رحمت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی
معناشناسی
«رحمت» به معنای رقت، عطوفت،[۱] مغفرت،[۲] شفقت و مهربانی[۳] است و مقابل آن غضب به معنای خشم است و همراه با جوشش و غلیان خون برای انتقام است.[۴] رحمت در اصطلاح عرفان، به معنای نفس وجود است که منشأ هر نعمت وجودی[۵] و اراده رساندن خیر به بندگان و رفع شرّ از آنان[۶] است. امام خمینی نیز مانند دیگر عارفان،[۷] رحمت را همان وجود مطلق میداند که همه اشیا به سبب آن ظهور و تحقق مییابند و به سریان آن، ظلمتهای عالم ماهیات و اجسام روشن میشوند.[۸] از الفاظ مرتبط با رحمت، مدارا و شفقت است. مدارا به معنای ملایمت[۹] و حسن خلق در معاشرت با مردم است؛[۱۰] اما شقفت، مهربانی همراه با رقت است.[۱۱].[۱۲]
پیشینه
رحمت یکی از صفات الهی است که در کتابهای آسمانی از آن سخن به میان آمده است.[۱۳] در بسیاری از آیات قرآن نیز به رحمت الهی اشاره شده است ﴿هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ﴾[۱۴]، ﴿وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ﴾[۱۵]، ﴿مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلَا مُمْسِكَ لَهَا وَمَا يُمْسِكْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾[۱۶] همه سورههای قرآن جز سوره توبه، با بیان رحمت که در بسمله است، آغاز میشوند. در برخی روایات نیز برای خداوند صد رحمت ذکر شده است که یک قسمت آن در دنیا ظهور میکند و به واسطه آن مردم با یکدیگر با رحمت و شفقت رفتار میکنند و باقی آن را خداوند برای روز قیامت ذخیره میکند؛[۱۷] چنانکه رحمت الهی، سابق بر غضب خداوند شمرده شده است.[۱۸] در آموزههای عرفانی نیز از رحمت سخن گفته شده است. عارفان تأکید دارند هستی، در واقع ظهور رحمت الهی میباشد و عالم با رحمت آغاز شده[۱۹] و هستی ـ که رحمت عام الهی است ـ از اسم ﴿الرَّحْمَنِ﴾ افاضه گشته است؛[۲۰] از اینرو رحمت در عرفان با مسائلی مانند فیض وجود و کمالات آن مرتبط است.[۲۱]
امام خمینی در بیشتر آثار عرفانی خود، بحث رحمت را با مسائل مختلفی چون شناخت هستی، مبدأ عالم و انسان پیوند زده است.[۲۲] ایشان در این بحث، با نقل سخنان ابنعربی و استاد خویش محمدعلی شاهآبادی، به بیان نظر خود پرداخته است.[۲۳] همچنین در مواردی، نظر قیصری و برداشت میرزا جواد ملکی دراینباره را تحلیل و نقد کرده است.[۲۴].[۲۵]
حقیقت رحمت
امام خمینی مانند دیگر عارفان،[۲۶] حقیقت رحمت را همان نفس وجود میداند؛ زیرا وجود، اصل همه رحمتهاست[۲۷] و در واقع رحمت، بسط و گسترش وجود مطلق است و همه موجودات زیر پوشش رحمت واسعه هستند.[۲۸] بعضی اندیشمندان اسم ﴿الرَّحْمَنِ﴾ و ﴿الرَّحِيمِ﴾ را مشتق از رحمت میدانند و از آنجا که معنای رحمت را با نوعی رقت و عطوفت همراه میدانند، کاربرد رحمت دربارهٔ خداوند را مستلزم انفعال در ذات حق شمرده، آن را دربارهٔ خداوند مجاز میدانند.[۲۹] برخی معتزله، کاربرد رحمت را به لحاظ آثار و افعال تفسیر میکنند، نه به لحاظ مبادی و اوصاف؛ همچنانکه آنان در سایر اوصاف حقتعالی نیز اینگونه قائل شدهاند [۳۰] و معتقدند صفات هفتگانه ثبوتیه حقتعالی، قدرت، علم، اراده، حیات، کلام، سمع و بصر، به یک صفت بر میگردند که در آن هم، ذات نایب مناب آن صفت است.[۳۱] بعضی نیز قید عطوفت و رأفت را خارج از معنای حقیقی رحمت دانستهاند.[۳۲]
