علل پیدایش و رشد فرقههای انحرافی چیست؟ (پرسش)
علل پیدایش و رشد فرقههای انحرافی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / کلیاتی از مهدویت / انحراف در مهدویت / فرقههای انحرافی |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
علل پیدایش و رشد فرقههای انحرافی چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ نخست
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفتهاند:
«از مهمترین ابعاد بحثِ فرقههای انحرافی، بررسی عواملی است که سبب ایجاد آنها شده و نیز زمینهها و بسترهایی است که این راههای انحرافی را به عنوان یک مذهب و دین در جامعه گسترش داده است. خاستگاه اصلی فرقههای انحرافی در موارد زیر خلاصه میشود:
- جهل و نادانی نادانی، ریشه بسیاری از گمراهیها و انحرافات است؛ چنانکه علم و دانایی، اصل و اساس هدایت و نجات است. امیر المؤمنین (ع) میفرماید:"الْعِلْمُ أَصْلُ كُلِ خَيْر و الْجَهْلُ أَصْلُ كُلِ شَرٍّ "[۱] در موضوع فرقههای انحرافی، جهل و نادانی، هم در تأسیس فرقه و تشکیل هسته اولیه آن بیشترین تأثیر را دارد و هم در گرایش مردم به مذهب انحرافی و تقویت و توسعۀ آن. بانیان و مروّجان فرقههای انحرافی در بستر جهل و ناآگاهی مردم از ابزارهای زیر استفاده میکنند:
- برداشتنادرست از آیات و روایات: مدعیان دروغین حتی در لباس عالم دین و مروّج شریعت، از سادهلوحی و نادانی عوام استفاده کرده، با برداشتهای نادرست از آیات قرآن و روایات، مذهب باطل خود را جریانی الهی و دینمدار نشان میدهند. آنان به اسم شریعت، خداپرستی و آخرت جویی و به نام مهدویّت، مردم را به سوی خود دعوت میکنند؛ چنانکه بهائیت با استناد به قرآن! خاتمیت پیامبر اسلام (ص) را نفی نموده، نبوت "بهاء" را مطرح میکند!
- سوء استفاده از علاقه مردم به امام زمان (ع): در بستر جهل و نادانی، مدعیان مهدویت از ابراز عشق و علاقه مردم به مهدی موعود نیز بهرهگیری میکنند. محبّت فراوان شیعیان به امام زمان (ع) و اشتیاق آنها به ظهور آن حضرت، آنگاه که با عدم اطّلاع و ناآگاهی از موضوع مهدویت و انتظار همراه میشود، زمینهای مناسب برای گرایش آنان به مدعیان بابّیت و مهدویت میگردد و آنها را در تشخیص مصداق درست مهدی و نائبان او دچار خطا میکند. یکی از عالمان معاصر در تحلیل گرایش مردم به فرقههای انحرافی مینویسد: بابیان فداکار و جانفشان اولیه که در قیامهای خونین زمان باب شرکت داشتند و خود را به آب و آتش میزدند، بابی و بهایی –به معنای رایج آن- نبودند! بلکه شیعیانی سادهلوح و رهگم کرده بودند که در تشیخص مصداق به خطا رفته و به عشق هواداری از صاحب الزمان (ع) و قائم موعود، اسیر مشتی بازیگران سیاسی شده بودند.[۲] به همین دلیل است که عدهای از مریدان علی محمد باب –مؤسس فرقه گمراه بابیت- که حتی در جنگها و شورشها به طرفداری از او قیام کرده بودند پس از اطلاع از ادعای مهدویت و نبوت از سوی او، از اطرافش پراکنده شدند.[۳]
