علم لدنی امام در کلام اسلامی
مقدمه
از نظر علامه جوادی آملی، علوم وهبی دانشهایی هستند که ابتدائاً به افاضه الهی و بیرنج حاصل میشوند و حوزه آنها فهم مراد از خود متکلّم است، نه کلام او[۱]. وی معتقد است علم لدنی علمی است که بین متعلم (انسان) و معلم (خدا) هیچ واسطهای وجود نداشته باشد[۲] و به عبارت دیگر، افاضه مستقیم علم از سوی خدا بر بنده میباشد[۳]. با این بیان، این علم دانشی در برابر علوم دیگر و قسمی از دانشهای عقلی یا نقلی نیست که مبادی و مسائل و موضوع و محمول داشته باشد. متعلّم، حقایق و معارفی بدون لفظ و مفهوم و صورت ذهنی و بیواسطه کتاب و معلّم از لدن و نزد خدای سبحان از راه شهود میآموزد[۴]. از نظر ایشان این علم ویژگیهایی چون شهودی و حضوری بودن[۵]، عدم عروض فراموشی[۶]، بیرنج و تعب حاصل شدن و فهم مراد متکلّم از خود او، نه از کلامش[۷] دارد. چنین فهمی بهره کسی است که قرآن بر قلبش نازل شده باشد[۸].
دلایل برخورداری ائمه هدی از علم لدنی
بعد از روشن شدن معنای علم لدنی، علامه جوادی آملی چنین اظهار مینماید که تعلیم علوم و بهرهمندی از حقایق و نشانههای الهی به حضرت آدم (ع) علم لدنّی بوده است و ائمه اطهار از جمله کسانیاند که واجد چنین علمی هستند. علامه برای اثبات ادعای خود (برخورداری ائمه از علم لدنی) دلایلی را بر میشمرد:
امام، مصداق انسان کامل
انسان کامل بر انسانی اطلاق میشود که جمیع اسماء جمال و جلال حق را در خود تجلّی داده و مظهر جمیع شئون الهی است. چنین انسانی تجلّی تام حضرت حق و آینه شهود همه اشیاست. از محوریترین ویژگیهای انسان کامل، علم و آگاهی او به حقایق و اسرار عالم است.
به اعتقاد علامه جوادی آملی، انسان کامل مظهر اسم اعظم و واسطه خلقت و فیض حق تعالی در همه چیز است؛ یعنی تمام عوالم هستی اعم از جبروت و ملکوت و ناسوت، طفیلی وجود انسان کامل است و هیچ صفت کمالی از جامعیّت او بیرون نیست، جز اینکه وجوب ذاتی و تأثیر استقلالی و بالاصاله ندارد. انسان کامل، جامع همه مراتب وجود است و همه چیز را از حضرت حق میگیرد و به مراتب مادون تنزّل میدهد. بنابراین انسان کامل سرچشمه رحمت، حیات، علم، رزق مادی و معنوی، حکمت و همه صفات کمالیه دیگر است، چنان که در زیارت جامعه و دیگر زیارات و ادعیه معلوم است[۹]. علامه در توضیح انسان کامل و بهرمندی او از علم لدنی به آیه ۳۳ سوره مبارکه بقره[۱۰] استناد نموده و معتقد است: سخن از تعلیم آدم و گزارش فرشتگان، حاکی از این مطلب است که اولاً: آن حقایق بلند را انسان کامل، عالِم میشود و ثانیاً: بدون واسطه از ذات اقدس اِله دریافت میکند، ولی فرشتگان، آن حقایق را با واسطه و در حدّ گزارش و خبر دریافت میکنند و به همین خاطر، فرشتگان در پیشگاه انسان کامل، خاضع و ساجدند و در پیشگاه معلّم حقیقی خود کرنش میکنند[۱۱].
بنابراین، علم انسان کامل، لدنی و لدی اللّهی است و آن ذوات نورانی (حضرات معصومین) که به تصریح بسیاری از روایات به عنوان انسان کامل و کتاب الهی و آینه تمام نمای اسم اعظم حق معرفی شدهاند[۱۲]، همه علوم و معارف را از نزد خدای سبحان و بیواسطه فراگرفتهاند[۱۳].
امام، صنع خداوند متعال
از دیگر دلایلی که آیت الله جوادی آملی در برخورداری امام از علم لدنی بدان استناد میکند این است که طبق روایات، ائمه معصومین مخلوق و دست پرورده خدایند. چنین کسانی علوم را مستقیم و بیواسطه از جانب خدا دریافت میکنند، ولی دیگران به این منظور پرورده میشوند که از برکات و حسنات علمی و عملی آن ذاتهای نورانی بهره مند گردند[۱۴]. ایشان در تأیید دیدگاه خویش به یکی از نامههای امیرالمؤمنین (ع) در خطاب به معاویه اشاره میکند که حضرت میفرماید: «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا»[۱۵].
