پرش به محتوا

اخلاق فلسفی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲
جز
جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵، مرحله دوم حذف منبع‌شناسی جامع)
خط ۱: خط ۱:
==مقدمه== [[اخلاق]]''' یعنی دستگاه روحی انسان که مجموعه‌ای است از [[اندیشه‌ها]]، [[تمایلات]] و [[خواسته‌ها]]، [[اراده‌ها]] و [[تصمیم‌ها]]، اجزایش - مثل یک اتومبیل - با همدیگر تناسب داشته باشد<ref>فلسفه اخلاق، ص۱۱۱.</ref>. اخلاق یعنی آنجا که [[روح انسان]] حالتی پیدا می‌کند که خود [[روح]] [[زیبا]] می‌شود. اگر کار، زیبا است به تبع روح زیبا است<ref>فلسفه اخلاق، ص۱۱۰.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۸.</ref> و اخلاق فلسفی یا اخلاق فیلسوفانه که گاهی به آن "اخلاق سقراطی" اطلاق می کنند به معنای نظام اخلاقی که فیلسوفان در طول تاریخ از آن سخن رانده اند. به [[دلیل]] اینکه خیلی خشک و [[علمی]] بوده از محیط [[علما]] و [[فلاسفه]] [[تجاوز]] نکرده و به میان عموم [[مردم]] نرفته است<ref>ر.ک: تعلیم و تربیت در اسلام، ص۲۰۰.</ref><ref>ر.ک: [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۷۰.</ref>
== مقدمه == [[اخلاق]]''' یعنی دستگاه روحی انسان که مجموعه‌ای است از [[اندیشه‌ها]]، [[تمایلات]] و [[خواسته‌ها]]، [[اراده‌ها]] و [[تصمیم‌ها]]، اجزایش - مثل یک اتومبیل - با همدیگر تناسب داشته باشد<ref>فلسفه اخلاق، ص۱۱۱.</ref>. اخلاق یعنی آنجا که [[روح انسان]] حالتی پیدا می‌کند که خود [[روح]] [[زیبا]] می‌شود. اگر کار، زیبا است به تبع روح زیبا است<ref>فلسفه اخلاق، ص۱۱۰.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۸.</ref> و اخلاق فلسفی یا اخلاق فیلسوفانه که گاهی به آن "اخلاق سقراطی" اطلاق می کنند به معنای نظام اخلاقی که فیلسوفان در طول تاریخ از آن سخن رانده اند. به [[دلیل]] اینکه خیلی خشک و [[علمی]] بوده از محیط [[علما]] و [[فلاسفه]] [[تجاوز]] نکرده و به میان عموم [[مردم]] نرفته است<ref>ر. ک: تعلیم و تربیت در اسلام، ص۲۰۰.</ref><ref>ر. ک: [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۷۰.</ref>


==[[روش عقلی]] (اخلاق فلسفی)==
== [[روش عقلی]] (اخلاق فلسفی)==
* [[اخلاق]] [[فلسفی]] یکی از سه شاخه [[حکمت عملی]] است. این رویکرد، هم زمان با [[نهضت]] ترجمه شکل گرفته است. با ترجمه متون یونانی مباحث [[عقلی]] و [[فلسفی]] از جمله نگاه [[عقلی]] به مقوله [[اخلاق]] به [[جهان اسلام]] آمد. در این زمینه باید حساب [[شیعه]] را از [[اهل سنت]] جداکرد؛ چون [[شیعیان]]، کاربرد [[عقل]] را در [[مکتب]] [[پیشوایان]] خود آموخته و از زمان [[رسول خدا]]{{صل}} به آن [[تمسک]] کرده بودند، ولی در بین [[اهل سنت]]، معتزلیان نخستین کسانی بودند که [[عقل]] را به عنوان یکی از منابع مهم [[معرفت]] پذیرفتند و از آن در [[استنباط]] همه [[معارف دینی]] از جمله [[اخلاق]] بهره گرفتند، [[مکتب]] [[اخلاقی]] [[معتزله]] با سه اصل [[کلامی]] ایشان رنگ [[عقلی]] به خود گرفت؛ نخست آنکه ایشان بر خلاف [[اشاعره]] برای [[وجوب]] أحکام از جمله [[احکام اخلاقی]] را [[عقلی]] می‌دانند<ref>احمد امین مصری، ظهور الاسلام، ج۴، ص۶۱۴-۶۱۵؛ محمد عبده، رسالة التوحید، ص۲۱؛ اقبال لاهوری، احیای فکر دینی، ص۷؛ عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ص۴۲؛ شهرستانی نوشته است: {{عربی|المعارف کلها معقولة بالعقل، واجبة بنظر العقل و شکر المنعم واجب قبل ورود السمع و الحسن و القبح ذاتیتان للحسن و القبیح}}.</ref>؛ و دیگر آنکه معتقدند [[عقل]]، [[حسن و قبح افعال]] - حتی به معنای تعلق [[مدح]] و [[ذم]] - را [[درک]] می‌کند و در این باب پیرو [[شرع]] نیست<ref>علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۲۰۲-۲۰۴.</ref>؛ به عبارت دیگر برای [[افعال]] به [[حسن و قبح ذاتی]] قائل شدند؛ و سوم آنکه همان طور که [[توحید]] مهم‌ترین صفت ذات خداست، [[عدل]] را مهم‌ترین صفت فعل [[حضرت حق]] شمردند و همین صفت را مبدأ و منشأ [[احکام عقلی]] قرار دادند<ref>قاضی عبدالجبار معتزلی، طبقات المعتزله، ص۱۳۹.</ref>.
