جهاد اکبر در قرآن
مقدمه
- ﴿وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ﴾[۱].
- ﴿وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ﴾[۲]؛
- ﴿أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ﴾[۳].
- ﴿وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى﴾[۴].[۵]
مخالفت با هواهای نفس مصداق اطاعت
از نظر آموزههای وحیانی قرآن، اکثریت مردم دنبال هواهای نفسانی از غضب و شهوت میروند و به فجور و بیتقوایی میپردازند واین گونه نفس الهی و معتدل و مستوی خویش را دفن و دسیسه میکنند تا جایی که دیگر قدرت تفقه و تعقل را از دست میدهند و نمیتوانند حق و باطل را بشناسند و گرایشها و گریزش هایش را ساماندهی کند[۶].
از نظر قرآن، کسی که تابع هواهای نفسانی است و میگوید دلم میخواهد، در حقیقت به عقل فطری و نقل شرعی پشت کرده است و این گونه نشان میدهد تابع قوانین واحکام عقل و نقل نیست، بلکه تابع هواهای نفسانی است. چنین شخصی هرگز مطیع خدا و رسول الله(ص) نیست.
پس از نظر قرآن کسی که در دیدن و شنیدن و گفتن به جای آنکه ببیند خدا و رسول الله(ص) چه میگویند و فرمان میدهند، دنبال آن است تا بر اساس دلخواه خویش عمل کند، مطیع نیست و ایمان ندارد. او در ایمان تنها به اسلام ظاهری بسنده کرده و نتوانسته در عمل و امتحان و فتنه الهی موفق باشد؛ زیرا راه رشد زمانی تحقق مییابد که انسان هواهای نفسانی و دلخواه خویش را کنار بگذارد و به اطاعت از خدا و رسول الله(ص) بپردازد و محبت ایمان و نورش را در دلش ببیند و از کفر و فسوق و عصیان کراهت داشته باشد تا به عنوان مطیع خدا و پیامبر(ص) پس از آزمونها به حقیقت ایمان برسند[۷].
از آن جایی که بسیاری از مردم دلبخواهها و هواهای نفسانی خویش را از دل بر زبان جاری میکنند و بسیاری از گناهان کبیره چون غیبت و تهمت و دشنام و فحش و دروغ از گناهان زبان است، هر کسی زبانش را نگه دارد و هر چیزی را نگوید، قلبش را سالم نگه میدارد؛ از همین رو پیامبر(ص) میفرماید: «لا یستقیم ایمان عبد حتی یستقیم قلبه و لا یستقیم قلبه حتی یستقیم لسانه»؛ ایمان بنده ای مستقیم نمیشود جز زمانی قلبش مستقیم شود و قلبش مستقیم نمیشود تا زبانش مستقیم نشود[۸].
پس سلامت ایمان به سلامت قلب و سلامت قلب به سلامت زبان است؛ از این روست که آن حضرت(ص) در جایی دیگر میفرماید: «لَوْ لا تَكْثیرٌ فی كَلامِكُمْ وَ تَمْریجٌ فی قُلوبِكُمْ لَرَاَیْتُمْ ما اَری وَ لَسَمِعْتُمْ ما اَسْمَعُ»؛ اگر شما زیاد سخن نمیگفتید و هرج و مرج در قلب شما نبود، آن چه من میبینم شما میدید و آن چه میشنوم، شما میشنوید[۹] امیرمؤمنان امام علی(ع) نیز میفرماید: «إنَّ الصَّمتَ بابٌ مِن أبوابِ الحِكمَةِ»؛ سکوت و خاموشی بابی از ابواب حکمت است[۱۰].
اصولا کسی که با هواهای نفسانی خویش مخالفت میکند، اولین گام حفظ زبان از انواع گناه است و از آن جایی که پرگویی به پرخطایی ختم میشود، لازم است انسان کم گو و گزیده گو چون دُرّ باشد. پیامبر(ص) در جایی دیگر هشدار میدهد و میفرماید: «مَن كَثُرَ كلامُهُ كَثُرَ خَطَؤُهُ»؛ هر که پرگو باشد پر خطا میشود.
انسان میبایست به هر چیزی که میداند عمل کند، به تقوای الهی میرسد؛ زیرا علم حقیقی جز حقیقت نیست که انسان را به تقوای الهی میرساند؛ انسان عاقل کسی است که تنها به علم عمل میکند و بر اساس ظنون و گمان نمیرود[۱۱]؛ زیرا ظنون و گمانهها بیشتر از هواهای نفسانی نشات میگیرد و هواهای نفسانی این گونه خود را به جای خدا معبود و مالوه قرار میدهد[۱۲]
البته از نظر قرآن، هر علمی که بدان عمل شود، خود عامل تولید علمی دیگر است؛ زیرا علم حقیقی که به اطاعت ختم میشود، موجب تقوای الهی میشود و تقوای الهی نیز موجب تعلیم الهی میشود[۱۳].