- نیرنگبازی و عوامفریبی: میدانداران بازی فرقهسازی و حقیقتسوزی، در بستر جهل و نادانی تودهها، میکوشند با ابزار عوامفریبی و ظاهری مردم فریب و دینمدار، آنان را گمراه سازند. آنها با زهدفروشی و ظاهر ساده و بیتشریفات، مدعی آخرتجویی و حقطلبی و افکار عممومی را تحت تأثیر دعوت باطل خود قرار میدهند؛ بدون اینکه برای سخن خود دلیل روشن و سند مستندی بیاورند. البته گاهی با نیرنگبازی در قالبی عالمانه و پوششی از کلمات موزون و مشابه آیات و روایات، سخنان بیپایه و اساس و بافته شده را به عنوان کتاب آسمانی به خورد توده ناآگاه میدهند. نمونه روشن آن، سخنان سراسر باطل و پوچ باب شیرازی است.[۴]
- بیتقوایی و ضعف ایمانی: همانطور که تقوا و پرهیزکاری و ایمان به عقاید اسلامی، سبب استواری در جاده حقیقت و وفاداری به مذهب حق میشود، سست ایمانی و بیتقوایی از عوامل مهم گرایش به راههای انحرافی و مذاهب باطل است. افراد سست ایمان، احکام و تکالیف دینی را مانند غل و زنجیری بر دست و پای خود میدانند و همواره در پی آنند که خود را از قید و بند تکلیف و الزام شرعی برهانند. حال اگر این رهایی از چارچوب وظایف شرعی در قالب تن دادن به یک مذهب و آیین جدید باشد، احساس بهتری دارند و دلخوشند که به اسم دین تازه از تنگناهای دین گذشته، آزاد شدهاند. بدون شک یکی از علل گرایش برخی از جوانان به مسلک بابیت و بهائیت همین آسانگیری و بیپروایی اخلاقی بوده است.رهبران این فرقهها به نام دین و تمدن دینی، حریمهای شرعی بین زن و مرد را به سخره گرفته، بلکه برای تبلیغ مرام باطل خود و جذب جوانان به آن، از زنان استفاده میکردند. نمونۀ آشکار آن در بابیّت قرّء العین است. این زن در محفل بابها، بیحجاب ظاهر شد و در سخنرانی خود خطاب به پیروان باب گفت: "امروز تکالیف شرعیه، یکباره ساقط است و این صوم و صلاة کاری بیهوده است".[۵]
- دنیاگرایی و منفعتجویی: دوستی دنیا و مظاهر مادی آن، از مهمترین عوامل انحراف است. بدون شک از اصلیترین عوامل شکلگیری فرقههای انحرافی، دلبستگی بانیان این فرقهها به دنیا و مادیات است. تاریخ اسلام نمونههای بسیار را سراغ دارد که از این رهگذر به انحراف کشیده شده و عامل گمراهی دیگران شدهاند. بسیاری از فرقههای انحرافی مهدویت نیز به دلیل دنیاگرایی پدید آمده و ادامه یافتهاند. شمار زیادی از مدعیان مهدویت و بابیت برای کسب نام و نان، فرقهای تأسیس نموده و از عقاید عوام، سوءاستفاده کرهاند. فرقه منحرف واقفیّه –که در امامت امام هفتم (ع) توقف کردند و او را همان مهدی موعود دانستند که باز خواهد گشت –نمونهای روشن از فرقهگرایی به دلیل دنیاخواهی و سودجویی مادّی است؛[۶] چنان که محمد بن علی بن بلال نیز در زمان نایب دوم امام زمان (ع) با همین انگیزه، مدعی نیابت خاصه شد و گروهی را گرد خود جمع کرد.[۷]
- مشکلات اجتماعی: نابسامانیهای اجتماعی، زمینهساز مناسبی برای رشد و توسعه فرقههای انحرافی و گرایش مردم به این فرقههاست. افراد فرصتطلب، از مشکلات معیشتی مردم مسلمان، سوءاستفاده نموده، به بهانه رفع نیازهای ایشان، آنان را به فرقههای باطل جذب میکنند. سالهاست که مبلّغان وهّابی با تکیه بر منابع مالی مسلمین، از همین شیوه برای ترویج و تبلیغ وهابیت، استفاده کردهاند. در مواردی نیز مشکل اجتماعی مردم به دلیل نظام سیاسی نالایقی