* [[اخلاق]] [[فلسفی]] یکی از سه شاخه [[حکمت عملی]] است. این رویکرد، هم زمان با [[نهضت]] ترجمه شکل گرفته است. با ترجمه متون یونانی مباحث [[عقلی]] و [[فلسفی]] از جمله نگاه [[عقلی]] به مقوله [[اخلاق]] به [[جهان اسلام]] آمد. در این زمینه باید حساب [[شیعه]] را از [[اهل سنت]] جداکرد؛ چون [[شیعیان]]، کاربرد [[عقل]] را در [[مکتب]] [[پیشوایان]] خود آموخته و از زمان [[رسول خدا]]{{صل}} به آن [[تمسک]] کرده بودند، ولی در بین [[اهل سنت]]، معتزلیان نخستین کسانی بودند که [[عقل]] را به عنوان یکی از منابع مهم [[معرفت]] پذیرفتند و از آن در [[استنباط]] همه [[معارف دینی]] از جمله [[اخلاق]] بهره گرفتند، [[مکتب]] [[اخلاقی]] [[معتزله]] با سه اصل [[کلامی]] ایشان رنگ [[عقلی]] به خود گرفت؛ نخست آنکه ایشان بر خلاف [[اشاعره]] برای [[وجوب]] أحکام از جمله [[احکام اخلاقی]] را [[عقلی]] می‌دانند<ref>احمد امین مصری، ظهور الاسلام، ج۴، ص۶۱۴-۶۱۵؛ محمد عبده، رسالة التوحید، ص۲۱؛ اقبال لاهوری، احیای فکر دینی، ص۷؛ عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ص۴۲؛ شهرستانی نوشته است: {{عربی|المعارف کلها معقولة بالعقل، واجبة بنظر العقل و شکر المنعم واجب قبل ورود السمع و الحسن و القبح ذاتیتان للحسن و القبیح}}.</ref>؛ و دیگر آنکه معتقدند [[عقل]]، [[حسن و قبح افعال]] - حتی به معنای تعلق [[مدح]] و [[ذم]] - را [[درک]] می‌کند و در این باب پیرو [[شرع]] نیست<ref>علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۲۰۲-۲۰۴.</ref>؛ به عبارت دیگر برای [[افعال]] به [[حسن و قبح ذاتی]] قائل شدند؛ و سوم آنکه همان طور که [[توحید]] مهم‌ترین صفت ذات خداست، [[عدل]] را مهم‌ترین صفت فعل [[حضرت حق]] شمردند و همین صفت را مبدأ و منشأ [[احکام عقلی]] قرار دادند<ref>قاضی عبدالجبار معتزلی، طبقات المعتزله، ص۱۳۹.</ref>.