امام خمینی دو نظر یاد شده را نمیپذیرد و معتقد است واضع لغت در این نوع الفاظ، همان معنای متعارف را در نظر داشته است؛ ولی آنچه الفاظ برای آنها وضع شده، معنای عامه یا همان معانی مجرد از این قیود است؛ برای مثال لفظ «نور» برای همان معنای نور حسی وضع شده است، ولی آنچه لحاظ شده، همان جهت نوریت آن است، نه آمیختگیاش با ظلمت.[۳۳] بنابراین، در رحمان، رحیم، عطوف و رئوف و امثال آنها، یک جهت کمال و تمام است و یک جهت انفعال و نقص که بر حسب نشئات وجود و درجات آن، دارای کمال و نقص است.[۳۴] این الفاظ نیز در ازای همان جهت کمالی که اصل آن حقیقت است، وضع شدهاند؛ امّا جهات انفعالی ـ که از لوازم آن نشئه است ـ دخالتی در معنایی که برای آن وضع شده، ندارد. پس کاربرد آن دربارهٔ موجودی که صرفاً جهت کمال را واجد است و از انفعال و نقص مبراست، صرف حقیقت است.[۳۵] این بیان، موافق ذوق اهل معرفت است؛ همچنانکه وجدان اهل ظاهر نیز با آن تناسب دارد.[۳۶].[۳۷]
اقسام رحمت
در متون شریعت، برای رحمت اقسامی ذکر شده است؛ مانند «رحمت واسعه» که برگرفته از آیه ﴿رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ﴾[۳۸] است؛ «رحمت سابقه» که به آیه ﴿كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ﴾[۳۹] اشاره دارد؛ «رحمت امتنانیّه» رحمتی است که پیش از استحقاق بندگان به آنها تعلق میگیرد و «رحمت وجوبیّه» که به آیه ﴿فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ﴾[۴۰] اشاره دارد و برای پارسایان و نیکوکاران است.[۴۱] رحمت امتنانی و رحمت واسعه، از مصادیق رحمت ذاتی شمرده میشوند که اصل هر رحمتاند و همه اشیا را شامل میشوند.[۴۲]
در آموزههای عرفانی، از جهت دیگر، رحمت به رحمت رحمانی و رحمت رحیمی تقسیم میشود و هر یک از آنها نیز به رحمت ذاتی و صفاتی تقسیم میشوند.[۴۳] رحمت ذاتی، اقتضای اسمای ذات و رحمت صفاتی اقتضای اسمای صفات است و هر کدام از این دو به رحمت عام و خاص تقسیم میشوند.[۴۴] رحمت رحمانی، افاضه اصل وجود و رحمت رحیمی اخص از آن است و تفصیل حکم وجود در تعینات را بر عهده دارد که گاهی در مرتبه ذات و گاهی در مرتبه فعل است.[۴۵]
امام خمینی در سخنان خود بیان روشنتری از این اقسام دارد. ایشان اساس رحمت را همان رحمت مطلقه میداند که سراسر عالم هستی را دربر گرفته و هر موجودی را به کمال خود میرساند.[۴۶] در نگاه ایشان، رحمت مطلقه، به رحمانی و رحیمی تقسیم میشود، و رحمت رحمانیه و رحمت رحیمیه، مفتاح باب وجود و مفتاح کتاب تدوین است.[۴۷] بعضی عارفان، رحمت امتنانیّه را تعبیر دیگری از رحمت رحمانی دانستهاند که قسیم رحمت رحیمیّه است.[۴۸] در نگاه امام خمینی، هر یک از رحمت رحمانی و رحیمی، به رحمت ذاتی و فعلی تقسیم میشود؛ رحمت ذاتی در مرتبه ذات، در حضرت واحدیت، با فیض اقدس تجلی میکند و در مرتبه فعل، با تجلی به فیض مقدس، در اعیان خارجی ظهور میکند.[۴۹]
