رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر یا جامعه با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر یا جامعه با علم غیب معصوم چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر یا جامعه با علم غیب معصوم (ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
پاسخ نخست
سلطان الواعظین در کتاب «شبهای پیشاور» در این باره گفته است:
«از جمله راههایی که از جانب پروردگار و به وسیله خاتم الانبیا (ص) به علی بن ابی طالب (ع) افاضه فیض میشده "جفر جامعه"[۱] بوده است که مورد تأیید علمای اهل سنت نیز میباشد. جفر جامعه، کتابی است مخصوص علی (ع) که در آن کتاب کلیه حوادث عالم تا انقراض آن به طریق رمز نوشته شده است و اولاد آن حضرت به آن کتاب حکم میکنند. در سال دهم هجرت و پس از مراجعت از حجةالوداع، جبرئیل بر رسول الله (ص) وارد شد و خبر وفات آن حضرت را به ایشان داد. آن حضرت دستهای خود را به سوی پروردگار بلند کرد و گفت: خدایا به من وعده دادی و هرگز خلف وعده نمیکنی. سپس به پیغمبر (ص) دستور رسید که علی (ع) را بردار و با او به بالای کوه احد رفته و پشت به قبله بنشینید. حیوانات صحرا را صدا کن تا جواب دهند. در میان آنها بز سرخ رنگ بزرگی را میبینی که شاخهای او اندکی بالا آمده است. به علی (ع) دستور دِه تا او را ذبح کند و پوست آن را از سمت گردن بکند و وارونه دباغی نماید. آنگاه جبرئیل برای تو دوات و کاغذ و مرکب میآورد که از جنس مرکبهای زمین نمیباشد. پس از آن هر چه جبرئیل به تو میگوید آن را به علی (ع) بگو تا بر آن پوست دباغی شده بنویسد. آن پوست برای همیشه باقی مانده، مندرس نشده و محفوظ خواهد ماند. هرگاه آن را بگشایند تازه خواهد بود. پیغمبر خدا (ص) مطابق همان دستور، به بالای کوه اُحد رفت و عمل کرد. جبرئیل نیز قلم و دوات و مرکب خدمت ایشان آورد. حضرت نیز به علی (ع) دستور داد و علی (ع) آماده انجام وظیفه شد. آنگاه جبرئیل از جانب ربِ جلیل، کلیات و جزییات وقایع مهم عالم را به پیغمبر (ص) گفت. پیغمبر (ص) هم به علی (ع) باز میگفت و علی (ع) بر آن پوست مینوشت. جبرئیل گفت و علی (ع) مینوشت تا آن که پوستهای باریک دست و پای بز هم نوشته شد. در آن کتاب "هر چه بوده و هست و تا روز قیامت خواهد بود"[۲]ثبت شد. تمام وقایع را، حتی اسامی اولاد و ذراری دوستان و دشمنان، و هر آنچه بر هر یک از آن ها تا روز قیامت وارد خواهد شد، نوشتند. آنگاه پیامبر خدا (ص) آن جلده و جفره را به علی (ع) داد و جزو اسباب وراثت و ولایت و امامت قرار گرفت. هر امامی که از دنیا برود، آن را به امام بعد از خود به وراثت می سپارد.(...) شیوه دیگری که پیامبر خدا (ص) بر امیرالمومنین (ع) افاضه فیض میکرد، کتاب مهر شدهإی است که جبرئیل برای آن حضرت آورده است. مورخ محقق، ابوالحسن علی بن الحسین مسعودی در کتاب "اثبات الوصیه" نقل میکند: جبرئیل با فرشتگان مقرب، کتاب مسجلی را از جانب پروردگار برای پیغمبر (ص) آورد و عرض کرد به جز وصی شما بقیه افراد حاضر در مجلس، بیرون روند تا کتاب وصیت تقدیمتان گردد. پیغمبر (ص) هم از همه اطرافیان حاضر به جز علی (ع)، فاطمه (س)، حسن (ع) و حسین (ع) خواست تا بیرون روند. سپس جبرئیل گفت: یا رسول الله (ص)! خداوند به شما سلام میرساند و میفرماید: این عهدنامهإی است که با تو پیمان بستم و ملائک گواهی دادند. آنگاه آن کتاب را از جبرئیل گرفته و به علی (ع) داد. پس از قرائت آن کتاب فرمود: این عهد پروردگار من به سوی من است و امانت او است. پس به تحقیق پیام حق را رسانده و أدا نمودم. امیرالمومنین (ع) گفت: من هم به تبلیغ، نصیحت و راستی بر آنچه که گفتی شهادت میدهم. چشم، گوش، گوشت و خونم به آن گواهی میدهد. سپس رسول الله (ص) به امام علی (ع) فرمود: این وصیت من از جانب پروردگار است. آن را از من بگیر و وفای به آن را قبول و ضمانت نما. علی (ع) آن را قبول کرد و یاری بر آن را از خداوند سبحان خواست. در آن کتاب، با امیرالمومنین (ع) شرط شده است که "دوستی با دوستان خدا، و دشمنی با دشمنان خدا و برائت و بیزاری از آنها، بردباری و صبر بر ظلم و ستم و فرو نشاندن آتش غیظ و غضب وقتی که حق مسلم تو را از تو سلب و خمس تو را تصرف نمایند و حرمت تو را نگه ندارند و محاسنت را با خون سرت رنگین کنند". در پاسخ، امیرالمومنین (ع) گفت: قبول نمودم که اگر حرمت مرا شکستند، سنت را تعطیل، احکام کتاب را پاره، کعبه را خراب و محاسنم را از خون سرم خضاب کنند، صبر و تحمل و بردباری پیشه کنم. آنگاه جبرئیل و میکائیل و ملائکه مقرب را بر امیرالمومنین (ع) شاهد و گواه گرفت. آنچه را به علی (ع) رسانده بود به فاطمه (س)، حسن (ع) و حسین (ع) نیز رساند و تمام وقایع را برای آنها شرح داد. سپس آن وصیت نامه را با مهر طلایی که آتش ندیده بود، ممهور گردانید و تحویل علی (ع) داد»[۳].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله مظفر؛ |
---|
آیتالله محمد حسین مظفر در دو کتاب «علم الإمام» و «پژوهشی در باب علم امام» در اینباره گفته است:
«یکی دیگر از منابع علوم سرشار آنان است که گروهی از روایات به آن اشاره دارد و ما به نقل یکی از آنها میپردازیم: ابی بصیر میگوید: خدمت امام صادق (ع) رسیدم و عرض کردم: قربانت گردم، از شما پرسشی دارم، آیا در اینجا کسی هست که سخن مرا بشنود؟. امام (ع) پردهای را که میان آنجا و اطاق دیگر بود، بالا زد و آنجا سرکشید و سپس فرمود: ای ابا محمّد هر چه میخواهی بپرس. عرض کردم: قربانت گردم، شیعیان روایت نقل میکنند که پیامبر (ص) به علی (ع) بابی از علم آموخت که از آن هزار باب علم گشوده میشود. فرمود: ای ابا محمد، پیامبر (ص) به علی (ع) هزار باب از علم آموخت که از هر باب آن هزار باب گشوده میشود. عرض کردم: به خدا که علم کامل اینست [۴]؛ آنگاه امام صادق (ع) چون دید ابا بصیر این منبع عظیم را بزرگ شمرده است، شروع کرد به بیان منابعی عظیمتر و سرشارتر و فرمود: جامعه نزد آنهاست و آن، طوماری است به طول هفتاد ذراعِ پیامبر (ص) و به املاء زبانی آن حضرت و دستخط علی (ع) که تمام حلالها و حرامها و هر چه مردم بدان نیازمندند در آن موجود است حتی جریمۀ خراش. سپس فرمود: جفر که مخزنی است از چرم و علم انبیاء و اوصیا و همۀ دانشمندان پیشین بنی اسرائیل در آن وجود دارد، نزد آنهاست. و آنگاه فرمود: مصحف فاطمه (س) که سه برابر قرآن است نزد آنهاست. سپس امام صادق (ع) فرمود: «إِنَ عِنْدَنَا عِلْمَ مَا كَانَ وَ عِلْمَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَة»[۵]در تمام این مراحل ابابصیر با شگفتی و تعجب میگفت:«هَذَا وَ اَللَّهِ اَلْعِلْم»[۶] و امام (ع) میفرمود:«إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ لَيْسَ بِذَاك»[۷] پس ابابصیر گفت: جانم به فدایت، پس آن علم کامل کدام است؟ و امام (ع) فرمود:«مَا يَحْدُثُ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَ الْأَمْرُ بَعْدَ الْأَمْرِ وَ الشَّيْءُ بَعْدَ الشَّيْء»[۸] ما گرچه این منابع و قدر این چشمهها را نمیدانیم اما از این بیان میفهمیم، علمی که افزون بر آن نیست، روزی امامان (ع) ما شده و اگر بیان اجازه میداد نامی بالاتر از "حضوری" و "بالفعل" بر آن بگذاریم، دریغ نداشتیم. آیا پس از این میتوان گفت: علم ایشان منوط به خواست آنهاست؟ و اما اینکه امام (ع) در این روایت پرده را برداشت و سرکشی نمود، نه به خاطر آن بود که خود بداند کسی هست یا نه، تا با علم حضوری ناسازگار باشد، بلکه برای آن بود که ابابصیر مطمئن شود شنوندهای در خانه نیست. ما با اختصار احادیثی را که بر وسعت علوم ایشان و حضورش نزد آنها دلالت داشت، نقل نمودیم چرا که در مقام بیان تمام روایات این موضوع نبودیم، بلکه غرض ما فقط آن بود که علم آنها را بشناسیم و برای شناخت آن از راه نقل، چارهای نیست جز تمسک به آنچه به ما آموختند و از آن پرده برداشتند. آنچه آوردیم برای وصول به آن غرض و یافتن آن گمشده، کافی است، گر چه قطرهای است از باران و اندکی از دریای آثار و روایاتی که در این باره رسیده است»[۹] |
