در روایات افراد غیر معتقد به خدا با چه عنوانی نام برده شده‌اند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
در روایات افراد غیر معتقد به خدا با چه عنوانی نام برده شده‌اند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ سیره اجتماعی معصومان
مدخل اصلی؟
تعداد پاسخ۱ پاسخ

در روایات افراد غیر معتقد به خدا با چه عنوانی نام برده شده‌اند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث سیره اجتماعی معصومان است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی سیره اجتماعی معصومان مراجعه شود.

پاسخ نخست

علی اکبر ذاکری

حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر ذاکری در کتاب «سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه» در این‌باره گفته‌ است:

«افراد غیرمعتقد به خدا در روایات چند نام و عنوان دارند:

منبع‌شناسی جامع سیره اجتماعی معصومان

پانویس

  1. قال الدهري: إنّ الجسم قديم لم يزل؛ ابن شهرآشوب، متشابه القرآن و مختلفه، ج۱، ص۲۵۹.
  2. الدهرية القائلون بأنّ الدهر سرمدية لا أول له و لا آخر؛ محمد بن علی کراجکی، کنز الفوائد، ج۱، ص۳۴.
  3. الدهرية زعموا أن الدهر لم يزل و لا يزال أبدا- و ليس له مدبر و لا صانع و أنكروا البعث.... و النشور؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۱۸.
  4. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، شرح أصول الکافی، ج۳، ص۸.
  5. علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، ج۱، ص۲۷۵.
  6. و ليس في كلام العرب زِنْدِيق، و إنما تقول العرب رجل زَنْدَق و زَنْدَقِيّ إذا كان شديد البخل، فإذا أرادت العرب معنى ما تقوله العامة قالوا: مُلْحِد و دَهْرِيّ؛ ابومنصور محمد بن احمد أزهری، تهذیب اللغه، ج۹، ص۲۹۸ (دار احیاء).
  7. سیدمحمد مرتضی حسینی زبیدی، تاج العروس، ج۱۳، ص۲۰۱.
  8. زندیک که معرب آن زندیق است، زندی بوده نسبت به زند و کاف آن برای تصغیر است (علی اکبر دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه «زندیق»).
  9. ابومنصور جوالیقی موهوب بن احمد، المعرب من الکلام الأعجمی، ص۱۶۷؛ محمد علی شوکانی، نیل الأوطار، ج۸، ص۳؛ ابن درید، جمهرة اللغه، ج۳، ص۱۳۲۹.
  10. الديصاني بالتحريك من داص يديص ديصانا إذا زاغ و مال، و معناه الملحد؛ ملاصالح مازندارانی، شرح الکافی، ج۳، ص۴۶؛ محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، شرح أصول الکافی، ج۳، ص۲۸؛ محمدباقر مجلسی، مرآة العقول، ج۱، ص۲۵۶.
  11. الدَّيَصَانِيَّ؛ أي الملحد، يُقال: داص يديص ديصاناً، أي مالَ و حاد؛ شیرازی شریف، الکشف الوافی فی شرح أصول الکافی، ص۴۸۰.
  12. ملاصالح مازندرانی، شرح الکافی، ج۳، ص۴۶، حاشیه شعرانی.
  13. محمدمحسن فیض کاشانی، الوافی، ج۱، ص۳۱۹، حاشیه شعرانی.
  14. الدّهرية: الذين يقولون بقدم الدهر المعطلة الذين لا يثبتون الباري عزوجل.
  15. ابوعبدالله محمد بن احمد خوارزمی، مفاتیح العلوم، ص۲۷؛ همان، (ترجمه حسین خدیو جم)، ص۳۹.
  16. ابوعبدالله محمد بن احمد خوارزمی، مفاتیح العلوم، ص۲۵؛ همان، (ترجمه حسین خدیو جم)، ص۳۸.
  17. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۷۹؛ شیخ صدوق، التوحید، ص۱۲۲.
  18. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۲۸؛ شیخ صدوق، الأمالی، ص۳۵۱؛ همو، التوحید، ص۲۹۰ و ۲۹۲.
  19. المرتد قسمان: الأول من ولد على الإسلام لأبويه أو أحدهما و هو المسمى بالفطري؛ محمدحسن نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج۴۱، ص۶۰۲.
  20. «أَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وُلِدَ عَلَى الْفِطْرَةِ ثُمَّ تَزَنْدَقَ فَاضْرِبْ عُنُقَهُ»؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱۰، ص۱۳۹.
  21. ذاکری، علی اکبر، سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۳۴۰-۳۴۴.