بیت المقدس در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

بیت‌‌المقدس، نام عربی و اسلامی پایتخت فلسطین است که بیشتر و پیش‌‌تر با نام عبری «اُورشلیم» خوانده می‌‌شد. این شهر نزدیک نقطه مرکزی فلسطین، در حدود ۲۴ کیلومتری غرب بحرالمیت و ۵۶ کیلومتری شرق دریای مدیترانه، در آب پخشان بین جلگه مدیترانه و دره رود اردن قرار دارد. شهری کوهستانی است با ارتفاع۷۵۰‌‌متر از دریای مدیترانه و ارتفاع ۱۱۵۰ متر از بحرالمیت.[۱] آب و هوای آن نیمه گرم و نیمه‌‌ خشک، همراه با تابستان‌های گرم و خشک و زمستان‌های سرد و بارانی‌‌است.[۲]

بیت‌‌المقدس شهری باستانی با قدمتی ۳۵ قرن است و تاریخ بنای آن به زمانی بسیار پیش از ورود بنی اسرائیل و حتی ابراهیم(ع) به آن دیار باز می‌‌گردد.[۳] قدیمی‌‌ترین ساکنان آن را قبیله‌‌ای از اعراب کنعانی به نام «یَبُوسیان» در هزاره سوم یا چهارم پیش از میلاد دانسته‌‌اند و نخستین بنای آن را به «مَلِک صادوق» یا «مَلِکی صادُق»، پادشاه «یَبُوسی» نسبت می‌‌دهند.[۴] برخی او را همان «سام‌‌ بن‌‌ نوح» دانسته‌‌اند.[۵] بیت‌‌المقدس در طول تاریخ، نام‌هایی گوناگون به خود گرفته است. پادشاه کنعانی به احترام «شالیم» (خدای صلح) آن را «یُوْرشالیم» به معنای شهر صلح و آرامش خواند. پیش از تصرفشهر به دست حضرت داود(ع) «یَبُوس» خوانده می‌‌شد و داود(ع) آن را به «اُورشلیم» تغییر داد.[۶] «اُور» در زبان سومری و آرامی به معنای «شهر» است که وارد زبان عبری شده و با «شلیم» به معنای مقدس، صلح و آرامش، روی هم رفته، معنای شهر مقدس، شهر صلح، سلامتی و آرامش را می‌‌دهد.[۷]

در تورات از این شهر با نام‌ها و عناوینی چون: «اَریئیل»[۸]، «شالیم»،[۹] «یَبوس»،[۱۰]شهر یهودا،[۱۱] شهر خدا، [۱۲] قریه پادشاه عظیم [۱۳] و شهر مقدس [۱۴] یاد شده است. رومیان آن را «ایلیاء» به معنای خانه مقدس یا خانه خدا [۱۵] و یهودیان «بیت همیقداش»[۱۶] می‌‌خواندند. نام ایلیاء تا زمان ظهور اسلام معروف بود و به تدریج اسامی بیت المُقدّس، بیت‌‌المَقْدِس، قُدس، قدس شریف و مدینه مقدسه به آن اطلاق شد.[۱۷]

بیت المقدس به سبب حضور، تولد، زندگی یا دفن شماری از پیامبران و شخصیت‌های بزرگ الهی در آن، از قبیل ابراهیم، یعقوب، داود، سلیمان، مریم، عیسی(ع) و پیامبر اسلام (ص)، همچنین وجود بسیاری از آثار، اماکن و بناهای دینی و مقدس کهن در آن، از ارزش و قداست ویژه‌‌ای در نزد پیروان همه ادیان ابراهیمی برخوردار است.[۱۸] صخره مقدس (مذبح اسماعیل، قبله موسی و بنی‌‌اسرائیل و جایگاه عروج پیامبر اسلام)،[۱۹] قبة‌‌الصخره، هیکل سلیمان، برج داود، دیوار ندبه، کلیسای قیامت، مسجد الأقصی و قبة‌‌المعراج و دهها اثر دینی و تاریخی دیگر از این‌‌قبیل در آن است.[۲۰]. بر اساس گزارش برخی منابع فقط آثار و اماکن اسلامی آن به بیش از‌‌ ۱۱۰‌‌ مورد می‌‌رسد.[۲۱]

بیت‌‌المقدس در طول تاریخ شاهد حوادث بسیاری بوده است. این شهر بر اثر موقعیت جغرافیایی خاص، که آن را شاهراه ارتباطی شرق و غرب قرار می‌‌دهد و نیز به سبب سرسبزی و خرّمی، تنوع محصولات کشاورزی و برخورداری از پیشینه تاریخی و تقدس دینی، همواره مورد توجه قدرتها و شاهد لشکرکشی‌های بسیاری بوده است، به‌‌گونه‌‌ای که دو بار به طور کلی به دست مهاجمان ویران، ۱۸ بار تجدید بنا و سه بار معبد آن‌‌بازسازی ومرمت شده است و ۶ بار مردم آن مجبور به تغییر آیین و مذهب خود شده‌‌اند.[۲۲] کنعانی‌ها، حیتی‌ها، حویان، فریسیان، یبوسیان و فلسطیان از جمله اقوامی بودند که قبل از هجوم قوم عبرانی در سرزمین فلسطین می‌‌زیستند.[۲۳] حضرت داود(ع) در سال ۱۰۱۰ یا ۱۰۲۰ ق. م. با شکست یبوسیان شهر بیت المقدس را به تصرف خود درآورد و آن را مرکز حکومت بنی‌‌اسرائیل قرار داد و به فرمان الهی بنای قدس، خانه خدا را آغاز کرد که به دست حضرت سلیمان تکمیل شد. ساخت این بنای باشکوه و عظیم، معروف به «هیکل سلیمان» در سال ۹۷۰ ق. م. پایان یافت. [۲۴]

پس از سلیمان، بلایا و مصائب فراوانی بر اورشلیم وارد شد؛ آشوریان بارها به آن هجوم برده، آن را غارت کردند. سخت‌‌ترین و ویرانگرترین حمله به وسیله بخت نصر دوم (نبوکدنصر)، پادشاه بابل، در ۵۸۶ یا ۵۸۷ ق. م. صورت گرفت که در جریان آن دیوارهای دفاعیشهر به دست سپاه بابل تخریب و اورشلیم پس از اشغال به کلی ویران شد و ساکنانش اسیر و به بابل برده شدند.[۲۵] در این حمله، صدقیا، حاکم اورشلیم،اسیر و کور شد و اشراف و بزرگان شهر کشته شدند. قصرپادشاه و هیکل سلیمان به آتش کشیده شد. ظروف و وسایل قیمتی معبد به تاراج رفت[۲۶] و تابوت عهد [۲۷] و نص تورات [۲۸] به کلی از میان رفت. طبق روایت تورات، همه مردم شهر از جمله دانیال و عزرا، به غیر از افراد فقیر و بی‌‌چیز به بابل تبعید شدند.[۲۹] با غلبه کوروش، پادشاه ایران بر بابلی‌ها در سال ۵۳۸ ق. م. و بازگشت یهودیان اسیر، بیت المقدس پس از ۵۰ سال خرابی دوباره آباد شد.[۳۰]