۲. آیتالله نمازی شاهرودی؛ |
---|
آیتالله علی نمازی شاهرودی در کتاب «علم غیب» در اینباره گفته است:
|
۳. آیتالله امینی؛ |
---|
آیتالله ابراهیم امینی، در مقاله «علم امام از دیدگاه احادیث» در اینباره گفته است:
«حضرت علی(ع) مطالب دینی را که از رسول خدا (ص) میشنید مینوشت و همه را در کتابی ثبت و ضبط میکرد و به صورت چند کتاب تالیف شد و بهطور ارث برای سایر ائمه (ع) باقی ماند. ائمه اطهار (ع) از این کتابها استفاده میکردند و مطالب آنها را برای مسلمانها نقل میکردند و گاهی بدان کتابها اشاره نموده میفرمودند در کتاب علی یا صحیفه یا جامعه چنین نوشته و در کتاب علی خواندم که ... از باب نمونه به احادیث زیر توجه فرمایید: حضرت موسی بن جعفر (ع) فرمود: کسانی قبل از شما به هلاکت رسیدند که عمل به قیاس کردند. خداوند متعال پیامبرش را قبض روح نکرد مگر اینکه دین را در حلال و حرام تکمیل نمود و آنچه را بدان نیاز داشتید همه را آورد و همه آنها بهصورت کتابی نزد اهل بیت (ع) موجود است حتی ارش خدش نیز در آن هست آنگاه فرمود: ابوحنیفه میگفت علی چنین میگفت و من چنین میگویم.[۱۶] عذافر میگوید: با حکم بن عتیبه خدمت امام باقر (ع) بودم حکم مرتب سؤال میکرد و امام باقر (ع) جواب میداد و حضرت او را گرامی میداشت پس در یک مطلب اختلاف کردند. امام (ع) فرمود: پسرم برخیز و کتاب بزرگی را که در هم پیچیده است بیرون بیاور پس کتاب را باز کرد و شروع نمود به نگاه کردن تا اینکه مسأله را پیدا کرد پس امام باقر (ع) فرمود: این خط علی(ع) و املاء رسول خدا (ص) میباشد آنگاه رو کرد به حکم و فرمود: إی ابا محمد تو وسلمة و ابوالمقدام به هر طرف میخواهید بروید به خدا سوگند علمی را که بیشتر از این مورد اعتماد باشد نخواهید یافت، جبرئیل بر آنها نازل میشد.[۱۷] زراره از امام صادق (ع) سؤال کرد از نماز خواندن در موی و کرک روباه و فنک و سنجاب پس کتابی را خارج کرد که خیال میکرد املاء رسول الله (ص) است "در آن کتاب چنین بود" نماز خواندن در موی هر حیوانی که حرام گوشت باشد پس نماز خواندن در کرک و مو و پوست و بول و سرگین آن فاسد میباشد.[۱۸]. امام صادق (ع) از پدرش نقل کرده که فرمود: پسرم مقام و منزلت شیعیان را به مقدار روایتشان بشناس تا اینکه فرمود: در کتاب علی(ع) خواندم که: ارزش هر کس به مقدار معرفت اوست.[۱۹] بعض اصحاب از امام صادق (ع) از جفر سؤال کردند فرمود: پوست گاوی است پر از علم همان شخص عرض کرد پس جامعه چیست فرمود؟ صحیفهإی است که طور آن هفتاد ذراع و عرضش بمقدار عرض پوست دباغی شده است مثل ران شتر هر چه مردم احتیاج دارند در آن هست و هیچ قضیهإی نیست مگر اینکه حکمش در آن هست. حتی ارش خدش.[۲۰] بکر میگوید از امام صادق (ع) شنیدم که میفرمود: نزد ما چیزی هست که با وجود آن به مردم احتیاج نداریم ولی مردم به ما محتاج هستند نزد ما کتابی است که به املاء رسول خدا (ص) و خط حضرت علی(ع) تهیه شده صحیفهإی است که هر حلال و حرامی در آن نوشته شده است.[۲۱] عبد الله بن سنان میگوید از امام صادق (ع) شنیدم که میفرمود: نزد ما پوستی هست به طول هفتاد ذراع که مطالب آن را رسول خدا (ص) املاء کرده و حضرت علی(ع) با خط خودش نوشته است آنچه مردم به آن احتیاج دارند در آن هست حتی ارش خدش.[۲۲] ابو شبیبه میگوید از امام صادق (ع) شنیدم که میفرمود: ابن شرمه درباره جامعه به اشتباه افتاده کتاب جامعه به املاء رسول خدا (ص) و خط علی تهیه شده و برای احدی جای کلام باقی نگذاشته تمام حلالها و حرامها در آن کتاب نوشته است اصحاب قیاس میخواهند علم را با قیاس بهدست میآورند ولی بدین وسیله از حق دور میشوند، چون با قیاس نمیتوان به دین خدا رسید.[۲۳] امام صادق (ع) فرمود: کتابها نزد امام علی (ع) بود تا وقتی که میخواست به عراق سفر کند آنها را به ام سلمه سپرد وقتی وفاتت کرد نزد امام حسن (ع) بود بعد از شهادت امام حسن (ع) نزد امام حسین (ع) آمد بعد از شهادت امام حسین (ع) نزد علی بن حسین (ع) و الان نزد من است.[۲۴] عبدالملک میگوید امام باقر (ع) کتابی را خواست فرزندش امام صادق (ع) کتاب را آورد که مانند ران در هم پیچیده بود در آن کتاب نوشته بود وقتی مرد بمیرد همسرش از اموال غیر منقول او ارث نمیبرد. پس امام باقر (ع) فرمود بخدا سوگند این املاء رسول خدا (ص) و خط علی(ع) است.[۲۵] چنانکه ملاحظه میفرمائید از احادیث مذکور استفاده میشود که کتابها و صحیفههایی نزد ائمه اطهار (ع) موجود بوده که با املاء رسول خدا (ص) و خط حضرت علی(ع) تهیه شده بود و تمام ما یحتاجی علمی و دینی مردم در آن کتابها موجود بوده و ائمه اطهار (ع) از کتابها استفاده مینمودند و مندرجات آنها استشهاد میکردند. پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) برای تهیه و توین این کتابها عنایت کامل بخرج میدادند و از این عمل دو هدف را تعقیب مینمودند: هدف اول: اینکه کتابهای تدوین شده به عنوان یک سند معتبر اسلامی که با املاء رسول الله (ص) و خط امام علی (ع) تدوین شده نزد ائمه اطهار (ع) باقی ماند و در صورت نیاز بدانها مراجعه نمایند. هدف دوم: اینکه افکار مسلمین را به سوی ائمه اهل بیت (ع) و احساس نیاز به آنها توجه دهند چون چنین کتابهای جامع و معتبری نزد آنها وجود دارد، که دراختیار دیکران نیست. به هر حال ائمه اطهار (ع) احکام و قوانین و معارف دین را به یکی از دو طریق از پیامبر اکرم (ص) نقل میکردند: طریق اول نقل از کتابهایی که از طریق ارث به آنها رسیده بود، چنانکه توضیح داده شد. طریق دوم نقل شفاهی از طریق پدرانشان»[۲۶]. |
۴. حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه در کتاب «کلام نوین اسلامی» در این باره گفته است:
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین سبحانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد جعفر سبحانی در کتاب «منابع علم امامان شیعه» در اینباره گفته است:
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد تقی شاکر در مقاله «منابع علم امام در قرآن» در اینباره گفته است:
«ذکر مصحف فاطمه (س) در شمار علوم با واسطه ملائکه برای ائمه (ع) با وجود اینکه حضرت زهرا (س) نیستند به دو دلیل است؛ یکی تأکید روایات به معرفی این مصحف به عنوان منبع علم امام و دیگری نقش امیرالمؤمنین (ع) در شکلگیری و پدید آمدن آن مصحف. در چگونگی شکلگیری مصحف فاطمه (س) در احادیث آمده است: رحلت پیامبر (ص) و دوری جسمی حضرت زهرا (س) از ایشان، حزن و اندوهی فراوان برای آن بانوی بزرگ ایجاد نموده بود؛ از این رو ملکی "جبرئیل امین (ع)[۵۹]. به جهت عرض تعزیت و آرامش روحی حضرت فاطمه (س) و خبر آوردن از جایگاه پدرشان و آگاهی دادن ایشان از آنچه برای ذریه و فرزندانشان اتفاق خواهد افتاد، به طور مکرر به دستور الهی به خدمت آن بانوی معظم میرسید[۶۰]. و کلماتی از جانب خدا [۶۱]. به آن حضرت القا مینمود[۶۲]. عبارت روایت این گونه است:«إِذْ أَحَسْتِ بِذَلِكِ وَ سَمِعْتِ الصَّوْتَ قُولِي لِي فَأَعْلَمَتْهُ فَجَعَلَ يَكْتُبُ كُلَّ مَا سَمِعَ حَتَّى أَثْبَتَ مِنْ ذَلِكَ مُصْحَفا»[۶۳]. از این عبارت استفاده میشود که رؤیت و معاینه ملک صورت نمیگرفته نه از جانب حضرت زهرا (س) و نه امام علی (ع)؛ بلکه احساسی بوده که به همراه آن مطالبی از طریق صدا شنیده میشده است؛ همان گونه که روایت ابی حمزه از امام صادق (ع) کل این عبارت را در جمله "إِنَّمَا هُوَ شَيْءٌ أُلْقِيَ عَلَيْهَا"[۶۴] تعبیر و خلاصه نموده است»[۶۵].