ما ساخته شده و دست پرورده خدای خویشیم. ما ساخته ربوبیت حق و دیگران دست پرورده ما هستند. ما علوم الهی را از مکتب خدای رحمان آموختیم و دیگران از ما فراگرفتند. ما در کنار سفره وحی نشستهایم و سایرین در کنار سفره ارشاد ما. ما در آموختن علوم و معارف نیازی به غیر خدا نداشتیم و دیگران نیازمند به مجرای فیض خداوند، یعنی ما هستند (این جمله بلند در یکی از توقیعات حضرت بقیةالله نیز آمده است)[۱۶].[۱۷]
امام، شاگرد مستقیم خدا
علامه جوادی آملی، امام را شاگرد بلافصل و مستقیم خدای تعالی معرفی نموده و معتقد است رسول اکرم (ص) شاگرد خدای حکیم است و قرآن را در محضر او آموخته و معنای علم لدنی هم جز این نیست که متعلّم علم را به صورت مستقیم از معلّم خود دریافت نماید. با این بیان، علی بن ابی طالب (ع) نیز که طبق آیه مباهله[۱۸] به منزله جان نبی أکرم (ص) محسوب شده، به حضور معلم بالذات، یعنی خداوند راه یافته و از آنجا علم را بیواسطه فرا گرفته است. بنابراین علم لدنی دارد و در آموختن علوم و معارف به غیر خدا نیازی ندارد و چشمههای حکمت از جانش میجوشد[۱۹].
وی این مفهوم را همچنین از خطبه ۱۰۹ نهجالبلاغه استنباط نموده است که امام میفرماید: ما درخت نبوتیم. درخت نبوت در خاندان ما ریشه دارد و فیض رسالت در این خانواده فرود میآید و فرشتههای خدای متعال به خاندان ما رفتوآمد میکنند و قرارگاه علم و چشمهسار حکمت، ما هستیم[۲۰].[۲۱]
امام، عِدل قرآن کریم
همانطور که در فصل دوم درخصوص دلایل برخورداری امام از علم غیب بیان شد، امامان معصوم، عِدل و همتای قرآن کریماند، مانند قرآن همهچیز را تبیین میکنند و پیداست که بیان، بیعلم و آگاهی میسور نیست. پس آنان علمی دارند که دیگران از آن محروماند و آن علم لدنّی است[۲۲].[۲۳]
علم امام به لوح محفوظ
آخرین دلیلی که آیت الله جوادی آملی در اثبات برخورداری ائمه هدی از علم لدنی بدان استناد میکند، تأویل آیات قرآن توسط آنان است. به اعتقاد علامه، تنها کسانی توانایی تأویل آیات قرآن را دارند که به کتاب مکنون (لوح محفوظ) دسترسی داشته باشند و این کتاب تنها در دسترس عالمان به علم لدنی است و چون طبق تعریف قرآن کریم از «مطهرون» در آیه ۳۳ سوره احزاب[۲۴]، فقط اهلبیت عصمت و طهارت میباشند، پس آن ذوات مقدس تنها کسانیاند که به این مقام شامخ (علم به لوح محفوظ) دست یافته و علم لدنی دارند[۲۵]. درنتیجه «علم لدنی» که مأخوذ از خرمن دانش الهی است و در قلمرو علم وهبی جا دارد، نوعی علم غیبی است که فقط به انبیا و اولیای الهی افاضه شده است[۲۶].
منابع
پانویس
- ↑ عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۱۲، ص۶۳۷.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، سیره پیامبران در قرآن، ج۶، ص۱۵۶.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۱۲، ص۶۳۶.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۶، ص۳۵۶.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۶، ص۳۵۶؛ همو، قرآن در قرآن، ص۳۸.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، قرآن در قرآن، ص۳۸.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۱۲، ص۶۳۶.
- ↑ یوسفی، زهرا، علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیتالله جوادی آملی، ص ۱۸۰.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج۱، ص۱۴۹.
- ↑ ﴿قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ﴾ «فرمود: ای آدم! آنان را از نامهای اینان آگاه ساز! و چون آنان را از نامهای اینان آگاهانید فرمود: آیا به شما نگفته بودم که من نهان آسمانها و زمین را میدانم و از آنچه آشکار میکنید و پوشیده میداشتید آگاهم؟» سوره بقره، آیه ۳۳.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ص۱۳۳.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ص۴۶.
- ↑ یوسفی، زهرا، علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیتالله جوادی آملی، ص ۱۸۲.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، قرآن در کلام امام علی (ع)، ص۳۳.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۲۸، بند ۱۱؛ عبدالله جوادی آملی، حکمت نظری و عملی در نهج البلاغه، ص۱۰۳.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، شمیم ولایت، ص۵۵۵.
- ↑ یوسفی، زهرا، علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیتالله جوادی آملی، ص ۱۸۳.
- ↑ ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾ «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، شمیم ولایت، ص۴۴۳.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، حکمت علوی، ص۲۲: «نَحْنُ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ مَحَطُّ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ وَ مَعَادِنُ الْعِلْمِ وَ يَنَابِيعُ الْحُكْمِ».
- ↑ یوسفی، زهرا، علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیتالله جوادی آملی، ص ۱۸۴.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، شمیم ولایت، ص۴۴۵.
- ↑ یوسفی، زهرا، علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیتالله جوادی آملی، ص ۱۸۵.
- ↑ ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۱۳، ص۲۱۰.
- ↑ یوسفی، زهرا، علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیتالله جوادی آملی، ص ۱۸۵.