در ۳۳۲ ق. م. اسکندر مقدونی با شکست امپراطوری ایران این شهر را نیز فتح کرد.[۳۱] پس از اسکندر، بیت المقدس متناوباً زیر سلطه بطالسه مصر و پادشاهان سلوکی بود.[۳۲] در سال ۶۳ ق. م. رومیان برای نخستین بار بر بیت المقدس مسلط شدند. در سال ۷۰ م. و در پی شورش یهودیان بیت‌‌المقدس «تیتوس»، فرمانروای روم، این شهر را برای بار دوم با خاک یکسان کرد. هادریانوس در ۱۳۲ م. بار دیگر بیت المقدس را بنا کرد و آن را «ایلیاء کاپیتولینا» نامید و از ورود یهودیان به این شهر ممانعت کرد.[۳۳] در ۳۱۲ م. با گرایش امپراطور کنستانتین به دین مسیح، کلیساهای متعدد از جمله کلیسای قمامه (قیامت) در این شهر ساخته شد.[۳۴]

در سال ۶۱۴ م. خسرو دوم شاه ایران، بیت المقدس را از دست رومیان خارج کرد و یهودیان دوباره در آن ساکن شدند؛ ولی پس از اندکی در ۶۲۹ م. امپراطورروم، هرقل (هراکلیوس)، دوباره شهر را پس گرفت. بیت المقدس یا ایلیاء همچنان در دست رومیان بود تا اینکه در ۶۳۷ م. به تصرف مسلمانان درآمد.[۳۵] امویان، عباسیان، طولونیان، أخشیدیان، فاطمیان و سلجوقیان به ترتیب بر این شهر حکمرانی کردند.[۳۶] سال ۱۰۹۹ م. در نخستین جنگ صلیبی، بیت المقدس، همراه با قتل و غارت وحشیانه، به دست صلیبیان افتاد. در سال ۱۱۸۷‌‌م. صلاح الدین ایوبی دوباره این شهر مقدس را پس گرفت.[۳۷] بیت المقدس و فلسطین همچنان صحنه جنگ‌های صلیبی بود تا اینکه در ۱۵۱۷ م. دولت عثمانی با شکست ممالیک، این شهر را به تصرف خود درآورد.[۳۸] در پی شکست روس‌ها در نبرد با عثمانی‌ها که از حمایت فرانسه و انگلیس برخوردار بودند، پای فرانسو‌ی‌ها و انگلیسی‌ها به فلسطین باز شد. با ورود دولت عثمانی به جنگ جهانی اول، انگلیس، تلاش برای تجزیه عثمانی را آغاز کرد،[۳۹] از این رو برای کسب حمایت مالی و سیاسی یهودیان و در پی مذاکرات با صهیونیست‌ها، دولت انگلیس با صدور اعلامیه معروف بالفور (۱۹۱۷ م) تأسیس «وطن ملی یهود» را تعهد کرد و یک ماه پس از آن بیت‌‌المقدس را به اشغال نظامی خود درآورد. از آن تاریخ تاکنون، بیت المقدس به عنوان مرکز فلسطین، کانون تحولات، چالش‌ها و درگیری‌های بسیار نظامی، سیاسی و اجتماعی میان مسلمانان و صهیونیست‌ها بوده است.[۴۰].[۴۱]

یادکرد بیت المقدس در قرآن

بیت‌‌المقدس از اعلام غیر مصرّح قرآن است و بیشتر مفسّران، تعابیری مانندالْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا[۴۲]؛ وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ[۴۳]، الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ[۴۴]، الْقَرْيَةَ و الْأَرْضِ را بر آن تطبیق کرده‌‌اند.

در آیات مربوط به تغییر قبله سَيَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُواْ عَلَيْهَا قُل لِّلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَّا تَبِعُواْ قِبْلَتَكَ وَمَا أَنتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُم بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذَاً لَّمِنَ الظَّالِمِينَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلاَّ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِي وَلأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ [۴۵] نیز تلویحاً از بیت‌‌المقدس‌‌ یاد شده است [۴۶]؛ همچنین شماری از مفسران نخستین آیاتی چون وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۴۷]، وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ[۴۸]، وَاسْتَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ[۴۹] را نیز به بیت‌‌المقدس مربوط دانسته‌‌اند.[۵۰]

نخستین یادکرد از بیت المقدس در آیه‌‌ای است که ماجرای هجرت ابراهیم(ع) از بابل را گزارش می‌‌کند. حضرت ابراهیم پس از ماجرای شکستن بتها و نجات معجزه‌‌آسا از آتش نمرودیان به همراه حضرت لوط(ع)،خانواده و دیگر پیروانش به سوی سرزمینی روانه می‌‌شود که خداوند آن را مایه برکت برای جهانیان خوانده است: وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ[۵۱] مشهور مفسران مراد از این سرزمین را شام و فلسطین دانسته‌‌اند که مسلماً شهر بیت المقدس را نیز در برمی‌‌گیرد.[۵۲]

یادکرد دیگر بیت المقدس که در آیات متعددی مورد اشاره قرار گرفته، در ارتباط با داستان بنی‌‌اسرائیل و سکونت آنان در سرزمین فلسطین است. بنی‌‌اسرائیل که در مصر با آزار و شکنجه‌‌های سخت فرعونیان به ستوه آمده بودند، همواره آرزوی بازگشت به فلسطین را داشتند؛ سرزمینی که نیاکان آنها یعنی یعقوب و فرزندانش، پیش از مهاجرت به مصر آنجا ساکن بودند. موسی با فراخوان بنی اسرائیل به صبر و پایداری و یاری جستن از خدا در برابر شکنجه‌‌های فرعونیان، آنان را به بازگشت به سرزمین فلسطین و بیت‌‌المقدس و زندگی در آن امیدوار می‌‌ساخت: قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[۵۳] بنی‌‌اسرائیل در پی خروج از مصر و ورود به فلسطین، در شهر بیت‌‌المقدس با قومی معروف به عمالقه روبه‌‌رو شدند.[۵۴] موسی(ع) از آنان خواست که وارد سرزمین مقدس شده، با عمالقه بجنگند و در غیر این صورت دچار خسران و زیان خواهند شد: يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ[۵۵] مشهور مفسران شیعه[۵۶] و سنی [۵۷] به تبع مفسران نخستینی چون ابن‌‌عباس، ابن زید، سدّی و أبی علی [۵۸] سرزمین مقدس یاد شده را شهر بیت المقدس دانسته‌‌اند.

برخی نیز دمشق، فلسطین و سرزمین طور و بخشی از اردن را گفته‌‌اند که چندان با تعبیر‌‌ «ارض مقدس» سازگار نیست.[۵۹] مفسران، قداست این شهر را ناشی از حضور، زندگی و دفن انبیاء و مؤمنان در آن دانسته‌‌اند.[۶۰] برخی نیز عاری بودن آن ازشرک و کفر و گناه را سبب تقدسش ذکر کرده‌‌اند[۶۱] که با پیشینه تاریخی این شهر، حضور مشرکان و کافران و فساد بنی اسرائیل در آن چندان سازگار نیست.