* [[اخوان الصفا]] - جماعتی که در [[قرن چهارم]] می‌زیسته‌اند و دارای مشرب [[فلسفی]] بوده‌اند. نیز در شمار کسانی هستند که [[نظام اخلاقی]] خود را بر [[عقل]] پایه گذاری کرده‌اند و از مایه‌هایی از ذوق هم بهره برده‌اند. رساله نهم از رسائل اخوان الصفا به [[اخلاق]] پرداخته است. این اثر در حوزه مبادی [[انسان]] شناختی [[علم اخلاق]] و تأکید بر [[جایگاه]] [[شریعت]] در دستگاه [[اخلاقی]]، اثری قابل اعتنا ارزیابی می‌شود، ولی در سرفصل‌های متداول [[علم اخلاق]] چندان مایه ور نیست<ref>کتاب شناخت اخلاق اسلامی، ص۱۰۸-۹۹.</ref>.
* [[اخوان الصفا]] - جماعتی که در [[قرن چهارم]] می‌زیسته‌اند و دارای مشرب [[فلسفی]] بوده‌اند. نیز در شمار کسانی هستند که [[نظام اخلاقی]] خود را بر [[عقل]] پایه گذاری کرده‌اند و از مایه‌هایی از ذوق هم بهره برده‌اند. رساله نهم از رسائل اخوان الصفا به [[اخلاق]] پرداخته است. این اثر در حوزه مبادی [[انسان]] شناختی [[علم اخلاق]] و تأکید بر [[جایگاه]] [[شریعت]] در دستگاه [[اخلاقی]]، اثری قابل اعتنا ارزیابی می‌شود، ولی در سرفصل‌های متداول [[علم اخلاق]] چندان مایه ور نیست<ref>کتاب شناخت اخلاق اسلامی، ص۱۰۸-۹۹.</ref>.
*از آثاری که بر مشرب [[عقلی]] نگاشته شده است، به ذکر دو کتاب بسنده می‌کنیم:
* از آثاری که بر مشرب [[عقلی]] نگاشته شده است، به ذکر دو کتاب بسنده می‌کنیم:
*'''۱. [[تهذیب الاخلاق وتطهیر الاعراق (کتاب)|تهذیب الاخلاق وتطهیر الاعراق]]، [[احمد بن یعقوب بن علی مسکویه]]؛'''
*'''۱. [[تهذیب الاخلاق وتطهیر الاعراق (کتاب)|تهذیب الاخلاق وتطهیر الاعراق]]، [[احمد بن یعقوب بن علی مسکویه]]؛'''
* [[احمد بن یعقوب بن علی مسکویه|مسکویه]] در این کتاب به شیوه [[فلسفی]] بحث کرده است؛ چون به گفته خویش آن را برای [[فلسفه]] دان‌ها نوشته است نه برای [[عوام]]. با این حال گاهی گوشه نظری به [[دین]] و [[شرع]] هم داشته است. این کتاب فقط به مباحث [[اخلاق فردی]] پرداخته و از دو بخش دیگر [[حکمت عملی]] یعنی [[سیاست]] مدن و [[تدبیر]] منزل بحثی نکرده است. باید توجه داشت که [[تهذیب]] الاخلاق به رغم شهرتی که از طرح [[بدیع]] و [[حسن]] تألیف آن نشئت گرفته است، اولین کتاب این مشرب نیست. پیش از مسکویه، [[کندی]] با کتاب الحلیة لدفع الاحزان، شاگردش، [[ابوزید]] بلخی با کتاب [[مصالح]] الابدان والانفس و [[محمد بن زکریای رازی]] با کتاب طب [[روحانی]] و... راه را هموار کرده بودند؛ با این حال، [[تهذیب]] الاخلاق از همان آغاز مورد توجه متفکران [[مسلمان]] قرار گرفت و حتی شهرتی جهانی یافت.
* [[احمد بن یعقوب بن علی مسکویه|مسکویه]] در این کتاب به شیوه [[فلسفی]] بحث کرده است؛ چون به گفته خویش آن را برای [[فلسفه]] دان‌ها نوشته است نه برای [[عوام]]. با این حال گاهی گوشه نظری به [[دین]] و [[شرع]] هم داشته است. این کتاب فقط به مباحث [[اخلاق فردی]] پرداخته و از دو بخش دیگر [[حکمت عملی]] یعنی [[سیاست]] مدن و [[تدبیر]] منزل بحثی نکرده است. باید توجه داشت که [[تهذیب]] الاخلاق به رغم شهرتی که از طرح [[بدیع]] و [[حسن]] تألیف آن نشئت گرفته است، اولین کتاب این مشرب نیست. پیش از مسکویه، [[کندی]] با کتاب الحلیة لدفع الاحزان، شاگردش، [[ابوزید]] بلخی با کتاب [[مصالح]] الابدان والانفس و [[محمد بن زکریای رازی]] با کتاب طب [[روحانی]] و... راه را هموار کرده بودند؛ با این حال، [[تهذیب]] الاخلاق از همان آغاز مورد توجه متفکران [[مسلمان]] قرار گرفت و حتی شهرتی جهانی یافت.