عارفان، ﴿الرَّحْمَنِ﴾ و ﴿الرَّحِيمِ﴾ در «بسمله» را اشاره به رحمت رحمانی و رحمت رحیمی میدانند.[۵۰] امام خمینی نیز بر این معنا تأکید کرده، دو احتمال دیگر برای ﴿الرَّحْمَنِ﴾ و ﴿الرَّحِيمِ﴾ در «بسمله» ذکر میکند. به اعتقاد ایشان، این دو صفت، اگر صفت برای اسم باشند، طبق این معنا، از احتمال تکرار در سوره حمد مصوناند و اگر مراد از اسم، اسم ذاتی و تجلی به مقام جمعی باشد، در این صورت رحمانیت و رحیمیت از صفات ذاتیه خواهند بود که در تجلی به مقام واحدیت، برای اسم «الله» ثابتاند و اگر مراد از اسم، تجلی جمعی فعلی باشد که مقام مشیت است، رحمانیت و رحیمیت از صفات فعلاند و از تنزلات و مظاهر رحمانیت و رحیمیت ذاتی خواهند بود.[۵۱].[۵۲]
ویژگیهای رحمت الهی
اهل معرفت، رحمت رحمانی را صفتی عام برای همه موجودات و رحمت رحیمی را صفتی خاص شمردهاند.[۵۳] امام خمینی نیز با استناد به بعضی روایات،[۵۴] ﴿الرَّحْمَنِ﴾ را اسمی خاص برای صفتی عام میداند؛ زیرا ﴿الرَّحْمَنِ﴾، اسم مختص خداوند و صفتی است که در برگیرنده همه موجودات است؛ اما ﴿الرَّحِيمِ﴾، اسم عامی است که میان حق و خلق مشترک است، و صفت رحیمیت، صفتی خاص است که بسط کمالات اشیا را بر عهده دارد.[۵۵] در حقیقت، هدایت هادیان الهی، جلوهای از رحمت رحیمی است. اگرچه در نظر ایشان رحمت رحیمی، مخصوص مؤمنان و اهل سعادت است؛ اما این به سبب تحدید رحمت نبوده، عدم شمول آن برای اشقیا به سبب نقصان استعداد آنهاست؛ وگرنه رحمت رحیمی، خود رحمتی عام است.[۵۶]
امام خمینی با استناد به برخی روایات،[۵۷] یکی دیگر از ویژگیهای رحمت رحمانی و رحیمی را عمومیت رحمت رحمانی برای دنیا و آخرت میداند؛ اگرچه رحمت رحیمی در آخرت بیشتر ظهور و بروز دارد.[۵۸] در بعضی روایات نیز رحمن و رحیم متعلق به دنیا و آخرت است.[۵۹] ایشان مقصود این روایات را ایجاد عشق حقیقی در هر موجود و رساندن آن به کمال لایق خود در دنیا و آخرت میداند.[۶۰]
از نگاه امام خمینی، اسامی ﴿الرَّحْمَنِ﴾ و ﴿الرَّحِيمِ﴾، از اسمای جامع الهی هستند که احاطه و گستره وسیع دارند و ظل و سایه اسم اعظم «الله» هستند که رب انسان کامل است، و اسم «الله» محیط بر آن دو است؛ از اینرو در «بسمله»، تابع اسم «الله» ذکر شدهاند؛[۶۱] همچنین هرچه در عالم خارج ظاهر میشود، از تجلیات رحمت رحمانی است و «الرحیم» مقام قبض وجود و برگشت آن به سوی غیب است؛[۶۲] از اینرو اسم «رحیم» به افق بطون نزدیکتر است.[۶۳].[۶۴]
سبقت صفت رحمت
بر اساس برخی روایات، رحمتحق بر غضب او پیشی دارد؛[۶۵] از اینرو عارفان معتقدند گستره و دامنه رحمت به گونهای است که حتی بر غضب الهی مقدم است و آن را زیر پوشش میگیرد؛ بلکه وجود غضب بر مجرمان نیز به رحمت وجودی حق محقق میشود.[۶۶] به اعتقاد بعضی عارفان، اسم «رحمت» در آخرت نزد اسم «منتقم» شفاعت میکند و رحمت او حکم غضبش را برطرف میسازد.[۶۷] امام خمینی معتقد است یکی از معانی سبقت رحمت بر غضب، این است که تجلی به مقام رحمانی بر همه موجودات عالم غیب و شهادت احاطه دارد.[۶۸] به باور ایشان، صفت رحمت در دو بستر رحمانیت و رحیمیت، اصلی است و غضب و سایر اسمای جلال تبعی هستند؛[۶۹] نخستین مظاهر اسم اعظم نیز مقام رحمانیت و رحیمیت ذاتیاند که از اسمای جمالی هستند و بر باقی اسما مانند اسمای جلالی احاطه دارند؛ از اینرو گفته شده است رحمت الهی بر غضب او سبقت دارد.[۷۰].[۷۱]
