وضعیت سیاسی در عصر امام عسکری و ولادت امام مهدی چگونه بوده است؟ (پرسش)
وضعیت سیاسی در عصر امام عسکری و ولادت امام مهدی چگونه بوده است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / آشنایی با امام مهدی / معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی) / ولادت امام مهدی |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
وضعیت سیاسی در عصر امام عسکری (ع) و ولادت امام مهدی (ع) چگونه بوده است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید نذیر حسنی، در کتاب «مصلح کل» در اینباره گفته است:
- «تاریخ حاکی از آن است که در زمان حیات امام حسن عسکری (ع) سه نفر از پادشاهان سلسله عباسی بر تخت خلافت نشستند: معتز، مهتدی، و معتمد. به دلیل انقلابهای خاندان علوی و دوستداران ایشان، طبیعتا مناسبات میان بزرگ و رهبر خاندان علوی و این خلفاء، بینهایت سرد و پرتنش بود. در این جو پرتنش و آشفته و با وجود این مشکلات سیاسی، عناصر و مأموران حکومتی در کمین و در پی ضربه زدن و از بین بردن بزرگان این خاندان بودند و به همین علت، این خلفاء و حاکمان، شروع به آزار و اذیت و گستاخی به حریم امام حسن عسکری (ع) و شیعیان و پیروان ایشان کردند؛ به تعقیب آنها پرداختند و بسیاری از آنها را به قتل رساندند و بسیاری دیگر را به زندان افکندند و برخی نیز از ترس، به کوهها و درهها پناه بردند، اما مزدوران حکومتی پیوسته در پی یافتن آنها بودند و دست از تعقیب آنها برنداشتند.
در دوران خلافت معتز عباسی که با کمک ترکها، برادرش را کشت و آنها زمانی که او مشغول بازی شطرنج بود، سر برادرش را پیش او بردند. امام حسن عسکری (ع) مدتی زندانی شد و بارها مورد حمله و تجسس خانگی قرار گرفت و آنگونه که صالح بن وهب اعتراف کرده است، مسؤلیت زندانبانی ایشان به یکی از شرورترین و بدکارترین مخلوقات خداوند سپرده شد[۱]. معتز به این هم بسنده نکرد و بار دیگر ایشان را به زندان افکند و علی بن اوتامش را که بنابر گفته شیخ مفید، او با شیعیان دشمنی و کینه شدیدی میورزید، زندانبان امام قرار داد[۲].
چون معتز با زندانی کردن امام کاری از پیش نبرد و متوجه شد زندانی کردن امام ثمر بخش نیست و او به این وسیله به نتایج مورد نظر خود نمیرسد و این برای رویارویی با دشمن سرسخت حکومت عباسی کافی نیست، تصمیم گرفت امام را به قتل برساند.
اربلی میگوید: زمانی که معتز به سعید حاجب دستور داد امام حسن عسکری (ع) را به کوفه ببرد، ابو هیثم نامهای به امام نوشت و در آن گفت: قربانت گردم. خبری به ما رسیده که ما را نگران و پریشان ساخته است؟ امام در پاسخ ایشان فرمود: سه روز دیگر برای شما فرجی میشود و در روز سوم معتز کشته شد[۳].
ابنشهرآشوب میگوید: معتز به سعید الحاجب مأموریت داد امام (ع) را به کوفه ببرد و در بین راه سر ایشان را از تن جدا سازد[۴].
مهتدی عباسی هم خطر بزرگی برای علویها بود و میگفت: به خدا سوگند، شما را از صفحه روزگار محو میکنم و کسی از شما را بر زمین باقی نمیگذارم[۵].
نتیجه این کینه و دشمنی عباسیان نسبت به علویها، کشته شدن دهها نفر از آنها و به زندان افتادن بسیاری از آنان بود و حتی خود امام (ع) هم از این بدرفتاری در امان نبود و ایشان هم زندانی شد. ابو هاشم گفته است: همراه با ابی محمد (حسن عسکری (ع)) در زندان مهتدی بن واثق زندانی بودم[۶].