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین بخاراییزاده؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید حبیب بخاراییزاده در پایاننامه دکتری خود با عنوان «علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت» در اینباره گفته است:
«در روایات فراوانی که در آنها سخن از منابع علم ائمه (ع) به میان آمده است، نام و اوصاف بیش از ده کتاب به چشم میخورد که هر یک حاوی پارهای از علوم غیبیاند. همانند دیوان الشیعه، دیوان الملوک و الانبیاء (ع)، دیوان اهل الجنة و النار، جامعه، صحیفه علی و ... یکی از معروفترین این نامها، جفر است که بر اساس روایات فراوان، نزد ائمه (ع) موجود بوده است. اما این روایات در عین اتفاق بر نام، در دو جهت اختلاف دارند: یکی در صفات ظاهری این کتاب و اینکه چند ذراع است و جنسش از چیست؟ آیا پوست بز است یا میش یا گاو یا شتر و یا چیز دیگر؟ و اینکه چه رنگی دارد؟ کوچک است یا بزرگ؟ بر روی خودش، آن علوم نوشته شده یا آنکه جفر نام ظرفی است که کتب حاوی علوم غیبی در آن قرار دارد؟ و ... و دوم در منشأ و محتوا و اینکه آیا جفر عیناً همان الواح حضرت موسی (ع) است و یا ترجمه آنها به عربی، و یا همانها به ضمیمه انجیل حضرت عیسی (ع) و زبور حضرت داود (ع)، و یا اینها همه به ضمیمه همه کتب انبیاء پیشین (ع). و یا اینکه اصلاً جفر ربطی به کتب انبیاء سلف نداشته و علوم غیبی دیگری در آن وجود دارد که مخصوص پیامبر اکرم (ص) بوده که به امیرالمؤمنین (ع) تعلیم دادهاند؟ و آیا فقط حاوی حکمت علمی و دستورات فقهی و اخلاقی است یا معارف نظری هم در آن یافت میشود؟ و(...) آنچه مهم است علومی است که جفر محتوی آن است. در این مورد هم روایات فراوانی وجود دارد که چهار دسته از آنها مفید در این بحثاند:
نکتهای که لازم است در اینجا ذکر کنیم آن است که وجود چنین کتابی با علومی به این وسعت نزد امیرالمؤمنین (ع) و سپس نزد ائمه اطهار (ع)، به قدری در روایات خود ائمه (ع) و نیز نقلهای صحابه و تابعین و نقلهای تاریخی ذکر شده که نه تنها نزد شیعه امری مسلّم بوده بلکه بعضی علماء اهل تسنن نیز بدان اعتراف نمودهاند. به عنوان نمونه شارح مقاصد، سعدالدین تفتازانی در شرح مقاصد، وجود آن را نزد امام رضا (ع) قبول نموده و میگوید امام رضا (ع) بر اساس دو کتاب جفر و جامعه، پیشبینی نمودند که امر ولایت عهدی ایشان برای مأمون، به سرانجام نمیرسد و چنین هم شد و سپس مینویسد: $و این عهدنامه به خط آن دو امام رضا (ع) و مأمون الآن در مشهد رضوی در خراسان موجود است[۶۶] . و همین طور قاضی عضد ایجی، صاحب کتاب مواقف نیز وجود آن دو جفر و جامعه را و امتناع احاطه ما انسانهای عادی به علوم موجود در آن دو کتاب را $احتمالاً به دلیل اختصاص آن دو کتاب، به ائمه (ع) و امتناع دسترسی ما به آنها، مسلم تلقی کرده، و لذا آن را به عنوان تالی فاسدی که استحالهاش روشن است و نیاز به استدلال ندارد، در بحث "علمِ به علم" ذکر میکند[۶۷] میر سید شریف جرجانی، شارح مواقف نیز مینویسد: و آن دو جفر و جامعه دو کتاب علی میباشد که به روش علم حروف همه حوادثی که تا انقراض عالم واقع خواهد شد در آنها نوشته شده است، و امامان معروف از اولاد او، آن دو کتاب را میشناختند و بهوسیله آنها حکم مینمودند. روایات مربوط به جفر بسیار زیاد است. ما در اینجا فقط به آن گروه از روایات جفر نظر داریم که از آنها عمومیت علم ائمه (ع) به تمامی اشیاء استفاده میگردد. این گروه از روایات را شیخ بهایی متظافر دانسته است[۶۸] اینک برای هر یک از این چهار دسته حدیثی به عنوان نمونه ذکر مینماییم.
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین اوجاقی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین ناصرالدین اوجاقی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم امام از دیدگاه کلام امامیه» در اینباره گفته است:
روایت اول: این روایت صحیح است و آن را ابوبصیر از امام صادق (ع) نقل میکند. ابتدا راوی در مورد روایتی از حضرت علی که فرمودند پیامبر به من هزار در علم آموخت که از هر دری هزار در باز میشود سؤال میکند. امام صحت این روایت را تأیید میکند در این روایت جامعه به این ترتیب معرفی میشود: صحیفهای به طول هفتاد ذراع که رسول خدا املا فرموده و حضرت علی آن را به رشته تحریر درآورده. در آن هر امر حلال و حرامی و هرآنچه مردم به آن نیاز دارند حتی جریمه خراش وجود دارد. راوی میگوید حتی امام با دست مبارک خودشان کتف راوی را میفشارد و میفرماید حتی ارزش این مقدار. در مورد جفر میفرمایند ظرفی است از چرم که علم انبیا و اوصیا گذشته و علم علمای بنیاسراییل در آن است. روایت دوم: این حدیث را حماد بن عثمان از امام صادق (ع) نقل میکند. در این روایت در مورد مصحف فاطمه دارد که بعد از رحلت رسول خدا ایشان بسیار اندوهگین شدند و خداوند فرشتهای را فرستاد که به او تسلی دهد و با او سخن بگوید و فاطمه زهرا (س) به علی (ع) خبر داد حضرت فرمودند هرگاه صدایش را شنیدی به من خبر بده. بعد از آن علی سخنان فرشته را مینوشت. در این مصحف چیزی از حلال و حرام نیست بلکه درمورد وقایع و حوادث آینده است. روایت سوم: این روایت نیز از امام صادق (ع) است. در این حدیث جفر به دو نوع جفر ابیض و جفر احمر تقسیم شده است. جفر ابیض این موارد را شامل میشود زبور داود، تورات موسی، انجیل عیسی، صحف ابراهیم و حلال حرام و مصحف فاطمه و هرآنچه مردم به آن احتیاج دارند. جفر احمر نیز محتوی سلاح رسول خداست. روایت چهارم:در این روایت از مصحف فاطمه و جفر سخن به میان آمده. طبق این روایت مصحف فاطمه شامل وصیت ایشان نیز میشود. روایت پنجم: طبق این روایت جفر عبارت است از پوست گاوی که مملو از علم است. و جامعهای صحیفه به طول هفتاد ذراع و عرض ران شتر فربه ست. در آن همه احتیاجات مردم وجود داردو مصحف بنابر این روایت کتابی است که از سخنان جبرئیل با حضرت فاطمه تدوین شده است. روایت ششم: در این روایت از صحیفهای سخن گفته شده که پیامبر املا نموده و علی آن را نگاشته است. روایت هفتم: در این حدیث از دو کتاب نام برده میشود که در نزد ائمه (ع) است که در آنها اسامی انبیا و اسامی ملوک نوشته شده است. روایت هشتم: مطابق این روایت امام صادق (ع) میفرمایند حاکمی نیست که حکومت کند مگر آنکه نام او در کتاب فاطمه آمده باشد»[۷۵]. |
۹. حجت الاسلام و المسلمین بیابانی اسکوئی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد بیابانی اسکوئی در کتاب «امامت» در اینباره گفته است:
«مصحف حضرت فاطمه:آن گاه که خداوند متعال پیامبر (ص) را قبض روح کرد فاطمه (س) از رحلت او محزون و اندوهناک گشت. خداوند متعال فرشتهای را نزد او ارسال میکرد و او را دلداری میداد و با او سخن میگفت تا حزن و اندوه او برطرف شود. فاطمه (س) این امر را با امیرمؤمنان (ع) در میان نهاد و حضرت به او فرمود: هرگاه فرشته آمد مرا خبر ده. پس فاطمه (س) او را خبر میکرد و او همه آنچه را که فاطمه (س) از آن فرشته دریافت میکرد، مینوشت. تا اینکه از این سخنان مصحف حضرت زهرا (س) جمع شد. در این مصحف چیزی از حلال و حرام وجود ندارد ولی علم همه آنچه در آینده خواهد آمد در آن موجود است. «أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ فِيهِ شَيْءٌ مِنَ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامِ وَ لَكِنْ فِيهِ عِلْمُ مَا يَكُون»[۷۶]. امام صادق (ع) در حدیثی دیگر میفرماید: هیچ پادشاهی به حکومت نمیرسد جز اینکه اسم او و اسم پدرش در مصحف حضرت فاطمه 3 نوشته شده است. و برای فرزندان حسن در آن چیزی نیافتم[۷۷]. سخن گفتن و نزول فرشته نه تنها برای امامان اهل بیت (ع): هیچ اشکالی ندارد بلکه از نظر کتاب و سنّت برای مؤمنان واقعی و کامل امری مسلّم است و جای هیچگونه شبهه و تردیدی در آن نیست. خدای تعالی میفرماید: ﴿إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ﴾ [۷۸]. جفر و جامعه:جفر گوسفندی است که تازه میخواهد شاخ درآورد. و در برخی روایات از آن به پوست گاوی که پر از علوم است تعبیر شده است[۷۹] خداوند متعال در اواخر عمر پیامبر اسلام (ص) به آن حضرت وحی کرد،از گوسفندی که تازه میخواهد شاخ درآورد و در کوهی خاص قرار دارد پوستی تهیه کند. پیامبر (ص) طبق فرمان خداوند متعال با امیرمؤمنان (ع) به آن کوه رفت. و فرمان خداوند را به جای آورد. امیرمؤمنان (ع) پوست آن گوسفند را کَند و جبرئیل و روح الامین با عدّهای از فرشتگان الهی که شمارشان را تنها خدا میداند با مداد و دوات فرود آمدند. وحی بر پیامبر (ص) نازل شد و امیرمؤمنان (ع) همه را نوشت. همه زمانها و آنچه در آنها پدید میآید و «مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة» و ظهور و بطون آنها. و از دانشهایی هم آگاه شد که جز خدا و راسخان در علم، کسی از آن خبر ندارد، و نام همه دشمنان حق در همه زمانها، در آن ثبت گردیده بود[۸۰]. و جامعه صحیفهای است که همه حلال و حرام و احکام الهی حتی ارش خراشی[۸۱] که در بدن پدید میآید در آن نوشته شده است. از ائمه (ع): نقل شده است که میفرمایند: «إِنَ عِنْدَنَا لَصَحِيفَةً يُقَالُ لَهَا الْجَامِعَةُ مَا مِنْ حَلَالٍ وَ لَا حَرَامٍ إِلَّا وَ هُوَ فِيهَا حَتَّى أَرْشُ الْخَدْش»[۸۲]. ائمه (ع) با بیان این صحیفه خواستهاند به مردم بفهمانند که ما با وجود این صحیفه دیگر نیازی به اِعمال رأی و قیاس در احکام الهی نداریم. روشن است که احکام دین اسلام را به رأی و قیاس نمیتوان به دست آورد. و باید به عالمان دین که اهل بیت پیامبر (ص) است، مراجعه کرد»[۸۳]. |