انسان کامل، مظهر رحمت الهی
امام خمینی با الهام از آیه ﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ﴾[۷۲] و آیات دیگر،﴿لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ﴾[۷۳]، ﴿لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ﴾[۷۴] معتقد است انسان کامل، بر حسب داشتن مقام شهادت ـ که ظهور به رحمانیت است ـ و مقام غیب ـ که ظهور به رحیمیت است ـ تمام دایره وجود را دربر میگیرد؛ از اینرو انسان کامل مظهر رحمت رحمانی و رحیمی خداوند است.[۷۵] ایشان تأکید دارد اساساً یکی از کاملترین مظاهر رحمت مطلقه ـ بهویژه رحمت رحیمی خداوند ـ بعثت انبیا ست؛ چنانکه آنان به عنوان مظاهر رحمت الهی برای نجات بندگان برانگیخته شدهاند.[۷۶] در نگاه امام خمینی یکی از بزرگترین جلوههای رحمت الهی برای تمام بشر قرآن کریم است[۷۷] و اگر کسی بخواهد رحمت واسعه الهی شامل حال او شود، باید به قرآن تمسک کند.[۷۸].[۷۹]
رحمت در بندگان
صفت رحمت در بندگان، یکی از مظاهر رحمت الهی است. در روایات به صفت رحمت در بندگان تأکید شده است و آن موجب دریافت رحمت الهی بهشمار رفته است؛[۸۰] از اینرو پیامبر اسلام(ص) نیز برای جهانیان مظهر تام رحمت و محبت معرفی شده است. ﴿لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ﴾[۸۱]؛ ﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ﴾[۸۲] امام خمینی رحمت و محبت را رمز پیوستگی زندگی فردی و اجتماعی میداند که در نبود آن رشته زندگی فردی و اجتماعی گسیخته خواهد شد.[۸۳] در نگاه ایشان، مدارا، رحمت و محبت، از جلوههای رحمانی است و مردم باید با این جلوه الهی با همدیگر رفتار کنند[۸۴] و یکی از بارزترین ویژگیها در سیره پیشوایان، رحمت و محبت و مداراست که در حق دشمن نیز باید رعایت شود؛[۸۵] در عین حال در برابر دشمن معاند، لازم است با قدرت و صلابت برخورد شود.[۸۶] ایشان رحمت و عطوفت مادر را مظهر رحمت الهی میداند که تجسم این رحمت در دیدگان مادر، بارقه عطوفت و رحمت ربالعالمین است؛ همچنین این عطوفت است که تحمل رنجها و مشقتهای تربیت فرزند را برای مادر ممکن ساخته است.[۸۷]
امام خمینی در سیره عملی خود نیز دارای این صفت و با همه افراد، بهویژه اهل خانه، اعم از زن، فرزندان و نوهها و حتی وابستگان سببی و نسبی خود رفتار رحیمانه و محبتآمیز داشت و همواره به آنان اظهار محبت کرده، رحمت، عطوفت و علاقه خود را به آنان ابراز میکرد.[۸۸] همچنین در موارد پرشماری امام خمینی افرادی که به شخص ایشان توهین و بدگویی کرده بودند، سپس پشیمان شده، با نامه، عفو و بخشش خواسته بودند، بدون استثنا در تمام موارد، آنان را بخشیده، مورد رحمت خود قرار داده است.[۸۹] ایشان به خانواده شهدا و رزمندگان و افراد نیازمند عنایت ویژهای داشت و پیوسته برای حل مشکلات آنان دستور رسیدگی میداد. در مواردی نیز از محل وجوهات شرعی و بخشش قسمتی از آن، به آنها کمک میکرد.[۹۰].[۹۱]
منابع
پانویس
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۲/۴۹۸؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۲/۲۳۰.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۲/۲۳۰.