معتمد به زندانی کردن امام و نگه داشتن ایشان در سیاهچال، بسنده نکرد، بلکه حتی زمانی که امام (ع) در زندان و در آن سیاهچالها بود به وسیله مزدوران خود از ایشان جاسوسی میکرد. بهعنوان مثال، معتمد، امام (ع) را به زندانی که علی بن جرین مسئول و زندانبان آن بود، به همراه برادرش جعفر، زندانی کرد و از طریق علی بن جرین خبرهای امام را دریافت میکرد و علی بن جرین هم به جاسوسی در مورد کارهای امام (ع) میپرداخت. معتمد حتی به این هم بسنده نکرد و امام را به زندانی روانه کرد که یحیی بن قتیبه زندانبان آن بود. ابن قتیبه نیز در زندان بسیار بر امام سختگیری میکرد و ایشان را بسیار آزار و اذیت میداد[۷]. همزمان با این حوادث، علویها تحت تعقیب قرار میگرفتند و بسیاری از آنها به زندان افکنده شدند و بسیاری از آنها در آن سیاهچالها و زندانهای تاریک کشته شدند.
اصفهانی از سیزده شخصیت علوی نام برده که در زمان امام حسن عسکری (ع) در زندان کشته شدند. او همچنین لیست دیگری حاوی نام ۱۷ نفر را در کتاب خود آورده است که به وسیله مزدوران حکومتی در بیرون از زندان کشته شدند[۸]. علاوه بر این، حاکمان برای ایجاد رعب و وحشت میان مسلمانان، در زمان امام حسن عسکری (ع) بسیاری را گردن میزدند و معتمد دستور گردن زدن بسیاری از علویها مانند احمد بن عبد الله بن ابراهیم را صادر کرد. احمد بن محمد از تبار خاندان پاک علوی بود و همانگونه که ابو الفرج اصفهانی در مقاتل الطالبیین خود میگوید، مزدوران حکومتی سر او را از تن جدا کردند و در میان مسلمانان به نمایش گذاشتند[۹]»[۱۰].
- «امام حسن عسکری (ع) با وجود خطرهای بسیاری که در زمان خود با آن دست و پنجه نرم میکرد، توانست با یاران خود تماس برقرار کند و بیانات و راهنماییها و توصیههای خویش و خبر تولد امام مهدی (ع) را به آنان برساند.
منابع تاریخی تأکید کردهاند که امام حسن عسکری (ع) به دلیل اینکه پس از پدرشان جایگاه رهبری شیعیان را داشته است، پیوسته با یارانش در ارتباط بوده است. با اندکی تأمل در سخنان امام (ع) میتوان از روشهای ارتباط امام با یارانشان آگاهی کسب کرد و از این طریق میتوانیم جزئیات و ویژگیهای این روش را دریابیم. امام روش خود را اینگونه توصیف نمودهاند: خداوندا، فتنهها راه به سوی ما کج کرده و ما را فراگرفته و حیرت ما را در برگرفته است، ذلت و خواری ما را درهم کوبیده و کسانی بر ما حاکم شدهاند که امین دین تو نیستند، خداوندا؛ سرچشمههای فضاحت و رسوایی. کارهای ما را ربوده و به دست گرفتهاند؛ آنان که حکم تو را به فراموشی سپردهاند و در از میان بردن بندگانت و تباه کردن سرزمینهایت کوشیدهاند ... سپس فرمود: با سهم یتیمان و بیوهزنان، ابزار لهوولعب و موسیقی خریداری شده و اهل ذمه در میان مؤمنان قضاوت و داوری میکنند و فاسقان قبایل، عهدهدار کار مردم شدهاند، نه کسی هست که آنها را از هلاکت باز دارد، نه پاسداری که به چشم رحمت به آنان بنگرد و نه دلسوزی که جگر سوختهای را سیر و سیراب کند، آنان بینوایانیاند در خانه تباهشده و اسیران بیچارگی و همدوشان رنج و ذلت[۱۱].
امام حسن عسکری (ع) با این کلمات، آن دوران سرشار از حوادث و رویدادهای تاریک را که خائنان دین آنرا جهتدهی میکردند، توصیف نموده است؛ آنانی که مردم را به وادی حیرت و پراکندگی کشانده بودند. امام (ع) در این شرایط و اوضاع که آنرا توصیف کرده است، با مراقبت و احتیاط و شکیبایی و تدبیری خاص، به کار خود ادامه میدادند تا دشمن نتواند به آن سدها که امام برای حمایت خود و شیعیانش به وجود آورده بود، نفوذ کند یا آنرا درهم شکند. ابن شهر آشوب در کتاب مناقب میگوید: از داود الاسود نقل شده که او گفت: امام حسن عسکری (ع) یک چوبدستی به من داد و فرمود: آنرا به عمری بده. در راه چوبدستی شکست و در آن حال چشم من به نامهای افتاد که داخل آن بود. ابن الاسود میگوید: امام پس از آن اتفاقی که برای من در راه افتاد، به من گفت: اگر در راه شنیدی کسی به ما دشنام میدهد، به راه خود ادامه بده (چیزی نگو) و مبادا بگویی تو از شیعیان یا یاران ما هستی یا خود را به مردم بشناسانی، ما در شهر و سرزمین بدی زندگی میکنیم، به راه خود برو بدان که اخبار و احوال تو به ما میرسد[۱۲].
بنابراین، امام بسیار محرمانه راه خود را دنبال میکرد و به فعالیت میپرداخت تا آنجا که امام در پایان این خبر، به داود بن الاسود گوشزد میکند که به دلیل موضعگیریهای خصمانه حکومت ستمگر، در رفتار و کردار خود امین باشد و اصول احتیاط و ایمنی را رعایت کند. (جانب احتیاط در پیش گیرد.
امام حسن عسکری (ع) نه تنها به این نوع موضعگیری بسنده نکرد، بلکه به یارانش سفارش میکرد: آگاه باشید، کسی از شما بر من سلام نکند و کسی با دست و اعضای دیگر خود به من اشاره نکند زیرا جان شما در خطر است و شما ایمن نیستید[۱۳]. امام (ع) برای تماس و ارتباط آنها با خود، خطمشی و نقشه خاصی ترسیم فرمودند. آن روش اینگونه بود که یاران در تاریکی شب در یکی از خانههای دوستداران ایشان جمع میشدند. سید مرتضی میگوید: امام حسن عسکری (ع) به یاران و شیعیان خود پیغام میفرستاد که فلان شب در تاریکی شب به فلان جا و خانه فلانی بروید، آن زمان شما مرا آنجا خواهید یافت[۱۴].
محمد بن عبد العزیز بلخی میگوید: در کنار باب العامه شهر سامراء بودم که حسن عسکری (ع) از آنجا گذر کرد، با خود گفتم: اگر فریاد بزنم، ای مردم! این مرد، حجت خداوند بر شما است، پس او را بشناسید، آیا مرا میکشند؟ بلخی میگوید: زمانی که امام حسن عسکری (ع) به من نزدیک شد، به او نگاه کردم. ایشان به من فرمود: اگر تو اینرا (امام و حجت بودن مرا) فاش سازی، تو را خواهند کشت. سپس فرمود: یا کتمان و پوشیده نگه داشتن این راز، یا کشته شدن، پس مواظب جان خود باشید[۱۵].
این رویدادها و سفارشهای امام، همگی دستبهدست هم داده و باعث شده که یاران امام (ع) در زمان نقل روایتها، گاهی اوقات تصریح به نام امام (ع) نکنند. این امر در مورد امام حسن عسکری (ع) مصداق داشت. اربیلی میگوید: در هر خبری که گفتهشده، آن مرد گفت، منظور از آن مرد، امام حسن عسکری (ع) است[۱۶].
نتیجه اینکه آن دوران، پر از ستم و کجروی بود و کسانی زمام حکومت مردم را در دست داشتند که نه در امور دنیوی و نه در امور دینی و اخروی، امین و مورد اعتماد نبودند و همه این حقایق بر امام و یاران ایشان آشکار و روشن بود و به همین علت، فرمانروایان آن زمان با وجود خیانت برخی از معدود نزدیکان خاندان امام مانند جعفر، نتوانستند هیچگونه اطلاعاتی در مورد مهدی موعود (ع) به دست آوردند»[۱۷].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آقای رضوانی؛ |
---|
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در اینباره گفته است:
«امام عسکری (ع) در ماه ربیع الاول سال ۲۳۲ هجری متولد شد. او معاصر با حکومت سه نفر از حاکمان بنی عباس؛ یعنی معتز، مهتدی و معتمد بوده است. معتمد عباسی تعصّب و کینه خاصی نسبت به اهل بیت (ع) داشت. از جمله کارهای او این بود که بعد از شهادت امام عسکری (ع) دستور داد خانه حضرت را تفتیش کرده، تا از وجود فرزند حضرت آگاه شود، و این به جهت سعایتی بود که جعفر به دستگاه حاکم کرده بود. داوود بن اسود میگوید: امام عسکری (ع) عصایی به من داد و فرمود: این را به عَمْری برسان. در بین راه عصا شکست، ناگهان مشاهده کردم که در میان آن نامهای است. خدمت امام که رسیدم جریان را بازگو کردم. حضرت فرمود: هر گاه مشاهده کردی که کسی ما را دشنام میدهد تو به دنبال مأموریتی که فرستاده شدی برو، و مبادا درصدد پاسخ او برآیی یا خودت را به او معرفی کنی، زیرا ما در بد شهری قرار داریم، تو به راه خودت ادامه بده، زیرا اخبار و احوال تو به ما میرسد، این را به خوبی بدان[۱۸] و حتی مشاهده میکنیم که امام به اصحاب خود دستور میدهد تا هیچ کس به او سلام نکند و با دست به او اشاره ننماید؛ زیرا در غیر این صورت جانش در امان نخواهد بود[۱۹]. حضرت (ع) برای ملاقات با شیعیان خود مکانی را معین می کرد و میفرمود: در فلان مکان و فلان خانه، شب هنگام مراجعه کنید که مرا در آنجا خواهید یافت[۲۰]. محمد بن عبدالعزیز بلخی میگوید: صبح هنگامی در خیابان گوسفند فروشان نشسته بودم که ناگهان مشاهده کردم امام عسکری (ع) از منزل خود خارج شده و به سوی خانه عمومی می رود. در دلم گفتم: اگر فریاد زنم که این مرد، حجت خداست، بر شما باد که او را بشناسید مرا خواهند کشت؟ هنگامی که حضرت به من نزدیک شد با انگشت سبّابه خود بر دهان خود اشاره فرمود که ساکت باش!. همان شب حضرت را ملاقات کردم، فرمود: یا باید کتمان کنی و یا اینکه به قتل خواهی به همین جهت است که مرحوم مقدس اردبیلی میفرماید: هرگاه حدیثی از رجل نقل شد، مقصود امام حسن عسکری (ع) است[۲۱]. این قضایا وضعیت بس دشوار سیاسی عصر امام عسکری (ع) و زمان ولادت امام زمان (ع) را میرساند. و به همین جهت است که ولادت آن حضرت در اختفای تام صورت پذیرفت. در این بین امام عسکری (ع) دو وظیفه را دنبال میکرده است: یکی اینکه حضرت درصدد اثبات ولادت و وجود فرزندش بوده است و دیگر اینکه طوری باید فرزندش را معرفی کند که جانش در خطر نیفتد»[۲۲]. |
