شعائر در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

معناشناسی

«شعائر» جمع «شعیره» به معنای نشانه‌ها و علامت‌ها،[۱] رسم و آیین و آداب و رسوم[۲] آمده‌است. این واژه در فرهنگ اسلامی به معنای نشانه پرستش و نیز محلی است که برای عبادت معین شده‌ است[۳] و در مفهوم خاص‌تر در ترکیب شعائر دینی، به معنای مراسم مذهبی، مناسک، آیین و اعمال دینی به کار می‌رود.[۴] شعائر ملی نیز به هر گونه آداب و رسوم و آیین ملی مانند جشن‌های ملی، نوروز و نشانه‌های ملی مانند پرچم گفته می‌شود.[۵]

شعائر یعنی آنچه علامت و نشانه است و برای عموم مخاطبانش آشکار و قابل فهم می‌باشد؛ بدین معنا که برای رساندن یک پیام وضع شده و از مدلول خود اثر می‌پذیرد و مظهر انتساب یا وابستگی به یک گروه، عقیده یا فرهنگ خاص می‌باشد. شعائر به این معنا، همان چیزی است که برخی جامعه‌شناسان آن را لایه چهارم فرهنگ می‌خوانند. در این نگاه فرهنگ متشکل از چهار لایه است: باورها و بینش‌ها، ارزش‌ها و آرمان‌ها، رفتارها و منش‌ها و نمادها و تجلیات بیرونی. لایه رویین که مانند نمادی آشکار، یادآور فکر، فرهنگ و آیین و مکتب است، همان شعائر است که در قالب آداب رفتاری، پوشش، معماری، هنر و نمادهای ملی و مذهبی متلبور می‌شود.[۶].[۷]

پیشینه

هر یک از ادیان الهی، مناسک و آئین دینی معینی دارند که باعث حفظ و آموزش آن دین در ذهن مردم می‌شود.[۸] در دین یهود شعائر و آداب دینی، منبع اولیه ایمان به‌شمار می‌رود و زندگی یک یهودی بیش از همه بر پایه آن استوار است[۹]؛ در آیین مسیحیت برخی از شعائر مذهبی مانند سفر زیارتی، تسخیر ارواح و رهبانیت تنها در برخی از شاخه‌های این دین برجستگی دارد[۱۰]؛ اما برخی دیگر از شعائر مسیحی مانند غسل تعمید و عشای ربانی مورد پذیرش همه مسیحیان است.[۱۱]

ویژگی اصلی آیین و شعائر عصر جاهلی در شبه‌جزیره عربستان، مرتبه پایین فکری و اخلاقی آنان بود که با ظهور دین اسلام، زمینه برای مبارزه با شعائر و رسوم غلط جاهلی و تبدیل آن به ارزش‌های اصیل فراهم شد. ازجمله این اعمال جاهلی برخی از اعمال حج همانند سعی صفا و مروه بود که با برخی از خرافات و شرک آمیخته شده بود و به‌تدریج با تبیین صحیح شعائرِ هدایت‌بخش اسلام، تمامی آثار شرک جاهلی از سرزمین‌های اسلامی زدوده شد.[۱۲]

اسلام به حکم اینکه محتوای اجتماعی دارد و به صورت یک واحد اجتماعی عمل می‌کند، دستورها و شعارهایی دارد و به تعظیم و بزرگداشت این شعائر فرمان داده‌است. یک مسلمان، مسلمانی خود را با این شعائر اعلام می‌کند. شعارهای ملی نیز چنین هستند. با حفظ این شعائر، می‌توان روح اسلامی و ملی را در خود حفظ کرد.[۱۳].[۱۴]

