پرش به محتوا

شمر بن ذی الجوشن در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۶: خط ۱۶:
در کتاب‌های لغت نام او به صورت «شَمِر» آمده، اما در نزد [[عامه]] [[مردم]] به «شِمر» معروف است. گفته می‌شود [[شمر]] واژه‌ای [[عبری]] است و اصل آن «شامر» به معنی «سامر» (افسانه‌سرای، هم صحبت در شب‌نشینی) است.<ref>وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمد هادی یوسفی غروی.، ص۱۲۴، پاورقی۳</ref> کُنیه [[شمر]] را «ابوسابغه» نوشته‌اند.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دارصادر، ۱۴۰۵قمری.، ج۶، ص۴۶-۴۷؛الوافی بالوفیات، صفدی، خلیل بن ابیک، به کوشش احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۱۱ قمری.، ج۱۶، ص۱۸۰؛ میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ذهبی، شمس الدین محمد، به کوشش علی محمد بجاوی، مطبعه عیسی البابی الحلبی.، ج۲، ص۲۸۰.</ref>
در کتاب‌های لغت نام او به صورت «شَمِر» آمده، اما در نزد [[عامه]] [[مردم]] به «شِمر» معروف است. گفته می‌شود [[شمر]] واژه‌ای [[عبری]] است و اصل آن «شامر» به معنی «سامر» (افسانه‌سرای، هم صحبت در شب‌نشینی) است.<ref>وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمد هادی یوسفی غروی.، ص۱۲۴، پاورقی۳</ref> کُنیه [[شمر]] را «ابوسابغه» نوشته‌اند.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دارصادر، ۱۴۰۵قمری.، ج۶، ص۴۶-۴۷؛الوافی بالوفیات، صفدی، خلیل بن ابیک، به کوشش احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۱۱ قمری.، ج۱۶، ص۱۸۰؛ میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ذهبی، شمس الدین محمد، به کوشش علی محمد بجاوی، مطبعه عیسی البابی الحلبی.، ج۲، ص۲۸۰.</ref>


===[[والدین]] [[شمر]]===
===والدین [[شمر]]===
پدرش ذوالجوشن، [[شُرَحبیل بن اَعوَر بن عمرو]] نام داشت.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دارصادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۶، ص۴۶.</ref> درباره سبب نامگذاری او به ذوالجوشن گفته شده است که وی نخستین [[مرد]] [[عرب]] بود که [[زره]] بر تن کرد و این [[زره]] را [[پادشاه ایران]] به وی داده بود، یا از آن‌رو که سینه‌اش برآمده بود.<ref>ترتیب قاموس المحیط، فیروزآبادی، چاپ طاهر احمدزادی، بیروت: ۱۳۹۹ قمری /۱۹۷۹ میلادی. ذیل جشن.</ref> به قولی نیز نام او [[جَوشَن بن ربیعه]] بود.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دارصادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۶، ص۴۶؛ مختصر تاریخ دمشق، ابن منظور انصاری، محمد بن مکّرم، دمشق: دارالفکر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۲۳، ص۱۸۶.</ref> ذوالجوشن به خواسته [[پیامبر]]{{صل}} در [[اسلام آوردن]] توجهی ننمود، اما پس از [[فتح مکه]] که متوجه [[پیروزی]] [[مسلمانان]] بر [[مشرکان]] شد، [[اسلام]] آورد.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دارصادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۶، ص۴۶-۴۷؛ مختصر تاریخ دمشق، ابن منظور انصاری، محمد بن مکّرم، دمشق: دارالفکر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۲۳، ص۱۸۷-۱۸۸.</ref>
پدرش ذوالجوشن، [[شُرَحبیل بن اَعوَر بن عمرو]] نام داشت.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دارصادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۶، ص۴۶.</ref> درباره سبب نامگذاری او به ذوالجوشن گفته شده است که وی نخستین [[مرد]] [[عرب]] بود که [[زره]] بر تن کرد و این [[زره]] را [[پادشاه ایران]] به وی داده بود، یا از آن‌رو که سینه‌اش برآمده بود.<ref>ترتیب قاموس المحیط، فیروزآبادی، چاپ طاهر احمدزادی، بیروت: ۱۳۹۹ قمری /۱۹۷۹ میلادی. ذیل جشن.</ref> به قولی نیز نام او [[جَوشَن بن ربیعه]] بود.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دارصادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۶، ص۴۶؛ مختصر تاریخ دمشق، ابن منظور انصاری، محمد بن مکّرم، دمشق: دارالفکر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۲۳، ص۱۸۶.</ref> ذوالجوشن به خواسته [[پیامبر]]{{صل}} در [[اسلام آوردن]] توجهی ننمود، اما پس از [[فتح مکه]] که متوجه [[پیروزی]] [[مسلمانان]] بر [[مشرکان]] شد، [[اسلام]] آورد.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دارصادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۶، ص۴۶-۴۷؛ مختصر تاریخ دمشق، ابن منظور انصاری، محمد بن مکّرم، دمشق: دارالفکر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۲۳، ص۱۸۷-۱۸۸.</ref>


۱۱۲٬۹۹۷

ویرایش