*این کتاب که گاه از آن به طهارة الأعراق نیز یاد می‌شود، سالیان متمادی در [[حوزه‌های علمیه]] [[شیعه]] رواج و رونق داشته و مدار [[تدریس]] و تدرس بوده است. مسکویه با آنکه در [[فلسفه]] [[اخلاق]] پیرو ارسطو و متأثر از [[افلاطون]] است، در [[اخلاق نظامی]] مستقل می‌شناسد.
* این کتاب که گاه از آن به طهارة الأعراق نیز یاد می‌شود، سالیان متمادی در [[حوزه‌های علمیه]] [[شیعه]] رواج و رونق داشته و مدار [[تدریس]] و تدرس بوده است. مسکویه با آنکه در [[فلسفه]] [[اخلاق]] پیرو ارسطو و متأثر از [[افلاطون]] است، در [[اخلاق نظامی]] مستقل می‌شناسد.
*'''۲. [[اخلاق ناصری (کتاب)|اخلاق ناصری]]، [[خواجه نصیرالدین طوسی]]'''
*'''۲. [[اخلاق ناصری (کتاب)|اخلاق ناصری]]، [[خواجه نصیرالدین طوسی]]'''
* [[کتاب]] [[اخلاق ناصری (کتاب)|اخلاق ناصری]] بر مبنای [[تهذیب]] الاخلاق شکل گرفته و در [[حقیقت]] [[نگارش]] جدیدی از آن به حساب می‌آید، تنها تفاوتش با [[تهذیب]] الاخلاق در این است که او، به [[زبان فارسی]] [[نگارش]] یافته و ثانیة، علاوه بر [[اخلاق فردی]] در بخش دیگر [[حکمت عملی]] را نیز مورد بحث و بررسی قرار داده است. [[خواجه نصیر]] خود در مقدمه کتاب ضمن [[ستایش]] مسکویه و کتاب او، بر این نکته تأکید می‌کند که در بخش نخست کتاب، از [[تهذیب]] الاخلاق بهره برده است<ref>خواجه نصیرالدین محمد بن محمد طوسی، اخلاق ناصری، به تصحیح مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، ج۲، ص۳۵-۳۷.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۶۱-۶۲.</ref>.
* [[کتاب]] [[اخلاق ناصری (کتاب)|اخلاق ناصری]] بر مبنای [[تهذیب]] الاخلاق شکل گرفته و در [[حقیقت]] [[نگارش]] جدیدی از آن به حساب می‌آید، تنها تفاوتش با [[تهذیب]] الاخلاق در این است که او، به [[زبان فارسی]] [[نگارش]] یافته و ثانیة، علاوه بر [[اخلاق فردی]] در بخش دیگر [[حکمت عملی]] را نیز مورد بحث و بررسی قرار داده است. [[خواجه نصیر]] خود در مقدمه کتاب ضمن [[ستایش]] مسکویه و کتاب او، بر این نکته تأکید می‌کند که در بخش نخست کتاب، از [[تهذیب]] الاخلاق بهره برده است<ref>خواجه نصیرالدین محمد بن محمد طوسی، اخلاق ناصری، به تصحیح مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، ج۲، ص۳۵-۳۷.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۶۱-۶۲.</ref>.
