بحث:چه نوع آمادگی برای رسیدن به حکومت عدل جهانی لازم است؟ (پرسش)

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

پاسخ اجمالی

مقدمه

آمادگی‌های تحقق ظهور

آمادگی فکری و فرهنگی برای حکومت عدل جهانی

آمادگی اجتماعی

آمادگی برای خدمت گذاری

  1. تحصیل شناخت صفت و آداب و ویژگی‌های آن جناب و تداوم درخواست معرفت آن حضرت؛
  2. تشکیل مجالس ذکر مناقب و فضایل آن حضرت؛
  3. سعی در خدمت کردن به آن حضرت؛
  4. تصمیم قلبی بر یاری کردن آن جناب در زمان حضور و ظهور او؛
  5. تهذیب نفس؛ و... [۱۸].

آمادگی‌های تکنولوژی و ارتباطی

  • آمادگی‌های تکنولوژی و ارتباطی: برای رسیدن به تکامل اجتماعی و جهانی آکنده از صلح و عدالت، وجود صنایع پیشرفته نه تنها مزاحم حکومت عادلانه جهانی نیست، بلکه شاید بدون آن وصول به چنین هدفی محال باشد[۱۹].

آمادگی‌های فردی

آمادگی نظامی

پاسخ تفصیلی

مقدمه

آمادگی‌های تحقق ظهور

آمادگی فکری و فرهنگی برای حکومت عدل جهانی

  1. راه معرفت علمی: تلاش برای آگاهی بیشتر از حضرت یا از طریق شنیدن از بزرگان و یا مطالعه‌ کتاب‌هایی که در این زمینه نوشته شده است، مانند کتاب مکیال‌المکارم[۴۰].
  2. راه شناخت قلبی و روحی: راه دوم به وسیله ارتباط روحی و معنوی با دعا و توسل است. همانطور که در زیارت جامعه می‌فرماید: "خدایا از تو می‌خواهم که مرا از آشنایان به امامان و به حق و حقوق آنان قرار دهی"[۴۱].

آمادگی اجتماعی

‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏*سنّت الهی بر این قرار گرفته است، تا مردم نخواهند و حرکت نکنند و آماده مبارزه با ظلم و پذیرش دولت حق نباشند، خدا نیز آن را نخواهد داد. خداوند، در قرآن دربارۀ وقایع قوم بنی اسرائیل در سوره مائده، آیات ۲۱ تا ۲۶ نیز به این مطلب اشاره دارد. حضرت موسی(ع) به قومش گفت: «به این ارض مقدس داخل شوید؛ ولی آنان گفتند: ما حرکت نمی‌کنیم. تو و خدایت بروید و بجنگید و ما همین جا می‌مانیم و فقط نظاره گر خواهیم بود. حضرت شکایت آنها را نزد خدا برد. خداوند نیز پاسخ داد: پس به درستی که آن سرزمین مقدس ممنوع است بر آنان تا چهل سال، پیوسته در زمین سرگردان خواهند بود». پس بر همه دوستداران و ارادتمندان است تا با تلاش و کوشش و برنامه‌ریزی مناسب، آمادگی برای ظهور آن بزرگ منجی را ایجاد کنند[۵۳].

آمادگی برای خدمت گذاری

  1. تحصیل شناخت صفت و آداب و ویژگی‌های آن جناب؛
  2. انتظار فرج و ظهور آن حضرت؛
  3. حضور در مجالس فضایل و مناقب آن حضرت؛
  4. درخواست معرفت امام عصر از خداوند عزوجل و تداوم درخواست معرفت آن حضرت؛
  5. مداومت به خواندن دعای غریق؛
  6. شناختن علامت‌های ظهور آن حضرت؛
  7. تسلیم بودن و عجله نکردن؛
  8. تصمیم قلبی بر یاری کردن آن جناب در زمان حضور و ظهور او؛
  9. توسل و طلب شفاعت از خداوند به وسیله آن حضرت؛
  10. دعوت کردن مردم به آن حضرت؛
  11. رعایت حقوق آن حضرت و مواظبت بر ادای آنها و رعایت وظایف نسبت به آن بزرگوار؛
  12. تهذیب نفس؛
  13. اقتدار و تأسی جستن به اخلاق و اعمال آن حضرت[۵۷].

آمادگی‌های تکنولوژی و ارتباطی

آمادگی‌های فردی

آمادگی نظامی



پاسخ نخست

سید جعفر موسوی‌نسب
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوی‌نسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:
«برای اینکه از یاران واقعی امام زمان (ع) باشیم لازمه‌اش آن است که از رهنمودهایی که در زیارت حضرت در روز جمعه آمده است استفاده کنیم و خود را متصف به آن اوصاف کنیم. در فرازی از آن زیارت آمده است: "يَجْعَلَنِي مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ لَكَ وَ التَّابِعِينَ وَ النَّاصِرِينَ لَكَ عَلَى أَعْدَائِكَ"[۷۳]؛ از کسانی باشیم که در انتظار ظهورت و از پیروانت و یاری‌‌‌کنندگان بر علیه دشمنانت بوده باشم.
در این فراز از زیارت حضرت ۳ عنوان آمده است: ۱. انتظار؛ ۲. تبعیت؛ ۳. نصرت.
حالت انتظار حالت آمادگی است؛ آمادگی فکری و روحی و داشتن برنامه برای رسیدن به هدف.
مرحله دوم تبعیت است؛ تبعیت از آرمان‌های موعود و تخلق به اخلاق پسندیده و صفای مورد نظر امام که در تعلیمات ائمه (ع) دیده می‌شود و مؤمن منتظر تابع فرمانده است و خونی را به ناحق نمی‌ریزند و خاک متکای آنان است و به اندک چیز در دنیا قانع هستند و برای خدا جهاد می‌کنند[۷۴].
اینها برخی از علائم و صفات یاران حضرت ولی عصر است که از زبان امیرالمؤمنین ذکر شده است در حدیث شریفی که ما از آن حدیث برخی را به عنوان دو نمونه ذکر کردیم خداوند ان‌شاءاللّه ما را متصف به همه صفات حسنه نماید و از صفات زشت دور نماید و افتخار خدمت در رکاب آن عزیز زهرا را نصیب همه مشتاقانش گرداند»[۷۵].