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین امامخان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عسکری امامخان در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «منشأ و قلمرو علم امام» در اینباره گفته است:
«امامان معصوم (ع) همواره بر این حقیقت پای فشردهأند که دانش آنان از پدرانشان و سرانجام از رسول خدا (ص) به ارث رسیده است، گفتنی است که بخشی از این انتقال دانش، به کمک صحیفههائی همچون "جفر" و "جامعه" و مصحف فاطمه (س) صورت پذیرفته که ویژگیهای آنها چندان برای ما روشن نیست، اما بی گمان پیشوایان معصوم (ع)، بسیاری از خبرهای غیبی خود را به این کتابها مستند ساختهأند و به ویژه درباره مصحف فاطمه (س) بر این حقیقت پای فشردهأند که رویدادهای آینده در آن پیشگوئی شده است.(...) از امام صادق (ع) نقل شده که آن حضرت فرمود: "وقتی که پیغمبر خدا (ص) از دنیا رحلت نمود و منتقل به عالم آخرت شدند حضرت زهرا (س) چنان ناراحت شدند که خدا اندازه آن را میداند، برای تسلیت و رفع افسردگی قلب او خداوند ملکی را به نزد او فرستاد که آن بیبی را تسلیت و دلداری دهد، و آن ملک قضایای آینده را برای فاطمه زهرا (س)، شرح میداد فاطمه (س) این مطالب را به امیر المومنین (ع) عرضه میکرد و حضرت فرمود، وقتی که ملک آمد و صوت او را شنیدی بمن بگو (فاطمه (س)چنین کرد) و امیر المومنین (ع) هرچه از آن ملک میشنید مینوشت تا آنکه کتابی بنام مصحف حضرت زهرا (س) نوشته شد، سپس امام صادق (ع) فرمود: بدان که در آن مصحف احکام حلال و حرام نیست، و لکن در آن است "علم ما یکون" (هر پیش آمدی که در آینده واقع میشود).[۸۴]. چنانکه ملاحظه فرمودی که روایات دلالت دارد بر اینکه این مصحف قرآن نبوده است بلکه کتابی بوده که حوادث آیندهإی که در ذرّیه آن حضرت رخ خواهد داد. در آن ذکر شده است. پس آنچه که بعضیها گفتهأند: که مراد از مصحف فاطمه (س) همان قرآنی بود که آن حضرت آن را جمعآوری میکرد مثل خود امام علی (ع) حضرت زهرا (س) نیز قرآن را جمعآوری کرده بود. ممکن است بیبی (س) قرآن را هم جمعآوری کرده باشد اما آنچه به عنوان مصحف فاطمه (س) در احادیث آمده است و امامان (ع) آن را در کلامشان به عنوان یکی از منابع علمی ذکر نمودهأند غیر از آن است آنطور که از روایات استفاده میشود.(...) لذا هیچ جای تعجب نیست که برای بانوی بزرگ حضرت فاطمه (س) مصحفی باشد که در آن حوادث گذشته و آینده مذکور باشد و برای ائمه اطهار (ع) به عنوان منبع علمی باشد. چنانکه در یک روایت از امام موسی کاظم (ع) آمده است. "قال: مبلغ علمنا علی ثلاثه وجوه ماض و غابر و حادث فامّا الماضی فمفسر، و اما الغابر فمزبور، و اما الحادث فقذف فی القلوب، و نقر فی الاسما و هو افضل علمنا... و لانبی بعد نبینا"[۸۵]. مرحوم مجلسی در ذیل این روایت میفرماید: "مبلغ علمنا": یعنی غایت و کمال علم ما، یا اینکه محل بلوغ علم ما و منشأ علم ما؛ "ماض": یعنی آن اموری که مربوط به گذشته باشد؛ "غابر": یعنی اموری که مربوط به آینده باشد؛ "فاما الماضی فمفسر": یعنی اینکه رسول خدا (ص) برای ما آنها را تفسیر کرده است "فمزبور" یعنی اموری که در "جامعه" و "مصحف فاطمه (س)" و غیر این دو مکتوب است و از آنها خبر داده شده است. احکام و شرایع را میتوان از اموری مربوط به گذشته و یا آینده و یا هر دو قرار داد. "و اما الحادث" آن اموری که از طرف خداوند تجدید میشود، یا آن علوم و معارفی است که از طرف بارگاه ربوبی افاضه میگردد، و یا آن امور مجمل و کلی است که به صورت تفصیل بازگو میگردد. "فقذف فی القلوب" یعنی با الهام از طرف خداوند، بدون اینکه ملکی واسطه گردد امام (ع) میداند و یا اینکه ملک در گوش امام (ع) تحدیث میکند. و اینکه این علم از افضل علوم است به اعتبار این است که مخصوص آنها است و هیچ بشری واسطه نیست، و یا اینکه از معارف ربّانی است که گذشتگان از آن بهرهإی نداشتهأند، گرچه بعض خواص مثل سلمان و ابوذر توسط ائمه (ع) بر بعض امور مطلع میشدند. و برای اینکه از اخبار دادن از ملک که کار انبیاء (ع) بوده است ادعای نبوت به ذهن نیاید فرمود: "لانبی بعد نبینا". همچین امام صادق (ع) میفرماید: "جامعه نزد ماست: املای پیامبر (ص) است که از دو لب شریفش بیرون آمده و علی (ع) آن را به دست خود نوشته است حلالها و حرامها و هر چه را مردم به آن نیاز داشته باشند در آن است".[۸۶] و روایتی که از محمد ابن حمران از سلیمان ابن حالد نقل شده میگوید: از امام صادق (ع) شنیدم فرمود: نزد ما صحیفهإی است که "جامعه" گفته میشود، هیچ حلال و حرامی نیست مگر آنکه در آن صحیفه ذکر شده، حتی دیه خراشی که بر بدن میافتد".[۸۷] در مورد "جفر" نیز روایات بکثرت در کتابها وجود دارد. از سلیمان صدری از نصرابن قابوس نقل شده که گفت: پیش امام رضا (ع) در منزلش بودم، که امام (ع) دست مرا گرفت، و برد نزد اطاقی، سپس در را باز کرد، در آن دیدم "علی (ع)" فرزند امام (ع) را که در دستش کتابی بود که در آن نگاه میکرد. امام (ع) فرمود: ای نصر این را میشناسی، گفتم بلی، این فرزند شما علی (ع) است، امام (ع) فرمود: ای نصر آن کتاب را که در آن نگاه میکند میدانی؟ گفتم نمیدانم، امام (ع) فرمود: این کتاب جفر است که در آن جز نبی (ص) یا وصی (ع) کسی نگاه نمیکند".[۸۸] ثمالی از امام صادق (ع) نقل میکند: فرمودند... در جفر است علم اولین و آخرین و او نزد ماست و الواح و عصاء موسی نزد ما است و ما وارث نبی (ص) هستیم.[۸۹](...) روایات در این زمینه در کتابهای کافی، بحار الانوار، المناقب، وسائل الشیعه و کتابهای دیگر روائی و حدیثی بسیار است. خلاصه اینکه طبق این روایات ائمه (ع) مثل دیگر منابع، مصحف فاطمه (س) و کتاب "جفر" و "جامعه" را نیز یکی از منابع علمی خودشان قرار دادهأند.»[۹۰]. |
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین تهرانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رجالی تهرانی، در کتاب «یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«وقتی که خداوند متعال پیغمبرش (ص) را قبض روح نمود، فاطمه زهرا (ع) چنان از وفات آن حضرت اندوهگین شد که کسی جز خدا مقدارش را نداند. ازاینرو خداوند فرشتهای را بر وی فرستاد تا او را دلداری داده و با او سخن بگوید: فاطمه این جریان را به امیر المؤمنین (ع) گزارش داد، علی (ع) فرمود: هرگاه آمدن فرشته را احساس کردی و صدایش را شنیدی، به من بگو. پس فاطمه به امیر المؤمنین (ع) خبر داد و آن حضرت هرچه میشنید مینوشت، تا آنکه از آن سخنان مصحفی ساخت، ولی در آن مصحف، چیزی از حلال و حرام نیست، بلکه در آن، علم به پیشامدهای آینده است.[۹۱] امام صادق (ع) در این روایت، چگونگی پدید آمدن این مصحف شریف را توضیح داده و در روایتی دیگر به یار وفادار و باصفای خود ابو بصیر میفرماید: همانا مصحف فاطمه نزد ماست، و مردم چه میدانند که مصحف فاطمه (ع) چیست؟! ابو بصیر عرض کرد: مصحف فاطمه چیست؟ حضرت فرمود: مصحفی است سه برابر قرآنی که در دست دارید، به خدا سوگند، حتی یک حرف قرآن هم در آن نیست[۹۲]. یعنی مطالبی که شما از ظاهر قرآن و تفسیر آن میفهمید، در مصحف فاطمه نیست، ولی از نظر تأویل و معنای باطنی قرآن که ما اهل بیت آن را میفهمیم، مصحف تفصیل قرآن است»[۹۳]. |
۱۲. آقای دکتر رستمی و خانم آلبویه؛ |
---|
آقای دکتر محمد زمان رستمی (استادیار دانشگاه قم) و خانم طاهره آلبویه (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب «علم امام» در اینباره گفتهاند:
«حزیر به امام صادق (ع) عرض کرد: چرا عمر شما ائمه (ع) کوتاه است و مرگ شما به هم نزدیک است با این که مردم به شما نیازمندند؟ امام (ع) فرمود: هر کدام از ما صحیفهای داریم که در آن هر چه باید در مدت امامت عمل شود ثبت است و چون مندرجات آن به آخر رسید فهمیده شود که عمر به آخر رسیده و پیامبر (ص) در خواب آید و خبر مرگ او را به وی دهد و آنچه از مقام نزد خدا دارد به او گزارش دهد[۹۴]. در روایت دیگری ابی بصیر به امام صادق (ع) عرض کرد: شیعیانت میگویند که رسول خدا (ص) به علی (ع) بابی از دانش آموخته که از آن هزار باب برای وی گشوده شده است؟ امام (ع) فرمود: ای ابا محمد، رسول خدا (ص) به علی (ع) هزار باب آموخت که از هر باب آن هزار باب گشوده میشد. پرسید آیا علم این است، حضرت لحظهای سر انگشت به زمین زد و سپس فرمود: محققاً علم این است، ولی باز آن علم کامل و نهایی نیست و به راستی جامعه نزد ما است و مردم چه میفهمند که جامعه چیست؟ ابی بصیر پرسید: جامعه چیست؟ امام (ع) فرمود: دفتری است که هفتاد ذراع درازا دارد و به املای رسول خدا (ص) است که از زبان خود بیان نموده و علی (ع) به دست خود نوشته و هر حلال و حرام و هر چه مورد نیاز باشد در آن است تا برسد به حکم ارش یک خراش در تن، آنگاه حضرت دست بر وی زد و فرمود: ای ابا محمد آیا به من اجازه میدهی؟ عرض کرد: قربانت در اختیار شما هستم هر چه میخواهید بکنید. حضرت و شکنی از وی گرفت و فرمود: حتی ارش این عمل هم در آن بیان شده است. ابی بصیر گفت: آیا علم این است، فرمود: و به راستی در نزد ما است جفر و چه میفهمند که جفر چیست؟ عرض کرد: جفر چیست؟ فرمود: فرمود: یک ظرفی است از پوست که علم انبیا و اوصیا و علم دانشمندان گذشته از بنی اسرائیل در آن است، گفت آیا این همان علم کامل است، امام (ع) فرمود: این هم علم است، ولی علم نهایی و کامل نیست و ساعتی خاموش شد و باز فرمود: به راستی نزد ماست مصحف فاطمه (س) و چه میفهمند که مصحف فاطمه چیست؟ عرض کرد مصحف فاطمه چیست؟ امام (ع) فرمود سه برابر این قرآنی که میان شما است در آن است و به خدا یک کلمه از این قرآن شما در آن نیست. گفت آیا علم کامل این است. امام (ع) این هم علمی است، ولی علم نهایی و کامل نیست و ساعتی خاموش شد و باز فرمود: به راستی نزد ما است علم آنچه بوده و علم هر چه خواهد بود تا قیام ساعت، گفت: قربانت پس علم نهایی و کامل چیست؟ فرمود: آن علمی که در هر شب و هر روز نسبت به کاری دنبال کاری و چیزی دنبال چیزی تا روز قیامت پدید شود. حماد بن عثمان گوید امام صادق (ع) فرمود: زنادقه در سال ۱۲۸ ظهور کنند و من این را از مطالعه مصحف فاطمه (س) دریافتم. عرض کرد مصحف فاطمه (س) چیست؟ امام (ع) فرمود: چون خدای تعالی جان پیامبر (ص) را گرفت و فاطمه (س) از وفات آن حضرت تا آنجا اندوهناک شد که جز خدا عزوجل نداند، خدا فرشتهای فرستاد تا فاطمه (س) را تسلیت دهد و با او حدیث گوید. از آن پس هر چه از فرشته میشنید را بر علی (ع) املا میکرد و او مینوشت تا اینکه مصحفی از این نوشتهها درست شد، سپس فرمود: در آن مصحف هیچ احکام حلال و حرام نیست، ولی در آن علم به حوادث آینده است. حسین بن ابی العلاء گوید از امام صادق (ع) شنیدم میفرمود: به راستی در نزد من جفر ابیض است. او پرسید: آنچه چیز است؟ فرمود: زبور داوود، تورات موسی، انجیل عیسی، صحف ابراهیم، احکام حلال و حرام و مصحف فاطمه (س) و در آن آیهای از قرآن نیست، با این حال در آن است آنچه مردم راجع به آن به ما نیاز دارند و ما به احدی نیاز نداریم و آنقدر جامعه است که در آن حکم مجازات به یک تازیانه و نصف و ربع تازیانه و غرامت خراش هم درج است و جفر جامع نزد من است، گفتم: جفر احمر چیست؟ فرمود: سلاح است و آن را تنها برای خون باز میکنند. بکر بن کرب صیرفی گوید: امام صادق (ع) میفرمود: در نزد ماست آنچه با وجود آن نیازی به مردم نداریم و در حقیقت مردم به ما نیاز دارند و به راستی که در نزد ما کتابی است از املای رسول خدا (ص) به خط علی (ع) دفتری است که در آن هر حلال و حرامی ثبت است، شما کاری را به ما رجوع میکنید و دستور میخواهید، ما میدانیم که بدان عمل میکنید و یا اینکه آن را ترک میکنید»[۹۵]. |
۱۳. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران)؛ |
---|
آقای دکتر اصغر غلامی در مقاله «آفاق علم امام در الکافی» در اینباره گفته است:
«جفر، در اصل به معناى بزغاله، و جلد جفر، به معناى پوست بزغاله است. جفر مطرح شده در روايات ائمه (ع) نيز به معناى پوست يا كيسه اى از پوست است. بر طبق روايات، ائمه (ع) دو پوست و يا دو انبان دوخته شده از پوست داشتند كه در يكى سلاح رسولاللّه (ص) قرار داشت كه از آن به جفر احمر تعبير شده است و در ديگرى، مواريث علمى انبيا (ع) قرار دارد كه بدان جفر ابيض اطلاق مىكردند. از ظاهر (روایات) چنين استفاده مىشود كه جفر ابيض، از اختصاصات ائمه (ع) است. اما متأسفانه گاهى از جفر، چيزى از سنخ رمالى، تفأل و ... تصور مىشود. ابن قتيبه، ضمن ارائه تفسيرى نادرست از جفر، تصريح مىكند كه شيعه معتقد است ائمه (ع) منبع علمى دارند كه هر آنچه مردم نيازمندند و هر آنچه تا قيامت اتفاق خواهد افتاد، در آن هست. وى از اين موضوع استبعاد كرده و سخن يكى از سران زيديه را كه به عنوان تمسخر جفر بيان شده، نقل مىكند و حال آن كه ادعاى شيعيان در مورد علم امام، در تاريخ زندگى ائمه (ع) در موارد فراوانى به اثبات رسيده است. ابن خلدون در مورد جفر مىنويسد: و بدان كتاب جفر، اصلش آن است كه هارون بن سعيد عجلى از سران زيديه كتابى داشت كه آن را از امام صادق (ع) روايت مىكرد و علم آنچه براى اهل بيت به طور عموم و براى برخى از ايشان به طور خاص قرار بوده اتفاق افتد، در آن بود. و تفسير قرآن و آنچه از عجايب معانى در بطون قرآن هست، در آن است كه از جعفر صادق (ع) روايت شده است. (...) جفرى كه به عنوان علم حروف مطرح شده، در بين شيعيان، مثل شيخ بهايى نيز رايج بوده است، لكن صرف نظر از درستى يا نادرستى چنين علمى، روشن است كه اين علم و اين تفاسير از جفر، با جفرى كه در دست ائمه (ع) و از اختصاصات ايشان است، هيچ ارتباطى ندارد»[۹۶].
|
۱۴. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
آقای محمد نظیر عرفانی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین» در اینباره گفته است:
«از منابع علوم معصومان (ع) طبق نقل روایات جفر و جامعه است منظور از جفر مخزنی از چرم است که علم پیامبران و اوصیاء آنها، و دانش دانشمندان گذشته بنی اسرائیل در آن ثبت شده است. و منظور از جامعه طومار با إملای پیامبر (ص) و خط علی (ع) نوشته شده است. در اینجا برخی از روایاتی که در این زمینه وارد شده است را بیان میکنیم: امام صادق (ع) میفرماید: جامعه نزد ما است، املای پیامبر اکرم (ص) است که از دو لب شریفش بیرون آمده و علی آن را به دست خود نوشته است حلالها و حرامها و هر چه را مردم به ان نیاز داشته باشند در آن است. همچنین روایتی از محمد ابن حمران از سلمان ابن خالد نقل شده که میگوید: از امام جعفر صادق (ع) شنیدم فرمود: نزد ما صحیفهای است که جامعه گفته میشود، هیچ حلال و حرام نیست مگر آنکه در آن صحیفه ذکر شده، حتی دیه خراشی که بر بدن میافتد. و نیز از سلیمان صدری از نصر ابن قابوس نقل شده که گفت: پیش امام رضا (ع) در منزلش بودم، که امام دست مرا گرفت و برد نزد اتاقی، سپس در را باز کرد، در آن دیدم فرزند امام (ع) را که در دستش کتابی است که در آن نگاه میکرد. امام (ع) فرمود: ای نصر این را میشناسی، گفتم بله، این فرزند شما است، امام (ع) فرمود: ای نصر آن کتاب را که در آن نگاه میکند میدانید؟، گفتم نمیدانم، امام فرمود این کتاب جفر است که در آن جز نبی یا وصی کسی نگاه نمیکند. ابوحمزه ثمالی از امام جعفر صادق (ع) نقل میکند که فرمودند: «الْجَفْرُ وَ فِيهِ عِلْمُ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ هُوَ عِنْدَنَا وَ الْأَلْوَاحُ وَ عَصَا مُوسَى عِنْدَنَا»[۹۷] طبق این روایات معصومان (ع) جفر و جامعه را یکی از منابع علمی خودشان معرفی نمودهاند [۹۸][۹۹]. |
۱۵. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
آقای منصف علی مطهری در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم ائمه از نظر عقل و نقل» در اینباره گفته است:
«یکی از منابع علم ائمه (ع) کتاب جفر است که ائمه بخشی از علوم را از این کتاب اخذ کردهاند در اینباره روایات متعددی است. از امام صادق (ع) نقل شده است که علمش را بیان کرد تا رسید آن جا که فرمود جفر سرخ و جفر سفید نزد ما است از مفادش سؤال کردند امام فرمود جفر سرخ مخزن یا ظرفی است که سلاح رسول خدا در آن است و هرگز بیرون آورده نشود تا اینکه (قائم آل محمد) قیام کند اما جفر سفید مخزنی است که تورات موسی و انجیل عیسی و زبور داوود و کتب پیشین آسمانی در آن است.[۱۰۰] (...) صحیفه جامعه: صحیفه جامعه کتاب علی است که رسول خدا آن را املاء فرمودند و حضرت علی (ع) به دستخط خویش آن را به تحریر در آوردهاند و در آن همه احکام مورد نیاز مردم حتی ارش الخدش آمده است، این کتاب با عظمت در نزد اهل بیت (ع) نگهداری میشود و الان هم در دست منجی عالم بشریت هست در روایات ائمهای به جامعه نامیده میشود.