===مبانی شیوه [[عقلی]]===
=== مبانی شیوه [[عقلی]] ===
*مشرب [[اخلاق]] [[فلسفی]] بر چهار مبنا [[استوار]] است:
* مشرب [[اخلاق]] [[فلسفی]] بر چهار مبنا [[استوار]] است:  
# [[انسان]] علاوه بر صورت ظاهری دارای صورتی [[باطنی]] است که ممکن است همانند صورت ظاهری [[زشت]] یا [[زیبا]] و [[بیمار]] یا سالم باشد؛
# [[انسان]] علاوه بر صورت ظاهری دارای صورتی [[باطنی]] است که ممکن است همانند صورت ظاهری [[زشت]] یا [[زیبا]] و [[بیمار]] یا سالم باشد؛
#صورت [[باطنی]] [[انسان]] از قوای [[باطنی]] او ([[غضب]]، [[شهوت]] و [[عقل]]) تشکیل می‌شود؛
# صورت [[باطنی]] [[انسان]] از قوای [[باطنی]] او ([[غضب]]، [[شهوت]] و [[عقل]]) تشکیل می‌شود؛
#هر [[قوه]] [[باطنی]] که عضوی از صورت [[باطنی]] [[انسان]] است دارای سه حالت [[اعتدال]] [[افراط]] و [[تفریط]] است؛
# هر [[قوه]] [[باطنی]] که عضوی از صورت [[باطنی]] [[انسان]] است دارای سه حالت [[اعتدال]] [[افراط]] و [[تفریط]] است؛
#حالت [[اعتدال]] قوای نفس که [[بهترین]] حالت [[انسان]] است از اشراف [[قوه]] [[عقل]] بر قوای دیگر حاصل می‌شود.
# حالت [[اعتدال]] قوای نفس که [[بهترین]] حالت [[انسان]] است از اشراف [[قوه]] [[عقل]] بر قوای دیگر حاصل می‌شود.
*در شیوه [[فلسفی]]، [[اخلاق]] به منزله طب [[روحانی]]، [[افراط]] و [[تفریط]] قوا، عامل بیماری‌های [[نفسانی]] و رذیلت‌ها به عنوان بیماری‌های [[روح]] تلقی می‌شوند. [[اعتدال]] قوا [[سلامت روح]] [[آدمی]] است که با وجود ملکات فاضله شناخته می‌شود<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۶۲-۶۳.</ref>.
* در شیوه [[فلسفی]]، [[اخلاق]] به منزله طب [[روحانی]]، [[افراط]] و [[تفریط]] قوا، عامل بیماری‌های [[نفسانی]] و رذیلت‌ها به عنوان بیماری‌های [[روح]] تلقی می‌شوند. [[اعتدال]] قوا [[سلامت روح]] [[آدمی]] است که با وجود ملکات فاضله شناخته می‌شود<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۶۲-۶۳.</ref>.
===کاستی‌های مشرب [[عقلی]]===
=== کاستی‌های مشرب [[عقلی]] ===
* [[اخلاق]] [[فلسفی]] در مقایسه با [[اخلاق]] [[نقلی]] ساختارمندتر است و با [[رذیلت‌های نفسانی]] مواجه‌های سازمان یافته تصویر کرده؛ چنان که پیش از برخورد با ملکات [[رذیله]] به [[معرفت نفس]] و قوای نفس می‌پردازد، [[فضیلت‌ها]] و رذیلت‌ها را طبقه‌بندی می‌کند و راه کسب هر [[فضیلت]] و درمان هر [[رذیله]] را با معیار [[علمی]] نشان می‌دهد. با این همه، [[کاستی‌ها]] و کمبودهایی دارد که ما برخی از آنها را نام می‌بریم:
* [[اخلاق]] [[فلسفی]] در مقایسه با [[اخلاق]] [[نقلی]] ساختارمندتر است و با [[رذیلت‌های نفسانی]] مواجه‌های سازمان یافته تصویر کرده؛ چنان که پیش از برخورد با ملکات [[رذیله]] به [[معرفت نفس]] و قوای نفس می‌پردازد، [[فضیلت‌ها]] و رذیلت‌ها را طبقه‌بندی می‌کند و راه کسب هر [[فضیلت]] و درمان هر [[رذیله]] را با معیار [[علمی]] نشان می‌دهد. با این همه، [[کاستی‌ها]] و کمبودهایی دارد که ما برخی از آنها را نام می‌بریم:
# [[اخلاق]] [[فلسفی]] برای عموم [[مردم]] کارآمد نیست و تنها برای [[دانش]] آموختگان مکتب‌های [[فلسفی]] مفهوم و مفید است، به همین [[دلیل]] هرگز از محافل [[علمی]] خارج نشده و در سطح [[جامعه اسلامی]] و مخاطبان عام انتشار پیدا نکرده است.