پاسخ

خدامراد سلیمیان
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «پرسمان مهدویت» در این‌باره گفته است:
«"شرایط ظهور"؛ در اصطلاح مهدویت عبارتند از: زمینه‌هایی که تحقق ظهور و قیام حضرت مهدی (ع) را قطعیت بخشیده، آن را امری منطقی و لازم می‌نمایانند.
  • اگرچه شرایط ظهور امام عصر(ع) به طور کامل برای ما روشن نیست.
  • امّا با به رهگیری از سخنان معصومین(ع) استفاده می‌شود که بخشی از بنیادی‌ترین آنها عبارت است از:
  1. برنامه و طرحی فاخر که بتواند با ساختاری متعالی، عدل راستین را در تمام گیتی برپا کرده، ثبات و ایستایی بخشد. و زمینه سعادت و کمال همگان را فراهم نماید. این شرط، با بعثت پیامبر خاتم(ص) محقق شد. آنگاه که به مدّت ۲۳ سال فرشته وحی قانونی جامع و مدوّن را برای همیشه بشریت، به ارمغان آورد.
  2. رهبر و هدایت‌گری بزرگ، شایسته و معصوم که از سوی خداوند منصوب شده است. و این شرط نیز در پگاه نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری، با فرود آمدن نور آخرین ذخیره الهی در بیت شریف امام عسکری(ع) تحقق یافت.
  3. گروهی از انسان‌های فداکار که در اوج تقوا، برای دفاع همه‌جانبه از برنامه امام(ع) آمادگی داشته باشند.
  4. آمادگی همگانی جامعه بشری برای پذیرش آن رهبر و هدایتگر.
  • از آیات و احادیث و نیز سخنان دانشوران مسلمان، استفاده می‌شود، یکی از مهمترین رازهای غیبت امام مهدی(ع) نبود آمادگی در جامعه انسانی است. بنابراین قطع استمرار حضور ظاهری سفیران الهی و غیبت ولی غایب، به خاطر عدم آمادگی و جهالت مردم پیش آمد. مردم پیامبران را کشتند، امامان را کشتند، از پیش تازان حقّ طلب و مقید و مکتبی و حامل ارزشها، شهیدان قسط و عدل حمایت‌های کارساز ننمودند. شاید اگر صد و بیست و چهار هزار پیغمبر و امام دیگر فرستاده می‌شد، اهالی زر و زور و تزویر آنها را می‌کشتند. به طور قطع چنین کاری عبث و بیهوده بود و خداوند از عمل بیهوده مبرّا است. در گذشته پیامبران از کوه پایین آمده، و به سراغ مردم می‌رفتند، سنگ و خاکستر و زخم شمشیر را به جان می‌خریدند، تا مردم را هدایت کنند. امّا در عصر غیبت، مردم باید احساس نیاز کرده و با علم و معرفت سراغ امام زمان(ع) بروند؛ که آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. [۷۶]
  • آنچه در پیشوایان دینی و به ویژه درباره حضرت مهدی (ع) مطرح است، پذیرش قلبی و همگانی رهبری آن حضرت و حمایت از آن است. و اگرچه این امر در زمان ظهور آن حضرت، به شکل کامل تحقق خواهد یافت و مردم با ملاحظه روش و رفتار والای آن حضرت با رضایت و خشنودی تمام، ولایت و حاکمیت او را خواهند پذیرفت و از او اطاعت خواهند کرد؛ اما زمینه آن به طور قطع می‌بایست پیش از ظهور رقم خورد.
  • یکی از دانشمندان معاصر، این آمادگی جهانی را در سه بعد، مورد ارزیابی قرار داده است:
  1. آمادگی فکری و فرهنگی؛ یعنی سطح افکار مردم جهان آنچنان بالا رود که بدانند مثلا مسئله نژاد یا مناطق مختلف جغرافیایی مسئله قابل توجهی در زندگی بشر نیست. تفاوت رنگها و زبانها و سرزمین‌ها نمی‌توانند نوع بشر را از هم جدا سازد، تعصب‌های قبیله‌ای و گروهی باید برای همیشه بمیرد؛ ... بلکه همانگونه که نور آفتاب و نسیم‌های روح‌بخش، و ابرهای باران زا؛ و سایر مواهب و نیروهای جهان طبیعت به این مرزها ابدا توجهی ندارد و همه روی کره زمین را دور می‌زنند و دنیا را عملا یک کشور می‌دانند؛ ما انسان‌ها نیز به همین مرحله از رشد فکری برسیم.
  2. آمادگی اجتماعی؛ مردم جهان باید از ظلم و ستم و نظامات موجود خسته شوند، و تلخی این زندگی مادّی و یک بعدی را احساس کنند، و حتی از اینکه ادامه این را یک بعدی ممکن است در آینده مشکلات کنونی را حل کند مأیوس گردند ...
  3. آمادگی‌های تکنولوژی و ارتباطی؛ برخلاف آنچه بعضی می‌پندارند که رسیدن به مرحله تکامل اجتماعی و رسیدن به جهانی آکنده از صلح و عدالت، حتما همراه با نابودی تکنولوژی جدید امکان‌پذیر است، وجود این صنایع پیشرفته نه تنها مزاحم یک حکومت عادلانه جهانی نخواهد بود، بلکه شاید بدون آن وصول به چنین هدفی محال است[۷۷]
  • بنابراین آنچه تاکنون به وقوع نپیوسته، شرط سوم و چهارم است. برای تحقق این دو شرط باید تلاش کرد و در جهت تربیت نفوس خویش و دیگران کوشید. علاوه بر آنچه یاد شد، گمان می‌رود پاره‌ای شرایط دیگر نیز تحقق خواهد یافت. اگرچه بر ما پوشیده است. بی‌تردید باید همه آنچه به عنوان شرایط مورد نظر است، واقع شود. تا زمینه ظهور به طور کامل فراهم آید. برای تسریع در تحقق این شرایط و رخ نمودن روزگار آرمانی ظهور، افزون بر دعا و تضرّع در درگاه احدیت، تلاش و کوشش در راه اصلاح خویش و جامعه، بسیار سودمند است. معصومان(ع) مؤمنان را به کوشش و آنگاه دعا و نیایش، در این باره فرمان داده‌اند. ذکر آن لازم است که برخی افراد، اموری همچون فراگیری جهان از ستم را نیز در شمار شرایط ظهور دانسته‌اند، از این‌رو می‌پندارند که باید در جهت تحقّق این شرط نیز کوشید و به ترویج فساد دست یازید؛ تا شرایط فراهم شده، پرده‌های غیبت کنار رود و ظهور حضرتش نزدیک شود! به طور قطع این پندار باطل و نادرست است؛ زیرا:
  1. اینچنین نیست که پر شدن زمین از ستم و بیداد از شرایط ظهور باشد؛ بلکه از روایات و سخنان بزرگان برمی‌آید: به عنوان نشانه ظهور آمده است و روشن است که هرگز کسی مأمور به وجود آوردن نشانه نیست.
  2. بر فرض که فراگیری ستم از شرایط ظهور به شمار آید، به طور قطع در شمار شرایط مصطلح نیست؛ چرا که جهان به رغم تلاش مؤمنان دلسوز، به سمت ستم فراگیر پیش می‌رود.
  • بنابراین بایسته و شایسته است، مؤمنان راستین، وظیفه خویش را انجام دهند و تکلیف الهی اهل ایمان را- بی‌آنکه در نتیجه بیندیشند- به جای آورند؛ زیرا نتیجه ندادن و توفیق نیافتن، سبب برداشته شدن تکلیف نمی‌شود»[۷۸].