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۷/۱۰۵۲۰.
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ۲/۱۳۳.
- ↑ کاشانی، لطائف الاعلام، ۲۹۲.
- ↑ تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱/۸۴۷.
- ↑ جندی، شرح فصوص الحکم، ۶۱۸؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۹۱۴.
- ↑ امام خمینی، دعاء السحر، ۳۱.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۴/۲۵۵.
- ↑ زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ۱۹/۴۰۵.
- ↑ عسکری، الفروق فی اللغه، ۲۳۶.
- ↑ صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «رحمت»، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۵۷۹ – ۵۸۴.
- ↑ کتاب مقدس، رساله پولس رسول به افسسیان، ب۲، ۴؛ رساله یعقوب، ب۵، ۱۱.
- ↑ «اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد» سوره آل عمران، آیه ۷.
- ↑ «و در زمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید و او را با بیم و امید بخوانید که بخشایش خداوند به نیکوکاران نزدیک است» سوره اعراف، آیه ۵۶.
- ↑ «خداوند در هر بخشایشی را بر مردم بگشاید کس را یارای بستن آن نیست و چون فرو بندد پس از او گشایندهای ندارد و او پیروزمند فرزانه است» سوره فاطر، آیه ۲.
- ↑ ابنطاووس، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ۲/۳۲۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱/۴۴۳؛ متقی هندی، ۴/۲۴۹.
- ↑ ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۱/۱۰۲–۱۱۲.
- ↑ ابنعربی، تفسیر ابنعربی، ۱/۷؛ گنابادی، ۱/۲۸.
- ↑ کاشانی، اصطلاحات الصوفیه، ۱۴۹؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۳۰۱ و ۳۵۲.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۶ و ۶۶؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۶۸؛ امام خمینی، سرّ الصلاة، ۳؛ امام خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۴۴.
- ↑ امام خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم، ۱۵–۱۷ و ۱۸۸–۱۸۹؛ امام خمینی، دعاء السحر، ۴۳–۴۹.
- ↑ امام خمینی، دعاء السحر، ۴۶–۴۹.
- ↑ صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «رحمت»، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۵۷۹ – ۵۸۴.
- ↑ قونوی، الفکوک، ۲۰۵؛ همو، اعجاز البیان، ۵۳، ۱۰۳؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۳۵۲؛ جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، ۷۴.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۶.
- ↑ امام خمینی، تفسیر سوره حمد، ۱۰۲.
- ↑ سیوطی، ۱/۹.
- ↑ قاضیعبدالجبار، المغنی، ۲۰/۱۹۹–۲۰۹؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۸–۲۴۹؛ همو، امام خمینی، حدیث جنود، ۲۳۱.
- ↑ قاضیعبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۱۱۸–۱۳۰؛ امام خمینی، الطلب و الاراده، ۱۲–۱۳.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۹.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۹.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۵۰–۲۵۱.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۹–۲۵۱.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۵۱.
- ↑ صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «رحمت»، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۵۷۹ – ۵۸۴.