|
۱۶. آقای شیخزاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
آقای شیخزاده در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا» در پاسخ به این پرسش گفته است:
«بیگمان یکی از راههای انتقال علوم غیر عادی به ائمه (ع) کتبی است که نزد آنها بوده و داستان زیر به غیر عادی بودن این کتب گواهی میدهد. علی بن عیسی میگوید: در سال۶۷۰ صورت عهدنامه ولایت عهدی امام رضا (ع) را دیدم که بخط مأمون بود و در میان سطرها و پشت ورقه خط امام رضا (ع) بود به این مضمون که مأمون حق مرا شناخت و فرمانروائی را به عهده من نهاد اگر بعد از او بمانم ولی جـفر و جامعه برخلاف آنست... به هر حال این کتب به شرح زیر است: ۱: جامعه: امام صادق (ع) فرمود: جامعه نزد ما است و مردم چه میفهمند که جامعه چیست دفتری است که هفتاد ذراع به ذراع رسول خدا (ص) درازا دارد و به املاء آن حضرت است که از زبان خود بیان کرده و امام علی (ع) بهدست خود نوشته، هر حلال و حرامی و هر چه مورد نیاز مردم است در آن است. ۲: مصحف فاطمه: امام صادق (ع) فرمود: براستی نزد ما است مصحف فاطمه چه میفهمند که مصحف فاطمه چیست... سه برابر این قرآنی که در میان شما است بخدا یک کلمه از این قرآن شما هم در آن نیست. نام گذاری این کتاب به مصحف فاطمه باعث شده که بعضی از نویسندگان اهل سنت بر شیعه افترا بسته و گفتهاند شیعیان قرآن دیگری بنام مصحف فاطمه دارند با اینکه احادیث صراحت دارند که در مصحف فاطمه از قرآن چیزی نیست بلکه تمامی آن خبر از کسانی است که بر امت اسلامی حکومت خواهند کرد این تهمت بدین جهت زده شده که بعضی از مسلمانان قرآن را مصحف نامیدهاند در حالی که آیه و روایتی از پیامبر (ص) نداریم که قرآن را مصحف نامیده باشد بلکه از نام گذاری خود مسلمانان است ولی قرآن در آیات مختلف کتاب نامیده شده است از سوی دیگری اهل سنت به کتاب سیبویه در علم نحو کتاب میگویند. حال اگر کسی گفت کتاب سیبویه از نظر حجم دو برابر کتاب خدا است معنایش این است کتاب سیبویه قرآنی بزرگتر از کتاب خدا است. ۳: جفر: امام صادق (ع) فرمود: براستی نزد ما است جفر و چه میفهمند که جفر چیست... یک ظرفی است از پوست که در آن است علم انبیاء و اوصیاء و علم دانشمندان گذشته از بنی اسرائیل علی (ع) جفر جامع را در اسرار حروف تصنیف کرد که در آن جریانات مربوط به گذشتگان و آیندگان است و نیز در آن اسم اعظم خداوند و تاج آدم و انگشتر سلیمان و حجاب آصف موجود است ائمه راسخ در علم از اولاد علی (ع)اسرار این کتاب ربّانی و لباب نورانی را که هزار و هفتصد مصدر معروف به جفر جامع و نور درخشنده است میشناختند که همان لوح قضا و قدر است پس امام حسین (ع) این علم را از پدرش به ارث برد بعد از او امام جعفر صادق (ع) از پدرش به ارث برد و او بود که در اعماق بیکرانش فرو رفته و درهای گرانبها را از صدفهای اسرارش استخراج کرد. اقسام جفر عبارتند از: جفر ابیض: زبور داود، تورات و انجیل و مصحف ابراهیم،احکام و حلال و حرام در آن است. جفر احمر: در جفر احمر سلاح است که صاحب شمشیر برای قتل آن را باز میکند و حضرت مهدی (ع) به جفر احمر عمل میکند. ۴: کتاب ناموس: یکی دیگر از منابع علوم غیر عادی ائمه (ع) کتابی است بنام ناموس که اسامی شیعیان درآن ثبت است روایت زیر از امام صادق (ع) بیانگر ویژگی این کتاب است روای میگوید: زنی از شیعیان میگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم که پسر برادری دارم فضیلت شما را میشناسد "قبول دارد" اما دوست دارم مرا آگاه کنی که آیا او از شیعیان شما است؟ امام فرمود: اسمش چیست عرض کردم فلانی فرزند فلانی، امام فرمود: ای فلانه ناموس را بیاور آن زن صحیفه بزرگی را آورد امام باز کرد و در آن نظر افکند فرمود بلی او این جا است اسم او پدرش در این جا است. نتیجه مباحث مربوط به کتب ائمه (ع): کتاب جامعه همان کتاب علی (ع) است کتابی که اسامی فرمانروایان در آنست همان مصحف فاطمه (س) و جفر است. جفر ابیض و احمر و کتب دیگر مانند یک کتابخانه سیار و موزه سیار نزد اهل بیت (ع) دست بهدست میشده والآن نزد حضرت مهدی (ع) است بسیاری از خبرهای غیبی ائمه (ع) به این کتب مستند شده است این کتب از منابع علوم ائمه (ع) بوده و دلیل علم حضوری «فعلی» آنها شمرده شده از بعضی تعبیرات در روایات مبنی بر اینکه این کتب مشتمل بر "ما کان و ما یکون" است دلالت آن بر علم غیب واضح است روایاتی که میگویند این کتب را پیامبر (ص) نزد ام سلمه امانت گذاشته بود و با ارائه علائم امامت به علی (ع) سپرده شد اینکه این کتب از ائمه (ع) به یکدیگر به ارث رسیده متواتر است»[۱۰۴]. |
۱۷. مجتبی تونهای؛ |
---|
آقای مجتبی تونهای، در کتاب «موعودنامه» در اینباره گفته است:
«کتابی است شامل علم منایا و بلایا و مرگ و میرها. آنچه در جهان اتفاق افتاده و آنچه در آینده روی خواهد داد، در این کتاب منعکس گردیده است. این کتاب، هماکنون در دست مبارک حضرت ولی عصر (ع) میباشد[۱۰۵]. در حدیث است که پیغمبر (ص) جفر و جامعه را به حضرت علی (ع) املاء نمود. که در حدیث، تفسیر شده به پوست بزی و پوست قوچی که همه علوم، حتی خونبهای خراش و یک تازیانه و نیم تازیانه در آن است. از محقق شریف در شرح مواقف نقل شده که جفر و جامعه دو کتاباند از حضرت علی (ع) که در آن، به روش علم حروف، همه حوادث تا انقراض عالم ثبت شده و حضرات ائمه معصومین (ع) بدان آگاه بوده و طبق آن حکم میکردهاند. گواه این، حدیث امام صادق (ع) است که فرمود: "جفر ابیض، نزد من است". زید بن ابی العلاء-راوی حدیث- عرض کرد: چه چیزی در آن است؟ فرمود: زبور داود، تورات موسی، انجیل عیسی، صحف ابراهیم (ع) و احکام حلال و حرام و مصحف فاطمه (س) در آن است. نیز در آن است، آنچه که مردم در آن به ما نیاز دارند و فرمود: جفر احمر نزد ما است و چه میدانند آن چیست؟ در آن سلاح است، و به جهت خون گشوده میشود که صاحب شمشیر (حضرت ولی عصر (ع)) آن را برای کشتن میگشاید[۱۰۶]. رفید میگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: فدایت شوم! آیا حضرت قائم (ع) با اهل عراق به همان روشی که امیر المؤمنین (ع) با آنها داشت عمل میکند؟ فرمود: خیر، ای رفید! علی (ع) با آنها برطبق جفر ابیض عمل مینمود، ولی قائم (ع) با عربها طبق جفر احمر عمل خواهد کرد. عرض کردم: فدایت شوم، جفر احمر چیست؟ حضرت به انگشت به گلوی خویش اشاره نمود و فرمود: اینچنین، یعنی کشتار[۱۰۷]. گروهی از اصحاب امام صادق (ع) به خدمت آن حضرت شرفیاب شدند و آن حضرت را دیدند که روی زمین نشسته و در حالی که به شدّت میگریست، فرمود: "سرور من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده، خاطرم را پریشان ساخته و آرامش دلم را از من سلب کرده است..." یکی از یاران عرضه نمود: مولای من! خدا دیدگانت را نگریاند، چه چیزی موجب شده که این چنین سیلاب اشک بر صورت مبارکت جاری شود؟ امام صادق (ع) آهی کشید که قفسههای سینهاش باز شد و لرزه بر اندامش افتاد و فرمود: "وای بر شما! امروز صبح کتاب "جفر" را مطالعه میکردم، در زندگی قائم میاندیشیدم که از دیدهها غائب میشود و غیبتش طولانی میگردد و عمرش بسیار طولانی میشود و مؤمنان در آن زمان به سختی آزموده میشوند و از طول غیبتش دچار شک و تردید شده، بیشترشان از دین خود مرتدّ میشوند... از مطالعه وضع آنها رشته افکارم گسست و کوه غم و اندوه بر تنم فرو ریخت"[۱۰۸]»[۱۰۹]. |
۱۸. آقای موسوی (پژوهشگر دانشگاه قم)؛ |
---|
آقای سید علی موسوی در پایاننامه کارشناسیارشد خود با عنوان «تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی» در اینباره گفته است:
«یکی دیگر از منابع علم امام مصحف حضرت زهرا (س) میباشد. در چگونگی شکلگیری مصحف فاطمه (س) در احادیث آمده است رحلت پیامبر و دوری جسمی حضرت زهرای مطهره از ایشان، حزن و اندوهی فراوان برای آن بانوی بزرگ به جهت عرض تعزیت و آرامش ایجاد نموده بود؛ از این رو ملکی (جبرئیل) روحی حضرت فاطمه (س) و خبر آوردن از جایگاه پدرشان و آگاهی دادن ایشان از آنچه برای ذریه و فرزندانشان اتفاق خواهد افتاد، به طور مکرر به دستور الهی، به خدمت آن بانوی عبارت روایت معظم میرسید و کلماتی از جانب خدا به آن حضرت القا مینمود. این گونه است: پس امام به او فرمود: آن گاه که احساس کردی آن را و صدا را شنیدی، به من بگو؛ پس من او را آگاه کردم. از آن به بعد او مینوشت هر آنچه میشنید از من تا اینکه مصحفی از آن نوشتهها پدید آمد.[۱۱۰] از این عبارت استفاده میشود که رؤیت و معاینه ملک صورت نمیگرفته نه از جانب حضرت زهرا و نه امام علی؛ بلکه احساسی بوده که به همراه آن مطالبی از طریق صدا شنیده میشده است؛ همان گونه که روایت ابی حمزه از امام صادق (ع) کل این عبارات را در جمله "إِنَّمَا هُوَ شَيْءٌ أُلْقِيَ عَلَيْهَا"[۱۱۱] تعبیر و خالصه نموده است. این مصحف از لحاظ محتوا خصوصیاتی دارد که میتوان بر مبنای روایات به دو گروه تقسیم کرد:
|
۱۹. خانم پارسانسب (پژوهشگر دانشكده اصول دين)؛ |
---|
خانم گلافشان پارسانسب در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا» در اینباره گفته است:
«یکی دیگر از منابع علوم معصومین (ع) سه کتاب جفر، جامعه و مصحف فاطمه (س) است که طبق احادیث وارده در این مورد حاوی علوم مربوط به دین و نیز حوادث گذشته و آینده میباشند. ابو بصیر شاگرد و یکی از اصحاب امام صادق (ع) میگوید:خدمت امام صادق (ع) رسیدم و عرض کردم: قربانت گردم از شما پرسشی دارم، آیا در اینجا کسی هست که سخن مرا بشنود؟ امام (ع) پردهای را که میان آنجا و اطاق دیگر بود بالا زد و آنجا سرکشید و سپس فرمود: ای ابّا محمد هر چه خواهی بپرس. عرض کردم: قربانت گردم شیعیان روایت میکنند که پیامبر (ص) به علی (ع) بابی از علم آموخت که از آن هزار باب علم گشوده میشود. فرمود ای ابّا محمّد پیامبر (ص) به علی (ع) هزار باب از علم آموخت که از هر باب آن هزار باب گشوده میشد. عرض کردم: به خدا علم کامل این است. آنگاه امام صادق (ع) چون دید ابا بصیر این منبع عظیم را بزرگ شمرده است شروع کرد به بیان منابعی عظیمتر و فرمود: جامعه نزد آنهاست و آن، طوماری است به طول هفتاد ذراع پیامبر (ص) و به املاء زبانی آن حضرت و دستخط علی (ع) که تمام حلالها و حرامها و هر چه مردم بدان نیازمندند در آن موجود است حتی جریمۀ خراش. و سپس فرمود: جفر که مخزنی است از چرم و علم انبیاء و اوصیاء و همۀ دانشمندان پیشین بنی اسرائیل در آن وجود دارد نزد آنهاست. و آنگاه فرمود: مصحف فاطمه (س) که سه برابر قرآن است نزد آنهاست و سپس فرمود: همانا علم گذشته و آینده تا روز قیامت نزد مست و در تمام این مراحل ابا بصیر با تعجب میگفت: بخدا سوگند علم کامل همین است. و امام میفرمود: این علم هست اما نه آن علم کامل پس ابا بصیر گفت: جانم به فدایت پس آن علم کدام است؟ امام فرمود: علمی که در هر شب و روز دربارۀ موضوعی پس از موضوع دیگر و چیزی پس از چیز دیگر تا روز قیامت پدید آید و احادیث متعددی در مورد جفر، جامعه و مصحف فاطمه (س) در کافی[۱۱۴]. و کتب دیگر مذکور است که به نقل یک مورد بسنده کردیم»[۱۱۵].
