نام امام علی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از نام‌های امام علی)

مقدمه

هنگامی که امام (ع) متولد شد، مادرش فاطمه بنت اسد، از سرِ خجسته داشتن نام پدرش اسد، او را "حیدرة"[۱] نامید. سپس او و ابوطالب، به الهام الهی توافق کردند که وی را "علی" بنامند[۲].[۳]

برخی از نام‌های امیرالمؤمنین

حَیْدر

«حیدر» به معنای شیر، از نام‌های مشهور امیرالمؤمنین علی(ع) است که معمولاً با پسوند «کرّار» به کار می‌رود[۴]. در رجزهای امام، در پاسخ به رجزخوانی مرحب خیبری و دیگران، آمده است: «أَنَا الَّذِي سَمَّتْنِي أُمِّي حَيْدَرَةً *** ضَرْغَامُ آجَامٍ وَ لَيْثٌ قَسْوَرَةٌ».

اضافه «ه» به حیدر، برای رعایت تناسب با شعر و رجزِ مرحب یهودی است که در آغاز می‌گفت: "إِنَّا أُنَاسٌ وَلَدَتْنَا عَبْهَرَةٌ *** لِبَاسُنَا الْوَشَى وَ رَيْطٌ حِبَرَةٌ أَبْنَاءُ حَرْبٍ لَيْسَ فِينَا غَدَرَةٌ"[۵].[۶].

زید

روزی امام بر منبر بصره، خود را زید، فرزند "عبدمناف"، فرزند "عامر بن عمرو بن مغیره"، فرزند "زید بن کلاب" معرفی می‌کرد. ناگهان ابن کواء، از خوارج ماجراجو، برخاست و گفت: فلانی! ما برایت نَسَبی جز علی فرزند ابو طالب نمی‌شناسیم. حضرت فرمود: پدرم مرا به تناسب نام جدش، قُصی، زید نامید...[۷].[۸]

علی

علی، شناخته‌شده‌ترین نام امیرمؤمنان(ع) است که خداوند آن را برای ایشان برگزیده است. حضرت، بارها در رجزها و نامه‌ها، خود را علی نامیده است[۹]. علی(ع) نام نخستین پیشوای معصوم شیعه، امیر المؤمنین است. این نام که به معنای والا و بلندمرتبه است، از نام خدای متعال برگرفته شده است «علیّ اشتقّ من العلیّ».

امام صادق(ع) از زبان فاطمه بنت اسد می‌فرماید: پس از میلاد فرزندم، از ندا دهنده‌ای شنیدم که می‌گفت: ای فاطمه، نام «علی» را بر او بِنِه؛ زیرا او علی است و من علیِ اعلا هستم و او امام پس از حبیب من، محمد رسول الله است و او ولیّ من است و نامش را از نامم برگرفتم[۱۰].

در خطبه‌ای طولانی که امیرالمؤمنین پس از بازگشت از نهروان ایراد فرمود، ضمن برشمردن شماری از فضایل و ویژگی‌های خویش، نام‌های خود را در کتاب‌های آسمانی و اقوام و طوایف دیگر هم برشمرد، از جمله فرمود: نام من در انجیل "ایلیا" و در تورات "برئ" است و در زبور "اریّ" و نزد هندیان "کبکر" و پیش رومیان "بطریسا" و نزد ایرانیان "جبتر" و پیش قوم ترک "بثیر" است، زنگیان مرا "حیتر" و کاهنان "بویئ" می‌دانند و اهل حبشه "بثریک"، مادرم مرا "حیدره" می‌داند، دایه‌ام "میمون" می‌نامد، نزد عرب "علیّ" هستم و پیش ارمنیان "فریق" و نزد پدرم "ظهیر"... آنگاه جابر جعفی که راوی حدیث از امام باقر(ع) است، معنای یکایک این واژه‌ها را توضیح می‌دهد[۱۱]. نام ایلیا نزدیکترین نام‌های یاد شده به نام حضرت علی(ع) است که در برخی روایات و متون آمده است. برخی پژوهش‌های نو نشان می‌دهد که این نام و نام‌های اهل بیت(ع) به صورت رمزی یا عبارات مختلف در کتاب مقدس یا آثار یافت شده وجود دارد. نوشته‌ای از حکیم سیالکوتی وجود دارد که نام امیر المؤمنین(ع) را به صورت ایلیا و ایلی (که همان علی است) در لوحی به نام لوح سلیمانی نشان می‌دهد، یا تخته‌پاره‌ای از بقایای کشتی نوح که نام پنج تن به زبان عبرانی (محمّد، ایلیا، شبر، شبیر، فاطمه) بر آن نگاشته شده است[۱۲]. نیز براساس پژوهش‌های انجام شده، نام اهل بیت و ائمه اثنی عشر به لفظ عبرانی در کتاب مقدس آمده است[۱۳]. اینها تأییدی بر درستی سخنانی است که در روایات شیعه نیز آمده است.

"حماد عبدی"، شاعر قرن چهارم، در وجه تسمیه حضرت چنین سروده است: يا سائلي عن «حيدر» أعييتني أنا لست في هذا الجواب خليقا الله سماه عليا باسمه فسما علوا في العلا و سموقا[۱۴]. «ای که از شناخت شخصیت حیدر می‌پرسی، مرا خستی و فرسودی؛ زیرا من شایسته پاسخ‌گویی به این پرسش نیستم. خداوند طبق نام خودش، او را علی نامید، و او در بلندای اوج قرار گرفت».

امام سجاد(ع) می‌فرماید: روزی پیامبر خدا(ص) نشسته بود و علی و فاطمه و حسن وحسین نیز نزد او بودند. پیامبر فرمود: سوگند به خدایی که مرا بشارت دهنده برانگیخت. بر روی زمین، آفریده‌ای محبوب‌تر و گرامی‌تر از ما نزد خدا نیست؛ زیرا خدای بلندمرتبه، نامی از نام‌هایش را برایم مشتق کرد. او محمود است و من محمدم و برای تو ای علی، نامی از نام‌های خود را مشتق کرد؛ او علی اعلا است و تو علی هستی...[۱۵].

ابن سنان از امام رضا(ع) نقل می‌کند: نخستین نامی که خدا برای خودش اختیار فرمود، «العلی العظیم» است؛ زیرا او عالی و برتر از همه چیز است[۱۶].[۱۷]

چرا نام امام علی در قرآن نیامده است؟

هرچند نام حضرت علی (ع) در آیات قرآن مجید ذکر نشده است، امّا آیات متعدّدی درباره آن حضرت نازل شده که مسلمانان صدر اسلام متوجّه آن آیات بودند، لکن اختلاف آنان در تفسیر آیات و به اصطلاح در مفهوم و دلالت آیات بر امامت حضرت بود. برخی از اهل سنت شبهه می‌کنند که چرا نام خاصّ حضرت علی (ع) در قرآن نیامده است تا اصل قضیه و امامت آن حضرت مورد نزاع و مناقشه قرار نمی‌گرفت؟ این شبهه در عصر ائمه اطهار (ع) مانند امام باقر (ع) مطرح بوده[۱۸] و برخی از معاصران نیز به آن پرداختند[۱۹].

در پاسخ شبهه فوق نکات ذیل قابل تأمّل است:

  1. ذکر اوصاف خاص، کافی و بی‌نیاز از ذکر نام: خداوند با نزول آیاتی در باب فضایل امیرالمؤمنین(ع) در صدد معرفی حضرت علی (ع) به عنوان امام و خلیفه بعد از پیامبر (ص) بوده است. با این تعداد آیات به ذکر نام خاص نیازی نبود؛ چراکه برخی از آیات مصداق منحصره جز علی (ع) نداشتند که آیه ولایت و اعطای زکات در حال رکوع نمونه آن است و برخی از آیات نیز در مورد شخصیّت حضرت علی (ع) و معرّفی وی به عنوان امام، ولی، مولی، هادی و اهل البیت نازل و دلالت شفاف داشتند که مورد اتّفاق همه یا اکثریت صحابه بود.
  2. تحویل شبهه به شبهه دیگر: ممکن است شخص یا اشخاصی نه در تطبیق آیات و صفات بر حضرت علی (ع) بلکه در تفسیر مفاهیم و معانی آن شبهه و تردید نمایند، مثلاً بگویند درست است که قرآن حضرت علی (ع) را "ولی مؤمنان" یا "اهل البیت" یا "هادی" تفسیر و تطبیق کرده است، امّا سخن در معنای «"ولیّ" است که آیا به معنای رهبر، امام و خلیفه است یا به معنای دوست؟ در این صورت باید گفت پس اصل شبهه به عدم ذکر نام علی (ع) در قرآن برنمی‌گردد؛ چراکه فرضاً اگر در قرآن صریح هم گفته می‌شد: "علی بن ابی طالب ولیّ مؤمنان" است، شبهه می‌شد که مقصود از "ولیّ" در آیه چیست؟ پس شبهه به تفسیر و توجیه معنای اوصاف آن حضرت برمی‌گردد. به دیگر سخن شبهه از موضوع خود "عدم ذکر نام علی در قرآن" به شبهه دیگر "اجمال و ابهام اوصاف علی (ع)" تحویل می‌گردد و این خود شبهه دیگر می‌شود. در حلّ این شبهه نیز ما با قراین و شواهد مختلف در آیات و همچنین تمسّک به روایات نبوی روشن شده است که اصل دلالت اوصاف حضرت علی (ع) بر مسئله حکومت و امامت روشن و شفاف است.
  3. ذکر نام حضرت در روایات نبوی: اگر مقصود از ذکر نام خاصّ حضرت، شناخت و فهم امامت آن حضرت در اسلام و از طرف خداوند باشد، باید گفت این غایت، غایت عقلانی و دینی است، لکن تحصیل آن به بردن نام خاصّ حضرت علی (ع) در قرآن منحصر نیست، بلکه راه‌کارهای دیگر می‌تواند وجود داشته باشد که یکی از راه‌کارهای شفاف ذکر اسم خاص حضرت در روایات پیامبر اسلام (ص) حامل وحی و مفسّر قرآن است. با این فرض غایت یعنی فهم و شناخت خلیفه پیامبر (ص) با مراجعه به روایات نبوی قابل حصول و دست‌یافتنی است و با این فرض دیگر به ذکر نام حضرت علی (ع) در قرآن نیازی احساس نمی‌شود.
  4. تفویض امور دینی به پیامبر (ص): قرآن کریم خود تفسیر و تبیین امور و آموزه‌های لازم دینی را به پیامبر (ص) تفویض و واگذار نموده است: ﴿بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ[۲۰]. در این آیات خداوند تبیین ذکر یعنی قرآن کریم و تعلیم آن را به عهده پیامبر واگذار نموده است، لذا احکام تشریعی آن حضرت که در قرآن نیست، مانند تعداد رکعات نماز، تعداد هفت‌گانه طواف حج در مکتب اهل سنت و شیعه حجت الهی به‌شمار می‌آید و بر این اساس چون بنابر آیات پیش گفته و روایات نبوی پیامبر (ص) تعیین امامت حضرت علی (ع) را به امر الهی نسبت می‌دهد، ‌ امامت آن حضرت آسمانی و الهی تلقّی و برای همه مسلمانان نیز حجت شرعی خواهد بود.
  5. جلوگیری از تحریف قرآن: یکی از نکاتی که در توجیه عدم ذکر نام حضرت علی (ع) در قرآن گفته شده این است که آن حضرت مخالفان تندی داشت که همۀ فکر و همّ خود را برای به دست گرفتن زمام حکومت و خلافت مبذول و برای این منظور به هر وسیله‌ای تمسّک می‌کردند. خلیفه دوم برای جلوگیری از نوشتن وصیت پیامبر (ص) در آخرین روزهای پر برکتش در مورد خلیفه خود، حتّی حاضر شد رسول خدا را - العیاذ بالله - به زدن حرف نامربوط متّهم کند. با این فرض و جو حاکم بر صدر اسلام، اگر نام حضرت علی (ع) در قرآن ذکر می‌شد، محتمل بود مخالفان حضرت، پیامبر اسلام (ص) را به نظیر اتّهام ایّام آخر عمر شریفش متّهم کنند یا در صدد حذف آیه مربوطه برآیند که آن به تحریف قرآن منجر می‌شد[۲۱].

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. اسد و حیدره، دو گونه شیر هستند.
  2. آن گونه که متون تاریخی نشان می‌دهند، این تغییر در اوان ولادت حضرت رخ داده است. از این رو، آنچه از عطا نقل شده است که چون از دوش پیامبر (ص) بالا رفت و بت‌ها را شکست، به جهت هم خانواده بودن علی و علو، علی نام گرفت، فاقد اعتبار تاریخی است و امری ذوقی بیش نیست.
  3. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۲۷.
  4. طبری، محب الدین، الریاض النضره، ج۳، ص۹۲، باب ۴، فصل ۲. جابر جعفی در معنای حیدر گفته است: "هو الحازم النظار في دقائق الأشياء و قيل: هو الاسد...". مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۶۰. ابن منظور در لسان العرب، ج۴، ص۱۷۴ ذیل واژه «حدر» می‌گوید: راویان در اینکه این اشعار از علی بن ابی‌طالب(ع) است، هیچ اختلاف نظری ندارند؛ سپس به رد نظر کسانی می‌پردازد که گفته‌اند: نام علی(ع) اسد بود و به دلیل ضرورت شعری، حضرت معنای آن را که «حیدره» است به کار برد. وی اثبات می‌کند که «اسد» نیز با قافیه شعری منافاتی نداشته است.
  5. کیدری نیشابوری، قطب الدین بیهقی، دیوان امام علی(ع)، ص۲۸۴ - ۲۸۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۶۰.
  6. مختاری، علی، مقاله «نام‌ها و لقب‌های امام علی»، دانشنامه امام علی ج۱۰، ص ۳۳۱.
  7. ر.ک: شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۱۲۰ - ۱۲۱؛ همو، الامالی، ص۷۰۰، ح۹۵۴؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۵۲؛ سیدرضی، خصائص امیر المؤمنین(ع)، ص۵۲ - ۵۳؛ جوینی، ابراهیم بن محمد، فرائد السمطین، ج۱، ص۴۲۴، ح۳۵۳؛ هیثمی، نورالدین، مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۲۰، ح۱۴۵۸۴.
  8. مختاری، علی، مقاله «نام‌ها و لقب‌های امام علی»، دانشنامه امام علی ج۱۰، ص ۳۳۲.
  9. ر.ک: مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۶۰؛ کیدری نیشابوری، قطب الدین بیهقی، دیوان امام علی(ع)، ص۵۵۸، ش۴۲۵ و ص۳۰۶، ش۲۲۸.
  10. راوندی، قطب الدین، القاب الرسول و عترته، ص۳۲؛ شیخ صدوق، علل الشرائع، ص۱۳۶، ح۳؛ همو، معانی الاخبار، ص۶۲، ح۱۰؛ همو، الامالی، ص۱۹۵، ح۲۰۶؛ شیخ طوسی، الامالی، ص۷۰۷، ح۱۵۱۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۳۷، ح۳۷؛ ص۳۳ - ۳۴، ح۳۱.
  11. معانی الأخبار، ص۵۶، سنن الامام علی، ص۵۹
  12. تفصیل آن در جزوه‌ای به نام «علی و پیامبران» ترجمه و تحقیق سید محمد مختاری آمده است
  13. ر.ک: «اهل البیت فی الکتاب المقدس»، احمد الواسطی، نشر در سال ۱۹۹۷م
  14. علامه امینی، الغدیر، ج۴، ص۲۰۷، غدیریه ابن حمادی.
  15. الإمام زین العابدین (ع): «کانَ رَسولُ اللهِ (ص) ذاتَ یومٍ جالِساً وعِندَهُ عَلِی وفاطِمَةُ وَالحَسَنُ وَالحُسَینُ (ع)، فَقالَ: وَالذی بَعَثَنی بِالحَق بَشیراً، ما عَلی‌ وَجهِ الأَرضِ خَلقٌ أحَب إلَی اللهِ عز وجَل ولا أکرَمَ عَلَیهِ مِنا. إن اللهَ تَبارَک وتَعالی‌ شَق لِی اسماً مِن أسمائِهِ؛ فَهُوَ مَحمودٌ وأنَا مُحَمدٌ، وشَق لَک یا عَلِی اسماً مِن أسمائِهِ؛ فَهُوَ العَلِی الأَعلی‌ وأنتَ عَلِی...»، معانی الأخبار، ص ۵۵، ح ۳؛ قندوزی، سلیمان، ینابیع الموده، ج۲، ص۳۰۵، ح۸۷۳؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۲، ص۱۷۴؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۳۳ – ۳۴، ح۳۱؛ تستری، قاضی نورالله، احقاق الحق، ج۵، ص۱۱ و ۷۵.
  16. شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص٢، ح۲؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳، باب ۳۷.
  17. مختاری، علی، مقاله «نام‌ها و لقب‌های امام علی»، دانشنامه امام علی ج۱۰، ص ۳۳۲؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۶۶.
  18. شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۱۹۱.
  19. شاهراه اتحاد، صص ۱۰۵ و ۱۶۶.
  20. آنان را) با برهان‌ها (ی روشن) و نوشته‌ها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند؛ سوره نحل، آیه۴۴.
  21. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۲۲۲ ـ ۲۲۸.