سیره خانوادگی پیامبر خاتم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

از سیره‌های خانوادگی پیامبر اسلام (ص) چگونگی رفتار ایشان با همسران و فرزندان بیان شده است، که با همسران مهربان بود و اشکالات آنها را نادیده می‌گرفت و به فرزندان فوق‌العاده محبت می‌ورزید.

مقدمه

از جمله سیره‌های خانوادگی پیامبر اسلام (ص) چگونگی رفتار ایشان با همسران و فرزندان بیان شده است:

با همسران

رسول خدا (ص) بخشی از وقت خویش را به همسرانش اختصاص می‌داد. چون به خانه می‌رفت، با آنان گفتگو می‌کرد و اُنس می‌گرفت و نیازهای روحی و عاطفی ایشان را برآورده می‌ساخت. در کارهای خانه به همسرش یاری می‌رساند. خانه را جارو می‌زد و با خدمتکار خویش، آرد خمیر می‌کرد[۱]. رسول خدا (ص) درباره نوع غذا و کیفیت پخت و پز آن، بهانه نمی‌گرفت و از آنچه خدا حلال کرده بود، همراه خانواده و خدمتکاران می‌خورد.

روابط رسول خدا (ص) با همسرانش به گونه‌ای بود که آنان گاه به خود جرأت مشاجره با آن حضرت را می‌دادند. در برابر خُرده‌گیری‌هایی که همسران رسول خدا (ص) به وی درباره استفاده از اموال می‌گرفتند، آیات زیر نازل شد: يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا[۲].

برخورد همسران رسول خدا (ص) با وی و تحت فشار قرار دادن آن حضرت به گونه‌ای بود که پیامبر یک ماه از آنها کناره‌گیری کرد و در موردی دیگر، رسول خدا (ص) برای جلب رضایت برخی از همسران، آنچه حلال بود بر خود حرام نمود[۳]. همچنین در اختلافی که میان رسول خدا (ص) و همسرش حفصه پیش آمد، بنا شد در این زمینه، عمر که پدر حفصه بود قضاوت کند. جسارت حفصه در این مجلس به گونه‌ای بود که عمر به او گفت: اگر محضر پیامبر نبود، به قدری او را می‌زد که جان دهد[۴].

رفتار با عطوفت رسول خدا (ص) با همسران، برای برخی افراد قابل توجیه نبود؛ چنان که افرادی چون عمر، ریشه همه گرفتاری‌های پیامبر از سوی همسرانش را، نوع برخوردهای خود حضرت می‌دانستند و معتقد بودند اگر همانطور که آنان با زنانشان رفتار می‌کنند، پیامبر نیز رفتار می‌کرد، زنان جسور نمی‌شدند و جرئت نمی‌کردند روی حرف مردان حرفی بزنند. پیامبر این روش‌ها را نمی‌پسندید و چون این سخنان بدو گفته می‌شد، تنها تبسم می‌کرد. رقابت میان همسران رسول خدا (ص) مشهود بود؛ چنان که برخی همسران از عنایت پیامبر به ماریه قبطیه نگران بودند و به آزار و اذیت وی پرداختند که رسول خدا (ص) وی را به مکانی بیرون از مدینه برد[۵]. این رقابت‌ها چنان بود که ام حبیبه هنگام مرگ با اشاره به آن، از عایشه و ام سلمه که در آن هنگام زنده بودند، طلب بخشش کرد[۶].

با تمام تفاوت‌های اخلاقی و قبیله‌ای که میان همسران رسول خدا (ص) بود، پیامبر با زنانش در عرصه‌های گوناگون عدالت را رعایت می‌کرد. مهریه همه آنان برابر و به میزان پانصد درهم بود و تفاوت سن ایشان در این زمینه تأثیری نداشت[۷]. رسول خدا (ص) در سفرها نیز برخی از همسران خویش را به قید قرعه به همراه می‌برد[۸].

در خانواده مهربان بود. نسبت به همسران خود هیچ‌گونه خشونتی نمی‌کرد و این برخلاف خلق و خوی مکیان بود. بدزبانی برخی از همسران خویش را تحمل می‌کرد تا آنجا که دیگران از این همه تحمل رنج می‌بردند. به حسن معاشرت با زنان توصیه و تأکید می‌کرد و می‌گفت: همه مردم دارای خصلت‌های نیک و بد هستند؛ مرد نباید تنها جنبه‌های ناپسند همسر خویش را در نظر بگیرد و همسر خود را ترک کند؛ چه، هرگاه از یک خصلت او ناراحت شود خصلت دیگرش مایه خشنودی اوست و این دو را باید با هم به حساب آورد[۹].

با فرزندان

او با فرزندان و با فرزندزادگان خود فوق‌العاده مهربان بود و به آنها محبت می‌کرد؛ آنها را روی دامن خویش می‌نشاند، بر دوش خویش سوار می‌کرد. آنها را می‌بوسید و اینها همه بر خلاف خلق و خوی رایج آن زمان بود. روزی در حضور یکی از اشراف، امام حسن (ع) را می‌بوسید. آن مرد گفت: من دو پسر دارم و هنوز حتی یک بار هیچ کدام از آنها را نبوسیده‌ام. فرمود: کسی که مهربانی نکند رحمت خدا شامل حالش نمی‌شود[۱۰]. نسبت به فرزندان مسلمانان نیز مهربانی می‌کرد. آنها را روی زانوی خویش نشانده، دست محبت بر سر آنها می‌کشید. گاه مادران، کودکان خردسال خویش را به او می‌دادند که برای آنها دعا کند. اتفاق می‌افتاد که احیاناً آن کودکان روی جامه‌اش ادرار می‌کردند. مادران ناراحت و شرمنده می‌شدند و می‌خواستند مانع ادامه ادرار بچه شوند، آنها را از این کار به شدت منع می‌کرد و می‌گفت: مانع ادامه ادرار کودک نشوید، اینکه جامه من نجس بشود اهمیت ندارد، تطهیر می‌کنم[۱۱].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن سیدالناس، ج۲، ص۴۰۲.
  2. «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.
  3. ر. ک: سوره تحریم، آیه۱-۴.
  4. طبرسی، مجمع، ج۸، ص۵۵۵؛ حلبی، ج۳، ص۴۴۴؛ مجلسی، ج۲۲، ص۱۷۴.
  5. زبیر بن بکار، ص۵۷.
  6. ابن سعد، ج۸، ص۸۰.
  7. ر. ک: ابن سعد، ج۸، ص۱۲۸؛ بلاذری، ج۲، ص۱۰۰؛ شامی، ج۹، ص۴۸.
  8. داداش نژاد، منصور، مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی، ج۱، ص۷۵-۷۶؛ محمدی، داداش‌نژاد، حسینیان، تاریخ اسلام ص۲۲۰.
  9. مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، مجموعه آثار، ج ۲، ص۲۵۴.
  10. مسند احمد، ج ۲، ص۲۲۸.
  11. پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، صفحه ۴۵ تا ۷۳.