است که بر جامعه حاکم است. این انحطاط سیاسی به رشد تفکرات باطل و انحرافی کمک میکند و دست آنها را در اقدامات ضد دینی باز میگذارند. در عصر امامان (ع) به دلیل بیکفایتی خلفای اموی و عباسی، فرقههای انحرافی زیادی در میان مسلمین شکل گرفت. نمونه دیگر مشکل اجتماعی مردم، کوتاهی خواص و نخبگان و عدم موضعگیری مناسب آنها در برابر فرقههای انحرافی است. روشن است که اگر عناصر تأثیرگذار و اندیشوران جوامع اسلامی در برابر ظهور فرقههای باطل و بدعتهای آنها در دین، اقدام لازم و به موقع را ترک کنند، بستر مناسب برای رشد و توسعه فرقههای انحرافی پدید خواهد آمد. نمونۀ روشن آن این نابسامانی اجتماعی در عصر امامت امیرالمؤمنین (ع) و در جنگ صفیّن بود که به علت کوتاهی خواص به شکلگیری فرقه انحرافی خوارج انجامید
- دخالتهای بیگانگان: مستکبران عالم، همیشه به دنبال سلطه بر مسلمانان بودهاند؛ ولی اسلام و تعالیم متعالیِ آن، مانع زیادهخواهی و استثمارگری آنها بوده است. استعمارگران برای شکستن این سدّ آهنین و برداشتن این مانع بزرگ، هر دسیسهای را طراحی میکنند. از جمله میکوشند با راه انداختن فرقههای انحرافی، مردم مؤمن، ولی ناآگاه را به اسم دین و دینداری، گمراه کنند؛ همانطور که در مواردی، فرقههای منحرف موجود را پشتیبانی میکنند. تاریخ و سرگذشت بسیاری از فرق انحرافی، گواهروشنی بر نقش بیگانگان در شکلگیری یا تقویت آن فرقههاست.[۸]»[۹].
پرسشهای وابسته
- فرق انحرافی به چه معناست؟ (پرسش)
- فرقههای انحرافی مهدویت کدامند؟ (پرسش)
- نقش استعمار در ایجاد فرقههای انحرافی چیست؟ (پرسش)
- راههای مقابله با فرق انحرافی کدامند؟ (پرسش)
- علل پیدایش و رشد فرقههای انحرافی چیست؟ (پرسش)
- چه ضرورتی برای شناخت فرق انحرافی وجود دارد؟ (پرسش)
- چرا امام خمینی با انجمن حجتیه مخالف بود؟ (پرسش)
- گرایش انجمن حجتیه و نوع برنامههای آنها چه بوده است؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ علم و دانایی، ریشه هر خیر، و جهل و نادانی، ریشه هر بدی است؛ غرر الحکم و دررالکلم، ح ۸۶۸ و ۸۶۹.
- ↑ اندیشه و مبانی مبارزات روحانیت شیعه، ص ۷۲.
- ↑ ظهور الحق، ج ۳، ص ۱۷۴ – ۱۷۳.
- ↑ یکی از بافتههای باطل او این عبارت است: بسم الله الفرد ذي الافراد، بسم الله الفرد ذي الافراد، بسم الله ذي الفرادين، بسم الله ذي المتفارد، بسم الله ذي الفرداء، بسم الله ذي الفرداء، ايضا ذي الفردات، ذي الفردود، قل اللهم انك فراد السموات و الارض و ما بينهما، ليؤتين الفردية من يشاء و لينزعن الفردية عمن يشاء... (بهایی چه میگوید، ج ۱، ص ۲۴، به نقل از دلایل السبقه).
- ↑ تلخیص تاریخ نبیل، ص ۲۷۱ – ۲۷۳.
- ↑ یونس بن عبدالرحمن از وکلای امام هفتم میگوید: در زمان شهادت امام کاظم (ع) نزد نمایندگان آن حضرت، اموال زیادی بود که طمع در آنها باعث شد در آن امام توقف کنند و وفاتش را انکار کنند (تا اموال را به امام بعدی نپردازند و برای خود بردارند) غیبت طوسی، ص ۶۴.
- ↑ غیبت طوسی، ص ۴۰۰.
- ↑ در ادامه همین بحث، شواهد آن بیان خواهد شد.
- ↑ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۲، ص ۱۷۳ -۱۷۷.