ویژگی و جایگاه

مهم‌ترین ویژگی‌های شعائر را می‌توان حکایت‌گری، نشانه و علامت چیزی بودن، نمود اجتماعی داشتن، جعلی و قراردادی بودن و موجب تمایز و مرز میان گروه‌ها و فرهنگ‌های مختلف بودن دانست.[۱۵] شعائر در اسلام نیز با همین ویژگی‌ها به‌کار رفته‌است و مقصود از آن، نه نشانه‌های تکوینی دالّ بر وجود خداوند بلکه آن دسته از نشانه‌های جعلی و قراردادی است که یادآور خداوند باشند.[۱۶] بیشتر شعائر اسلامی ویژگی‌های دیگری نیز دارند؛ مانند: منظم و دارای مکان معین بودن؛ جمعی‌بودن و رازآلودبودن آنها.[۱۷]

شعائر با اضافه به الله، در آیات چندی از قرآن کریم آمده‌ است ﴿إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ[۱۸]، ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ[۱۹]، ﴿ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ[۲۰]، ﴿وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ كَذَلِكَ سَخَّرْنَاهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[۲۱] و مفسران، دیدگاه‌های متفاوتی دربارهٔ مقصود از «شعائرالله» دارند. همه احکام و دستورات الهی، عبادت‌هایی که آشکارا و به صورت جمعی برگزار می‌شود، نشانه‌های آیین الهی و حدود آن و خصوصاً مناسک حج ازجمله این دیدگاه‌هاست[۲۲]؛ چنان‌که قرآن کریم، کعبه، حج و اعمال آن را از شعائرالله شمرده، ﴿إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ[۲۳]، ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ[۲۴]، ﴿ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ[۲۵]، ﴿وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ كَذَلِكَ سَخَّرْنَاهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[۲۶] تعظیم و بزرگداشت شعائرالله را از صفات دل‌های باتقوا به‌شمار آورده ﴿ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ[۲۷] و مسلمانان را از مخالفت و بی‌حرمتی به آن منع کرده‌ است ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ[۲۸]

فقها، شعائر را با اضافه به اسلام یا ایمان (شیعه) به کار برده‌اند که مقصود از آن اعمال و مناسک مختص اسلام مانند نماز، روزه و حج،[۲۹] یا امور مختص به مذهب مانند شهادت به ولایت در اقامه و بلند گفتن بسم‌الله در نماز[۳۰] است. افزون بر نماز، روزه، خمس، زکات و حج، هرچه به نام خدا و نشان اوست، از شعائر الهی محسوب می‌شود و همه عبادات و مراکز عبادی چنین‌اند. برخی از این شعائر و آداب و رسوم وظیفه فردی و برخی تکلیف اجتماعی معرفی شده‌اند.[۳۱]

امام خمینی همواره بر جایگاه و اهمیت شعائر دینی تأکید می‌کرد. شعائر دینی از نگاه ایشان، انواع و مصادیق گوناگونی دارند که برخی از آنها عبارت‌اند از: بیت اللَّه الحرام،[۳۲] اقامه مجلس عزا،[۳۳] اعمال حج و مشاهد مشرفه[۳۴] و برپایی جماعات و نماز جمعه.[۳۵] ایشان با تأکید بر حفظ و برپایی این شعائر، به‌ویژه بزرگداشت مجالس عزاداری، بر اهمیت بعد سیاسی و مذهبی این مناسک اشاره می‌کرد و رمز پایداری ارزش‌های دینی را در حفظ و تعظیم آن می‌دانست [۳۶].

امام خمینی همچنین به برگزاری مراسم و آیین‌های ملی و میهنی منطبق با اصول اسلام نیز توجه داشت و بزرگداشت آداب و سنت‌های ملی را در کنار تعظیم شعائر مذهبی، وسیله‌ای برای رسیدن به پیشرفت و ترقی ارزیابی می‌کرد[۳۷]؛ چنان‌که عید نوروز در نگاه ایشان، عید ملی محسوب می‌شد و سیره و گفتار ایشان نشان می‌داد که اسلام نه تنها با برگزاری آن مخالفتی ندارد، بلکه به انجام آداب و اعمال استحبابی مانند نماز، روزه، غسل و خواندن دعای مخصوص در این روز توصیه کرده‌ است.[۳۸] ایشان معتقد بود محتوای نوروز می‌تواند نقطه آغاز دو تحول اساسی در انسان باشد: نخست تحول در روح افراد و دوم تحول در جامعه[۳۹].[۴۰]

