آزادی بیان: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==آزادی بیان در جوامع غربی== | == آزادی بیان در جوامع غربی == | ||
یکی از عرصههای آزادی که در مکاتب غربی پذیرفته شده و از اصول مسلّم در [[جوامع]] پیشرفته محسوب میشود، "آزادی بیان و قلم" است. این آزادی از [[حقوق]] اولیه [[انسان]] محسوب میشود و به موجب آن انسان [[حق]] دارد ایده و [[عقیده]] خود را بدون هیچ مانع و محدودیتی ابراز کند. این آزادی، شامل آزادی قلم، مطبوعات و مطلق اطلاع رسانی میشود<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۴؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۳۱.</ref>. | یکی از عرصههای آزادی که در مکاتب غربی پذیرفته شده و از اصول مسلّم در [[جوامع]] پیشرفته محسوب میشود، "آزادی بیان و قلم" است. این آزادی از [[حقوق]] اولیه [[انسان]] محسوب میشود و به موجب آن انسان [[حق]] دارد ایده و [[عقیده]] خود را بدون هیچ مانع و محدودیتی ابراز کند. این آزادی، شامل آزادی قلم، مطبوعات و مطلق اطلاع رسانی میشود<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۴؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۳۱.</ref>. | ||
تنها حدّ و مرز این آزادی، «اهانت به دیگران» است و به [[حکم]] [[قانون]]، هیچ کس در این مرحله، [[آزاد]] نیست. در این جوامع، اگر کسی با بیان و قلم، فردی را مورد تعرض قرار دهد و به قیافه ظاهری یا [[خلق و خوی]] او ایراد بگیرد، آن شخص میتواند گوینده یا نویسنده را به [[دادگاه]] بکشاند و مورد بازخواست قرار دهد، خسارت مطالبه کند یا به [[مجازات]] برساند، اما اگر به [[مقدسات]] یک [[ملت]] [[اهانت]] کرد، کسی نمیتواند او را مورد بازخواست قرار دهد؛ زیرا معتقدند: اگر [[انسان]]، [[آزاد]] نباشد که بتواند به دلخواه خود [[زندگی]] کند و هر راهی که میپسندد، در پیش گیرد، [[پیشرفت]] [[تمدن]] امکانپذیر نخواهد بود و آنجا که [[اندیشهها]] در بازار آزاد عرضه نشود، از [[حجاب]] چهره [[حقیقت]] برنخواهد افتاد و جایی برای [[ابتکار]]، خودجوشی، [[بلوغ]]، [[قدرت فکری]] و [[شجاعت]] [[اخلاقی]] نخواهد ماند<ref>آیزایا برلین، چهار مقاله درباره آزادی، ص۲۴۴.</ref><ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۴.</ref> | تنها حدّ و مرز این آزادی، «اهانت به دیگران» است و به [[حکم]] [[قانون]]، هیچ کس در این مرحله، [[آزاد]] نیست. در این جوامع، اگر کسی با بیان و قلم، فردی را مورد تعرض قرار دهد و به قیافه ظاهری یا [[خلق و خوی]] او ایراد بگیرد، آن شخص میتواند گوینده یا نویسنده را به [[دادگاه]] بکشاند و مورد بازخواست قرار دهد، خسارت مطالبه کند یا به [[مجازات]] برساند، اما اگر به [[مقدسات]] یک [[ملت]] [[اهانت]] کرد، کسی نمیتواند او را مورد بازخواست قرار دهد؛ زیرا معتقدند: اگر [[انسان]]، [[آزاد]] نباشد که بتواند به دلخواه خود [[زندگی]] کند و هر راهی که میپسندد، در پیش گیرد، [[پیشرفت]] [[تمدن]] امکانپذیر نخواهد بود و آنجا که [[اندیشهها]] در بازار آزاد عرضه نشود، از [[حجاب]] چهره [[حقیقت]] برنخواهد افتاد و جایی برای [[ابتکار]]، خودجوشی، [[بلوغ]]، [[قدرت فکری]] و [[شجاعت]] [[اخلاقی]] نخواهد ماند<ref>آیزایا برلین، چهار مقاله درباره آزادی، ص۲۴۴.</ref><ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۴.</ref> | ||
==آزادی بیان در مکتب اسلام== | == آزادی بیان در مکتب اسلام == | ||
در [[مکتب اسلام]]، ارزشهایی وجود دارد که آزادی بیان و قلم را محدود میکند. از آنجا که در این [[بینش]]، مهمترین [[حقّ]] [[مردم]]، «حقّ کمالیابی و [[رستگاری]] همه جانبه» است، [[حقوق]] و آزادیهای دیگر زمینهساز برخورداری مردم از این [[حق]] است و هر چیزی که مانعی در [[راه]] این حق باشد، محدود میشود. در این [[مکتب]]، انسان در محدودهای آزاد است که حقوق و [[مصالح جامعه]] را در معرض خطر قرار ندهد. اگر «ایمان و [[اعتقاد]] دینی» و «اجرای اَحکام و [[قوانین]] مذهبی»، [[سعادت]] و رستگاری انسان و تأمین میکند، تعرض به آنها تحت عنوان آزادی بیان، مهمترین حق [[جامعه]] را نشانه رفته است، نه تنها مراعات «حریم اشخاص» [[ضرورت]] دارد، بلکه رعایت «حرمتِ مقدسات» مردم نیز لازم است<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۴.</ref>. | در [[مکتب اسلام]]، ارزشهایی وجود دارد که آزادی بیان و قلم را محدود میکند. از آنجا که در این [[بینش]]، مهمترین [[حقّ]] [[مردم]]، «حقّ کمالیابی و [[رستگاری]] همه جانبه» است، [[حقوق]] و آزادیهای دیگر زمینهساز برخورداری مردم از این [[حق]] است و هر چیزی که مانعی در [[راه]] این حق باشد، محدود میشود. در این [[مکتب]]، انسان در محدودهای آزاد است که حقوق و [[مصالح جامعه]] را در معرض خطر قرار ندهد. اگر «ایمان و [[اعتقاد]] دینی» و «اجرای اَحکام و [[قوانین]] مذهبی»، [[سعادت]] و رستگاری انسان و تأمین میکند، تعرض به آنها تحت عنوان آزادی بیان، مهمترین حق [[جامعه]] را نشانه رفته است، نه تنها مراعات «حریم اشخاص» [[ضرورت]] دارد، بلکه رعایت «حرمتِ مقدسات» مردم نیز لازم است<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۴.</ref>. | ||