راسخ در علم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از راسخون)

راسخان در علم که در دو آیه از قرآن کریم آمده، کسانی هستند که به علم و دانش آراسته شده و شبهه‌ای بر آنها عارض نمی‌شود. براساس روایات، پیامبر (ص) و امامان (ع) از راسخان در علم هستند.

معناشناسی

راسخ به معنای ثابت[۱] و راسخ در علم، کسی است که علم وی با ثبات و یقین همراه است[۲] و هیچ‌گونه شبهه‌ای[۳] برای او رخ نمی‌دهد، زیرا حقایق و معارف الهی را با نور ایمان و شهود درک می‌کند[۴]. راسخ در علم کسی است که به علم و دانش آراسته شده و شبهه‌ای بر او عارض نمی‌شود. پس راسخان در علم کسانی هستند که در آیه دیگر چنین معرفی شده‌اند که به خدا و رسولش ایمان آورده و سپس شک و ریب دچار نشده‌اند[۵].[۶]

قرآن و راسخ در علم

موضوع راسخان در علم در دو آیه از قرآن کریم آمده است:

  1. ﴿هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ[۷].
  2. ﴿لَّكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ أُوْلَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا[۸].[۹]

ائمه (ع) مصادیق راسخان در علم

از علومی که لازم است امام از آن بهره‌مند باشد، آگاهی از قرآن و تفسیر و تأویل آن است. این آگاهی، همانند علم به احکام شرعی، برای هدایت جامعه لازم است، زیرا قرآن سرچشمه همۀ معارف دینی و از منابع مهم احکام اسلامی است و آگاه نبودن از آن به معنای نقصان در علوم دینی خواهد بود و شیعه چنین نقصی را در امام نمی‌پذیرد[۱۰].

راسخان در علم افرادی هستند، برخوردار از دانش استوار و حقیقی، دانشی که تغییر و تحول در آن راه ندارد، کسانی هستند که در برابر شبهات گرفتار تردید در باورهای خود نمی‌شوند و علم آنها مطابق با واقع است. دانشی که خدا بر صفحۀ قلب خاصان از بندگانش یعنی پیامبران و امامان تابانیده است، چنانکه از امام صادق (ع) روایت شده است: «نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏ وَ نَحْنُ‏ نَعْلَمُ‏ تَأْوِيلَه»[۱۱]، بنابراین پیامبر (ص) و امامان (ع) از راسخان در علم هستند، همان کسانی که خداوند علم‌شان به تأویل قرآن را در کنار علم خویش قرار داد و عالم بودن ایشان به تأویل قرآن مجید و کتاب آسمانی را در عرض علم خود قرار داده است و چون علم به تأویل قرآن از علوم غیبی است، پس ایشان بر علوم پنهانی و غیبی آگاهی دارند[۱۲].

این دانش، دانشی گران بهاست که حقایق و معارف عمیق قرآن را در اختیار صاحبان آن می‌گذارد. آگاهی از باطن و اسرار قرآن کریم نیز از امتیازات اهل بیت (ع) و راسخون در علم است. لذا تنها دانشی که دگرگونی نمی‌یابد و با دانش همۀ دانشمندان تفاوت دارد، دانش پیامبران و امامان (ع) است که تا قیامت ثابت است؛ زیرا دانش آنان الهی و لدنی و بر اساس مشاهدۀ صادقانۀ قلب آنان نسبت به حقایق است و بی‌تردید چنین قلب‌هایی هرگز در تماشای حقایق و یافتن واقعیت‌ها و اسرار ظاهر و باطن هستی خطا نمی‌کنند[۱۳].

ائمه (ع) با توجه به این آیه پیامبر اکرم (ص) را «أَفْضَلُ اَلرَّاسِخِينَ»[۱۴] خوانده و درباره خود نیز فرموده‌اند: «نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِی‏ الْعِلْمِ‏ وَ نَحْنُ‏ نَعْلَمُ‏ تَأْوِیلَه‏‏»[۱۵].

روایات راسخ در علم بودن امامان

روایاتی وجود دارد مبنی بر اینکه منظور از راسخان، پیامبر (ص) و امامان (ع) هستند، مانند:

  1. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: "کجایند کسانی که گمان کرده‌اند راسخان در علم آنهایند نه ما؟ آنان دروغ می‌گویند و به حق ما تجاوز می‌کنند. خداوند ما را بالا برده و آنها را پست کرده است و به ما بخشیده و آنها را محروم ساخته است"[۱۶].[۱۷]
  2. برید بن معاویه عجلی از یکی از صادقین (ع) دربارۀ تفسیر آیه ﴿هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ[۱۸] روایت کرد که فرمودند: "برترین راسخان در علم رسول خداست که خداوند تمام آنچه را که بر او نازل کرده تنزیل و تأویلش را نیز به او تعلیم داده است و چنین نیست که خداوند چیزی را به او نازل کند و تأویل آن را به او نیاموزد و اوصیای آن حضرت تمامی آن را می‌دانند. بعد فرمود: قرآن عام و خاص، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ دارد و راسخون در علم آن را می‌دانند"[۱۹].[۲۰]

راسخ در علم بودن علما

برخی از بزرگان، عالمان ربانی را که اصول و مبانی تأویل و تفسیر صحیح را در مکتب اهل البیت آموخته و خود را به زیور علم و تقوا آراسته‏‌اند در حد خود از راسخان در علم به شمار می‏‌روند. با این وجود، دانش و معرفت آنان به قرآن، به هیچ وجه قابل مقایسه با دانش امامان (ع) نیست، ولی از آنجا که اصول و مبانی صحیح شریعت را از سرچشمه زلال آن دریافت کرده‏‌اند و از فطرتی سلیم برخوردارند، می‏‌توانند شماری از متشابهات را به محکمات ارجاع دهند و از این طریق، به تأویل صحیح آن دست یابند[۲۱].

نتیجه گیری

نتیجه اینکه، تحت پرتو احادیثِ "راسخون فی العلم" به دست می‌آید، علاوه بر خداوند، راسخان در علم نیز به تأویل آیات قرآن آگاهی دارند و بنابر روایات تفسیری معتبر و صریح الدلاله، امامان (ع) به عنوان پیشوایان دینی، راسخان حقیقی علم و عالمان حقیقی تأویلند[۲۲].

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. راغب، حسین بن محمد، المفردات، ص ۳۵۲.
  2. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۵، ص ۲۰۸.
  3. راغب، حسین بن محمد، المفردات، ص ۳۵۲.
  4. مصطفوی، سید حسن، التحقیق، ج ۴، ص ۱۰۶ ـ ۱۰۷.
  5. راغب، حسین بن محمد، مفردات، ص۲۰۰.
  6. ر.ک: اسعدی، محمد، معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی، فصلنامه علوم حدیث، ش ۵۳؛ دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳، ص ۴۱۸.
  7. اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد؛ سوره آل عمران، آیه۷.
  8. امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان می‌آورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم؛ سوره نساء، آیه۱۶۲.
  9. ر.ک: اسعدی، محمد، معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی، فصلنامه علوم حدیث، ش ۵۳.
  10. ر.ک: عظیمی، محمد صادق، سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۷۱.
  11. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۱۳.
  12. ر.ک: موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۲۶۰؛ ردایی، حسین، قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل، ۱۲۷ ـ ۱۲۸؛ خوش‌باور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص ۲۱ و ۲۲؛ مهدی‌فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص ۱۹۹؛ باقری، سید محمد فائز، بررسی علم اولیای الهی، ص ۶۰؛ منصورآبادی، محمد، راسخان در علم از دیدگاه فریقین، ص ۱۸۴ ـ ۱۹۳؛ ناصحیان، علی اصغر، تأویل و راسخان در علم، ماهنامه علوم حدیث، ش ۱۱، ص ۱۴۳ ـ ۱۴۶؛ شریعتمدار جزائری، سید نورالدین، امام حسین و علم به شهادت؛ بنی سعید لنگرودی، سید محمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام، ص ۶۹.
  13. ر.ک: موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۲۶۰؛ خوش‌باور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص ۲۱ و ۲۲؛ ردایی، حسین، قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل، ۱۲۷ ـ ۱۲۸.
  14. تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۱۶۴؛ الکافی، ج‌۱، ص‌۲۱۳؛ البرهان، ج‌۱، ص‌۵۹۷‌ـ‌۵۹۹‌.
  15. نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴؛ الکافی، ج‌۱، ص‌۲۱۳؛ نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۳۱۵، ۳۱۸.
  16. «أَيْنَ الَّذِينَ زَعَمُوا أَنَّهُمُ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ دُونَنَا كَذِباً وَ بَغْياً عَلَيْنَا أَنْ رَفَعَنَا اللَّهُ وَ وَضَعَهُم»؛ نهج البلاغه، خ ۲۰۱. مناقب ابن‌شهرآشوب، ج ۱، ص ۲۸۵ و غرر الحکم ش ۲۸۲۶.
  17. ر.ک: مهدی‌فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص ۱۹۹؛ منصورآبادی، محمد، راسخان در علم از دیدگاه فریقین، ص ۱۸۴ ـ ۱۹۳
  18. اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد؛ سوره آل عمران، آیه۷.
  19. «فَرَسُولُ اللَّهِ ص أَفْضَلُ الرَّاسِخِينَ فِي الْعِلْمِ قَدْ عَلَّمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَمِيعَ مَا أَنْزَلَ عَلَيْهِ مِنَ التَّنْزِيلِ وَ التَّأْوِيلِ وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيُنْزِلَ عَلَيْهِ شَيْئاً لَمْ يُعَلِّمْهُ تَأْوِيلَهُ وَ أَوْصِيَاؤُهُ مِنْ بَعْدِهِ يَعْلَمُونَهُ كُلَّهُ وَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ تَأْوِيلَهُ إِذَا قَالَ الْعَالِمُ فِيهِمْ بِعِلْمٍ فَأَجَابَهُمُ اللَّهُ بِقَوْلِهِ- يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ الْقُرْآنُ خَاصٌّ وَ عَامٌّ وَ مُحْكَمٌ وَ مُتَشَابِهٌ وَ نَاسِخٌ وَ مَنْسُوخٌ فَالرَّاسِخُونُ فِي الْعِلْمِ يَعْلَمُونَهُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۱۳، ح ۲.
  20. ر.ک: مظفر، محمد حسین، پژوهشی در باب علم امام، ص ۶۹؛ مهدی‌فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص ۱۹۹؛ حسینی، سید حسین، هادیان در کلام امام هادی، ص ۷۶.
  21. ر.ک: ناصحیان، علی اصغر، تأویل و راسخان در علم، ش ۱۱، ص ۱۴۳ ـ ۱۴۶
  22. ر.ک: اکبرنژاد، مهدی و محمدی، روح‌الله، بررسی سندی و دلالی احادیث راسخون فی العلم، ص ۶۰.