شعائر دینی و ملی در رژیم پهلوی

رضاشاه پهلوی که در سال‌های آغازین سلطنت، به رعایت شعائر اسلامی و مذهبی تظاهر می‌کرد،[۴۱] به‌تدریج و با استحکام پایه‌های حکومت، روحیه دین‌ستیزی خود را آشکار کرد. به اعتقاد او، جبران عقب‌ماندگی از غرب، با مبارزه و هجمه همه‌جانبه به نمادها و مناسبت‌های دینی و ترویج عقاید و مظاهر غرب ممکن بود. اقدام‌هایی مانند اعلام ممنوعیت حجاب، هم‌شکل‌ کردن لباس[۴۲] و محدود کردن مراسم عزاداری برای امام حسین(ع) با هدف از میان‌ بردن آن،[۴۳] با همین هدف انجام شد. از نظر امام خمینی، این اقدامات در خودباختگی دینداران و بی‌علاقگی مردم به دین و دینداری مؤثر بود.[۴۴]

در دوران محمدرضا پهلوی نیز، هرچند برخی ممنوعیت‌ها برداشته شد، اما سیاست وی در باستان‌گرایی و کم‌رنگ‌ کردن ارزش‌ها و شعائر مذهبی شتاب بیشتری به خود گرفت. شیوه برگزاری جشن‌های شاهنشاهی[۴۵] و تغییر تقویم هجری به تقویم شاهنشاهی [۴۶] از مهم‌ترین اقدام‌هایی بود که ضمن تعارض با تعالیم و ارزش‌های دینی، با ادعای رشد تمدن ملت ایران و بزرگداشت مفاخر و شاهان گذشته برگزار می‌شد. این اقدام‌ها، اعتراض شدید امام خمینی و مردم را در پی داشت. در حقیقت یکی از علت‌های اصلی قیام اسلامی ملت ایران در برابر رژیم پهلوی، چنان‌که امام خمینی خاطرنشان کرده‌است، رفتار این رژیم با ارزش‌ها و شعائر دینی بود[۴۷]؛ رفتاری که فرهنگ غنی ملت ایران را از محتوا تهی کرد.[۴۸] محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۵۷ و با اوج‌گیری مبارزات ملت ایران، تلاش کرد با فریب افکار عمومی و احیای شعائر مذهبی، راهی برای بقای خویش بیابد که موفق نشد[۴۹].[۵۰]

نقش شعائر در انقلاب اسلامی

نقش شعائر و مناسبت‌های ملی و مذهبی در پیروزی انقلاب انکارناپذیر است. شعائر دینی در حوزه سیاست و اجتماع، در هر دو قلمرو داخلی و خارجی به‌کار می‌آیند: ایجاد وحدت، سازمان‌دهی تشکل‌ها و بسیج توده‌ها؛ احیای دین و جامعه دینی و انتقال فرهنگ به نسل‌های جدید، ازجمله کارکردهای شعائر دینی در قلمرو داخلی است. همچنین در حوزه خارجی، مهم‌ترین کارکردهای شعائر عبارت‌اند از: ایجاد هویت جمعی در سایه دین و مرزبندی با دشمنان؛ اعلام موجودیت، تبلیغ و پیام‌رسانی به سایر جوامع و ایجاد ترس و یأس در دل دشمنان.[۵۱]