# [[اخلاق]] [[فلسفی]] برای عموم [[مردم]] کارآمد نیست و تنها برای [[دانش]] آموختگان مکتب‌های [[فلسفی]] مفهوم و مفید است، به همین [[دلیل]] هرگز از محافل [[علمی]] خارج نشده و در سطح [[جامعه اسلامی]] و مخاطبان عام انتشار پیدا نکرده است.
# [[اخلاق]] [[فلسفی]]، چون از آثار یونانی متأثر است، با آموزه‌های [[شرعی]] و [[حکم]] و حیانی عجین نیست و از رابطه [[انسان]] و [[خدا]] سخنی ندارد و به همین [[دلیل]] فاقد دستورالعمل‌های تأثیرگذار است، در [[دل‌ها]] [[نفوذ]] نمی‌کند و گیرایی لازم را ندارد.
# [[اخلاق]] [[فلسفی]]، چون از آثار یونانی متأثر است، با آموزه‌های [[شرعی]] و [[حکم]] و حیانی عجین نیست و از رابطه [[انسان]] و [[خدا]] سخنی ندارد و به همین [[دلیل]] فاقد دستورالعمل‌های تأثیرگذار است، در [[دل‌ها]] [[نفوذ]] نمی‌کند و گیرایی لازم را ندارد.
#در این [[مکتب]] [[اخلاقی]]، [[تخلق]] به [[اخلاق]] و کسب ملکات جز در حد توصیه و پیشنهاد هیچ [[نظم]] و ترتیب خاصی ندارد. کسب هیچ فضیلتی بر دیگری مقدم نیست و برای [[مبارزه]] با رذیله‌ای، دفع رذیلة دیگر شرط نشده و برای پیرایش و آرایش نفس به سجای خوب و بد، آغاز و انتهایی وجود ندارد. در این مشرب، [[روح انسان]] مسافری نیست که به طور طبیعی و در یک ترتیب منطقی در هر منزل چیزی می‌یابد، بلکه همانند خانه‌ای فرض شده که باید با تعدادی [[زیور]] و [[زینت]] مزین شود و تفاوتی ندارد که کدام یک را زودتر و کدام یک را دیرتر بر در و دیوار آن بی‌فزاییم؛ به همین [[دلیل]] می‌توان گفت مشرب [[فلسفی]] [[اخلاق]]، ساکن است و [[پویایی]] ندارد<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۶۳-۶۴.</ref>.
# در این [[مکتب]] [[اخلاقی]]، [[تخلق]] به [[اخلاق]] و کسب ملکات جز در حد توصیه و پیشنهاد هیچ [[نظم]] و ترتیب خاصی ندارد. کسب هیچ فضیلتی بر دیگری مقدم نیست و برای [[مبارزه]] با رذیله‌ای، دفع رذیلة دیگر شرط نشده و برای پیرایش و آرایش نفس به سجای خوب و بد، آغاز و انتهایی وجود ندارد. در این مشرب، [[روح انسان]] مسافری نیست که به طور طبیعی و در یک ترتیب منطقی در هر منزل چیزی می‌یابد، بلکه همانند خانه‌ای فرض شده که باید با تعدادی [[زیور]] و [[زینت]] مزین شود و تفاوتی ندارد که کدام یک را زودتر و کدام یک را دیرتر بر در و دیوار آن بی‌فزاییم؛ به همین [[دلیل]] می‌توان گفت مشرب [[فلسفی]] [[اخلاق]]، ساکن است و [[پویایی]] ندارد<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۶۳-۶۴.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
===عمومی===
=== عمومی ===
* [[مکارم اخلاق]]
* [[مکارم اخلاق]]
* [[اخلاق اکتسابی]]
* [[اخلاق اکتسابی]]
خط ۴۱: خط ۴۱:
* [[اخلاق منهای دین]]
* [[اخلاق منهای دین]]


===وابسته [[دانش اخلاق]]===
=== وابسته [[دانش اخلاق]] ===
* [[اخلاق نظری]]
* [[اخلاق نظری]]
* [[اخلاق عملی]]
* [[اخلاق عملی]]
خط ۵۲: خط ۵۲:
* [[مکتب اخلاقی]]
* [[مکتب اخلاقی]]


===وابسته [[فلسفه اخلاق]]===
=== وابسته [[فلسفه اخلاق]] ===
* [[اخلاق توصیفی]]
* [[اخلاق توصیفی]]
* [[فرااخلاق]]
* [[فرااخلاق]]
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش