دفع در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = دفع | | موضوع مرتبط = دفع | ||
خط ۸: | خط ۷: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
عطا کردن و بازگرداندن، در صورتی که با "الی" متعدی شود؛ مانند: {{متن قرآن|فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ}}<ref> | عطا کردن و بازگرداندن، در صورتی که با "الی" متعدی شود؛ مانند: {{متن قرآن|فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ}}<ref>«داراییهایشان را به آنان بازگردانید» سوره نساء، آیه ۶.</ref>؛ [[حمایت]] کردن، اگر با "عَن" متعدی شود؛ مانند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا}}<ref>«بیگمان خداوند از مؤمنان دفاع میکند» سوره حج، آیه ۳۸.</ref>.<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۱۶.</ref>. اصل آن به معنای منع (به صورت مستمر و دائم)<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۳، ص۲۲۶.</ref> و ازاله (برطرف کردن) به [[زور]]<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۸، ص۸۷.</ref>. | ||
{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا}}<ref>«بیگمان خداوند از مؤمنان دفاع میکند» سوره حج، آیه ۳۸.</ref> | {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا}}<ref>«بیگمان خداوند از مؤمنان دفاع میکند» سوره حج، آیه ۳۸.</ref> | ||
در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ}}<ref> | در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ}}<ref>«اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمیداشت، زمین تباه میگردید» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref>. | ||
مراد از [[فساد]] [[ارض]]، [[فساد]] [[اجتماع]] [[انسانی]] است. [[اجتماع]] [[انسانی]] بنا بر "نظریه استخدام"<ref>نظریه استخدام در تفسیر آیه۱۲۳ سوره بقره بهتفصیل بیان شده است (ر.ک: سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۱۱۱-۱۵۷).</ref>. [[علامه طباطبایی]] تبعی است، نه ذاتی؛ لذا [[انسان]] برای تحصیل [[سعادت]] کامل، [[جامعه]] را تشکیل میدهد. [[اجتماع]] و [[تعاون]] در صورتی شکل میگیرد که [[وحدت]] و هماهنگی میان پیکره [[جامعه]] وجود داشته باشد؛ مانند هماهنگی و وحدتی که میان عناصر و اجزای [[جهان]] و [[نظام هستی]] وجود دارد. | مراد از [[فساد]] [[ارض]]، [[فساد]] [[اجتماع]] [[انسانی]] است. [[اجتماع]] [[انسانی]] بنا بر "نظریه استخدام"<ref>نظریه استخدام در تفسیر آیه۱۲۳ سوره بقره بهتفصیل بیان شده است (ر.ک: سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۱۱۱-۱۵۷).</ref>. [[علامه طباطبایی]] تبعی است، نه ذاتی؛ لذا [[انسان]] برای تحصیل [[سعادت]] کامل، [[جامعه]] را تشکیل میدهد. [[اجتماع]] و [[تعاون]] در صورتی شکل میگیرد که [[وحدت]] و هماهنگی میان پیکره [[جامعه]] وجود داشته باشد؛ مانند هماهنگی و وحدتی که میان عناصر و اجزای [[جهان]] و [[نظام هستی]] وجود دارد. |