مروری بر تاریخ مبارزه ملت ایران نشان می‌دهد شعائر اسلامی و مجالس عزاداری مانند نمازهای جماعت و ایام عزاداری محرم و صفر، به صورت یک ابزار سیاسی در اختیار اهداف انقلاب قرار گرفت. از آغاز نهضت اسلامی در سال ۱۳۴۲ که هم‌زمان با تاسوعا و عاشورای حسینی بود، امام خمینی به‌خصوص از مجالس عزای حسینی برای تداوم نهضت اسلامی و مبارزه با طاغوت بهره گرفت[۵۲] و در مسیر نهضت الهی خود، با صحه گذاشتن بر قالب و شکل شعائر مذهبی، به احیای جنبه‌های مثبت این سنت‌ها پرداخت و به حفظ و گسترش آنها توصیه کرد.[۵۳] به باور ایشان هنر اسلام، تحول درونی در ملت بود که می‌توانست ترس از قدرت ظاهری ابرقدرت‌ها را بکاهد.[۵۴] ایشان که اجتماع روزانه و هفتگی و سالیانه مؤمنان را در نماز جماعت و جمعه و اعیاد مذهبی و نیز مراسم حج و برائت از مشرکین را ازجمله این شعائر می‌دانست،[۵۵] با تکیه بر بعد سیاسی شعائر اسلامی، معتقد بود اگر غرب‌زده‌ها هم اهمیت بعد سیاسی این شعائر را درک کنند، مجلس عزاداری برپا می‌کنند.[۵۶] این اجتماعات، می‌تواند بستر بسیار مناسبی برای وحدت، بیداری مسلمانان جهان و رهایی از چنگال بیگانگان باشد.[۵۷]

مهم‌ترین آیین مذهبی که امام خمینی در جریان مبارزه علیه رژیم پهلوی از آن بهره‌مند شد، مراسم سوگواری محرم و صفر برای شهادت امام حسین(ع) بود.[۵۸] دستاورد مهم شرکت در مراسم عزای امام حسین(ع) معرفی باطل و رسوایی چهره نفاق، احیای روحیه شهادت‌طلبی و فداکاری در کنار لعن و نفرین بر ستمکاران و مستکبران و ایجاد همبستگی و اتحاد بیشتر در میان عزاداران است[۵۹]؛ از این‌رو بزرگ‌ترین راهپیمایی‌های دوران نهضت و انقلاب، به مناسبت محرم و روزهای تاسوعا، عاشورا و اربعین حسینی و با نمادهای مذهبی و از مساجد و حسینیه‌ها شکل گرفت. دوازدهم محرم سال ۱۳۸۳ق/ پانزده خرداد ۱۳۴۲، مردم با وجود تهدیدهای پیاپی رژیم، در حمایت از امام خمینی راهپیمایی کردند. ایشان در بزرگداشت این روز، قیام مردم به پیروی از نهضت مقدس امام حسین(ع) را بسیار سازنده و کوبنده دانست.[۶۰] تکرار این قیام، در تظاهرات تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷ طومار حکومت پهلوی را برای همیشه در ۲۲ بهمن همان سال درهم‌پیچید. محمدرضا پهلوی نیز به استفاده از شعائر مذهبی و راهکارهای عزاداری در جهت رسیدن به اهداف سیاسی انقلاب اشاره کرده‌است.[۶۱]

افزون بر شعائر اسلامی، امام خمینی از شعائر ملی مانند عید نوروز نیز مانند فرصت طلایی و مناسب در مبارزات سیاسی بهره می‌برد؛ چنان‌که در آستانه نوروز ۱۳۴۲، پس از اعتراض‌های شدید به تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید پهلوی و تحرکات ضد دینی رژیم پهلوی، افزون بر نامه خود به محمدتقی فلسفی،[۶۲] نامه‌ای به عموم علمای اسلامی[۶۳] و نیز در سخنرانی خود در مسجد اعظم قم در ۲۹ اسفند[۶۴] اعلان عزای عمومی کرد و تأکید کرد «امسال ما عید نداریم».[۶۵]

شعائر در جمهوری اسلامی ایران

پس از پیروزی انقلاب و استقرار حکومت اسلامی، افزون بر شعائر دینی و مذهبی و نیز برخی شعائر ملی موجود، برخی مناسبت‌ها به عنوان نماد انقلاب و یوم‌الله معرفی شدند که می‌توان آنها را از شعائر ملی و مذهبی محسوب کرد. پانزده خرداد، بیست‌ودوم بهمن، دوازده فروردین و هفدهم شهریور از آن جمله‌اند. امام خمینی در بیان سیاست‌های کلی نظام به همه مسئولان لزوم رعایت شئونات و شعائر اسلامی را در کنار تأمین رفاه مردم و رسیدن به خودکفایی گوشزد کرده‌است.[۶۶]

ایشان که عاشورا و عزاداری اهل بیت(ع) را مبدأ همه ارزش‌ها و عامل پایداری نظام اسلامی می‌دانست،[۶۷] بر اهمیت و حفظ شعائر و ارزش‌های اسلامی، حتی با نثار جان تأکید می‌کرد[۶۸] و معتقد بود پیام‌های قیام عاشورا، برای حفظ شعائر و تمسک به آنها در راه مبارزه با ظلم، همچنین تلاش برای تحقق ارزش‌های اسلامی در جامعه بسیار راهگشا است.[۶۹] تداوم تبلیغات منفی دشمنان بر ضد جمهوری اسلامی و شعائر مذهبی در این دوره، موجب شد امام خمینی با تأکید ویژه بر وظیفه همه ملت به‌ویژه واعظان و خطیبان در حفظ این شعائر، برپایی اجتماعات مذهبی به‌خصوص مراسم دهه محرم (به همان شکل سنتی) را شعاری تأثیرگذار و مفید در برابر تبلیغات دروغین دشمن بداند.[۷۰]

افزون بر شعائر اسلامی، امام خمینی در این دوره همچنان شعائر ملی گذشته ایرانیان مانند عید نوروز را بزرگ داشت و اگرچه گاه به دلیل حوادث و مصیبت‌های پیش‌آمده، سفارش‌هایی در کاستن تشریفات عید و اعلام عزای عمومی می‌کرد،[۷۱] اما پیام‌های نوروزی ایشان که هر سال ادامه یافت، نشانه اهتمام ایشان در حفظ شعائر اصیل ملی بود.[۷۲]

از سوی دیگر، امام خمینی بیست و دوم بهمن و دوازده فروردین را یوم‌الله، روز غلبه اسلام بر کفر و طاغوت، احیاگر ارزش‌های اسلامی و یکی از شعائر ملی ـ مذهبی شمرد و پانزده خرداد را مبدأ نهضت اسلامی و کلید نجات اسلام و عدالت دانست و برای همیشه آن را عزای عمومی اعلام کرد. ایشان یوم‌الله دوازده فروردین را سالروز رسمیت‌یافتن حکومت مستضعفان بر مستکبران و روز غلبه جندالله بر لشکریان شیطان شمرد و بر ضرورت بزرگداشت این روزها، تأکید کرد. ایشان در تمام دوران ده‌ ساله حیات خود پس از پیروزی انقلاب، هر سال با صدور پیامی ویژه، سالروز بیست‌ودوم بهمن را گرامی می‌داشت.[۷۳].[۷۴]

آسیب‌شناسی

امام خمینی چه در دوران مبارزه با رژیم پهلوی و چه پس از آن، با سه رویکرد و جریان فکری در حوزه شعائر دینی، مبارزه و مقابله می‌کرد:

جریان اول شبه‌روشنفکرانی بودند که با پیروی از افکار وهابیت، عقب افتادن مسلمانان از ملت‌های مترقی را در اعتقاد به دین و حفظ شعائر آن می‌دانستند و ترک همه مراسم و تشریفات دینی را موجب تعالی و ترقی جوامع اسلامی می‌پنداشتند.[۷۵] ایشان با نگارش کتاب کشف اسرار در سال ۱۳۲۳، به نقد این جریان پرداخت و هدف حمله به شعائر اسلامی را نابودی ریشه دین و سوق دادن ملت مسلمان به جاهلیت نخستین ارزیابی کرد[۷۶]

