↑ «و چون آیات روشن ما را برای آنان بخوانند میگویند: این جز مردی نیست که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان میپرستیدند باز دارد و گفتند: این جز دروغی برساخته نیست؛ کافران درباره حقّ- هنگامی که نزد ایشان آمد- گفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره سبأ، آیه ۴۳.
- ↑ «گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما را از آنچه پدران خود را بر آن یافتهایم باز داری و در این سرزمین برتری از آن شما دو تن گردد؟ و ما به شما ایمان نخواهیم آورد» سوره یونس، آیه ۷۸.
- ↑ «و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید میگویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم؛ آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمییافته و راه به جایی نمیبردهاند، (باز از پدرانشان پیروی میکنند؟)» سوره بقره، آیه ۱۷۰.
- ↑ «و چون آیات روشن ما را برای آنان بخوانند میگویند: این جز مردی نیست که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان میپرستیدند باز دارد و گفتند: این جز دروغی برساخته نیست؛ کافران درباره حقّ- هنگامی که نزد ایشان آمد- گفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره سبأ، آیه ۴۳.
- ↑ «و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید میگویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم؛ آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمییافته و راه به جایی نمیبردهاند، (باز از پدرانشان پیروی میکنند؟)» سوره بقره، آیه ۱۷۰.
- ↑ «دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را»» سوره یونس، آیه ۱۰.
- ↑ «هنگامی که به پدر و قومش گفت: چه میپرستید؟» سوره شعراء، آیه ۷۰.
- ↑ «یا به شما سود یا زیان میرسانند؟» سوره شعراء، آیه ۷۳.
- ↑ «گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما تنها خداوند را بپرستیم و آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم؟ اگر راست میگویی آنچه را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور!» سوره اعراف، آیه ۷۰.
- ↑ «گفتند: ای صالح! بیگمان پیش از این در میان ما مایه امید بودی، آیا ما را از پرستیدن آنچه پدرانمان میپرستیدند باز میداری؟ و به راستی نسبت به آنچه ما را بدان میخوانی در دو دلی گمانانگیزی هستیم» سوره هود، آیه ۶۲.
- ↑ «و بدینگونه ما پیش از تو در هیچ شهری بیمدهندهای نفرستادیم مگر که کامروایان آن (شهر) گفتند: ما پدران خویش را بر آیینی یافتهایم و آثار آنان را پی میگیریم» سوره زخرف، آیه ۲۳.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «آنها جز نامهایی که شما و پدرانتان نامیدهاید نیستند، خداوند بر (پرستش) آنها هیچ حجّتی نفرستاده است؛ آنها جز از گمان و هوسهایی که در دل دارند پیروی نمیکنند در حالی که به راستی از سوی پروردگارشان برای آنان رهنمود آمده است» سوره نجم، آیه ۲۳.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۱۱۳ ـ ۱۱۴.
- ↑ «آیا گمان میکنی که بیشتر آنان میشنوند یا خرد میورزند؟ آنها جز همگون چارپایان نیستند بلکه گمراهترند» سوره فرقان، آیه ۴۴.
- ↑ المیزان، ج ۱۵، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۴.
- ↑ «آیا گمان میکنی که بیشتر آنان میشنوند یا خرد میورزند؟ آنها جز همگون چارپایان نیستند بلکه گمراهترند» سوره فرقان، آیه ۴۴.
- ↑ «به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمیورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراهتر است» سوره فرقان، آیه ۴۲.
- ↑ نمونه، ج ۲۲، ص ۵۲۰.
- ↑ «آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را خدای خویش گرفته است؟ و آیا تو بر او مراقب میتوانی بود؟» سوره فرقان، آیه ۴۳.
- ↑ کشف الاسرار، ج ۷، ص ۳۷؛ مجمعالبیان، ج ۷، ص ۲۶۹.
- ↑ «بگو: من از پرستیدن کسانی که شما به جای خداوند (به پرستش) میخوانید باز داشته شدهام» سوره انعام، آیه ۵۶.
- ↑ « بگو: از خواستههای (نفسانی) شما پیروی نمیکنم که در آن صورت به راستی گمراه گردیدهام و از رهیافتگان نخواهم بود» سوره انعام، آیه ۵۶.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «سپس مردم دورهای دیگر را پس از آنان پدید آوردیم» سوره مؤمنون، آیه ۳۱.
- ↑ «آن (زندگی) جز زندگانی این جهان ما نیست که (برخی) میمیریم و (برخی دیگر) زنده میشویم و ما برانگیخته نخواهیم شد» سوره مؤمنون، آیه ۳۷.
- ↑ «و بدینگونه ما پیش از تو در هیچ شهری بیمدهندهای نفرستادیم مگر که کامروایان آن (شهر) گفتند: ما پدران خویش را بر آیینی یافتهایم و آثار آنان را پی میگیریم» سوره زخرف، آیه ۲۳.
- ↑ التفسیرالکبیر، ج۲۷، ص۲۰۶؛ روح المعانی، مج ۱۴، ج ۲۵، ص ۱۱۶؛ المیزان، ج ۱۸، ص ۹۳.
- ↑ «بلکه، اینان و پدرانشان را بهرهمند کردیم چندان که زندگانی دراز یافتند؛ آیا نمیبینند که ما به (سر) زمین (کفر) میآییم، از پیرامونهای آن میکاهیم، آیا باز آنان پیروز خواهند شد؟» سوره انبیاء، آیه ۴۴.
- ↑ المیزان، ج ۱۴، ص ۲۹۱.
- ↑ «میگویند: پاکا که تویی، سزاوار ما نیست که به جای تو دوستی برگزینیم امّا تو چندان آنان و پدرانشان را بهرهمند کردی که یاد (تو) را فراموش کردند و گروهی شدند به نابودی افتاده» سوره فرقان، آیه ۱۸.
- ↑ «و به راستی نوح را به سوی قوم وی فرستادیم، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که شما را خدایی جز او نیست، آیا پرهیزگاری نمیورزید؟ سرکردگان کافر از قومش گفتند: این جز بشری مانند شما نیست، بر آن است که بر شما برتری جوید و اگر خداوند میخواست فرشتگانی میفرستاد، چنین چیزی در (میان) پدران نخستین خویش نشنیدهایم» سوره مؤمنون، آیه ۲۳-۲۴.
- ↑ «که: جز خداوند را نپرستید! به راستی من بر شما از عذاب روزی دردناک میهراسم پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمیدانیم و جز این نمیبینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کردهاند و در شما برتری نسبت به خویش نمیبینیم بلکه شما را دروغگو میپنداریم» سوره هود، آیه ۲۶-۲۷.
- ↑ سرکردگان سرکش از قوم وی به مؤمنانی که ناتوان به شمار آمدهاند گفتند: آیا میدانید که صالح فرستاده پروردگار خویش است؟ گفتند: (آری) ما به آنچه وی بدان پیامبری یافته است مؤمنیم.آن سرکشان گفتند: ما به آنچه شما بدان ایمان دارید کافریم.پس شتر را پی کردند و از فرمان پروردگارشان سر باز زدند و گفتند: ای صالح اگر از پیامبرانی عذابی را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور!آنگاه زمینلرزه آنان را فرو گرفت و در خانهشان از پا در آمدند. (صالح) از آنان روی گردانید و گفت: ای قوم من! بیگمان پیام پروردگارم را به شما رساندهام و برای شما خیرخواهی کردهام امّا شما خیرخواهان را دوست نمیدارید؛ سوره اعراف، آیه: ۷۵-۷۹.
- ↑ سرکردگان سرکش از قوم او گفتند: ای شعیب! بیگمان تو و کسانی را که همراه تو ایمان آوردهاند، از شهر خود بیرون خواهیم راند یا آنکه به آیین ما باز گردید؛ (شعیب) گفت: اگر چه خوش نداشته باشیم؟ اگر به آیین شما- پس از آنکه خداوند ما را از آن رهایی بخشیده است- باز گردیم بیگمان بر خداوند دروغ بستهایم و ما را نرسد که به آن باز گردیم مگر آنکه خداوند پروردگار ما بخواهد، دانش پروردگار ما همه چیز را فرا گرفته است، ما بر خداوند توکّل داریم، خداوندا! میان ما و قوم ما به حق داوری فرما و تو بهترین داورانی.و سرکردگان کافر از قوم وی گفتند: اگر از شعیب پیروی کنید در آن صورت بیگمان زیانکار خواهید بود.پس، زمین لرزه آنان را فرو گرفت و در خانه خویش از پا در آمدند.آنان که شعیب را دروغگو میشمردند گویی هرگز آنجا به سر نمیبردهاند آنان که شعیب را دروغگو میشمردند خود زیانکار بودند.آنگاه (شعیب) از آنان رو گرداند و گفت: ای قوم من! به راستی پیامهای پروردگارم را به شما رساندهام و برای شما خیرخواهی کردهام؛ اکنون چگونه برای قومی کافر اندوهگین شوم؟؛ سوره اعراف، آیه: ۸۸-۹۳.
- ↑ «سپس بعد از آنان موسی را با نشانههایمان به سوی فرعون و سرکردگانش برانگیختیم و آنان به آن (نشانه) ها ستم روا داشتند پس بنگر که سرانجام تبهکاران چگونه بود» سوره اعراف، آیه ۱۰۳.
- ↑ «سرکردگان قوم فرعون گفتند: این (مرد) جادوگری داناست! (که) میخواهد شما را از سرزمینتان بیرون کند پس چه دستور میدهید؟» سوره اعراف، آیه ۱۰۹- ۱۱۰.
- ↑ فرعون گفت: آیا پیش از آنکه من به شما اجازه دهم به او ایمان آوردهاید؟ بیگمان این نیرنگی است که در این شهر به کار بردهاید تا مردم آن را از آن بیرون برانید، به زودی خواهید دانست.سوگند میخورم که دستها و پاهایتان را چپ و راست خواهم برید سپس همگی شما را به دار خواهم آویخت.گفتند: (باکی نیست) ما به سوی پروردگارمان باز میگردیم.و تو ما را کیفر نمیدهی مگر برای آنکه ما به نشانههای پروردگارمان هنگامی که به ما رسید ایمان آوردیم، پروردگارا! ما را از شکیب سرشار کن و ما را مسلمان بمیران!و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا مینهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بیگمان ما بر آنان چیرهایم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۲۳-۱۲۷.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «سرکردگان سرکش از قوم وی به مؤمنانی که ناتوان به شمار آمدهاند گفتند: آیا میدانید که صالح فرستاده پروردگار خویش است؟ گفتند: (آری) ما به آنچه وی بدان پیامبری یافته است مؤمنیم آن سرکشان گفتند: ما به آنچه شما بدان ایمان دارید کافریم» سوره اعراف، آیه ۷۵-۷۶.
- ↑ «و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ بیگمان برهانی از سوی پروردگارتان نزد شما آمده است، این شتر خداوند است که برای شما نشانهای است؛ او را رها کنید تا بر زمین خداوند بچرد و به او آسیبی نرسانید که عذابی دردناک شما را فرو گیرد» سوره اعراف، آیه ۷۳.
- ↑ «و سرکردگان از قوم او که کفر ورزیده و لقای جهان واپسین را دروغ شمرده بودند و ما در زندگانی این جهان به آنها رفاه بخشیده بودیم گفتند: این (پیامبر) جز بشری مانند شما نیست، از آنچه میخورید میخورد و از آنچه میآشامید میآشامد و اگر از آدمی مانند خویش فرمان برید بیگمان در آن صورت زیانکار خواهید بود» سوره مؤمنون، آیه ۳۳-۳۴.
- ↑ «گفتند: ای شعیب! ما بسیاری از آنچه را که میگویی درنمییابیم و تو را در میان خویش ناتوان میبینیم و اگر (پاس) تبارت نبود تو را سنگسار میکردیم و تو در نظر ما توانمند نیستی» سوره هود، آیه ۹۱.
- ↑ «و به سوی مدین، برادرشان شعیب را فرستادیم، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که جز او خدایی ندارید، بیگمان برهانی از سوی پروردگارتان برایتان آمده است پس پیمانه و ترازو را تمام بپیمایید و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در این سرزمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید، این برای شما اگر مؤمن باشید بهتر است» سوره اعراف، آیه ۸۵.
- ↑ «سرکردگان سرکش از قوم او گفتند: ای شعیب! بیگمان تو و کسانی را که همراه تو ایمان آوردهاند، از شهر خود بیرون خواهیم راند یا آنکه به آیین ما باز گردید؛ (شعیب) گفت: اگر چه خوش نداشته باشیم؟» سوره اعراف، آیه ۸۸.
- ↑ «و به سوی (قوم) مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم که به ایشان) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید و در پیمانه و ترازو کم ننهید، من شما را در رفاه مییابم و بر شما از عذاب روزی فراگیر میهراسم» سوره هود، آیه ۸۴.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ التبیان، ج ۳، ص ۳۳۴.
- ↑ المیزان، ج ۱۵، ص ۳۵۶.
- ↑ «او و قومش را (چنین) یافتم که به جای خداوند به خورشید سجده میبرند و شیطان کارهایشان را برای آنان آراسته و از راه (درست) آنان را باز داشته است، از این روی راهنمایی نیافتهاند» سوره نمل، آیه ۲۴.
- ↑ کشف الاسرار، ج ۸، ص ۳۵۰.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۴۳ ـ ۱۴۴؛ روح البیان، ج ۴، ص ۲۶ ـ ۲۵.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۱۹۹.
- ↑ «(مشرکان) به جای او جز مادینگانی را (به پرستش) نمیخوانند و جز شیطانی سرکش را نمیخوانند» سوره نساء، آیه ۱۱۷.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «بدینگونه، نفس من (کارم را) در نظرم آراست» سوره طه، آیه ۹۶.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ المیزان، ج ۱۰، ص ۳۰.
- ↑ المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۷.
- ↑ المیزان، ج ۱۰، ج ۶، ص ۷۸.
- ↑ «یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی میکند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده میشوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ المیزان، ج ۱۶، ص ۳۳۱؛ ج ۱۱، ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱؛ ج ۱۳، ص ۲۲۴؛ ج ۶، ص ۱۰۳ ـ ۱۰۴؛ ج ۱۲، ص ۲۳۸؛ ج ۷، ص ۱۷۵؛ الاسماءالثلاثه، ص ۱۸.
- ↑ «و اگر از آنان بپرسی: چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است؟ میگویند: خداوند، بگو: سپاس، خداوند راست اما بیشتر آنان نمیدانند» سوره لقمان، آیه ۲۵.
- ↑ التفسیرالکبیر، ج ۱، ص ۱۱۲؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص ۱۱۶.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ الاسماءالثلاثه، ص ۲۸، ۴۲.
- ↑ المیزان، ج ۱۵، ص ۶۱.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۷، ص۳۷؛ المیزان، ج۱۳، ص۲۵۱.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۵۵، ۹۸.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۴۵، ۷۰ ـ ۷۱.
- ↑ الاسماء الثلاثه، ص ۴۰.
- ↑ المیزان، ج ۱۵، ص ۵۷ ـ ۵۸.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۳۰ ـ ۳۱.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۳۰ ـ ۳۱.
- ↑ «بگو آیا به جای خداوند، چیزی را میپرستید که برای شما نه زیان دارد و نه سود؛ و خداوند است که شنوای داناست» سوره مائده، آیه ۷۶.
- ↑ «بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود میرساند و نه زیان میزند و پس از آنکه خداوند ما را راهنمایی کرده است به (عقاید) گذشته خود بازگردانده شویم؟ چونان کسی که شیطانها او را در زمین، سرگشته و سرگردان کردهاند در حالی که او را همراهانی است که به راهیابی فرا میخوانندش که نزد ما بیا؛ بگو: تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و فرمان یافتهایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» سوره انعام، آیه ۷۱.
- ↑ «گفت: آیا به جای خداوند چیزی را میپرستید که برای شما هیچ سودی و زیانی ندارد؟» سوره انبیاء، آیه ۶۶.
- ↑ المیزان، ج ۱۶، ص ۱۱۵.
- ↑ «تنها بتهایی را به جای خداوند میپرستید و دروغی فرا میبافید؛ بیگمان کسانی که به جای خداوند میپرستید اختیار روزی شما را ندارند ، روزی را نزد خداوند بجویید و او را بپرستید و او را سپاس گزارید که به سوی او باز گردانده میشوید» سوره عنکبوت، آیه ۱۷.
- ↑ «و به جای خداوند خدایانی برگزیدند بدین امید که یاوری شوند» سوره یس، آیه ۷۴.
- ↑ جامعالبیان، مج ۹، ج ۱۶، ص ۱۵۵.
- ↑ «و به جای خداوند خدایانی گزیدند تا برای آنان مایه عزت باشند» سوره مریم، آیه ۸۱.
- ↑ المیزان، ج ۶، ص ۷۷.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۱۹۲.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۵، ص ۲۵۸.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «سرکردگان کافر از قومش گفتند: این جز بشری مانند شما نیست، بر آن است که بر شما برتری جوید و اگر خداوند میخواست فرشتگانی میفرستاد، چنین چیزی در (میان) پدران نخستین خویش نشنیدهایم او جز مردی نیست که جنونی دارد پس چندی بر او انتظار برید» سوره مؤمنون، آیه ۲۴-۲۵.
- ↑ «و سرکردگان از قوم او که کفر ورزیده و لقای جهان واپسین را دروغ شمرده بودند و ما در زندگانی این جهان به آنها رفاه بخشیده بودیم گفتند: این (پیامبر) جز بشری مانند شما نیست، از آنچه میخورید میخورد و از آنچه میآشامید میآشامد» سوره مؤمنون، آیه ۳۳.
- ↑ «گفتند: شما جز بشری مانند ما نیستید و (خداوند) بخشنده، چیزی فرو نفرستاده است و شما جز دروغ نمیگویید گفتند: پروردگارمان میداند که ما نزد شما فرستاده شدهایم» سوره یس، آیه ۱۵-۱۶.
- ↑ «پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمیدانیم و جز این نمیبینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کردهاند و در شما برتری نسبت به خویش نمیبینیم بلکه شما را دروغگو میپنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «و سختترین سوگندهاشان را به خداوند خوردند که خداوند کسی را که میمیرد (دیگر) برنمیانگیزد؛ چرا، به وعدهای واجب که بر عهده اوست (بر میانگیزد) امّا بیشتر مردم نمیدانند» سوره نحل، آیه ۳۸.
- ↑ التبیان، ج ۵، ص ۳۵۵؛ المیزان، ج ۷،ص ۴۵، ۵۵، ۵۷.
- ↑ «و مشرکان گفتند: اگر خداوند میخواست نه ما و نه پدرانمان به جای او چیزی را نمیپرستیدیم » سوره نحل، آیه ۳۵.
- ↑ «و گفتند: اگر (خداوند) بخشنده میخواست ما آن (بت) ها را نمیپرستیدیم، آنان را به این (امر) دانشی نیست، آنان جز نادرست برآورد نمیکنند» سوره زخرف، آیه ۲۰.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۴۴.
- ↑ التفسیرالکبیر، ج ۱۸، ص ۱۴۱؛ ج ۳۰، ص ۱۴۳؛ تفسیر صدر المتالهین، ج ۲، ص ۱۱۷.
- ↑ المیزان، ج ۱۲، ص ۲۴۷؛ ج ۱۸، ص ۱۷۴.
- ↑ المیزان، ج ۱۰، ص ۲۹۰؛ ج ۱۸، ص ۱۷۴.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ « تمام توان (ها) از آن خداوند است» سوره بقره، آیه ۱۶۵.
- ↑ «عزّت همه از آن خداوند است» سوره نساء، آیه ۱۳۹.
- ↑ «و با آن (قرآن) کسانی را که از گرد آورده شدن نزد پروردگارشان میهراسند در حالی که جز او، هیچ سرور و میانجی ندارند، بیم بده باشد که پرهیزگاری ورزند» سوره انعام، آیه ۵۱.
- ↑ «آیا چیزهایی را شریک او میدانند که آفرینشی ندارند و خود آفریده شدهاند؟» سوره اعراف، آیه ۱۹۱.
- ↑ «بگو آیا آنچه را به جای خداوند (به پرستش) میخوانید دیدهاید؟ به من بنمایید که روی زمین چه آفریدهاند؟ یا (آیا) در (پدید آوردن) آسمانها شرکت داشتهاند؟ اگر راست میگویید کتابی را که پیش از این بوده یا نشانی را که از دانشی بازمانده است برای من بیاورید» سوره احقاف، آیه ۴.
- ↑ «شما به جای او جز نامهایی را نمیپرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیدهاید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره یوسف، آیه ۴۰.
- ↑ «هنگامی که به پدر و قوم خویش، گفت: این تندیسها چیست که شما به (خدمت) آنها ماندگارید؟ گفتند: پدرانمان را پرستنده آنها یافتهایم» سوره انبیاء، آیه ۵۲-۵۳.
- ↑ «(ابراهیم) گفت: آیا چیزی را که خود میتراشید میپرستید؟» سوره صافات، آیه ۹۵.
- ↑ التبیان، ج ۵، ص ۵۶.
- ↑ «و نه برای آنان یاور توانند بود و نه به خودشان یاری میرسانند!» سوره اعراف، آیه ۱۹۲.
- ↑ «بیگمان کسانی که شما به جای خداوند (به پرستش) میخوانید بندگانی چون خود شمایند؛ بخوانیدشان! پس اگر راست میگویید باید به شما پاسخ دهند» سوره اعراف، آیه ۱۹۴.
- ↑ «بگو آیا به جای خداوند، چیزی را میپرستید که برای شما نه زیان دارد و نه سود؛ و خداوند است که شنوای داناست» سوره مائده، آیه ۷۶.
- ↑ «بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود میرساند و نه زیان میزند و پس از آنکه خداوند ما را راهنمایی کرده است به (عقاید) گذشته خود بازگردانده شویم؟ چونان کسی که شیطانها او را در زمین، سرگشته و سرگردان کردهاند در حالی که او را همراهانی است که به راهیابی فرا میخوانندش که نزد ما بیا؛ بگو: تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و فرمان یافتهایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» سوره انعام، آیه ۷۱.
- ↑ «و به جای خداوند چیزی را میپرستند که نه زیانی به آنان میرساند و نه سودی و میگویند اینان میانجیهای ما نزد خداوندند؛ بگو: آیا خداوند را از چیزی آگاه میکنید که خود در آسمانها و زمین سراغ ندارد؟ پاکا و فرابرترا که اوست از شرکی که میورزند» سوره یونس، آیه ۱۸.
- ↑ «و به جای خداوند چیزی را (به پرستش) مخوان که نه تو را سودی میرساند و نه زیانی، اگر چنین کنی آنگاه بیگمان از ستمگرانی» سوره یونس، آیه ۱۰۶.
- ↑ «هنگامی که به پدر خویش گفت: ای پدر! چرا چیزی را میپرستی که نه میشنود و نه میبیند و نه هیچ به کار تو میآید؟» سوره مریم، آیه ۴۲.
- ↑ «آیا نمیدیدند که (آن گوساله) به آنان پاسخی نمیدهد و هیچ زیان و سودی برای آنان در بر ندارد؟» سوره طه، آیه ۸۹.
- ↑ «گفت: آیا به جای خداوند چیزی را میپرستید که برای شما هیچ سودی و زیانی ندارد؟» سوره انبیاء، آیه ۶۶.
- ↑ «به جای خدا چیزی را (به پرستش) میخواند که نه زیانی به او میرساند و نه سودی، این همان گمراهی ژرف است کسی را (به پرستش) میخواند که بیگمان زیانش دسترستر از سود اوست؛ بد یار و بد همدمی است» سوره حج، آیه ۱۲-۱۳.
- ↑ «و به جای او خدایانی را برگزیدند که چیزی نمیآفرینند و خود آفریده میشوند و اختیار هیچ سود و زیانی برای خویش و اختیار مرگ و زندگی و برانگیختنی را ندارند» سوره فرقان، آیه ۳.
- ↑ «و به جای خداوند چیزی را میپرستند که به آنان نه سود میرساند و نه زیان و کافر در برابر پروردگارش پشتیبان (شیطان) است» سوره فرقان، آیه ۵۵.
- ↑ «یا به شما سود یا زیان میرسانند؟» سوره شعراء، آیه ۷۳.
- ↑ «یا (آن مشرکان) میانجیهایی به جای خداوند برگزیدند بگو: و آیا اگر چه اختیار چیزی را نمیداشتند و خرد نمیورزیدند (باز هم آنان را میانجی میگزیدید)؟» سوره زمر، آیه ۴۳.
- ↑ «(مشرکان) به جای او جز مادینگانی را (به پرستش) نمیخوانند و جز شیطانی سرکش را نمیخوانند» سوره نساء، آیه ۱۱۷.
- ↑ المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۲.
- ↑ التبیان، ج ۵، ص ۵۷.
- ↑ «آیا چیزهایی را شریک او میدانند که آفرینشی ندارند و خود آفریده شدهاند؟» سوره اعراف، آیه ۱۹۱.
- ↑ «بیگمان کسانی که شما به جای خداوند (به پرستش) میخوانید بندگانی چون خود شمایند؛ بخوانیدشان! پس اگر راست میگویید باید به شما پاسخ دهند» سوره اعراف، آیه ۱۹۴.
- ↑ «در حالی که خداوند، شما و چیزهایی را که میسازید آفریده است» سوره صافات، آیه ۹۶.
- ↑ «بیگمان شما و آنچه به جای خداوند میپرستید فروزینه دوزخید؛ شما در آن در میآیید» سوره انبیاء، آیه ۹۸.
- ↑ «چنین است؛ و هر که حرمتهای خداوند را سترگ بدارد همان نزد پروردگارش برای او بهتر است. و (گوشت) چارپایان بر شما حلال است جز آنچه (حرام بودن آن) برایتان خوانده شود پس، از پلیدیها که بتهایند دوری گزینید و از گفتار دروغ (نیز) بپرهیزید» سوره حج، آیه ۳۰.
- ↑ «کسی را (به پرستش) میخواند که بیگمان زیانش دسترستر از سود اوست؛ بد یار و بد همدمی است» سوره حج، آیه ۱۳.
- ↑ «پروردگارا! به راستی آنان بسیاری از مردم را گمراه کردهاند پس هر که از من پیروی کند از من است و هر که با من سرکشی ورزد بیگمان تو آمرزندهای بخشایندهای» سوره ابراهیم، آیه ۳۶.
- ↑ المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۲.
- ↑ «اینان (همه) دشمن منند جز پروردگار جهانیان» سوره شعراء، آیه ۷۷.
- ↑ التبیان، ج ۵، ص ۵۶ ـ ۵۷.
- ↑ «بیگمان کسانی که شما به جای خداوند (به پرستش) میخوانید بندگانی چون خود شمایند؛ بخوانیدشان! پس اگر راست میگویید باید به شما پاسخ دهند آیا پاهایی دارند که با آن راه روند یا دستهایی که با آن (چیزی یا کسی را) به خشم برانند یا دیدگانی که بدان بنگرند یا گوشهایی که با آن بشنوند؛ بگو: شریکانتان را (که برای خداوند میتراشید) بخوانید؛ سپس درباره من چارهاندیشی کنید و مرا (هیچ) مهلت ندهید!» سوره اعراف، آیه ۱۹۴-۱۹۵.
- ↑ المیزان، ج ۸، ص ۳۷۷.
- ↑ «خداوند هیچ (چیز ممنوعی چون) بحیره (- شتر ماده گوش بریده چند شکم زاده) و سائبه (- ماده شتر نذر بت شده) و وصیله (- میش دوگانیک نر و مادهزاده) و حامی (- شتر نر با ده نتاج) قرار نداده است اما کافران بر خداوند دروغ میبافند و بیشتر آنان خرد نمیورزند و چون به آنان گویند که به آنچه خداوند فرو فرستاده است و به پیامبر روی آورید میگویند: آنچه نیاکان خود را بر آن یافتهایم ما را بسنده است؛ آیا حتی اگر نیاکانشان چیزی نمیدانستند و رهنمودی نیافته بودند؟» سوره مائده، آیه ۱۰۳-۱۰۴.
- ↑ «گفت: آیا به جای خداوند چیزی را میپرستید که برای شما هیچ سودی و زیانی ندارد؟ ننگ بر شما و بر آنچه به جای خداوند میپرستید، آیا خرد نمیورزید؟» سوره انبیاء، آیه ۶۶-۶۷.
- ↑ «ای مؤمنان! جز این نیست که شراب و قمار و انصاب و ازلام ، پلیدی (و) کار شیطان است پس، از آنها دوری گزینید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۹۰.
- ↑ «و آنچه او به جای خداوند میپرستید او را (از پرستش خداوند) باز داشته بود که او از گروهی کافر بود» سوره نمل، آیه ۴۳.
- ↑ «آیا خدایانی از زمین گزیدند که آنان (مردم را در جهان واپسین) زنده میکنند؟» سوره انبیاء، آیه ۲۱.
- ↑ «یا به جای او خدایانی برگزیدند؟ بگو دلیلتان را بیاورید، این یادکرد همراهان من و یادکرد کسان پیش از من است؛ بلکه بیشتر آنان حق را نمیشناسند بنابراین (از آن) رو گردانند» سوره انبیاء، آیه ۲۴.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! این شهر را امن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتها دور بدار پروردگارا! به راستی آنان بسیاری از مردم را گمراه کردهاند پس هر که از من پیروی کند از من است و هر که با من سرکشی ورزد بیگمان تو آمرزندهای بخشایندهای» سوره ابراهیم، آیه ۳۵-۳۶.
- ↑ «بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود میرساند و نه زیان میزند و پس از آنکه خداوند ما را راهنمایی کرده است به (عقاید) گذشته خود بازگردانده شویم؟ چونان کسی که شیطانها او را در زمین، سرگشته و سرگردان کردهاند در حالی که او را همراهانی است که به راهیابی فرا میخوانندش که نزد ما بیا؛ بگو: تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و فرمان یافتهایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» سوره انعام، آیه ۷۱.
- ↑ المیزان، ج ۱۴، ص ۲۹۱.
- ↑ «بگو آیا از شریکانتان کسی هست که آفرینش را بیاغازد سپس آن را بازگرداند؟ بگو خداوند است که آفرینش را میآغازد سپس آن را باز میگرداند پس (از حق) به کجا بازگردانده میشوید؟ بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟» سوره یونس، آیه ۳۴-۳۵.
- ↑ «آگاه باشید هر که در آسمانها و هر که در زمین است از آن خداوند است؛ و آنان که شریکانی را در برابر خداوند (به پرستش) میخوانند از چه پیروی میکنند؟ آنان جز از گمان پیروی ندارند و آنان جز نادرست برآورد نمیکنند» سوره یونس، آیه ۶۶.
- ↑ «و به جای خداوند چیزی را که (خداوند) برهانی بر آن فرو نفرستاده است و (نیز) چیزی را که دانشی درباره آن ندارند میپرستند و ستمگران را هیچ یاوری نیست» سوره حج، آیه ۷۱.
- ↑ «و هر کس با خداوند خدایی دیگر (به پرستش) بخواند که برهانی بر آن ندارد جز این نیست که حسابش نزد پروردگار اوست؛ بیگمان کافران رستگار نمیگردند» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۷.
- ↑ «و به جای خداوند چیزی را که (خداوند) برهانی بر آن فرو نفرستاده است و (نیز) چیزی را که دانشی درباره آن ندارند میپرستند و ستمگران را هیچ یاوری نیست» سوره حج، آیه ۷۱.
- ↑ «و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بتهایی که داشتند رو آورده بودند ، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸.
- ↑ «شما به جای او جز نامهایی را نمیپرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیدهاید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره یوسف، آیه ۴۰.
- ↑ «و به سوی مدین، برادرشان شعیب را فرستادیم، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که جز او خدایی ندارید، بیگمان برهانی از سوی پروردگارتان برایتان آمده است پس پیمانه و ترازو را تمام بپیمایید و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در این سرزمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید، این برای شما اگر مؤمن باشید بهتر است» سوره اعراف، آیه ۸۵.
- ↑ «سرکردگان سرکش از قوم او گفتند: ای شعیب! بیگمان تو و کسانی را که همراه تو ایمان آوردهاند، از شهر خود بیرون خواهیم راند یا آنکه به آیین ما باز گردید؛ (شعیب) گفت: اگر چه خوش نداشته باشیم؟» سوره اعراف، آیه ۸۸.
- ↑ «آنان چنان بودند که چون به آنها میگفتند: هیچ خدایی جز خداوند نیست، سرکشی میورزیدند و میگفتند: آیا ما برای یک شاعر دیوانه دست از خدایان خویش بکشیم؟» سوره صافات، آیه ۳۵-۳۶.
- ↑ «به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمیورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراهتر است آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را خدای خویش گرفته است؟ و آیا تو بر او مراقب میتوانی بود؟» سوره فرقان، آیه ۴۲-۴۳.
- ↑ آیا بتهای «لات» و «عزّی» را (شایسته پرستش) دیدهاید؟و آن سومین بت دیگر «منات» را؟آیا برای شما پسر و برای او دختر است؟آنگاه این بخش کردنی ستمگرانه است.آنها جز نامهایی که شما و پدرانتان نامیدهاید نیستند، خداوند بر (پرستش) آنها هیچ حجّتی نفرستاده است؛ آنها جز از گمان و هوسهایی که در دل دارند پیروی نمیکنند در حالی که به راستی از سوی پروردگارشان برای آنان رهنمود آمده است.مگر برای انسان آنچه آرزو کند خواهد بود؟ (هرگز!) زیرا پایان و آغاز از آن خداوند است.و بسا فرشتههایی در آسمانهاست که میانجیگریشان هیچ به کار نمیآید مگر پس از آنکه خداوند برای کسی که بخواهد و بپسندد، اجازه دهد آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند فرشتگان را به نامهای مادینه مینامند.و آنان را بدان دانشی نیست؛ جز از گمان پیروی نمیکنند و گمان برای (رسیدن به) حق، بسنده نیست ؛ سوره نجم، آیه: ۱۹-۲۸.
- ↑ «به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمیورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراهتر است آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را خدای خویش گرفته است؟ و آیا تو بر او مراقب میتوانی بود؟» سوره فرقان، آیه ۴۲-۴۳.
- ↑ «آنها جز نامهایی که شما و پدرانتان نامیدهاید نیستند، خداوند بر (پرستش) آنها هیچ حجّتی نفرستاده است؛ آنها جز از گمان و هوسهایی که در دل دارند پیروی نمیکنند در حالی که به راستی از سوی پروردگارشان برای آنان رهنمود آمده است» سوره نجم، آیه ۲۳.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که به قوم خود گفت: آیا پرهیزگاری نمیورزید؟ آیا (بت) بعل را (به پرستش) میخوانید و بهترین آفریدگاران را وا مینهید؟» سوره صافات، آیه ۱۲۴-۱۲۵.
- ↑ «و از چشم آنان پنهان شد و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم که چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت» سوره مریم، آیه ۱۷.
- ↑ «آیا خدایانی دروغین به جای خداوند میجویید؟» سوره صافات، آیه ۸۶.
- ↑ «پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۱۰.
- ↑ «(مشرکان) به جای او جز مادینگانی را (به پرستش) نمیخوانند و جز شیطانی سرکش را نمیخوانند» سوره نساء، آیه ۱۱۷.
- ↑ «هنگامی که به پدر خویش گفت: ای پدر! چرا چیزی را میپرستی که نه میشنود و نه میبیند و نه هیچ به کار تو میآید؟» سوره مریم، آیه ۴۲.
- ↑ «ای پدر! شیطان را نپرست که شیطان با (خداوند) بخشنده نافرمان است ای پدر! من میهراسم که عذابی از (خداوند) بخشنده به تو رسد آنگاه دوست شیطان گردی» سوره مریم، آیه ۴۴-۴۵.
- ↑ «آیا (همه) خدایان را خدایی یگانه کرده است؟ بیگمان این چیزی شگفت است و سرکردگان آنان راه افتادند (و به همراهان خود گفتند): بروید و در (پرستش) خدایان خود شکیبا باشید که این چیزی است که (از شما) میخواهند ما چنین چیزی در آیین واپسین نشنیدیم، این جز دروغبافی نیست» سوره ص، آیه ۵-۷.
- ↑ «و قوم موسی در نبود او، از زیورهای (زراندود) خود گوسالهای ساختند، پیکری که بانگی داشت، آیا ندیدند که با آنان سخن نمیگوید و راهی به آنان نمینماید؟ آن را (به پرستش) گرفتند و ستمکار بودند» سوره اعراف، آیه ۱۴۸.
- ↑ «آنگاه (نخست) به خود آمدند و (به خود یا به یکدیگر) گفتند: بیگمان شمایید که ستمگرید» سوره انبیاء، آیه ۶۴.
- ↑ «پروردگارا! به راستی آنان بسیاری از مردم را گمراه کردهاند پس هر که از من پیروی کند از من است و هر که با من سرکشی ورزد بیگمان تو آمرزندهای بخشایندهای» سوره ابراهیم، آیه ۳۶.
- ↑ «من در آن صورت بیگمان در گمراهی آشکاری خواهم بود» سوره یس، آیه ۲۴.
- ↑ «بیگمان آنچه اینان میکنند از هم پاشیده است و آنچه میکردند باطل است» سوره اعراف، آیه ۱۳۹.
- ↑ «و دختران را برای خداوند میپندارند- پاکاکه اوست- و برای خودشان آنچه خود میخواهند» سوره نحل، آیه ۵۷.
- ↑ «از بدی خبری که به او دادهاند از قوم خود پنهان میگردد؛ آیا او را با (احساس) خواری نگه دارد یا (زنده) در خاک پنهان کند؛ هان! بد داوری میکنند» سوره نحل، آیه ۵۹.
- ↑ «ستمگرتر از کسی که بر خداوند دروغ بندد یا آیات او را دروغ شمارد کیست؟ آنان کسانی هستند که بهرهشان از آن نوشته (که در لوح محفوظ است) بدیشان خواهد رسید تا چون فرستادگان ما که جانشان را میستانند، نزدشان فرا رسند (و به آنان) گویند: کجاست آنچه به جای خداوند (به پرستش) میخواندید؟ میگویند: از (دیده) ما ناپدید شدند و بر خویش گواهی میدهند که کافر بودهاند» سوره اعراف، آیه ۳۷.
- ↑ «و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد یا آیات او را دروغ شمارد کیست؟» سوره یونس، آیه ۱۷.
- ↑ «آن هنگام که دو تن را نزد آنها فرستادیم و آنان را دروغگو شمردند و ما با سوّمی، (آن دو را) پشتیبانی کردیم، آنگاه گفتند که ما نزد شما فرستاده شدهایم» سوره یس، آیه ۱۴.
- ↑ «و تا به آن کسان که میگویند: «خداوند فرزندی گزیده است نه خود و نه پدرانشان، آن (امر) را نمیدانند؛ بزرگ سخنی از دهانشان بیرون میآید؛ (آنان) جز دروغ نمیگویند»، بیم دهد» سوره کهف، آیه ۴-۵.
- ↑ «تنها بتهایی را به جای خداوند میپرستید و دروغی فرا میبافید؛ بیگمان کسانی که به جای خداوند میپرستید اختیار روزی شما را ندارند ، روزی را نزد خداوند بجویید و او را بپرستید و او را سپاس گزارید که به سوی او باز گردانده میشوید» سوره عنکبوت، آیه ۱۷.
- ↑ «و چون آیات روشن ما را برای آنان بخوانند میگویند: این جز مردی نیست که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان میپرستیدند باز دارد و گفتند: این جز دروغی برساخته نیست؛ کافران درباره حقّ- هنگامی که نزد ایشان آمد- گفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره سبأ، آیه ۴۳.
- ↑ از آنان بپرس آیا دختران از آن پروردگار توست و پسران از آن آنان؟آیا ما فرشتگان را مادینه آفریدیم و آنها گواه بودند؟آگاه باشید که آنان از سر دروغگویی خود میگویند خداوند فرزند آورده است؛ در حالی که بیگمان آنان دروغگویند آیا (خداوند) دختران را بر پسران برگزیده است؟؛ سوره صافات، آیه: ۱۴۹-۱۵۳.
- ↑ «آیا بتهای «لات» و «عزّی» را (شایسته پرستش) دیدهاید؟» سوره نجم، آیه ۱۹.
- ↑ «آنها جز نامهایی که شما و پدرانتان نامیدهاید نیستند، خداوند بر (پرستش) آنها هیچ حجّتی نفرستاده است؛ آنها جز از گمان و هوسهایی که در دل دارند پیروی نمیکنند در حالی که به راستی از سوی پروردگارشان برای آنان رهنمود آمده است» سوره نجم، آیه ۲۳.
- ↑ «و چون تو را ببینند جز به ریشخند نمیگیرند (و میگویند) که آیا این است همان که خداوند او را به پیامبری برانگیخته است؟ به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمیورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراهتر است» سوره فرقان، آیه ۴۱-۴۲.
- ↑ «و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ بیگمان برهانی از سوی پروردگارتان نزد شما آمده است، این شتر خداوند است که برای شما نشانهای است؛ او را رها کنید تا بر زمین خداوند بچرد و به او آسیبی نرسانید که عذابی دردناک شما را فرو گیرد» سوره اعراف، آیه ۷۳.
- ↑ «پس شتر را پی کردند و از فرمان پروردگارشان سر باز زدند و گفتند: ای صالح اگر از پیامبرانی عذابی را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور! آنگاه زمینلرزه آنان را فرو گرفت و در خانهشان از پا در آمدند» سوره اعراف، آیه ۷۷-۷۸.
- ↑ «گفتند: ای صالح! بیگمان پیش از این در میان ما مایه امید بودی، آیا ما را از پرستیدن آنچه پدرانمان میپرستیدند باز میداری؟ و به راستی نسبت به آنچه ما را بدان میخوانی در دو دلی گمانانگیزی هستیم» سوره هود، آیه ۶۲.
- ↑ «آنگاه چون «امر» ما در رسید، صالح و مؤمنان همراه وی را با بخشایشی از نزد خویش (از عذاب) و از خواری آن روز، رهاندیم؛ بیگمان پروردگار توست که توانمند پیروزمند است» سوره هود، آیه ۶۶.
- ↑ «گویی (هرگز) در آن به سر نبردهاند؛ بدانید که (قوم) ثمود به پروردگارشان کفر ورزیدند؛ هان نابود باد ثمود!» سوره هود، آیه ۶۸.
- ↑ «شما بر ضد او (کسی را) به گمراهی نمیتوانید کشانید» سوره صافات، آیه ۱۶۲.
- ↑ «و از شما و آنچه به جای خداوند (به پرستش) میخوانید کناره میجویم و پروردگارم را میخوانم باشد که در خواندن پروردگارم رنجور نباشم» سوره مریم، آیه ۴۸.
- ↑ «و هر کس با خداوند خدایی دیگر (به پرستش) بخواند که برهانی بر آن ندارد جز این نیست که حسابش نزد پروردگار اوست؛ بیگمان کافران رستگار نمیگردند» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۷.
- ↑ «بگو ای نادانان! آیا به من فرمان میدهید که جز خداوند را بپرستم؟ و به تو و به پیشینیان تو وحی شده است که اگر شرک بورزی بیگمان کردارت از میان خواهد رفت و بیشک از زیانکاران خواهی بود» سوره زمر، آیه ۶۴-۶۵.
- ↑ «و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد یا آیات او را دروغ شمارد کیست؟ و به جای خداوند چیزی را میپرستند که نه زیانی به آنان میرساند و نه سودی و میگویند اینان میانجیهای ما نزد خداوندند؛ بگو: آیا خداوند را از چیزی آگاه میکنید که خود در آسمانها و زمین سراغ ندارد؟ پاکا و فرابرترا که اوست از شرکی که میورزند» سوره یونس، آیه ۱۷-۱۸.
- ↑ «و ما به آنان ستم نکردیم که خود به خویش ستم کردند و چون فرمان پروردگارت دررسید خدایان ایشان که به جای خداوند (به پرستش) میخواندند هیچ به کارشان نیامدند و جز نابودی چیزی بر آنان نیفزودند» سوره هود، آیه ۱۰۱.
- ↑ «اینان- قوم ما- خدایانی جز او را (به پرستش) گرفتهاند؛ چرا برهانی روشن برای آنها نمیآورند؟ و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد، کیست؟» سوره کهف، آیه ۱۵.
- ↑ «آنگاه (نخست) به خود آمدند و (به خود یا به یکدیگر) گفتند: بیگمان شمایید که ستمگرید» سوره انبیاء، آیه ۶۴.
- ↑ «و به جای خداوند چیزی را که (خداوند) برهانی بر آن فرو نفرستاده است و (نیز) چیزی را که دانشی درباره آن ندارند میپرستند و ستمگران را هیچ یاوری نیست» سوره حج، آیه ۷۱.
- ↑ آیا ندیدهاند که ما با دستهای خود برای آنان چارپایانی آفریدهایم که از آن آنهاست؟ و آنها را برای ایشان رام کردهایم و از برخی از آنها سواری میگیرند و از (گوشت) برخی میخورند. و آنان را در آنها سودها و (از شیر آنها) آشامیدنیهاست، آیا سپاس نمیگزارند؟ و به جای خداوند خدایانی برگزیدند بدین امید که یاوری شوند؛ سوره یس، آیه: ۷۱-۷۴.
- ↑ «بیگمان خداوند شرک ورزیدن به خود را نمیآمرزد و (گناه) پایینتر از آن را برای هر کس که بخواهد میبخشاید و هر کس برای خداوند شریک بتراشد به گمراهی ژرفی درافتاده است» سوره نساء، آیه ۱۱۶.
- ↑ آیا ندیدهاند که ما با دستهای خود برای آنان چارپایانی آفریدهایم که از آن آنهاست؟ و آنها را برای ایشان رام کردهایم و از برخی از آنها سواری میگیرند و از (گوشت) برخی میخورند. و آنان را در آنها سودها و (از شیر آنها) آشامیدنیهاست، آیا سپاس نمیگزارند؟ و به جای خداوند خدایانی برگزیدند بدین امید که یاوری شوند؛ سوره انبیاء، آیه: ۲۱-۲۶.
- ↑ و فرشتگان را که بندگان (خداوند) بخشندهاند مادینه پنداشتهاند، آیا در آفرینش آنان گواه بودهاند؟ زودا که گواهی آنان نوشته شود و آنان بازخواست گردند.و گفتند: اگر (خداوند) بخشنده میخواست ما آن (بت) ها را نمیپرستیدیم، آنان را به این (امر) دانشی نیست، آنان جز نادرست برآورد نمیکنند.مگر پیش از این کتابی به آنان دادهایم که آن را دستاویز ساختهاند؟ (نه،) بلکه گفتند: ما به راستی پدرانمان را بر آیینی یافتهایم و ما نیز در پی آنان رهجوییم. و بدینگونه ما پیش از تو در هیچ شهری بیمدهندهای نفرستادیم مگر که کامروایان آن (شهر) گفتند: ما پدران خویش را بر آیینی یافتهایم و آثار آنان را پی میگیریم.گفت: حتّی اگر برای شما از آنچه پدران خود را بر آن یافتهاید چیزی رهنمونتر بیاورم؟ گفتند: ما آنچه را بدان فرستاده شدهاید انکار میکنیم.آنگاه ما از آنان انتقام گرفتیم پس ببین که سرانجام دروغانگاران چگونه بود؛ سوره زخرف، آیه: ۱۹-۲۵.
- ↑ «و در این جهان و در روز رستخیز، لعنتی پیگیرشان شده است؛ آگاه باشید که بیگمان (مردم) عاد به پروردگارشان کفر ورزیدند؛ هان، نابود باد عاد قوم هود!» سوره هود، آیه ۶۰.
- ↑ «و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بتهایی که داشتند رو آورده بودند ، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸.
- ↑ «و چنین است فرو گرفتن پروردگارت، چون شهرهایی را که ستمکار باشند فرو گیرد بیگمان فرو گرفتن وی دردناک سخت است» سوره هود، آیه ۱۰۲.
- ↑ مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۹۱ ـ ۲۹۲.
- ↑ «و ما به آنان ستم نکردیم که خود به خویش ستم کردند و چون فرمان پروردگارت دررسید خدایان ایشان که به جای خداوند (به پرستش) میخواندند هیچ به کارشان نیامدند و جز نابودی چیزی بر آنان نیفزودند» سوره هود، آیه ۱۰۱.
- ↑ «آنگاه (نخست) به خود آمدند و (به خود یا به یکدیگر) گفتند: بیگمان شمایید که ستمگرید» سوره انبیاء، آیه ۶۴.
- ↑ «و به جای خداوند چیزی را که (خداوند) برهانی بر آن فرو نفرستاده است و (نیز) چیزی را که دانشی درباره آن ندارند میپرستند و ستمگران را هیچ یاوری نیست» سوره حج، آیه ۷۱.
- ↑ «و ما به آنان ستم نکردیم که خود به خویش ستم کردند و چون فرمان پروردگارت دررسید خدایان ایشان که به جای خداوند (به پرستش) میخواندند هیچ به کارشان نیامدند و جز نابودی چیزی بر آنان نیفزودند» سوره هود، آیه ۱۰۱.
- ↑ «ما غلهایی بر گردنهایشان تا (زیر) چانه نهادهایم چنان که سرشان بالا مانده است» سوره یس، آیه ۸.
- ↑ «روزی که از گورها شتابان برآیند گویی به سوی نشانهای نصب شده میشتابند» سوره معارج، آیه ۴۳.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۳۹.
- ↑ «و برخی از مردم به جای خداوند همتایانی میگزینند و آنها را چنان دوست میدارند که خداوند را و مؤمنان، خداوند را دوستدارترند. و کاش کسانی (که با گزینش بتها) به خود ستم کردند آنگاه که عذاب را (در رستخیز) مینگرند، دریابند که تمام توان (ها) از آن خداوند است آنگاه که پیشگامان (گناه یا کفر) از پیروان (خویش) دوری میورزند و در عذاب مینگرند و پیوندها میان آنها (یکسره) بریده میشود» سوره بقره، آیه ۱۶۵-۱۶۶.
- ↑ «و (یاد کن) روزی را که آنان را فرا میخواند و میفرماید: آن شریکهای من که میپنداشتید کجایند؟ کسانی که فرمان (عذاب) بر آنان به حقیقت پیوسته است میگویند: پروردگارا! اینان کسانی هستند که گمراه کردیم، آنان را گمراه کردیم چنان که خود گمراه بودیم؛ (اکنون) در پیشگاه تو (از آنان) دوری و بیزاری میجوییم؛ آنان ما را نمیپرستیدند» سوره قصص، آیه ۶۲-۶۳.
- ↑ «و برخی از مردم به جای خداوند همتایانی میگزینند و آنها را چنان دوست میدارند که خداوند را و مؤمنان، خداوند را دوستدارترند. و کاش کسانی (که با گزینش بتها) به خود ستم کردند آنگاه که عذاب را (در رستخیز) مینگرند، دریابند که تمام توان (ها) از آن خداوند است آنگاه که پیشگامان (گناه یا کفر) از پیروان (خویش) دوری میورزند و در عذاب مینگرند و پیوندها میان آنها (یکسره) بریده میشود و پیروان (آنان) میگویند: کاش برگشتی (به دنیا) میداشتیم تا از آنها دوری میجستیم چنان که آنان از ما دوری جستند؛ بدین گونه خداوند کردارهایشان را (چون) دریغهایی به آنان مینمایاند در حالی که آنان از آتش بیرون آمدنی نیستند» سوره بقره، آیه ۱۶۵-۱۶۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۲، ص ۴۵۷.
- ↑ «بیگمان شما و آنچه به جای خداوند میپرستید فروزینه دوزخید؛ شما در آن در میآیید اگر اینان (به راستی) خدایان میبودند در آن (دوزخ) درنمیآمدند؛ و همه در آن جاودانند» سوره انبیاء، آیه ۹۸-۹۹.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۱، ص ۳۵۹؛ نمونه، ج ۲۱، ص ۹۳ ـ ۹۴.
- ↑ «کسانی که برای آنان از سوی ما از پیش نیکی مقرّر است ، از آن (آتش)، برکنارند» سوره انبیاء، آیه ۱۰۱.
- ↑ «ای پدر! من میهراسم که عذابی از (خداوند) بخشنده به تو رسد آنگاه دوست شیطان گردی» سوره مریم، آیه ۴۵.
- ↑ «تنها بتهایی را به جای خداوند میپرستید و دروغی فرا میبافید؛ بیگمان کسانی که به جای خداوند میپرستید اختیار روزی شما را ندارند ، روزی را نزد خداوند بجویید و او را بپرستید و او را سپاس گزارید که به سوی او باز گردانده میشوید» سوره عنکبوت، آیه ۱۷.
- ↑ المیزان، ج ۱۶، ص ۱۱۶، ۱۵۵.
- ↑ «آنان چنان بودند که چون به آنها میگفتند: هیچ خدایی جز خداوند نیست، سرکشی میورزیدند» سوره صافات، آیه ۳۵.
- ↑ «شما بیگمان عذاب دردناک را خواهید چشید» سوره صافات، آیه ۳۸.
- ↑ مجمع البیان، ج ۸، ص ۴۳۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص ۴۴.
- ↑ «و گفت: جز این نیست که به جای خداوند بتهایی را از سر دوستی میان یکدیگر در زندگی این جهان (به پرستش) گرفتهاید سپس در روز رستخیز هر یک از شما دیگری را انکار میکند و هر یک از شما به دیگری لعنت میفرستد و جایگاهتان آتش (دوزخ) است و یاوری نخواهید داشت» سوره عنکبوت، آیه ۲۵.
- ↑ جامعالبیان، مج ۱۱، ج ۲۰، ص ۱۷۲ ـ ۱۷۳.
- ↑ و دوزخ را برای گمرهان آشکار میگردانند.و به آنان میگویند: آنچه به جای خداوند میپرستیدید (اکنون) کجایند؟آیا به شما یاری میرسانند یا خود را یاری میدهند؟و آنان و گمرهان را سرنگون در آن (دوزخ) میافکنند؛و همه سپاه ابلیس را.و در حالی که با هم در آنجا ستیزه دارند میگویند:سوگند به خداوند، بیگمان در گمراهی آشکاری بودیم؛که شما را با پروردگار جهانیان برابر میداشتیم.و ما را جز گنهکاران گمراه نکردند؛ سوره شعراء، آیه: ۹۱-۹۹.
- ↑ «و پندارتان درباره پروردگار جهانیان چیست؟» سوره صافات، آیه ۸۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۰۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۱۴۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۶۲.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۷۶.
- ↑ «و از روزی (یاد کن) که آنان را و آنچه را به جای خداوند میپرستند، گرد میآورد آنگاه میفرماید: آیا شما این بندگان مرا گمراه کردید یا آنان خود، راه را گم کردند؟» سوره فرقان، آیه ۱۷.
- ↑ التحریر والتنویر، ج ۱۸، ص ۳۳۷.
- ↑ «میگویند: پاکا که تویی، سزاوار ما نیست که به جای تو دوستی برگزینیم امّا تو چندان آنان و پدرانشان را بهرهمند کردی که یاد (تو) را فراموش کردند و گروهی شدند به نابودی افتاده» سوره فرقان، آیه ۱۸.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۴، ص ۶۱؛ نمونه، ج ۱۵، ص ۴۵.
- ↑ نمونه، ج ۱۵، ص ۴۵.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.
- ↑ «و چرا بر خداوند توکّل نکنیم حال آنکه راهمان را به ما نشان داده است؟ و بیگمان بر آزاری که میدهیدمان شکیبایی پیشه میکنیم و توکّلکنندگان باید تنها بر خداوند توکّل کنند» سوره ابراهیم، آیه ۱۲.
- ↑ المیزان، ج ۱۲، ص ۳۳.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۲۶.
- ↑ «بیگمان بر کافران برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی، ایمان نمیآورند» سوره بقره، آیه ۶.
- ↑ «بگو آیا به جای خداوند، چیزی را میپرستید که برای شما نه زیان دارد و نه سود؛ و خداوند است که شنوای داناست» سوره مائده، آیه ۷۶.
- ↑ «بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود میرساند و نه زیان میزند و پس از آنکه خداوند ما را راهنمایی کرده است به (عقاید) گذشته خود بازگردانده شویم؟ چونان کسی که شیطانها او را در زمین، سرگشته و سرگردان کردهاند در حالی که او را همراهانی است که به راهیابی فرا میخوانندش که نزد ما بیا؛ بگو: تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و فرمان یافتهایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» سوره انعام، آیه ۷۱.
- ↑ «و اگر خداوند میخواست شرک نمیورزیدند و ما تو را بر آنان نگهبان نگماردهایم و تو گمارده بر آنها نیستی» سوره انعام، آیه ۱۰۷.
- ↑ «و به جای خداوند چیزی را میپرستند که نه زیانی به آنان میرساند و نه سودی و میگویند اینان میانجیهای ما نزد خداوندند؛ بگو: آیا خداوند را از چیزی آگاه میکنید که خود در آسمانها و زمین سراغ ندارد؟ پاکا و فرابرترا که اوست از شرکی که میورزند» سوره یونس، آیه ۱۸.
- ↑ «بگو: ای مردم! اگر در دین من شک دارید پس (بدانید که) من کسانی را که به جای خداوند میپرستید نمیپرستم ولی خداوندی را میپرستم که جان شما را میستاند و فرمان یافتهام که از مؤمنان باشم» سوره یونس، آیه ۱۰۴.
- ↑ «و از آنچه به تو وحی میگردد پیروی کن و شکیبایی پیشه ساز تا خداوند داوری فرماید و او بهترین داوران است» سوره یونس، آیه ۱۰۹.
- ↑ «ای دو یار زندان! آیا خدایان پراکنده بهتر است یا خداوند یگانه دادفرما؟ شما به جای او جز نامهایی را نمیپرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیدهاید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره یوسف، آیه ۳۹-۴۰.
- ↑ «بگو: پروردگار آسمانها و زمین کیست؟ بگو: خداوند؛ بگو: آیا در برابر او سرورانی گزیدهاید که هیچ سود و زیانی برای خویش در اختیار ندارند؟ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است؟ یا تیرگیها با روشنایی برابرند؟ یا برای خداوند شریکهایی تراشیدهاند که همانند آفرینش او را آفریدهاند بنابراین (این دو) آفرینش بر آنان مشتبه شده است؟ «۳» بگو خداوند آفریننده هر چیز است و اوست که یگانه دادفرماست» سوره رعد، آیه ۱۶.
- ↑ «آیا آنکه مؤمن است همگون کسی است که نافرمان است؟ (هرگز) برابر نیستند» سوره سجده، آیه ۱۸.
- ↑ «بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود میرساند و نه زیان میزند و پس از آنکه خداوند ما را راهنمایی کرده است به (عقاید) گذشته خود بازگردانده شویم؟ چونان کسی که شیطانها او را در زمین، سرگشته و سرگردان کردهاند در حالی که او را همراهانی است که به راهیابی فرا میخوانندش که نزد ما بیا؛ بگو: تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و فرمان یافتهایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» سوره انعام، آیه ۷۱.
- ↑ «این بدان روست که خداوند راستین است و اینکه آنچه به جای او (به پرستش) میخوانند نادرست است و اینکه خداوند است که فرازمند بزرگ است» سوره حج، آیه ۶۲.
- ↑ «و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) میخوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند؛ بدینسان ما کردار هر امتی را (در دیدشان) آراستهایم سپس بازگشتشان به سوی پروردگارشان است آنگاه آنان را از آنچه انجام میدادها» سوره انعام، آیه ۱۰۸.
- ↑ جامعالبیان، مج ۵، ج ۷، ص ۴۰۴.
- ↑ «آنان چنان بودند که چون به آنها میگفتند: هیچ خدایی جز خداوند نیست، سرکشی میورزیدند و میگفتند: آیا ما برای یک شاعر دیوانه دست از خدایان خویش بکشیم؟» سوره صافات، آیه ۳۵-۳۶.
- ↑ «و چون آیات روشن ما را برای آنان بخوانند میگویند: این جز مردی نیست که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان میپرستیدند باز دارد و گفتند: این جز دروغی برساخته نیست؛ کافران درباره حقّ- هنگامی که نزد ایشان آمد- گفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره سبأ، آیه ۴۳.
- ↑ «و آنان که پیش از ایشان بودند (پیامبران را) دروغگو شمردند و اینان به ده یک آنچه به آنان داده بودیم دست نیافتند و پیامبران مرا دروغگو شمردند پس (بنگر) کیفر من چگونه بود» سوره سبأ، آیه ۴۵.
- ↑ «پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمیدانیم و جز این نمیبینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کردهاند و در شما برتری نسبت به خویش نمیبینیم بلکه شما را دروغگو میپنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.
- ↑ «سرکردگان سرکش از قوم او گفتند: ای شعیب! بیگمان تو و کسانی را که همراه تو ایمان آوردهاند، از شهر خود بیرون خواهیم راند یا آنکه به آیین ما باز گردید؛ (شعیب) گفت: اگر چه خوش نداشته باشیم؟» سوره اعراف، آیه ۸۸.
- ↑ «و قارون و فرعون و هامان را (نیز) عذاب کردیم و البتّه موسی برای آنان برهانها آورد امّا آنان در آن سرزمین گردنکشی پیشه کردند و پیشرو نبودند» سوره عنکبوت، آیه ۳۹.
- ↑ «گفتند: ای ابراهیم! آیا تو با خدایان ما چنین کردهای؟» سوره انبیاء، آیه ۶۲.
- ↑ «و با او نیرنگی ورزیدند ما هم آنان را زیانکارتر گرداندیم» سوره انبیاء، آیه ۷۰.
- ↑ «و همانا به سوی ثمود برادرشان صالح را فرستادیم که خداوند را بپرستید اما ناگاه آنان دو گروه شدند که با هم دشمنی میورزیدند» سوره نمل، آیه ۴۵.
- ↑ «گفتند: به خداوند همسوگند شوید که به او و خانوادهاش شبیخون میزنیم سپس به خونخواه او میگوییم که ما هنگام کشتن (وی و) خانوادهاش حضور نداشتیم و بیگمان ما راستگوییم و نیرنگی سخت باختند و ما (نیز) تدبیری شایسته کردیم و آنان درنیافتند» سوره نمل، آیه ۴۹-۵۰.
- ↑ «و از پیروان وی ابراهیم بود» سوره صافات، آیه ۸۳.
- ↑ «آیا خدایانی دروغین به جای خداوند میجویید؟» سوره صافات، آیه ۸۶.
- ↑ «و خواستند نیرنگی در کار او کنند اما ما آنان را فروتر نهادیم» سوره صافات، آیه ۹۸.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ المیزان، ج ۲۰، ص ۲۶ ـ ۲۷.
- ↑ «همانا نوح را به سوی قومش فرستادیم؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، من از عذاب روزی سترگ بر شما میهراسم» سوره اعراف، آیه ۵۹.
- ↑ «و داستان نوح را برای آنان بخوان آنگاه که به قوم خود گفت: ای قوم من! اگر ماندن من و پند دادنم با آیات خداوند بر شما گران است، باری، بر خداوند توکل کردهام بنابراین با شریکهایتان همداستان شوید به گونهای که کارتان بر شما پوشیده نباشد سپس کار مرا تمام کنید و مهلتم ندهید» سوره یونس، آیه ۷۱.
- ↑ «و به یقین نوح را نزد قومش فرستادیم (و به ایشان گفت:) من برای شما بیم دهندهای آشکارم که: جز خداوند را نپرستید! به راستی من بر شما از عذاب روزی دردناک میهراسم» سوره هود، آیه ۲۵-۲۶.
- ↑ «آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم.پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.
- ↑ «ما نوح را به سوی قوم وی فرستادیم (و گفتیم) که قومت را پیش از آنکه عذابی دردناک به آنان برسد، بیم بده» سوره نوح، آیه ۱.
- ↑ «که خداوند را بپرستید و از او پروا کنید و از من فرمان برید» سوره نوح، آیه ۳.
- ↑ «و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر ، دست نکشید» سوره نوح، آیه ۲۳.
- ↑ المیزان، ج ۲۰، ص ۳۴.
- ↑ المیزان، ج ۲، ص ۱۲۸.
- ↑ المیزان، ج ۱۰، ص ۱۹۸.
- ↑ «و داستان نوح را برای آنان بخوان آنگاه که به قوم خود گفت: ای قوم من! اگر ماندن من و پند دادنم با آیات خداوند بر شما گران است، باری، بر خداوند توکل کردهام بنابراین با شریکهایتان همداستان شوید به گونهای که کارتان بر شما پوشیده نباشد سپس کار مرا تمام کنید و مهلتم ندهید» سوره یونس، آیه ۷۱.
- ↑ «آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم.پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.
- ↑ «و به یقین نوح را نزد قومش فرستادیم (و به ایشان گفت:) من برای شما بیم دهندهای آشکارم که: جز خداوند را نپرستید! به راستی من بر شما از عذاب روزی دردناک میهراسم» سوره هود، آیه ۲۵-۲۶.
- ↑ «و ای قوم من! برای آن (پیامبری خود) از شما مالی نمیخواهم، پاداش من جز بر (عهده) خداوند نیست و من کسانی را که ایمان آوردهاند (از خود) نمیرانم، بیگمان آنان به لقای پروردگار خویش خواهند رسید اما من شما را قومی میبینم که نادانی میورزید» سوره هود، آیه ۲۹.
- ↑ «و داستان نوح را برای آنان بخوان آنگاه که به قوم خود گفت: ای قوم من! اگر ماندن من و پند دادنم با آیات خداوند بر شما گران است، باری، بر خداوند توکل کردهام بنابراین با شریکهایتان همداستان شوید به گونهای که کارتان بر شما پوشیده نباشد سپس کار مرا تمام کنید و مهلتم ندهید و اگر رو بگردانید (میدانید که) من از شما پاداشی نخواستهام، پاداش من جز با خداوند نیست و فرمان یافتهام که از گردن نهادگان (به خداوند) باشم» سوره یونس، آیه ۷۱-۷۲.
- ↑ «ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید» سوره اعراف، آیه ۵۹.
- ↑ «با آنکه شما را گونهگون آفریده است آیا ندیدهاید که چگونه خداوند هفت آسمان را تو بر تو آفریده، و ماه را در آنها فروغی و خورشید را چراغی کرده است؟» سوره نوح، آیه ۱۴-۱۶.
- ↑ «و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر ، دست نکشید» سوره نوح، آیه ۲۳.
- ↑ «و داستان نوح را برای آنان بخوان آنگاه که به قوم خود گفت: ای قوم من! اگر ماندن من و پند دادنم با آیات خداوند بر شما گران است، باری، بر خداوند توکل کردهام بنابراین با شریکهایتان همداستان شوید به گونهای که کارتان بر شما پوشیده نباشد سپس کار مرا تمام کنید و مهلتم ندهید» سوره یونس، آیه ۷۱.
- ↑ «گفتند: ای نوح! با ما به چالش پرداختی و چالش با ما را به درازا کشاندی، اگر راست میگویی وعدهای را که میدهی بر سر ما بیاور!» سوره هود، آیه ۳۲.
- ↑ «و به یقین نوح را نزد قومش فرستادیم (و به ایشان گفت:) من برای شما بیم دهندهای آشکارم» سوره هود، آیه ۲۵.
- ↑ «پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمیدانیم و جز این نمیبینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کردهاند و در شما برتری نسبت به خویش نمیبینیم بلکه شما را دروغگو میپنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.
- ↑ «آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم.پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.
- ↑ «او جز مردی نیست که جنونی دارد پس چندی بر او انتظار برید» سوره مؤمنون، آیه ۲۵.
- ↑ «و به راستی نوح را به سوی قوم وی فرستادیم، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که شما را خدایی جز او نیست، آیا پرهیزگاری نمیورزید؟» سوره مؤمنون، آیه ۲۳.
- ↑ «همانا نوح را به سوی قومش فرستادیم؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، من از عذاب روزی سترگ بر شما میهراسم سرکردگان قوم او گفتند: بیگمان ما تو را در گمراهی آشکاری میبینیم» سوره اعراف، آیه ۵۹-۶۰.
- ↑ «او جز مردی نیست که جنونی دارد پس چندی بر او انتظار برید» سوره مؤمنون، آیه ۲۵.
- ↑ «و به راستی نوح را به سوی قوم وی فرستادیم، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که شما را خدایی جز او نیست، آیا پرهیزگاری نمیورزید؟» سوره مؤمنون، آیه ۲۳.
- ↑ «و به یقین نوح را نزد قومش فرستادیم (و به ایشان گفت:) من برای شما بیم دهندهای آشکارم» سوره هود، آیه ۲۵.
- ↑ «پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمیدانیم و جز این نمیبینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کردهاند و در شما برتری نسبت به خویش نمیبینیم بلکه شما را دروغگو میپنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.
- ↑ «آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم.پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.
- ↑ «و کافران به پیامبرانشان گفتند: شما را از سرزمینمان بیرون خواهیم راند مگر به آیین ما باز گردید آنگاه پروردگارشان به آنان وحی کرد که بیگمان ستمگران را نابود خواهیم کرد» سوره ابراهیم، آیه ۱۳.
- ↑ «گفتند: ای نوح! اگر (از این سخنان) دست برنداری سنگسار خواهی شد» سوره شعراء، آیه ۱۱۶.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۳۰، ص۱۴۳؛ روحالمعانی، مج ۱۶، ج ۲۹، ص ۱۳۳.
- ↑ «پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمیدانیم و جز این نمیبینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کردهاند و در شما برتری نسبت به خویش نمیبینیم بلکه شما را دروغگو میپنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.
- ↑ «گفتند: ای نوح! با ما به چالش پرداختی و چالش با ما را به درازا کشاندی، اگر راست میگویی وعدهای را که میدهی بر سر ما بیاور!» سوره هود، آیه ۳۲.
- ↑ «و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر ، دست نکشید» سوره نوح، آیه ۲۳.
- ↑ «آنان را برای گناهشان، غرق کردند و به درون آتش راندند و در برابر خداوند برای خویش یاوری نیافتند» سوره نوح، آیه ۲۵.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ المیزان، ج ۸، ص ۱۸۱ ـ ۱۸۲؛ ج ۱۵، ص ۳۳، ۳۴.
- ↑ «آیا شگفت میدارید که از سوی پروردگارتان بر (زبان) مردی از شما پندی آمده باشد تا بیمتان دهد؟ و به یاد آورید هنگامی را که پس از قوم نوح شما را جانشین کرد و در آفرینش بر گستره (توانمندی) شما افزود، بنابراین نعمتهای خداوند را به یاد آورید باشد که رستگار گر» سوره اعراف، آیه ۶۹.
- ↑ «و یاد کنید آنگاه را که شما را جانشینانی پس از (قوم) عاد قرار داد و در این سرزمین جای داد که در هامون آن کاخها میسازید و کوهها را برای خانهسازی میتراشید پس نعمتهای خداوند را به یاد آورید و در این سرزمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره اعراف، آیه ۷۴.
- ↑ «آنگاه پس از ایشان (مردم) دورههایی دیگر را پدید آوردیم» سوره مؤمنون، آیه ۴۲.
- ↑ «و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را (فرستادیم) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ آیا پرهیزگاری نمیورزید؟» سوره اعراف، آیه ۶۵.
- ↑ «گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما تنها خداوند را بپرستیم و آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم؟ اگر راست میگویی آنچه را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور! گفت: بیگمان عذاب و خشمی از (سوی) پروردگارتان برای شما رقم خورده است آیا در نامهایی که شما و پدرانتان آنها را نامگذاری کردهاید- (و) خداوند هیچ برهانی بر (تأیید) آنها نفرستاده است- با من چالش میورزید؟ پس چشم به راه (عذاب خداوند) بدارید که من نیز با شم» سوره اعراف، آیه ۷۰-۷۱.
- ↑ «و به سوی (قوم) «عاد» برادرشان «هود» را (فرستادیم که به آنان) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ شما جز (گروهی) دروغباف نیستید» سوره هود، آیه ۵۰.
- ↑ «گفتند: ای هود! برهانی برای ما نیاوردهای و ما با سخن تو از خدایانمان دست نمیکشیم و ما به تو ایمان نمیآوریم» سوره هود، آیه ۵۳.
- ↑ «آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم.پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.
- ↑ «و از برادر (قوم) عاد (هود) یاد کن آنگاه که قومش را در آن ریگزار بیم داد و البته پیش از وی بیمدهندگانی بر گذشته بودند و پس از او نیز پیامبرانی آمدند که (هر یک میگفتند) جز خداوند را نپرستید که من بر شما از عذاب روزی سترگ میهراسم گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما را از خدایانمان باز داری؟ اگر از راستگویانی آنچه به ما وعده میدهی بر سر ما بیاور!» سوره احقاف، آیه ۲۱-۲۲.
- ↑ مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۵۸.
- ↑ مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۵۸.
- ↑ و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را (فرستادیم) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ آیا پرهیزگاری نمیورزید؟سرکردگان کافر از قوم وی گفتند: بیگمان ما تو را در نابخردی میبینیم و ما تو را از دروغگویان میدانیم.گفت: ای قوم من! در من هیچ نابخردی نیست بلکه من فرستادهای از سوی پروردگار جهانیانم پیامهای پروردگارم را به شما میرسانم و من برای شما خیرخواهی امینم.آیا شگفت میدارید که از سوی پروردگارتان بر (زبان) مردی از شما پندی آمده باشد تا بیمتان دهد؟ و به یاد آورید هنگامی را که پس از قوم نوح شما را جانشین کرد و در آفرینش بر گستره (توانمندی) شما افزود، بنابراین نعمتهای خداوند را به یاد آورید باشد که رستگار گردید.گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما تنها خداوند را بپرستیم و آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم؟ اگر راست میگویی آنچه را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور!گفت: بیگمان عذاب و خشمی از (سوی) پروردگارتان برای شما رقم خورده است آیا در نامهایی که شما و پدرانتان آنها را نامگذاری کردهاید- (و) خداوند هیچ برهانی بر (تأیید) آنها نفرستاده است- با من چالش میورزید؟ پس چشم به راه (عذاب خداوند) بدارید که من نیز با شما از چشم به راه داشتگانم؛ سوره اعراف، آیه: ۶۵-۷۱.
- ↑ المیزان، ج ۸، ص ۱۸۲ ـ ۱۸۳.
- ↑ «گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما تنها خداوند را بپرستیم و آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم؟ اگر راست میگویی آنچه را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور!» سوره اعراف، آیه ۷۰.
- ↑ «ما نیاوردهای و ما با سخن تو از خدایانمان دست نمیکشیم و ما به تو ایمان نمیآوریم» سوره هود، آیه ۵۳.
- ↑ گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما تنها خداوند را بپرستیم و آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم؟ اگر راست میگویی آنچه را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور!گفت: بیگمان عذاب و خشمی از (سوی) پروردگارتان برای شما رقم خورده است آیا در نامهایی که شما و پدرانتان آنها را نامگذاری کردهاید- (و) خداوند هیچ برهانی بر (تأیید) آنها نفرستاده است- با من چالش میورزید؟ پس چشم به راه (عذاب خداوند) بدارید که من نیز با شما از چشم به راه داشتگانم؛ سوره اعراف، آیه: ۷۰-۷۱.
- ↑ «گفتند: ای هود! برهانی برای ما نیاوردهای و ما با سخن تو از خدایانمان دست نمیکشیم و ما به تو ایمان نمیآوریم» سوره هود، آیه ۵۳.
- ↑ «و این (قوم) عاد بودند که به آیات پروردگارشان انکار ورزیدند و از پیامبران وی سرپیچیدند و از فرمان هر گردنکش ستیهنده پیروی کردند» سوره هود، آیه ۵۹.
- ↑ «آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم.پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.
- ↑ جامعالبیان، مج ۷، ج ۱۲، ص ۷۷.
- ↑ جامعالبیان، مج ۷، ج ۱۲، ص ۷۷ ـ ۷۸.
- ↑ «ما جز این نمیگوییم که یکی از خدایان ما به تو آسیبی رسانده است ؛ گفت: من خداوند را گواه میگیرم و (شما نیز) گواه باشید که من از شرکی که در برابر او میورزید، بیزارم» سوره هود، آیه ۵۴.
- ↑ «گفتند: ای هود! برهانی برای ما نیاوردهای و ما با سخن تو از خدایانمان دست نمیکشیم و ما به تو ایمان نمیآوریم» سوره هود، آیه ۵۳.
- ↑ «و این (قوم) عاد بودند که به آیات پروردگارشان انکار ورزیدند و از پیامبران وی سرپیچیدند و از فرمان هر گردنکش ستیهنده پیروی کردند» سوره هود، آیه ۵۹.
- ↑ «آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم.پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.
- ↑ التبیان، ج ۶، ص ۲۷۹؛ المیزان، ج ۱۲، ص ۳۰، ۳۳.
- ↑ «من به خداوند- پروردگار خویش و پروردگار شما- توکل کردهام؛ هیچ جنبندهای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.
- ↑ گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما تنها خداوند را بپرستیم و آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم؟ اگر راست میگویی آنچه را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور!گفت: بیگمان عذاب و خشمی از (سوی) پروردگارتان برای شما رقم خورده است آیا در نامهایی که شما و پدرانتان آنها را نامگذاری کردهاید- (و) خداوند هیچ برهانی بر (تأیید) آنها نفرستاده است- با من چالش میورزید؟ پس چشم به راه (عذاب خداوند) بدارید که من نیز با شما از چشم به راه داشتگانم پس او و همراهان او را با بخشایشی از خویش رهایی بخشیدیم و ریشه کسانی را که نشانههای ما را دروغ شمردند و مؤمن نبودند برکندیم؛ سوره اعراف، آیه: ۷۰-۷۲.
- ↑ گفتند: ای هود! برهانی برای ما نیاوردهای و ما با سخن تو از خدایانمان دست نمیکشیم و ما به تو ایمان نمیآوریم.ما جز این نمیگوییم که یکی از خدایان ما به تو آسیبی رسانده است؛ گفت: من خداوند را گواه میگیرم و (شما نیز) گواه باشید که من از شرکی که در برابر او میورزید، بیزارم ...از این روی همه هر نیرنگی دارید در برابر من بهکار برید و به من مهلت ندهید.من به خداوند- پروردگار خویش و پروردگار شما- توکل کردهام؛ هیچ جنبندهای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است.پس اگر (هم) رو بگردانید من آنچه را که برای آن به سوی شما فرستاده شدهام به شما رساندهام و خداوند قوم دیگری جز شما را جانشین خواهد کرد و به او هیچ زیانی نمیرسانید، بیگمان پروردگار من نگاهبان همه چیز است.و چون «امر» ما در رسید هود و مؤمنان همراه او را به بخشایشی از خویش رهاندیم و آنان را از عذابی سخت رهایی بخشیدیم.و این (قوم) عاد بودند که به آیات پروردگارشان انکار ورزیدند و از پیامبران وی سرپیچیدند و از فرمان هر گردنکش ستیهنده پیروی کردند.و در این جهان و در روز رستخیز، لعنتی پیگیرشان شده است؛ آگاه باشید که بیگمان (مردم) عاد به پروردگارشان کفر ورزیدند؛ هان، نابود باد عاد قوم هود!؛ سوره هود، آیه: ۵۳-۶۰.
- ↑ پس اگر روی بگردانند بگو: شما را به آذرخشی از گونه آذرخش عاد و ثمود بیم میدهم. (یاد کن) آنگاه را که پیامبران از پیش و پس آنان نزدشان آمدند که جز خداوند را نپرستید! (اما آنان) گفتند: اگر پروردگار ما (چنین چیزی) میخواست فرشتگانی را میفرستاد پس ما آنچه را بدان فرستاده شدهاید انکار میکنیم.و اما (قوم) عاد در زمین به نادرستی گردنکشی کردند و گفتند: چه کسی از ما توانمندتر است؟ و آیا ندیدند که خداوندی که آنان را آفریده از آنان توانمندتر است؟ و آنان آیات ما را انکار میکردند.و ما در روزهایی شوم بادی سرد فرستادیم تا عذاب رسواساز را در زندگی این جهان به آنان بچشانیم و بیگمان عذاب جهان واپسین رسواسازتر است و آنان یاری نخواهند شد؛ سوره فصلت، آیه: ۱۳-۱۶.
- ↑ «و در این جهان و در روز رستخیز، لعنتی پیگیرشان شده است؛ آگاه باشید که بیگمان (مردم) عاد به پروردگارشان کفر ورزیدند؛ هان، نابود باد عاد قوم هود!» سوره هود، آیه ۶۰.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ بیگمان برهانی از سوی پروردگارتان نزد شما آمده است، این شتر خداوند است که برای شما نشانهای است؛ او را رها کنید تا بر زمین خداوند بچرد و به او آسیبی نرسانید که عذابی دردناک شما را فرو گیرد و یاد کنید آنگاه را که شما را جانشینانی پس از (قوم) عاد قرار داد و در این سرزمین جای داد که در هامون آن کاخها میسازید و کوهها را برای خانهسازی میتراشید پس نعمتهای خداوند را به یاد آورید و در این سرزمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره اعراف، آیه ۷۳-۷۴.
- ↑ «و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهندهای است نزدیک. گفتند: ای صالح! بیگمان پیش از این در میان ما مایه امید بودی، آیا ما را از پرستیدن آنچه پدرانمان میپرستیدند باز میداری؟ و به راستی نسبت به آنچه ما را بدان میخوانی در دو دلی گمانانگیزی هستیم» سوره هود، آیه ۶۱-۶۲.
- ↑ «سپس مردم دورهای دیگر را پس از آنان پدید آوردیم آنگاه از خود آنان پیامبری در میانشان فرستادیم که: خداوند را بپرستید، شما را خدایی جز او نیست، آیا پرهیزگاری نمیورزید؟» سوره مؤمنون، آیه ۳۱-۳۲.
- ↑ «و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهندهای است» سوره هود، آیه ۶۱.
- ↑ «آن سرکشان گفتند: ما به آنچه شما بدان ایمان دارید کافریم» سوره اعراف، آیه ۷۶.
- ↑ «آنگاه از خود آنان پیامبری در میانشان فرستادیم که: خداوند را بپرستید، شما را خدایی جز او نیست، آیا پرهیزگاری نمیورزید؟» سوره مؤمنون، آیه ۳۲.
- ↑ المیزان، ج ۱۵، ص ۲۷.
- ↑ «سرکردگان سرکش از قوم وی به مؤمنانی که ناتوان به شمار آمدهاند گفتند: آیا میدانید که صالح فرستاده پروردگار خویش است؟ گفتند: (آری) ما به آنچه وی بدان پیامبری یافته است مؤمنیم» سوره اعراف، آیه ۷۵.
- ↑ «پس شتر را پی کردند و از فرمان پروردگارشان سر باز زدند و گفتند: ای صالح اگر از پیامبرانی عذابی را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور!» سوره اعراف، آیه ۷۷.
- ↑ «آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.
- ↑ «سپس مردم دورهای دیگر را پس از آنان پدید آوردیم» سوره مؤمنون، آیه ۳۱.
- ↑ «و اگر از آدمی مانند خویش فرمان برید بیگمان در آن صورت زیانکار خواهید بود» سوره مؤمنون، آیه ۳۴.
- ↑ «آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.
- ↑ «گفتند: به خداوند همسوگند شوید که به او و خانوادهاش شبیخون میزنیم سپس به خونخواه او میگوییم که ما هنگام کشتن (وی و) خانوادهاش حضور نداشتیم و بیگمان ما راستگوییم و نیرنگی سخت باختند و ما (نیز) تدبیری شایسته کردیم و آنان درنیافتند» سوره نمل، آیه ۴۹-۵۰.
- ↑ «و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ بیگمان برهانی از سوی پروردگارتان نزد شما آمده است، این شتر خداوند است که برای شما نشانهای است؛ او را رها کنید تا بر زمین خداوند بچرد و به او آسیبی نرسانید که عذابی دردناک شما را فرو گیرد» سوره اعراف، آیه ۷۳.
- ↑ «آنگاه زمینلرزه آنان را فرو گرفت و در خانهشان از پا در آمدند» سوره اعراف، آیه ۷۸.
- ↑ امّا او را پی کردند، و (صالح) گفت: سه روز در خانههای خویش برخوردار گردید (تا عذابتان برسد)؛ این وعدهای بیدروغ است.آنگاه چون «امر» ما در رسید، صالح و مؤمنان همراه وی را با بخشایشی از نزد خویش (از عذاب) و از خواری آن روز، رهاندیم؛ بیگمان پروردگار توست که توانمند پیروزمند است.و بانگ آسمانی ستمگران را فرو گرفت و در خانههای خویش از پا درافتادند؛ سوره هود، آیه: ۶۵-۶۷.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «و به سوی مدین، برادرشان شعیب را فرستادیم، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که جز او خدایی ندارید، بیگمان برهانی از سوی پروردگارتان برایتان آمده است پس پیمانه و ترازو را تمام بپیمایید و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در این سرزمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید، این برای شما اگر مؤمن باشید بهتر است» سوره اعراف، آیه ۸۵.
- ↑ «و به سوی (قوم) مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم که به ایشان) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید و در پیمانه و ترازو کم ننهید، من شما را در رفاه مییابم و بر شما از عذاب روزی فراگیر میهراسم» سوره هود، آیه ۸۴.
- ↑ «و به سوی (مردم) مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم) که گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید و به روز بازپسین امیدوار باشید و در این (سر) زمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره عنکبوت، آیه ۳۶.
- ↑ «خدایی جز او ندارید» سوره اعراف، آیه ۵۹.
- ↑ «و به سوی (قوم) مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم که به ایشان) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید و در پیمانه و ترازو کم ننهید، من شما را در رفاه مییابم و بر شما از عذاب روزی فراگیر میهراسم» سوره هود، آیه ۸۴.
- ↑ «گفتند: ای شعیب! آیا دینت تو را وا میدارد که (به ما بگویی) آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم یا با داراییهای خود آنچه میخواهیم انجام ندهیم؟ بیگمان تو خود بردبار راهدانی» سوره هود، آیه ۸۷.
- ↑ «سرکردگان سرکش از قوم او گفتند: ای شعیب! بیگمان تو و کسانی را که همراه تو ایمان آوردهاند، از شهر خود بیرون خواهیم راند یا آنکه به آیین ما باز گردید؛ (شعیب) گفت: اگر چه خوش نداشته باشیم؟ اگر به آیین شما- پس از آنکه خداوند ما را از آن رهایی بخشیده است- باز گردیم بیگمان بر خداوند دروغ بستهایم و ما را نرسد که به آن باز گردیم مگر آنکه خداوند پروردگار ما بخواهد، دانش پروردگار ما همه چیز را فرا گرفته است، ما بر خداوند توکّل داریم، خداوندا! میان ما و قوم ما به حق داوری فرما و تو بهترین داورانی:» سوره اعراف، آیه ۸۸-۸۹.
- ↑ «گفتند: ای شعیب! ما بسیاری از آنچه را که میگویی درنمییابیم و تو را در میان خویش ناتوان میبینیم و اگر (پاس) تبارت نبود تو را سنگسار میکردیم و تو در نظر ما توانمند نیستی» سوره هود، آیه ۹۱.
- ↑ «و بر سر هر راهی منشینید که (مردم را) بترسانید و کسانی را که به آن ایمان آوردهاند از راه خداوند باز دارید و آن را ناراست (و ناهموار) بخواهید و به یاد آورید هنگامی را که اندک بودید و شما را بیشمار گردانید و بنگرید که سرانجام تبهکاران چگونه بود» سوره اعراف، آیه ۸۶.
- ↑ «و به سوی (قوم) مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم که به ایشان) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید و در پیمانه و ترازو کم ننهید، من شما را در رفاه مییابم و بر شما از عذاب روزی فراگیر میهراسم» سوره هود، آیه ۸۴.
- ↑ «و ای قوم من! مخالفت با من، شما را وا ندارد که به شما همان رسد که به قوم نوح یا قوم هود یا قوم صالح رسید و (زمان) قوم لوط از شما دور نیست و از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او توبه کنید، بیگمان پروردگار من بخشایندهای دوستدار است» سوره هود، آیه ۸۹-۹۰.
- ↑ «و ای قوم من! هر چه از دستتان برمیآید انجام دهید، من نیز انجام میدهم، زودا که بدانید بر سر چه کس عذابی که او را خوار سازد خواهد آمد و چه کسی دروغ میگوید. و شما چشم به راه باشید من نیز با شما چشم به راه خواهم بود» سوره هود، آیه ۹۳.
- ↑ «آنگاه زمینلرزه آنان را فرو گرفت و در خانهشان از پا در آمدند آنان که شعیب را دروغگو میشمردند گویی هرگز آنجا به سر نمیبردهاند آنان که شعیب را دروغگو میشمردند خود زیانکار بودند» سوره اعراف، آیه ۹۱-۹۲.
- ↑ «و به سوی (قوم) مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم که به ایشان) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید و در پیمانه و ترازو کم ننهید، من شما را در رفاه مییابم و بر شما از عذاب روزی فراگیر میهراسم» سوره هود، آیه ۸۴.
- ↑ «و چون «امر» ما دررسید شعیب و مؤمنان همراه او را با بخشایشی از سوی خویش رهایی بخشیدیم و بانگ آسمانی ستمگران را فرو گرفت و در خانههای خود از پا در افتادند» سوره هود، آیه ۹۴.
- ↑ «پس او را دروغگو شمردند آنگاه زلزله آنان را فرو گرفت و در خانهشان از پا افتادند» سوره عنکبوت، آیه ۳۷.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۵۸.
- ↑ «ای دو یار زندان! آیا خدایان پراکنده بهتر است یا خداوند یگانه دادفرما؟ شما به جای او جز نامهایی را نمیپرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیدهاید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره یوسف، آیه ۳۹-۴۰.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص ۱۴۰.
- ↑ «ای دو یار زندان! آیا خدایان پراکنده بهتر است یا خداوند یگانه دادفرما؟ شما به جای او جز نامهایی را نمیپرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیدهاید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره یوسف، آیه ۳۹-۴۰.
- ↑ المیزان، ج ۱۱ ص، ۱۷۸ ـ ۱۸۱.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا مینهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بیگمان ما بر آنان چیرهایم» سوره اعراف، آیه ۱۲۷.
- ↑ «و ما به آنان ستم نکردیم که خود به خویش ستم کردند و چون فرمان پروردگارت دررسید خدایان ایشان که به جای خداوند (به پرستش) میخواندند هیچ به کارشان نیامدند و جز نابودی چیزی بر آنان نیفزودند» سوره هود، آیه ۱۰۱.
- ↑ التحریر والتنویر، ج ۹، ص ۵۸.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۷، ص ۱۷۲.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۴، ص ۷۱۶؛ المیزان، ج ۸، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۴.
- ↑ «(فرعون) گفت: اگر خدایی جز من بگزینی تو را زندانی خواهم کرد» سوره شعراء، آیه ۲۹.
- ↑ «به سوی فرعون روان شو که او سرکشی کرده است» سوره طه، آیه ۲۴.
- ↑ «اما او دروغ انگاشت و سرپیچی کرد،» سوره نازعات، آیه ۲۱.
- ↑ «و گفت: من پروردگار برتر شمایم،» سوره نازعات، آیه ۲۴.
- ↑ «و آنکه مؤمن (آل فرعون) بود گفت: ای قوم من! از من پیروی کنید تا شما را به راه رستگاری رهنمون شوم» سوره غافر، آیه ۳۸.
- ↑ «مرا فرا میخوانید که به خداوند کفر بورزم و چیزی را که به آن دانشی ندارم شریک او قرار دهم در حالی که من شما را به آن پیروزمند آمرزنده فرا میخوانم» سوره غافر، آیه ۴۲.
- ↑ «(فرعون) گفت: اگر خدایی جز من بگزینی تو را زندانی خواهم کرد» سوره شعراء، آیه ۲۹.
- ↑ مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۱۶.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ جامعالبیان، مج ۶، ج ۹، ص ۶۱؛ مجمعالبیان، ج ۴، ص ۷۲۶.
- ↑ «و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بتهایی که داشتند رو آورده بودند ، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸.
- ↑ «(نیز) گفت: آیا خدایی جز خداوند برایتان بجویم در حالی که او شما را بر جهانیان برتری داده است؟» سوره اعراف، آیه ۱۴۰.
- ↑ «و موسی برهانها (ی روشن) نزدتان آورد، امّا شما در نبودن او، ستمگرانه گوساله را (به پرستش) گرفتید» سوره بقره، آیه ۹۲.
- ↑ «و قوم موسی در نبود او، از زیورهای (زراندود) خود گوسالهای ساختند، پیکری که بانگی داشت، آیا ندیدند که با آنان سخن نمیگوید و راهی به آنان نمینماید؟ آن را (به پرستش) گرفتند و ستمکار بودند و چون به پشیمانی افتادند و دریافتند که به راستی گمراه شدهاند گفتند اگر خداوند بر ما بخشایش نیاورد و ما را نیامرزد بیگمان از زیانکاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۱۴۸-۱۴۹.
- ↑ «ای بنی اسرائیل! ما شما را از دشمنتان رهایی بخشیدیم و با شما در سوی راست (کوه) طور وعده نهادیم و برای شما ترنجبین و بلدرچین فرو فرستادیم» سوره طه، آیه ۸۰.
- ↑ «آنگاه گوسالهای برای آنان برآورد، پیکری (بیروح) که بانگ گاو داشت و گفتند: این خدای شما و خدای موسی است که از یاد برده است آیا نمیدیدند که (آن گوساله) به آنان پاسخی نمیدهد و هیچ زیان و سودی برای آنان در بر ندارد؟» سوره طه، آیه ۸۸-۸۹.
- ↑ «و (یاد کنید) آنگاه را که با موسی چهل شب وعده نهادیم سپس در نبودن او گوساله را (به پرستش) گرفتید در حالی که ستمکار بودید» سوره بقره، آیه ۵۱.
- ↑ «و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! بیگمان شما با (به پرستش) گرفتن گوساله بر خویش ستم روا داشتید پس به درگاه آفریدگار خود توبه کنید و یکدیگر را بکشید ، این کار نزد آفریدگارتان برای شما بهتر است. آنگاه، خداوند از شما در گذشت که او ت» سوره بقره، آیه ۵۴.
- ↑ «و موسی برهانها (ی روشن) نزدتان آورد، امّا شما در نبودن او، ستمگرانه گوساله را (به پرستش) گرفتید و آنگاه که از شما پیمان گرفتیم و (کوه) طور را بر فراز (سر) تان برافراختیم (و گفتیم) آنچه به شما بخشیدهایم، با توانمندی (در اختیار) گیرید و گوش به فرمان باشید؛ (به زبان) گفتند شنفتیم و (به دل گفتند) نپذیرفتیم و به سبب کفری که داشتند، (مهر) گوساله در دلشان جایگیر شد ؛ بگو اگر مؤمنید، آنچه ایمانتان شما را بدان فرمان میدهد، زشت است» سوره بقره، آیه ۹۲-۹۳.
- ↑ «و قوم موسی در نبود او، از زیورهای (زراندود) خود گوسالهای ساختند، پیکری که بانگی داشت، آیا ندیدند که با آنان سخن نمیگوید و راهی به آنان نمینماید؟ آن را (به پرستش) گرفتند و ستمکار بودند» سوره اعراف، آیه ۱۴۸.
- ↑ «آیا نمیدیدند که (آن گوساله) به آنان پاسخی نمیدهد و هیچ زیان و سودی برای آنان در بر ندارد؟» سوره طه، آیه ۸۹.
- ↑ «به زودی به کسانی که گوساله را (به پرستش) گرفتند در زندگانی این جهان خشمی از سوی پروردگارشان و خواری خواهد رسید و اینگونه ما دروغبافان را کیفر میدهیم» سوره اعراف، آیه ۱۵۲.
- ↑ «(موسی) گفت: برو که تو را در زندگی (کیفر) این است که بگویی: (به من) دست نزنید! و تو را موعدی است که در آن با تو خلاف نمیورزند و (اینک) در خدایت که پیوسته در خدمتش بودی بنگر که آن را میسوزانیم سپس (خاکستر) آن را در دریا به هر سو میپاشیم» سوره طه، آیه ۹۷.
- ↑ «و قوم موسی در نبود او، از زیورهای (زراندود) خود گوسالهای ساختند، پیکری که بانگی داشت، آیا ندیدند که با آنان سخن نمیگوید و راهی به آنان نمینماید؟ آن را (به پرستش) گرفتند و ستمکار بودند و چون به پشیمانی افتادند و دریافتند که به راستی گمراه شدهاند گفتند اگر خداوند بر ما بخشایش نیاورد و ما را نیامرزد بیگمان از زیانکاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۱۴۸-۱۴۹.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص ۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱، ص ۲۳۸.
- ↑ «و (یاد کنید) آنگاه را که با موسی چهل شب وعده نهادیم سپس در نبودن او گوساله را (به پرستش) گرفتید در حالی که ستمکار بودید باز، پس از آن (گناهان) از شما در گذشتیم، باشد که سپاس بگزارید» سوره بقره، آیه ۵۱-۵۲.
- ↑ «و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! بیگمان شما با (به پرستش) گرفتن گوساله بر خویش ستم روا داشتید پس به درگاه آفریدگار خود توبه کنید و یکدیگر را بکشید ، این کار نزد آفریدگارتان برای شما بهتر است. آنگاه، خداوند از شما در گذشت که او ت» سوره بقره، آیه ۵۴.
- ↑ «اهل کتاب از تو میخواهند که برای آنان کتابی از آسمان فرود آوری ؛ از موسی درخواستی بزرگتر از این کردند و گفتند: خداوند را آشکارا به ما بنما! و آذرخش آنان را برای ستمشان فرا گرفت. سپس گوساله (پرستی) را پس از آنکه برهانها (ی روشن) برای آنان آمده بود برگزیدند و ما از آن (هم) درگذشتیم و به موسی حجتی آشکار دادیم» سوره نساء، آیه ۱۵۳.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۱۳.
- ↑ التحریر والتنویر، ج ۲۳، ص ۱۶۶.
- ↑ روح المعانی، مج ۱۳، ج ۲۳، ص ۲۰۴.
- ↑ التحریر والتنویر، ج ۲۳، ص ۱۶۶.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۸، ص ۷۱۳؛ بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۳۹۷.
- ↑ «آیا (بت) بعل را (به پرستش) میخوانید» سوره صافات، آیه ۱۲۵.
- ↑ «آیا پرهیزگاری نمیورزید؟» سوره صافات، آیه ۱۲۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۱۳.
- ↑ «پس او را دروغگو انگاشتند از این رو آنان را (در دوزخ) حاضر میگردانند» سوره صافات، آیه ۱۲۷.
- ↑ «خداوند را که پروردگار شما و پروردگار نیاکان شماست؟» سوره صافات، آیه ۱۲۶.
- ↑ «پس او را دروغگو انگاشتند از این رو آنان را (در دوزخ) حاضر میگردانند» سوره صافات، آیه ۱۲۷.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ المیزان، ج ۱۵، ص ۳۵۹.
- ↑ و از حال مرغان باز پرسید و گفت: مرا چه میشود که هدهد را نمیبینم یا او از غایبان است؟او را سخت عذاب خواهم کرد یا سرش را خواهم برید مگر آنکه حجّتی آشکار برای من بیاورد.آنگاه (هدهد) درنگی کوتاه کرد و گفت: من به چیزی دست یافتم که تو نیافتهای و برای تو از (سرزمین) سبا خبر بیگمانی آوردهام.من زنی یافتهام که بر آنان پادشاهی میکند و از همه چیز برخورداری یافته است و اورنگی سترگ دارد.او و قومش را (چنین) یافتم که به جای خداوند به خورشید سجده میبرند و شیطان کارهایشان را برای آنان آراسته و از راه (درست) آنان را باز داشته است، از این روی راهنمایی نیافتهاند.شیطان چنان کرد تا برای خداوند سجده نبرند، همان (خداوند) که نهان آسمانها و زمین را آشکار میگرداند و آنچه پنهان میکنید یا آشکار میدارید، میداند.خداوند است که خدایی جز او نیست، پروردگار اورنگ سترگ (فرمانفرمایی جهان). )سلیمان) گفت: به زودی خواهیم دید که راست گفتهای یا از دروغگویان بودهای؟ این نامه مرا ببر و نزد آنان فرو افکن، آنگاه از آنان رو بگردان و (گوشهای کمین کن و) بنگر چه پاسخی میدهند. آن زن) گفت: ای سرکردگان! نزد من نامهای ارزشمند افکندهاند.آن (نامه) از سوی سلیمان است و (متن آن) این است: «به نام خداوند بخشنده بخشاینده ...با من گردنکشی نورزید و گردن نهاده، نزد من آیید.»(آنگاه) گفت: ای سرکردگان! در کار، به من نظر دهید که من هیچ کاری را تا گواهم نبودهاید به پایان نبردهام.گفتند: ما نیرومند و سخت دلیریم و فرمان با توست، بنگر تا چه فرمان خواهی داد.گفت: پادشاهان چون به شهری درآیند آن را ویران و مردم گرانمایه آن را خوار و بدینگونه رفتار میکنند.و من ارمغانی برای آنان میفرستم و مینگرم تا فرستادگان چه باز آورند.پس چون (فرستاده) نزد سلیمان آمد (سلیمان) گفت: آیا به من با مالی (اندک) مدد میرسانید؟ آنچه خدا به من ارزانی داشته است از آنچه به شما داده بهتر است بلکه شما به ارمغان خود شادی میورزید.نزد آنان باز گرد (و بگو) بیگمان سپاهی به سوی آنان خواهیم آورد که تاب رویارویی با آن را ندارند و آنان را از آنجا با زبونی و خواری بیرون خواهیم راند.سلیمان) گفت: ای سرکردگان! کدام یک از شما پیش از آنکه (آنان) گردن نهاده نزد من آیند اورنگ آن زن را پیش من میآورد؟دیوساری از جن گفت: من آن را پیش از آنکه از جایت برخیزی برایت میآورم و من در این کار بسی توانمند درستکارم.آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بیگمان پروردگار من بینیازی ارجمند است؛ سوره نمل، آیه: ۲۰-۴۳.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۱۷۳ ـ ۱۷۴، ۱۷۹.
- ↑ و چون شب بر او چادر افکند ستارهای دید گفت: این پروردگار من است اما هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمیدارم.آنگاه چون ماه را تابان دید گفت: این پروردگار من است و چون فرو شد گفت: اگر پروردگارم مرا رهنمایی نکند بیگمان از گروه گمراهان خواهم بود.هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگتر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار میدهید بیزارم.من با درستی آیین روی خویش به سوی کسی آوردهام که آسمانها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم؛ سوره انعام، آیه: ۷۶-۷۹.
- ↑ «گفتند: آیا برای ما حقّ را آوردهای یا از بازیگرانی؟» سوره انبیاء، آیه ۵۵.
- ↑ «گفتند: بتهایی را میپرستیم و در کنارشان (به خدمت) ماندگاریم» سوره شعراء، آیه ۷۱.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۴، ص ۱۴۲.
- ↑ اثبات الوصیه، ص ۲۹.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۶؛ المیزان، ج ۷، ص ۱۶۹.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۱۶۹.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۱۵۸.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۲۶.
- ↑ المیزان، ج ۱۴، ص ۵۷.
- ↑ «هنگامی که به پدر خویش گفت: ای پدر! چرا چیزی را میپرستی که نه میشنود و نه میبیند و نه هیچ به کار تو میآید؟» سوره مریم، آیه ۴۲.
- ↑ «و یاد کن که ابراهیم به پدرش آزر گفت: آیا بتها را به خدایی میگزینی؟ من، تو و قوم تو را در گمراهی آشکاری مییابم» سوره انعام، آیه ۷۴.
- ↑ «ای پدر! من میهراسم که عذابی از (خداوند) بخشنده به تو رسد آنگاه دوست شیطان گردی» سوره مریم، آیه ۴۵.
- ↑ بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۳۱.
- ↑ «گفت: ای ابراهیم! آیا تو از خدایان من روی میگردانی؟ اگر دست نکشی تو را با سنگ خواهم راند و از من چند گاهی دور شو» سوره مریم، آیه ۴۶.
- ↑ «گفت: درود بر تو، از پروردگارم برای تو آمرزش خواهم خواست که او با من مهربان است» سوره مریم، آیه ۴۷.
- ↑ « و از من چند گاهی دور شو» سوره مریم، آیه ۴۶.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۲۸؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۶۱.
- ↑ «و از شما و آنچه به جای خداوند (به پرستش) میخوانید کناره میجویم و پروردگارم را میخوانم باشد که در خواندن پروردگارم رنجور نباشم» سوره مریم، آیه ۴۸.
- ↑ المیزان، ج ۱۴، ص ۵۹.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! این شهر را امن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتها دور بدار» سوره ابراهیم، آیه ۳۵.
- ↑ جامعالبیان، مج ۸، ج ۱۳، ص ۲۹۹؛ مجمعالبیان، ج ۶، ص ۴۸۹.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «هنگامی که به پدر خویش گفت: ای پدر! چرا چیزی را میپرستی که نه میشنود و نه میبیند و نه هیچ به کار تو میآید؟» سوره مریم، آیه ۴۲.
- ↑ «گفت: آیا به جای خداوند چیزی را میپرستید که برای شما هیچ سودی و زیانی ندارد؟» سوره انبیاء، آیه ۶۶.
- ↑ «(ابراهیم) گفت: آیا چون فرا میخوانید (شان صدای) شما را میشنوند؟» سوره شعراء، آیه ۷۲.
- ↑ «یا به شما سود یا زیان میرسانند؟» سوره شعراء، آیه ۷۳.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۱۶۸ ـ ۱۶۹؛ ج ۱۴، ص ۵۸؛ ج ۱۵، ص ۲۸۲.
- ↑ التبیان، ج ۸، ص ۳۱.
- ↑ «تنها بتهایی را به جای خداوند میپرستید و دروغی فرا میبافید؛ بیگمان کسانی که به جای خداوند میپرستید اختیار روزی شما را ندارند ، روزی را نزد خداوند بجویید و او را بپرستید و او را سپاس گزارید که به سوی او باز گردانده میشوید» سوره عنکبوت، آیه ۱۷.
- ↑ المیزان، ج ۱۶، ص ۱۱۵ ـ ۱۱۶.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ ابراهیم) گفت: آیا آنچه را میپرستیدید دیدهاید؟شما و نیاکانتان؟ اینان (همه) دشمن منند جز پروردگار جهانیان.همان که مرا آفرید و همو راهنماییام میکند.و همان که به من میخوراند و مینوشاند.و چون بیمار شوم اوست که بهبودیام میبخشد؛ سوره شعراء، آیه: ۷۵-۸۰.
- ↑ المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۳.
- ↑ «(ابراهیم) گفت: آیا چیزی را که خود میتراشید میپرستید؟» سوره صافات، آیه ۹۵.
- ↑ «در حالی که خداوند، شما و چیزهایی را که میسازید آفریده است» سوره صافات، آیه ۹۶.
- ↑ المیزان، ج ۱۷، ص ۱۵۰.
- ↑ قصص الانبیاء، ص ۱۱۴.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۱۴۹.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۱؛ ج ۱۶، ص ۱۱۵.
- ↑ «تنها بتهایی را به جای خداوند میپرستید و دروغی فرا میبافید؛ بیگمان کسانی که به جای خداوند میپرستید اختیار روزی شما را ندارند ، روزی را نزد خداوند بجویید و او را بپرستید و او را سپاس گزارید که به سوی او باز گردانده میشوید» سوره عنکبوت، آیه ۱۷.
- ↑ المیزان، ج ۱۶، ص ۱۱۵.
- ↑ «آیا خدایانی دروغین به جای خداوند میجویید؟» سوره صافات، آیه ۸۶.
- ↑ مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۴۷.
- ↑ «و چگونه از آنچه شریک (خداوند) قرار میدهید بهراسم در حالی که خود نمیهراسید از اینکه چیزی را شریک خداوند قرار دادهاید که برهانی بر آن بر شما فرو نفرستاده است؛ پس اگر دانایید کدامیک از (ما) دو گروه به امن (و آرامش) سزاوارتر است؟» سوره انعام، آیه ۸۱.
- ↑ «و پندارتان درباره پروردگار جهانیان چیست؟» سوره صافات، آیه ۸۷.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۱۴۷.
- ↑ التحریر والتنویر، ج ۲۳، ص ۱۳۹.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ « ناپدیدشوندگان را دوست نمیدارم» سوره انعام، آیه ۷۶.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۱۷۷ ـ ۱۷۸.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۱۹۰.
- ↑ تفسیر المنار، ج ۷، ص ۵۵۸ ـ ۵۶۰.
- ↑ «و سوگند به خداوند تا سر بگردانید در کار بتهایتان چارهای خواهم کرد» سوره انبیاء، آیه ۵۷.
- ↑ الکافی، ج ۸، ص ۲۴۹.
- ↑ «و گفت: من بیمارم» سوره صافات، آیه ۸۹.
- ↑ جامع البیان، مج ۱۲، ج ۲۳، ص ۸۶.
- ↑ مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۰۳.
- ↑ المیزان، ج ۱۷، ص ۱۴۹.
- ↑ «آنگاه نهانی رو به خدایان آنها آورد و گفت: چرا چیزی نمیخورید؟ چرا سخن نمیگویید؟» سوره صافات، آیه ۹۱-۹۲.
- ↑ الکافی، ج ۸، ص ۲۴۸ ـ ۲۴۹.
- ↑ جامعالبیان، مج ۱۰، ج ۱۷، ص ۵۱؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۸۴.
- ↑ «و در نهان با دست راست ضربهای سخت بر آنان کوفت» سوره صافات، آیه ۹۳.
- ↑ «آنگاه آنها را ریزریز کرد جز (بت) بزرگی که داشتند، باشد که آنان به سوی او باز آیند» سوره انبیاء، آیه ۵۸.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۷۱؛ جامع البیان، مج ۱۰، ج ۱۷، ص ۵۰.
- ↑ بحارالانوار، ج ۳۹، ص ۵۳.
- ↑ «آنگاه آنها را ریزریز کرد جز (بت) بزرگی که داشتند، باشد که آنان به سوی او باز آیند» سوره انبیاء، آیه ۵۸.
- ↑ « باشد که آنان به سوی او باز آیند» سوره انبیاء، آیه ۵۸.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۷، ص ۸۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۸۳.
- ↑ المیزان، ج ۱۴، ص ۲۹۹.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۸۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۱۹۷.
- ↑ جامع البیان، مج ۱۰، ج ۱۷، ص ۵۱؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۸۴.
- ↑ «گفتند: چه کسی با خدایان ما چنین کرده است؟ بیگمان او از ستمگران است» سوره انبیاء، آیه ۵۹.
- ↑ «گفتند: شنیدیم جوانی که به او ابراهیم میگویند از آنان یاد میکرد» سوره انبیاء، آیه ۶۰.
- ↑ «گفتند: او را پیش چشم مردم آورید باشد که گواهی دهند» سوره انبیاء، آیه ۶۱.
- ↑ «آنگاه (بتپرستان) به شتاب رو به او آوردند» سوره صافات، آیه ۹۴.
- ↑ « بلکه همین بزرگشان این کار را کرده است» سوره انبیاء، آیه ۶۳.
- ↑ المیزان، ج ۱۴، ص ۳۰۰.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۱۹۸.
- ↑ المیزان، ج ۱۴، ص ۳۰۰.
- ↑ « باشد که گواهی دهند» سوره انبیاء، آیه ۶۱.
- ↑ مجمع البیان، ج ۷، ص ۸۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۸۴.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۷۱.
- ↑ «گفتند: ای ابراهیم! آیا تو با خدایان ما چنین کردهای؟» سوره انبیاء، آیه ۶۲.
- ↑ «گفت: بلکه همین بزرگشان این کار را کرده است» سوره انبیاء، آیه ۶۳.
- ↑ «اگر سخن میگویند از خود آنان بپرسید!» سوره انبیاء، آیه ۶۳.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۸۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۲۰۰.
- ↑ المیزان، ج ۱۴، ص ۳۰۱.
- ↑ جامعالبیان، مج ۱۰، ج ۱۷، ص ۵۴.
- ↑ تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۴۴۰.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۷، ص ۸۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۲۰۰؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۳۳۰.
- ↑ «آنگاه (نخست) به خود آمدند و (به خود یا به یکدیگر) گفتند: بیگمان شمایید که ستمگرید» سوره انبیاء، آیه ۶۴.
- ↑ «سپس (دوباره) به اندیشههای باطلی که در سر داشتند باز گشتند (و به ابراهیم گفتند:) تو بیشک میدانی که اینان سخن نمیگویند» سوره انبیاء، آیه ۶۵.
- ↑ « تو بیشک میدانی که اینان سخن نمیگویند» سوره انبیاء، آیه ۶۵.
- ↑ التبیان، ج ۷، ص ۲۶۰ ـ ۲۶۱؛ مجمعالبیان، ج ۷، ص ۸۶؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۸۶.
- ↑ جامع البیان، مج ۱۰، ج ۱۷، ص ۵۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۸۶.
- ↑ المیزان، ج ۱۴، ص ۳۳۱.
- ↑ نمونه، ج ۱۳، ص ۴۴۱.
- ↑ «ننگ بر شما و بر آنچه به جای خداوند میپرستید، آیا خرد نمیورزید؟» سوره انبیاء، آیه ۶۷.
- ↑ المیزان، ج ۱۴، ص ۳۳۱.
- ↑ «گفتند: اگر میخواهید کاری کنید ، او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید» سوره انبیاء، آیه ۶۸.
- ↑ «گفتند: برآوردهای (پر آتش) برایش بسازید و او را در آتش افکنید» سوره صافات، آیه ۹۷.
- ↑ «گفتند: برآوردهای (پر آتش) برایش بسازید و او را در آتش افکنید» سوره صافات، آیه ۹۷.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۷۱؛ الکافی، ج ۸، ص ۲۸۵، ۳۷۱.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۷۱؛ مجمعالبیان، ج ۷، ص ۸۷.
- ↑ الکافی، ج ۸، ص ۲۸۴ ـ ۲۸۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۲۰۰.
- ↑ الکافی، ج ۸، ص ۲۸۴، ۲۸۵؛ مجمعالبیان، ج ۷، ص ۸۷.
- ↑ «گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و بیگزند باش» سوره انبیاء، آیه ۶۹.
- ↑ «خداوند او را از آتش رهانید» سوره عنکبوت، آیه ۲۴.
- ↑ تفسیر ابنکثیر، ج ۳، ص ۱۹۳.
- ↑ «و او و لوط را رهاندیم، به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.
- ↑ «و خواستند نیرنگی در کار او کنند اما ما آنان را فروتر نهادیم» سوره صافات، آیه ۹۸.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۱، ص ۷۷ ـ ۷۹؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۲۹۱.
- ↑ «و نماز آنان نزد خانه (ی کعبه) جز سوت کشیدن و کف زدن نبود پس عذاب را برای کفری که میورزیدید بچشید!» سوره انفال، آیه ۳۵.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۱۹۹ ـ ۲۰۰؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص ۲۹۳.
- ↑ لسانالعرب، ج ۷، ص ۴۲۴.
- ↑ بلوغالارب، ج ۲، ص ۲۰۲ ـ ۲۰۳؛ التحریر والتنویر، ج ۹، ص ۲۱۴.
- ↑ دائرة المعارف الاسلامیه، ج ۱۴، ص ۳۵۶ ـ ۳۵۷؛ الموسوعة الذهبیه، ج ۵، ص ۲۱۲.
- ↑ السیرهالنبویه، ج ۱، ص ۸۳، ۸۵؛ نمونه، ج ۱۶، ص ۲۴۶.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۴۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۴۴؛ الدرالمنثور، ج ۳، ص ۱۵.
- ↑ مجمع البیان، ج ۳، ص ۹۲؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص ۵۶۳ ـ ۵۶۴؛ نمونه، ج ۳، ص ۴۱۶ ـ ۴۱۹.
- ↑ التحریروالتنویر، ج ۶، ص ۹۵؛ الموسوعة الذهبیه، ج ۵، ص ۲۱۱.
- ↑ الموسوعة الذهبیه، ج ۵، ص ۲۱۱.
- ↑ دائرة المعارف الاسلامیه، ج ۱۴، ص ۳۵۸.
- ↑ التحریر والتنویر، ج ۶، ص ۹۵.
- ↑ «و از آنچه روزیشان کردهایم برای چیزهایی که نمیدانند (چیست) بهرهای مینهند؛ سوگند به خداوند که از آنچه برمیبافتید از شما پرسیده خواهد شد» سوره نحل، آیه ۵۶.
- ↑ « این برای بتان ما» سوره انعام، آیه ۱۳۶.
- ↑ تفسیر المنار، ج ۸، ص ۱۲۲.
- ↑ نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۸۴.
- ↑ نمونه، ج ۵، ص ۱۰۴.
- ↑ «و بدینگونه در نظر بسیاری از مشرکان، شریکان آنان کشتن فرزندانشان را آراسته جلوه دادند تا آنان را نابود کنند و دینشان را بر آنان مشتبه گردانند و اگر خداوند میخواست چنین نمیکردند پس آنان را با آنچه دروغ میبافند واگذار» سوره انعام، آیه ۱۳۷.
- ↑ «بگو: بیگمان من از پروردگارم برهانی (روشن) دارم » سوره انعام، آیه ۵۷.
- ↑ «بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا میخوانم، من و (نیز) هر کس که پیرو من است؛ و پاکاکه خداوند است و من از مشرکان نیستم» سوره یوسف، آیه ۱۰۸.
- ↑ «و چون از ایشان بپرسی: آسمانها و زمین را که آفریده است؟ خواهند گفت: خداوند بگو: پس آیا آنچه را به جای خداوند به پرستش میخوانید دیدهاید؟ اگر خداوند گزندی برای من بخواهد آیا آنان گزند او را از من میگردانند؟ یا اگر بخشایشی برای من بخواهد، میتوانند بخشایش او را باز دارند؟ بگو: خداوند مرا بس؛ توکّلکنندگان تنها بر او توکّل دارند» سوره زمر، آیه ۳۸.
- ↑ «دعوت راستین، او راست و کسانی که جز او را (به پرستش) میخوانند (آنها) به آنان هیچ پاسخی نمیدهند مگر چونان کسی که دو کف خود را به سوی آب میگشاید تا (آب) به دهانش برسد در حالی که نمیرسد؛ فراخوان کافران جز در گمراهی نیست» سوره رعد، آیه ۱۴.
- ↑ جامعالبیان، مج ۵، ج ۷، ص ۳۰۶ ـ ۳۰۷.
- ↑ «بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود میرساند و نه زیان میزند و پس از آنکه خداوند ما را راهنمایی کرده است به (عقاید) گذشته خود بازگردانده شویم؟ چونان کسی که شیطانها او را در زمین، سرگشته و سرگردان کردهاند در حالی که او را همراهانی است که به راهیابی فرا میخوانندش که نزد ما بیا؛ بگو: تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و فرمان یافتهایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» سوره انعام، آیه ۷۱.
- ↑ «بگو: چه چیزی در گواهی بزرگتر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم، آیا شما گواهی میدهید که با خداوند خدایان دیگری هست؟ بگو: من گواهی نمیدهم؛ بگو: تنها او خدایی یگانه است و من از شرکی که میورزید بیزارم» سوره انعام، آیه ۱۹.
- ↑ «آنچه شما میپرستید، نمیپرستم» سوره کافرون، آیه ۲.
- ↑ «و من (نیز) پرستشگر پرستیده شما نیستم» سوره کافرون، آیه ۴.
- ↑ «و بیگمان به شهری در آمدهاند که باران عذاب بر آن بارانده بودند پس آیا آن را نمیدیدند؟ بلکه به زنده شدنی (در رستخیز) امید نداشتند» سوره فرقان، آیه ۴۰.
- ↑ «به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمیورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراهتر است» سوره فرقان، آیه ۴۲.
- ↑ «به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمیورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراهتر است آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را خدای خویش گرفته است؟ و آیا تو بر او مراقب میتوانی بود؟» سوره فرقان، آیه ۴۲-۴۳.
- ↑ «پس، از آنچه آنان میپرستند در گمان مباش؛ جز به همان روش که پدرانشان پیش از این، (بتها را) میپرستیدهاند پرستش نمیکنند و ما بهره آنان را به ایشان ناکاسته خواهیم داد» سوره هود، آیه ۱۰۹.
- ↑ «و چون خداوند را به یکتایی یاد کنند دلهای آنان که به رستخیز ایمان ندارند میرمد و چون جز او را (که به پرستش گرفتهاند) نام برند ناگهان شاد میشوند» سوره زمر، آیه ۴۵.
- ↑ «و بر دلهای آنان پردههایی افکندهایم تا آن (آیات قرآنی) را درنیابند و در گوشهایشان سنگینی (نهادهایم) و هنگامی که در قرآن پروردگارت را به تنهایی یاد کنی با رمیدگی واپس میگریزند» سوره اسراء، آیه ۴۶.
- ↑ مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۲۷.
- ↑ «آیا (همه) خدایان را خدایی یگانه کرده است؟ بیگمان این چیزی شگفت است» سوره ص، آیه ۵.
- ↑ الموسوعة الذهبیه، ج ۵، ص ۲۱۱.
- ↑ «و چون تو را ببینند جز به ریشخند نمیگیرند (و میگویند) که آیا این است همان که خداوند او را به پیامبری برانگیخته است؟ به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمیورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراهتر است» سوره فرقان، آیه ۴۱-۴۲.
- ↑ «و چون آیات روشن ما را برای آنان بخوانند میگویند: این جز مردی نیست که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان میپرستیدند باز دارد و گفتند: این جز دروغی برساخته نیست؛ کافران درباره حقّ- هنگامی که نزد ایشان آمد- گفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره سبأ، آیه ۴۳.
- ↑ «آنان چنان بودند که چون به آنها میگفتند: هیچ خدایی جز خداوند نیست، سرکشی میورزیدند و میگفتند: آیا ما برای یک شاعر دیوانه دست از خدایان خویش بکشیم؟» سوره صافات، آیه ۳۵-۳۶.
- ↑ روضالجنان، ج۱۲، ص۲۳۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۰، ص ۲۲۱.
- ↑ «و بیگمان به شهری در آمدهاند که باران عذاب بر آن بارانده بودند پس آیا آن را نمیدیدند؟ بلکه به زنده شدنی (در رستخیز) امید نداشتند» سوره فرقان، آیه ۴۰.
- ↑ «آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را خدای خویش گرفته است؟ و آیا تو بر او مراقب میتوانی بود؟» سوره فرقان، آیه ۴۳.
- ↑ «و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمیآید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست میگویید هر برهانی دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.
- ↑ «و به جای خداوند چیزی را که (خداوند) برهانی بر آن فرو نفرستاده است و (نیز) چیزی را که دانشی درباره آن ندارند میپرستند و ستمگران را هیچ یاوری نیست» سوره حج، آیه ۷۱.
- ↑ نمونه، ج ۱۹، ص ۵۲۵.
- ↑ «و به جای خداوند چیزی را (به پرستش) مخوان که نه تو را سودی میرساند و نه زیانی، اگر چنین کنی آنگاه بیگمان از ستمگرانی» سوره یونس، آیه ۱۰۶.
- ↑ «بگو: بیگمان من از پروردگارم برهانی (روشن) دارم و شما آن را دروغ شمردهاید؛ آنچه آن را شتابناک میجویید نزد من نیست؛ داوری جز با خداوند نیست (که) حق را پی میگیرد و او بهترین جداکنندگان (حق از باطل) است بگو: اگر آنچه به شتاب میجویید نزد من میبود میان من و میان شما کار به پایان میرسید و خداوند به ستمگران داناتر است» سوره انعام، آیه ۵۷-۵۸.
- ↑ «بگو ای نادانان! آیا به من فرمان میدهید که جز خداوند را بپرستم؟» سوره زمر، آیه ۶۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۶۷.
- ↑ «آنان چنان بودند که چون به آنها میگفتند: هیچ خدایی جز خداوند نیست، سرکشی میورزیدند و میگفتند: آیا ما برای یک شاعر دیوانه دست از خدایان خویش بکشیم؟» سوره صافات، آیه ۳۵-۳۶.
- ↑ و از اینکه بیمدهندهای از خودشان به سراغشان آمد شگفتی کردند و کافران گفتند: این جادوگری بسیار دروغگوست.آیا (همه) خدایان را خدایی یگانه کرده است؟ بیگمان این چیزی شگفت است.و سرکردگان آنان راه افتادند (و به همراهان خود گفتند): بروید و در (پرستش) خدایان خود شکیبا باشید که این چیزی است که (از شما) میخواهند.ما چنین چیزی در آیین واپسین نشنیدیم، این جز دروغبافی نیست.آیا از میان ما قرآن (تنها) بر او نازل شده است؟ باری آنان از یادکرد من در تردیدند یا هنوز عذاب مرا نچشیدهاند؛ سوره ص، آیه: ۴-۸.
- ↑ «بگو: ای مردم! اگر در دین من شک دارید پس (بدانید که) من کسانی را که به جای خداوند میپرستید نمیپرستم ولی خداوندی را میپرستم که جان شما را میستاند و فرمان یافتهام که از مؤمنان باشم» سوره یونس، آیه ۱۰۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص ۸۴۰ ـ ۸۴۱.
- ↑ بگو: ای کافران!آنچه شما میپرستید، نمیپرستم.و شما پرستشگران پرستیده من نیستید.و من (نیز) پرستشگر پرستیده شما نیستم.و شما (هم) پرستشگران پرستیده من نیستید.دین شما از شما و دین من از من ؛ سوره کافرون، آیه: ۱-۶.
- ↑ «و بگو حقّ آمد و باطل از میان رفت؛ بیگمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.
- ↑ نورالثقلین، ج ۴، ص ۲۳۵.
- ↑ «و به جای او خدایانی را برگزیدند که چیزی نمیآفرینند و خود آفریده میشوند و اختیار هیچ سود و زیانی برای خویش و اختیار مرگ و زندگی و برانگیختنی را ندارند» سوره فرقان، آیه ۳.
- ↑ «و اگر خداوند بلایی به تو رساند کسی جز خود او آن را نمیگرداند، و اگر خیری برای تو بخواهد هیچ کس بازدارنده بخشش او نیست؛ آن را به هر کس از بندگانش بخواهد، میرساند و او آمرزنده بخشاینده است» سوره یونس، آیه ۱۰۷.
- ↑ «و چون از ایشان بپرسی: آسمانها و زمین را که آفریده است؟ خواهند گفت: خداوند بگو: پس آیا آنچه را به جای خداوند به پرستش میخوانید دیدهاید؟ اگر خداوند گزندی برای من بخواهد آیا آنان گزند او را از من میگردانند؟ یا اگر بخشایشی برای من بخواهد، میتوانند بخشایش او را باز دارند؟ بگو: خداوند مرا بس؛ توکّلکنندگان تنها بر او توکّل دارند» سوره زمر، آیه ۳۸.
- ↑ «و به جای خداوند چیزی را (به پرستش) مخوان که نه تو را سودی میرساند و نه زیانی، اگر چنین کنی آنگاه بیگمان از ستمگرانی» سوره یونس، آیه ۱۰۶.
- ↑ «بگو: چه کس شما را از تاریکناهای خشکی و دریا میرهاند؟ در حالی که او را به لابه و در نهان میخوانید که اگر از این (ورطه) رهاییمان دهد از سپاسگزاران خواهیم بود بگو: خداوند شما را از آن (ورطه) و از هر بلا رهایی میبخشد باز هم شما شرک میورزید بگو: او تواناست که عذابی آسمانی یا زمینی بر شما برانگیزد یا شما را گروه گروه به جان هم اندازد و رنج برخی از شما را به برخی دیگر بچشاند؛ بنگر چگونه آیات را گونه گون میآوریم باشد که آنان دریابند» سوره انعام، آیه ۶۳-۶۵.
- ↑ جامع البیان، مج ۵، ج ۷، ص ۲۸۶.
- ↑ آیا آنکه میآفریند چون کسی است که نمیآفریند؛ آیا پند نمیپذیرید؟و اگر نعمت (های) خداوند را برشمارید نمیتوانید آن (ها) را به شمار آورید؛ بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است.و خداوند آنچه پنهان میدارید و آنچه آشکار میکنید میداند.و کسانی که (مشرکان) آنان را در برابر خداوند (به پرستش) میخوانند چیزی نمیآفرینند و خود آفریده میشوند.مردگانی بیجانند و نمیدانند کی برانگیخته خواهند شد؟؛ سوره نحل، آیه: ۱۷-۲۱.
- ↑ «آیا چیزهایی را شریک او میدانند که آفرینشی ندارند و خود آفریده شدهاند؟» سوره اعراف، آیه ۱۹۱.
- ↑ «و نه برای آنان یاور توانند بود و نه به خودشان یاری میرسانند! و اگر (شما مشرکان) آنان را به رهنمود فرا خوانید از شما پیروی نخواهند کرد، برای شما برابر است چه آنان را فرا خوانید چه خاموش مانید بیگمان کسانی که شما به جای خداوند (به پرستش) میخوانید بندگانی چون خود شمایند؛ بخوانیدشان! پس اگر راست میگویید باید به شما پاسخ دهند» سوره اعراف، آیه ۱۹۲-۱۹۴.
- ↑ «بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.
- ↑ التبیان، ج ۵، ص ۵۶.
- ↑ جامعالبیان، مج ۷، ج ۱۱، ص ۱۵۰ ـ ۱۵۱.
- ↑ «بگو آیا از شریکانتان کسی هست که آفرینش را بیاغازد سپس آن را بازگرداند؟ بگو خداوند است که آفرینش را میآغازد سپس آن را باز میگرداند پس (از حق) به کجا بازگردانده میشوید؟» سوره یونس، آیه ۳۴.
- ↑ «و به جای او خدایانی را برگزیدند که چیزی نمیآفرینند و خود آفریده میشوند و اختیار هیچ سود و زیانی برای خویش و اختیار مرگ و زندگی و برانگیختنی را ندارند» سوره فرقان، آیه ۳.
- ↑ «آیا چیزهایی را شریک او میدانند که آفرینشی ندارند و خود آفریده شدهاند؟» سوره اعراف، آیه ۱۹۱.
- ↑ «ای مردم! مثلی زده شده است بدان گوش فرا دارید: بیگمان کسانی را که به جای خداوند (به پرستش) میخوانید هرگز نمیتوانند مگسی بیافرینند هر چند برای آن فراهم آیند و اگر مگس چیزی از آنان در رباید نمیتوانند از او باز گیرند، خواهان و خواسته، (هر دو) ناتوانند!» سوره حج، آیه ۷۳.
- ↑ «آیا خدایانی از زمین گزیدند که آنان (مردم را در جهان واپسین) زنده میکنند؟» سوره انبیاء، آیه ۲۱.
- ↑ «بگو آیا شریکهایتان را که به جای خداوند (به پرستش) میخوانید دیدهاید؟ به من بنمایید که از زمین چه چیزی را آفریدهاند؟ یا در (آفرینش) آسمانها آیا شرکتی داشتهاند؟ یا به آنان کتابی دادهایم که آنان از آن بر برهانی (استوار) اند؟ (خیر)، بلکه ستمکاران به یکدیگر جز فریب وعدهای نمیدهند» سوره فاطر، آیه ۴۰.
- ↑ «و برای خداوند شریکهایی از پریان تراشیدند در حالی که او آنان را آفریده است و (برخی دیگر) از بیدانشی برای او پسرانی و دخترانی برساختند؛ پاکا و فرا برترا که اوست از آنچه (آنان) وصف میکنند آفریننده آسمانها و زمین است، چگونه او را فرزندی تواند بود در حالی که او را همسری نیست و همه چیز را آفریده است و او به هر چیزی داناست این است خداوند پروردگار شما، خدایی جز او نیست، آفریننده هر چیزی است پس او را بپرستید و او بر هر چیزی نگهبان است» سوره انعام، آیه ۱۰۰-۱۰۲.
- ↑ «بگو: پروردگار آسمانها و زمین کیست؟ بگو: خداوند؛ بگو: آیا در برابر او سرورانی گزیدهاید که هیچ سود و زیانی برای خویش در اختیار ندارند؟ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است؟ یا تیرگیها با روشنایی برابرند؟ یا برای خداوند شریکهایی تراشیدهاند که همانند آفرینش او را آفریدهاند بنابراین (این دو) آفرینش بر آنان مشتبه شده است؟ بگو خداوند آفریننده هر چیز است و اوست که یگانه دادفرماست» سوره رعد، آیه ۱۶.
- ↑ آیا آنکه میآفریند چون کسی است که نمیآفریند؛ آیا پند نمیپذیرید؟و اگر نعمت (های) خداوند را برشمارید نمیتوانید آن (ها) را به شمار آورید؛ بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است.و خداوند آنچه پنهان میدارید و آنچه آشکار میکنید میداند.و کسانی که (مشرکان) آنان را در برابر خداوند (به پرستش) میخوانند چیزی نمیآفرینند و خود آفریده میشوند.مردگانی بیجانند و نمیدانند کی برانگیخته خواهند شد؟؛ سوره نحل، آیه: ۱۷-۲۰.
- ↑ آیا بتها بهترند) یا آن کسی که آسمانها و زمین را آفرید و برایتان از آسمان آبی فرو فرستاد که با آن باغهایی شادیانگیز رویاندیم که شما را توان رویاندن درختان آنها نیست، آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ (نه) بلکه اینان قومی کجروند.یا آن کسی که زمین را آسایشگاهی کرد و در میان آن رودهایی پدید آورد و برای آن کوهپایههایی آفرید و میان دو دریا پردهوارهای پدیدار ساخت؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ (نه) بلکه بیشتر اینان نادانند.یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ میدهد و بلا را (از او) میگرداند؟ و شما را جانشینان زمین میگرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند میپذیرید.یا آن کسی که شما را در تاریکیهای خشکی و دریا، رهنمایی میکند و کسی که بادها را پیشاپیش، مژدهآور رحمت خویش (باران) میفرستد؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ فرابرترا که خداوند است از آنچه (برای او) شریک قرار میدهند.یا آن کسی که آفرینش را میآغازد سپس آن را باز میگرداند و کسی که از آسمان و زمین به شما روزی میرساند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ بگو: اگر راست میگویید برهانتان را بیاورید؛ سوره نمل، آیه: ۶۰-۶۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۷، ص ۳۵۶ ـ ۳۵۹.
- ↑ التبیان، ج۵، ص۳۵۵؛ مجمعالبیان، ج۵، ص ۱۴۸؛ المیزان، ج ۷، ص ۵۷.
- ↑ المیزان، ج ۱۰، ص ۳۰ ـ ۳۱.
- ↑ اللات و العزّى و مناة الثالثة الأخرى فإنّهنّ الغرانيق العلي و إنّ شفاعتهنّ لترجی؛ بلوغ الارب، ج ۲، ص ۲۰۳.
- ↑ «و با آن (قرآن) کسانی را که از گرد آورده شدن نزد پروردگارشان میهراسند در حالی که جز او، هیچ سرور و میانجی ندارند، بیم بده باشد که پرهیزگاری ورزند» سوره انعام، آیه ۵۱.
- ↑ «بگو آیا شریکهایتان را که به جای خداوند (به پرستش) میخوانید دیدهاید؟ به من بنمایید که از زمین چه چیزی را آفریدهاند؟ یا در (آفرینش) آسمانها آیا شرکتی داشتهاند؟ یا به آنان کتابی دادهایم که آنان از آن بر برهانی (استوار) اند؟ (خیر)، بلکه ستمکاران به یکدیگر جز فریب وعدهای نمیدهند» سوره فاطر، آیه ۴۰.
- ↑ «و به جای خداوند چیزی را میپرستند که نه زیانی به آنان میرساند و نه سودی و میگویند اینان میانجیهای ما نزد خداوندند؛ بگو: آیا خداوند را از چیزی آگاه میکنید که خود در آسمانها و زمین سراغ ندارد؟ پاکا و فرابرترا که اوست از شرکی که میورزند» سوره یونس، آیه ۱۸.
- ↑ «(هرگز!) زیرا پایان و آغاز از آن خداوند است و بسا فرشتههایی در آسمانهاست که میانجیگریشان هیچ به کار نمیآید مگر پس از آنکه خداوند برای کسی که بخواهد و بپسندد، اجازه دهد» سوره نجم، آیه ۲۵-۲۶.
- ↑ «و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمیآید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست میگویید هر برهانی دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.
- ↑ «آنها جز نامهایی که شما و پدرانتان نامیدهاید نیستند، خداوند بر (پرستش) آنها هیچ حجّتی نفرستاده است؛ آنها جز از گمان و هوسهایی که در دل دارند پیروی نمیکنند در حالی که به راستی از سوی پروردگارشان برای آنان رهنمود آمده است» سوره نجم، آیه ۲۳.
- ↑ «آیا بتهای «لات» و «عزّی» را (شایسته پرستش) دیدهاید؟» سوره نجم، آیه ۱۹.
- ↑ «و آن سومین بت دیگر «منات» را؟» سوره نجم، آیه ۲۰.
- ↑ «آیا برای شما پسر و برای او دختر است؟» سوره نجم، آیه ۲۱.
- ↑ نمونه، ج ۲۲، ص ۵۱۵.
- ↑ «آیا پروردگارتان شما را به (داشتن) پسران برگزید و برای خود از فرشتگان دخترانی برگرفت؟ بیگمان شما سترگ سخنی میگویید» سوره اسراء، آیه ۴۰.
- ↑ «آیا برای شما پسر و برای او دختر است؟» سوره نجم، آیه ۲۱.
- ↑ «آنگاه این بخش کردنی ستمگرانه است» سوره نجم، آیه ۲۲.
- ↑ «آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند فرشتگان را به نامهای مادینه مینامند» سوره نجم، آیه ۲۷.
- ↑ «و آنان را بدان دانشی نیست؛ جز از گمان پیروی نمیکنند و گمان برای (رسیدن به) حق، بسنده نیست» سوره نجم، آیه ۲۸.
- ↑ «بنابراین هر چه را میخواهید به جای او بپرستید! بگو: بیگمان زیانکاران آنانند که در روز رستخیز به خود و خانواده خویش زیان رساندهاند، آگاه باشید که این همان زیان آشکار است» سوره زمر، آیه ۱۵.
- ↑ نمونه، ج ۱۹، ص ۴۰۹.
- ↑ المیزان، ج ۲، ص ۳۵۰.
- ↑ «پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید» سوره شعراء، آیه ۱۰۸.
- ↑ «گفتند: چه اندرز دهی چه ندهی برای ما برابر است» سوره شعراء، آیه ۱۳۶.
- ↑ «پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید» سوره شعراء، آیه ۱۴۴.
- ↑ «پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید» سوره شعراء، آیه ۱۶۳.
- ↑ «پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید» سوره شعراء، آیه ۱۷۹.
- ↑ «و تورات پیش از خود را راست میشمارم، و (آمدهام) تا برخی از چیزهایی را که بر شما حرام شده است حلال گردانم و نشانهای از پروردگارتان برای شما آوردهام پس، از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!» سوره آل عمران، آیه ۵۰.
- ↑ «و چون عیسی برهانها (ی روشن) آورد گفت: برای شما حکمت آوردهام و (آمدهام) تا برای شما چیزی را که در آن اختلاف دارید روشن گردانم پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید!» سوره زخرف، آیه ۶۳.
- ↑ پیام قرآن، ج ۳، ص ۳۸۶.
- ↑ نمونه، ج ۷، ص ۳۶۷.
- ↑ «و او را نسزد که به شما فرمان دهد که فرشتگان و پیامبران را پروردگاران (خود) گیرید، آیا شما را پس از مسلمانیتان به کفر فرمان میدهد؟» سوره آل عمران، آیه ۸۰.
- ↑ «ای مردم! مثلی زده شده است بدان گوش فرا دارید: بیگمان کسانی را که به جای خداوند (به پرستش) میخوانید هرگز نمیتوانند مگسی بیافرینند هر چند برای آن فراهم آیند و اگر مگس چیزی از آنان در رباید نمیتوانند از او باز گیرند، خواهان و خواسته، (هر دو) ناتوانند!» سوره حج، آیه ۷۳.
- ↑ نمونه، ج ۱۴، ص ۱۷۴.
- ↑ «آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیدهاند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافتهاند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که میورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.
- ↑ المیزان، ج ۳، ص ۳۰۶.
- ↑ المیزان، ج ۳، ص ۳۰۶.
- ↑ « این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی میکند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده میشوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.
- ↑ المیزان، ج ۶، ص ۷۸.
- ↑ «بیگمان کسانی که شما به جای خداوند (به پرستش) میخوانید بندگانی چون خود شمایند؛ بخوانیدشان! پس اگر راست میگویید باید به شما پاسخ دهند» سوره اعراف، آیه ۱۹۴.
- ↑ المیزان، ج ۱۵، ص ۶۱.
- ↑ «یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی میکند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده میشوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.
- ↑ المیزان، ج ۹، ص ۲۵۴.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص ۳۳ ـ ۳۴.
- ↑ «داستان عیسی نزد خداوند چون داستان آدم است که او را از خاک آفرید و سپس فرمود: باش! و بیدرنگ موجود شد حق از آن پروردگار توست پس، از دودلان مباش! بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش ، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۵۹-۶۱.
- ↑ «به راستی آنان که گفتند: خداوند همان مسیح پسر مریم است کافر شدند در حالی که مسیح (می) گفت: ای بنی اسرائیل! خداوند را که پروردگار من و پروردگار شماست بپرستید؛ بیگمان هر که برای خداوند شریک آورد خداوند بهشت را بر او حرام میگرداند و جایگاهش آتش (دوزخ) است و ستمگران را هیچ یاوری نیست» سوره مائده، آیه ۷۲.
- ↑ «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش ، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.
- ↑ مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۶۳؛ لسان العرب، ج ۱۵، ص ۲۱۴.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «و دلهایشان را استوار داشتیم، هنگامی که برخاستند و گفتند: پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمین است؛ جز او خدایی را (به پرستش) نمیخوانیم که در آن صورت بیگمان سخنی نادرست گفتهایم اینان- قوم ما- خدایانی جز او را (به پرستش) گرفتهاند؛ چرا برهانی روشن برای آنها نمیآورند؟ و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد، کیست؟ و اکنون که از آنان و از آنچه جز خداوند میپرستند کناره جستید، در غار پناه گیرید تا پروردگارتان بخشایش خویش را بر شما بگسترد و از کارتان برای شما نوایی فراهم سازد» سوره کهف، آیه ۱۴-۱۶.
- ↑ «و دلهایشان را استوار داشتیم، هنگامی که برخاستند و گفتند: پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمین است؛ جز او خدایی را (به پرستش) نمیخوانیم که در آن صورت بیگمان سخنی نادرست گفتهایم» سوره کهف، آیه ۱۴.
- ↑ المیزان، ج ۱۳، ص ۲۵۱.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۶، ص ۷۰۰.
- ↑ «اینان- قوم ما- خدایانی جز او را (به پرستش) گرفتهاند؛ چرا برهانی روشن برای آنها نمیآورند؟ و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد، کیست؟ و اکنون که از آنان و از آنچه جز خداوند میپرستند کناره جستید، در غار پناه گیرید تا پروردگارتان بخشایش خویش را بر شما بگسترد و از کارتان برای شما نوایی فراهم سازد» سوره کهف، آیه ۱۵-۱۶.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «و برای آنان از مردم آن شهر آنگاه که پیامبران به آنجا آمدند مثلی بزن آن هنگام که دو تن را نزد آنها فرستادیم و آنان را دروغگو شمردند و ما با سوّمی، (آن دو را) پشتیبانی کردیم، آنگاه گفتند که ما نزد شما فرستاده شدهایم» سوره یس، آیه ۱۳-۱۴.
- ↑ «گفتند: پروردگارمان میداند که ما نزد شما فرستاده شدهایم؛ و چیزی جز پیامرسانی روشن، بر عهده ما نیست» سوره یس، آیه ۱۶-۱۷.
- ↑ «گفتند: فال بدتان با خودتان است؛ آیا چون پندتان دهند (باز فال بد میزنید)؟ بلکه شما گروهی گزافکارید و از دورترین جای شهر مردی شتابان آمد؛ گفت: ای قوم من، از این فرستادگان پیروی کنید از کسانی که پاداشی از شما نمیخواهند و خود رهیافتهاند پیروی کنید و چرا باید کسی را نپرستم که مرا آفریده است و به سوی او بازگردانده میشوید؟ آیا به جای او خدایانی را برگزینم که اگر (خداوند) بخشنده گزندی برای من بخواهد میانجیگری آنان مرا سودی نخواهد داشت و نمیتوانند رهاییم بخشند؟» سوره یس، آیه ۱۹-۲۳.
- ↑ الميزان، ج ۱۷، ص ۷۲ ـ ۷۴.
- ↑ «گفتند: ما به شما فال بد میزنیم، اگر دست نکشید، سنگسارتان خواهیم کرد و از ما به شما عذابی دردناک خواهد رسید» سوره یس، آیه ۱۸.
- ↑ الميزان، ج ۱۷، ص ۸۲ ـ ۸۴.
- ↑ «آن هنگام که دو تن را نزد آنها فرستادیم و آنان را دروغگو شمردند و ما با سوّمی، (آن دو را) پشتیبانی کردیم، آنگاه گفتند که ما نزد شما فرستاده شدهایم» سوره یس، آیه ۱۴.
- ↑ «گفتند: شما جز بشری مانند ما نیستید و (خداوند) بخشنده، چیزی فرو نفرستاده است و شما جز دروغ نمیگویید» سوره یس، آیه ۱۵.
- ↑ «آیا به جای او خدایانی را برگزینم که اگر (خداوند) بخشنده گزندی برای من بخواهد میانجیگری آنان مرا سودی نخواهد داشت و نمیتوانند رهاییم بخشند؟» سوره یس، آیه ۲۳.
- ↑ «گفتند: ما به شما فال بد میزنیم، اگر دست نکشید، سنگسارتان خواهیم کرد و از ما به شما عذابی دردناک خواهد رسید» سوره یس، آیه ۱۸.
- ↑ «آیا به جای او خدایانی را برگزینم که اگر (خداوند) بخشنده گزندی برای من بخواهد میانجیگری آنان مرا سودی نخواهد داشت و نمیتوانند رهاییم بخشند؟» سوره یس، آیه ۲۳.
- ↑ جامعالبيان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۱۹۰؛ مجمعالبيان، ج ۸، ص ۶۵۵ ؛ نمونه، ج ۱۸، ص ۳۴۸.
- ↑ الميزان، ج ۱۷، ص ۸۱ ـ ۸۲.
- ↑ «آیا به جای او خدایانی را برگزینم که اگر (خداوند) بخشنده گزندی برای من بخواهد میانجیگری آنان مرا سودی نخواهد داشت و نمیتوانند رهاییم بخشند؟» سوره یس، آیه ۲۳.
- ↑ «من در آن صورت بیگمان در گمراهی آشکاری خواهم بود» سوره یس، آیه ۲۴.
- ↑ «آیا به جای او خدایانی را برگزینم که اگر (خداوند) بخشنده گزندی برای من بخواهد میانجیگری آنان مرا سودی نخواهد داشت و نمیتوانند رهاییم بخشند؟» سوره یس، آیه ۲۳.
- ↑ «و برای آنان از مردم آن شهر آنگاه که پیامبران به آنجا آمدند مثلی بزن» سوره یس، آیه ۱۳.
- ↑ «و از دورترین جای شهر مردی شتابان آمد؛ گفت: ای قوم من، از این فرستادگان پیروی کنید» سوره یس، آیه ۲۰.
- ↑ «از کسانی که پاداشی از شما نمیخواهند و خود رهیافتهاند پیروی کنید» سوره یس، آیه ۲۱.
- ↑ «و چرا باید کسی را نپرستم که مرا آفریده است و به سوی او بازگردانده میشوید؟» سوره یس، آیه ۲۲.
- ↑ «آیا به جای او خدایانی را برگزینم که اگر (خداوند) بخشنده گزندی برای من بخواهد میانجیگری آنان مرا سودی نخواهد داشت و نمیتوانند رهاییم بخشند؟» سوره یس، آیه ۲۳.
- ↑ مجمع البيان، ج ۸، ص ۶۵۸ ؛ راهنما، ج ۱۵، ص ۲۵۰.
- ↑ «و از دورترین جای شهر مردی شتابان آمد؛ گفت: ای قوم من، از این فرستادگان پیروی کنید» سوره یس، آیه ۲۰.
- ↑ «گفته شد: به بهشت درآی! (و او) گفت: کاش قوم من (این را) میدانستند،» سوره یس، آیه ۲۶.
- ↑ «که پروردگارم مرا آمرزید و مرا از گرامیداشتگان گردانید» سوره یس، آیه ۲۷.
- ↑ «(عذاب آنان) جز یک بانگ آسمانی نبود که ناگاه همه (با آن) خاموش شدند» سوره یس، آیه ۲۹.
- ↑ رضایی بیرجندی، علی، بتپرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.