پرش به محتوا

بحث:ولایت در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸٬۸۷۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: برگردانده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: واگردانی دستی
خط ۱: خط ۱:
==ولایت در فقه نظام سیاسی ==
'''واژه چهارم: «[[ولایت]]»'''
=== [[ولایت]] در لغت ===
لغویین [[عرب]] برای واژه «ولایت» و «[[ولیّ]]» و «مولا» معانی گوناگونی ذکر کرده‌اند که از این معانی آنچه با [[ذات اقدس حق]] تناسب دارد معنای [[مالکیت]] [[ امر]] و [[سلطنت]] و [[صاحب اختیار]] بودن است و بر این اساس، واژه «ولایت» - به کسر یا فتح - مصدر و واژگان «ولیّ» و «مولا» به یک معناست.
ابن منظور در لسان العرب می‌گوید: {{عربی|ولي: في أَسماء اللَّه تعالى: الْوَلِيُّ: هو الناصِرُ، و قيل: الُمَتَوَلِّي لأُمور العالم و الخلائق القائمُ بها}}<ref>لسان العرب، ج۱۵، ذیل ماده «ولی».</ref>.
ولی، از [[اسماء]] [[خدای متعال]] است، [[ولیّ]] به معنای [[یاور]]، و گفته‌اند: به معنای عهده‌دار امور [[جهان]] و خلایق و انجام‌دهنده آن است.
=== کاربری‌های قرآنی واژه [[ولی]] ===
آنچه در [[آیات کریمه قرآن]] دلالت بر ارادۀ معنای دوم از واژه «ولیّ» می‌کند، این است که در بسیاری از [[آیات قرآن کریم]] - که در ذیل به برخی از آنها اشاره می‌شود - واژه ولیّ در کنار واژه «[[نصیر]]» به گونه‌ای به کار رفته که صریح در این است که مراد از واژه «ولیّ» در استعمالات [[قرآنی]]، [[ناصر]] نیست، بلکه همان {{عربی|الُمَتَوَلِّي لأُمور العالم و الخلائق القائمُ بها}} به معنای [[سلطان]] و [[مَلِک]] است. از جمله:
==== نمونه اول ====
{{متن قرآن|أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}}<ref>«آیا نمی‌دانستی که حکومت آسمان‌ها و زمین، تنها از آن خداست؟! [و می‌تواند هرگونه تغییر و تبدیلی در احکام خود طبق مصالح بدهد؟!] و جز خدا، سرپرست و یاوری برای شما نیست. [و اوست که مصلحت شما را می‌داند.]» سوره بقره، آیه ۱۰۷.</ref>.
در این [[آیه]] ضمن عطف [[نفی]] {{متن قرآن|نَصِيرٍ}} بر نفی {{متن قرآن|وَلِيٍّ}} که - به دلیل تکرر [[نفی]] - صریح در تعدد معنای این دو واژه است، صدر [[آیه]]، قرینه روشنی است بر اینکه مراد از {{متن قرآن|وَلِيٍّ}} همان [[سلطان]] و [[مَلِک]] است.
==== نمونه دوم ====
{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}}<ref>«حکومت و پادشاهی آسمان‌ها و زمین تنها از آنِ خداست؛ زنده می‌کند و می‌میراند؛ و جز خدا، سرپرست و یاوری ندارید» سوره توبه، آیه ۱۱۶.</ref>.
در این [[آیه]] نیز تکرر [[نفی]] در {{متن قرآن|وَلِيٍّ}} و {{متن قرآن|نَصِيرٍ}}، صریح در تعدد معنای این دو واژه است از یک‌سو، و صدر [[آیه]] که {{متن قرآن|لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ}} است، قرینه روشنی بر [[اراده]] معنای «[[مَلِک]] و [[سلطان]] و [[صاحب اختیار]] و مالک [[تصرف]]» از واژه {{متن قرآن|وَلِيٍّ}} از سوی دیگر است.
==== نمونه سوم ====
{{متن قرآن|قُلْ مَنْ ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِكُمْ سُوءًا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَلَا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا}}<ref>«بگو: «چه کسی می‌تواند شما را از اراده خدا نگه دارد اگر او بدی یا رحمتی را برای شما اراده کند؟!» و آنها جز خدا هیچ سرپرست و یاوری برای خود نخواهند یافت» سوره احزاب، آیه ۱۷.</ref>.
در این [[آیه]] نیز افزون بر تکرر [[نفی]] بین {{متن قرآن|وَلِيٍّ}} و {{متن قرآن|نَصِيرٍ}} که صریح در تعدد معناست، صدر [[آیه]] قرینه بر این است که مراد از {{متن قرآن|وَلِيٍّ}} همان [[صاحب اختیار]] و مالک[[ امر]] [[تدبیر]] و [[تصرف]] در [[خلق]] است.
موارد استعمالات [[قرآنی]] فراوان دیگری بر تعدد معنای «[[ولیّ]]» و «[[نصیر]]» دلالت دارد، البته این تعدد معنا با [[ناصر]] بودن ضمنی «ولیّ» منافات ندارد؛ زیرا «ولیّ» به معنای [[سلطان]] و [[صاحب اختیار]] و [[مَلِک]]، به کار [[نصرت]] و [[یاری]] نیز می‌پردازد.
ابن منظور در بیان [[وحدت]] معنای «ولیّ» و «مولا» می‌گوید: {{عربی|و الوَلِيُّ و المَوْلى واحد في كلام العرب}}<ref>لسان العرب، ج۱۵، ذیل ماده «ولی».</ref>؛ [[ولیّ]] و مولا در [[کلام عرب]] به یک معناست.
فیروزآبادی در قاموس [[المحیط]] می‌گوید: {{عربی|الوَلْيُ: القُرْبُ، والدُّنُوُّ... والوَلِيُّ: الاسمُ منه}}؛ «وَلْی» به معنای نزدیکی است... و ولیّ اسم برگرفته شده از آن است.
تا آنجا که می‌گوید: {{عربی|ووَلِيَ الشيءَ، وعليه وِلايَةً وَوَلايَةً، أَو هي [أي بالفتح] المَصْدَرُ، وبالكسر: الخُطَّةُ، والإِمارَةُ، والسُّلطانُ. وأوْلَيْتُه الأمْرَ: وَلَّيْتُه إياهُ. والوَلاءُ: المِلْكُ...}}<ref>القاموس المحیط، ج۴، ذیل ماده «ولی».</ref>؛
{{عربی|ووَلِيَ الشيءَ، وعليه وِلايَةً وَوَلايَةً}}، یا [[ولایت]] (به فتح واو) مصدر است و به کسر واو به معنای [[کشور]] و [[امارت]] و [[سلطنت]] است، {{عربی|وأوْلَيْتُه الأمْرَ}} به معنای {{عربی|وَلَّيْتُه إياهُ}} است و {{عربی|الوَلاءُ}} به معنای مالکیت است...
فیومی در مصباح المنیر می‌گوید:
{{عربی|وَالْوَلِيُّ: فَعِيلٌ بِمَعْنَى فَاعِلٍ، مِنْ وَلِيَهُ إذَا قَامَ بِهِ وَمِنْهُ {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref> وَالْجَمْعُ: أَوْلِيَاءُ. قَالَ ابْنُ فَارِسٍ: وَكُلُّ مَنْ وَلِيَ أَمْرَ أَحَدٍ فَهُوَ وَلِيُّهُ}}<ref>المصباح المنیر، ج۲، ص۶۷۲.</ref>؛ [[ولیّ]] بر وزن فعیل به معنای فاعل است که از ریشه «وَلِیهُ» است که به معنای انجام‌دهنده و به عهده گیرنده است و به همین معناست {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا}} جمع آن: [[اولیا]] است، ابن [[فارس]] گفته: به هرکس گفته شود {{عربی|وَلِيَ أَمْرَ أَحَدٍ}} به معنای آن است که [[ولیّ]] اوست.
راغب اصفهانی در مفردات می‌گوید:
{{عربی|و الْوَلَايَةُ: النُّصْرةُ، و الْوِلَايَةُ: تَوَلِّي الأمرِ، و قيل: الْوِلَايَةُ و الْوَلَايَةُ نحو: الدِّلَالة و الدَّلَالة، و حقيقته: تَوَلِّي الأمرِ}}<ref>المفردات، ذیل ماده «ولی».</ref>؛ [[ولایت]] به معنای [[نصرت]] است و ولایت به معنای عهده‌دار شدن امر است و گفته‌اند [[وِلایت]] و [[وَلایت]]؛ نظیر: دِلالت و دَلالت است و [[حقیقت]] آن: عهده‌دار شدن و [[تصدی]][[ امر]] است.
همان‌گونه که در کلمات [[اهل]] لغت و نیز برخی از [[آیات قرآن]] ملاحظه شد، بیشترین کاربری واژگان «ولایت» و «[[ولیّ]]» و «مولا» در زبان [[عرب]] در دو معنای نصرت و [[مُلک]] است، لکن در [[قرآن کریم]] کاربری این واژگان در [[حق]] [[خدای متعال]]، به معنای دوم؛ یعنی [[صاحب اختیار]] بودن و صاحب مُلک و [[سلطنت]] بودن است.
در اینجا لازم است به تعدادی از [[آیات قرآن کریم]] که در آنها واژه «ولایت» یا مشتقات آن در [[شأن]] خدای متعال به کار رفته و قرائن [[قطعی]] دلالت آن را بر [[اراده]] معنای مُلک و سلطنت و اختیارداری [[تأیید]] و تأکید می‌کند، اشاره کنیم. در این [[آیات]] نیز ولایت به معنای مُلک و سلطنت منحصراً از آنِ خدای متعال دانسته شده است.
==== نمونه چهارم ====
{{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«خداوند، ولیّ و سرپرست کسانی است که ایمان آورده‌اند؛ آنها را از ظلمت‌ها خارج ساخته، به سوی نور می‌برد. ولی کسانی که کافر شدند، اولیای آنها طاغوت‌ها هستند؛ که آنها را از نور خارج ساخته، به سوی ظلمت‌ها می‌برند؛ آنها اهل دوزخند و جاودانه در آن خواهند بود» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref>.
در این [[آیه]] «[[ولیّ]]» به معنای [[صاحب اختیار]] و [[مَلِک]] و [[متصرف]] و [[قائم]] به امر است. قرائن و شواهد متعددی بر [[اراده]] این معنا از کلمه «ولیّ» در آیه مذکور دلالت می‌کنند.
[[سیاق آیات]] قبل و بعد از این آیه از جمله [[آیة الکرسی]] که همه جملات آن در رابطه با [[وصف]] [[سلطنت]] و [[حاکمیت الهی]] است - نظیر: {{متن قرآن|لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ}}<ref>«آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، از آن اوست» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref>، {{متن قرآن|وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ}}<ref>«قلمرو حکومت او، آسمان‌ها و زمین را در بر گرفته» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا}}<ref>«و نگهداری آنها او را خسته نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref> -، و از جمله [[آیه]] بعد از [[آیة الکرسی]] که جملات آن نیز در راستای [[وصف]] شیوه اجرای [[مُلک]] و [[سلطنت]] و [[حاکمیت الهی]] و وصف [[مؤمنان]] و فرمانبران و سرنهادگان به این مُلک و سلطنت است، این مطلب را [[تأیید]] می‌کند.
جمله {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}}<ref>«اکراهی در قبول دین، نیست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> اشاره به این [[حقیقت]] است که برپایی [[حاکمیت خدا]] در [[جامعه بشر]] با [[اکراه]] نیست، و مراد از [[دین]]، همان [[آیین]] [[عدل]] است که به وسیله [[پیامبر اکرم]]{{صل}} برای [[برقراری نظم]] در جامعه بشر فرستاده شده؛ چنان‌که در [[سوره شوری]] فرمود: {{متن قرآن|وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ}}<ref>«مأمورم در میان شما عدالت را اجرا کنم» سوره شوری، آیه ۱۵.</ref>.
در جمله {{متن قرآن|قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ}}<ref>«راه درست از بیراهه، روشن شده است» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> اشاره به این مطلب است که شیوه برپایی [[حاکمیت الهی]] در [[جامعه بشری]][[ شیوه]] تبیین و [[ارشاد]] و توضیح [[حقیقت]] و تمییز آن از [[باطل]] در برابر [[مردم]] است تا با [[آگاهی]] از [[حق و باطل]] با [[انتخاب]] خویش [[حکومت حق]] را برگزینند و از [[حکومت باطل]] و [[گردن نهادن]] به آن سر باز زنند.
در جمله {{متن قرآن|فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى}}<ref>«پس کسی که به طاغوت [= فرمانروایی جز خداوند] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به محکم‌ترین دستگیره چنگ زده است» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> اشاره به [[وصف]] و حال کسانی است که پس از تبیین [[حاکمیت]] حقه [[الهی]] و تمییز آن از حاکمیت[[ باطل]] [[مدعیان دروغین]] [[رهبری]] و حاکمیت در [[جامعه بشر]]،[[ دست]] رد به سینه نامحرمان زده و از [[گردن نهادن]] به [[حاکمیت طاغوت]] [[امتناع]] ورزیده و به [[حاکمیت خداوند]] [[متعال]] [[ایمان]] آورده و در برابر [[فرمان]] او سر [[تسلیم]] فرود آورده‌اند. این [[آیه]] فرمانبران [[امر و نهی]] الهی و سرسپردگان به [[حاکمیت مطلق]] [[خدا]] را با جمله {{متن قرآن|فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى}} توصیف نموده است.