- ↑ « بخشایشم همه چیز را فرا میگیرد » سوره اعراف، آیه ۱۵۶.
- ↑ «پروردگارتان بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است» سوره انعام، آیه ۵۴.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۵۶.
- ↑ کاشانی، لطائف الاعلام، ۲۹۲–۲۹۳؛ همو، اصطلاحات الصوفیّه، ۱۲۱.
- ↑ قونوی، اعجاز البیان، ۲۲۳؛ کاشانی، لطائف الاعلام، ۲۹۲؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۹۱۳.
- ↑ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۳۵۲ و ۹۱۲.
- ↑ ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۳/۱۷۱؛ قونوی، الفکوک، ۲۷۰؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۹۱۱.
- ↑ قونوی، اعجاز البیان، ۱۷۳.
- ↑ امام خمینی، امام خمینی، حدیث جنود، ۱۸۶.
- ↑ امام خمینی، امام خمینی، حدیث جنود، ۳۱۹.
- ↑ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۹۱۳–۹۱۴.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۵–۲۴۶ و ۲۶۷.
- ↑ ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۱/۱۱۴؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۹۱۲.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۵.
- ↑ صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «رحمت»، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۵۷۹ – ۵۸۴.
- ↑ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۹۱۱–۹۱۲؛ گنابادی، ۱/۲۸–۲۹.
- ↑ طبرسی، ۱/۹۴.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۵–۲۴۶؛ امام خمینی، دعاء السحر، ۴۳؛ امام خمینی، مصباح الهدایه، ۵۵.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۶.
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۵۵۷؛ صدوق، ۳.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۶؛ امام خمینی، دعاء السحر، ۴۳–۴۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۵۵۷.
- ↑ امام خمینی، دعاء السحر، ۴۳.
- ↑ امام خمینی، دعاء السحر، ۴۸.
- ↑ امام خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم، ۱۵–۱۶، ۶۶.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۷۴.
- ↑ صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «رحمت»، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۵۷۹ – ۵۸۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱/۴۴۳؛ فیض کاشانی، علم الیقین فی اصول الدین، ۱/۸۱ و ۸۳.
- ↑ خوارزمی، شرح فصوص الحکم، ۸۲۰ و ۸۸۷–۸۸۸؛ امام خمینی، امام خمینی، صحیفه امام، ۹/۳۶۹–۳۷۰.
- ↑ ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۱/۱۴۴.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۷.
- ↑ امام خمینی، تفسیر سوره حمد، ۱۰۳؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۳۳–۲۳۴؛ امام خمینی، صحیفه امام، ۹/۳۶۹.
- ↑ امام خمینی، مصباح الهدایه، ۱۸.
- ↑ صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «رحمت»، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۵۷۹ – ۵۸۴.
- ↑ «و تو را جز رحمتی برای جهانیان، نفرستادهایم» سوره انبیاء، آیه ۱۰۷.
- ↑ «بیگمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست ، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.
- ↑ «مبادا خود را از اینکه (مشرکان) ایمان نمیآورند به هلاکت افکنی» سوره شعراء، آیه ۳.
- ↑ امام خمینی، سرّ الصلاة، ۴؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۳۴.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۶۶.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ۱۹/۱۱۲.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۷.
- ↑ صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «رحمت»، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۵۷۹ – ۵۸۴.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ۹/۵۴.
- ↑ «بیگمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست ، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.
- ↑ «و تو را جز رحمتی برای جهانیان، نفرستادهایم» سوره انبیاء، آیه ۱۰۷.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۳۲.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۳۱۸–۳۱۹.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۳۹۱ و ۱۸/۴۶.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ۹/۳۸۵.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۲۲۵.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ۱/۲؛ الهامینیا، سیره اخلاقی ـ تربیتی امام خمینی، ۲۰۵.
- ↑ رحیمیان، در سایه آفتاب، ۹۶.
- ↑ رحیمیان، در سایه آفتاب، ۸۰–۸۱.
- ↑ صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «رحمت»، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۵۷۹ – ۵۸۴.