بنی‌‌اسرائیل به بهانه نیرومندی و جنگاوری عمالقه و هراس از آنان، فرمان ورود به شهر و هشدارهای موسی را نادیده گرفته، از موسی خواستند که با خدای خود به جنگ آنها رفته،شهر را تسخیر کنند تا آنها وارد آن گردند.قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّى يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ[۶۲]، قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ[۶۳]، قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ[۶۴] در پی این نافرمانی، بنی اسرائیل دچار کیفر الهی شده، به مدت ۴۰ سال از ورود به بیت‌‌المقدس محروم و در وادی تیه سرگردان شدند: قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ[۶۵] پس از ۴۰ سال آنان به فرماندهی یوشع بن نون موفق به فتح بیت‌‌المقدس گشتند.[۶۶] مفسران آیه وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ[۶۷] را اشاره به این ورود تاریخی بنی‌‌اسرائیل می‌‌دانند. بر اساس دیدگاه مشهور مفسران شیعه [۶۸] و سنی [۶۹] مراد از الْقَرْيَةَ شهر بیت‌‌المقدس است و بنی‌‌اسرائیل فرمان یافتند که برای طلب آمرزش نسبت به گناهان و نافرمانیهای پیشین خویش، متواضعانه و خاشعانه از دری موسوم به «باب‌‌ حطّه» نیز رد شده، جمله‌‌ای را جهت استغفار بر زبان جاری سازند. در مقابل، شماری دیگر از مفسران مانند ابن‌‌ زید، مراد از الْقَرْيَةَ را شهر اریحا گفته‌‌اند. [۷۰] این شهر در وادی اردن به فاصله ۸ مایلی از شمال غربی محل اتصال رودخانه اردن با دریای مرده قرار دارد.[۷۱] «اریحا» نخستین شهر سرزمین موعود بود که پس از پایان ۴۰ سال آوارگی بنی‌‌اسرائیل و به فرماندهی یوشع، تسخیر و تخریب شد [۷۲] و هنگام تقسیم آن سرزمین میان قبایل دوازده‌‌گانه، به قبیله بنیامین‌‌ تعلق گرفت.[۷۳] در زمان حکومت «اخاب» دوباره بازسازی [۷۴] و بعدها به دست سپاه «بخت‌‌ نصر» بار‌‌ دیگر ویران شد.[۷۵] به احتمال زیاد تسخیر اریحا‌‌ پیش از شهرهای دیگر، زمینه طرح دیدگاه دوم مبنی بر‌‌تطبیق «القریه» بر آن بوده باشد.

در شمار دیگری از آیات هم پس از اشاره به نابودی فرعونیان، خوش فرجامی بنی‌‌اسرائیل و سکونت آنها در سرزمین پُر خیر و برکت به عنوان پاداش بردباری و تحمّل آنها در برابر آزار و شکنجه‌‌های فرعونیان، یاد شده است: وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ[۷۶] برکت مورد اشاره در این آیه و نیز شمار دیگری از آیات: وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ[۷۷]، وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ[۷۸]، سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ[۷۹]، وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ[۸۰] که به سرزمین فلسطین و بیت‌‌المقدس نسبت داده شده است از سوی بیشتر مفسران به معنای حاصلخیزی، خوش آب و هوا بودن آن سرزمین و فراوانی درختان و میوه‌‌های آن گرفته شده است،[۸۱] چنان‌‌که عبارت مُبَوَّأَ صِدْقٍ[۸۲] که مراد از آن را نیز بیت‌‌المقدس گفته‌‌اند، به معنای مسکنی پسندیده و رضایت‌‌بخش گرفته شده است؛ جایی که در آنجا همه نیازمندی‌های زندگی برای بنی اسرائیل فراهم بود: وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ فَمَا اخْتَلَفُوا حَتَّى جَاءَهُمُ الْعِلْمُ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ[۸۳].[۸۴] البته با توجه به حضور شماری از پیامبران الهی و رفت و آمد فرشتگان به این سرزمین می‌‌توان برکت یاد شده را اعم از مادی و معنوی دانست.[۸۵] در برخی منابع نیز تنها به بُعد معنوی اشاره شده است،[۸۶] چنان‌‌که کعبه نیز به رغم وجود آب و هوای گرم و سوزان مکه و خشک و بی‌‌آب و علف بودن زمینهای اطراف آن، مبارک خوانده شده است. إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ[۸۷]

مفسران، سرزمین مورد اشاره در آیات آغازین سوره اسراء را نیز بیت المقدس دانسته‌‌اند. براساس این آیات، خداوند در تورات به بنی‌‌اسرائیل خبر داده است که آنان دو بار در بیت‌‌المقدس دست به فسادانگیزی خواهند زد و در هر دو بار، اقوام بیگانه‌‌ای بر آنان تسلط یافته، بیت‌‌المقدس را ویران خواهند کرد: وَقَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا[۸۸]، فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا[۸۹]، ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرًا[۹۰]، إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيرًا[۹۱].[۹۲] مفسران در این‌‌باره که فسادانگیزی دوگانه بنی اسرائیل چه بوده است، اختلاف دارند؛ برخی آن را اشاره به کشتن زکریای پیامبر و فرزند وی حضرت یحیی دانسته‌‌اند [۹۳] و برخی دیگر اراده قتل ارمیای نبی و عیسی مسیح(ع) را هم افزوده‌‌اند، [۹۴] چنان‌‌که هویت کسانی که بر بیت‌‌المقدس سلطه یافته، آن را تخریب کرده‌‌اند مورد اختلاف است. برخی تسلط و تخریب نخست را به بخت نصر و مرتبه دوم را به تیتوس، وزیر اسبیانوس (امپراطور روم)[۹۵] و بعضی به سنحاریب و جالوت [۹۶] و شماری نیز به پادشاه پارس (شاپور) و بخت نصر [۹۷] نسبت داده‌‌اند. گزارش‌های تاریخی، دیدگاه اول را تأیید می‌‌کند. به خرابی بیت المقدس به دست بخت نصر در ذیل آیه أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۹۸] نیز اشاره شده است.

به اعتقاد شماری از مفسران وقتی که عزیر یا ارمیای نبی از کنار خرابه‌‌های بیت المقدس گذر کرده، به یاد رستاخیز می‌‌افتد، چگونگی زنده شدن دوباره مردگان برای او مورد سؤال واقع می‌‌شود و در پی آن خداوند او را میرانده، پس از ۱۰۰ سال دوباره زنده می‌‌کند.[۹۹] طبق گزارش برخی از منابع آیه وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۱۰۰] نیز مربوط به خراب شدن بیت المقدس به دست بخت نصر و جلوگیری از ذکر خدا در آن است. [۱۰۱]

در داستان حضرت سلیمان و تسخیر باد در دست او نیز از بیت‌‌المقدس یاد شده است: وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ[۱۰۲] برخی از مفسران شیعه[۱۰۳] و سنی [۱۰۴] زمین مبارکی را که حضرت سلیمان، باد را به سوی آن به گردش درمی‌‌آورد، شام و برخی دیگر بیت المقدس و شام گفته‌‌اند.[۱۰۵] با توجه به پیشینه تاریخی بیت المقدس و حکومت حضرت سلیمان در آن و مناطق اطراف و نیز با توجه به اینکه الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا در آیه فوق به صورت وصف بیت المقدس ذکر شده، مطمئناً سرزمین مبارک یاد شده، بیت‌‌المقدس را نیز‌‌دربرمی گیرد.

مکانی که حضرت مریم هنگام تولد حضرت عیسی و پس از آن به آنجا پناه برد نیز بر اساس دیدگاه مشهور مفسران، بیت‌‌المقدس دانسته شده است: وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ[۱۰۶] مفسران با استناد به تعبیر رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ مکان یاد شده را سرزمینی خوانده‌‌اند که در عین مرتفع بودن نسبت به زمین‌های اطراف، مسطح، وسیع، و برخوردار از آب جاری [۱۰۷] و در نتیجه حاصل‌خیز و پربرکت بوده [۱۰۸] که همان بیت المقدس است. مکان یاد شده بر مصر، کوفه، دمشق یا رمله در فلسطین نیز تطبیق شده است.[۱۰۹] برخی، دیدگاه نخست را به احتمال، متأثر از کتاب مقدس دانسته‌‌اند که بیت‌‌المقدس را نزدیک‌‌ترین نقطه زمین به آسمان خوانده است.[۱۱۰]

در آیه وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ[۱۱۱] نیز سرزمین مبارک و پیوستگی آن با سرزمین سبأ یاد شده است که به دوران آبادانی یمن بازمی‌‌گردد. ساکنان سبأ در سفرهای تجاری به فلسطین و بیت‌‌المقدس از یک آبادی به آبادی دیگر می‌‌رفتند و هرگز ناگزیر به عبور از بیابان‌های گسترده و غیر مسکونی نبوده‌‌اند[۱۱۲] مسافرت از این مسیر برای مسافران، راحت و توأم با امنیت بود که به عنوان نعمت برای ساکنان سبأ از آن یاد شده است. بیشتر مفسران شیعه [۱۱۳] و سنی [۱۱۴] مراد از الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا را روستاهای شام و برخی نیز روستاهای شامات گفته‌‌اند که مشتمل بر شام، اردن و فلسطین است. [۱۱۵] شماری نیز آن را خصوص بیت المقدس دانسته‌‌اند که با توجه به ذکر صفت پربرکت بودن برای این مناطق در آیات دیگر منافاتی در جمع آنها نیست.

یکی دیگراز یادکردهای بیت‌‌المقدس در قرآن مربوط به داستان معراج و سیر دادن پیامبر‌‌اکرم (ص) از مکه به بیت‌‌المقدس و مسجدالأقصی است: سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ[۱۱۶] بیشتر مفسران شیعه [۱۱۷] و سنی [۱۱۸] «المسجدالاقصی» را مسجد بیت المقدس دانسته‌‌اند که در این صورت بی‌‌شک، الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ ابتدا شهر بیت‌‌المقدس و سپس مناطق اطراف آن و فلسطین است که مبارک به حضور انبیا و اولیا [۱۱۹] و پربرکت به لحاظ درختان و میوه‌‌هاست.[۱۲۰]

برخی از مفسران در آیه وَاسْتَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ[۱۲۱] مَكَانٍ قَرِيبٍ را بر صخره بیت‌‌المقدس تطبیق داده‌‌اند [۱۲۲] که جبرئیل یا اسرافیل بر آن می‌‌ایستد و در صور دمیده، مردگان را برای رستاخیز ندا می‌‌دهد. به احتمال فراوان این گروه از مفسّران، متأثر از کتاب مقدس بوده‌‌اند که بیت المقدس را نزدیک‌‌ترین نقطه زمین به آسمان به اندازه ۱۸ میل معرفی می‌‌کند.[۱۲۳] برخی، آیات‌‌ وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ[۱۲۴].[۱۲۵] و وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ[۱۲۶] را نیز با بیت‌‌المقدس ارتباط داده‌‌اند.[۱۲۷].[۱۲۸]

بیت المقدس در دانشنامه معاصر قرآن کریم

نام عربی و اسلامی پایتخت فلسطین، اورشلیم سابق.

شهر بیت المقدس ۳۵ قرن قدمت دارد و تاریخ بنای آن به زمان پیش از ابراهیم خلیل(ع) باز می‌گردد. برخی نخستین بنیانگذار آن را سام بن نوح دانسته‌اند. پیش از تصرف شهر به دست حضرت داود(ع) «یبوس» خوانده میشده است و داود(ع) نام آن را به «اورشلیم» تغییر داد که به معنای «شهر صلح» است. در زبان سومری و آرامی «اُور» به معنی شهر است و چون با «شلیم» زبان عبری ترکیب شده که به معنی «سالم»، «صلح و آرامش» و «مقدس» است، روی هم رفته به معنی «شهر مقدس» معنی می‌دهد که عبارت اخیر آن «بیت المقدس» است[۱۲۹].

بیت المقدس به سبب اقامت، تولد، زندگانی و دفن شماری از پیامبران و شخصیت‌های بزرگ الهی در آن از قبیل: ابراهیم، یعقوب، داود،سلیمان، مریم و همچنین عروج عیسی و پیامبر اسلام (از آنجا) به آسمان اهمیت فوق العاده‌ای دارد و از جهت دیگر، بودن مسجد الاقصی در آن و قرار گرفتن آن به عنوان قبله اول مسلمانها، از تقدس ویژه‌ای برخوردار است.

آثار باستانی و ماندگار دینی این سرزمین، به تمام معنا آن را شهر و دیار «تقدّس‌گرایی» و «مقدس» در تاریخ و اذهان مردمان پیرو ادیان توحیدی و ابراهیمی گردانیده است. آثاری چون: صخره مقدس، قبة الصخره، هیکل سلیمان، برج داود، دیوار ندبه، کلیسای قیامت، مسجد الاقصی و قبّة المعراج و دهها اثر دینی و تاریخی دیگر، زینتبخش این سرزمین شده است.

بیشتر مفسران، تعابیری مانند الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا[۱۳۰] و الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ[۱۳۱]، و الْقَرْيَةَ[۱۳۲] و الْأَرْضِ[۱۳۳] را بر بیت المقدس تطبیق نموده‌اند. از طرفی در آیات مُشعر به تغییر قبله، به طور تلویحی سخن از «بیت المقدس» به میان آمده استسَيَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُواْ عَلَيْهَا قُل لِّلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَّا تَبِعُواْ قِبْلَتَكَ وَمَا أَنتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُم بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذَاً لَّمِنَ الظَّالِمِينَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلاَّ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِي وَلأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ [۱۳۴].[۱۳۵]. وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ[۱۳۶]. يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ[۱۳۷]. شماری از مفسران، این سرزمین مقدس را «بیت المقدس» دانسته‌اند[۱۳۸].