در جمله بعد از {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا}} می‌فرماید: {{متن قرآن|يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ}} اخراج از ظلمات به نور، همان اخراج از ظلمات به نوری است که در یکجا قرآن کریم را وسیله و سبب آن معرفی کرده است: {{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ * يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«از طرف خدا، نور و کتاب روشنگری به سوی شما آمد * خداوند به برکت آن، کسانی را که از رضای او پیروی کنند، به راه‌های سلامت و امنیت، هدایت می‌کند؛ و به فرمانش، آنان را از ظلمت‌ها خارج ساخته به سوی نور می‌برد؛ و آنها را به سوی راه راست، هدایت می‌نماید» سوره مائده، آیه ۱۵-۱۶.</ref>.
و در جایی دیگر [[رسول اکرم]]{{صل}} را سبب آن معرفی نموده است: {{متن قرآن|كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ}}<ref>«الف، لام، را، (این) کتابی است که بر تو فرو فرستاده‌ایم تا مردم را به اذن پروردگارشان به سوی راه آن (خداوند) پیروزمند ستوده، از تیرگی‌ها به سوی روشنایی برون آوری» سوره ابراهیم، آیه ۱.</ref> این کتابی است که بر تو نازل کردیم، تا [[مردم]] را از تاریکی‌ها [ی [[شرک]] و [[ظلم]] و [[جهل]]] به سوی [[روشنایی]] [[[ایمان]] و [[عدل]] و [[آگاهی]]]، بیرون آوری [و [[هدایت]] کنی].
بنابراین، [[اخراج]] من الظلمات إلی [[النور]] به وسیله [[امر و نهی]] [[تشریعی]] یا همان اِعمال [[حاکمیت الهی]] انجام می‌گیرد که سبب و ابزار آن، [[قانون]] و مجریان قانونند؛ [[کتاب خدا]] بیان قانون را به عهده دارد و مجریان آن و [[حاکمان]] بر طبق آن، وجود [[مقدس]] [[رسول الله]]{{صل}} و حاکمان تعیین‌شده از سوی اویند.
بنابراین، جمله {{متن قرآن|يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ}} اشاره به وظیفه‌ای است که [[حاکم اسلامی]] در [[جامعه بشری]] بر عهده دارد. لهذا [[حاکمیت الهی]] در [[حقیقت]]، [[اخراج]] [[مردم]] از [[ظلمات]] به [[نور]] و از [[نقص]] به کمال و از [[گمراهی]] و [[ضلالت]] به [[هدایت]] و [[تقوی]] و [[فضیلت]] است.
==ولایت در کلیات فقه سیاسی==
==ولایت در کلیات فقه سیاسی==
معانی لغوی متعددی برای ولایت ذکر کرده‌اند؛ اما معنی‌ای که بیش از همه به بحث [[ولایت]] [[فقها]] نزدیک است، کنار یکدیگر قرار گرفتن است. راغب این معنا را این گونه بیان می‌کند: ولایت یعنی قرار گرفتن دو چیز در کنار یکدیگر؛ به گونه‌ای که هیچ چیز سومی بین آن دو نباشد [هیچ فاصله‌ای بین آنان نباشد]. این نزدیک بودن از حیث مکان، نسبت بین آن دو، [[صداقت]] و [[دوستی]] و [[یاری رساندن]] به یکدیگر است<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی الفاظ القرآن، ص۸۸۵.</ref>.
معانی لغوی متعددی برای ولایت ذکر کرده‌اند؛ اما معنی‌ای که بیش از همه به بحث [[ولایت]] [[فقها]] نزدیک است، کنار یکدیگر قرار گرفتن است. راغب این معنا را این گونه بیان می‌کند: ولایت یعنی قرار گرفتن دو چیز در کنار یکدیگر؛ به گونه‌ای که هیچ چیز سومی بین آن دو نباشد [هیچ فاصله‌ای بین آنان نباشد]. این نزدیک بودن از حیث مکان، نسبت بین آن دو، [[صداقت]] و [[دوستی]] و [[یاری رساندن]] به یکدیگر است<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی الفاظ القرآن، ص۸۸۵.</ref>.
۱۱٬۱۴۹

ویرایش