از نظر آموزههای وحیانی قرآن، انسان میبایست هماره مراقب شیطنت شیاطین جنی و انسی باشد. خطر شیطان این است که راست را با دروغ و محکم را با متشابه و حق را با باطل میآمیزد تا جایی که شناخت و تشخیص بر توده مردم سخت شود. ابلیس شیطانی آدم(ع) را با همین شیوه فریفت و با سوگند دروغ از راه حق خارج ساخت و از طاعت به عصیان کشاند[۱۴].
ابلیس شیطانی اصل را با آمیختگی قرار داده است؛ چنان که امام صادق(ع) میفرماید: «انه یفتح لک تسعه و تسعین بابا من الخیر لیظفر بک عند تمام المائه فقابله بالخلاف و الصدّ عن سبیله و المضادّه باستهزائه»؛ شیطان نود و نه راه خیر به تو نشان میدهد تا در صدمین راه غلبه کند و جلویت را بگیرد.[۱۵] رسانههای شیطانی نیز از همین شیوه استفاده میکند؛ زیرا گزارشهای راست و دروغ را به هم میآمیزند تا دروغ خویش را که هدف اصلی است به گوش مؤمنان رسانیده و بذر شک علمی و تردید عملی را در دلشان بپاشند.
امروز در شبکههای اجتماعی رسانه ای همین شیوه به عنوان شیوه اصلی شیطانی به کار میرود، و بسیاری از توده مردم را به سوی ظنون و سخنانی باطل و یاوه میکشاند. این گونه است که جای عقل و هواهای نفسانی جا به جا میشود.
اگر انسان هواهای نفسانی را مطیع شود و او را معبود خویش قرار دهد[۱۶] دنبال وسوسههای شیطانی میرود و از اطاعت خدا به اطاعت شیطان و ولایت او در میآید. بنابراین، میبایست انسان نسبت به شیطان این گونه باشد: فكن معه كالغريب مع كلب الراعي يفزع الي صاحبه في صرفه عنه و كذلك اذا اتاك الشيطان موسوسا ليصدك عن سبيل الحق و ينسيك ذكر الله فاستعذ بربك و ربه؛ در برابر شیطان مثل غریبه ای باش که سگ چوپان به سراغش آمده است؛ پس باید از سگ چوپان به صاحب سگ پناه برد تا سگ را از او دور کند. در برابر شیان وسوسه گر تو نیز این گونه باشد. پس هر گاه به سراغت آمده تا راه حق را بر تو ببندد و تو را از ذکر الله بازدارد و به نسیان کشاند، به پروردگار شیطان و پروردگار خود پناه بر![۱۷]
خدا در قرآن میفرماید گروهی از شیطان در طواف دور شما میگردند تا فرصتی پیدا کرده و شما را مس کنند؛ پس اگر مناسب یافتند به قلب شما در میآیند؛ اما وقتی ببیند شما به عنوان متقی هماره متذکر به خدا هستید، با تذکری که دارید، به بصیرت میرسید و این گونه دیگر شیطان کاری نمیتواند کند[۱۸].
انسانی که اهل ذکر الله و توکل است، شیطان هرگز نمیتواند بر او سلطه یابد و وسوسه هایش تاثیری بگذارد[۱۹]. پس این گونه میتوان به طاعت خدا رفت و از طاعت نفس و شیطان رست. در حقیقت اهل ذکر و توکل همان اهل مراقبت هستند که این گونه دشمن را از خویش دور نگه میدارند؛ زیرا: لم تقدر الا بدوام المراقبه؛ جز با دوام مراقبت نمیتوان بر دشمن غلبه کرد.
بنابراین انسان میبایست به اطاعت خدا بر اساس علم الهی بپردازد و خود را از شرور هواهای نفسانی و وسوسههای شیطانی برهاند و به عنوان مطیع لله شناخته شود: ان يتجنب المتعلم عن اتباع الشهوات و الهوي و الاختلاط ابناء الدنيا؛ بر متعلم است تا پیروی شهوات و هواهای نفسانی و اختلاط با دنیا پرستان اجتناب کند تا به اطاعت حقیقی برسد[۲۰].
از نظر آموزههای وحیانی قرآن، کسی که علم حقیقی را به دست آورد و فقیه در دین شود و فقیهانه عبادت و اطاعت کند، چنین شخصی از هزار عابد بدون علم و معرفت برتر است و در برابر شیطان قوی تر؛ زیرا عابد همتش آن است خویش را نجات دهد، در حالی که همت فقیه آن است که دیگران را نجات دهد؛ بر این اساس مقام فقیه نزد خدا میلیون برابر عابد است[۲۱].