پاک و منزه است آنکه شبی بنده خود محمد(ص) را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی (بیت المقدس) که اطراف آن را (از نظر مادی و معنوی) برکت دادهایم سیر داد تا از نشانه‌های خود به او بنمایانیم که اوست شنوا و بینا. و به موسی کتاب تورات دادیم و آن را مایه هدایت بنیاسرائیل ساختیم، که جز مرا وکیل (و کارساز خود) مگیرید. بنی اسرائیل همان فرزندان کسانی که با نوح (کشتی) برنشاندیم، همانا او بندهای بسیار سپاسگزار بود. و در کتاب (تورات) به بنیاسرائیل اعلام داشتیم که شما دو بار در سرزمین (بیت المقدس) فساد و تباهی می‌کنید و سرکشی و برتریجویی بزرگی خواهید کرد. گفته‌اند: بار اول، کشتن زکریا و حبس ارمیا بود و بار دوم، کشتن یحیی و قصد به دار زدن عیسی بوده است. و چون وعده سرکوب اولین آنها فرا رسد برخی از بندگان سرسخت و جنگجوی خود را بر شما برانگیزیم که تا اندرون خانه‌ها نفوذ کنند و این وعده‌ای است انجام پذیر. [مراد بُختُ النصر است که حدود قرن ششم قبل از میلاد، بنیاسرائیل را قلع و قمع و مسجد الاقصی را ویران کرد،تورات و سایر کتب انبیاء را سوزاند و زنان و کودکان را اسیر گرفت و جنایات و سنگدلی او در تاریخ مشهور است. و خداوند ظالمانی را به جان ظالمانی دیگر انداخت تا آنان را سرکوب کنند. سپس شما را بر آنان دولت و پیروزی دهیم گویند: این پیروزی به وسیله کوروش هخامنشی صورت گرفت که بنیاسرائیل را از شر بخت النصر رهایی داد و اشیاء قیمتی بیت المقدس را که به تاراج برده بودند از آنان باز ستاند و به جای خود باز گردانید. و با مالها و فرزندان یاری رسانیم و نفرات شما را بیشتر سازیم. اگر نیکی کنید به خود نیکی کردهاید و اگر هم بدی کنید به خود کردهاید، پس چون وعده سرکوب دوم فرا رسد باز هم دشمن را بر شما غلبه دهیم] تا روهایتان را سیاه و دژم کنند و تا به مسجد الاقصی در آیند چنان که بار اول در آمدند و تا آنچه را بر آن دست یافتند خُرد و نابود کنند»[۱۳۹].

آیه نخست سوره اسراء (بنی اسرائیل) مربوط به معراج پیامبر اسلام(ص) است که در یک شب از مسجدالحرام به بیت المقدس برده شد و از آنجا به آسمانها عروج داده شد و عجایی از آفرینش را مشاهده کرد و با ارواح انبیاء دیدار نمود و با اینکه هرگز به بیت المقدسسفر نکرده بود، اوصاف آن را برای مشرکان بیان نمود، حتی از کاروان تجاری قریش که در راه بود خبر داد که هنگام طلوع آفتاب می‌رسد و چنان شد.[۱۴۰]