پاسخ

غلام رضا بهروزی لک
حجت الاسلام و المسلمین دکتر غلام رضا بهروزی لک، در مقاله «حکومت جهانی حضرت مهدی» در این‌باره گفته است:
«تعیین دقیق شرایط شکل‌گیری و تحقق حکومت آن حضرت(ع) مشکل است. آنچه از روایات به دست می‌آید و می‌توان با استناد به برخی از مبانی کلامی بیان کرد، لزوم شکل گیری برخی مقدمات و شرط‌ها، برای تحقق این امر است. براساس برخی روایات، ظهور امری ناگهانی و غیرقابل پیش بینی است. از سوی دیگر، بخشی از روایات ما پیش بینی‌هایی از زمان ظهور ارائه می‌دهند. [۷۹] نویسنده مکیال المکارم در جمع بین این دو دسته روایات می‌گوید: ظهور ناگهانی و یک‌باره با احادیثی که برای ظهور، مقدمات و شرایط علامت‌هایی معرفی کرده‌اند، چگونه سازگار است؟ ... آنچه از احادیث بسیار به دست می‌آید، این است که تمام آن نشانه‌ها و شرایط مهم در یک سال رخ می‌دهد. بنابراین، واجب است هر دین باور منتظری در هر سال آماده ظهور رهبر خویش باشد، چون در هر سال احتمال وقوع آن شرایط وجود دارد.[۸۰] شیخ مفید نیز فاصله بین برخی علائم قطعی و ظهور را بسیار اندک، یعنی پانزده شب نقل کرده است.[۸۱]. ظهور آن حضرت غیر قابل پیش بینی است، ولی می‌توان با استناد به برخی روایات، شرایط ظهور را بدون تعیین وقتی خاص مشخص کرد؛ به عبارت دیگر، در روایات، فضا و شرایط زمینه ساز ظهور ترسیم شده است. بخشی از این شرایط زمینه ساز عبارت است از:
  1. آمادگی فکری و فرهنگی: بی‌تردید، تحقق حکومت جهانی مستلزم پذیرش عمومی انسان‌هاست. وقتی قومیت‌ها و تعصبات ملی بر اذهان مردم حاکم است، آنها هرگز نمی‌توانند جهانی فکر کرده، از وابستگی‌های گروهی رهایی یابند. در طول تاریخ تفکر سیاسی، برای ارائه افکار و ایده‌های سیاسی جهان شمول بسیار تلاش شده است[۸۲] اما به دلیل نبود شرایط و زمینه‌های لازم در مردم و جوامع مختلف، این ایده‌ها در عمل توفیق چندانی به دست نیاوردند. ایده‌های محلی سده‌های پیشین و حتی گرایش‌های فاشیستی قوم مدارانه قرن بیستم، در شمار موانع عمده حاکم ساختن ارزش‌های مطلق جهانی جای دارند. در این وضعیت، تأسیس حکومتی جهانی نزدیک نمی‌نماید. تجربیات قرن بیستم نشان دهنده تحولی عمده در این زمینه بوده است. در اوایل این سده، حاکمیت منافع ملی، ملت‌های مختلف را به عرصه تعارض و تضاد کشانید، اما دو تجربه جامعه ملل و سازمان ملل متحد، در نیمه این قرن گرایش‌های جهانی بشر را آشکار ساخت. این فرایند تا کنون پیوسته تکامل یافته است و اینک شاهد شکل‌گیری و حاکمیت روزافزون سازمان‌های فرا ملیتی هستیم. تشکیل دادگاه رسیدگی به جنایت‌های علیه بشر تحولی عمده در راه شکل‌گیری این ذهنیت است. وضعیت جهان در قرن بیستم به طور دقیق با وضعیت عصر پیش از ظهور حضرت مهدی (ع) منطبق نمی‌نماید، اما گرایش‌های جهان گرایانه این دو عصر تشابه عمده دارد. شاید بتوان این وضعیت مساعد فکری و فرهنگی را بر آن دسته از روایات که بر رشد فراگیر دانش و بلوغ فکری مردم دلالت دارند، تطبیق داد. چنان که گذشت، امام باقر(ع) فرمود: هنگامی که قائم ما ظهور کند، خداوند دست خود را بر سرهای بندگان می‌نهد و عقل آنها را کامل می‌سازد.[۸۳]
  2. گسترش تکنولوژی ارتباطات: اخبار ملاحمی که بر ارتباط بی‌واسطه آن حضرت و مریدانش در سراسر جهان دلالت دارند، در گذشته نوعی معجزه تلقی می‌شد، اما اینک در عصر ارتباطات تحقق عینی این پیش بینی‌ها به راحتی مشاهده می‌شود. امام صادق(ع) فرمود: هنگامی که قائم ما ظهور کند، خداوند شنوایی و بینایی شیعیان ما را وسعت خواهد بخشید، چنان که دیگر لازم نخواهد بود بین قائم و آنها پیکی باشد؛ او سخن می‌گوید و آنها می‌شنوند و آن حضرت را در جایگاهش می‌بینند.[۸۴]
  3. فراهم شدن زمینه اجتماعی: یکی از شرایط ظهور امام عصر(ع) فراهم آمدن زمینه اجتماعی است. این زمینه، احساس نیاز هر چه بیشتر به ظهور منجی موعود است. مردم جهان باید از ستم و نظام‌های موجود کاملا خسته شده، در آرزوی تحقق دولت عادل به سر برند و عملا منتظر ظهور چنین حکومتی باشند. امام باقر(ع) در روایتی شدت فتنه‌ها و مصیبت‌های پیش از ظهور را بر می‌شمارد و می‌فرماید: مردمان هر سپیده دم و شامگاه آرزوی مرگ می‌کنند.[۸۵] بی‌تردید، در این موقعیت انسان‌ها قدر دولت عدالت‌گستر را در می‌یابند و آن را بیشتر ارج می‌نهند.
  4. جهانی شدن و حکومت جهانی حضرت مهدی (ع): یکی از مباحثی که در آغاز قرن بیست و یکم به نحو بارزی افکار اندیشوران و محققان را به خود معطوف داشته، مسئله جهانی شدن[۸۶] و آثار آن است. جهانی شدن، در آغاز رنگ کاملا اقتصادی داشت، اما به تدریج عرصه فرهنگ و سیاست را نیز در بر گرفت. برخی به دلیل عدم دقت کافی، بحث جهانی شدن را با حکومت جهانی یکسان انگاشته و بر حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) تطبيق می‌دهند، ولی باید توجه داشت جهانی شدن به معنای حکومت جهانی نیست، هر چند با آن ارتباطی نزدیک دارد. جهانی شدن در عرصه فرهنگ و سیاست، بسیار فراگیر است؛ تمامی عرصه‌های غیر مادی حیات انسان را شامل می‌شود و از این حیث بر ادیان و فرهنگها تأثير مستقیم دارد. درباره جهانی شدن دو رویکرد وجود دارد:
    1. فرایند تحول تکنولوژیک؛
    2. فرایند ایدئولوژیک.
  • در ره‌یافت نخست به پیشرفت ارتباطات و رشد تکنولوژی‌های پیشرفته اطلاع رسانی چون ماهواره‌ها، به ویژه شبکه جهانی اینترنت اشاره می‌شود که مرزهای ملی را در نوردیده، تمام انسان‌ها را در ارتباط مستقیم و بی‌واسطه با یکدیگر قرار داده است. بی‌تردید، این ارتباط حتی در نیمه اول سده بیستم فراهم نبود. در گذشته انسان‌ها در قلمروهای فرهنگی محدود زندگی می‌کردند و دارای آداب و رسوم، سنت‌ها و هنجارهای بومی خویش بودند. با پدیده جهانی شدن، این ویژگی‌های بومی، اهمیت خویش را از دست داد و در دهکده جهانی، فرهنگ جهانی در حال شکل‌گیری است. در رویکرد دوم، با پذیرش تحول تکنولوژیک و شکل گیری فرهنگ عام جهانی، بر چیرگی فرهنگ غربی بر همه جهان تأکید می‌شود. در این موقعیت، به وحدت ناشی از سیطره فرهنگ غربی اشاره می‌شود نه تعامل. بی‌شک، صبغه کلان فرهنگ غربی معاصر، انسان محوری و جدایی دین از سیاست است که با فرهنگ اسلامی تقابل جدی دارد. دیدگاه فوکویاما که پیروزی نظام لیبرال دموکراسی را بر نظام‌های دیگر و حاکمیت جهانی آن را به معنای پایان تاریخ می‌داند[۸۷]در این رویکرد می‌گنجد. از سوی دیگر، باید دید "حکومت جهانی" به چه معناست؟ حکومت جهانی در مقابل حکومت‌های محلی و ملی قرار دارد. در این حکومت که در نظریه‌های سیاسی جهان وطنی تبلور یافته است، تنها بر قلمرو حکومت تأكيد می‌شود؛ از این رو، بر وحدت فرهنگی جهان دلالت مستقیم ندارد. بر این اساس می‌توان گفت، هیچ ارتباط مستقیم معنایی بین حکومت جهانی و جهانی شدن در هر دو رویکرد وجود ندارد؛ با این حال، حکومت جهانی با جهانی شدن در رویکرد نخست، یعنی جهانی شدن ارتباطات و فن آوری آن ارتباط دارد؛ به عبارت دیگر، در موقعیتی که امکان ارتباط در عرصه جهانی بیشتر و بهتر می‌شود، زمینه تحقق حکومتی جهانی مساعد‌تر می‌گردد، هر چند حکومت جهانی لزوما مستلزم جهانی شدن نیست. بر این اساس می‌توان گفت، وضعیت فعلی جهانی شدن در رویکرد نخست آن می‌تواند زمینه‌ساز حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) باشد. چنان که دیدیم، در روایات ملاحم به تحقق پیشرفت‌هایی در این عصر اشاره شده است؛ برای مثال، امام می‌تواند بدون واسطه برای پیروانش در سراسر جهان سخن بگوید و آن‌ها وی را در جایگاهش ببینند. البته بین حکومت جهانی امام عصر(ع) با رویکرد دوم، که دیدگاه فوکویاما یکی از مصادیق آن به شمار می آید، تضاد و تباین وجود دارد، زیرا حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) حکومتی دینی است و با نظریه لیبرال دموکراسی تقابل دارد»[۸۸].

پاسخ

علی اصغر رضوانی
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این‌باره گفته است:
«در مورد اینکه اصلاحات اجتماعی باید از چه راه انجام پذیرد عقیده واحدی وجود ندارد، بلکه جمعی طرفدار اصلاحات تدریجی هستند که به آنها "رفورمیست" می گویند. و گروهی دیگر "انقلابیون" هستند که هیچ دگرگونی اساسی را در وضع جوامع انسانی بدون انقلاب ممکن نمی‌دانند و برخی دیگر می‌گویند: درجه فساد در اجتماعات متفاوت است، آنجا که فساد به صورت همه گیر و همه جانبه در نیامده، اصلاحات تدریجی می‌تواند اساس برنامه‌های اصلاحی را تشکیل دهد، اما آنجا که فساد همه جا را فراگرفت و یا در بیشتر سازمان‌های اجتماعی نفوذ کرد، جز با یک انقلاب بنیادی نمی‌توان بر نابسامانی‌ها چیره گشت.
شواهد زیادی مؤید نظر سوم است:
  1. اصلاحات تدریجی همیشه بر شالوده‌ها و ضوابط و الگوهای سالم بنا می‌شود و در غیر این صورت باید به سراغ الگوها و ضوابط جدید رفت و مسائل زیربنایی را در مسیر دگرگونی قرار داد.
  2. اصلاحات تدریجی غالباً از طریق مسالمت‌آمیز صورت می‌گیرد، و این در صورتی اثر دارد که آمادگی فکری و زمینه اجتماعی وجود داشته باشد. ولی آنجا که این زمینه‌ها وجود ندارد باید از منطق انقلاب که منطق قدرت است استفاده کرد.
  3. در جامعه‌ای که فساد به ریشه‌ها نفوذ کرده، عناصر قدرتمند ضد اصلاح، تمام مراکز حساس اجتماع را در دست دارند و به آسانی می‌توانند هر طرح تدریجی را از کار بیندازند، مگر آنکه با یک حمله انقلابی غافلگیر شوند.
  4. نیروهای عظیم اصلاحی و انقلابی را معمولاً نمی‌توان برای مدت زیادی پرحرارت و پرجوش نگاه داشت و اگر به موقع از آنها استفاده نشود ممکن است با گذشت زمان کارآیی خود را از دست بدهند.
  5. با مراجعه به تاریخ به دست می‌آید که اجتماعاتی که فساد در آنها بنیادی شده، خردمندان آن جوامع خصوصاً انبیا و اولیا و مردان اصلاح طلب همواره روش انقلابی را در پیش گرفته‌اند. در مورد اصلاح وضع عمومی جهان و برچیده شدن نظام کنونی که بر اساس ظلم و تبعیض بنا شده و احتیاج به جانشین شدن یک نظام عادلانه است، به طور حتم پدید آمدن یک انقلاب و دگرگونی عظیم را می‌طلبد؛ انقلابی وسیع و در همه زمینه‌ها.»[۸۹].

پاسخ‌

محمد باقری‌زاده اشعری
آقای محمد باقری‌زاده اشعری، در کتاب «از امام مهدی بیشتر بدانیم» در این‌باره گفته است:
«اصلی‌ترین حکمت تأخیر در قیام مهدوی، فراهم نشدن زمینه فرهنگی در سطح جهانی برای تحقق آن است. به سخن دیگر، مهم‌ترین عامل مؤثر انسانی در رخداد این قیام، آمادگی فکری و وحدت نگرش همه اقوام و ملل انسانی درباره مدیریت جهان به وسیله انسان کامل است و تا زمانی که این محقق نگردد، قیام به تأخیر خواهد افتاد یا رخ نخواهد داد.
در توضیح این حکمت، باید توجه داشت که در قیام امام مهدی (ع)، دو عنصر مهم و مؤثر وجود دارد:
  1. گستره وسیع انسانی و جغرافیایی قیام امام مهدی (ع) که تمام مرزهای جغرافیایی کره زمین و همگی اقوام و ملل انسانی را شامل می‌شود.
  2. وجود زمینه فرهنگی و سیاسی.
با در نظر گرفتن این که سیره امامان پیشین برای تحقق حکومت اهل بیت (ع)، بهره‌گیری از اعجاز یا کشتار فراوان بدون توجه به زمینه‌های فرهنگی یا سیاسی جامعه اسلامی نبوده، تحقق اهداف قیام امام مهدی (ع)، منوط به آگاهی پیشین مردمان از راهبردهای فرهنگی و سیاسی آن است و این، جز با آمادگی فکری و وجود زمینه‌های معرفتی در مخاطبان درباره این قیام، ممکن نخواهد بود.
از سوی دیگر، اصل قرآنی "اراده تغییرپذیری از سوی انسان" به عنوان یکی از سنت‌های الهی،[۹۰] در قیام امام مهدی (ع) –که از مصادیق تام تغییر فردی و اجتماعی است- نیز جاری است. طبعاً با آماده شدن توده‌های مردم جهت پذیرش حکومت مهدوی، تنها سران استکبار و معاندان حق‌اند که طعم مجازات و شمشیر امام (ع) را خواهند چشید[۹۱]»[۹۲].