پس کسی که هماره دلم میخواهد میگوید از خدا و اطاعت او دور است؛ زیرا این دلخواه چیزی جز هواهای نفسانی نیست؛ اما کسی که به علم و عقل مراجعه میکند و اطاعت خویش را بر اساس عقل فطری و نقل شرعی دارد، چنین کسی مطیع خدا بوده و خدا به او مقام و منزلتی میبخشد که همگان غبطه آن را میخورد[۲۲].
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ و اگر تو پس از (وحی و) دانشی که به تو رسیده است، از خواست آنان پیروی کنی، در آن صورت بیگمان از ستمکارانی؛ سوره بقره، آیه ۱۴۵.
- ↑ اگر خواسته بودیم به سبب آن علم که به او داده بودیم رفعتش میبخشیدیم، ولی او در زمین بماند و از پی هوای خویش رفت؛ سوره اعراف، آیه ۱۷۶.
- ↑ آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را، خدای خویش گرفته است و خداوند او را از روی آگاهی به حال وی در گمراهی واگذاشته و بر گوش و دل او مهر نهاده و بر چشم او پردهای کشیده است؟ پس چه کسی پس از خداوند او را رهنمون خواهد شد؟ آیا پند نمیگیرید؟؛ سوره جاثیه، آیه ۲۳.
- ↑ و اما آنکه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش پروا کرده و روان خود را از خواهش (ناروا) بازداشته باشد؛ سوره نازعات، آیه ۴۰.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۱۹۰-۱۹۱.
- ↑ ﴿وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا * قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا﴾ «و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت * پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد * بیگمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد، * و آنکه آن را بیالود نومیدی یافت» سوره شمس، آیه ۷-۱۰؛ ﴿وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ﴾ «و بیگمان بسیاری از پریان و آدمیان را برای دوزخ آفریدهایم؛ (زیرا) دلهایی دارند که با آن درنمییابند و دیدگانی که با آن نمینگرند و گوشهایی که با آن نمیشنوند؛ آنان چون چارپایانند بلکه گمراهترند؛ آنانند که ناآگاهند» سوره اعراف، آیه ۱۷۹.
- ↑ ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ * قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾ «و بدانید که فرستاده خداوند در میان شماست، اگر در بسیاری از کارها از شما پیروی کند به سختی میافتید امّا خداوند ایمان را در نظر شما محبوب ساخت و آن را در دلهای شما آراست و کفر و بزهکاری و سرکشی را در نظر شما ناپسند گردانید؛ آنانند که راهدانند * تازیهای بیاباننشین گفتند: ایمان آوردهایم بگو: ایمان نیاوردهاید بلکه بگویید: اسلام آوردهایم و هنوز ایمان در دلهایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمیکند که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۷ و ۱۴.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶.
- ↑ میزان، ج ۱، ص۴۷۱.
- ↑ بحارالانوار، ج ۲، ص۴۸، حدیث ۶.
- ↑ ﴿وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا﴾ «و آنچه تو را بدان دانشی نیست، پی مگیر که از گوش و چشم و دل، هر یک، خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۶.
- ↑ ﴿أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ﴾ «آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را، خدای خویش گرفته است و خداوند او را از روی آگاهی به حال وی در گمراهی واگذاشته و بر گوش و دل او مهر نهاده و بر چشم او پردهای کشیده است؟ پس چه کسی پس از خداوند او را رهنمون خواهد شد؟ آیا پند نمیگیرید؟» سوره جاثیه، آیه ۲۳.
- ↑ بقره، آیه ۲۸۲.
- ↑ اعراف، آیات ۲۰ تا ۲۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۶۹، ص۱۲۵، حدیث ۲.
- ↑ ﴿وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا يُهْلِكُنَا إِلَّا الدَّهْرُ وَمَا لَهُمْ بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ﴾ «و گفتند: آن (حقیقت زندگی) جز زندگانی ما در این جهان نیست: (دستهای) میمیریم و (دستهای) زنده میشویم و جز روزگار ما را نابود نمیکند؛ و آنان را بدان دانشی نیست، آنها جز به پندار نمیگرایند» سوره جاثیه، آیه ۲۴.
- ↑ بحارالانوار، ج ۶۹، ص۱۲۴، حدیث ۲.
- ↑ ﴿إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ﴾ «بیگمان پرهیزگاران چون دمدمهای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد میکنند و ناگاه دیدهور میشوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.
- ↑ ﴿إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ﴾ «که او را بر آنان که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل میکنند چیرگی نیست» سوره نحل، آیه ۹۹.
- ↑ جامع السعادات، ج ۱، ص۱۴۱.
- ↑ بحارالانوار، ج ۲، ص۵، حدیث ۹.
- ↑ منصوری، خلیل، حقیقت اطاعت مخالفت با هواهای نفسانی.