پرسشهای وابسته
- چرا اهل تسنن معتقدند امام مهدی هنوز به دنیا نیامده است؟ (پرسش)
- نظر اهل سنت درباره ولادت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- وضع سیاسی بعد از شهادت امام عسکری چگونه بوده است؟ (پرسش)
- وضعیت سیاسی در عصر امام عسکری و ولادت امام مهدی چگونه بوده است؟ (پرسش)
- چرا هیچ یک از امامان هویت شخصی امام مهدی را بیان نکردهاند؟ (پرسش)
- با وجود ضعف دولت عباسی چگونه مسأله خوف بر جان امام مهدی توجیه میشود؟ (پرسش)
- امام مهدی چه تدابیری برای اختفای خود از دشمنان داشته است؟ (پرسش)
- چه کسانی از تولد امام مهدی با خبر بودهاند؟ (پرسش)
- سن دقیق امام مهدی چقدر است؟ (پرسش)
- ویژگیهای میلاد امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- دلایل فرزند داشتن امام حسن عسکری چیست؟ (پرسش)
- آیهای که امام مهدی پس از تولد تلاوت کردهاند چیست و در کدام سوره است؟ (پرسش)
- آیا برخی از شیعیان بعد از شهادت امام عسکری قائل به توقف شدند؟ (پرسش)
- آیا اعتقاد به ولادت امام مهدی و وجود او تا این زمان از ضروریات ایمان است؟ (پرسش)
- چه ضرورت دارد انسانی در گذشته دور برای آیندهای دورتر به دنیا آمده باشد؟ (پرسش)
- آیا ممکن است با سری بودن ولادت امام مهدی ادعای تواتر و اجماع در موضوع ولادت نمود؟ (پرسش)
- آیا اختلاف در امر ولادت امام مهدی سبب وهن در آن میشود؟ (پرسش)
- امام مهدی در چه شهری به دنیا آمد؟ (پرسش)
- ذکر سجده امام مهدی بعد از تولد چه بود؟ (پرسش)
- چه کسانی بر جنازه امام حسن عسکری نماز خواندهاند؟ (پرسش)
- آیا بعد از وفات امام عسکری عصر حیرت بوده است؟ (پرسش)
- دوران حیرت مومنین بعد از شهادت امام حسن عسکری به چه معناست؟ (پرسش)
- برای رفع حیرت از جامعه شیعی علما و اصحاب چه کارهایی انجام دادند؟ (پرسش)
- آیا در عصرهای مختلف در جهت رفع حیرت در امر ولادت و وجود امام مهدی کتاب تألیف شده است؟ (پرسش)
- چه کسی بر جنازه امام عسکری نماز اقامه کرد؟ (پرسش)
- هدف امام مهدی از اقامه نماز بر جنازه امام حسن عسکری چه بود؟ (پرسش)
- آیا پنهان بودن ولادت از نشانههای مهدی موعود است؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی در روز وفات امام حسن عسکری حاضر بودند؟ (پرسش)
- چه کسانی قصد آسیب زدن به امام مهدی را داشتند؟ (پرسش)
- آیا امام عسکری قبل از شهادت خود به مادرش وصیت کرده است؟ (پرسش)
- آیا بزرگان طایفه امامیه بعد از وفات امام عسکری بر ولادت امام مهدی اتفاق داشتند؟ (پرسش)
- حکم کسی که ایمان به ولادت امام مهدی ندارد چیست؟ (پرسش)
- چه کسانی در مدت پنج سال آخر حیات امام عسکری امام مهدی را دیدهاند؟ (پرسش)
- آیا علمای انساب به ولادت فرزند امام عسکری اعتراف نمودهاند؟ (پرسش)
- آیا جعفر عموی امام مهدی منکر ولادت ایشان بوده است؟ (پرسش)
- چرا جعفر به دروغگو معروف شده است؟ (پرسش)
- کارهای ناشایست جعفر چه بوده است؟ (پرسش)
