عبدالرحمن بن زید بن اسلم در علوم قرآنی
عبدالرحمن بن زید بن اسلم از اصحاب امام صادق (ع)[۱]، امامی مجهول[۲]، دارای تألیفاتی قرآنی از جمله کتاب التفسیر[۳].[۴]
مقدمه
عبدالرحمان بن زید بن اسلم عدوی مدنی مشهور به «ابو زید»؛ پدر او از فقیهان به نام مدینه بود. خود او جزو مفسران و فقیهان به شمار میرود. کتاب او در تفسیر معروف است و یکی از مراجع تفسیری بزرگ شمرده میشود.
فؤاد سزگین میگوید: «ابو جعفر طبری بیش از ۱۸۰۰ بار از وی- با واسطه عبد اللّه بن وهب- روایت کرده است». طبرسی نیز فراوان از وی روایت کرده است؛ بیشتر با عنوان «ابن زید» و گاه «ابو زید» نام او را برده است. آراء او در همه تفاسیر سلف و خلف مطرح است و این نکته، دلیل جایگاه بلند او در تفسیر است. به عنوان نمونه، عبد الرزاق بن همّام صنعانی و وکیع بن جرّاح رؤاسی و سفیان بن عیینه هلالی کوفی و دیگران، آراء او را در تفاسیر خود آوردهاند. [۵]
برخی او را در باب نقل حدیث ضعیف دانستهاند، ولی امام ابواحمد عبد اللّه بن عدی درباره او میگوید: «او دارای احادیث خوب و مورد قبول است و مردم به او اعتماد دارند و او را راستگو میشمارند- و اضافه میکند:- او از کسانی که احادیث آنان، قابل ثبت و ضبط است به شمار میآید» [۶]. داووی میگوید: «ترمذی و ابن ماجه در کتب حدیثی خود از او حدیث نقل کردهاند» [۷].
شیخ ابو جعفر طوسی او را در شمار اصحاب امام صادق (ع) آورده است. [۸]
ثقة الاسلام کلینی در کتاب «کافی» در ابواب مختلف از او روایت نقل کرده است و افرادی همچون محمد بن فضیل بن کثیر ازدی [۹] از او روایت کردهاند که شیخ مفید- در رساله عددیه- درباره او میگوید: «او از فقیهان و سرآمد بزرگان است و از کسانی است که حلال و حرام و فتوا و احکام از ایشان اخذ میشود و راه طعنه بر آنان بسته است» [۱۰].[۱۱]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ج۹، ص۳۲۸، رقم ۶۳۷۲.
- ↑ مامقانی، تنقیح المقال، ج۱، ص۸۳ (نتائج التنقیح، رقم ۶۳۶۸).
- ↑ ابن ندیم، الفهرست، ص۲۸۱.
- ↑ بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۲۴۱-۲۴۲.
- ↑ ر. ک: تهذیب التهذیب، ج ۶، ص۱۷۷- ۱۷۶، شماره ۳۵۸. معجم المفسرین، ج ۱، ص۲۶۵، شماره ۲۵۵.
- ↑ الکامل فی ضعفاء الرجال، ج ۴، ص۲۷۳.
- ↑ طبقات المفسرین، ج ۱، ص۲۶۶، شماره ۲۵۵.
- ↑ رجال طوسی، ص۲۳۲، شماره ۱۳۸.
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج ۹، ص۳۲۸- ۳۲۷.
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج ۱۷، ص۱۴۷.
- ↑ معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران، ص۴۲۴-۴۲۵.