جریان دوم کسانی بودند که با نادیده‌ گرفتن اصول شریعت اسلام و با رویکردی افراطی به سنت‌های ملی، اندیشه ملی‌گرایی، ایرانیّت[۷۷] یا عربیّت[۷۸] را ترویج می‌کردند. شعارهایی مانند فلات ایران زیر یک پرچم، عشق‌ ورزیدن به آب و خاک و خون، بدون توجه به سنت‌های دینی همراه با الگوهای بدلی و لائیک از ناسیونالیسم غربی از ویژگی‌های تفکر پان‌ایرانیسم بود.[۷۹] امام خمینی ویژگی بارز این جریان را که با رد شعائر اسلامی، شعائر ملی را در برابر آن عَلَم می‌کردند، کارشکنی در مواقع حساس می‌دانست و معتقد بود اساس بدبختی جهان اسلام و ایران، همین طرز تفکر است[۸۰] و ملی‌گرایی افراطی در جهان اسلام تنها به سود ابرقدرت‌های شرق و غرب است و پیامد آن برای مسلمانان، چیزی جز تقابل و درگیری با یکدیگر نیست[۸۱]

جریان سوم، جریانی بود که با اضافه کردن انواع خرافات به شعائر اسلامی، آسیب جدی به اجرای این شعائر را موجب می‌شوند[۸۲]؛ چنان‌که فراموشی برخی از شعائر در طول سالیان گذشته، به دلیل وجود همین جریان است.[۸۳] امام خمینی در برابر این تفکرات، حفظ شعائر از هر گونه آسیب و انحراف را وظیفه هر فرد مسلمان می‌دانست و برپایی مجالس عزاداری برای اهل بیت(ع)، بدون هر گونه افراط‌کاری و امور ناروا را مهم‌ترین مراسم مذهبی شیعیان می‌شمرد و بر آن تأکید می‌کرد.[۸۴] ایشان با توصیه به الگوگرفتن از رویه علما و دانشمندان در مبارزه با انحرافات و کج‌روی‌ها، وظیفه روحانیون و مبلغان دین را برای آگاهی‌بخشی به مردم در این زمینه بسیار خطیر می‌دانست[۸۵].[۸۶]