منابع

پانویس

  1. بیت‌‌المقدس، ص۱ ـ ۲؛ الموسوعة الفلسطینیه، ج ۳، ص۵۰۸.
  2. بیت المقدس، ص۴؛Britannica: Jerusalem.
  3. بیت المقدس، ص۱۸؛ تاریخ اورشلیم، ص۲۵.
  4. تاریخ اورشلیم، ص۱۶؛ بیت المقدس، ص۱۸.
  5. الانس‌‌الجلیل، ج ۱، ص۲۲ و ۲۴.
  6. تاریخ اورشلیم، ص۱۵ ـ ۱۶؛ الموسوعة الفلسطینیه، ج ۳، ص‌‌۵۱۰.
  7. ر. ک: دایرة‌‌المعارف بستانی، ج ۴، ص۶۲۳؛ قاموس کتاب مقدس، ص۱۱۸؛ تاریخ اورشلیم، ص۱۵.
  8. کتاب مقدس، اشعیا ۲۹: ۱.
  9. کتاب مقدس، مزامیر ۷۶: ۲.
  10. کتاب مقدس، داوران ۱۹: ۱۰ ـ ۱۱.
  11. کتاب مقدس، دوم تواریخ ایام ۲۸: ۲۵.
  12. کتاب مقدس، مزامیر ۴۶: ۴.
  13. کتاب مقدس، مزامیر ۴۸: ۲.
  14. کتاب مقدس، نحمیا ۱۱: ۱۹.
  15. قاموس کتاب مقدس، ص۱۱۸؛ الانس الجلیل، ج ۱، ص۶.
  16. تاریخ اورشلیم، ص۱۶.
  17. تاریخ اورشلیم، ص۱۶.
  18. ر. ک: معجم اللاهوت، ص۱۲۴؛ دانشنامه جهان اسلام، ج ۵، ص‌‌۹۵؛ الانس الجلیل، ج ۱، ص۲۴۰ ـ ۲۳۹.
  19. تاریخ اورشلیم، ص۱۷؛ دایرة‌‌المعارف تشیع، ج ۳، ص‌‌۵۵۸؛ الموسوعة العربیه، ج ۱۸، ص۸۶.
  20. ر. ک: بیت المقدس، ص۱۱۶ ـ ۱۶۴؛ دانشنامه جهان اسلام، ج‌‌۳، ص۱۰۴؛ الموسوعة العربیه، ج ۱۸، ص۸۶ ـ ۸۷.
  21. ر. ک: بیت المقدس، ص۱۱۶ ـ ۱۶۴.
  22. تاریخ اورشلیم، ص۱۷.
  23. تاریخ اورشلیم، ص۲۵.
  24. قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۱؛ تاریخ اورشلیم، ۷۲ ـ ۸۳؛ لغت نامه، ج ۱۴، ص۲۰۸۷۸.
  25. قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۳؛ تاریخ اورشلیم، ص‌‌۱۰۷؛ Britannica: Jerusalem.
  26. کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۵.
  27. تاریخ جامع ادیان، ص۵۲۷.
  28. کوروش کبیر، ص۲۱۶.
  29. کتاب مقدس، دو پادشاهان، ۲۵: ۱۱ ـ ۱۲.
  30. الموسوعة الفلسطینیه، ج ۳، ص۵۱۱؛ تاریخ اورشلیم، ص۱۱۴.
  31. الموسوعة الفلسطینیه، ج ۳، ص۵۱۱؛ تاریخ اورشلیم، ص۱۱۴.
  32. الموسوعة الفلسطینیه، ج ۳، ص۵۱۱.
  33. قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۸؛ الموسوعة الفلسطینیه، ج ۳، ص‌‌۵۱۱؛ Britannica: Jerusalem
  34. تاریخ اورشلیم، ۱۶۷ ـ ۱۶۸.
  35. قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۸؛ تاریخ اورشلیم، ص۱۷۳، ۱۸۶‌‌ـ‌‌۱۸۹.
  36. بیت المقدس، ص۳۰ ـ ۴۲؛ تاریخ اورشلیم، ص۱۹۶ ـ ۲۰۳.
  37. قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۸؛ بیت المقدس، ص۵۲؛ تاریخ‌‌اورشلیم، ص۲۱۸.
  38. قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۸؛ بیت المقدس، ص۶۴؛ بیت‌‌المقدس، ص۵۶ ـ ۵۸، ۶۳ ـ ۷۸.
  39. بیت‌‌المقدس، ص۶۶، ۸۰ ـ ۸۹.
  40. بیت المقدس، ص۷۹، ۱۰۱ ـ ۱۰۲؛ الموسوعة العربیه، ج ۱۸، ص۸۹.
  41. اترک، حسین، مقاله «بیت المقدس»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۶، ص 398.
  42. «سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.
  43. «و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده می‌شدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش می‌ساختند و آنچه را بر می‌افراختند زیر و زبر» سوره اعراف، آیه ۱۳۷.
  44. «سرزمین مقدّس » سوره مائده، آیه ۲۱.
  45. «به زودی کم‌خردان از مردم خواهند گفت: چه چیز آنان را از قبله‌ای که بر آن بودند بازگردانید؟ بگو: خاور و باختر از آن خداوند است، هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون خواهد شد. و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبله‌ای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند و چه کسی واپس می‌گراید ، و بی‌گمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده. گرداندن رویت را به آسمان، می‌بینیم پس رویت را به قبله‌ای که می‌پسندی خواهیم گرداند؛ اکنون به سوی مسجد الحرام رو کن و (همه) هرجا هستید به سوی آن روی کنید، و اهل کتاب بی‌گمان می‌دانند که آن (حکم) از سوی پروردگارشان، راستین است و خداوند از آنچه انجام می‌دهند غافل نیست. و اگر برای اهل کتاب هر نشانه‌ای بیاوری از قبله تو پیروی نخواهند کرد و تو هم پیرو قبله آنان نخواهی بود و آنها نیز پیرو قبله یکدیگر نخواهند بود؛ و اگر تو پس از (وحی و) دانشی که به تو رسیده است، از خواست آنان پیروی کنی، در آن صورت بی‌گمان از ستمکارانی. کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) داده‌ایم او را می‌شناسند همان‌گونه که فرزندانشان را می‌شناسند؛ و به راستی دسته‌ای از آنان حق را دانسته پنهان می‌دارند. حق از (آن) پروردگار توست پس هیچ‌گاه از دو دلان مباش! و هر کس را قبله‌ای است که روی بدان می‌کند ، باری، در کارهای نیک از یکدیگر پیشی گیرید. هرجا که باشید خداوند همگی شما را باز خواهد آورد، خداوند بر هر کاری تواناست. و از هرجا بیرون رفتی رویت را به سوی مسجد الحرام بگردان و بی‌گمان این (فرمان) از سوی پروردگارت، راستین است و خداوند از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست. و از هرجا بیرون رفتی رویت را به سوی مسجد الحرام بگردان و هرجا که باشید رویتان را به سوی آن بگردانید تا مردم را بر شما حجّتی نباشد مگر (از سوی) کسانی از ایشان که ستم می‌ورزند پس، از آنان مهراسید و از من بهراسید و (چنین فرمان دادم) تا نعمتم را بر شما تمام کنم و باشد که شما راه یابید» سوره بقره، آیه ۱۴۲-۱۵۰.
  46. جامع‌‌البیان، مج ۲، ج ۲، ص۳ ـ ۱۰، ۱۷ ـ ۳۹؛ مجمع‌‌البیان، ج‌‌۱، ص‌‌۴۱۴ ـ ۴۲۴؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص۲۶۰ ـ ۲۷۰.
  47. «و ستمکارتر از کسی که نمی‌گذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها می‌کوشد کیست؟ آنان را جز این سزاوار نیست که هراسان در آن پا نهند، آنها در دنیا، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره بقره، آیه ۱۱۴.
  48. «و خاور و باختر از آن خداوند است پس هر سو رو کنید رو به خداوند است، بی‌گمان خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۱۱۵.
  49. «و به روزی گوش فرا دار که بانگ برآورنده از جایگاهی نزدیک، بانگ برآورد» سوره ق، آیه ۴۱.
  50. جامع‌‌البیان، مج ۱، ج ۱، ص۶۹۵ ـ ۷۰۵؛ مج ۱۳، ج ۲۶، ص‌‌۲۳۵؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۳۶۱ ـ ۳۶۳؛ ج ۹، ص۲۲۶؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص۲۰۴؛ ج ۶، ص۱۳۱.
  51. «و او و لوط را رهاندیم، به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.
  52. تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۱۹۴؛ تفسیر جلالین، ص۳۳۰؛ المیزان، ج ۸، ص۲۲۸.
  53. «موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
  54. الکشاف، ج ۱، ص۶۲۰؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۲۹؛ تفسیر‌‌قرطبی، ج ۶، ص۸۳.
  55. «ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید و واپس مگرایید که زیانکار گردید» سوره مائده، آیه ۲۱.
  56. مجمع‌‌البیان، ج ۱، ص۲۲۵؛ کنزالدقائق، ج ۱، ص۲۵۳؛ غریب‌‌القرآن، ص۳۰۸.
  57. احکام القرآن، ج ۲، ص۵۶۱؛ زادالمسیر، ج ۲، ص۳۲۳؛ تفسیر‌‌ابن کثیر، ج ۱، ص۱۰۱.
  58. ر. ک: التبیان، ج ۳، ص۴۸۳؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۰۷؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۱۰۱.
  59. ر. ک: التبیان، ج ۳، ص۴۸۳؛ جوامع الجامع، ج ۱، ص۳۳۱؛ احکام القرآن، ج ۲، ص۵۶۱.
  60. جوامع الجامع، ج ۱، ص۳۳۱؛ غریب القرآن، ص۳۰۸؛ احکام‌‌القرآن، ج ۲، ص۵۶۱.
  61. ر. ک: التبیان، ج ۳، ص۴۸۳؛ معانی القرآن، ج ۲، ص‌‌۲۸۸؛ احکام‌‌القرآن، ج ۲، ص۵۶۱.
  62. «گفتند: ای موسی! در آنجا گروهی گردنکش جای دارند و تا آنان از آن بیرون نیایند ما درون آن نخواهیم رفت اما اگر از آنجا بیرون آیند ما درون می‌رویم» سوره مائده، آیه ۲۲.
  63. «دو مرد از کسانی که (از خداوند) می‌ترسیدند (و) خداوند بر آنان نعمت بخشیده بود گفتند: از در (این شهر) بر آنان وارد شوید و هنگامی که در آن درآیید شما پیروزید و اگر مؤمنید تنها بر خداوند توکل کنید» سوره مائده، آیه ۲۳.
  64. «گفتند: ای موسی، تا آنان در آنند ما هرگز، هیچ‌گاه بدان وارد نمی‌شویم؛ تو برو و پروردگارت، (با آنان) نبرد کنید که ما همین‌جا خواهیم نشست» سوره مائده، آیه ۲۴.
  65. «(خداوند) فرمود: که (آمدن به) این سرزمین چهل سال بر آنان حرام است؛ روی زمین سرگردان می‌شوند، پس بر گروه نافرمانان دریغ مخور» سوره مائده، آیه ۲۶.
  66. تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۱۰۱ ـ ۱۰۲؛ تفسیر جلالین، ص۱۱۵.
  67. «و (یاد کنید) آنگاه را که گفتیم: بدین شهر در آیید و از (نعمت‌های) آن از هر جا که خواستید فراوان بخورید و با فروتنی از دروازه وارد شوید و بگویید: از لغزش ما بگذر! تا از لغزش‌های شما درگذریم، و به زودی (پاداش) نکوکاران را می‌افزاییم» سوره بقره، آیه ۵۸.
  68. مجمع البیان، ج ۱، ص۲۴۷؛ الصافی، ج ۲، ص۲۴۵؛ فتح القدیر، ج ۱، ص۸۹.
  69. جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص۴۲۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۲۷۸؛ غریب‌‌القرآن، ص۵۹.
  70. جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص۴۲۶؛ التبیان، ج ۱، ص۲۶۱.
  71. دایرة‌‌المعارف کتاب مقدس، ص۷۶۱.
  72. کتاب مقدس، یوشع ۲: ۱ ـ ۲؛ ۶: ۱ ـ ۲۷.
  73. کتاب مقدس، یوشع ۱۸: ۱۰ ـ ۲۱.
  74. کتاب مقدس، اول پادشاهان، ۱۶: ۳۴.
  75. دایرة‌‌المعارف کتاب مقدس، ص۷۶۲.
  76. «و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده می‌شدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش می‌ساختند و آنچه را بر می‌افراختند زیر و زبر» سوره اعراف، آیه ۱۳۷.
  77. «و او و لوط را رهاندیم، به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.
  78. «و برای سلیمان، باد تیزپا را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم می‌وزید و ما به هر چیزی داناییم» سوره انبیاء، آیه ۸۱.
  79. «پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم- برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.
  80. «و میان آنان و شهرهایی که در آنها خجستگی نهاده بودیم شهرهایی به هم پیوسته پدید آوردیم و در آنها راه رفت و آمد را به اندازه (برقرار) کردیم (و گفتیم) شب‌ها و روزها در آنها با ایمنی سفر کنید» سوره سبأ، آیه ۱۸.
  81. الکشاف، ج ۲، ص۱۴۹؛ مجمع‌‌البیان، ج ۴، ص۷۲۵؛ المیزان، ج ۱۳، ص۷.
  82. سوره یونس، آیه ۹۳.
  83. «و به یقین ما بنی اسرائیل را در جایگاهی سزاوار جای دادیم و به آنان از چیزهای پاکیزه روزی بخشیدیم و به اختلاف رو نیاوردند مگر آنگاه که به دانش دست یافتند ؛ بی‌گمان پروردگارت روز رستخیز در آنچه اختلاف می‌ورزیدند میان آنان داوری خواهد کرد» سوره یونس، آیه ۹۳.
  84. مجمع‌‌البیان، ج ۵، ص۱۹۹؛ المیزان، ج ۱۰، ص۱۲۰.
  85. جوامع الجامع، ج ۱، ص۵۹۲.
  86. ر. ک: مجمع البیان، ج ۵، ص۱۹۹؛ غریب القرآن، ص۳۰۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۴۴۷.
  87. «بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.
  88. «و به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) خبر دادیم که دو بار در این سرزمین تباهی می‌ورزید و گردنکشی بزرگی می‌کنید» سوره اسراء، آیه ۴.
  89. «و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمی‌انگیزیم که درون خانه‌ها را جست و جو می‌کنند و (این) وعده‌ای انجام یافتنی است» سوره اسراء، آیه ۵.
  90. «سپس پیروزی بر آنان را دوباره بهره شما می‌کنیم و با دارایی‌ها و پسران به شما یاری می‌رسانیم و شمار شما را افزون‌تر می‌گردانیم» سوره اسراء، آیه ۶.
  91. «اگر نیکی ورزید به خویش نیکی ورزیده‌اید و اگر بدی کنید به خویش کرده‌اید و چون وعده فرجامین فرا رسد (بندگانی دیگر را می‌فرستیم) تا چهره‌هایتان را اندوهبار گردانند و در آن مسجد وارد گردند چنان که بار نخست وارد آن شده بودند و تا بر هر چه دست یابند از میان» سوره اسراء، آیه ۷.
  92. جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص۳۰ ـ ۳۲؛ مجمع البیان، ج ۶، ص‌‌۶۱۴ ـ ۶۱۷؛ روح‌‌المعانی، مج ۹، ج ۱۵، ص۲۳.
  93. تفسیر جلالین، ص۲۸۶.
  94. الکشاف، ج ۲، ص۶۴۹.
  95. المیزان، ج ۱۳، ص۴۴؛ ر. ک: نمونه، ج ۱۲، ص۲۷ ـ ۳۰.
  96. ر. ک: الکشاف، ج ۲، ص۶۴۹؛ جوامع الجامع، ج ۱، ص۷۴۴؛ التبیان، ج ۶، ص۴۴۸.
  97. ر. ک: جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص۲۹ ـ ۳۲؛ مجمع البیان، ج‌‌۶، ص۶۱۶.
  98. «یا همچون (داستان) آن کس که بر (خرابه‌های) شهری (با خانه‌هایی) فرو ریخته گذشت. گفت: چگونه خداوند (مردم) این (شهر) را پس از مرگ آن (ها) زنده می‌گرداند؟ و خداوند همو را صد سال میراند و سپس (دوباره به جهان) باز آورد؛ فرمود: چندگاه درنگ داشتی؟ گفت: یک روز یا پاره‌ای از یک روز درنگ داشتم؛ فرمود: (نه) بلکه صد سال است که درنگ کرده‌ای، به آب و غذایت بنگر که دگرگونی نپذیرفته است و (نیز) به درازگوش خود بنگر (که مرده و پوسیده است)- و (این) برای آن (است) که تو را نشانه‌ای برای مردم کنیم- و به استخوان‌ها بنگر که چگونه آنها را جنبانده، کنار هم فرا می‌چینیم آنگاه گوشت (و پوست) بر آن می‌پوشانیم، و چون بر وی آشکار شد گفت: می‌دانم که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۲۵۹.
  99. مجمع البیان، ج ۲، ص۶۳۹ ـ ۶۴۰؛ معانی‌‌القرآن، ج‌‌۱، ص۲۷۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۳، ص۱۸۸.