|}

پاسخ‌

رحیم کارگر
حجت الاسلام و المسلمین دکتررحیم کارگر، در کتاب «مهدویت دوران ظهور» در این‌باره گفته است:
«شرایط به اموری گفته می‏‌شود که تحقق ظهور وابسته به وجود آنهاست و تا آنها محقق نشوند، ظهوری در کار نخواهد بود. اما علایم و نشانه‏‌ها، آن دسته رویدادها و حوادثی است که بر اساس گفته پیشوایان معصوم، قبل و یا در آستانه ظهور واقع خواهد شد و تحقق هر کدام نوید نزدیک بودن قیام حضرت را می‏‌دهد. بر این ‏‌اساس انقلاب جهانی امام علاوه ‏‌بر این‏‌که دارای علایم و نشانه‏‌هایی است که پیش از وقوع آن روی می‏‌دهد، دارای یک سری شرایط و بایسته‏‌هایی است که با تحقق آنها، قیام اتفاق خواهد افتاد. در رابطه با این انقلاب و یا هر انقلاب واقعی دیگر، چند شرط متصور است.
  • ۱. شرط اول قانون و برنامه کامل و جامع‏‌: می‏‌دانیم که زندگی بشری به خصوص در عصر حاضر با کاستی‏‌ها و دشواری‏‌های فراوانی روبه‏‌رو بوده و مهم‏‌ترین خواسته‏‌ها و نیازهایش از جمله عدالت، معنویت و رفاه واقعی است هیچ مکتب و دولت و انقلابی نیز نتوانسته‏‌ به طور اساسی مشکلات بشر را برطرف کند و اگر موفقیتی داشته در بعضی از ابعاد و محدود بوده است. در واقع برای رفع همه کاستی‏‌ها و تحقق اهداف عالی جامعه بشری نیاز به یک برنامه کامل و جامع است که تاکنون هیچ‏‌یک از مکاتب و نحله‏‌های بشری نتوانسته‏‌اند آن را ارائه دهند و این تنها در کتاب آسمانی "قرآن" وجود دارد که حضرت مهدی(ع) مبین آن و تحقق‏‌بخش تمامی آموزه‏‌های آن با یک انقلاب جهانی خواهد بود.
  • یک انقلاب برای درهم شکستن وضع موجود و برقراری وضع مطلوب به دو برنامه نیاز دارد:
  1. برنامه‏‌ای جامع برای مبارزه با مشکلات و تغییر وضع موجود.
  2. قانون متناسب برای حرکت جامعه به طرف وضعیت مطلوب و براساس نیازهای واقعی جامعه.
  • قیام حضرت مهدی(ع) نیز این شرط لازم را دارد. برنامه انقلاب جهانی آن حضرت مبارزه پیگر و جدی با حکام جور و سردمداران فکری و نظامی جامعه بشری و نابودی کامل فساد و ظلم و کفر است. آن حضرت هم دارای این برنامه و هدف است و هم براساس پیش‏‌بینی‏‌های قرآنی و روایی موفق و پیروز خواهد بود.
  • برنامه حضرت در قسمت دوم، بر اساس عمل به کتاب خدا و سنت پیامبر است که کامل‏‌ترین و بهترین برنامه زندگی انسانی است. این قانون جامع، متناسب با همه نیازهای جامعه و ضامن تمام حقوق فردی و اجتماعی در یک نظام عادلانه حکومتی است.
  • پیامبر(ص) می‏‌فرماید: "سیره و سنت او، سنت من است مردم را بر دین و آیین من به پا خواهد داشت و آنان را به کتاب پروردگارم دعوت می‏‌کند"[۹۳]‏‌.
  • ۲. رهبری مقتدر و توانمند: شرط دیگر برای پیدایش یک انقلاب وجود رهبر و پیشوایی آگاه، توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کامل از اهداف، برنامه‏‌ها، زمینه‏‌ها و موانع، با مدیریتی صحیح و قاطع، حرکت انقلابی را راهبری کند و تا آخرین نفس ادامه دهد. هم‏‌چنین بتواند فرمان روایی جهان را در دست گرفته و عدالت را در آن گسترش دهد. انقلاب عظیم مهدوی، به یقین دارای این شرط است. حضرت مهدی(ع) با توجه به مقام امامت‏شان، مسلما شایستگی چنین منصبی را دارد و می‏‌تواند چنین مسئولیتی را برعهده بگیرد.
  • ۳. یاران ایثارگر و مجریان توانمند: شرط دیگر یک انقلاب وجود یارانی فداکار است که با آشنایی نسبت به برنامه‏‌ها و اهداف و اعتقاد به آنها تا آخرین لحظه، از رهبر و انقلاب دست برندارند و آماده هرگونه فداکاری باشند. قیام جهانی امام مهدی(ع) نیز نیاز به یارانی دارد که ضمن آشنایی و اعتقاد به امام و دین تا آخرین لحظه فداکاری کنند. این جمعیت خالص و مخلص که اصحاب حضرت را تشکیل می‏‌دهند، نقش جدی و قابل توجهی در رهبری سپاه و فتح کشورها و اداره مناطق و سرزمین‏‌ها ایفا خواهند کرد. امام جواد(ع) در این زمینه می‏‌فرماید: "اصحاب مهدی به سوی او اجتماع می‏‌کنند که سیصد و سیزده نفراند؛ به تعداد اهل بدر از نقاط مختلف زمین ... وقتی این عده جمع شدند، خدا امر او را ظاهر می‏‌کند و چون عده کامل شد که ده هزار نفراند، به اذن خدا خروج می‏‌کند"[۹۴]‏‌. چه‏‌بسا این شرط هنوز تحقق نیافته و تعداد یاران آن حضرت - به خصوص اصحاب خاص- کامل نشده است تا قیام نیز صورت گیرد.
  • ۴. آمادگی عمومی و بالا رفتن سطح رشد و فهم مردم‏‌: یکی دیگر از شرایط یک انقلاب و تحقق آن، پذیرش مردمی و قابلیت آنان است، اگر مردم آن را نخواهند، و شرایط فکری و روانی فراهم نباشد، آن قیام به سرانجام نمی‏‌رسد؛ چنان‏‌که نهضت الهی امام حسین(ع) به جهت عدم همراهی مردم در ظاهر شکست خورد و آن حضرت به شهادت رسید. قیام حضرت مهدی(ع) نیز این شرط را لازم دارد. مردم باید به حدی از رشد و آگاهی رسیده باشند که پذیرای حرکت اصلاحی و قیام بزرگ منجی عالم بشریت باشند. وجود این آمادگی از شرایط بسیار مهم برای ظهور مصلح موعود است؛ چرا که با وجود آن، حرکت اصلاحی حضرت به نتیجه خواهد رسید.
  • از میان چهار شرط یاد شده، دو شرط فراهم است و آن طرح و برنامه کامل برای اداره جهان و وجود رهبر شایسته و کارآمد است. اما شرط سوم و چهارم نیز لازم است فراهم شود و مردم آمادگی پذیرش انقلاب او را داشته باشند.
  • بر این ‏‌اساس می‏‌توان تفاوت‏‌های میان شرایط و علایم ظهور را چنین شمارش کرد:
  1. رابطه ظهور با شرایطش واقعی است. یعنی تا آنها نباشند ظهور هم اتفاقی نمی‏‌افتد حال آن‏‌که علایم، دلالت بر ظهور می‏‌کنند و از امکان و نزدیکی وقوع چنین حادثه عظیمی خبر می‏‌دهند.
  2. شرایط ظهور با هم ارتباط متقابل و واقعی دارند، حال آن‏‌که ارتباط خاصی میان نشانه‏‌های ظهور مشاهده نمی‏‌شود.
  3. شرایط ظهور همگی با هم باید در یک زمان محقق باشند حال آنکه علایم ظهور، به طور طبیعی طی ماه‏‌ها و سال‏‌ها و قرن‏‌ها رخ می‏‌دهند.
  4. شرایط ظهور باید مداومت داشته باشند و شرط بقای ظهورند، حال آنکه نشانه‏‌های ظهور در زمانی خاص رخ می‏‌دهند و نه لزوم و نه امکان دارد که آن شرایط در مدت زمانی طولانی واقع شوند و وقوع آنها ادامه یابد.
  5. شرایط ظهور تنها در زمان ظهور است که به حد اعلای خود می‏‌رسند؛ حال آن‏‌که تمامی نشانه‏‌ها به مرور پیش از ظهور رخ می‏‌دهند.
  6. همه شرایط ظهور باید متحقق باشند؛ با آنکه نشانه‏‌های ظهور لازم نیست که همه‏‌شان رخ بدهند و تنها حدوث علایم حتمی کافی است و بقیه به نزدیکی ظهور دلالت می‏‌کنند و اگر پیش از ظهور رخ ندهند، مشکلی در امر ظهور پیش نمی‏‌آید [۹۵]‏‌.
برخی بر این باورند که بسیاری از علایم ظهور اتفاق افتاده و تنها علایم حتمی ظهور باقی مانده است؛ پاسخ این است که واقعا نمی‏‌توان سخنی قطعی و کامل در این مورد گفت؛ زیرا منابع اصلی و قدیمی شیعه، معمولا از نشانه‏‌های خاص و محدود نام برده‏‌اند و بعضی از این نشانه‏‌هایی که به عنوان علایم اتفاق افتاده مطرح می‏‌شود، در این منابع وجود ندارد و یا بسیار کم‏‌رنگ مطرح شده است پس ارائه نظر قطعی در مورد این نشانه‏‌ها، نیاز به پژوهش‏‌های علمی و گسترده در همه این منابع دارد. از طرفی، سخن از واقع شدن بعضی از نشانه‏‌ها و تطبیق آنها با حوادث خارجی، دشوار است. به عنوان نمونه، در مواردی که سخن از یک علامت و ظهور فرج بعد از آن مطرح شده، منظور گشایش و راحتی برای مؤمنان است "نه ظهور حضرت مهدی(ع). از امام باقر(ع)نقل شده است: "منتظر صدایی باشید که از طرف دمشق، ناگهان به شما می‏‌رسد که آن، گشایشی بزرگ برای شما خواهد بود"[۹۶]‏‌.
  • در بعضی از روایات، سخن امام به گونه‏‌ای است که خبر از یک اتفاق و واقعه می‏‌دهد، نه اینکه بخواهد آن واقعه را یکی از علایم ظهور معرفی کند؛ مانند وقوع گرمای شدید در زمین‏‌ [۹۷]‏‌. بعضی از نشانه‏‌ها نیز طوری است که می‏‌تواند معنای دیگری- غیر از معنای ظاهری- داشته باشد؛ مانند طلوع خورشید از مغرب که شاید کنایه به ظهور از مکه باشد. چنان‏‌که امام علی(ع)فرمود: " وَ هُوَ الشَّمْسُ‏ الطَّالِعَةُ مِنْ‏ مَغْرِبِهَا‏‏‏‏"[۹۸]‏‌. با این حال بعضی از علایم و نشانه‏‌های ظهور محقق شده است‏‌ [۹۹]‏‌. و این می‏‌تواند نویدی از نزدیک شدن ظهور باشد. البته باید دانست قیام امام وابسته به تحقق علایم نیست، بلکه وقوع آنها خبر از نزدیک ظهور می‏‌دهد. پس به استثنای برخی از علایم "نشانه‏‌های حتمی"، هیچ‏‌یک دلالت ندارند که میزان نزدیکی آن حوادث با ظهور چه‏‌قدر است؟ برای مثال ممکن است پدیده‏‌ای قرن‏‌ها قبل از قیام رخ دهد و پدیده‏‌ای در بیست یا سی سال قبل از ظهور رخ نماید.
  • بنابراین انتظار ظهور با دیدن این حوادث نباید به نحو عجولانه باشد، یعنی فکر کنیم با پیدایش فلان حادثه حتما تا چند روز یا هفته دیگر قیام شروع خواهد شد، بلکه این مسائل، بیداری را در ما به وجود می‏‌آورد که یک گام به آن وعده بزرگ الهی نزدیک شده‏‌ایم و باید خود را بیش از پیش در مسیر این نهضت جهانی، آماده کنیم. ظهور حضرت مهدی(ع)، منوط به‏‌ اذن الهی است و اذن الهی زمانی است که شرایط و زمینه‏‌های ظهور فراهم باشد.
  • در این رابطه توجه به چند نکته بایسته است:
  1. عده‏‌ای با توجه به اوضاع و شرایط فعلی حاکم بر جهان به این باور رسیده‏‌اند که دوره‏‌ای که ما در آن زندگی می‏‌کنیم همان دوره آخر الزمان است که در روایات به آن اشاره شده است؛ زیرا برای آخر الزمان نشانه‏‌هایی گفته شده "مانند گسترش فساد و تفسیر دین بر اساس هوا و هوس و ..." که این نشانه‏‌ها در دوره زمانی ما به وقوع پیوسته است پس زمان کنونی آخر الزمان است و ظهور نیز در این دوران محقق می‏‌شود. به علاوه با وجود انقلاب اسلامی ایران و زنده شدن نام و یاد امام زمان(ع)، آمادگی و اقبال مردم برای پذیرش ایشان بیشتر شده و امید به ظهور زیادتر گشته است.
  2. برخی از علما معتقدند: همان‏‌گونه که غیبت دو مرحله‏‌ای بود و غیبت صغری برای ایجاد آمادگی مردم برای ورود به غیبت کبری لازم بود، ظهور نیز ممکن است دو مرحله‏‌ای باشد و با ظهور صغری که در انقلاب اسلامی ایران تجلی یافته است، مردم با حقیقت قیام امام زمان آشنایی بیشتری پیدا کرده‏‌اند و برای ظهور اصلی و قیام جهانی حضرت آماده می‏‌شوند.
  3. حرکت عمومی کشورها و جوامع به سمت وحدت و همگرایی و به عبارت دیگر توجه به تشکیلات بین‏‌المللی و اتحادیه‏‌های منطقه‏‌ای و فاصله گرفتن از جزءگرایی، ملت‏‌ها را به این نتیجه رسانده که برای آینده‏‌ای بهتر، باید مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهکده‏‌ای کوچک دانست. این رویداد، آمادگی مردم برای پذیرش یک حاکمیت فراگیر، بیشتر کرده است. البته استکبار جهانی تئوری دهکده جهانی را در جهت حفظ منافع خود و تک‏‌قطبی شدن جهان پی‏‌گیری می‏‌کند اما چه‏‌بسا اراده الهی به دست دشمنان خدا نیز انجام گیرد.
  4. اجحاف و تجاوز بیش از حد و روزافزون دولت‏‌های استکباری به کشورهای فقیر به شکل‏‌های گوناگون از یک سو و لجام گسیختگی فرهنگی و فکری و علمی؛ مانند بحران هویت، بحران مشروعیت، بحران مدنیت از سوی دیگر، باعث هرج‏‌ومرج در زندگی بشر شده است. این‏‌گونه مسائل و مباحث این واقعیت را اثبات می‏‌کند که آینده روشن فقط در سایه حاکمیت فردی آسمانی است که احتمالا ظهورش نزدیک است.
  5. گاهی خبرهایی مبتنی بر نزدیکی ظهور به برخی از شخصیت‏‌های نسبت داده می‏‌شود که نیاز به تامل و بررسی دارد. باید دانست که امر مشخص نمودن زمان ظهور را فقط در اختیار خداوند است و هیچ‏‌کس نمی‏‌تواند برای آن زمانی معین کند، ولی متأسفانه گاهی شایعاتی مطرح می‏‌شود که به هیچ عنوان اساس درستی ندارد»[۱۰۰].