- چرا امام مهدی عمویش جعفر را به برادران یوسف تشبیه کرد؟ (پرسش)
- چرا فرزندان برخی از پیامبران یا امامان نااهل شدند؟ (پرسش)
- محل ولادت و زندگی امام مهدی در دوران کودکی کجا بوده است؟ (پرسش)
- آیا شیعیان بعد از شهادت امام عسکری به جعفر تعزیت و تهنیت گفتند؟ (پرسش)
- محل ولادت و زندگی امام مهدی در دوران کودکی کجا و چگونه بوده است؟ (پرسش)
- آیهای که امام مهدی پس از تولد تلاوت کردهاند چیست و در کدام سوره است؟ (پرسش)
- اکثر مذاهب و ادیان معتقدند که منجی آخر الزمان هنوز متولد نشده است در رد قول این گروه چه جوابهایی میتوان ارایه کرد؟ (پرسش)
- امام مهدی چگونه و در چه شرایطی متولد شد؟ (پرسش)
- زمان و مکان ولادت امام مهدی کجاست؟ (پرسش)
- جعفر کذاب کیست؟ (پرسش)
- چرا قرآن به طور رسمی به مسأله ولادت و وجود امام مهدی اشاره نکرده است؟ (پرسش)
- امام حسن عسکری برای اعلام ولادت امام مهدی چه برنامهای داشت؟ (پرسش)
- ماجرای سخن گفتن امام مهدی در آغاز تولد چیست؟ (پرسش)
- اهل بیت چه پیشگویی درباره ولادت امام مهدی داشتهاند؟ (پرسش)
- آیا کسی امام مهدی را در دوران کودکیاش دیده است؟ (پرسش)
- آیا به نظر اهل سنت امام مهدی متولد شده است؟ (پرسش)
- چه کسانی در خلافت عباسی قصد از میان برداشتن امام مهدی را داشتند؟ (پرسش)
- چرا امام عسکری فرزندش را از مردم پنهان کرد؟ (پرسش)
- مسئولیت امام عسکری پس از تولد امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- نقش امام حسن عسکری در اعلام ولادت امام مهدی چه بود؟ (پرسش)
- فضائل نیمه شعبان چیست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۵۷۸، باب ۱۲۴، ج ۲۳.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۲۹.
- ↑ کشف الغمة، ج ۳، ص ۲۱۲.
- ↑ مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۴۶۴.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۵۷۶، باب ۱۲۴، ج ۱۶.
- ↑ الطوسی، الغیبة، ص ۱۳۴.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۴۶۲.
- ↑ مقاتل الطالبیین، صص ۴۳۴- ۴۵۶.
- ↑ همان منبع، ص ۵۳۶.
- ↑ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۱۰۹.
- ↑ منهج الدعوات، ص ۸۶.
- ↑ مناقب ابنشهرآشوب، ج ۴، صص ۴۶۰- ۴۶۱.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۲۶۹.
- ↑ عیون المعجزات، ص ۱۴۰.
- ↑ اثبات الوصیة، ص ۲۵۱.
- ↑ جامع الرواة، ج ۲، صص ۴۶۱- ۴۶۲.
- ↑ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۱۱۱.
- ↑ ... وإذا سمعت لنا شاتماً فامض لسبیلک الّتی أمرت بها وإیّاک أن تجاوب من یشتمنا أو تعرفه من أنت، فأنا ببلد سوء و مصر سوء وامض فی طریقک فإنّ أخبارک وأحوالک ترد إلینا فاعلم ذلک؛ بحارالأنوار، ج ۵۰، ص ۲۸۳، ح ۶
- ↑ همان، ص ۲۶۹
- ↑ صیروا إلی موضع کذا وکذا وإلی دار فلان بن فلان. العشاء والعتمه فی لیله کذا، فإنّکم تجدونی هناک...؛ همان، ص ۳۰۴
- ↑ جامع الرواه، ج ۲، ص ۴۶۲
- ↑ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۱۹۷.