  100. «و ستمکارتر از کسی که نمی‌گذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها می‌کوشد کیست؟ آنان را جز این سزاوار نیست که هراسان در آن پا نهند، آنها در دنیا، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره بقره، آیه ۱۱۴.
  101. ر. ک: التبیان، ج ۱، ص۴۱۶؛ احکام القرآن، ج ۱، ص۸۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۱۶۱.
  102. «و برای سلیمان، باد تیزپا را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم می‌وزید و ما به هر چیزی داناییم» سوره انبیاء، آیه ۸۱.
  103. مجمع البیان، ج ۷، ص۹۳؛ المیزان، ج ۱۴، ص۳۱۳.
  104. تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص۲۱۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۱۹۶؛ الدرالمنثور، ج ۵، ص۶۵۱.
  105. تفسیر قمی، ج ۲، ص۷۳؛ الصافی، ج ۳، ص۳۵۰.
  106. «و پسر مریم و مادرش را نشانه‌ای گرداندیم و آن دو را در پناه پشته‌ای هموار و دارای آبی روان جای دادیم» سوره مؤمنون، آیه ۵۰.
  107. التبیان، ج ۷، ص۳۷۳؛ المیزان، ج ۱۵، ص۳۵؛ نمونه، ج ۱۴، ص۲۵۱.
  108. جوامع الجامع، ج ۲، ص۱۰۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۲۵۶؛ تفسیر جلالین، ص۳۴۸.
  109. ر. ک: الکشاف، ج ۳، ص۱۸۹ ـ ۱۹۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۳، ص‌‌۱۰۳؛ التبیان، ج ۷، ص۳۷۳.
  110. ر. ک: الکشاف، ج ۳، ص۱۹۰؛ تفسیر ثعالبی، ج ۲، ص۴۲۴؛ معانی القرآن، ج ۴، ص۴۶۲.
  111. «و میان آنان و شهرهایی که در آنها خجستگی نهاده بودیم شهرهایی به هم پیوسته پدید آوردیم و در آنها راه رفت و آمد را به اندازه (برقرار) کردیم (و گفتیم) شب‌ها و روزها در آنها با ایمنی سفر کنید» سوره سبأ، آیه ۱۸.
  112. کشف الاسرار، ج ۸، ص۱۲۹.
  113. مجمع البیان، ج ۸، ص۶۰۵؛ الصافی، ج ۴، ص۲۱۶؛ المیزان، ج ۱۶، ص۳۶۵.
  114. جامع‌‌البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص۱۰۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص‌‌۲۵۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۵۴۱.
  115. تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص۱۸۵؛ نمونه، ج ۱۸، ص۶۳.
  116. «پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم- برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.
  117. التبیان، ج ۶، ص۴۴۶؛ مجمع البیان، ج ۶، ص۶۱۱؛ المیزان، ج ۱۳، ص۶.
  118. جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص۸؛ زادالمسیر، ج ۵، ص۵؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص۴۳۱.
  119. ر. ک: مجمع البیان، ج ۶، ص۶۱۱.
  120. جامع‌‌البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص۲۴۱؛ الکشاف، ج ۲، ص۶۴۸؛ مجمع‌‌البیان، ج ۶، ص۶۱۱.
  121. «و به روزی گوش فرا دار که بانگ برآورنده از جایگاهی نزدیک، بانگ برآورد» سوره ق، آیه ۴۱.
  122. جامع‌‌البیان، مج ۱۳، ج ۲۶، ص۲۳۵؛ تفسیر جلالین، ص۵۲۳؛ فتح القدیر، ج ۵، ص۸۱.
  123. ر. ک: تفسیرثعالبی، ج ۳، ص۲۲۹؛ الدرالمنثور، ج ۷، ص۶۱۱ ـ ۶۱۲؛ زادالمسیر، ج ۸، ص۲۴ ـ ۲۵.
  124. «و به جفت و یگانه،» سوره فجر، آیه ۳.
  125. ر. ک: تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص۲۸؛ زادالمسیر، ج ۹، ص۱۰۷.
  126. «سوگند به انجیر و زیتون،» سوره تین، آیه ۱.
  127. ر. ک: مجمع‌‌البیان، ج ۱۰، ص۳۹۲؛ زادالمسیر، ج ۹، ص۱۶۹؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص۵۵۴.
  128. اترک، حسین، مقاله «بیت المقدس»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۶، ص401.
  129. دائرة المعارف قرآن کریم، ج۶، ص۳۹۸ - ۳۹۹.
  130. «و او و لوط را رهاندیم، به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.
  131. «سرزمین مقدّسی» سوره مائده، آیه ۲۱.
  132. سوره بقره، آیه ۵۸.
  133. «سرزمین» سوره اسراء، آیه ۴.
  134. «به زودی کم‌خردان از مردم خواهند گفت: چه چیز آنان را از قبله‌ای که بر آن بودند بازگردانید؟ بگو: خاور و باختر از آن خداوند است، هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون خواهد شد. و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبله‌ای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند و چه کسی واپس می‌گراید ، و بی‌گمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده. گرداندن رویت را به آسمان، می‌بینیم پس رویت را به قبله‌ای که می‌پسندی خواهیم گرداند؛ اکنون به سوی مسجد الحرام رو کن و (همه) هرجا هستید به سوی آن روی کنید، و اهل کتاب بی‌گمان می‌دانند که آن (حکم) از سوی پروردگارشان، راستین است و خداوند از آنچه انجام می‌دهند غافل نیست. و اگر برای اهل کتاب هر نشانه‌ای بیاوری از قبله تو پیروی نخواهند کرد و تو هم پیرو قبله آنان نخواهی بود و آنها نیز پیرو قبله یکدیگر نخواهند بود؛ و اگر تو پس از (وحی و) دانشی که به تو رسیده است، از خواست آنان پیروی کنی، در آن صورت بی‌گمان از ستمکارانی. کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) داده‌ایم او را می‌شناسند همان‌گونه که فرزندانشان را می‌شناسند؛ و به راستی دسته‌ای از آنان حق را دانسته پنهان می‌دارند. حق از (آن) پروردگار توست پس هیچ‌گاه از دو دلان مباش! و هر کس را قبله‌ای است که روی بدان می‌کند ، باری، در کارهای نیک از یکدیگر پیشی گیرید. هرجا که باشید خداوند همگی شما را باز خواهد آورد، خداوند بر هر کاری تواناست. و از هرجا بیرون رفتی رویت را به سوی مسجد الحرام بگردان و بی‌گمان این (فرمان) از سوی پروردگارت، راستین است و خداوند از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست. و از هرجا بیرون رفتی رویت را به سوی مسجد الحرام بگردان و هرجا که باشید رویتان را به سوی آن بگردانید تا مردم را بر شما حجّتی نباشد مگر (از سوی) کسانی از ایشان که ستم می‌ورزند پس، از آنان مهراسید و از من بهراسید و (چنین فرمان دادم) تا نعمتم را بر شما تمام کنم و باشد که شما راه یابید» سوره بقره، آیه ۱۴۲-۱۵۰.
  135. جامع البیان، ج۲، ص۳، ۱۰، ۱۷، ۳۹؛ مجمع البیان، ج۱، ص۴۱۴-۴۲۴؛ الدر المنثور، ج۱، ص۲۶۰-۲۷۰.
  136. «و او و لوط را رهاندیم، به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه 71.
  137. «ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید و واپس مگرایید که زیانکار گردید» سوره مائده، آیه ۲۱.
  138. التبیان، ج۳، ص۴۸۳؛ مجمع البیان، ج۳، ص۴۰۷؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۱، ص۱۰۱.
  139. اسراء/ ۱-۷.
  140. کوشا، محمد علی، مقاله «بیت المقدس»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص 386.