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. رضائی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۱۱۰ ـ ۱۱۷.
  2. ر.ک. پژوهشگران مرکز مطالعات حوزه علمیه قم.
  3. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص۲۲۳ ـ ۲۲۶.
  4. ر.ک. کارگر، رحیم؛ مهدویت دوران ظهور، ص‌ص۲۳ ـ ۲۶، ۳۳ ـ ۳۷.
  5. ر.ک. باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۱۲۹، ۱۳۰.
  6. ر.ک. موسوی نسبت، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۱۱۸، ۱۱۹.
  7. ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۷۹، ۸۰؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص۲۲۳- ۲۲۶؛ پژوهشگران مرکز مطالعات حوزه علمیه قم.
  8. ر.ک. بهروزی لک، غلام رضا؛ حکومت جهانی حضرت مهدی، ص ۳۳۷ ـ ۳۴۳.
  9. سوره انبیاء آیه ۱۰۵.
  10. ر.ک. ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص۲۴۱؛ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی(ع)، ص۱۰۰؛ پژوهشگران مرکز مطالعات حوزه علمیه قم.
  11. ر.ک. رضائی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۱۱۰ ـ ۱۱۷.
  12. ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۷۹، ۸۰؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص۲۲۳ ـ ۲۲۶؛ پژوهشگران مرکز مطالعات حوزه علمیه قم.
  13. ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۷۹، ۸۰ ؛ بهروزی لک، غلام رضا؛ حکومت جهانی حضرت مهدی، ص ۳۳۷ ـ ۳۴۳.
  14. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۴۴.
  15. ر.ک. پژوهشگران مرکز مطالعات حوزه علمیه قم.
  16. ر.ک. یوسفیان، مهدی؛ شرایط ظهور، ص ۴۴ ـ ۵۱.
  17. «"لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیَّامَ حَیَاتِی"»، مجلسی، محمد باقر، بحار، ج ۵۱، ص ۱۴۸.
  18. ر.ک. رضائی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۱۱۰ ـ ۱۱۷.
  19. ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۷۹، ۸۰؛ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی(ع)، ص۸۲ ؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص۲۲۳- ۲۲۶ ؛ پژوهشگران مرکز مطالعات حوزه علمیه قم ؛ بهروزی لک، غلام رضا؛ حکومت جهانی حضرت مهدی، ص ۳۳۷ ـ ۳۴۳.
  20. ر.ک. کارگر، رحیم؛ مهدویت دوران ظهور، ص‌ص۲۳-۲۶، ۳۳ ـ ۳۷.
  21. ر.ک. نعمانی، الغیبه، ص۳۰۷؛ حر عاملی، اثبات الهداه، ج۳، ص۵۴۸.
  22. ر.ک. پژوهشگران مرکز مطالعات حوزه علمیه قم.
  23. ر.ک. رضائی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۱۱۰ ـ ۱۱۷.
  24. ر.ک. رضائی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۱۱۰ ـ ۱۱۷.
  25. ر.ک. موسوی نسبت، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۱۱۸، ۱۱۹.
  26. ر.ک. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص ۳۶۶.
  27. ر.ک. پژوهشگران مرکز مطالعات حوزه علمیه قم.
  28. ر.ک. رضائی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۱۱۰ ـ ۱۱۷.
  29. ر.ک. پژوهشگران مرکز مطالعات حوزه علمیه قم.
  30. ر.ک. پژوهشگران مرکز مطالعات حوزه علمیه قم.
  31. ر.ک. لامعی، شعبان علی، قدّیس، ص ۸۸؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص۲۲۳- ۲۲۶.
  32. ر.ک. کارگر، رحیم؛ مهدویت دوران ظهور، ص‌ص۲۳-۲۶، ۳۳ ـ ۳۷.
  33. ر.ک. باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۱۲۹، ۱۳۰.
  34. ر.ک. موسوی نسبت، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۱۱۸، ۱۱۹.
  35. ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۷۹، ۸۰ ؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص۲۲۳- ۲۲۶ ؛ پژوهشگران مرکز مطالعات حوزه علمیه قم.
  36. سوره انبیاء آیه ۱۰۵.
  37. ر.ک. ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص۲۴۱؛ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی(ع)، ص۱۰۰؛ پژوهشگران مرکز مطالعات حوزه علمیه قم.
  38. ر.ک. بهروزی لک، غلام رضا؛ حکومت جهانی حضرت مهدی، ص ۳۳۷ ـ ۳۴۳.
  39. برقی، احمد بن محمد، محاسن، ج۱، ص۲۵۱ ؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۲۳، ص۷۶ و با تعبیر «"مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ فَقَدْ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً"» الصوارم المهرقة، شهید نورالله التستری،ص۲۶۳ این روایت را از، صعمین نقل می‌کند.
  40. «"أَسْأَلُکَ أَنْ تُدْخِلَنِی فِی جُمْلَةِ الْعَارِفِینَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ"» مفاتیح‌الجنان فرازی از زیارت جامعه کبیره.
  41. «"أَسْأَلُکَ أَنْ تُدْخِلَنِی فِی جُمْلَةِ الْعَارِفِینَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ"» مفاتیح‌الجنان فرازی از زیارت جامعه کبیره.
  42. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص ۲۳۴.
  43. ر.ک. بهروزی لک، غلام رضا؛ حکومت جهانی حضرت مهدی، ص ۳۳۷ ـ ۳۴۳.
  44. ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۷۹، ۸۰ ؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص۲۲۳ ـ ۲۲۶.
  45. ر.ک. پژوهشگران مرکز مطالعات حوزه علمیه قم.
  46. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۴۴.
  47. ر.ک. پژوهشگران مرکز مطالعات حوزه علمیه قم.
  48. «او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان وی‌اند» سوره رعد، آیه ۱۱.
  49. «ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد» سوره محمد، آیه ۷.
  50. «و اینکه آدمی را چیزی جز آنچه (برای آن) کوشیده است نخواهد بود» سوره نجم، آیه ۳۹.
  51. «و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.
  52. اگر شیعیان ما، که خداوند توفیق طاعتشان دهد، در راه ایفای پیمانی که بر عهده دارند، همدل شوند، میمنت ملاقات ما به تأخیر نمی‌افتد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان می‌شد؛ احتجاج، ج۲، ص۶۰۰، ش۳۶۰.
  53. ر.ک. یوسفیان، مهدی؛ شرایط ظهور، ص ۴۴ ـ ۵۱.
  54. ر.ک. یوسفیان، مهدی؛ شرایط ظهور، ص ۴۴ ـ ۵۱.
  55. ر.ک. پژوهشگران مرکز مطالعات حوزه علمیه قم.
  56. «"لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیَّامَ حَیَاتِی"»، مجلسی، محمد باقر، بحار، ج ۵۱، ص ۱۴۸.
  57. ر.ک. رضائی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۱۱۰ ـ ۱۱۷.
  58. ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۷۹، ۸۰؛ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی(ع)، ص۸۲؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص۲۲۳- ۲۲۶ ؛ پژوهشگران مرکز مطالعات حوزه علمیه قم.
  59. ر.ک. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۳، ص ۵۳۳.
  60. ر.ک. بهروزی لک، غلام رضا؛ حکومت جهانی حضرت مهدی، ص ۳۳۷ - ۳۴۳.
  61. ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۷۹، ۸۰؛ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی(ع)، ص۸۲؛ پژوهشگران مرکز مطالعات حوزه علمیه قم.
  62. ر.ک. کمال الدین، ج ۲، باب ۳۷، ح ۲.
  63. ر.ک. نعمانی، الغیبه، ص۳۰۷؛ حر عاملی، اثبات الهداه، ج۳، ص۵۴۸.
  64. ر.ک. حر عاملی، اثبات الهداه، ج۳، ص۵۷۸؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ۳۶۷.
  65. ر.ک. پژوهشگران مرکز مطالعات حوزه علمیه قم.
  66. ر.ک. رضائی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۱۱۰ ـ ۱۱۷.
  67. ر.ک. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۰.
  68. ر.ک. حکیمی، محمد رضا، خورشید مغرب، ص۲۷۴.
  69. ر.ک. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص ۳۶۶.
  70. ر.ک. پژوهشگران مرکز مطالعات حوزه علمیه قم.
  71. امیرالمؤمنین (ع): «"الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ"»، کمال‌الدین، صدوق، ص ۶۴۵.
  72. ر.ک. رضائی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۱۱۰ ـ ۱۱۷.
  73. مفاتیح الجنان، زیارت روز جمعه.
  74. ملاحم و الفتن، ص ۱۴۵، باب ۷۹، جامع بیروت و زمینه‌‌‌سازان انقلاب جهانى مهدى، شهیدى، ص ۵۴۹.
  75. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۱۱۸، ۱۱۹.
  76. شعبان علی لامعی، قدّیس، ص ۸۸،( با تصرّف).
  77. ناصر مکارم شیرازی، مهدی انقلابی بزرگ، ص ۸۲.
  78. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص۲۲۳- ۲۲۶.
  79. به این پیش‌بینی وقت ظهور، اصطلاحا «تعیین وقت ظهور في الجمله» گفته می‌شود؛ بدین معنا که در برخی روایات، زمان ظهور در سال فرد بیان شده و بعضی روایات، روز جمعه یا روز عاشورا را زمان ظهور معرفی کردند. برخی روایات مربوط به نشانه‌های حتمی ظهور، مدت زمانی که پس از آن نشانه حتمی، ظهور اتفاق می افتد را ذکر کرده‌اند (ر.ک: شیخ طوسی، الغیبه، ص ۴۴۵).
  80. سید محمد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج ۱، ص ۵۰.
  81. شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص۳۷۴ .
  82. برای مثال، می‌توان به اندیشه سیاسی کانت اشاره کرد که در آن احکام جهان شمول برای جامعه انسانی پیشنهاد می‌شود.
  83. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۸.
  84. کافی، ج ۳، ص ۵۳۳.
  85. محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبه، ص ۲۳۴.
  86. Glolabization.
  87. درباره دیدگاه فوکویاما ر.ک: ژان ندروین پیترز، «فوکویاما و دموکراسی لیبرال: پایان تاریخ»، ترجمه پرویز اصداقت، اطلاعات سیاسی اقتصادی، ش ۷۹ - ۸۰، فروردین و اردیبهشت ۱۳۷۳، ص ۴۲ -۴۸.
  88. بهروزی لک، غلام رضا؛ حکومت جهانی حضرت مهدی، ص ۳۳۷ - ۳۴۳.
  89. رضوانی، علی ‎اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۷۷، ۷۸.
  90. ﴿﴿إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ؛ در حقیقت، خدا حال قومی را تغییر نمی‌دهد تا این که آنان حال خود را تغییر دهند. (رعد، آیه ۱۱).
  91. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۹، ص ۹۳–۹۵.
  92. باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۱۲۹، ۱۳۰.
  93. ‏‌ کمال الدین، ج ۲، ب ۳۹، ح ۶.
  94. ‏‌ کمال الدین، ج ۲، باب ۳۷، ح ۲.
  95. ‏‌ تاریخ غیبت کبری، ص ۳۹۹- ۳۹۶؛ شش ماه پایانی، ص ۲۲۳- ۲۲۲.
  96. ‏‌ الغیبة نعمانی، ب ۱۴، ح ۶۶.
  97. ‏‌الغیبة نعمانی، ب ۱۴، ح ۴۴.
  98. ‏‌ بحار الانوار، ح ۵۲، ح ۲۶
  99. ‏‌ ر. ک: محمد صدر، تاریخ غیبت کبری.
  100. کارگر، رحیم؛ مهدویت دوران ظهور، ص‌ص۲۳-۲۶، ۳۳ - ۳۷.