منابع

پانویس

  1. دهخدا، لغتنامه، ۹/۱۲۶۰۰.
  2. انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۵/۴۵۰۲.
  3. طبرسی، مجمع البیان ۱/۴۳۹.
  4. آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، ۳۳۳–۳۳۴.
  5. انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۵/۴۵۰۲.
  6. اربابی، شعائر دینی در اسلام، ۶۴.
  7. طبرسی، منیره، مقاله «شعائر»، دانشنامه امام خمینی، ج۶، ص۴۲۴ – ۴۲۹.
  8. طباطبایی، المیزان، ۱۴/۳۸۵.
  9. هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۸۷–۸۸.
  10. هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۲۵۲.
  11. خطیبی، فرهنگ شیعه، ۲۵۸.
  12. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱/۶۱۰–۶۱۱؛ ۱۴/۱۱۱ و ۲۳/۳۹۵.
  13. مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۳۵۹ و ۳۶۲–۳۶۳.
  14. طبرسی، منیره، مقاله «شعائر»، دانشنامه امام خمینی، ج۶، ص۴۲۴ – ۴۲۹.
  15. اربابی، شعائر دینی در اسلام، ۶۲–۶۳.
  16. طباطبایی، المیزان، ۱/۳۸۵.
  17. اربابی، شعائر دینی در اسلام، ۶۷.
  18. «بی‌گمان صفا و مروه از نشانه های (بندگی) خداوند است پس هر کس حج خانه (ی کعبه) بجای آورد یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که میان آن دو را بپیماید و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸.
  19. «ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانی‌های بی‌نشان و قربانی‌های دارای گردن‌بند و (حرمت) زیارت‌کنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را می‌جویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید می‌توانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بی‌گمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.
  20. «(حقیقت) این است؛ و هر کس نشانه‌های (بندگی) خداوند را سترگ دارد، بی‌گمان، این (کار) از پرهیزگاری دل‌هاست» سوره حج، آیه ۳۲.
  21. «و (قربانی) شتران تنومند را برای شما از نشانه‌های (بندگی) خداوند قرار داده‌ایم، شما را در آنها خیری است پس نام خداوند را بر آنها در حالی که بر پا ایستاده‌اند ببرید (و آنها را نحر کنید) و چون پهلوهاشان به خاک رسید (و جان دادند) از (گوشت) آنها بخورید و به مستمند خواهنده و خویشتندار بخورانید؛ بدین‌گونه آنها را برای شما رام کرده‌ایم باشد که سپاس گزارید» سوره حج، آیه ۳۶.
  22. طبرسی، مجمع البیان ۳/۲۳۷.
  23. «بی‌گمان صفا و مروه از نشانه های (بندگی) خداوند است پس هر کس حج خانه (ی کعبه) بجای آورد یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که میان آن دو را بپیماید و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸.
  24. «ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانی‌های بی‌نشان و قربانی‌های دارای گردن‌بند و (حرمت) زیارت‌کنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را می‌جویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید می‌توانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بی‌گمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.
  25. «(حقیقت) این است؛ و هر کس نشانه‌های (بندگی) خداوند را سترگ دارد، بی‌گمان، این (کار) از پرهیزگاری دل‌هاست» سوره حج، آیه ۳۲.
  26. «و (قربانی) شتران تنومند را برای شما از نشانه‌های (بندگی) خداوند قرار داده‌ایم، شما را در آنها خیری است پس نام خداوند را بر آنها در حالی که بر پا ایستاده‌اند ببرید (و آنها را نحر کنید) و چون پهلوهاشان به خاک رسید (و جان دادند) از (گوشت) آنها بخورید و به مستمند خواهنده و خویشتندار بخورانید؛ بدین‌گونه آنها را برای شما رام کرده‌ایم باشد که سپاس گزارید» سوره حج، آیه ۳۶.
  27. «(حقیقت) این است؛ و هر کس نشانه‌های (بندگی) خداوند را سترگ دارد، بی‌گمان، این (کار) از پرهیزگاری دل‌هاست» سوره حج، آیه ۳۲.
  28. «ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانی‌های بی‌نشان و قربانی‌های دارای گردن‌بند و (حرمت) زیارت‌کنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را می‌جویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید می‌توانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بی‌گمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.
  29. شهید ثانی، الروضة البهیة، ۲/۳۸۳.
  30. حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۵/۵۴۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ۹/۳۸۵.
  31. جوادی آملی، تسنیم، ۸/۳۸.
  32. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۴۹.
  33. امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۱۵–۳۱۶ و ۱۳/۳۲۷.
  34. امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۳۴۱.
  35. امام خمینی، صحیفه، ۱/۳۱۳ و ۲۱/۴۰۰.
  36. امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۱۶ و ۱۳/۳۲۷.
  37. امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۶۹.
  38. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۹۶؛ تعلیقه عروه، ۲۳۹ و ۵۸۲؛ امام خمینی، توضیح المسائل، ۱۰۲ و ۲۶۵.
  39. امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۰۰؛ ۱۷/۳۶۹ و ۲۰/۱۶.
  40. طبرسی، منیره، مقاله «شعائر»، دانشنامه امام خمینی، ج۶، ص۴۲۴ – ۴۲۹.
  41. امام خمینی، صحیفه، ۵/۶۱.
  42. جعفری و دیگران، واقعه کشف حجاب، ۲۳.
  43. بصیرت‌منش، علما و رژیم رضاشاه، ۱۳۹–۱۴۱.
  44. امام خمینی، کشف اسرار، ۳۳۳.
  45. قدیانی، تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران در دوره پهلوی دوم، ۱۱۰–۱۱۱.
  46. قدیانی، تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران در دوره پهلوی دوم، ۱۹۸.
  47. امام خمینی، صحیفه، ۳/۴۶۵.
  48. امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۱۵–۲۱۶.
  49. امام خمینی، صحیفه، ۳/۴۵۰ و ۵/۱۹۴.
  50. طبرسی، منیره، مقاله «شعائر»، دانشنامه امام خمینی، ج۶، ص۴۲۴ – ۴۲۹.
  51. اربابی، شعائر دینی در اسلام، ۷۲–۷۴.
  52. امام خمینی، صحیفه، ۱/۱۶۶.
  53. ذاکر صالحی، جایگاه شعائر مذهبی در حرکت احیاء دینی امام خمینی، ۱۲۰.
  54. امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۲۸۶–۲۸۷.
  55. امام خمینی، صحیفه، ۹/۳۳۳–۳۳۴.
  56. امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۴۷.
  57. امام خمینی، صحیفه، ۲/۴۶۰.
  58. امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۴۰ و ۲۶۲.
  59. مهرابی، تأسی امام خمینی از قیام امام حسین(ع)، ۲۷۴–۲۷۵.
  60. امام خمینی، صحیفه، ۳/۳۱۴.
  61. مهرابی، تأسی امام خمینی از قیام امام حسین(ع)، ۳۳۰–۳۳۱.
  62. امام خمینی، صحیفه، ۱/۱۵۵.
  63. امام خمینی، صحیفه، ۱/۱۵۶.
  64. امام خمینی، صحیفه، ۱/۱۵۷–۱۶۵.
  65. طبرسی، منیره، مقاله «شعائر»، دانشنامه امام خمینی، ج۶، ص۴۲۴ – ۴۲۹.
  66. امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۵۸–۱۵۹.
  67. دوانی، امام خمینی و عزاداری امام حسین(ع)، ۱/۱۵۶.
  68. امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۳۰۸.
  69. امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۱۵–۳۱۷؛ واعظ‌زاده، ۱۴.
  70. امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۳۲۶–۳۳۰.
  71. امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۱۵۷ و ۱۶/۱۱۱–۱۱۲.
  72. امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۲۹؛ ۱۷/۳۶۸؛ ۱۸/۳۹۴ و ۲۱/۱.
  73. امام خمینی، صحیفه، ۸/۵۳؛ ۱۲/۳۹۶، ۴۰۰؛ ۱۵/۴۰۳ و ۱۷/۴۸۰.
  74. طبرسی، منیره، مقاله «شعائر»، دانشنامه امام خمینی، ج۶، ص۴۲۴ – ۴۲۹.
  75. امام خمینی، کشف اسرار، ۵–۶.
  76. امام خمینی، کشف اسرار، ۸، ۳۰، ۴۰، ۷۷، ۱۱۶، ۱۱۷، ۱۳۶، ۱۷۱ و ۱۷۲.
  77. امام خمینی، صحیفه، ۷/۲۶۷؛ ۱۲/۳۴۸؛ ۲۰/۳۲۴، ۳۳۵ و ۲۱/۸۸، ۹۸–۹۹، ۴۲۵.
  78. امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۳۴.
  79. شاهدی، حزب پان ایرانیست ۱۳۳۰–۱۳۸۸، ۵۳۱ و ۵۴۲.
  80. امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۴۸ و ۱۳/۸۷–۸۸.
  81. امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۸۷.
  82. امام خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۳۱–۲۳۴ و ۲۱/۲۷۸.
  83. امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۲۱.
  84. امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۳۰–۳۳۱.
  85. امام خمینی، کشف اسرار، ۱۷۳ و ۲۱۲.
  86. طبرسی، منیره، مقاله «شعائر»، دانشنامه امام خمینی، ج۶، ص۴۲۴ – ۴۲۹.