دشمن که از حرکت مسلمانانآگاه شده بود، به سراغ آنان آمد و در کمین ایشان نشست. تا زمانی که محمد بن مسلمه و یارانش به استراحت پرداختند و خوابیدند. افراد بنیثَعلَبة و بنیعَوال که تعداد آنان به صد نفر میرسید[۷]، آنان را محاصره کردند؛ اما مسلمانان تا زمانی که تیراندازی نشده بود، متوجه حضور آنان نشدند. محمد بن مسلمه که کمانش همراهش بود، از جای خود برخاست و به یاران خود فرمان داد تا سلاح خود را بردارند و آماده شوند. یاران او هم آماده شدند و تا ساعتی از شب به تیراندازی به یکدیگر مشغول بودند. پس از آن دشمنان با نیزه به مسلمانان حمله کردند و سه نفر از آنان را کشتند. یارانمحمد بن مسلمه نیز دور او جمع شدند و یک نفر از دشمن را کشتند و دشمن با حمله مجدد، بقیه مسلمانان را نیز به شهادت رساندند. در این میان، محمد بن مسلمه هم زخمی شد و به زمین افتاد و چون پاشنههایش زخمی شده بود، قادر به حرکت نبود. دشمن نیز که تصور کرد او مرده است جامههای مسلمانان را از تن آنان درآوردند و رفتند[۸][۹].
پس از این ماجرا مردی بر کشتگان مسلمانان عبور کرد و با دیدن کشتگان مسلمانان﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴾[۱۰] گفت. در این هنگام محمد بن مسلمه، صدای او را شنید و دانست که وی مسلمان است و برای آنکه به شخص بفهماند که زنده است تکانی به خود داد و حرکتی کرد. آن مرد متوجه او شد و محمد را با خود به مدینه برد[۱۱][۱۲].
↑دلیلی در مورد علت اعزام محمد بن مسلمه به این سریه، در کتب تاریخی ذکر نشده است.
↑محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۵۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۶۵و ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۵۴.
↑محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۵۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۶۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۷۷.
↑آبی است که متعلق به «بَنی طُریف» بوده و در «أجإ» واقع شده است. در قول دیگری آمده است که این مکان در بیست و چهار میلی مدینه و در راه «رَبَذه» واقع شده است. یاقوت حموی، المعجم البلدان، ج۴، ص۳۶۶.
↑محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۵۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۶۵؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۵۴؛ ابن سیدالناس، عیون الأثر، ج۲، ص۱۴۲.
↑«ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.
↑محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۵۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۶۵؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۵۵؛ ابن سیدالناس، عیون الأثر، ج۲، ص۱۴۲.
↑محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۵۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۶۵؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۵۵؛ ابن سیدالناس، عیون الأثر، ج۲، ص۱۴۲.