|
۲۰. پژوهشگران ماهنامه پرسمان. |
---|
پژوهشگران ماهنامه پرسمان در مقاله «چند پاسخ درباره چگونگی علم امام» در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«در خصوص منابع علوم ائمه معصومین (ع) تقسیم بندیهای مختلفی توسط صاحبنظران بیان شده است که سعی میکنیم یکی از بهترین تقسیم بندیهای این باب را مطرح کنیم: منابع مکتوب علم امام: این دسته از منابع، شامل کتب آسمانی انبیای پیشین به اضافه تعدادی کتب آسمانی و مقدس دیگر است که ائمه آنها را در اختیار دارند و بخش قابل توجهی از علم ائمه (ع) مربوط، به این دسته است. برای اینکه ببینیم کتب آسمانی در اختیار ائمه، غیر از کتب آسمانی انبیای پیشین کدامها هستند، با اشاره به این نکته که جزئیات موجود در این خصوص بی شمار و بعضا ابهام برانگیز و اسرار آمیزند به سراغ روایات موجود در این باب میرویم:
|
پرسشهای وابسته
- منابع علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه علم لدنی با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کشف یا شهود با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه ام الکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کتاب اعمال با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه علمالکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه عرش با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه ارتباط با فرشته با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه عمود نور با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه اسم اعظم با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا برهان میتواند راه آگاهی به غیب باشد؟ (پرسش)
- علم غیب امام به طور مستقیم از جانب خدا به او داده میشود یا با وساطت پیامبر خاتم؟ (پرسش)
- آیا معصومان کتابی داشتند که نامهای پادشاهان یا شیعیان یا اهل بهشت و جهنم در آن ذکر شده است؟ (پرسش)
- آیا تعلیم اسماء با علم غیب پیامبر ارتباط دارد؟ (پرسش)
- آیا علم غیب با خاتمیت منافات دارد؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ ابو حامد غزالی ; ینابیع المودة ۴۰۳; در المنظم محمد بن طلحه حلبی.
- ↑ مکاتیب الرسول، ج ۲، ص۶۷ ; بحار الانوار، ج ۲۶، ص۲۷ ; شبهای پیشاور، ص۹۲۹ "کلّما کان و ما هو کائن إلی یوم القیامة".
- ↑ پاسخ به شبهات در شبهای پیشاور، ص۲۱۴ و۲۱۵.
- ↑ «دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي أَسْأَلُكَ عَنْ مَسْأَلَةٍ هَاهُنَا أَحَدٌ يَسْمَعُ كَلَامِي قَالَ: فَرَفَعَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) سِتْراً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ بَيْتٍ آخَرَ فَاطَّلَعَ فِيهِ ثُمَّ قَالَ: يَا أَبَا مُحَمَّدٍ سَلْ عَمَّا بَدَا لَكَ قَالَ: قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ شِيعَتَكَ يَتَحَدَّثُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) عَلَّمَ عَلِيّاً (ع) بَاباً يُفْتَحُ لَهُ مِنْهُ أَلْفُ بَابٍ قَالَ: فَقَالَ: يَا أَبَا مُحَمَّدٍ عَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) عَلِيّاً (ع) أَلْفَ بَابٍ يُفْتَحُ مِنْ كُلِّ بَابٍ أَلْفُ بَابٍ قَالَ: قُلْتُ هَذَا وَ اللَّهِ الْعِلْم»؛ الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۱، ص ۲۳۹ ح۱.
- ↑ همانا علم گذشته و آینده تا روز قیامت نزد ماست.
- ↑ به خدا سوگند علم کامل همین است.
- ↑ این علم هست اما نه آن علم کامل.
- ↑ علمی که در هر شب و هر روز دربارۀ موضوعی پس از موضوع دیگر و چیزی پس از چیز دیگر تا روز قیامت پدید آید.
- ↑ پژوهشی در باب علم امام، ص۷۹ - ۸۲.
- ↑ جبرئیل بر حضرت زهرا وارد میشد، و او را تسلیت میداد، و احوال پیغمبر را برای او نقل میکرد، و حوادثی را که بعد از او بر فرزندانش واقع میشود به او خبر میداد؛ و امیرالمؤمنین همه آن را مینوشت. این است مصحف فاطمه زهرا؛ الکافی، ج۱، ص۲۴۱، ح۵.
- ↑ و اما مصحف فاطمه (س) حوادث آینده روزگار و اسامی پادشاهان روی زمین تا قیامت در آن است؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۸، ح۱
- ↑ علم غیب، ص۱۱۰.
- ↑ حیاه الحیوان الکبری، ج۱، ص۲۸۳.
- ↑ علم هرچه مردم به آن محتاجند در جفر است. و تا روز قیامت آن چه میشود در آن است؛ مستدرک سفینه البحار، ج۲، ص۶۹.
- ↑ علم غیب، ص۱۱۲.
- ↑ "محمد بن حکیم عن ابی الحسن (ع) قال: انما هلک من کان قبلکم بالقیاس ان الله تبارک و تعالی لم یقبض نبیه حتی اکملله جمیع دینه فی حلاله و حرامه فجائکم مما تحتاجون الیه فی حیاته وتستغیثون به و باهل بیته بعد موته و انها مصحف عند اهل بیته حتی ان فیهارش خدش الکف ثم قال: ان ابا حنیفة ممن یقول: قال علی و انا قلت"؛ مسند الامام الکاظم (ع)، ص۳۲۴.
- ↑ عذافر الصیرفی قال کنت مع الحکم بن عتیبه عند ابیجعفر (ع) فجعل یسأل و کان ابوجعفر علیهالسلام له مکرما فاختلفا فی شیء فقال ابو جعفر (ع) یا بنی قم فاخرج کتابا مدروجا عظیما ففتحه و جعل ینظر حتی اخرج المسألة فقال ابوجعفر هذا خطعلی و املاء رسول الله (ص) و اقبل علی الحکم و قال یا ابا محمد اذهب انت و سلمة و ابوالمقدام حیث شئتم یمینا و شما لا فواللهلا تجدون العلم اوثق منه عند قوم کان ینزل علیهم جبرئیل؛ جامع احادیث الشیعه ج ۱ ص ۸.
- ↑ سأل زرارة ابا عبدالله (ع) عن الصلوة فیالثعالب و الفنک و السنجاب من الوبر فاخرج کتابا زعم انه املاء رسول الله صلی الله علیه و آله ان الصلوة فی وبر کل شیء حرام اکله فالصلوة فی وبره و شعره و جلده و بوله و روثه فکل شیء منه فاسد؛ جامع احادیث الشیعه ج ۱ ص ۹.
- ↑ عن ابی عبدالله قال قال ابو جعفر (ع) یابنی اعرف منازل شیعة علی علی قدر روایاتهم (الی ان قال) نظرت فی کتابعلی(ع) فوجدت فیه ان زنة کل امرأ و قدره معرفته.
- ↑ سأل ابا عبدالله (ع) بعض اصحابنا عن الجفر فقال هو جلد ثور مملو علما قال له فما الجامعه؟ قال تلک صحیفة طولها وعرض الادیم مثل فخذ الفالج فیها کل ما یحتاج الناس الیه و لیس من قضیة الا و هی فیها حتی ارش الخدش. جامع احادیث الشیعه ج ۱ ص ۹.
- ↑ بکر بن کرب الصیر فی قال سمعت ابا عبدالله (ع) یقول انه عندنا کتابا املاء رسول الله (ص) و خط علی(ع)، صحیفة فیها کلحلال و حرام؛ جامع احادیث الشیعه ج ۱ ص ۹.
- ↑ عبد الله بن سنان عن ابی عبد الله (ع) قالسمعته یقول ان عندنا جلدا سبعون ذراعا املی رسول الله و خطه علی بیده وان فیه جمیع ما یحتاجون الیه حتی ارش الخدش) (جامع احادیث الشیعه ج ۱ ص ۱۰.
- ↑ عن ابی شیبه قال سمعت ابا عبدالله (ع) یقول: ضل ابن شرمة عند الجامعة، املاء رسول الله و خط علی بیده، انالجامعه لم تدع لاحد کلاما فیها الحلال و حرام، ان اصحاب القیاس طلبوا العلم بالقیاس فلم یزدادوا من الحق الا بعدا ان دین الله لا یصاب بالقیاس؛ جامع احادیث الشیعه ج ۱ ص ۱۰.
- ↑ معلمی بن خنیس عن ابی عبدالله (ع) قال انالکتب کانت عند علی فلما سار الی العراق استودع الکتب ام السلمة فلمامضی الحسن کانت عند الحسین فلما مضی الحسین کانت عند علی بن الحسین ثمکانت عندی. جامع احادیث الشیعه ج ۱ ص ۱۰ و ۱۱.
- ↑ عن عبدالملک قال دعا ابوجعفر بکتاب علی فجاء بهجعفر مثل فخذ رجل مطوی فاذا فیه ان النساء لیس لهن من عقار الرجل اذاهو توفی عنها شیء فقال ابو جعفر (ع) هذا و الله املاء رسولالله و خطه علی بیده. جامع احادیث الشیعه ج ۱ ص ۱۰.
- ↑ علم امام از دیدگاه احادیث
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱،ح۱، ص۲۳۹.
- ↑ محمد بن علی بن الحسین ابن بابویه، خصال، ص۱۳۹؛ مرتضی عسکری، معالم المدرستین، ج۲، ص۳۴۶.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۳۹، ح۱.
- ↑ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، جزء۳، ص۲۱۰، ح۳؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۳۹، ح۱.
- ↑ محمد بن عیسی ابن الفتح الاربلی، کشف الغمة، ج۳، ص۱۲۱؛ احمد بن علی الطبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج۲، ص ۴۴۸؛ محمد بن علی بن الحسین ابن بابویه، خصال، ابواب الثلاثین، ص۵۲۷، ح۱؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۲۵، ص ۱۱۷. «در کتاب بحارالانوار به جای "الاصغر" "الاصفر" درج شده است».
- ↑ «یعنی: جامعه و جفر بر خلاف آن شهادت میدهند... لکن من امتثال امر امیرالمؤمنین کردم و اختیار رضای او نمودم»؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، جزء۳، ص۲۱۸، ح۳؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۶، ص۴۸، ح۹۰.
- ↑ محمد بن عیسی ابن الفتح الاربلی، کشف الغمة، ج۳، ص۱۷۲-۱۷۹؛؛ مرتضی عسکری، معالم المدرستین، ج۲، ص۴۲۷.
- ↑ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، جزء۳، ص۲۱۴، ح۱۶؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۴۱، ح۴.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۴۱، ح۵؛ همان، ص ۴۵۸، ح۲.
- ↑ امام خمینی، وصیتنامه سیاسی الهی، ص۳.
- ↑ همان.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۴۰، ح۲؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، جزء۳، باب ۱۴، ص۲۱۵، ح۱۸.
- ↑ همان، کافی، ج۱، ص۲۴۲، ح۸.
- ↑ همان، ص۲۴۱، ح۴.
- ↑ محمد بن جریر بن رستم طبری، دلائل الإمامة، ص۲۸؛ عزیزالله عطاردی، مسند حضرت زهرا، ص۲۹۲.
- ↑ محمد بن علی بن الحسین ابن بابویه، خصال، ابواب الثلاثین، ص۵۲۷.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ج۲۱، ص ۱۲۶.
- ↑ کلام نوین اسلامی ج۲ ص۳۹۲-۳۹۶.
- ↑ کافى، ج١، صص ٢۴١ و ۴۵٨.
- ↑ آن را به اميرمؤمنان (ع) داد. وقتى آن حضرت شهيد شد، رسيد به دست حسن. سپس رسيد به دست حسين. سپس نزد اهل آن است تا بدهد به صاحب اين امر "امر امامت" يعنى حضرت مهدى (ع)؛ دلائل الامامة، طبرى، ص٢٨؛ مسند حضرت زهرا، عزيز الله عطاردى، ص٢٩٢.
- ↑ «... براى امام (ع) نشانههايى است... و نزد او مصحف حضرت فاطمه (س) است». خصال، ص۵٢٧.
- ↑ «اگر راست مىگويند مصحف فاطمه (س) را بيرون آورند؛ زيرا وصيت فاطمه در آن است...». بصائر الدرجات، صص٢١۵ و ٢١۶.
- ↑ «زنادقه در سال ١٢٨، ظهورمىكنند. من اين را از مطالعه مصحف فاطمه دريافتم...»؛ كافى، ج١، ص٢۴٠؛ بصائرالدرجات، ص٢١۵.
- ↑ «مصحف فاطمه (س) از ودايع امامت است كه نزد مولا و امام ما صاحب الزمان (ع) است؛ همانطور كه تعدادى روايت از ائمه (ع) در اينباره نقل شده است»؛ الذريعة، ج٢١، ص١٢۶.
- ↑ «... جامعه و جفر برخلاف آن شهادت مىدهند... اما من از امر اميرمؤمنان! پيروى كردم و اختيار رضاى او نمودم...»؛ كشف الغمة، ج٣، صص١٧٢ - ١٧٩، معالم المدرستين، ج٢، ص۴٢٧.
- ↑ أعیان الشیعه، ج١، ص٩٣. سید محسن امین بعد از معرفى کتاب جامعه و بیان اوصاف آن، جامعه و صحیفه و کتاب على (ع)را مصداق یک کتاب مىداند و مىنویسد: «فظهر من ملاحظة مجموع هذه الاخبار و ضمّ بعضها الى بعض أن الجامعة و کتاب على (ع)على الاطلاق و الذى طوله سبعون ذرعاً و الکتاب الذى باملاء رسول الله (ص) و خط على (ع) و الصحیفة التى سبعون ذرعاً و الجلد الذى هو سبعون ذرعاً و الصحیفة العتیقة کلها یراد بها کتاب واحد».
- ↑ اعیان الشیعه، ج ١، ص٩۴.
- ↑ «الواح موسى و عصاى موسى نزد ماست و ما وارثان پیامبرانیم»؛ کافى، ج١، ص٢٣١.
- ↑ «... و هر کتابى که نازل شده است نزد اهل علم است و ماییم اهل علم»؛ همان، ص٢٢۵.
- ↑ «تورات و انجيل و كتب پيغمبران از كجا بهشما رسيده است»؟
- ↑ «اينها از خودشان به ما به ارث رسيده است و چنانكه آنها مىخواندند، ما هم مىخوانيم و چنانكه آنها بيان مىكردند، ما هم بيان مىكنيم. خدا حجتى در زمينش نمىگذارد كه چيزى از او بپرسند و او بگويد نمىدانم»؛ همان، ص٢٢۵.
- ↑ منابع علم امامان شیعه، ص ۹۹-۱۳۰.
- ↑ کلینی، کافی، ۲۴۱/۱؛ صفار، بصائرالدرجات، ۱۵۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۳/۲۶.
- ↑ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۴۰؛ صفار، بصائرالدرجات، ۱۵۳.
- ↑ صفار، بصائرالدرجات، ۱۵۵.
- ↑ صفار، بصائرالدرجات، ۱۵۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۸/۲۶.
- ↑ آن گاه که احساس کردی آن را و صدا را شنیدی، به من بگو؛ پس من او را آگاه کردم. از آن به بعد او مینوشت هر آنچه میشنید از من تا اینکه مصحفی از آن نوشتهها پدید آمد.
- ↑ صفار، بصائر الدرجات، ۱۵۹.
- ↑ منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامتپژوهی، شماره ۶ ص ۱۷۹.
- ↑ سعدالدین مسعود بن عمر فتازانی، شرح المقاصد، قم، منشورات شریف رضی، ۱۴۰۹ ق، (۵ جلدی)، چاپ اول، ج۵ ،ص ۲۶۸.
- ↑ قاضی عضدالدین ایجی،و جرجانی، میرسید شریف (شارح كتاب)، شرح المواقف، قم، منشورات شریف رضی، بی تا، ج۶ ،ص ۲۱ «من علم شیئاً، علم علمه به بالضرورة و الاّجاز ان یكون احدنا عالماً بالجفر و الجامعة و ان كان لایعلم علمه به».
- ↑ میرزا حبیب االله خوئی، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، تهـران، مكتبـه اسـلامیه، 1400 ق، (21 جلـدی) ج۱۶، ص ۱۳۹». قـال الشیخ العلامة البهائی فی شرح الاربعین: «قد تظافرت الاخبار بان النبی املی علی امیرالمؤمنین كتابی الجفـر و الجامعـة و ان فیها علم ماكان و ما یكون الی یوم القیامة».
- ↑ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، صص ۱۹۴.
- ↑ محمد بن حسن طوسی، الغیبة للحجة، قم، دارالمعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ ق، صص۱۶۷.
- ↑ محمد بن حسن حرعاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، بیروت، مؤسسه اعلمی، ۱۴۲۵،ج۵ ،صص۳۴۴. ایشان پس از نقل این حدیث میفرماید: «و رواه فی عیون الاخبار و فی معانی الاخب ار و فی الخصال عن محمد بن ابراهیم بـن اسـحاق الطالقانی قال: اخبرنا احمد بن محمد بن سعید بن عقدة و ذكر مثله؛ و رواه الطبرسی فی كتاب الاحتجاج عن الحسن بـن علی بن فضّال».
- ↑ كلینی، قم، نشر دارالحدیث ، ج۱ ،صص ۵۹۲-۵۹۵.
- ↑ علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت، ص ۱۶۳-۱۷۰.
- ↑ علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص۸۵.
- ↑ علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص۶۷ و ۶۸.
- ↑ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۴۰؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۲۲، ص۵۴۵.
- ↑ «لَيْسَ مِنْ مَلِكٍ يَمْلِكُ الْأَرْضَ إِلَّا وَ هُوَ مَكْتُوبٌ فِيهِ بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِيهِ وَ مَا وَجَدْتُ لِوُلْدِ الْحَسَنِ فِيهِ شَيْئاً»؛ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۴۲.
- ↑ فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود میآیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده میدادند مژده باد!؛ سوره فصلت، آیه: ۳۰.
- ↑ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۴۱.
- ↑ بحارالانوار ج۲۶، ص۲۶ و ۲۷ و ج۴۰، ص۱۹۷.
- ↑ ارش در اصطلاح فقهی اختلاف ازرشی شیء سالم با معیوب را میگویند.
- ↑ بصائر الدرجات، ص۱۴۴.
- ↑ امامت، ص۱۴۷.
- ↑ صفار قمی، محمد، بصائر الدرجات، ج ۳، باب ۱۴ ص ۱۵۱.
- ↑ مرآة العقول، ج ۳، ص ۱۳۶.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۴۱ و بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۲۲.
- ↑ بصائر الدرجات، باب فی الائمه عندهم الصحیفه، ص ۱۴۴.
- ↑ کشی، محمدبن عمر، رجال الکشی، ص ۴۵۰.
- ↑ "قال.... الجفر و فیه علم الاولین و الآخرین و هو عندنا و الالواح و عصاء موسی عندنا و نحن ورثنا النبی (ص)"مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۱۷، ص ۲۳.
- ↑ عسکری امامخان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم.
- ↑ اصول کافی، مرحوم کلینی، ج ۱، ص ۲۴
- ↑ همان مأخذ، ص ۲۸۳.
- ↑ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۴۵ و ۱۴۶.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۳۳.
- ↑ علم امام.
- ↑ آفاق علم امام در الکافی.
- ↑ در جفر است علم اولین و آخرین و او نزد ما است و الواح و عصای موسی نزد ما است؛ بصائر الدرجات في فضائل آل محمد، ج۱، ص ۱۴۰.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۷، ص ۲۳.
- ↑ بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۸۳.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۶، ص ۱۸.
- ↑ محمد بن يعقوب کلینی، اصول کافی، ج ۱، کتاب الحجة، ناشر دار الکتب اسلاميه، چاپ پنجم.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۲۶، ص۱۸.
- ↑ علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۶۶.
- ↑ رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا؛ ص ۶۷-۷۱.
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ص ۲۳۹؛ الزام الناصب، ص ۷ و ۹.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۲۴۰؛ معارف و معاریف، ج ۴، ص ۱۶۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۹؛ غیبة طوسی، ص ۱۰۵؛ منتخب الاثر، ص ۲۵۹.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۴۹.
- ↑ فقال لها إذا أحست (أحسست) بذلک و سمعت الصوت، قولی لی فأعلمته فجعل یکتب کل ما سمع حتی أثبت من ذلک مصحفاًمحمد باقر مجلسی، بحاراالانوار، پیشین، ج۲۶، ص۴۸.
- ↑ محمد بن حسن بن فروخ صفار، پیشین، ص. ۱۱۹
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، پیشین، ج۱ ،ص۲۴۱.
- ↑ تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی، ص۴۵.
- ↑ کلینی کافی، ج ۱، ص ۲۳۸.
- ↑ گلافشان پارسانسب، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۳۸.
- ↑ چند پاسخ درباره چگونگی علم امام